فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱٬۳۳۵ مورد.
تحلیل جامعه شناختى جنگ ایران و عراق در قالب نظریه پارسونز
حوزههای تخصصی:
" این مقاله مى کوشد تا جنگ عراق علیه ایران را در چارچوب خرده نظام هاى پارسونز تحلیل کند. پرسش اصلى این است که این جنگ داراى چه کارکردهاى مثبت و منفى اجتماعى بوده است؟
بررسى ها نشان مى دهند که جنگ در ابتدا خرده نظام زیستى را دچار آسیب نمود، به طورى که این خرده نظام نتوانست کارکردهاى خود را محقق سازد. آن گاه، نابسامانى هاى ایجادشده به خرده نظام شخصیتى منتقل شد. جنگ باعث شد تا بیش تر اهداف برنامه اول توسعه، به جز توسعه کمى و کیفى صنایع دفاعى، که توسط خرده نظام زیستى تدوین شده بودند، با ناکامى روبه رو گردند.
خرده نظام اجتماعى بسته به ضرورت هاى خاص زمان جنگ در جهت ایجاد یکپارچگى و انسجام در جامعه، قوانینى را که بیش تر بعد اقتصادى و حمایتى داشتند، تصویب نمود که البته چندان موفق نبود. و عاقبت، خرده نظام فرهنگى نیز تحت تاثیر جنگ توانست در برهه هاى مختلف جنگ ارزش هاى مختلفى را احیا کند و در سطح جامعه گسترش دهد و دستورات لازم را به سایر خرده نظام هاى جامعه براى مقابله با معضلات ناشى از جنگ صادر نماید. این خرده نظام نیز در اواخر جنگ کارایى خود را به صورت نسبى از دست داد.
"
نقش عوامل روان شناختى در مشارکت سیاسى زنان
حوزههای تخصصی:
"موضوع مشارکت سیاسى از جمله مباحثى است که پیشینه آن به سال ها قبل از میلاد مسیح مى رسد و این در حالى است که مشارکت سیاسى زنان به طور رسمى و جدى از حدود یک قرن پیش (اوایل فرن بیستم) و به صورت اعطاى حق راى به زنان، در بیشتر کشورهاى اروپایى مطرح مى باشد. (بشیریه، 1376)
از مشارکت سیاسى، تعاریف گوناگونى ارایه شده است که هریک بر جنبه هایى از آن تاکید دارد. همچنین بنابر سلیقه هاى مختلف، تقسیم بندى هاى متفاوتى از مشارکت سیاسى صورت گرفته است که آن را به مشارکت سیاسى توده ها و نخبه ها، مشارکت سیاسى فعالانه و منفعلانه، مشارکت سیاسى خودجوش و برانگیخته، و... تقسیم میکند.
در بحث از مشارکت سیاسى زنان، گفته مى شود که این مشارکت، اغلب، منفعلانه، برانگیخته، و در سطح توده هاست و به همین دلیل مشارکت زنان در سطح نخبه ها محسوس نیست. به بیان دیگر هنوز شمار زنانى که در راس دولت، حکومت و پارلمان قرار دارند، در حدى نیست که بتواند به عنوان وزنه اى در عالم سیاست مطرح باشد. (The Advancement of Women . UN. 1995)
ادعاهاى جهانى بر این امر تاکید دارند که زنان در مقایسه با مردان از علاقه مندى کمترى نسبت به سیاست برخوردارند، این ادعا توسط پژوهش ها و مطالعات انجام شده در کشورهاى مختلف مورد تایید قرار گرفته است که در این مقاله ده مورد آن ذکر خواهد شد، (از جمله تحقیقات Wade Larry.L.1996 - pippa Norris، 1996) همچنین نتایج تحقیق نگارنده در مورد مشارکت سیاسى دختران و پسران دانشجو در پنج دانشگاه تهران که یافته هاى جهانى را درباره مشارکت سیاسى زنان، مورد تایید قرار داد، که به برخى از آن ها اشاره خواهد شد.
در بررسى علل کم علاقگى زنان نسبت به سیاست، به عوامل متعددى برمى خوریم که مى توان آنها را در دو دسته تقسیم بندى کرد :
دسته نخست شامل عوامل تاثیرگذار بر مشارکت سیاسى تمام افراد اعم از زن و مرد است. اما با وجود این عمومیت، نقش بازدارندگى آن براى زنان از شدت بیشترى برخوردار است. به عنوان مثال آسیب پذیرى سیاسى زنان در رژیم هاى دیکتاتورى بیش از مردان است. نمونه آن وضعیت زنان در دوران آلمان هیتلرى است که طى این دوران، زنان به پایین ترین درجه شهروندى تنزل یافتند و...
دسته دوم عواملى است که اختصاص به زنان دارد؛ از جمله عامل روانى ـ شخصیتى که به نوبه خود معلول عوامل دیگرى که همانا فرهنگ و جامعه پذیرى سیاسى است.
عامل روانى ـ شخصیتى در ابعاد زیر قابل بررسى است :
زنان در مقایسه با مردان، احساس اعتماد و توافق بیشترى نسبت به رهبران سیاسى دارند و لذا در سیاست، محافظه کارانه تر از مردان عمل مى کنند.
زنان، براى فعالیت سیاسى، انگیزه لازم را ندارند. نظریه هاى مختلف در زمینه مشارکت سیاسى (نظریه منابع ـ نظریه بسیج ـ نظریه ابزارى ـ نظریه انگیزه ابزارى) در مجموع مؤید این نکته اند که افراد در صورتى به مشارکت سیاسى مى پردازند که منافع آن را بیش از زیانش تشخیص دهند. از آنجا که فعالیت سیاسى در غالب جوامع، براى زنان، از هزینه بالایى برخوردار است، آنان تمایل به مشارکت سیاسى در سطح نخبه ها را ندارند.
زنان، کمتر از مردان، به رفتارهاى خشونت آمیز و کشمکش، گرایش دارند. در حالى که سیاست به معناى رایج آن ارتباط تنگاتنگى با قدرت (به مفهوم مادى آن) و خشونت (به ویژه در سطح روابط بین الملل) دارد (Sandra Whitworth 1997).
نداشتن اعتماد به نفس که مانع از درگیرى فعالانه زنان در فعالیت هاى اجتماعى و به ویژه فعالیت سیاسى آنان مى شود. چنین باورى، از طریق خانواده، مدرسه، رسانه ها و... به زنان و به جامعه، القا مى شود.
احساس بى قدرتى در تاثیرگذارى سیاسى.
در مقاله حاضر، با ارایه تعاریفى از مشارکت سیاسى و طرح نمونه هایى از تفاوت هاى مشارکت سیاسى زنان و مردان، علل و عوامل بازدارنده زنان از فعالیت سیاسى به اختصار مطرح مى شود و سپس بطور مشخص پیرامون عوامل شخصیتى ـ روانى محدود کننده مشارکت سیاسى زنان بحث خواهد شد و طى آن به بازدارنده هاى فرهنگى و نیز چگونگى جامعه پذیرى سیاسى زنان اشاره خواهد شد و در پایان راهکارهایى در راستاى تعدیل و رفع مشکلات و تنگناهاى موجود ارایه خواهد شد.
"
مقالات ویژه: آشتی ملی و دموکراسی
منبع:
گفتگو بهمن ۱۳۸۱ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر اسلامی جنوب شرق آسیا
هویت قومی و وفاق ملی
تشکل مستقل کارگری
گرایش دانشجویان بلوچ به هویت ملی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است پاسخی علمی به این پرسش ارایه شود که گرایش دانشجویان بلوچ به هویت ملی چگونه است و چرا؟ فرضیه اصلی این است که گرایش دانشجویان بلوچ به هویت ملی یعنی احساس تعلق، تعهد و وفاداری آنان به سرزمین، ملت و دولت ایران با ویژگی های فردی و موقعیت دانشجویان، و تعاملات اجتماعی آنان با گروه های اجتماعی و ورودی های حاصل از این نوع تعاملات نظیر احساس رضایت از زندگی دانشجویان رابطه دارد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که دانشجویان بلوچ نسبت به برخی از مولفه های هویت ملی به پروژه سرزمین و ملت ایران گرایش مثبت نسبتا بالا ولی نسبت به مولفه سیاسی آن یعنی دولت بی تفاوت اند. در تحلیل نهایی متغیر میزان رضایت دانشجویان از تحصیل، کار و زندگی در ایران برجستگی خاصی پیدا کرد. به طوری که در تبیین و پیش بینی گرایش دانشجویان به هویت ملی بالاترین سهم را به خود اختصاص داد. یافته های نظری این پژوهش ضمن تایید رابطه هویت جمعی جوانان با برخی از متغیرهای مورد توجه در دیدگاه های جامعه شناسی خرد، ضرورت توجه به متغیرهای کلان و تلفیق این دو دسته از متغیرها را در قالب یک چارچوب مفهومی تلفیقی و جامع آشکار نمود.