فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
انسان از دیرباز برای رسیدن به سعادت و کمال، دستیابی به اهداف فردی و اجتماعی و غلبه بر مشکلات مادی و غیرمادی در جستوجوی سبکزندگی مطلوب بوده است. سبکزندگی مجموعهای از امور نظاممند و همگرا از زندگی انسانی اعم از بعد فردی، اجتماعی مادی و معنوی است. این امور نظیر بینشها، گرایشها، رفتارهای درونی، رفتارهای بیرونی در حوزههای فرهنگی، دینی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که میتوان از همه آن امور، الگویی را استخراج کرد و ارائه داد. بنابراین سبکزندگی، فرآیندی است که با تمام ابعاد و زوایای حیات انسان ارتباط دارد.
فرازمندترین و جامعترین سبکزندگی، برنامهای است که از تعالیم الهی و آموزههای وحیانی استخراج شده باشد. در این راستا دانشوران مسلمان نیز متناسب با رویکرد علمی- فلسفی و آموختههای خود از اسلام و یافتههای خود به ارائه برنامه زندگی اقدام کردهاند. شیخ اشراق طبق آموختههای خود از اسلام و یافتههای شهودی و باطنی خود، دستورالعملهایی را برای رسیدن به حیات معنوی و زندگی مطلوب بیان کرده است. آشکار است که سبکزندگی، بیشتر به رفتار میپردازد؛ ولی تعیین این رفتار در سایهاندیشهها، باورها و یافتههاست. بنمایه سبک زندگی اشراقی- عرفانی، دو امر بسیار مهم است که ما آن را با عنوان گفتمان «معرفةالنفس» و «ریاضت» مطرح میکنیم.
این مقاله میکوشد پایه و اساس سبکزندگی اشراقی را تبیین کند. این پایه، خودشناسی و معرفهالنفس است و نردبانش ریاضت و سیر و سلوک معنوی و باطنی است. همچنین تلاش ما بر این است که تاروپود، ماهیت و حقیقت این دو را از نگاه شیخ اشراق با استناد به آثار وی توضیح دهد. این نوشتار در پایان به نمونههای عینی ریاضت اشاره میکند که در شرایط کنونی جهان معاصر ضروری مینماید.
اسلام گرایی؛ پدیده ای چندبعدی، مفهومی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلام گرایی یکی از اثرگذارترین پدیده های معاصر به شمار می آید که برخی از مهمترین رویدادهای سیاسی و اجتماعی منطقه خاورمیانه را رقم زده و نقطه کانونی تحقیقات متعددی بوده است. استدلال مقاله حاضر آن است که درک عمیق تر این پدیده پیچیده و پویا مستلزم تلقی اسلام گرایی به عنوان مفهومی میان رشته ای است؛ یعنی مفهومی مهاجر که در مرز رشته های گوناگون علوم انسانی و اجتماعی می ایستد و امکان بررسی آن در چارچوب یک رشته یا رهیافت خاص ممکن نیست. این تلقی سبب می شود فهمی میان رشته ای از این پدیده به دست آید؛ چه آنکه ابعاد مختلف این پدیده از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار می گیرد و از ساده سازی یا تقلیل گرایی در تحلیل اجتناب می شود. برای دوری از انتقاداتی که در زمینه نفی روش یا رد تخصص گرایی برآمده از رشته ها بر مطالعات میان رشته ای وارد شده است و همچنین عدم انجام مطالعه ای چندرشته ای، سازماندهی و کامیابی پژوهشی با این رویکرد در گرو تعامل و گفتگوی انتقادی میان حوزه های گوناگون علوم انسانی و اجتماعی است. از این رو مطالعه اسلام گرایی در تلاقی یافته ها و تجارب دانش ها و رهیافت های گوناگون قرار می گیرد و اختلافات و تناقضات میان آنها نیز، نه نفی، که از طریق گفتگوی انتقادی مقایسه می شود. از این امر که می توان با عنوان پیوند از آن نام برد و نگاه فرایندی بر آن حاکم است، حدود و ویژگی های رشته ها و رهیافت های مختلف حفظ می شود، اما محدودیت های ناشی از وضعیت درون نگر آنها جای خود را به انعطاف پذیری می دهد. هدف نهایی مقاله آن است که نشان دهد بررسی پدیده اسلام گرایی بدون توجه به این گونه تلقی، به لحاظ علمی، نه ممکن است و نه مطلوب.
استقلال فرهنگی ملت ها
درباره ی خانه های فرهنگ
جهانی شدن، فرهنگ جهانی و کجروی فرهنگی دکتر سید حسین سراج زاده* مینا بابایی**(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند جهانی شدن می تواند فرهنگ های سنتی را در معرض تهدید قرار دهد و موجب اشاعه ارزش ها و هنجارهای فرهنگ جهانی یا غربی شود. این مسئله برای جامعه ایران که سه دهه قبل انقلابی را بر مبنای ارزش های اخلاقی دینی پشت سر گذاشته و داعیه ایجاد جامعه ای متمایز با فرهنگ مسلط جهانی داشته است بسیار پر اهمیت می باشد. شواهدی حاکی از آن است که گرایش به نقض هنجارهای معارض با ارزش های سنتی و دینی در بخش هایی از جامعه از جمله جوانان رو به افزایش بوده است. با توجه به اینکه روز به روز شمار بیشتری از افراد جامعه به خصوص جوانان در معرض فرایندهای جهانی شدن قرار می گیرند، پرسش های اصلی تحقیق این است که آیا قرار گرفتن در معرض فرایند جهانی شدن با گرایش به فرهنگ جهانی رابطه دارد؟ آیا کسانی که بیشتر در معرض فرایند جهانی شدن قرار دارند بیشتر هنجارهای سنتی و دینی را نقض می کنند و به اصطلاح ""کجروی فرهنگی"" بیشتری دارند؟
این پرسش ها با استفاده از داده های فراهم آمده از یک نمونه 376 نفری از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شهید بهشتی تهران در بهار سال 1386 مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که بین قرار گرفتن در معرض فرایند جهانی
شدن، با پذیرش فرهنگ جهانی رابطه نسبتا ضعیفی (466/0gamma= ، 210/0kendalls tau=) وجود دارد. همچنین قرار گرفتن در معرض فرایند
جهانی شدن و کجروی فرهنگی نیز رابطه متوسطی (630/0gamma= ، 313/0kendalls tau=) دارند اما بین پذیرش فرهنگ جهانی- غربی وکجروی فرهنگی رابطه نسبتاً قوی (837/0gamma= ، 474/0kendalls tau=) وجود دارد.
در بین ابعاد چهار گانه جهانی شدن فرهنگی، بر اساس مفهوم سازی برگر، پاسخگویان به ابعادی از فرهنگ جهانی که به اقتصاد بازار و حقوق شهروندی مربوط می شود گرایش بالا و به بُعدی که شامل زندگی به شیوه و سبک جهانی- غربی است، کمترین گرایش را داشتند. بنابراین می توان گفت که در ارتباط با فرهنگ جهانی باید بین عناصر عام و انسانی آن مثل اقتصاد بازار و حقوق شهروندی و جنبه های خاص و غربی آن تمایز قائل شد.
اجتماعی: تاجیکستان و افغانستان؛ مسلخ فرهنگ، قومیت و انسانیت
منبع:
گزارش تیر ۱۳۷۵ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
تحلیل تجربه های زنان سنندجی از فالگیری (مطالعه کیفی دلایل و پیامدهای فالگیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به روش کیفی و به قصد راه بُردن به دلایل روی آوردن زنان به فالگیری، دلالت ها و پیامدهای فالگیری در زندگی فردی و خانوادگی زنان صورت گرفته است. یافته های تحقیق به کمک تکنیک مشاهده و مصاحبه نیمه ساخت یافته گردآوری و برای عملیات میدانی تحقیق و تحلیل داده ها نیز روش نظریه مبنایی استفاده شده است. با کمک روش نمونه گیری گلوله برفی با 30نمونه از مطلعان کلیدی مصاحبه شده تا اشباع نظری حاصل گردد. بر مبنای نتایج تحقیق، زنان به دلایلی چون روزمرگی، آینده نگری، فشارهنجاری، فقدان حمایت اجتماعی به فالگیری روی می آورند. در این میان، مدرن شدن و روانکاوانه شدن فالگیری به عنوان شرایط مداخله گر و فردی شدن باورها و کلیشه های جنسیتی به عنوان زمینه تسهیلگر عمل می نماید. بر مبنای تجربه و درک زنان، مراکز فالگیری در کنار کارکردهای مشکل گشا و فراغتی به نوعی پاتوق زنانه مبدل شده است. زنان تخلیه روانی، افسون زدگی زندگی، احساس ندامت را از مهم ترین پیامدهای مراجعه به فالگیر تلقی می کنند. مقوله هسته استخراج شده از تجربه و درک زنان از فالگیری بر ناامنی زندگی زنان دلالت دارد.
جهانی شدن فرهنگ
تربیت اجتماعی زیبایی شناسانه، پارادایمی بدیل برای نظام ِ تربیت اجتماعی جزم گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جزم اندیشی و به تبع آن جزم گرایی به مخدوش شدن تعاملات انسانی و ایجاد تضادها و کشمکش های بین فردی در سطوح مختلف اجتماعی، از خانواده گرفته تا گروه ها و احزاب مختلف و در سطح کلان، حتی بین دو جامعه منجر می شود. در این مقاله پس از توصیف و تبیین مفهومِ جزم گرایی و زیبایی شناسی، به واکاوی مبانی مورد اعتقاد جزم اندیش ها و سپس به استنتاج اصول و روش های تربیت اجتماعی برخاسته از این نوع مبانی پرداخته شده است. همچنین مبانی زیبایی شناسانه بر اساس آرای اندیشمندان مختلف و اصول و روش های تربیت اجتماعی که از این مبانی زیبایی شناسانه قابل استنباط است، ارائه شده است. در نهایت به هدف نهایی این مقاله، یعنی ارائة اصولِ تربیت اجتماعی زیبایی شناسانه بر گرفته از پاردایم های تربیت اجتماعی زیبایی شناسانه و به کارگیری آن از طریق نظام تربیتی برای اصلاح و یا تعدیل اثرات سوء تربیت اجتماعی جزم گرایانه پرداخته شده است.
ارزیابی و نقد مسئله کشف حجاب از منظر رابطه قدرت و سیاست های فرهنگی(1320-1305ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی در تحقیق پیش رو تبیین چگونگی تشخیص رابطه علمی بین «تأثیر نظام قدرت و سیاست های اجرایی آن» بر تحول فرهنگ حجاب زنان دوره پهلوی اول است. دستاورد تحقیق حاضر نشان می دهد که مسئله کشف حجاب دوره اوّل پهلوی در نسبت بین قدرت جنسیت، باید اقدامی از سوی نظام قدرت برای تغییر بسترهای فرهنگی، در قالب برنامه ها و اهداف توسعه، دانست؛ ساختار سیاسی قائل به پیش فرض همبستگی بین دو مفهومِ حجاب توسعه بود و بر مبنای آن سیاست های اجرایی خاصی در دستور کار قرار گرفت، حال آن که در عرصه وضع قوانین حمایت از حقوق خانواده و زنان، که می توانست نگاهی عمیق و آسیب شناسانه نسبت به بهبود وضعیت زنان باشد، عملکرد چندانی نداشت. نظام قدرت قائل به تقدّم تغییرات ظاهری و مدیریت پوشش اجتماعی (کشف حجاب) بر تحول بنیادین از جمله تغییر ذهنیت ها، وضع و اجرای قوانین حمایتی، توسعه آموزش اصولی زنان با هدف اعمال تغییر در مدیریت بدن، و نیز توسعه حضور زنان در بیرون از خانه بود. این گونه، در اثر اتخاذ سیاست توسعه، بین تغییر نوع پوشش زنان با برنامه های اجرایی قدرت سیاسی نسبت و ارتباطی تنگاتنگ برقرار شد که قابل بررسی، ارزیابی، و نقد تاریخی است.