از جمله شبهات مطرح شده پیرامون آیات جهاد در قرآن، نسبت دادن خشونت و ترویج آن در قالب احکام و اوامری است که خداوند در برخی از آیات بیان نموده است. این نوشتار با بیان این شبهه و با عنایت به نظریه کنش گفتاری جان سرل، از طریق تحلیل محتوا و گفتمان تولید شده در آیات مورد بحث، جهت ارائه پاسخ به این شبهه، نگاشته شده است. با توجه به این امر کهتا کنون از این زاویه به مسئله حاضر نگریسته نشده بود، تلاش شد تا با محوریّتآیه چهارم سوره محمد6 خوانشی تازه از این آیه و آیات تکمیلی ارائه شود. با بررسی این آیه و سایر آیاتی که فضای بحث را تکمیل کردند، این نتیجه حاصل آمد که توجه به گزاره هایی نظیر بافت درونی و زبانی آیات، مخاطب و طرفین گفتمان، بیان تناسب حکم و جزا در نسبت با جرم، ایجاد پسا کنش بازدارندگی در مخاطب، استفاده مکرّر از کنش گفتاری اظهاری در قالب تعلیل، تعریف، تقیید، تقابل، تحدید و... جهت تنویر فضای فکری مخاطب، ما را به نفی انگاره خشونت در آیه چهارم سوره محمد6و نیز سایر آیات تکمیلی رهنمون می سازد.
از جمله ویژگی های بارز آیات قرآن دعوت مخاطبان به تعقّل، تدبّر و استنتاج است؛ اما در باب استقلال عقل در معارف مربوط به مبدأ و معاد، به آسانی نمی توان قرآن را موافق یا مخالف دانست؛ هرچند در هر سو گروه زیادی از اندیشمندان وجود داشته یا حتی نحله های علمی پدید آمده باشد. روایات شیعی نیز که در اصلِ ارزش و اعتبار عقل هم سو با قرآن است و بر رابطة تنگاتنگ عقل و وحی تأکید دارد، بی نیازی عقل از وحی در دستیابی به فروع آن معارف را برنمی تابد. این مقاله با پرهیز جدی از بحث های دامنه دار در بین نحله های فکری و با قصر نظر بر پاره ای از آیات و روایات کلیدی، به این نتیجه دست یافته است که در نگاه دین، عقل موهبتی است الهی برای دریافت معارف ربانی از سرچشمة وحی، و بیان می دارد که وحی بهترین منبع تغذیة عقل و عقل، مخاطب اصلی وحی است.