فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۹۸۹ مورد.
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۲۸۲-۲۶۳
حوزههای تخصصی:
همزمان با مدرنیزاسیون و تغییر در ساختار خانواده، افزایش سطح تحصیلات، شهرنشینی، مشارکت زنان در بازارکار، فرزندآوری در سالهای اخیر در بین زنان به تدریج کاهش یافته است و می توان انطباق فرایند انتقال جمعیت دوم در ایران خصوصاً کلان شهری مانند شهر تهران را، با تغییر در بسیاری از ارزشها، نگرشها وگرایشها به فرزندآوری به وضوح مشاهده کرد. پژوهش حاضر به شیوه پیمایشی و با هدف شناسایی مولفه های تاثیرگذار بر فرزندآوری زنان شاغل شهر تهران انجام گردیده است. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و 1065 نمونه به روش نمونه گیری اتفاقی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد، حدود 30 درصد از تغییرات متغیر تمایل به فرزندآوری توسط متغیرهایی چون تحصیلات، سن، تعداد فرزندان، تعداد فرزندان ایده ال، مولفه سازمانی و اجتماعی تبیین شده است. تحصیلات و تعداد فرزند رابطه معکوسی باتمایل به فرزندآوری دارند و همچنین به لحاظ سازمانی هرچه حمایت سازمانی بیشتر باشد، تمایل به فرزندآوری زنان شاغل افزایش خواهد داشت. بنابراین پیشنهاد می شود که سیاست های جمعیتی از برنامه های طولانی مدت پیروی کند و اجرای آن توسط مسوولان و مدیران سازمان با تمرکز ویژه به ارزش گذاری فرزندآوری و حمایت سازمانی از سازگاری نقش مادری و کارمندی زنان شاغل تضمین شود.
انگیزه مهاجرت بازگشتی در شهر سقز: دافعه های شهری یا جاذبه های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ پاییز و زسمتان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
211 - 234
حوزههای تخصصی:
بازگشت به مبدأ مهاجرتی و یا ماندن در مقصد، دو گزینهای است که از آغاز مهاجرت در ذهن مهاجرین نقش می بندد. هدف مقاله حاضر بررسی جاذبه های روستایی و دافعه های شهری مرتبط با انگیزه مهاجرت بازگشتی و شناخت اهمیت هر یک از آنها در شکل گیری انگیزه مهاجرت بازگشتی است. روش تحقیق به صورت آمیخته است و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش، افراد 20 تا 65 ساله شهر سقز و ساکن در سه محله بهارستان بالا، بهارستان پایین و تازه آباد هستند. یافته های بخش کیفی، در جهت شناخت عمیق تر از بستر مورد مطالعه و تدوین پرسشنامه به کار رفت. در بخش کمّی مطالعه، متغیرهای سطح تحصیلات، شبکه روابط شهری، شبکه روابط روستایی، تعلق بومی، و خدمات و امکانات روستایی رابطه مثبتی با انگیزه بازگشت نشان دادند. اما متغیرهای سن و تعداد فرزندان رابطه معنیداری با انگیزه بازگشت نشان ندادند. درنهایت در تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص شد که انگیزه بازگشت، بیشتر بازتابی از جاذبه روستایی است تا دافعه شهری و ویژگی های زمینه ایِ مهاجران.
دلایل عدم ماندگاری جمعیت در شهرستان قصرشیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۱۱۶-۹۷
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عدم ماندگاری جمعیت از نظر ساکنان شهرستان قصرشیرین بوده است. برای این منظور با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای 375 پرسشنامه تکمیل شد. یافته ها نشان داد که میانگین عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عدم ماندگاری جمعیت شهرستان قصرشیرین از نظر پاسخگویان، به ترتیب برابر با (02/3)، (82/2) و (90/1) بوده است. از بین عوامل اقتصادی، امکانات بهداشتی مقصد و کسب درآمد بیشتر به ترتیب با میانگین (43/3) و (43/3)، از بین عوامل سیاسی، عدم تلاش مدیریت برای سرمایه گذاری با میانگین (10/3) و از بین عوامل اجتماعی، مهاجرت به خاطر خویشاوندان با (23/2)، بیشترین میانگین عدم ماندگاری جمعیت بوده است. میانگین عوامل عدم ماندگاری جمعیت بر حسب برخی ویژگی های فردی، اجتماعی و اقتصادی پاسخگویان متفاوت بوده است؛ میانگین عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عدم ماندگاری جمعیت در زنان، افراد با تحصیلات بالا، افراد رده های سنی 18 تا 35 سال و افراد با 10 تا 30 سابقه سکونت در شهرستان قصرشیرین نسبت به بقیه بیشتر بوده است. کسانی که درآمد کمتری داشته اند، عامل اقتصادی و کسانی که درآمد بالایی داشته اند، عامل سیاسی و اجتماعی را به عنوان عدم ماندگاری جمعیت ذکر کرده اند. نتیجه عوامل عدم ماندگاری جمعیت از نظر پاسخگویان را می توان به ضعف زیرساخت های درمانی، وجود سرمایه داران غیربومی، مهاجرت به خاطر خویشاوندان و نبود رشته های مختلف دانشگاهی نسبت داد که متناسب با آن پیشنها د هایی مانند ایجاد و تجهیز بیمارستان و درمانگاه ها، بومی گزینی و برپایی رشته های مختلف و أخذ نمایندگی از دانشگاه های معتبر طرح شده است.
واکاوی دلایل گرایش جوانان به زندگی مجردی و رویگردانی از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۱۳۳-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف: علیرغم اینکه ازدواج یکی از مهمترین و حساس ترین مراحل زندگی انسان به شمار می رود، اما بنا به دلائل گوناگون امروزه برخی جوانان از تشکیل خانواده اجتناب نموده و زندگی مجردی را در پیش می گیرند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر گرایش به زندگی مجردی جوانان 35-27 ساله شهرستان خرم آباد می باشد. روش تحقیق: روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه جوانان مجرد شهرستان خرم آباد در محدوده سنی 27-35 ساله در نیمه دوم سال 1399 است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود. حجم نمونه این پژوهش 380 نفر می باشند که از طریق فرمول کوکران به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش، نشان داد مولفه های میزان اعتقادات دینی، سطح انتظارات، لذت بردن از تجرد، وضعیت تحصیلی، وضعیت شغلی و شکاف نسلی درگرایش به زندگی مجردی جوانان تاثیر دارند. نتیجه گیری: گرایش به زندگی مجردی به صورت یک معضل و آسیب اجتماعی روند فزاینده در جامعه دارد که ضرورت دارد برنامه ریزان و مسئولان به این مهم توجه نمایند.
کووید-19 و بازبینی گذارهای جمعیت شناختی: عصر اپیدمی های عفونی- انگلی نوپدید؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور کووید-19 و همه گیر شدن آن چهره اپیدمیولوژیک و مرگ ومیر جاری دنیای امروز را تغییر داد. مسئله این تحقیق، ظهور پاندمی کرونا و لزوم بازنگری در نظریه های گذار های جمعیت شناختی (گذار جمعیتی، گذار اپیدمیولوژیک و گذار سلامتی) است. ظهور این اپیدمی نشان داد که امروزه بیماری های عفونی- انگلی ممکن است با سرعتی بیش از قبل همه گیر و جهانی شوند، با بیماری های مزمن و ساختار سالخورده جمعیت ها تعامل برقرار کنند، با ویژگی های دنیای جدید، جهانی شدن و مدرنیزاسیون سازگار شوند و از شرایط آنها برای انتشار آسان تر، سریع تر و گسترده تر خود بهره بگیرند؛ از این لحاظ این بیماری های عفونی - انگلی نوپدید و بازپدید دوران جدید، متمدن تر و به روزتر از بیماری های هم نوع خود در گذشته هستند. پدیدار شدن اپیدمی کووید- 19 و جهانگیر شدن آن، یک روند جدید از مرگ و میر ناشی از این اپیدمی عالمگیر و تاثیرات مهم جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و رفتاری به وجود آورده است که آن را از مراحل دیگر گذار اپیدمیولوژیک تاریخ بشر متمایز می کند. این نشانه ها می تواند حاکی از ورود به دوران جدیدی از مرگ و میر در عصر پسا گذار جمعیتی باشد که در بیان های نظری جدیدتر گذار اپیدمیولوژیک قبلا به آن اشاره شده است: عصر بیماری های عفونی- انگلی نوپدید و بازپدید.
بررسی حمایت فرزندان بزرگسال از والدین و عوامل اثرگذار بر آن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات اقتصادی-اجتماعی در دهه های اخیر و لزوم بررسی روابط بین نسلی، این پژوهش به بررسی ابعاد مختلف حمایت فرزندان بزرگسال از والدین مشتمل بر حمایت ابزاری، حمایت عاطفی و حمایت مالی پرداخته است. جامعه آماری این پیمایش مقطعی، زنان و مردان 18 سال و بالاتر در شهر تهران بوده که حداقل یک والد زنده داشته و هم سکنا نبوده اند. 1000 نفر به شیوه خوشه ای چند مرحله ای از 30 حوزه انتخاب شده اند. یافته ها نشان داد حمایت فرزندان بزرگسال از والدین در ابعاد مختلف یکسان نیست؛ به طوری که حمایت عاطفی از والدین بیشتر و حمایت ابزاری و به ویژه حمایت مالی کمتر گزارش شد. عوامل اثرگذار بر حمایت فرزندان بزرگسال از والدین نیز در ابعاد مختلف یکسان نبوده و متأثر از ویژگی های اقتصادی-اجتماعی، منابع، نیازها و بازدارنده ها در فرزندان بزرگسال و والدین است. حمایت ابزاری از والدین متأثر از سن والدین، ترتیبات زندگی، دین داری فرزندان بزرگسال، تعهد فرزندی و فاصله جغرافیایی است. حمایت عاطفی متأثر از دین داری فرزندان بزرگسال، تعهد فرزندی، تضاد میان والدین و تضاد با والدین است. همچنین، حمایت مالی متأثر از سن والدین، رفاه فرزندان بزرگسال، تعهد فرزندی، تضاد با والدین و فاصله جغرافیایی است. یافته ها تأییدکننده نظریه های نوع دوستی، همبستگی بین نسلی و اقتضایی است.
ظرفیت تحصیلی، بهره مندی از نیروی کار و سرمایه انسانی در میان استا ن های کشور در سال 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
343 - 372
حوزههای تخصصی:
سرمایه انسانی، دانش و مهارتی است که افراد را قادر می سازد تا به ایجاد ارزش در نظام اقتصادی بپردازند. هدف این مطالعه، محاسبه سرمایه انسانی استان ها و فراهم کردن زمینه ارزیابی وضعیت این شاخص در کشور است. برای محاسبه شاخص سرمایه انسانی جهانی در ایران از دو زیر شاخص ظرفیت تحصیلی و بهره مندی از نیروی کار استفاده شده است. داده ها از نتایج سرشماری سال 1395 برای 31 استان اخذ شده است و روش محاسبه، نمره استاندارد و میانگین وزنی شاخص ها می باشد. یافته ها نشان دهنده آن است که شاخص سرمایه انسانی در ایران 1/51 درصد است. بالاترین میزان شاخص به استان تهران با 57 درصد و کمترین آن به استان سیستان و بلوچستان با 4/43 تعلق دارد. استان تهران با 9/70 درصد ظرفیت تحصیلی و 2/43 درصد بهره مندی از نیروی کار، رتبه اول سرمایه انسانی در کشور را دارد. استان سیستان و بلوچستان با 7/50 درصد، کمترین میزان ظرفیت تحصیلی و استان لرستان با 2/32 درصد، کمترین میزان بهرمندی از نیروی کار را دارند. نتایج حاکی از برتری شاخص ظرفیت تحصیلی نسبت به بهره مندی از نیروی کار است، اما انطباقی در نحوه بهره مندی از نیروی کار متناسب با پتانسیل های آموزشی کشور دیده نمی شود.
فهم ذهنی مهاجران از جاذبه و دافعه مقصد و مبدأ مهاجرت: مطالعه موردی مهاجران محله خلیج فارس شمالی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غالب تحقیقاتی که به بررسی نقش دافعه ها و جاذبه ها در مهاجرت پرداخته اند از رویکرد اثبات گرایی و کمّی به مسئله مهاجرت پرداخته اند و عموماً تفاسیر ذهنی مهاجران نسبت به دافعه و جاذبه مبدأ و مقصد را نادیده گرفته اند. روش تحقیق در این پژوهش روش کیفی و حجم نمونه 23 نفر بوده که از طریق نمونه گیری نظری انتخاب شدند. مصاحبه های انجام شده با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای عرفی تحلیل شدند. نتایج بیانگر این است که از دیدگاه مشارکت کنندگان، جنبه های اقتصادی و معیشتی و شغلی عامل اصلی مهاجرت از حاشیه ها به سوی مرکز است. با این حال پس از مهاجرت و استقرار در مقصد، عوامل گوناگونی به نسبت قبل از مهاجرت به دافعه و یا جاذبه تبدیل می گردند که چندان ارتباطی با نظریه های اقتصادی مهاجرت ندارد. تغییرات ذکر شده از طریق در نظر گرفتن نحوه زیست در اجتماع و جامعه یا به عبارت دیگر زیستن در محیط اجتماعی کوچک و خرد مقیاس و زیستن در کلانشهرها قابل تبیین است. به عنوان نتیجه گیری کلی می توان اینگونه بیان کرد که جاذبه و دافعه های یک محل تنها به وضعیت خود آن محل برنمی گردد بلکه این دافعه ها و جاذبه در پیوند با محلی دیگر و در یک مکانیسم مقایسه است که در ذهن فرد شکل و قوام به خود می گیرد.
تک فرزندی و تعیین کننده های آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، الگوها و تعیین کننده های مرتبط با "تک فرزندی" را مورد مطالعه قرار داده ایم که به عنوان یکی از عمده ترین جنبه های فرآیند موسوم به "تغییر شکل ویژگی های جمعیت شناختی" در جوامع معاصر محسوب می شود. پژوهش های اندکی در ایران بر موضوع تک فرزندی متمرکز شده اند که آنها نیز عمدتا به تک فرزندی در چارچوب پدیده کم فرزندی پرداخته اند. تحقیق حاضر، نه تنها جزو معدود تحقیقاتی است که موضوع تک فرزندی را کانون توجه قرار داده، بلکه در زمره نخستین تحقیقاتی است که به طور همزمان هر دو بعد "باروری تحقق یافته" معطوف به متاهلین "دارای 1 فرزند" و بعد "باروری مطلوب" معطوف به متاهلین "خواهان 1 فرزند" را مطالعه می کند. نمونه تحقیق حاضر را 2557 نفر مردان و زنان ازدواج کرده 30 ساله به بالا در نقاط شهری و روستایی شهرستان های منتخب ایران تشکیل می دهند. مطابق یافته ها، نه تنها الگوی تک فرزندی چندان مورد اقبال عمومی و پذیرفتنی نیست، بلکه نسبت متاهلین "خواهان 1 فرزند" به میزان نیمی از نسبت متاهلینی است که "دارای 1 فرزند" هستند. نتایج نشان می دهد در جامعه معاصر ما، تک فرزندی نه به عنوان یک الگوی موردانتظار و خواسته ذهنی افراد و خانواده ها، بلکه عمدتا متاثر از تعیین کننده های خارج از ذهنیت و خواست آنان و تحت تاثیر شرایط اقتصادی اجتماعی است. برهمین اساس، اجرای برنامه ریزی های مناسب و سیاستگذاری های کلان در زمینه برطرف کردن دغدغه ها و دشواری های فرزندآوری به ویژه در عرصه فرصت های شغلی و اقتصادی به منظور محقق کردن پتانسیل های امیدوارکننده حدجایگزینی باروری در بین افراد و خانواده ها ضروری و اجتناب ناپذیر است.
روند تغییر نسبت جنسی تولد و حذف دختران: زمینه ها و عوامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسبت جنسی تولد به طور طبیعی 105 پسر به 100 دختر است، اما این نسبت در برخی کشورها با مداخلات انتخاب جنس افزایش یافته است. هدف این مطالعه تعیین روند تغییر نسبت جنسی تولد در ایران و زمینه ها و عوامل مؤثر بر آن است. برای این منظور به داده های آماری سازمان ثبت احوال کشور رجوع شد و با استفاده از روش اسنادی و مرور مطالعات، زمینه ها و عوامل مؤثر بر تغییر نسبت جنسی تولد بررسی شد. بر اساس یافته ها اگر چه نسبت جنسی تولد در ایران فعلاً در محدوده طبیعی است اما دست کم در چهار استان از محدوده طبیعی خارج شده و افزایش یافته که به معنای افزایش تعداد پسران نسبت به دختران است. در ایران ترجیح مذکر به عنوان یک خصلت فرهنگی ماندگار، برخی والدین را به سمت پسرخواهی و حذف دختران سوق می دهد. با وجود چنین مشکل فرهنگی، نظام سلامت وسایل تحقق انتخاب جنس جنین را در اختیار والدین می گذارد. نظر به اینکه ادامه این روند علاوه بر اینکه نقض حق حیات مؤنث است، می تواند تبعات اجتماعی منفی همچون مشکلات ازدواج، خشونت و روسپیگری را به دنبال داشته باشد، لازم است توجه کافی به آن صورت گیرد و تدابیری برای پیشگیری از آن اندیشیده شود.
بررسی انگیزه های مهاجرت ساکنان روستای چغاکبود به شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۶۹-۴۹
حوزههای تخصصی:
مهاجرت از جمله رخدادهایی است که در زمان های مختلف به علل و عوامل متعددی در روستاهای ایران اتفاق افتاده است. استان کرمانشاه یکی از استان های مهاجرفرست از نواحی روستایی به شهری است. در این راستا، شهرستان هرسین، یکی از شهرستان هایی است که بیشترین نرخ مهاجر فرستی را دارد. روستای چغاکبود یکی از روستاها با حجم بالای مهاجرت روستا به شهر است که به همین دلیل برای مطالعه انگیزه های مهاجرت روستاییان انتخاب شده است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. حجم نمونه تحقیق شامل 48 نفر (از 108 نفر ساکن روستا) است. روش تعیین حجم نمونه فرمول کوکران، روش نمونه گیری، تصادفی سیستماتیک و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. پایایی تحقیق با کمک آلفای کرونباخ (برابر 78/0) و روایی با کمک نظر متخصصان جغرافیا و برنامه ریزی روستایی و توسعه روستایی دانشگاه رازی تایید شد. یافته های همبستگی اسپیرمن نشان می دهند که اشتغال، نابرابری بین روستاها، سرمایه گذاری بخش دولتی، مشارکت مردمی، مهمترین انگیزه های مهاجرت بوده اند. همچنین بر اساس نتایج بتا، حاصل از آزمون رگرسیون می توان فهمید که کمبود سرمایه گذاری بخش دولتی، مهمترین انگیزه مهاجرت روستاییان به شهر بوده است، که نشان از بی توجهی مسئولان به روستای چغاکبود دارد. در مجموع پیشنهاد می شود، که دولت با سرمایه گذاری بر زیرساخت های روستایی و بکارگیری نظرات مردم در تمامی سطوح مشارکت، زمینه کاهش مهاجرت روستاییان به شهر را فراهم کند.
فردگرایی و نیات باروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشگیری از تداوم باروری زیرسطح جایگزین و پیامدهای آن نیازمند شناخت علل نخواستن فرزند است. با الهام از نظریه گذار دوم جمعیتی و مفهوم "رابطه ناب" گیدنز، این پژوهش رابطه میان فردگرایی و نیات باروری را بررسی می کند. بدین منظور، پیمایشی طراحی و در نمونه ای بالغ بر 375 زوج در شرف ازدواج ساکن شهر تهران در سال 1395 اجرا شد. از کل پاسخگویان،87 درصد قصد داشتن فرزند بعد از ازدواج را داشتند، 39 درصد هیچ یا یک فرزند را ایده آل می دانستند، و 54 درصد قصد به تاخیر انداختن فرزندآوری برای سه سال و یا بیشتر را داشتند. تحلیل رگرسیون لاجستیک نشان داد، افرادی که فارغ از انگیزه های خانوادگی و اجتماعی وارد رابطه زناشویی می شوند، تمایل کمتری به داشتن فرزند، و قصد داشتن کمتر از دو فرزند و به تاخیر انداختن فرزندآوری برای سه سال و یا بیشتر دارند. همچنین، افرادی که با آزادی بیشتر مستقلا همسر خود را برگزیدند، بیشتر تمایل به داشتن هیچ یا یک فرزند داشتند. روابط برابرانه تر بین زوجین با تمایل به فاصله گذاری طولانی تر فرزندآوری رابطه داشت. یافته ها حاکی است که فردگرایی مبنای مهم نیت باروری پایین زوجین جوان است، که ضروری است در تدوین و اصلاح سیاست های جمعیتی مقابله با باروری پایین در کشور مورد توجه قرار گیرد.
وضعیت جوانان مهاجر از روستای فرات به شهر دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۲۱۴-۱۹۱
حوزههای تخصصی:
مهاجرت را حرکت انسانها در سطح جغرافیا که با طرح و قصد قبلی صورت می گیرد و به تغییر محل اقامت آنها برای همیشه یا مدت طولانی می انجامد، تعریف می کنند. در پژوهش حاضر سعی شده است با رویکردی پدیدارشناختی به بررسی وضعیت جوانان مهاجر از روستای فرات به شهر دامغان پرداخته شود. غالب پژوهش های صورت گرفته درباره این موضوع با اتخاذ استراتژی قیاسی و مبنا قراردادن تئوریهای پیش ساخته به توصیف و تبیین آن پرداخته اند. برای گردآوری داده ها محقق به مصاحبه با افراد مهاجر پرداخته است. تلاش به منظور ایجاد رفاه، ارتقاء معیشت و دستیابی به زندگی بهتر از جمله اهداف اجتماعی بشر به منظور ماندگاری در کلیه عرصه های سکونت گاهی می باشد. از این رو افراد در راستای فرار از مشکلات و تنگناهای موجود در محلِ سکونت خویش و همچنین برخورداری از خوشبختی و آنچه که حق طبیعی انسان برای ادامه زندگی قلمداد می گردد؛ به فضای سکونتگاهی دیگر مهاجرت می کنند. در راستای این روند جمعیتی؛ روستائیان به منظور استفاده از امکانات معیشتی-رفاهی و نیز در جهت یافتن شغل و ایجاد درآمد مکفی، به سمت شهرها و دیگر مراکز اقامتگاهی کشور مهاجرت می کنند. در این مسیرِ حرکت، عموماً افراد روستایی تمایل دارند به سمت مراکزی رهسپار شوند که علاوه بر رفع نیازمندیهای اقتصادی - اجتماعی آنان؛ این فضای جدید بتواند جوابگوی احساسات و ادراکات فرهنگی- هویتی آنها نیز باشد.
اثر مهاجرت بر کیفیت زندگی: مطالعه موردی خانواده های مهاجرکوهدشتی ساکن شهر قدس و همتایان غیر مهاجر ساکن شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی کلی مهاجرت در کشورهای در حال توسعه، مهاجرت از مناطق کمتر توسعه یافته به مناطق توسعه یافته تر است. چنین مهاجرتی عمدتا در پاسخ به نابرابری های بین مناطق، در جهت ارتقاء کیفیت زندگی، انجام می گیرد. این مطالعه در پاسخ به این سوال است که آیا مهاجرت تغییری در کیفیت زندگی، در مقایسه با مبدا، ایجاد می کند؟ جامعه آماری پژوهش، سرپرستان خانواده های مهاجر کوهدشتی ساکن در شهر قدس تهران و سرپرستان خانواده های غیر مهاجر همتای آن ها ساکن در شهرستان کوهدشت را در بر گرفته است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه بدست آمده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 400 خانوار (200 نفر مهاجر و 200 نفر غیرمهاجر) انتخاب شدند. جهت بررسی فرضیات تحقیق از آزمون های آماری T، آزمون کی دو و رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که خانواده های مهاجر در مجموع از کیفیت زندگی نسبتاً مطلوب تری نسبت به همتایان غیرمهاجر خود برخوردار بوده اند. افراد دارای تحصیلات کمتر و غیرشاغل، کیفیت زندگی بالاتری را گزارش کرده اند. نابرابری در امکانات اقتصادی و اجتماعی دو منطقه و تفاوت در ویژگی های اقتصادی و اجتماعی مهاجران و غیرمهاجران تبیین کننده اصلی این تفاوت می باشند.
سیر تکاملی جمعیت شناسی از ابتدا تا ظهور مدل سازی عامل محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کاربرد مدل سازی عامل محور به منظور تجزیه و تحلیل مسائل جمعیتی مورد توجه جمعیت شناسان قرار گرفته و جایگاه جمعیت شناسی در شناخت عمیقتر روندهای جمعیتی را ارتقاء بخشیده است . هدف از مقاله حاضر، بررسی سیر تکاملی جمعیت شناسی از ابتدا تا پیدایش و استفاده از مدل سازی عامل محور در مطالعات جمعیتی است. با مرور ادبیات موضوع، عدم توانایی پارادایم های جمعیتی در برقراری ارتباط بین سطوح خرد و کلان به عنوان یک محدودیت در تحلیل مسائل پیچیده جمعیتی روشن می شود. امروزه با توجه به توسعه ریاضیات و تولید نرم افزارها و پردازنده های قوی، مدل سازی عامل محور در بین جمعیت شناسان اهمیت ویژه ای دارد. سیاست گذاری مبتنی بر مدل سازی عامل محور به عنوان یک راهکار کارآمد با قابلیت تحلیل روابط بین سطح خرد و سطح کلان، احتمال تحقق اهداف دنبال شده به وسیله سیاست گذاریهای کلان را افزایش می دهد. این مقاله، با مرور سیر تکاملی پارادایم های مختلف و بیان ضرورت بهره گیری از رویکرد مدل سازی عامل محور در فرآیند تحلیل مسائل جمعیت شناسی، جایگاه مدل سازی عامل محور به همراه نقاط قوت وضعف آن در مقایسه با سایر پارادایم ها را بررسی و معرفی می کند. در پایان پیشنهاداتی برای استفاده از مدل سازی عامل محور در تحلیل مسائل جمعیتی ایران ارائه می شود.
برآورد پوشش ثبت مرگ و ساخت جدول عمر مستقیم برای استان های ایران در دوره ی 1395- 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت جدول عُمر در جمعیّت های واقعی نیازمند داده های توزیع مرگ به تفکیک سن و جنس است. پوشش ناقص داده های تولیدشده در سازمان ثبت احوال کشور، اطّلاعات کافی برای محاسبه ی میزان های مرگ ومیر و ساخت جدول عُمر ملّی را بدون هرگونه ارزیابی و تصحیح فراهم نمی سازد. هدف از این مقاله، برآورد سطح پوشش ثبت جاری فوت و ساخت جدول های عُمر مستقیم ملّی و استانی برای جمعیّت ایران است. روش پژوهش، اسنادی و از رویکرد مقطعی برای تحلیل داده ها استفاده شد. داده های جمعیّت و مرگ به ترتیب از پایگاه داده های مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال گِردآوری و اقتباس شد. جمعیّت آماری همه ی استان های کشور در سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1395 است. نتایج نشان داد که در دوره ی 1395-1390، پوشش ثبت جاری فوت مردان و زنان در کشور به ترتیب 86 درصد و 75 درصد بوده است. بر پایه ی این بررسی، هر مولود زنده به دنیا آمده در کشور در فاصله ی سال های 1395-1390، به شرط ثابت ماندن شرایط زیست، اگر پسر باشد انتظار می رود حدود 8/72 سال و اگر دختر باشد حدود 6/74 سال عُمر کند. استان سیستان و بلوچستان، از لحاظ میزان پوشش ثبت فوت و مقدار امید زندگی در بدو تولّد، پایین ترین جایگاه را در میان استان های کشور دارد.
مفاهیم و رویکردهای نظری در جامعه شناسی سالمندی، مطالعات سالمندی و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۱۱۲-۷۱
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، رویکردهای نظری جامعه شناسی سالمندی در چند پارادایم نظری کارکردگرایی، کنش متقابل نمادین، انتقادی، فمینیستی و پست مدرن سنخ بندی شده و مفاهیم و مقوله های برجسته و مرکزی در هر سنخ مرور و نقد شده است. معرفی این چشم اندازها و بینش های نظری مختلف، محققان مطالعات سالمندی، سالمندشناسی اجتماعی و جامعه شناسی سالمندی را به فهم پیچیدگی های مفهومی و نظری سالمندی و همچنین تنوع و تکثر تجربه سالمندی و موقعیت سالمندان در جامعه معاصر مجهز می سازد. بدیهی است درک عمیق و ژرف ابعاد مختلف سالمندی و زندگی روزمره سالمندان در کشاکش تغییرات اجتماعی و جمعیتی، نیازمند شناخت چشم اندازهای نظری مختلف برای تبیین های مفهومی و نظری است تا از این طریق لایه ها و ابعاد پیدا و پنهان پدیده اجتماعی سالمندی و تحلیل مسائل اجتماعی و جمعیتی سالمندان مورد کنکاش و مطالعه بیشتر قرار گیرد. درمجموع مقاله حاضر بینش و دانش نظری پژوهشگران مطالعات سالمندی، سالمندشناسی اجتماعی، جامعه شناسی سالمندی، مطالعات جنسیت و خانواده را ارتقاء می بخشد.
مطالعه و تخمین نوسان های جمعیتی استقرارهای عصر مفرغ شهرستان ورزقان مبتنی بر مطالعات قوم باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه جمعیت سکونتگاه های باستانی، امکان بازسازی مکانسیم های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع گذشته را فراهم کرده و افق های جدیدی از زندگی جوامع پیشین را به منصه ظهور می گذارد. پژوهش حاضر بر روی شهرستان ورزقان صورت گرفته که به لحاظ پژوهش های قوم باستان شناسی دارای ظرفیت های بسیاری است و لیکن تاکنون پژوهشی با هدف برآورد جمعیت در این منطقه صورت نگرفته است. پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و رهیافت قوم باستان شناسی، بین الگوهای جمعیت پذیری استقرارهای امروزی شهرستان ورزقان و سکونتگاه های عصر مفرغ جهت تخمین جمعیت ارتباط منطقی ایجاد نماید. یعنی با انجام مطالعات میدانی، تخمین وسعت و جمعیت روستاها و اتراق های (اوباهای) عشایری و مقایسه با وسعت استقرارهای باستانی عصرمفرغ، جمعیت تقریبی آنها محاسبه گردد تا در نهایت بتوان به درک روشنی از تغییرات جمعیتی شهرستان ورزقان دست پیدا کند. بر این اساس تراکم جمعیتی شهرستان ورزقان 42 نفر در هکتار برآورد گردیده و تراکم جمعیتی استقرارهای عصر مفرغ به این صورت تقریب می گردد که در عصر مفرغ قدیم با مساحتی بالغ بر 8/3 هکتار، جمعیتی در حدود 160 نفر؛ عصر مفرغ میانی با مساحتی بالغ بر 7/12 هکتار، جمعیتی در حدود 533 نفر و عصر مفرغ جدید با مساحت 53/75 هکتار، جمعیت 3172 نفر در منطقه حضور و اسکان داشته اند.
ارزیابی وضعیت شاخص های زیست پذیری در شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۱۶۶-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری، گفتمان مهم در توسعه شهری است و کیفیت زندگی شهروندان را مورد توجه قرار می دهد. بررسی زیست پذیری در یک قلمروی مکانی، شناخت و ادراک بهتری را از مسائل، آسیب ها و توان های بالقوه آن در اختیار مدیران شهری قرار می دهد. هدف این پژوهش، ارزیابی سطح زیست پذیری شهر مهاباد و نواحی آن است. نوع تحقیق کاربردی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه، نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن، طرح های جامع و تفصیلی شهر، همچنین از طریق اسناد، مجلات، کتب مرتبط با موضوع و سازمان های مختلف جمع آوری گردیده است. جامعه آماری شامل کلیه ساکنان شهر مهاباد بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 384 نفر تعیین شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و GIS استفاده شده و در بخش آمار استنباطی آزمون های آماری T- test، تحلیل واریانس، مدل اراس(ARAS) و رگرسیون گام به گام به کاربرده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد؛ که شهر مهاباد به لحاظ شاخص اجتماعی در وضعیت متوسط به بالا، و به لحاظ شاخص های فیزیکی-کالبدی، زیست محیطی و اقتصادی در وضعیت متوسط به پایین و نامطلوب قرار دارد. نتایج حاصل از تکنیک ARAS نشان داد، تنها ناحیه یک، با اندکی اختلاف در سطح اول تربیت پذیری شهر مهاباد قرار دارد و دیگر نواحی تقریباً در یک پهنه قرار دارند.
بررسی تحولات امید زندگی بیکاری در استان های ایران طی سال های 1395-1385(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
231 - 260
حوزههای تخصصی:
متوسط طول دوره بیکاری نسبت به نرخ بیکاری از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چراکه طول دوره بیکاری معیاری پویا و نرخ بیکاری معیاری ایستاست. هدف اصلی مقاله حاضر نیز تعیین طول دوره بیکاری برای بیکاران 39-20 ساله ایران به تفکیک سن، جنس و استان محل سکونت در سال های 1385، 1390 و 1395 است. پژوهش از نوع نسلی مقطعی است و از داده های سرشماری های عمومی نفوس و مسکن استفاده شده است. تکنیک تحلیل داده، محاسبه امید زندگی بیکاری با استفاده از جدول بقا بود که با نرم افزار R.v.3.2.3 انجام شد. طبق یافته ها، شش الگو برای توضیح تحولات امید زندگی بیکاری در استان های کشور شناسایی شد: 1. الگوی افزایش دائم امید زندگی بیکاری؛ 2. الگوی افزایش موقت امید زندگی بیکاری؛ 3. الگوی افزایش ناگهانی امید زندگی بیکاری؛ 4. الگوی تثبیت امید زندگی بیکاری؛ 5. الگوی کاهش دائم امید زندگی بیکاری؛ 6. الگوی کاهش موقت امید زندگی بیکاری. الگوهای اول، سوم و ششم حاکی از به تأخیر افتادن سن اشتغال جمعیت 25-20 ساله اکثر استان های ایران طی دوره 1395-1385 هستند. نتایج نشان داد جمعیت 20 ساله استان های کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد و لرستان طولانی ترین دوره های انتظار برای شاغل شدن و جمعیت 20 ساله استان های یزد، سمنان و خراسان رضوی کوتاه ترین دوره های انتظار برای شاغل شدن را تجربه می نمایند.