مسئله مقاله ی حاضر تبیین و تحلیل رفتار خاندان جاکلی در پیوند با مغولان و حکومت ایلخانان و سیر قدرت و حکومت آنها در گرجستان در دوره ی مورد نظر است. یافته ها نشان می دهد که خاندان جاکلی تلاش کردند، با در پیش گرفتن سیاست های مختلفی در مقابل امرای مغول، دولت ایلخانان و پادشاهی باگراتیدی به تقویت موقعیت و افزایش قدرت خود در گرجستان مبادرت کنند. از سوی دیگر، امرای مغول و دولت ایلخانان نیز می کوشیدند تا از طریق خاندان هایی مانند خاندان برجسته جاکلی از قدرت یابی بیش از حد پادشاهی باگراتیدی جلوگیری کرده و از این حاکمان تابع برای پیشبرد اهداف سیاسی و نظامی و اعمال حاکمیت خود بهره برند.
خلافت فاطمیان (567- 297هـ.ق/1171-910م) که به عنوان حکومت رقیب خلافت عباسی(656-132 هـ.ق/1258-570م) درشمال آفریقا بر پا شد، از ویژگی های سیاسی و اداری و نظامی ویژه ای برخوردار بود. امامان دوران دعوت پنهانی اسماعیلیه با شبکه دعاه و پیروان پراکنده اما سازمان یافته آنان در سال297 هـ.ق/910م توانستند خلافت فاطمی را پایه گذاری نمایند و قدرت سیاسی و نظامی را به صورت رسمی به دست آورند. در این راستا تحولی گسترده در مقام و موقعیت امام اسماعیلی و حلقه های پیرامون وی از شرایط غیر رسمی به شرایط رسمی صورت گرفت که در طی آن سازمان یابی قدرت و باز تعریف عناصر جامعه اسماعیلی در قالب نهادهای اداری و نظامی و سیاسی مرسوم زمانه بود. ساخت دیوانی و نظامی تحت تأثیر آموزه های سیاسی و اجتماعی اسماعیلی و اقتضائات برپایی خلافت شیعی بود که بیش از دو قرن در مصر دوام نیافت. مهم ترین علل آن را باید در ساخت دیوانی و نظامی آنها و چگونگی تعامل دیوانیان و نظامیان و عوامل مؤثر بر آن جستجو کرد. در این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی بررسی ساخت دیوانی و نظامی و علل هم گرائی و علل واگرایی در تعامل آنها مورد توجه قرار گرفته تا بدین سؤال پاسخ داده شود که تعامل دیوانیان و نظامیان در دوره دوم خلافت فاطمی چگونه و تحت تأثیر چه عواملی بوده است؟