فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف کلان توسعه در اغلب کشورها و از جمله کشور ما، کاهش بیکاری و توسعة فعّالیّتهای شغلی است. در این مقاله دو هدف اصلی دنبال میشود: اوّلین، شناخت و ریشهیابی وضع موجود بیکاری و اشتغال در سطوح مختلف (بینالمللی ـ محلی) و دوّمین چگونگی تغییر وضع موجود بیکاری و اشتغال در راستای دستیابی به وضع مطلوب است. روش بررسی، گردآوری آمار و اطّلاعات از منابع اسنادی و مطالعات میدانی محلّی و تئوری تحقیق نیز نظرّیة توسعة یکپارچة روستایی متشکل از عناصر جغرافیایی توسعه است. در مجموع، عمدهترین یافتههای تحقیق عبارت از این است که راه مقابله با بیکاری و توسعه نیافتگی فعّالیتهای شغلی در کشور ما و منطقة مورد مطالعه را میتوان در اجرای برنامههای توسعة یکپارچة روستایی جستجو نمود. علاوه بر این، از دیگر نتایج مقالة حاضر و مهمترین، آن است که راهحلهای بخشینگر و تفریدی قادر به حلّ مسائل چند بعدی اشتغال و بیکاری نیستند. از جمله مهمترین ضورتها برای چنین تحقیقی آن است که در جهت پاسخگویی به یکی از عمدهترین مشکلات عصر حاضر خصوصاً برای نواحی روستایی کشور طرّاحی شده است.
نقش صنایع دستی در اقتصاد گردشگری روستایی مورد: روستاهای کوهپایه ای شهرستان بهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهان طی سده های اخیر به ویژه در زمینه ی افزایش جمعیت، گسترش شهرنشینی، توسعه راه های ارتباطی، افزایش اوقات فراغت و بهبود رفاه اجتماعی، منجر به توسعه ی گردشگری شده است. در این میان، گردشگری روستایی جزئی از صنعت گردشگری است که می توان نقش عمده ای در توانمندسازی مردم محلی و تنوع بخشی به اقتصاد از طریق رونق صنایع دستی و صنایع بومی - محلی با سایر بخش های اقتصادی ایفا نماید. هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل نقش صنایع دستی در رشد اقتصاد گردشگری روستایی است. روش تحقیق به صورت پیمایشی و توصیفی- تحلیلی بوده است، گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی از طریق پرسشنامه در قالب طیف لیکرت انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که اقتصاد گردشگری در نواحی روستایی شهرستان بهشهر بر درآمدزایی، اشتغال زایی توسعه صنایع بومی - محلی اثرگذار بوده است. همچنین رشد و گسترش صنایع دستی نقش مؤثری در اقتصاد گردشگری روستایی برجای نهاده و در بین روستاها، کیاسر بیشترین تأثیرپذیری از رشد اقتصادی صنایع دستی درجذب گردشگر را به خود اختصاص داده است.
معرفی کتاب «درآمدی نو بر جغرافیای سیاسی»
حوزههای تخصصی:
بررسی آثار اجتماعی طرح های یکپارچه سازی اراضی در نواحی روستایی (نمونه روستاهای شهرستان اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای طرحهای یکپارچهسازی اراضی در نواحی روستایی دارای منافع و آثار متعددی است. از مهمترین آثار این قبیل طرحها را میتوان به آثار اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی اشاره کرد. این تحقیق به مطالعه اثرات اجتماعی طرح یکپارچهسازی اراضی در نواحی روستایی شهرستان اراک میپردازد. دادههای مورد استفاده در این مطالعه از طریق پرکردن پرسشنامه از کل خانوارهای مشمول طرح در منطقه مورد مطالعه و مصاحبه با کارشناسان محلی وابسته به وزارت کشاورزی و مرکز خدمات یکپارچهسازی در شهرستان اراک جمعآوری شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد در روستاهایی که طرح در آنجا انجام گرفته، یکپارچهسازی اراضی در زمینه اجتماعی، باعث کاهش اختلافات بر سر تقسیم آب و اختلافات در مرزبندی قطعات، صرفهجویی در وقت و ایجاد مشارکت اجتماعی، افزایش رضایتمندی از کار کشاورزی و افزایش اوقات فراغت و در نهایت افزایش ظرفیتهای اجتماعی را به دنبال داشته است.
عوامل مؤثّر بر توسعه کسب وکار صنایع دستی (مطالعة موردی: کلاش، گیوه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سده بیست و یکم، دولت ها در چارچوب برنامه ریزی ملّی و راهبردهای توسعه به صورت هدف مند، مطالعات و اقداماتی را طرح ریزی و ترویج می کنند که باعث حمایت و تسهیل توسعه صنایع فرهنگی و خلّاق به عنوان موتور جدید رشد اقتصادی می شود. با توجه به این که صنایع دستی در زمره صنایع فرهنگی و خلّاق قرار دارد، این تحقیق با هدف بررسی راه های توسعه صنایع دستی، با نظریه مبنایی صنعت دستی گیوه کلاش را که علی رغم کیفیت بالای آن، در حدّ استفادّ محلّی باقی مانده، مورد بررسی قرار داده است.
روش تحقیق: مطالعه موردی همراه با نظریه مبنایی یا زمینه ای بوده که با مصاحبه باز از مطّلعان کلیدی؛ یعنی سه دسته اساتید دانشگاه ها، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی، تولید کنندگان و فعّالان حوزه صنایع دستی و همچنین، با مشاهده و بررسی فرآیند ساخت، اطلاعات گردآوری شده و سپس، با تحلیل گفتمان و تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کدگذاری باز و کدگذاری محوری، گزاره های مفهومی و پس از آن، گزاره های مقوله ای استخراج و در نهایت، با کدگذاری انتخابی، روابط بین مقوله ها مشخص و الگوی آن به دست آمد.
یافته ها: در این الگو، پدیده اصلی و محوری به روزنبودن محصول بوده و برای این که بتوان به رفع این مشکل و توسعه این محصول کمک کرد، باید بین محیط خرد و کلان با دخالت مداخله گرها، پلی برای رفع مشکل زد که این پل، مراکز خدمات کسب وکار و خوشه هایی هستند که با سلسله اقدامات حساب شده نه تنها در توسعه کلاش؛ بلکه برای موارد مشابه نیز می توانند مؤثّر باشند.
محدودیت ها: کمبود منابع قابل استناد و معتبر، از محدویت های اصلی این مقاله به شمار می رود.
راهکارهای عملی: هم کاری هدف مند دانشگاه و صنعت و کمک به توسعه خوشه ها، راهکاری عملی برای توسعه کسب وکار در حوزه صنایع دستی محسوب می شود.
اصالت و ارزش: نوآوری این مقاله در جامع نگری و نگاه به موضوع از زوایای مختلف است و تمام افراد، نهادها و سازمان های ذی نفع در امور توسعه روستایی، میراث فرهنگی و نهادهای مسؤول اشتغال به نوعی از نتایج طرح بهره مند خواهند شد.
بررسی میزان مشارکت عشایر بخش دیشموک، در طرح های توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به شرایط خاص کشورهای در حال توسعه و نرخ فزاینده شهرنشینی و مشکلات ناشی از آن، توسعه روستایی از اهمیت مضاعفی برخوردار است. توسعه روستایی، راهبردی است که در نهایت به افزایش اعتماد به نفس، خلاقیت و در یک مفهوم، توانمندسازی روستانشینان، به خصوص قشر محروم و فقیر منجر می شود. تحقیق حاضر به بررسی میزان مشارکت پذیری عشایر نیمه کوچ نشین بخش دیشموک، از توابع شهرستان دهدشت، استان کهکیلویه و بویراحمد، در پروژه های توسعه ای و چالش های موجود پرداخته است. پژوهش از نوع کیفی بوده و با استفاده از روش نظریه بنیانی و تکنیک ارزیابی سریع روستایی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مشاهده و مصاحبه نیمه ساختار یافته است. پایایی تحقیق با استفاده از طریق یادداشت برداری نکات مهم مصاحبه و برقراری تعامل مطلوب با مصاحبه شونده و روایی آن از طریق استراتژی «بازخور مشارکت کننده» تامین گردید. همچنین از استراتژی مثلث سازی به منظور افزایش روایی و پایایی استفاده شد. اعضای نمونه به روش نمونه گیری هدفمند تصادفی انتخاب شد. در مجموع، نه روستا از سه دهستان مطالعه گردید. بر اساس یافته های پژوهش، برخلاف تصور قبلی محقق، روستاییان از رغبت و انگیزه بالایی برای مشارکت برخوردار بودند؛ اگرچه از نظر مالی به شدت در تنگنا قرار داشتند. خرید و اعطای زمین به دولت برای ساخت مدرسه و انجام کارهای ساختمانی آن به طور رایگان، مشارکت در احداث جاده و غیره، از جمله مهمترین نمودهای مشارکت روستایی در روستاهای مورد مطالعه به شمار می رفت. با وجود مشارکت پذیری بالای مردم، بستر مساعد برای همیاری داوطلبانه و پایدار آنان در کشاورزی و سایر پروژه های فقرزدایی فراهم نگردیده بود. علت عمده این مساله نبود تشکل های محلی توانمندساز، از قبیل CBOs و NGOs و نیز مرکز ترویج و خدمات جهاد کشاورزی بود. پیشنهاد می شود به منظور ایجاد محیط توانمندساز، نهادهای محلی، به خصوص مرکز ترویج و خدمات جهادکشاورزی در منطقه تاسیس و تقویت شوند.
ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی بر سکونتگاﻩهای روستایی (مطالعة موردی: شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: طرح هادی روستایی یکی از بنیادﯼترین اقداماتی است که با هدف توسعة روستایی در ایران اجرا شده است. با توجه به روند اجرای این طرحﻫﺎ، ارزیابی آنﻫﺎ برای برنامهﺭیزی توسعة روستایی ضروری است. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی اثرات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی اجرای طرحﻫﺎی هادی اجراشده در شهرستان نیشابور ﻣﻰباشد.
روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. برای گردآوری اطلاعات از روشﻫﺎی میدانی و اسنادی کمک گرفته شده است و براساس آن، اطلاعات 25 روستا در دو گروه روستاهای برخوردار و نابرخوردار درقالب 358 پرسشنامه براساس فرمول کوکران در منطقه گردآوری شده است. همچنین، 35 پرسشنامه از کارشناسان شوراهای اسلامی، دهیاران و کارمندان بنیاد مسکن جمعﺁوری شده است. برای پردازش دادﻩها از روشﻫﺎی آمار توصیفی و استنباطی (کاﻯاسکوئر) بهره گرفته شده است.
یافتهﻫﺎ: نتایج نشان میﺩهد پس از اجرای طرح، درزمینة کالبدی، شاخص معابر بهبود یافته است و شاخص محیط زیست روستا شامل آرامستان، دفع زباله، فاضلاب، فضای سبز و جمعﺁوری آﺏهای سطحی موردتوجه قرار نگرفته است. در بعد اجتماعی، شاخص میزان مهاجرت، مشارکت و رضایتمندی و در بعد اقتصادی، شاخصﻫﺎی سرمایﻪگذاری و اشتغال در وضعیت مطلوبی قرار دارند.
محدودیتﻫﺎ: روشن ساختن زوایای پنهان اجرای طرح هادی و واکاوی آثار کالبدی، اجتماعی و اقتصادی آن بر جامعة روستایی از چالشﻫﺎی پژوهش حاضر محسوب ﻣﻰشود.
راهکارهای عملی: با توجه به یافتهﻫﺎی پژوهش، راهکارهای اجرایی مانند تقویت جنبهﻫﺎی زیﺴﺖمحیطی، استفاده از یک تیم ناظر محلی در هر سه مرحلة ارزیابی، بهرﻩگیری از مدیریت مشارکتی (دولتی- مردمی)، کوتاﻩترکردن بازة زمانی اجرای طرح هادی و ... پیشنهاد ﻣﻰشود.
اصالت/ ارزش: پژوهش حاضر از این جهت دارای اهمیت است که ﻣﻰتوان با دست یابی به نقاط قوت و ضعف طرحﻫﺎی ذکرشده به برنامهﺭیزی اصولی برای بهبود زندگی روستاییان اقدام نمود.
عوامل موثر بر مکان یابی کاربری های اراضی در طرح های هادی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی کاربری ها یکی از مراحل پایانی برنامه ریزی کاربری زمین است. از این رو، استقرار مطلوب کاربری ها، که خود متأثر از عوامل متنوع و متعدد می باشد، عامل اصلی در پایین نگه داشتن هزینه ها و بالا بردن قابلیت دسترسی است. هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر بر مکان یابی کاربری های پیشنهادی طرح هادی سکونتگاه های روستایی در ایران است. وجود معیارها و ضوابط گوناگون در انتخاب مکان مناسب برای کاربری های روستایی، استفاده از روش های تصمیم چند معیاری را ضروری می کند. یکی از پرکاربردترین و رایج ترین این روش ها فرایند تحلیل سلسله مراتبی است. به این منظور، برای مکان یابی بهینه کاربری های پیشنهادی طرح هادی روستایی، شاخص ها و معرف هایی را شناسایی و برای تعیین امتیاز هر کدام، ماتریس های مقایسه دو به دویی شاخص ها در بین 30 نفر کارشناس از سه گروه اساتید دانشگاه، کارشناسان بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و مهندسان مشاور تهیه طرح هادی روستایی توزیع و تکمیل شد. در ادامه ارتباط بین اهداف، معیارها، زیر معیارها و معرف ها یک ساختار سلسله مراتبی تهیه شد. سپس ضریب اهمیت معیارها و زیر معیارها، وزن معرف ها و امتیاز نهایی شاخص ها و معرف ها محاسبه و سازگاری منطقی قضاوت ها بررسی شد. مراحل یادشده، با استفاده از نرم افزار Expert Choice، صورت گرفته است. نتایج به دست آمده نشان داد که از بین سه شاخص عوامل کمی، کیفی و نیازهای جامعه، به عنوان شاخص های اصلی در مکان یابی کاربری های پیشنهادی طرح هادی روستایی، شاخص نیازهای جامعه روستایی با وزن 413/0 بیش ترین تأثیر را دارد. که خود دارای چندین زیر معیار است و در این میان شاخص های آسایش و عدالت در توزیع کاربری ها با وزن های، 166/0 و 122/0 بالاترین وزن ها را به خود اختصاص داده اند.
ابیانه؛ یادگاری از ایران باستان
حوزههای تخصصی:
راهبرد توسعه روستایی درایران,تحلیل دیدگاهها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران نزدیک به چهار دهه است که بحث توسعة روستایی به طور عام و راهبردهای توسعه روستایی به طور خاص، موضوع بحث اندیشمندان، کارشناسان و برنامه ریزان بوده است. پژوهش حاضر با کاوش در دیدگاه های منتشرشدة صاحب نظران در چارچوب مفاهیم و دورة زمانی تعریف شدة موردتحلیل، قرارگرفته است. به نظر می رسد این دیدگاه-ها به عنوان مهم ترین مراجع تعیین راهبرد توسعة روستایی، در زمانی که همچنان و شاید بیشتر از همیشه به تدوین و اجرای راهبرد منسجم و کارآمد روستایی نیاز است، می توانند راهنمای کار و راهگشای مسائلی باشند که روزانه پیچیده تر و پراهمیت تر می شوند. رویکرد پژوهش حاضر تحلیل محتوا است. این مطالعه با بررسی مجموعة منابع توسعة روستایی تعریف شده، درمجموع 613 مورد از نظرهای مطرح شده درزمینة راهبرد توسعة روستایی ایران را بررسی کرده است. براساس تحلیل محتوایی این نظرها که نخست در 5 رویکرد مدیریتی – نهادی، اقتصادی، اجتماعی– فرهنگی، محیطی و فضایی– کالبدی تقسیم شده اند، 18 راهبرد کلان و 76 مقولة راهبردی برای توسعة روستایی در ایران را مطرح می کنند؛ براین مبنا، درزمینة مسائل راهبردی توسعة روستایی، ازمیان رویکرد ها، رویکرد مدیریتی- نهادی، ازمیان راهبردها، راهبرد ظرفیت سازی برای پیشبرد اقتصاد روستایی و ازمیان مقوله ها، موضوع رفع فقر و محرومیت و تعدیل الگوی توزیع ثروت بیشترین میزان توجه را دربین صاحب نظران توسعة روستایی کشور به خود اختصاص داده اند.
نقش مدرنیته (نوگرایی) در تغییرات فرهنگی مناطق روستایی با استفاده از مدل تشابه به حل ایدئال (TOPSIS) نمونة موردی: دهستان شهدا بهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته، سیر تحول فرهنگ و تمدن جوامع با شتاب یکنواختی همراه بوده که گاهی رویدادهای طبیعی یا غیرطبیعی آن ها را دستخوش تغییر می کرده است. با گسترش جوامع و پیشرفت های تکنولوژیکی، ارتباط ها نیز گسترده تر شد. اکنون، انسان ها جهانی را پیش رو دارند که در آن معنای جدیدی از فرهنگ وجود دارد. امروزه، انسان ها با دهکدة جهانی روبه رویند؛ جهانی که به واسطة رشد و پیشرفت به جهانی کوچک تبدیل شده است. اما در این دهکدة وسیع جهانی افراد با یکدیگر مانند گذشته پیوندهای عمیق و آشنایی های دیرین ندارند. انقلاب صنعتی و نظام سرمایه داری به رشد سریع شهرها، حاکمیت بوروکراسی ، گسترش فناوری های مدرن و تشکیل دولت- ملت های وسیع منجر شده و با گام نهادن در مسیر نوسازی، نگرش ها و ارزش ها متناسب با احراز فرایند توسعه تحول یافته است. جریان نوگرایی از بطن جوامع غربی برخاسته و از شرایط ویژة اقتصادی این جوامع است. این مقوله در آغاز چندان به صورت شفاف و برجسته مورد توجه قرار نگرفت؛ ولی به مرور اهمیت و اولویت آن اثبات شد. هدف این پژوهش، بررسی نقش نوگرایی در تغییرات فرهنگی مناطق روستایی است. محدودة مورد مطالعه ده روستا از روستاهای دهستان شهدا بهشهر است. روش تحقیق پیمایشی و توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات نیز اسنادی و میدانی از طریق پرسش نامه در قالب طیف لیکرت است و سؤال تحقیق با نرم افزار SPSS تحلیل شده است. با توجه به نتایج تحقیق و مقدار SIG به دست آمده از متغیرها که پایین تر از سطح آلفا /05 بوده، درمی یابیم که بین نوگرایی و تغییرات فرهنگی در سطح جامعة نمونه رابطة معناداری وجود دارد و بیشترین تغییرات آن در روستاهای کلیا، گت چشمه و کمترین آن در روستاهای پیته نو و سرخ گریوه مشاهده شده است.
توسعه روستایی با نگرشی بر نظریه های جغرافیایی - مکانی
حوزههای تخصصی:
تبیین مزیت های استفاده از مدل ترکیبی تصمیم گیری WASPAS در مکان یابی روستاهای هدف گردشگری (مطالعه موردی روستاهای هدف گردشکری استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همان گونه که شناخت پدیده های دنیای پیرامون، بیان واقعیت های طبیعی– انسانی و سیستم های فضایی برمبنای یک تئوریک قوی استوار هستند استفاده از مدل ها و روش های کمی به عنوان ابزاری قوی برای شناخت بهتر آن ها نیز ضروری است. امروزه در راستای قانون مند شدن علوم انسانی استفاده از ارقام و تکنیک های آماری و ریاضی در تحقیقات این علوم متداول شده است هدف این پژوهش تبیین مزیت های استفاده از مدل ترکیبی تصمیم گیری WASPASاست. تکنیک تولید وزنی یک تکنیک بسار دقیق و ماتریس تصمیم گیری آن بر پایه داده های عینی استو برای تصمیم گیری در زمینه مسائل بسیار حساس کاربرد دارد. براین اساس در این پژوهش تأکید بر اولویت بندی روستاهای گردشگری با استفاده از تکنیک WASPASاست، بنابراین شاخص های انتخابی مبتنی بر شاخص های مکانی است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی است. برای شناسایی شاخص های روستاهای هدف گردشگری از مطالعات مرتبط با حوزه تخصصی گردشگری بهره گرفته شد. بر این اساس، 13 معیار و 48 زیر معیار شناسایی و مبنایی برای گردآوری اطلاعات مربوط به روستاهای گردشگری شد. جهت به دست آوردن امتیاز هر معیار که دارای چند زیر معیار است از روش شاخص مرکزیت استفاده و نمره هر معیار با توجه به زیر معیارهای آن محاسبه شد، سپس با استفاده از مدل ارزیابی تولید وزنی تجمعی به اولویت بندی روستاهای گردشگری پرداخته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که روستاهای درب گنبد، بیشه و ولیعصر به ترتیب قابلیت بیشتری برای توسعه و سرمایه گذاری فعالیت های گردشگری دارند و روستاهای شول آباد، حشمت آباد و ونایی به نسبت قابلیت توسعه کمتری دارند، به گونه ایی که خروجی حاصل از مدل به خوبی با واقعیت های موجود منطبق است.
نیازمندی های روستاییان برای دستیابی به معیشت پایدار (مطالعه موردی: بخش سرفاریاب- شهرستان چرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، بررسی نیازمندی های روستاییان در راستای معیشت پایدار در بخش سرفاریاب (شهرستان چرام)، استان کهگیلویه و بویراحمد است و به دنبال پاسخ گویی به این سؤال کلیدی است که: در راستای دستیابی به معیشت پایدار کدام نیازمندی های روستاییان اولویت دارند؟
روش: روش مورد استفاده توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از روش میدانی استفاده شد. در این راستا، جامعه آماری این تحقیق، ده روستا بالغ بر ۱۷۲۵ خانوار بوده است که براساس فرمول کوکران و با خطای، ۵/۰، ۲۷۲ پرسش نامه به دست آمده و به صورت تصادفی بین مردم روستاها پخش و توزیع شده است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی استفاده شد.
یافته ها/ نتایج: نتایج تحلیل عاملی از دیدگاه های ۲۷۲ نفر از روستاییان به ۱۴ عامل به عنوان عوامل مؤثر در نیازمندی های روستایی به منظور برقراری معیشت پایدار استخراج و نام گذاری شد؛ به طوری که عامل اول و دوم، نیازهای زیرساختی- زیربنایی (تأسیسات و تجهیزات) و عوامل نیازهای بهداشتی و درمانی روستایی هر کدام به ترتیب با تبیین بیش از ۱۳ و ۴ درصد از کل واریانس به عنوان مهم ترین عامل معرفی شد و عامل های ورزشی و تجاری و نیازهای آموزش زیست محیطی، هر کدام با ۳۱/۲ و ۱۷/۲ درصد از کل واریانس متغیرهای مؤثر بر نیازمندی ها در راستایی معیشت پایداری روستایی را تبیین کردند و در سطح پایین ترین عامل ها قرار گرفتند.
اصلاح الگوهای رگرسیونی به کمک مدل های برنامه ریزی آرمانی و کاربرد آن در مطالعات برنامه ریزی و توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی و برآورد و به تبع آن تحلیل های رگرسیونی همواره جایگاه خاص و کاربرد گسترده ای در مطالعات حوزه های مختلف علوم اجتماعی داشته است. از طرفی بکارگیری این روش ها نیز مستلزم پیش فرض هایی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته و در اغلب موارد، بخصوص در علوم انسانی چندان قابل کنترل هم نیستند. مقاله حاضر سعی دارد تا با استفاده از منطق بنیادین رویکرد ریاضی برنامه ریزی آرمانی (GP) و روش های خطی بهینه یابی، بدیلی برای مدل های رگرسیون معمولی (LSM) ارایه نماید که کمتر به توزیع داده ها حساس بوده و در مقابل توزیع های غیرنرمال و بویژه وجود داده های پرت، از تنومندی بیشتری برخوردار بوده و نتایج معتبری ارایه نماید. پس از معرفی مدل مذکور با عنوان رگرسیون حداقل مقادیر مطلق خطا (LAV)، دو مدل فوق بر روی داده های حاصل از مطالعه ای در حوزه برنامه ریزی و توسعه روستایی (تحلیل عوامل موثر بر مشارکت روستاییان در طرح های توسعه روستایی در شهرستان کرمانشاه) به کمک نرم افزارهای SPSS و LINDO اجرا شدند. مقایسه نتایج حاصل، حاکی از افزایش دقت برآوردهای مدل LAV در مقایسه با رگرسیون مجموع مجذورات است، بطوری که ضرایب تمامی متغیرهای مستقل (بجز متغیر سن با ضریبِ نزدیک به صفر در هر دو مدل)، بخصوص متغیرهای اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی در این مدل افزایش قابل ملاحظه ای داشته است. با مطالعه عناصر بردارهای خطای برآورد در دو روش فوق نیز ملاحظه می شود که در ده مورد از دوازده روستای نمونه خطای برآورد در مدل اخیر صفر می باشد، در حالی که هیچکدام از مقادیر خطا در مدل LSM صفر نیستند و به عبارتی هیچکدام از مشاهدات دقیقا بر روی خط رگرسیونی قرار نمی گیرند. به این ترتیب ملاحظه می شود که مدل LAV با بهره گیری بیشتر از داده های جمع آوری شده و اطلاعات موجود، برآوردهای بهتر و دقیق تری را از پدیده ها و مقولات مورد مطالعه به دست می دهد
نقش مرفودینامیک رودخانهای در تنوع بخشی اقتصاد روستایی (قابلیت ها، رهیافت ها)(نمونه موردی: دهستان زرینهرود جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله پس از معرفی جغرافیای اقتصادی منطقه مورد مطالعه (دهستان زرینه رود جنوبی) و شرح مختصر ویژگی های بخش های مختلف اقتصادی آن (کشاورزی، صنعت و معدن، خدمات)، نقش مرفودینامیک رودخانهای (از نظر مرفوژنز و پدوژنز و نیز مواد رسوبی و آبرفتی بستر رود) در رونق اقتصاد روستایی مورد مطالعه قرار گرفته است. در این خصوص با انجام بررسیهای گرانولومتری بر روی آبرفت های رودخانههای زرینهرود و سیمینهرود به تحلیل دادهها و نتایج حاصل از گرانولومتری و تأثیر آن در تنوعبخشی اقتصاد روستایی منطقه پرداخته و در نهایت با توجه به روابط تعاملی بین مرفودینامیسم رودخانههای مذکور و بخش های مختلف اقتصاد روستایی در دهستان مورد نظر رهیافتها و پیشنهادهای لازم مورد اشاره قرار گرفتهاست. واژگان کلیدی: مرفو دینامیک رود خانه ای، اقتصاد روستایی، گرانولومتری، توسعه صنعتی، الگوی فضایی گردشگری
تحلیل ابعاد اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی بحران خشکسالی و آثار آن بر خانوارهای روستایی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان زرین دشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید بحران خشکسالی و کم آبی از مهم ترین مشکلات موجود در مدیریت جوامع انسانی و محیط زیست محسوب می شود . هدف تحقیق حاضر بررسی آثار و پیامدهای گوناگون پدیده خشکسالی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در روستاهای واقع در محدوده شهرستان زرین دشت بود. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی بوده، برای گردآوری داده ها، از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. حجم نمونه مورد مطالعه با بهره گیری از رابطه کوکران 150 خانوار بود؛ و برای تحلیل داده ها، علاوه بر آماره های توصیفی، از آزمون های استنباطی ویلکاکسون، خی دو، فریدمن و t استفاده شد. نتایج نشان داد که بحران خشکسالی های پیاپی با اثرات معنی دار در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در روستاهای منطقه همراه بود که از آن میان، اثرات اقتصادی این پدیده بیش از سایر ابعاد بوده و بر خروج دائمی نیروی کار از بخش کشاورزی، مهاجرت های روستایی و کاهش سطح زیر کشت تولید تأثیر گذاشته است.
ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در توسعه پایدار روستایی (مطالعة موردی: روستای کندوان، آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: روستای تاریخی و گردشگری کندوان با وجود برخورداری از شرایط و توان های محیطی و انسانی ویژه و اجرای طرح هادی، با مسائل و نارسایی های مختلفی در حوزه کالبدی روبه رو بوده و این امر بر سایر ابعاد توسعه آن نیز اثر گذاشته است. این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در وضعیت پایداری روستای تاریخی کندوان انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی بوده است. برای برآورد حجم نمونه براساس فرمول کوکران، ۳۱۰ نمونه تعیین و به همین تعداد نیز پرسش نامه خانوار توزیع و تکمیل شد. برای سنجش و تحلیل آماری میزان موفقیت طرح هادی در پایداری/ ناپایداری کالبدی روستای مورد مطالعه، از آزمون Tیک نمونه ای استفاده شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در مجموع، میزان رضایت از عملکرد اجرای طرح هادی در نماگرهای مختلف مربوط به هر سه شاخص اکولوژیکی، اجتماعی- نهادی و اقتصادی در سطح پایین تر از حد متوسط بوده و می توان گفت به رغم تلاش های صورت گرفته، تهیه و اجرای طرح هادی روستایی به دلیل حاکمیت نگرش بخشی و نبود رویکرد سیستمی و کلی نگر، نتوانسته در جهت رفع نارسایی ها و پایداری کالبدی نظام فضایی مورد بررسی(روستای کندوان) عمل کند.
محدودیت ها: دسترسی به منابع اطلاعاتی به ویژه سطح همکاری پایین مردم محلی در پاسخ گویی به سؤالات از مهم ترین محدودیت های این پژوهش بوده است.
راهکارهای عملی: در جهت رفع یا کاهش نارسایی های کالبدی روستای مورد مطالعه پیشنهادهایی در چهارچوب نگرش سیستمی و توسعه پایدار کالبدی به این شرح مطرح می شود: در رابطه با رفع نارسایی های کالبدی روستا لازم است برنامه ها و اقدامات اصولی انجام شود تا باعث بهبود کالبد روستا شده و تداوم هویت آن را به ارمغان آورد و ظرفیت سازی نهادی و قانونی برای تسهیل و افزایش مشارکت مردمی در روند توسعه کالبدی نقاط روستایی (که می تواند ظرفیت ماندگاری جمعیت روستایی را ارتقا دهد)، ضرورت دارد.
اصالت و ارزش: به رغم مطالعات صورت گرفته در زمینه بررسی اثرات و عملکرد طرح های هادی روستایی در کشور، توجه به تحلیل و ارزیابی عملکرد اجرای طرح هادی در پایداری و ناپایداری کالبدی روستای کندوان در چهارچوب شاخص های توسعه پایدار کالبدی، از مهم ترین ویژگی هایی است که اصالت و ارزش علمی این پژوهش را نشان می دهد.