فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
استان گیلان 238 هزار هکتار اراضی شالیزاری دارد که به طور میانگین از هر هکتار، 29/1 تن کلش در مرحله برداشت و 2/1 تن فل و سبوس در مرحله تبدیل به عنوان پسماند باقی می ماند. بخشی از این پسماندها با قیمت پایین به استان های دیگر ارسال می گردد؛ بخشی دیگر بدون فرآوری برای خوراک دام استفاده می شود و بقیه در طبیعت رها شده و باعث آلودگی محیط زیست می شود در حالی که می تواند فرصت خوبی برای توسعه کارآفرینی و بهبود وضعیت مدیریت پسماند برنج باشد. بدین سان، هدف از این مطالعه، شناسایی عوامل موثر بر توسعه کارآفرینی با بازیافت پسماند برنج بوده است. جامعه آماری تحقیق 191 هزار نفر بهره بردار برنج می باشند که با استفاده از جدول مورگان 400 نفر به عنوان نمونه تعیین شده است. روش تحقیق توصیفی و کمی است. برای تعیین رواﯾﯽ از نظر خبرگان و کارشناسان مرتبط و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ (0.89=α) استفاده شد. ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫﺎ از ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﺴﯿﺮ و ﺿﺮﯾﺐ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ اﺳﺘﻔﺎده گردید. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد در بعد اقتصادی عامل تولید و ویژگی های محصول با ضریب بتا 1/0، در بعد اجتماعی عامل فرهنگی – اجتماعی با ضریب بتا 5/0، در بعد محیطی عامل حفاظت زیست محیطی با ضریب بتا 081/0 و در بعد نهادی عامل مدیریت پسماند با ضریب بتا 026/0 بیشترین قدرت متغیر وابسته پژوهش را در هر بعد تبیین نموده است. از این رو، بعد اجتماعی- فرهنگی با ضریب بتا 5/0 از بقیه عوامل تاثیرگذارتر است که با مواردی همچون ارتقاء سطح آموزش و ایجاد تشکل کارآفرینی پسماند می توان باعث افزایش درآمد، ایجاد اشتغال، حفظ محیط زیست شده و در ایجاد و تقویت کارآفرینی پسماند برنج در منطقه تاثیر گذاشت.
الحاق نقاط روستایی به شهر همدان و تأثیر آن بر رضایت از کیفیت خدمات دریافتی: کاربرد مدل سروکوآل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
314 - 331
حوزههای تخصصی:
شناخت کیفیت خدمات درک شده، از جمله گام های اساسی در تحلیل رضایت خانوار روستایی و تدوین برنامه های ارتقای کیفیت خدمات محسوب می شود. لذا هدف از انجام این پژوهش، تحلیل کیفیت خدمات درک شده و رضایتمندی خانوار روستایی پس از الحاق به شهر همدان بر مبنای مدل سروکوال بود. پژوهش حاضر، از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی و از نظر هدف از نوع مطالعات کاربردی است. همچنین به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه ساکنان هشت روستای (دره مرادبیگ، فقیره، دیزج، حصار دیزج، حصار امام، حصار آقاشمس علی، مزدقینه و خضر) ملحق شده به شهر همدان بودند که با محاسبه فرمول کوکران، تعداد 200 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب و به روش تصادفی با انتساب متناسب، نمونه گیری شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، یک پرسشنامه دو بخشی شامل اطلاعات جمعیت شناختی و 26 سؤال جهت ارزیابی کیفیت خدمات بر مبنای مدل سروکوآل بود. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق آزمون t همبسته در محیط نرم افزار SPSS20 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که اختلاف معنی داری بین ادراک ساکنین از کیفیت کنونی خدمات و انتظارات آن ها از کیفیت قابل قبول خدمات در همه ابعاد کیفیت خدمات وجود دارد. لذا، شکاف منفی و معنی داری بین انتظارات و ادراکات ساکنان روستایی از خدمات دریافتی مشاهده شد که نشان دهنده عدم رضایت ساکنان مناطق روستایی از کیفیت خدمات دریافتی پس از الحاق به شهر همدان بود.
طراحی مدل توسعه کارآفرینی پایدار درکسب و کارهای نواحی روستایی همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین مدل برای توسعه کارآفرینی پایدار در کسب وکارهای روستایی با بهره گیری از دیدگاه های خبرگان و افراد مجرب در این حوزه می باشد. مطالعه حاضر از لحاظ پارادایم، جزء تحقیقات کیفی بوده و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تئوری بنیانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل صاحبان کسب و کارهای روستایی نمونه و کارآفرینان موفق بودند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود و جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه های عمیق انجام شد. به منظور تحلیل داده های حاصل از 10 مصاحبه، تحلیل محتوا و سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت پذیرفت. کدهای باز، شامل 229 مفهوم و کدهای محوری نیز شامل 34 مقوله عمده بود که در مدل پارادایمی تحقیق، در قالب شرایط علی (عوامل فردی، ویژگی های کسب وکار، مدیریت منابع، عملکرد مالی)، شرایط واسطه ای (بستر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، رسانه ها، فشار ذینفعان، محیط قانون گذاری، خودتنظیمی، قدرت سرمایه گذاران، مصرف گرایی اخلاقی جامعه، نقش حکومت ها، کیفیت و هماهنگی نهادی، آموزش)، شرایط زمینه ای (حاکمیت شرکتی، تعهدات اخلاقی، تعهدات زیست محیطی، پیوند مسئولیت اجتماعی با عملیات کسب وکار، مدیریت پایدارمحور)، راهبردها (از جمله راهبردهای آموزشی ترویجی، مشارکت ذینفعان، اصلاح قوانین و مقررات، تمهیدات حمایتی و تشویقی و فعالیت های تحقیق و توسعه) و پیامدها (مشتمل بر پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، تعهد سازمانی، مزیت رقابت و پیامدهای سیاسی) نشان داده شده است. مدل ارائه شده می تواند به عنوان ابزار تحلیلی و برنامه ریزی برای توسعه کارآفرینی پایدار روستایی مبنای عمل قرار گیرد تابر مبنای آن به گونه ای منطقی و اصولی به بسترسازی، حل مشکل و اقدام در جهت دستیابی به پایداری در کسب وکارهای کارآفرینانه پرداخته شود.
Assessing the Effective Drivers of Balanced Regional Development based on Local Competitiveness (Case Study: Rural Areas of Ardabil County, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
81 - 102
حوزههای تخصصی:
Purpose - Achieving balanced development and spatial justice with much emphasis on competitive advantages has been constantly the main concern among planners and policy-makers to reduce inefficiency, inequality, polarization, and fragmentation in the spatial structure of different countries. Fulfilling such goals demands the knowledge of local potentials and the way to exploit them in a correct manner. Therefore, this study aimed to identify competitive advantages and levels of living in the study area, and then assess the effective drivers of balanced regional development (BRD) based on local competitiveness using future studies. Design/methodology/approach- An analytical-exploratory applied method was used to reflect on the rural areas and the researchers working on regional planning in Ardabil Township, Iran, were the statistical population. The sample size was thus determined to be 30 individuals using the snowball sampling method (via theoretical saturation). The data were also collected by a Delphi questionnaire, library method, documents, statistics, and initiatives. To analyze the data, Micmac software, the Geographic Information System (GIS software), Microsoft EXCEL, and the Morris method were employed. Finding- Analyzing the research findings associated with the variables as determinants with direct influence showed that among 23 variables in this study, 13 cases were within direct influence-dependence scope or condition but only 12 variables prioritized respectively as policy stability, executive regulations/procedures, price stability and predictability and intervention logic, monopoly prevention, unfair concessions or rents and competitions, removal of administrative barriers to business through delegation approach, effective deterrence of criminal laws and prosecutions in the judicial system, innovation/initiative flow, prevention of biased perceptions of laws by relevant stakeholders, distribution system and marketing status, effective market demand, administrative procedures and business information transparency, willingness to buy foreign goods, as well as auditing and taxing regulations/procedures as determinants had the highest influential power, that is, they constituted the drivers of BRD. Research limitations/implications - Among the most important limitations of the present study was no access to the statistics of all cases and the unwillingness of a number of executive organizations and bodies in Ardabil Township to cooperate. Furthermore, the pivot strategies in this research were established based on local development and BRD strategies. Practical implications - To meet the objectives of BRD planning in the rural areas of Ardabil Township, the key role of the 12 main variables mentioned here should be taken into account. Such variables have high influence and low dependence on BRD improvements in the study area and they are of top priority in planning for BRD based on local competitiveness in the rural areas of Ardabil County, Iran. Originality/Value - Little research has thus far assessed the effective drivers of BRD based on local competitiveness using future studies. Amongst the advantages of the present study, the comprehensiveness and impediment of its research criteria stand out.
نقش مدیریت منابع آب کشاورزی در توسعه نواحی روستایی مورد: دهستان غنی بیگلو(شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار می گیرد. عدم توجه کافی به مقوله مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی و تداوم استفاده از برخی شیوه های نادرست فعلی یکی از عوامل اصلی ناکامی در دست یابی به توسعه پایدار کشاورزی و روستایی است. در این مطالعه تلاش شد تا نقش مدیریت منابع آب کشاورزی در توسعه اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی فضاهای روستایی دهستان غنی بیگلو واقع در شهرستان زنجان پرداخته شود. جامعه ی آماری تحقیق، کلیه بهره برداران کشاورز این دهستان (631 خانوار) هست که بر اساس فرمول کوکران تعداد 160 سرپرست خانوار از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه با کسب نظر از کارشناسان و پایایی از طریق ضریب آلفا ی کرونباخ 89% محاسبه گردید. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کروسکال والیس، همبستگی و رگرسیون) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بین مدیریت بهینه منابع آب و توسعه پایدار روستایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به طوری که با گسترش مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی، بر میزان پایداری اجتماعات روستایی افزوده شده است. در این میان نقش و اهمیت نهادهای محلی روستایی (شوراها و دهیاری ها) در ایجاد هماهنگی جهت تأمین آب کشاورزی اهمیت زیادی داشته است. مشارکت نهادهای اجرایی، مالی و اعتباری به منظور تأمین مالی و انتقال آب موردنیاز کشاورزان در مدیریت منابع آب از دیگر دستاوردهای تحقیق است. همچنین لزوم توجه به عامل آگاهی و دانش کشاورزان و همچنین نقش مدیران و رهبران روستایی و نهادهای ذی ربط در هدایت روستاییان به سوی مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی از دیگر یافته های تحقیق حاضر به شمار می رود.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر شکل گیری جمعیت شناور روستایی (موردمطالعه: دهستان تبادکان در حاشیه کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
290 - 313
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد تغییرات گسترده ای در جابه جایی های میان شهرها و روستاها هستیم، به طوری که جابه جایی های دائمی میان شهر و روستا به رفت وآمدهای روزانه تبدیل شده است که از آن تحت عنوان شناوری جمعیت یاد می شود. این امر در میان ساکنان روستاهای پیرامون کلان شهرها بیشتر به چشم می خورد. در این میان علاوه بر انگیزه های اقتصادی، عوامل مختلفی می تواند در شکل گیری و تقویت جریان جمعیت شناور روستایی تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری جمعیت شناور روستایی در نقاط شهری است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، خانوارهای 20 روستای دهستان تبادکان در پیرامون کلان شهر شهر مشهد است. جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه محقق ساخته و بر اساس شاخص های تحقیق انجام گرفت. نتایج نشان داد که عوامل مؤثر بر شناوری جمعیت روستایی را می توان در قالب عوامل اقتصادی، اجتماعی، فردی، جغرافیایی- محیطی، نهادی دسته بندی کرد. در این میان عامل اقتصادی، عامل اجتماعی و عامل فردی به ترتیب 71/37، 13/12 و 78/7 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده اند. همچنین نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن رابطه معکوس و با شدتی متوسط میان دو متغیر فاصله از شهر و نسبت شناوری جمعیت روستایی را ارائه کرد. در نهایت نتایج حاصل از آزمون رگرسیون لجستیک حاکی از آن است که متغیرهای سن، شغل و داشتن محل سکونت یا خانه در شهر تأثیر آماری معنی داری بر متغیر وابسته (شناوری یا غیرشناوری جمعیت) دارند و قادر به پیش بینی تغییرات متغیر وابسته هستند.
Regeneration of the Culture of Rural Areas of Iran in Order to Direct the Communication of Villagers with Urban System with the Approach of Sustainable Rural Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The aim of this study is to upgrade the capabilities in cultural field to direct the communication of villages with urban system to reinforce the sustainable rural development. In this way, the necessary grounds should be provided in the villages so that the population density and variety of activities and sufficient facilities for education and accumulation of wealth, etc. reach a certain level in order that sustainable rural development is formed through recreating the culture of rural areas in villages. Design/methodology/approach- The present study is conducted with applied purposes using the descriptive-analytical method. For data collection, field survey was performed using a questionnaire tool and data analysis method was performed using SPSS software. Statistical population includes 74 villages of the cities of Khoramabad, Kermanshah, Tabriz, Shadgan and Shiraz. Using Cochran formula, sample size was determined 380 households from selected villages and sample selection method is random. Findings- Data analysis was done through factor analysis and cluster analysis tests and the results of this study, based on the factor analysis method with correlation coefficient of over 5% between the research variables, indicates that, three (socio-cultural, economic and environmental) factors explain 73.629% of variance and show the satisfaction of the factors and the field of research. Using hierarchical clustering analysis (WARD) have been estimated as cluster 1: socio-cultural developed, cluster 2: economic developing, and cluster 3: environmental less developed and ANOVA analysis with a significance level of less than 0.05 indicates the existence of significant relationship between clusters in all four components of cultural regeneration and communication between urban and rural, socio-cultural, economic and environmental criteria. Research limitations/implications- One of the problems ahead of this research was the different cultural levels of people of the study area, which was a kind of requirement for certain conditions and behaviors, without which there would be no misunderstanding.one of the most important limitations of this research is the lack of cooperation of relevant organizations to provide studies on cultural changes affecting rural-urban areas. Practical implications- Among the practical solutions, the following can be mentioned: provide patterns and solutions for cultural development and sustainable development based on culture and socio-cultural attachment for regional development projects. Originality/value- This study encompasses many innovations including careful review of cultural relationships with rural-urban communication patterns and the effects of sustainable rural development on both of them.
اثربخشی کارآفرینی بر مؤلفه های اقتصادی روستاهای مقصد گردشگری مورد: بخش الموت قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی یکی از رویکردهای توسعه مناطق روستایی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است و نقش مهمی به عنوان یک راهبرد در بخش گردشگری دارد. فعالیت های کارآفرینی می تواند تأثیرات مهمی در بخش های مختلف نواحی روستایی و مقصدهای گردشگری روستایی داشته و تغییر و تحولات مهمی در این مقصدها ایجاد نماید. بخش الموت شهرستان قزوین با داشتن منابع و توان های گردشگری روستایی همراه با ظرفیت های گردشگری بوم گردی و فرهنگی، یکی از مناطقی است که در یک دهه گذشته با رشد گردشگری و فعالیت های کارآفرینی همراه بوده است. هدف اصلی پژوهش، سنجش میزان و دامنه تأثیرات و پیامدهای برنامه های کارآفرینی بر تغییر و تحولات مقصدهای گردشگری روستایی در ابعاد مختلف است. این تحقیق از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت داده ها، یک پژوهش ترکیبی کمی- کیفی است. برای این منظور ابتدا از طریق مجموعه مطالعات کتابخانه ای و میدانی، فعالیت های کارآفرینی انجام شده در یک دهه گذشته شناسایی شده و سپس تغییرات مقصدهای گردشگری روستایی در چهار بعد اقتصادی، مدیریتی- انسانی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی-فیزیکی مشخص شد. جامعه آماری اصلی پژوهش، گروه کارشناسان شامل دهیار و شوراهای مقصدهای گردشگری روستایی، محققان و پژوهشگران آشنا با منطقه و صاحبان کسب وکارهای گردشگری بودند که با توجه به محدود بودن تعداد آن ها، کلیه این جامعه که 30 کارشناس مسلط بودند، در نظر گرفته شد. همچنین مردم محلی نیز به عنوان جامعه آماری مکمل به صورت کیفی و شیوه اشباع نظری جهت تکمیل اطلاعات بررسی شد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از شاخص ها و آزمون ها و تحلیل های آماری در کنار تحلیل های کیفی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد فعالیت های کارآفرینی دارای تنوع مطلوبی است و می تواند بر کلیه بخش های مقصدهای روستایی تأثیرگذار باشد و ابعاد مختلف را پوشش دهد. با این وجود سطح تأثیرات و پیامدهای کارآفرینی بر تغییرات مقصد عمدتاً در سطح متوسط رو به بالا بوده و میزان تأثیرپذیری مقصدها از برنامه های کارآفرینی، نسبی است.
تحلیل محدودیت های توسعه صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی (موردمطالعه: دهستان کاکاوند، استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
782 - 799
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای توسعه یافتگی روستاهای کم برخوردار و از طرف دیگر، سادگی فناوری، نیاز به سرمایه کمتر، دوره کوتاه تر بازگشت سرمایه و دیگر مزایای صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی ضرورت راه اندازی این گونه صنایع را بیشتر از قبل نمایان ساخته است. اگرچه مسیر راه اندازی این صنایع همیشه هموار نیست و با موانع مختلفی مواجه است. از این رو، این تحقیق با هدف شناسایی و تعیین عوامل بازدارنده راه اندازی صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی انجام شد. جهت شناسایی عوامل بازدارنده، 20 مصاحبه نیمه ساختاریافته با صاحب نظران استانی انجام شد. تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، منجر به شناسایی 41 مفهوم، در قالب 7 دسته کلان موانع شد. سپس از تکنیک دلفی - فازی دومرحله ای برای دستیابی به توافق گروهی بین صاحب نظران و رتبه بندی عوامل بازدارنده استفاده شد. طبق نتایج تکنیک دلفی - فازی عوامل بازدارنده راه اندازی صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی در دهستان کاکاوند شهرستان دلفان در 5 دسته طبقه بندی شدند. موانع مالی - اعتباری با میانگین کل فازی زدایی (442/0) در اولویت اول عوامل بازدارنده راه اندازی صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی قرار گرفت. همچنین موانع اداری - سیاستی با میانگین کل فازی زدایی (426/0)، کمبود نیروی انسانی آموزش دیده و کارآفرینان محلی با میانگین (417/0)، نبود روحیه مشارکتی، فردی و اجتماعی جامعه محلی برای سرمایه گذاری با میانگین کل فازی زدایی (407/0) و سرمایه گذاری ضعیف داخلی و خارجی با میانگین کل فازی زدایی (397/0) در رتبه های بعدی قرار گرفتند. تأمین اعتبارات لازم، کاهش بروکراسی اداری و موانع سیاستی، ارائه آموزش به روستائیان و تقویت مشارکت آنان و نیز جلب سرمایه گذاران داخلی و خارجی برای راه اندازی صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی پیشنهاد اساسی تحقیق حاضر است.
تدوین راهبردهای توانمندسازی جوامع محلی در توسعه پایدار نواحی روستایی (مورد مطالعه: دهستان بازان شهرستان جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
502 - 519
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی جوامع محلی در توسعه پایدار نواحی روستایی دهستان بازان است، روش پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع پژوهش های کاربردی - توسعه ای است.گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی و میدانی با استفاده از پرسشنامه انجام شد. منطقه مورد مطالعه دهستان بازان در بخش مرکزی شهرستان جوانرود، استان کرمانشاه و جامعه آماری پژوهش روستاهای دهستان بازان است، روستاهای نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، 10 آبادی انتخاب شدند. در این روش مرحله اول روستاهای بالای 20 خانوار به جهت دارا بودن آستانه جمعیتی جهت دریافت امکانات و خدمات و در مرحله دوم با توجه به فاصله از مرکز شهرستان مد نظر قرار گرفتند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای است که روایی آن توسط متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (7/0<α). این پرسشنامه شامل، ویژگی های عمومی پاسخ گویان، سنجش وضعیت اقتصادی، سنجش انسجام اجتماعی، وضعیت کالبدی و محیطی است، برای تجزیه وتحلیل داده ها، در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS22 و پیاده سازی مدل های SWOT و QSPM از نرم افزار اکسل استفاده شد.یافته ها نشان داد نقاط قوت وفرصت های مناسبی در دهستان بازان وجود دارد، پتانسل هایی چون توسعه کشت زعفران، گردشگری مذهبی، واحدهای بلوک زنی، وجود باغات و محصولات جالیزی، ضرورت توانمندسازی این پتانسیل ها نظیر حمایت از احداث صنایع بسته بندی در قالب تعاونی های تولید و ایجاد زمینه های لازم برای مشارکت روستاییان در بازاریابی این محصولات مهم ترین راهبرد انتخاب شده مدل (QSPM) بودند همچنین به نقش جوامع محلی در استفاده از این پتانسیل ها و توانمند سازی آن ها تاکید شده است.
اولویت بندی استقرار صنایع تبدیلی کشاورزی در دهستان های بخش مرکزی شهرستان میناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لزوم توجه به بخش کشاورزی برای توسعه پایدار نواحی روستایی همواره مورد توجه اندیشمندان، مدیران، برنامه ریزان و دولت ها بوده است. امروزه مشخص شده است تنها توجه به افزایش تولید نمی تواند باعث پیشرفت کشاورزی شود. استفاده از صنایع تبدیلی و تکمیلی جهت بهره وری بیشتر از تولیدات کشاورزی می تواند منجر به افزایش کیفیت محصولات و سودآوری بیشتر و همچنین افزایش اشتغال و در نهایت توسعه پایدار نواحی روستایی شود. اما این صنایع باید در مکانی ایجاد شود که شرایط مناسبی داشته باشد. هدف از این پژوهش، اولویت بندی و معرفی مناسب ترین دهستان برای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش مرکزی شهرستان میناب استان هرمزگان است. از آنجا که فعالیت بیشتر مردم در محدوده مورد مطالع در بخش کشاورزی است، استقرار چنین صنایعی می تواند به توسعه نواحی روستایی کمک بسیاری کند. این پژوهش با تکنیک تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS انجام گرفت و با وزن دهی به شاخص ها، امتیاز هر دهستان مشخص و اولویت بندی انجام شد. نتایج نشان داد که از میان شاخص های مورد بررسی، میزان تولید محصولات زراعی و میزان تولید محصولات باغی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. همچنین مناسب ترین دهستان برای ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی دهستان کریان، و در رتبه های بعد به ترتیب دهستان های گوربند، تیاب و حومه قرار دارند.
شناسایی مؤلفه های کلیدی بر اثربخشی تسهیلات اشتغال پایدار روستایی در روستاهای شهرستان همدان با رویکرد آینده نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
232 - 245
حوزههای تخصصی:
تحقیق پیش رو از نظر نوع تحقیق، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی است و ازنظر ماهیت بر اساس علم آینده پژوهی، تحلیلی و هنجاری است. حجم نمونه تحقیق 20 نفر از کارشناسان بانک، کشاورزان و مسئولین سازمان جهاد کشاورزی استان همدان بوده اند که از روش نمونه گیری گلوله برفی و به روش هدفمند انتخاب شدند. در این تحقیق با بهره گیری از تکنیک دلفی اطلاعات نخستین گردآوری شد و در نهایت 34 مؤلفه های که می تواند باعث اثربخشی تسهیلات باشند، شناسایی شد. در مرحله دوم برای شناسایی مؤلفه های اثر گذار، ماتریس تأثیرات متقابل طراحی شد. وزن دهی این پرسشنامه به صورت مقایسه ای و میزان ارتباط مؤلفه ها با همدیگر و با اعداد بین صفر تا سه سنجیده شد بدین طریق که عدد صفر به منزله عدم تأثیر عدد یک به منزله تأثیر ضعیف، عدد دو به منزله تأثیر متوسط، عدد سه به منزله تأثیر زیاد و در نهایت حرف P به منزله وجود رابطه بالقوه بین متغیرها است و در نهایت توسط نرم افزار MIC-MAC مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که 12 مؤلفه به عنوان مؤلفه ها کلیدی و مؤثر بر اثربخشی تسهیلات وجود دارند که برخی از آن ها عبارت اند از: تلاش برای کاهش سطح هزینه های تولیدی توسط تولیدکنندگان، شناسایی ظرفیت های موجود در روستا و اعطای تسهیلات به این اقشار، ارائه مشاوره به صاحبان کارگاه های تولیدی برای رفع مشکلات، ایجاد سامانه ای برای ثبت ظرفیت ها و تقاضای کار در آن حوزه برای هماهنگی در عرضه تسهیلات متناسب با نیاز جامعه، تناسب وام با طرح پیشنهادی از سوی تولیدکنندگان.
تبیین نقش اعتبارات مالی در تولید کشاورزی نواحی روستایی شهرستان ماسال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف مالی بسیاری از روستاییان برای تأمین هزینه های اولیه تولید در بخش کشاورزی، آنها را از ادامه فعالیت دلسرد می کند و احتمالاً یکی از مهم ترین پیامد های ادامه این وضع، پرداختن روستاییان به مشاغل خدماتی، فروش و تغییر کاربری اراضی و در مواردی مهاجرت به شهرهاست. آنچه که می تواند موجبات بازدارندگی این روند نامطلوب را فراهم آورد افزایش سرمایه خانوارهای روستایی از طریق اختصاص اعتبارات مالی است. این اعتبارات با هدف ارائه خدمات مالی به گروه های کم درآمد در کشورهای در حال توسعه در سه دهه اخیر مطرح شده است و با اعطای وام به روستاییان به ویژه آنهایی که در امور تولیدی فعالیت دارند این امکان را می دهد که به سبب فراهم بودن نقدینگی بتوانند نیازهای مالی شان را برای انجام عملیات تولیدی و تهیه نهاده های کشاورزی تأمین نمایند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش اعتبارات مالی در تحولات بخش کشاورزی نواحی روستایی شهرستان ماسال است. بدین منظور با استفاده از روش تحقیق توصیفی تحلیلی، وضعیت وام های دریافتی 331 خانوار نمونه روستایی در 15 روستای منتخب طی سال های 1385 تا 1395 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد مجموع سطح زیر کشت و میزان کل تولیدات زراعی آبی به ترتیب با افزایش 1/10 درصدی و 6/37 درصدی مواجه شد و مجموع سطح زیر کشت و میزان کل تولیدات زراعی دیم به ترتیب یک افزایش 8/34 درصدی و 3/23 درصدی را نشان داد. در بخش کشت محصولات باغی آبی نیز سطح زیر کشت و میزان تولید به ترتیب 50 درصد و 6/34 درصد افزایش یافت. محصولات باغی دیم نیز با افزایش 4/23 درصدی در سطح زیر کشت و افزایش 5/33 درصدی در تولیدات مواجه شد. لازم به ذکر است که افزایش سطح زیرکشت اراضی زراعی ، عمدتاً به دلیل تغییر کاربری اراضی جنگلی (جنگل تراشی) و تبدیل اراضی بایر بوده است. جمع بندی یافته ها بر این نکته تأکید دارد که اعطای اعتبارات مالی به روستاییان موجب افزایش بازدهی اراضی کشاورزی شده و اثرات مطلوبی برجای گذاشته است.
Analyzing the Effects of Rural Economy Diversification on the Livelihood Assets of Rural Households (Case Study: Khavmirabad District of Marivan County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- In this applied study, which has been done by descriptive-analytical method, various agricultural and non-agricultural economic activities, and their impacts on the villagers’ livelihood assets are analyzed. Design/methodology/approach- Data collection was both theoretical using documentary method and empirical using interviews, observation, and distribution of questionnaires among 260 heads of households in the villages of the district. The sample size was determined by the Cochran method from a population size of 2736 households. The questionnaires were distributed among random heads of households as well as the sample villages that were selected by a stratified method. Findings- The analysis showed that the created economic diversity was able to increase the villagers’ livelihood capital, and among them, financial capital has had the greatest impact on improving the level of livelihood capital for the villagers. Research limitations/implications- Among the limitations of the study were the dispersion of a large number of villages in the border area, lack of easy access to these villages, lack of cooperation in providing information, and the villagers’ problem with completing questionnaires. Practical implications- The practical solutions of the study can be: prepare for the development and expansion of tourism (rural, commercial, and nature tourism), Making the necessary legal, administrative, and supportive bases for the development of entrepreneurship and domestic & foreign private sector investment (Iraqi Kurdistan region), Development of trade in goods from the border markets, and Support the formation of fundraising from the micro-savings in the villages for investment and launching production activities in the villages of the district. Originality/Value- Today, the predominant approach of rural planning to eliminate poverty as the most important obstacle to rural development is to provide sustainable livelihoods for villagers. In this regard, the main strategy of this approach is to diversify the rural economy and to bring about various agricultural and non-agricultural income resources in rural areas, so that the villagers’ assets will be increased and/or preserved, which is the core of the sustainable livelihood approach and the main factor of sustainable rural livelihood.
نقدی بر پارادایم تحلیل فضایی از منظر جغرافیای اقتصادی رابطه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیای اقتصادی در جهان، از آغاز تا کنون پارادایم های متفاوتی را وفق نیاز زمان تجربه کرده است. یکی از پارادایم هایی که به طورعمیقی به ویژه در ایران مرسوم شده و تداوم دارد، پارادایم تحلیل فضایی است که در آن متغیرهای" موقعیت مکانی"، "دسترسی"و " وفور منابع طبیعی"، از عوامل اصلی رشد اقتصادی نواحی تلقی می شوند. هدف مقاله حاضر، نگاهی انتقادی به دیدگاه تحلیل فضایی در جغرافیای اقتصادی از منظر جغرافیای اقتصادی رابطه ای است. در این مقاله از منطق رئالیسم انتقادی استفاده شده است. بنا بر ماهیت تحقیق، اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی جمع آوری شده است و دو نوع نمونه به عنوان مصداق معرفی شده و در آن ها داده های مورد نیاز تحقیق جمع آوری شده است. یکی از این نمونه ها، استان خوزستان و استان یزد به عنوان" نواحی مختلف درسیستم سیاسی- نهادی واحد"، و دیگری ناحیه " نوگالس آریزونا " ، در ایالات متحده و " نوگالس سونورا"در کشور مکزیک به عنوان" نواحی واحد در نظام های سیاسی- نهادی مختلف " است. در تبیین داده های جمع آوری شده از تحلیل گفتمان استفاده شده است. نتیجه نشان می دهد که موقعیت مکانی و ماهیت ذاتی نواحی و منابع طبیعی، تعیین کننده نقش اقتصادی نواحی نیست. زیرا ناحیه، بازیگر اقتصادی نیست و مجاورت جغرافیایی در هر شرایطی به توسعه اقتصادی منجر نمی شود. نمونه های خوزستان، یزد و نوگالس سونورا، حاکی از آن است که به رغم ویژگی های اکولوژیکی مشابه، نتایج اقتصادی یکسانی حاصل نمی شود زیرا توسعه اقتصادی محصول درهم تنیدگی غیر تجاری محل، تکنولوژی و سازمان( تثلیث مقدس ) است. به همین دلیل، نوگالس آریزونا که از نظر اکولوژیکی، شرایطی مشابه نوگالس سونورا دارد، ولی به دلیل وجود درهم تنیدگی های غیر تجاری محل، تکنولوژی و سازمان، از توسعه اقتصادی به مراتب بالاتری برخوردار است.
تحلیل سطح خواسته های خانوارهای روستایی از دهیاران در فرایند توسعه روستایی (موردمطالعه: دهستان رشتخوار، شهرستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
332 - 351
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی فرایندی است که به ارتقاء همه جانبه حیات روستایی از طریق زمینه سازی و ترغیب فعالیت های همساز با قابلیت ها و تنگناها به مفهوم عام آن تاکید می کند. به گونه ای که توانسته، سطح خواسته ها (چه بالا، چه پایین، بسته به شرایط) را در محیط های روستایی از سازمان های ذی ربط بوجود می آورد. یکی از این سازمان ها دهیاری ها است که تا حدودی توانسته با ارائه خدمات موفق آمیز خود در جهت رفع خواسته های خانوارهای روستایی توسعه روستایی را به ارمغان بیاورد. پژوهش حاضر به تحلیل رابطه سطح خواسته های خانوارهای روستایی از دهیاران در فرآیند توسعه روستایی در دهستان رشتخوار پرداخته است. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است و روش پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان خانوار در روستاهای دهستان رشتخوار بوده که براساس فرمول کوکران حجم نمونه 309 خانوار محاسبه و به صورت تصادفی ساده توزیع شد. برای رتبه بندی و تحلیل فضایی روستا از تکنیک کوپراس و نرم افزار GIS و برای تحلیل داده های آماری از تکنیک شانون و نرم افزار Expert choice ،SPSS استفاده شد. در این پژوهش، شاخص کالبدی - ساختاری با استفاده از تکنیک شانون بیشترین امتیاز (9633/0) و شاخص محیطی کمترین امتیاز (7542/0) را به خود اختصاص داده اند. بر اساس تکنیک کوپراس، روستای فتح آباد بهترین وضعیت را از لحاظ 4 شاخص سطح خواسته های خانوارهای روستایی از دهیاران در بین روستاهای دهستان رشتخوار داراست و با توجه به پراکنش روستاها با نرم افزار GIS، روستای فتح آباد در بین سایر روستاهای دهستان روشتخوار از لحاظ توسعه در رتبه اول قرار دارد.
کارکرد اخبار در ارتقای تمایل به کارآفرینی هه وارنشینان(مورد مطالعه: شهرستان سروآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارآفرینی به عنوان یک مسئله مورد توجه رویکردها و دیدگاه های مختلف است. این مهم به عنوان ابزاری جهت نیل به رفاه و در غایت توسعه، از سرمایه گذاری و تدارک زیرساخت ها به سمت ایجاد انگیزه ( فراهم سازی شرایط روانی) کار عزیمت نموده است؛ آنچه که از آن به توانمندسازی یاد می شود. توانمندسازی دارای ابعاد و رویکردهای مختلف و یکی از آن ها توانمندسازی روانی است. آنچه در اینجا مورد اهتمام است نقش اخبار در ارتقای تمایل به کارآفرینی هه وارنشینان است. هدف پژوهش: هدف تحقیق حاضر تعیین کارکرد اخبار در ارتقای تمایل به کارآفرینی هه وارنشینان شهرستان سروآباد می باشد. روش شناسی تحقیق: پژوهش کمی حاضر که به شیوه پیمایشی انجام شده، به دنبال بررسی تاثیرگذاری اخبار به مثابه ابزاری برای ارتقای تمایل به کارآفرینی است در پژوهش حاضر با رجوع به ادبیات نظری مرتبط جهت استخراج متغیرها و شاخص های تأثیرگذار و از پرسشنامه ای روا و پایا و مصاحبه به عنوان ابزار تحقیق استفاده گردید. در نهایت داده های به دست آمده از پرسشنامه با نرم افزار SPSS و آزمون های فریدمن و تی تک نمونه ای و همبستگی پیرسون تحلیل گردید. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این مطالعه هه وارنشینان روستاهای بخش هورامان تخت، شهرستان سروآباد در استان کردستان است که زندگی نیمه کوچ نشینی دارند. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش حاکی از آن است که استفاده از اخبار به عنوان جزیی از برنامه روزانه در منطقه مورد نظر در وضعیت مناسبی هست نتایج: بر اساس نتایج آزمون پیرسون بین کارآفرینی و اخبار رابطه معنادار و همبستگی مثبت (مستقیم) وجود دارد و می توان گفت که با افزایش ساعات استفاده هه وارنشینان از اخبار، انگیزه کار در منطقه مورد نظر افزایش می یابد.
تحلیل اثرات گردشگری بر جامعه میزبان نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستای تمین در شهرستان میرجاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از گردشگری روستایی، توسعه اقتصاد محلی و بهبود استانداردهای زندگی جوامع محلی است. توسعه گردشگری، می-تواند اثراتی بر جامعه میزبان بگذارد. شناخت آنها و نحوه ارزیابی اثرات به منظور مواجهه با آن ها، چه مثبت و چه منفی، بسیار مهم است. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثرات گردشگری در ابعاد مختلف بر جامعه میزبان در روستای تمین است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی است که به دو روش مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را مردم محلی روستای تمین که بر طبق آمار سال 1395 جمعیت آن 762 نفر بوده است، تشکیل می دهد. برای انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که به وسیله آن تعداد 256 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. جهت تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که وضعیت شاخص اقتصادی با میانگین 109/3، شاخص احتماعی 178/3، شاخص زیست محیطی 053/3 و شاخص کالبدی با میانگین 178/3 بالاتر از میانگین مطلوب است و گردشگری باعث بهبود وضعیت این ابعاد در روستای تمین شده است. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که گردشگری بیشترین تاثیر را بر بعد اقتصادی و بعد کالبدی به ترتیب با مقدار بتای 362/0 و 302/0 ؛ و کم ترین تاثیر با ضریب بتای 157/0، بر بعد اجتماعی و بعد زیست محیطی با ضریب بتای 234/0 در روستای تمین داشته است.
الزامات تحقق پذیری کارآفرینی پایدار در روستاهای ساحلی جنوب جزیره قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در بحث توسعه و به خصوص توسعه پایدار، بهره گیری مناسب و بهینه از توانایی ها و استعدادهای روستایی در جامعه روستایی است که از آن با عنوان کارآفرینی روستایی پایدار یاد می شود. با توجه به این موضوع، اهمیت به موقعیت خاص روستاها و رونق اقتصادی برای آنان امری ضروری و دور از اجتناب است هدف پژوهش حاضر شناسایی و توسعه کارآفرینی پایدار در روستاهای ساحلی قشم از نظر تعاونی های برتر قشم است. این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی بنیادی محسوب می گردد و از نظر روش تحقیق یک تحقیق توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان تعاونی های روستایی قشم است. نتایج تحقیق نشان داد که مدل نهایی کارآفرینی پایدار روستاهای ساحلی مورد مطالعه متشکل از مؤلفه های آموزشی، فرهنگی اجتماعی، زیرساخت – فیزیکی، سرمایه مالی، و در نهایت مؤلفه تولید بازاریابی بوده است. بعلاوه بیشترین اثرگذاری کارافرینی پایدار در روستاهای ساحلی جنوب جزیره قشم مربوط به مؤلفه اقتصادی و کم ترین اثر مربوط به مؤلفه دانش- مهارت بوده است.
تحلیل اثرات آرمان گرایی روستائیان بر توسعه روستایی (موردمطالعه: منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
768 - 781
حوزههای تخصصی:
میل به پیشرفت و توسعه جزء آرمان های جوامع است و آرمان گرایی به عنوان یک عامل تحرک برانگیز می تواند زمینه ساز توسعه جوامع انسانی و به ویژه مناطق روستایی باشد. بنابراین، هدف اصلی این جستار تحلیل اثرات آرمان گرایی بر توسعه روستایی منطقه سیستان است. این پژوهش بر پایه روش، توصیفی - تحلیلی استوار بوده و از نظر هدف، کاربردی است. برای گردآوری اطلاعات روش های اسنادی و پیمایشی به کار رفت. حجم نمونه در واحد روستا با استفاده از فرمول اصلاحی شارپ 40 روستا تعیین گردید. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برای واحد سرپرست خانوارها 381 در نظر گرفته شد. روایی پرسشنامه محقق ساخته توسط متخصصین مرتبط با موضوع، تأیید و ضریب پایایی (با 856/0) مورد تأیید قرار گرفت. برای بررسی اثرات آرمان گرایی روستائیان بر توسعه روستایی، آزمون های ضریب همبستگی اسپیرمن، تحلیل واریانس و روش تاکسونومی به کارگرفته شد. نتایج سطح بندی توسعه به روش تاکسونومی و سطح بندی آرمان گرایی روستاها نشان داد که بیشترین تعداد در هر دو سطح بندی در گروه متوسط قرار دارد. نتایج ارزیابی آرمان گرایی نشان داد، روستای ژاله ای در شهرستان زابل (08/124) بالاترین و روستای کنگ امام داد در شهرستان هیرمند (33/66) کمترین سطح آرمان گرایی را داشتند. همچنین روستای کرباسک از شهرستان زابل (66/3) بیشترین و روستای آخوندزاد از شهرستان هیرمند (86/1) کمترین سطح توسعه روستایی را دارند و نتیجه کلی پژوهش نشان داد که بین آرمان گرایی و سطح توسعه روستایی در روستاهای منطقه سیستان رابطه معناداری (با 000/0 =sig) وجود دارد.