فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
جستاری در کلان متن قرآن کریم بر اساس بازتعریف بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
حوزههای تخصصی:
از جمله رویکردهای برخی زبان شناسان متن و قرآن پژوهان در دهه های اخیر، تلاش برای دستیابی به یک چارچوب زبان شناختی مدون و مناسب برای تبیین ساختار قرآن کریم است. گستردگی و تداخل موضوعات در متن قرآن، ساختار روایی متفاوت ، فراوانی خردمتن ها و پاره متن ها از یک سو، و روابط بسیار پیچیده درون متنی و بینامتنی از دیگر سو، جزو چالش های این رویکرد تازه است. جستار حاضر، با هدف رسیدن به پاسخی درخور این بحث، ضمن توصیف ویژگی های کلان متن و بررسی چگونگی انطباق آن با متن قرآن به بازتعریف بینامتنیت، که عبارت از «انسجام در کلان متن» است، می پردازد. هرچند شواهد گوناگون حاکی از وجود یک بینامتنیت حداکثری است، اما عبور از بافت های زمانی، مکانی و موقعیتی در جای جای متن و ساختارشکنی در سبک روایی و تداخل موضوعات، این دیدگاه را تقویت می کند که برای متن قرآن می بایست مدلی بومی ابداع شود، تا بتوان ساختار غیرخطی و انسجام شبکه ای این کلان متن را بهتر آشکار نمود.
نقد اتهام ذهبی در کتاب التفسیر و المفسرون راجع به اتحاد مکتب تشیع و اعتزال (1)(مقاله پژوهشی حوزه)
تأثیر اندیشه های غالیان بر برخی از مفسران اثرگرای شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگ ترین آفاتی که در تاریخ اسلام پدیدار گردیده و عقلانیت اسلامی را مورد تهدید جدی قرار داده و آثار زیانباری را بر متون تفسیری شیعه بر جای نهاده است، پدیده غلو و گزافه گویی است. در این میان بعضی از مفسران سده های دوم و سوم هجری نظیر محمد بن مسعود عیاشی (320ق)، علی بن ابراهیم قمی (زنده قبل از 329ق) بیش ترین تأثیرپذیری را از غالیان داشته اند. لکن مفسرانی نظیر شیخ طوسی (385-460ق) و امین الاسلام ابوعلی فضل بن حسن طبرسی (548ق) که در سده های پنجم و ششم می زیسته اند با شناخت صحیحی که از احادیث موضوعه غالیان داشته اند، از ذکر این روایات در تفاسیر خود امتناع ورزیده اند و به همین دلیل تفاسیر آنان از مقبولیت بیشتری در جهان اسلام برخوردار می-باشد. در عین حال پس از آنان مفسران دیگری چون حویزی (زنده در 1065ق) و فیض کاشانی (1091ق) به طور قابل توجهی تحت تأثیر عیاشی (320ق) و قمی (زنده قبل از 329ق)، روایاتی را در تفاسیر خود آورده اند که حکایت از غلو درباره «أهل بیت» (ع) دارد. در این مقاله ضمن اشاره به چگونگی تأثیرپذیری برخی از مفسران اثرگرای شیعی از اندیشه های غالیان، به بررسی و مقایسه آراء آنان با دیدگاه های مفسران اعتدال گرا پرداخته می شود.
تاله قرآنی در بیان الفرقان
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بیان تاله قرآنی موجود در کتاب«بیان الفرقان» آیت الله علامه شیخ مجتبی قزوینی خراسانی می پردازد که درس های با برکت این استاد گرانقدر را شامل می گردد و به طور خلاصه بیانگر این است که در مسیر حرکت انسان به سوی ابدیت و کمال هیچ چیز همچون کتاب آسمانی قرآن نمی تواند هدایتگر انسان باشد و بهترین راهنما در تمسک به آن، اهل بیت(ع) می باشند که نظرات فلاسفه شرق و غرب جهان اسلام بدون توجه به این دو جزء باعث سرگردانی انسان نمی شود.
گونه شناسی «تعلیق حکم بر وصف» در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاعده «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلیة» از قواعد مهم زبانی است که از دیر باز در علوم گوناگون مانند بلاغت، فقه، اصول و تفسیر بدان توجه شده و دانشمندان اسلامی و بویژه اصولیان و فقها در تحلیل های خویش از آن بهره جسته اند. نویسنده کتاب «المیزان فی تفسیر القرآن» نیز با اشرافی که بر علوم مختلف داشته، در تفسیر برخی آیات قرآن کریم از این قاعده استفاده کرده است. مقاله حاضر قاعده مذکور را مورد بازخوانی دقیق قرار داده است. نویسنده بدنبال پاسخ به این سؤال هاست که در تفسیر المیزان، گونه های وصفی که حکم بر آنها معلق شده چیست و مبانی علامه طباطبائی در بکار گیری این قاعده و روش استفاده از آن ذیل آیات گوناگون کدام است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد علامه طباطبائی معنای «وصف» در قاعده را بسیار گسترده تر از صفت نحوی و به معنای هر قیدی که بتواند دائره معنایی جمله را محدود کند می داند. وی در تحلیل آیات برای بیان قاعده از سه شیوه استفاده کرده است. در برخی آیات از قاعده «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلیة» به صراحت نام می برد و در ذیل آیات زیادی نیز از تعبیر «وضع المظهر موضع المضمر» و نیز تعبیر «بما أنه، بما أنهم»، «من حیث» و مانند آن استفاده می کند. آشنایی با مبانی و روش تحلیل علامه طباطبائی بعنوان یکی از مفسران قرآن کریم، زمینه استفاده از این قاعده، ذیل بسیاری از آیات دیگر قرآن را فراهم کرده و راه را برای کشف مدالیل التزامی نوین از کتاب الهی هموار خواهد ساخت.
تفسیر موضوعى و تفسیر ترتیبى و نسبت میان آنها
منبع:
معرفت ۱۳۸۵ شماره ۱۰۹
حوزههای تخصصی:
قرآن کتاب هدایت
نقش سند در ارزش گذاری حدیث از دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث علوم حدیث کلیات سند در حدیث
نقش سند در ارزیابی احادیث معصومان علیه السلام از دیرباز کانون گفت وگوی صاحب نظران بوده است. هدف این مقاله بررسی و تبیین دیدگاه علامه طباطبایی دربارة «نقش سند در ارزش گذاری حدیث» است. حاصل پژوهش اینکه از دیدگاه علامه حدیث مخالف قرآن، مردود است؛ ازاین رو جایی برای بررسی سند آن باقی نمی ماند. بررسی سند احادیث غیرمخالف غیرفقهی، در صورت همراهی با قراین متنی می تواند نتیجه بخش باشد. تنها در احادیث فقهی، سند به منزلة قرینة مستقل به کار می آید. در نظام فکری علامه طباطبایی، به تبع نقش محدود سند در ارزش گذاری حدیث به ویژه حدیث غیرفقهی، دانش های مرتبط با سند، یعنی رجال و درایه نیز در غیرفقه به ویژه در تفسیر قرآن، جایگاه ویژه ای ندارند.
معناگرایی در تفسیر صفات خبریّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از چالش های مهمِ بحث متشابهات، آیات مربوط به صفات خبریّه است. در تبیین این صفات، نظریات گوناگونی ارائه شده است. اندیشه های «اثبات» و «تأویل» از مشهورترین این نظریات است. عده ای برای تفسیر صفات مورد بحث، به توسعه معنا رو آورده اند که حاصل آن دو نظریه «وضع الفاظ بر ارواح معانی» و «تجرید معنا» شده است. طبق دیدگاه اول الفاظ بر ارواح معانی وضع شده اند و بر اساس اندیشه دوم الفاظ در ابتدا بر معانی مادی وضع شده اند، اما به تدریج در معانی معنوی با تجرید از خصوصیات جسمانی، به صورت حقیقی استعمال شده اند. بسیاری پنداشته اند که این دو، یک نظریه است. این مقاله برآن است که میان این دو نظریه شبیه به هم تفاوت بگذارد. در نوشتار حاضر پنج دلیل بر متفاوت بودن این دو اندیشه ارائه شده است. در بخش پایانی هر دو اندیشه به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی تطبیقی معنای واژه های قرآنی در روایات امامیه و فرهنگ های واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن پژوهان همواره برای دریافت معانی واژگان قرآن از منابع گوناگونی مانند احادیث معصومین(ع)، روایات صحابه و معاجم لغوی بهره جسته اند. لغویان نیز احادیث معصومین(ع) را منبع گرانقدری برای واژگان عصر نزول دانسته و بعضاً برای اثبات مدعای خویش به همین احادیث استناد کرده اند. هرچند بهره گیری از آیات قرآن و احادیث سبب تقویت و غنای فرهنگ های واژگانی می شود لیکن ممکن است موهم این باور شود که این دسته از فرهنگ ها به تنهایی می توانند نیازمندی رجوع به روایات تفسیری را نیز مرتفع سازند. به همین جهت ضرورت دارد وضعیت فرهنگ های واژگانی نسبت به روایات تفسیری به درستی تبیین شود. ارائه نمونه ها و شواهدی که پیش از این ذکری از آنها در پژوهش های قرآنی به میان نیامده می تواند در جهت تحقق این هدف راهگشا باشد. اهمیت این تحلیل در این است که از یک طرف، روایات تفسیری را به عنوان یک منبع قابل اعتماد معرفی می کند و از طرف دیگر، بر ناکافی بودن مراجعه صرف به فرهنگ های واژگانی تأکید می نماید. در تأیید این مدعا شواهد عدیده ای به صورت توصیفی تحلیلی ارائه شده است تا در راستای تبیین نسبت بین فرهنگ ها و روایات معصومین(ع) در خصوص معانی واژه های قرآن کریم روشنگری نماید.
نفاق؛ اصطلاح سیاسی قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم، اصطلاحات سیاسی منحصر به فردی دارد. یک نمونه از آن اصطلاح «منافقین» است. این واژه از اختصاصات کتاب آسمانی قرآن کریم است که تا پیش از نزول وحی در مفهوم سیاسی، استعمال نشده است. البته واژة نفاق و مشتقات آن فقط در سوره های مدنی آمده است. برخی از مفسرین؛ مانند مرحوم علامه طباطبایی، استعمال این واژه در سوره های مدنی را دلالت بر نکته خاصی نمی دانستند؛ حال آنکه در این تحقیق، ثابت شده که استعمال واژة منافقین در سوره های مدنی به دلیل شکل گیری حکومت اسلامی است؛ چرا که اگر چنین حکومتی شکل نگرفته بود، هویتی سیاسی به نام منافقین به وجود نمی آمد.
گذرى بر نشریهى کتابخانهى عمومى مسجد اعظم
حوزههای تخصصی:
روش تفسیر نزد ابن سینا و مقایسه آن با ابوحامد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
طریقه حکمای اسلامی در تفسیر متون وحیانی و الهی همواره با مخالفت اهل ظاهر مواجه بوده است. ابن سینا همه معارف از جمله معارف عقلی و وحیانی را افاضه عقل فعال می داند و به این ترتیب وحی و عقل را هم سنخ هم می شمارد و معتقد است حکیمی که با عقل به کشف مراتب هستی می پردازد به معنای آیات نیز دست می یابد و می تواند معنای رمزی و تمثیلی آیات قرآن را با عقل خود کشف کند. در مقابل، غزالی با تأکید بر حفظ ظاهر، عموم را از هرگونه تفسیر پرهیز داد و مسیر سلفی گری را توضیح و توجیه کرد؛ اما او نیز پس از تحول به عرفان، راه باطن را پسندید و در تفسیر به همان طریقی رفت که ابن سینا را به سبب آن محکوم می کرد. با مقایسه تفسیر ابن سینا و غزالی از آیه نور، شباهت و یکسانی این دو در اصول تأویل به رغم اختلافات جزئی بیش تر معلوم می شود. این تغییر موضع غزالی گواه بر این حقیقت است که اعتقاد به مراتب هستی و سایر اصول با ظاهرگرایی جمع پذیر نیست و این مبانی به همین شیوه تفسیری می انجامد. بنابراین، در تفسیر می توان با حفظ اعتدال، مسیر صحیح تأویل و تفسیر را بر این اساس به دست آورد.