اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری از بسیاری لحاظ دارای اهمیت میباشد، با شکست جناح عربی خلافت عباسی دورهای در تاریخ کلام اسلامی آغاز شد که طی آن مجادلات کلامی پیرامون کلام الله که از مدتی قبل شروع شده بود به اوج خود رسید. مأمون با گرایشهای معتزلی خود، باعث رشد این فرقه کلامی شد و کار بدانجا کشید که برای تفتیش عقاید مخالفان، محاکمی تشکیل شد و اعتقادات علما و قضات و عدهای دیگر از مردم پیرامون کلام الله مورد پرسش قرار گرفت. پرسش اصلی این محاکم پیرامون حدوث و قدم کلام الله بود و محک امتحان عقاید معتزله. این دوره در تاریخ اسلام به عصر محنت قرآن معروف است .
در این مقاله، با ریشهیابی تاریخی این مسئله، مناقشات متکلمان مسلمان در این باره، به صورت فشرده مورد بررسی قرار میگیرد و در پایان دیدگاه شیعیان مطرح میشود.
نوشتار حاضر از چگونگی مواجهه قرآن با فرهنگ ها و سنت های عصر نزول سخن می گوید. در باور نویسنده، قرآن به چهار روش با فرهنگ زمان نزول مواجهه کرده است: 1- فرهنگ گزینی 2- تأیید و تثبیت فرهنگی 3- فرهنگ زدایی 4- جایگزینی نویسنده با آوردن نمونه های متعدد به توضیح هر یک از روشهای چهارگانه پرداخته و در بخش فرهنگ زدایی از مسائلی چون قاطعیت در نفی عناصر منفی، اقدام های عملی در فرهنگ زدایی، روش های تدریجی، عدم تشبه به بیگانه، بحث کرده است.