" هویت ملی، مجموعهای از گرایشها و نگرشهای مثبت نسبت به عوامل و عناصر و الگوهای هویتبخش و یکپارچه کننده در سطح یک کشور، بهعنوان یک واحد سیاسی، است. هویت ملی دارای عناصر سازنده گوناگونی چون ارزشهای ملی، دینی، فرهنگی، جامعهای، انسانی، و در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، تاریخی، جغرافیایی، سیاسی، زبانی و غیره است.
هویت ملی ایرانی نیز به انحای مختلف، دارای ابعاد و عناصر فوق هستند؛ اما مهمترین مسایل آن، وجود دو عنصر اسلامیت و ایرانیت و تاثیرپذیری آن از فرهنگ غربی است. لذا، در تاریخ معاصر ایران، چالش و بحران در عناصر هویت ملی ایرانی در این دو مولفه اساسی و رابطه آن با فرهنگ غربی بود.
استاد مطهری، بهعنوان یک روشنفکر دینی و آسیبشناس مذهبی، که دردهای جامعه را از زاویه دینی مورد شناسایی و ارزیابی قرار میداد، به طرح دیدگاههایی درباره هویت ایرانی پرداخته و از میان عناصر متفاوتی که به هویت ایرانی شکل داده است، به مذهب اولویت و اصالت بخشیده و عواملی چون جغرافیا، نژاد، زبان، سنن، فرهنگ و سایر عناصر هویتی را در درجه دوم اهمیت قرار داده است.
از نظر ایشان مهمترین عامل هویتیابی ایرانیان، گرایش آنان به دین اسلام میباشد، چرا که اسلام بواسطه خصوصیات معنوی خود، توانست به ایرانیان هویت جدیدی اعطا کند و به ایرانی بودن نیز معنای جدیدی بدهد. "
جرج نلر استاد دانشگاه کالیفرنیا و لوس آنجلس یکی از متخصصین به نام در حوزه فلسفه آموزش و پرورش است. او به عنوان یکی از بزرگ ترین فلاسفه معاصر در اگزیستانسیالیرم تربیتی برای همگان به ویژه معلمان و دانشجویان علوم تربیتی نامی آشنا است. کتاب معروفش فلسفه آموزش و پرورش که توسط آقای فریدون بازرگان به فارسی ترجمه شده یکی از منابع مهم درسی در دانشگاه های ایران به شمار می آید.
"علی رغم نیاز روز افزون جوامع روستایی به کاربرد تکنولوژی جدید، پذیرش تکنولوژی در روستاها بسیار اندک است. بررسی ها نشان می دهد که علت این عدم پذیرش عدم تناسب تکنولوژی با شرایط محیطی روستاهاست. صاحب نظران توسعه معتقدند برای پذیرش این فنآوری استفاده از دانش بومی راهگشاست.
این مقاله سعی دارد تا یک جنبه از دانش بومی را در شهرستان ممسنی بررسی کند. این مقاله ضمن برشمردن انواع بلوط، پراکندگی جغرافیایی و بررسی آن از نظر گیاه شناسی به اهمیت و ابعاد مختلف کاربرد بلوط ایرانی در دانش بومی مردم ممسنی می پردازد. این مقاله نشان می دهد که از اجزای مختلف بلوط مانند جفت، پوست، مغز و برگ در دانش بومی مردم استفاده های فراوان می شود.
بنابراین، مصلحان روستایی، به عنوان کسانی که در امر توسعه روستایی نقش دارند، و قادرند در فرآیند برنامه ریزی روستایی جهت توسعه آن شرکت کنند، اگر به این دانش که بومی است و با ساختارهای روستا هماهنگ است توجه کنند، با انطباق آن با شرایط جدید می توانند گام های موثری در توسعه روستایی بردارند. علاقه مندان به بررسی فرهنگ جوامع هم می توانند با استفاده از چنین اطلاعاتی، شناخت بیشتری از فرهنگ جامعه مورد نظر پیدا کنند."
کتاب مورد بررسی حاصل مطالعاتی است که نویسنده ضمن شناخت و ارتباط مستقیم با برجسته ترین پژوهشگران توسعه روستایی طی سه دهه گذشته در مناطق مختلف روستایی ایران انجام داده است. این کتاب دارای 429 صفحه و 9 فصل است و در نگارش آن از منابع مهم فارسی، انگلیسی و فرانسه استفاده شده است.
" هدف این مقاله بررسی فرصتها و تهدیدهای فناوری ارتباطی و اطلاعاتی (ICT) در ارتباط با نابرابری جنسیتی میباشد. تحقیقات نشان میدهد که آموزش ICT با توجه ویژه به دختران به صورت مستقیم موجب افزایش سواد رسانهای آنان شده و نابرابریهای زمینهای را که عمدتاً در فرایند جامعهپذیری توسط نهاد خانواده و نهاد آموزش و پرورش ساخته و بازتولید میشود، تعدیل مینماید و امکان کار از راه دور را برای زنان فراهم میکند. در صورتی که امکان بهکارگیری زنان و دختران در امور مختلف مربوط به ICT نباشد و مادامی که دسترسی زنان به آموزش در حوزههای علمی و فناوری ارتباطی افزونتر نشود، احتمال اینکه شکاف نابرابری فرصتهای جنسیتی در حوزه ICT ترمیم شود، کاهش مییابد.
"یکی از فماهیم مغالطه آمیز در انسان شناسی عامه مفهوم «قوم» و «مرزهای قومی» است. طی سال های گذشته به دلیل شرایط نوین اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که ناشی از صنعتی شدن، سودآموزی، مهاجرت و جهانی شدن است، عناصر تشکیل دهنده این مفاهیم دچار دگرگونی شده است و به تحولاتی در مرزهای تفکیک کننده گروه ها و اقشار اجتماعی انجامیده اند.
در این مقاله که نتیجه مطالعه ای انسان شناختی در یکی از مناطق روستایی شمال ایران است، محقق با اتخاذ یک دیدگاه کاربردی در حوزه های انسان شناسی عامه و انسان شناسی عملی، تحولات مرزهای قومی را در بین دو گروه قومی ساکن در این منطقه به معرض نمایش می گذارد. مقاله با طرح چهارچوب نظری موضوع آغاز می شود و پس از تعریف مفاهیم قوم، هویت و مرزهای قومی، تصویری از عناصر تشکیل دهنده هویت که تعیین کننده مرزهای قومی بین این دو گروه است، نشان داده شده، سپس تحولات این عناصر با تاکید بر عوامل اقتصادی – اجتماعی جامعه ایرانی از نیمه دوم قرن بیستم تا دوره معاصر مورد تحلیل و تبیین قرار می گیرد."
جنگ جهانی دوم در سال 1324 ش / 1945 م به پایان رسید. پیروزی متفقین ظاهرا دنیایی آزاد و دموکرات را به ملل گیتی نوید می داد. مردم ایران که کشورشان از سال 1320 ش توسط نیروهای متفقین اشغال شده بود، امیدوار شدند که به زودی سربازان آنان خاک ایران را ترک خواهند کرد. از سوی دیگر فضای باز سیاسی حاصل از سقوط سلطنت دیکتاتوری رضا شاه و اجرای قانون اساسی مشروطه، مملکتی آزاد و مردمی را به ایرانیان بشارت می داد. از این رو جنب و جوش و هیجان های اجتماعی در جامعه ایران به خصوص شهرهای بزرگ ایجاد گردید. زنان نیز با توجه به جریانات روز و افزایش آگاهی و معلومات اجتماعی، به اهمیت نقش خود در جوامع واقف گردیده و برای احقاق حقوق اجتماعی پایمال شده خود به فعالیت پرداختند و با عضویت در احزاب و تشکیل کانون ها و انجمن ها و انتشار روزنامه و مجله و جلسات سخنرانی به طرح و بررسی مسایل زنان ایران همت گماشتند. این مقاله بر آن است تا با استناد به اسناد آن دوران شمه ای از فعالیت زنان را در سال های 1324-1325 ش / 1945- 1946 م که مصادف پایان جنگ دوم جهانی و بحران آذربایجان است، مورد بررسی قرار دهد.
مقاله با تمرکز روی مفهوم هویت و ارایه تعریف و تبیین عناصر و ابعاد هویت ملی به عنوان یکی از اشکال هویت جمعی، نسبت تعلق خاطر و دلبستگی به مولفه های هویت ملی را به عنوان بازتاب فرایند جامعه پذیری فرد نسبت به ابعاد فرهنگی، مادی و زیستی و روانی و اجتماعی قلمداد کرده است و بر این اساس، تعلق خاطر حسین پژمان بختیاری شاعر و نویسنده معاصر به عناصر هویت (ملی) ایرانی از خلال تحلیل محتوای مجموعه شعر کویر اندیشه ایشان بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد که پژمان در غالب ابعاد هویتی جامعه اش با دلبستگی خاص قلم زده و در فراز و نشیب های تاریخی حیاتش هم چون انقلاب مشروطه جنگ های جهانی اول و دوم، نهضت ملی شدن نفت و عرق ملی خود را در قالب چکامه های بلند سروده و منتشر ساخته است.