فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
63-78
حوزههای تخصصی:
شهر همچون موجود زنده همواره درحال تحول وپویایی است. شکل گیری، تداوم حیات و تغییرات ظاهری بافت شهری و رشد و توسعه آن متأثر از مجموعه ای از عوامل و نیروهایی طبیعی و انسانی است که باعث تحمیل چهره و بافت جدیدی به کالبد فیزیکی شهر را فراهم می آورد. مسلماً شناخت وضع موجود و مشکلات فعلی شهر پیش بینی تغییرات آتی آن در گرو شناخت این عوامل و مکانیزم عمل آنهاست. اهداف این پژوهش شناخت عناصر مؤثر بر تحول ساختار فضایی کالبدی شهر اسدآباد است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد و ابزارها و فنون به کاررفته در تحقیق عبارت است از: مطالعات کتابخانه ای، اینترنت، مطالعات میدانی (مشاهده). تهیه نقشه مورد نیاز و تجزیه و تحلیل نقشه ها در Gis بررسی شده است. در این پژوهش عوامل مؤثر در توسعه کالبدی شهر اسدآباد چون میزان وضعیت مهاجرت، عوامل اقتصادی و توسعه کالبدی شهر اسدآباد، عناصر سیاستگذاری و توسعه کالبدی شهر، حاشیه نشینی و توسعه کالبدی و عواملی همچون شیب، توپوگرافی، از عوامل محدودکننده گسترش شهر اسدآباد می باشند. تجزیه و تحلیل از طریق تکنیک سوات انجام شد. نتایج حاکی ازآن می باشد که مدیریت علمی و کارآمد نیازمند آگاهی از میزان و جهت گشترش آینده مناطق است که این کار به وسیله پیش بینی توسعه توسعه آینده شهری امکان پذیر است. استفاده از پتانسیل های مناسب زمین در روند توسعه، هدایت کنترل شده توسعه شهر جهت جلوگیری از پراکندگی سازی می باشد. در نهایت، نقشه شهر و گسترش شهر نشان می دهد که شهر اکنون دارای بافت شعاعی می باشد. با توجه به محدود بودن رشد جمعیت در این شهر بحث توسعه متخلخل داخل شهر و در مرحله بعد از اراضی شهرک های در حال ساخت. افزایش تعداد طبقات و افزایش تراکم و رفتن در ارتفاع با ترکیبی از این دو را می توان راه حل منطقی در جهت جلوگیری از پراکنده سازی برای توسعه شهر پیشنهاد کرد.
پهنه بندی فضایی کانون های گردشگری به منظور تعیین مناطق بهینه خدمات گردشگری در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه خدمات بهینه به گردشگران یکی از پایه های اساسی در زمینه جذب و رضایت گردشگران است، چرا که لازمه ی گریز از پیامدهای نامطلوب گردشگری و دست یابی به الگوی بهینه توسعه مقصد گردشگری، دسترسی گردشگران به خدمات و تسهیلات گردشگری است. هدف پژوهش حاضر، پهنه بندی کانون های گردشگری استان فارس به منظور تعیین مناطق بهینه خدمات گردشگری می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و متغیرهای پژوهش شامل 19 شاخص در زمینه خدمات گردشگری بوده که از طریق فن دلفی بدست آمده و سپس با تحلیل سلسله مراتبی و مدل کوپراس که یکی از مدل های تصمیم گیری چندمعیاری است، کانون های بهینه خدمات گردشگری رتبه بندی و در نهایت به دو سطح فرا توسعه و فرو توسعه تقسیم بندی شدند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که قلمرو تحقیق با توجه به جاذبه های گردشگری متعدد دارای توزیع نامتعادل و نامناسب از لحاظ دسترسی به خدمات گردشگری می باشند و بخش هایی همچون بخش مرکزی شیراز، آباده، فسا و نی ریز که از لحاظ جاذبه های گردشگری دارای پتانسیل بیشتر بوده به همان نسبت خدمات گردشگری بیشتری را طلب می کنند و باید برنامه ریزان و مسئولان امر توجه ویژه ای به این مناطق نشان دهند، این مناطق را در اولویت توسعه قرار دهند. از سویی بخش های جنوب و جنوب غربی استان همچون محمله، خشت، افزار، پشتکوه و ... با توجه به آب و هوای گرم و خشک و وجود جاذبه های گردشگری کمتر در اولویت آخر از نظر توسعه قرار گرفته اند.
بررسی تأثیر میان کنش فضایی بر تعادل فضایی در ساختار شهری بجنورد با استفاده از فنِّ چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گوناگونی در دیدگاه های ارائه شده در زمینه ی رشد و توسعه ی ساختاری کارکردی شهرها، بیانگر گستردگی و پیچیدگی شهر و مسائل مرتبط باآن است که همین مسئله بیان کننده ی ویژگی پویایی شهر است. یکی از اهداف مهمِّ این نظریّه ها رسیدن به تعادل فضایی است. هدف این مقاله، بررسی ساختار فضایی شهر بجنورد و نقش عوامل کالبدی عملکردی در شکل دهی به این ساختار است. این بررسی با مطالعه ی هم کنش های فضایی کاربری ها و میزان هم پیوندی شبکه ی شهری برای دستیابی به ساختار فضایی مناسب، انجام شده است. یکی از مباحث این مقاله، چگونگی ایجاد تعادل فضایی در شهر بجنورد، در چهارچوب تولیدوجذب سفرهای درون شهری به کمک مدل چیدمان فضاست. در این مقاله با فرض اینکه همبستگی بین میان کنش فضایی و موقعیّت مکانی مناطق شهری از عوامل مؤثّر کالبدی بر تحقّق تعادل فضایی هستند، فرضیه ی بیان شده را بر روی شهر بجنورد برای تعیین وضعیّت دو عامل مهمِّ میان کنش فضایی و موقعیّت مکانی هر یک از سی ویک منطقه ی شهری بجنورد را برای بررسی تعادل فضایی به آزمون گذاشته است. روش تحقیق تحلیلی اسنادی بوده که به صورت ابتکاری و ترکیب مدل ها و با استفاده از روش نظریه جاذبه ی میزان میان کنش فضایی بین مناطق شهری، انجام شده است. سپس با استفاده از مدل چیدمان فضا، میزان یکپارچگی مناطق برآورد شده و آن گاه با استفاده از رگرسیون خطّی رابطه ی علّی بین این عوامل معادله سازی شده است. در شهر مورد مطالعه، میان کنش فضایی مناطق و یکپارچگی آنها و ارتباط این دو عامل با یکدیگر بیانگر این موضوع بوده است که تعادل فضایی، شاخص مهم و اساسی بوده که درنتیجه ی بررسی در این پژوهش، در شهر بجنورد کمتر نمایان است. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد همبستگی بین موقعیّت مکانی مناطق و میان کنش فضایی یا وجود ندارد یا در کمترین مقدار قرار دارد. بنابراین ساختار کالبدی فضایی شهر نامتعادل بوده و میزان یکپارچگی مناطق بسیار کم است.
تحلیل و ارزیابی کیفیت زندگی شهری با رویکرد شهر سالم (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد و توسعه شهرنشینی در جوامع در حال توسعه، مشکلات شهرنشینی از قبیل تخریب محیط زیست، آلودگی، کمبود مسکن، کیفیت زندگی و... شرایط دشواری را برای ساکنان شهرها فراهم آورده و سلامت عمومی که از مهم ترین شاخص های کیفیت های زندگی شهری می باشد، به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. برنامه ریزان شهری برای رفع این معضلات در جوامع شهری رویکرد شهر سالم را در راستای تحقق توسعه پایدار شهری مطرح کرده اند، تا از آن طریق وضعیت مطلوب زندگی را برای ساکنان شهرها فراهم سازند. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و ارزیابی شاخص های شهر سالم در شهر کرمان پرداخته شده است. ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای شاخص های شهر سالم بر اساس شاخص های معرفی شده از سوی سازمان جهانی بهداشت و تجربه چند کشور و همچنین پژوهش های مشابه انجام شده در ایران در این زمینه استخراج و در قالب پرسشنامه میان ساکنین و کارشناسان سازمانهای مرتبط در شهر کرمان توزیع شد. جامعه آماری 384 نفر تخمین زده شد. سپس از نرم افزار آماری- تحلیلی SPSS جهت تجزیه و تحلیل با آماره تی مورد استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد شهر کرمان از دیدگاه ساکنان و کارشناسان از جنبه های سلامتی با سطح معنی داری (0.037)، بهداشت عمومی با سطح معنی داری (0.001)، آسایش (0.01) و زیبایی شهر (0.001) با استانداردهای شهر سالم فاصله دارد و از جنبه امنیت با سطح معنی داری (0.31) به استانداردهای شهر سالم نزدیک است.
تحلیل ظرفیتی فرم شهر با تاکید بر الگوی شهر فشرده (مطالعه موردی: شهر گرگان)
حوزههای تخصصی:
یکی از پارادایم هایی که در دهه های پایانی قرن بیستم به منظور توسعه ظرفیتی شهر شکل گرفته، الگوی شهر فشرده است. در این الگو حالت های پایدار برای حمل و نقل، کاربری ترکیبی، همبستگی اجتماعی و توسعه فرهنگی کارایی خاصی پیدا نموده و سبب ایجاد فضاهایی با تعامل اجتماعی بالا، مصرف انرژی کم تر و درجه بالای دسترسی برای شهروندان می شود. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل ظرفیتی فرم شهر با تاکید بر الگوی شهر فشرده در شهر گرگان می باشد که از روش توصیفی– تحلیلی و پیمایش میدانی استفاده شده است. در این پژوهش، شهر گرگان به چهار منطقه شهری جهت سنجش پتانسیل هر منطقه برای اجرای الگوی شهر فشرده تقسیم شده است؛ همچنین، از هشت شاخص تراکم جمعیتی، زمین های بایر و خالی، تراکم ساختمانی و دانه بندی قطعات، نظام دسترسی ها، اختلاط کاربری-ها، دسترسی به زیرساخت های شهری، دسترسی به حمل و نقل شهری و دسترسی به مسیرهای پیاده رو استفاده شده-است. یافته های به دست آمده از تحلیل فضایی- مکانی با استفاده از نرم افزار ArcGIS و روش های تصمیم گیری چند معیاره MADM و مدل SAR، منطقه چهار با ضریب ۴۱/۶ Vat= دارای بیشترین پتانسیل و منطقه ۱ با ۷/۱۲ Vat= دارای کمترین پتانسیل جهت پیاده سازی الگوی رشد فشرده شهری است. بررسی کالبدی فضایی شهر گرگان نشان می دهد که این شهر در برخی مناطق دارای پراکندگی در فرم و ساختار خود است. منطقه چهارِ شهر گرگان با بیشترین اختلاط کاربری ها، بیشترین دسترسی محله ای، بیشترین زمین های خالی جهت رشد هوشمند شهری و بیشترین دسترسی به حمل و نقل عمومی، زیرساخت های شهری و مسیرهای پیاده رو دارای بیشترین پتانسیل جهت رشد فشرده شهری است.
بررسی و تحلیل الگوی رفتاری گردشگران در دسترسی به جاذبه های شهری با استفاده از GIS مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از مدیریت تصویر و ذهنیت گردشگران از شهر، ریشه در میزان رضایتمندی آن ها از نحوه دسترسی به مقاصد و جاذبه های گردشگری دارد چرا که این مرحله از مسافرت نه تنها آثار مثبت و منفی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی برای مهمانان و میزبانان در پی دارد، بلکه مهم ترین وجوه برنامه ریزی و بازاریابی گردشگری را نیز در بر می گیرد. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل مسیرهای دسترسی گردشگران به جاذبه های شهر شیراز، در راستای تحلیل تصویر ذهنی گردشگران و میزان رضایتمندی آن ها از نحوه دسترسی به مقاصد گردشگری و تعیین الگوی حرکتی آنان در سطح شهر پرداخته است و از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به عنوان ابزاری مفید در تلفیق و تولید اطلاعات مکانی استفاده گردیده است. روش تحقیق پژوهش، میدانی و توصیفی تحلیلی بوده و داده های اولیه به صورت پیمایشی از طریق پرسشنامه تهیه و به پایگاه داده در GIS تبدیل گردیده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد الگوی رفتاری گردشگران در شهر شیراز بهینه ناست به گونه ای که میانگین طول مسیر انحرافی که گردشگران در سطح شهر شیراز طی می نمایند، 13 کیلومتر است. در این پژوهش با استفاده از اصول و ضوابط شهرسازی و گردشگری، بهینه ترین مسیرها و سطوح گردشگری در شهر شیراز پیشنهاد شده است.
بررسی میزان کارایی شبکه های ارتباطی شهرها در مقابل زلزله (مطالعه موردی مناطق 1 و 5 طرح تفصیلی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره زلزله های بزرگ باعث خسارات بزرگی در زندگی انسان می شوند. یکی از این خسارت ها، آسیب پذیری شبکه های ارتباطی است که امکان نجات دادن آسیب دیدگان زلزله، به ویژه در 72 ساعت اولیه را با مشکل جدی مواجه می سازد. امروزه با گسترش کالبدی و افزایش تراکم شهرهای بزرگ، وضعیت خطرناکی در صورت بروز زلزله به وجود می آید. زیرا سلسله مراتب شبکه های ارتباطی معمولاً رعایت نشده، عرض راه ها کم بوده و مراکز درمانی دور از دسترس شهروندان قرار می گیرد. بروز زلزله ای با شدت بالا در این شهرها منجر به از بین رفتن کارایی شبکه های ارتباطی، حجم بالای تلفات انسانی و خسارت های مالی عمده خواهد بود. در شهر تبریز محدوده مناطق 1 و 5 در مجموع دارای وسعتی معادل 3327 هکتار است. مساحت منطقه یک بالغ بر 2844 هکتار و وسعت منطقه پنج نیز 483 هکتار می باشد. براساس برآوردهای موجود، جمعیت این دو منطقه مجموعاً بالغ بر 458939 نفر است. در تحقیق حاضر با استفاده از 12 شاخص «کاربری زمین، عرض راه ها، ارتفاع ساختمان ها، درجه محصوریت، تراکم جمعیتی، تراکم ساختمانی، سطح اشغال ساختمان ها، کیفیت ابنیه، مصالح ابنیه، قدمت ابنیه، دسترسی به مراکز درمانی، دوری و نزدیکی به گسل های اصلی» که از طریق مدل های مختلف تلفیق اطلاعات و نقشه ها در محیط GIS که براساس مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس ترکیب شده اند، آسیب پذیری شبکه های ارتباطی مناطق یک و پنج در مقابل زلزله مشخص شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد خیابان هایی که دارای تراکم های ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، فاصله زیاد تا مراکز امدادی، درمانی و درجه محصوریت بیش تری بوده اند، آسیب پذیرتر بوده و در نتیجه دارای امتیاز منفی بیش تری هستند. هم چنین بزرگراه ها و خیابان های با عرض بیش تر و تراکم ساختمانی و جمعیتی پایین تر، دارای آسیب پذیری کم تری بوده اند. با حرکت از سمت شرق به غرب به میزان آسیب پذیری خیابان ها افزوده می شود. این آسیب پذیری مسیرها در مرکز مناطق به اوج خود می رسد. به این ترتیب شبکه های ارتباطی موجود در مرکز، هنگام بروز زلزله از ایفای نقش خود عاجز خواهند بود.
زباله دانهای عمومی با انبارهای موقت جهت جمع آوری زباله های شهری
حوزههای تخصصی:
مقایسه تطبیقی توسعه فضاهای زیرزمینی حمل و نقل عمومی به منزله ابزاری برای کاهش آلودگی هوا (مورد مطالعه: تهران و توکیو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختصاص بیشتر معابر رو زمینی در شهر تهران به حمل و نقل خصوصی و عمومی با مصرف حجم بالای سوخت های فسیلی، موجب انتشار آلاینده هایی همچون مونواکسید و ذرات معلق شده که پیامد آن، آلودگی خطرناک هوایی است که در تهران حکمفرما شده و مشکلات عدیده ای مانند بیماری ها و مرگ ومیر شهروندان را از خود برجای گذاشته است، درحالیکه شهرهای بزرگی همچون توکیو کمتر با این مشکل روبه رو هستند. هدف پژوهش کاربردی پیش رو، بررسی فواید استفاده از فضاهای حمل و نقل زیرزمینی در راستای کمک به کاهش آلودگی هوای شهر تهران است. چگونگی تأثیر توسعه فضاهای حمل و نقل زیرزمینی بر کاهش آلودگی هوا در سطح شهر تهران، سؤال اصلی پژوهش را تشکیل می دهد. در این راستا با مطالعات توصیفی تحلیلی و با مقایسه تطبیقی اقدامات انجام شده در زمینه توسعه فضاهای زیرزمینی برای کاهش آلودگی هوا در شهر تهران و توکیو، به پرسش مورد نظر پاسخ داده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کاهش زمان سفرها، مسافت جابه جایی های درون شهری، امکان بهبود وضعیت هوای موجود و در نتیجه کاهش منواکسیدکربن، اکسیدهای ازت، هیدروکربن های نسوخته و ذرات معلق در هوا و تغییر نوع مصرف سوخت با هدف تأثیر مثبت بر کاهش آلودگی هوای شهر تهران، ازجمله محاسن توسعه فضاهای حمل و نقل زیرزمینی در این شهر شمرده می شوند. در پایان برای شهر بزرگ تهران با شرایط کنونی، معابر هم سطح و قیمت بالای اراضی و توسعه حمل و نقل عمومی در سطوح زیرین با استفاده از سوخت های غیر فسیلی توصیه می شود.
امکان سنجی راهبرد توسعه شهر( CDS) در توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی منطقه یک کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پدیده اسکان غیررسمی به جزء جدایی ناپذیر شهرهای کشور به ویژه کلان شهرها تبدیل شده است که از یک سو بازتاب فضایی نابرابری ها و بی عدالتی های اجتماعی و اقتصادی و توزیع امکانات و منابع در سطوح ملی، منطقه ای و محلی بوده و از سوی دیگر حاصل کاستی های برنامه ریزی شهری و مسکن، شهروندزدایی و توجه نداشتن به نیازهای اجتماعی و اقتصادی گروه های کم درآمد در طرح های توسعه شهری است. در این پژوهش به منظور تدوین استراتژی های لازم جهت توانمندسازی و ساماندهی اسکان غیررسمی شهر تبریز با پهنه بندی سکونتگاه های منطقه یک کلانشهر تبریز و شناسایی پهنه های فرودست، با استفاده از شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و بهره گیری از مدل تلفیقی AHP و GIS، سه پهنة به دست آمد. یافته های این پژوهش حاکی از گسست کالبدی بین پهنة فرودست با سایر نواحی شهر، تضاد و شکاف طبقاتی شدید در منطقه و پایین بودن کمیت و کیفیت معیارهای اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی پهنة فرودست نسبت به پهنة مرفه و کل شهر است. راهبرد توسعه شهر در مقایسه با سایر رویکردها به دلیل ماهیت مشارکتی و رویکرد مبتنی بر اجتماعات محلی برای توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی منطقه یک شهر تبریز مورد تایید قرار گرفت.
کهگیلویه، بویر احمد
حوزههای تخصصی:
مطالعه توسعه فیزیکی شهر بیرجند با معیار مخاطرات محیطی
حوزههای تخصصی:
در سایه فقدان قوانین و مقررات شهرسازی مناسب و به هنگام، شهرها به گسترش خود بر روی بسترهای طبیعی مخاطره آمیز ادامه می دهند. این شرایط ضمن آن که فراوانی این مخاطرات را بیشتر می کند، به دلیل تراکم جمعیت شهرها، میزان تلفات انسانی را نیز به بالاترین مقدار ممکن افزایش می دهند. هدف اصلی مقاله توجه به وضعیت رشد فیزیکی شهر بیرجند و چگونگی پیشروی این شهر به سوی مناطق پر خطر است. برای پیگیری دقیق و علمی این روند، مطالعه حاضر با شیوه توصیفی و تحلیل به انجام رسیده است. داده های مورد نیاز از طریق اسناد و مدارک موجود و بررسی های میدانی گردآوردی شده است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای آماری و ابزارهای تحلیلی و فنی(از جمله مدلهای آنتروپی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که با ارتقای این شهر به مرکز استان، نه تنها توسعه فیزیکی شهر تشدید شده است، بلکه تراکم ساخت و سازهای شهری افزایش داشته است و این تراکم بدون توجه به عوامل خطرساز و پهنه های خطرناک به انجام رسیده است. به همین دلیل، دخالت هدفمند و قانونی برای هدایت ساخت و سازها و تدوین راهکارهای اجرایی برای به حداقل رساندن خسارات و تلفات، ضروری به نظر می رسد.
پروژه حریم ( تعیین و تدفین محدوده شهر تهران )
حوزههای تخصصی:
«اصالت بخشی به بافت فرسوده مرکزی شهر رفسنجان براساس مطالعه وضعیت اجتماعی و کالبدی محلات»
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ساماندهی به بافت قدیمی مرکز شهر رفسنجان و بالا بردن انگیزه اقامت ساکنین با ارتقاء کیفیت فضایی می باشد. در فرآیند توسعه نامتوازن جوامع شهری، بخش وسیعی از بافتهای مرکزی و قدیمی شهری با ناکارآمدی و فرسودگی در بعد کالبدی، شکلی از محیط را ارائه می کند که به جهت ناهمگونی با محیط پیرامون خود، جایگاه افراد مهاجر و کم در آمد شده است. بافت مرکزی شهر رفسنجان از روند تئوری اصالت بخشی تبعیت می کند و دارای ویژگی های نامناسب کالبدی بوده و به لحاظ شاخص های کالبدی در سطح پایین قرار دارد. در این تحقیق سعی شده است، تئوری اصالت بخشی به عنوان چارچوب نظری تحقیق انتخاب گردد، که این تئوری بر اصلاح مسکن به همراه بهبود کیفیت محیط مسکونی تأکید دارد. در این تئوری تنزل کیفیت فیزیکی محلات منجر به خروج سرمایه و گروههای درآمدی بالا از محلات و جایگزینی گروههای کم درآمد می گردد. اطلاعات مورد نیاز به صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری و با استفاده از روشهای کمی، توصیفی و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزارSPSS ، بررسی می کنیم که چه ارتباطی بین پارامترها وجود دارد و شدت و ضعف آنها به چه میزان است. همچنین با استفاده از نرم افزار GIS اطلاعات برداشت شده ی حجم نمونه بر روی موقعیت مکانی آن انعکاس داده شده و نهایتاً تحلیل های مورد این پژوهش از حجم نمونه، بصورت گرافیکی ارائه می گردد. پس از این مرحله جدولSWOT ارائه و سپس بر این اساس به ارائه پیشنهادات پرداخته شده است.
پیش بینی پتانسیل جرم خیزی نقاط از طریق تحلیل کیفیات محیط شهری؛ نمونه موردی مناطق 14 گانه شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
با توجه به رابطه دو جانبه محیط-رفتار ، مباحث مرتبط با جرایم رفتاری، ناهنجاریهای رفتاری و وندالیسم بطور گسترده ای مورد توجه طراحان و جرم شناسان قرار گرفته است. از سوی دیگر، با وجود اهمیت درمان ریشه ای جرایم، مباحث پیشگیری از جرایم ارجح بر تنبیه و مجازات دانسته شده است. در نتیجه، اتخاذ تدابیر و روشهای لازم جهت پیش بینی به صورت علمی و تکنیکی ضروری به نظر می رسد. بدین منظور هدف از این پژوهش ارایه روش پیش بینی پتانسیل جرم خیزی نقاط از طریق تحلیل کیفیات محیط شهری می باشد. در این راستا، مدل تحلیلی 5 سطحی متشکل از سه مولفه اصلی کیفیت فضای شهری و 11 معیار و 36 زیر معیار ارائه گردیده است. در ادامه معیارها و زیر معیارهای مدل ارائه شده با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه ای فازی، مورد سنجش و اولویت بندی قرار گرفته و اهمیت نسبی هریک از این عوامل بر روی کیفیات محیطی موثر بر پتانسیل جرم خیزی مشخص گردیده است. سپس این مدل در مناطق 14 گاانه شهرداری اصفهان پیاده سازی شده و این مناطق در قالب 5 حوزه شهری براساس کیفیات محیطی موثر بر پتانسیل جرم خیزی و با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مورد تحلیل و رتبه بندی قرار گرفته اند. همچنین با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش استراتژی هایی جهت ارتقاء کیفیت فضای شهری در راستای کنترل جرایم شهری حوزه های 5 گانه شهر اصفهان ارائه گردیده است. در پایان، همسانی یافته های تحقیق حاصل از مقایسه نتایج تحلیل در قالب رتبه بندی حوزه ها، با آمار جرم رخ داده در حوزه ها، بیانگر کارایی و تعمیم پذیری مدل پیشنهادی می باشد.
تحلیل نقش گردشگری درتوسعه پایدار منطقه ای و رتبه بندی عوامل تأثیرگذار آن براساس مدل F,ANP)مطالعه موردی: شهرستان مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: گردشگری یک عامل مهم در استقرار منابع گوناگون و توسعه مناطق کمتر توسعه یافته به-شمار می رود. با بهره گیری حساب شده از توسعه گردشگری، می توان زمینه توسعه اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و محیط زیستی بسیاری از مناطق محروم را فراهم آورد. در این پژوهش، هدف این است که نخست نقش گردشگری در توسعه منطقه ای شهرستان مراغه بررسی گردد؛ سپس عوامل تأثیرگذار گردشگری در منطقه اولویت بندی شود. همچنین راهکارهایی برای توسعه پایدار گردشگری ارائه شود تا ضمن افزایش منافع حاصل از آن، بتوان تأثیرات منفی آن را به حداقل کاهش داد. روش: این پژوهش با توجّه به نوع هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان، متخصّصان (اساتید دانشگاهی رشته های مربوط)مسئولین سازمان ها و ادارات و مردم محلّی شهرستان مراغه، با جامعه آماری ۱۵۰۰۰ نفر و تعداد نمونه ۴۰۰ نفر است. روش گردآوری داده ها و اطّلاعات در این پژوهش، روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از تحلیل رگرسیون خطّی ساده، آزمون t و مدل F,ANP استفاده شده است. یافته ها/ نتایج: نتایج پژوهش حاکی از این است که ضریب تعیین بین متغیّر مستقل (توسعه گردشگری) متغیّر وابسته (توسعه اقتصادی) برابر ۱۳/۰ است. به عبارت دیگر، توسعه گردشگری ۱۳درصد تغییرات متغیّر وابسته را توجیه می کند. همچنین در بُعد اجتماعی و فرهنگی نیز توسعه گردشگری ۳۱ درصد تغییرات ایجادشده در متغیّر وابسته را پیش بینی (توجیه) و خطّی بودن رابطه بین دو متغیّر توسعه گردشگری و توسعه اجتماعی فرهنگی را تأیید کرده و نشان می دهد توسعه گردشگری همانند بُعد اقتصادی، در بهبود وضعیت اجتماعی و فرهنگی شهرستان نیز تأثیر داشته است. همچنین در بُعد زیست محیطی نیز گردشگری در محل تأثیر گذاشته است. نتایج رتبه بندی عوامل تأثیرگذار نیز براساس ترکیب تحلیل عاملی (FA) و تحلیل شبکه ای (ANP) به ترتیب عبارت اند از: افزایش کیفیت محیط زیست، گسترش امکانات بهداشتی و خدمات رفاهی، افزایش حساسیت به محیط، افزایش درآمد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از تحلیل آماری رگرسیون خطّی و آزمون t نشان داد بین توسعه گردشگری و توسعه اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی منطقه رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی و رتبه بندی مناطق شهری از نظر مشارکت شهروندان در تفکیک از مبدأ زباله با استفاده از برنامه ریزی چندمعیاره: مطالعه موردی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله راهکارهایی که در بازیافت مواد مدنظر می باشد، اجرای طرحهای تفکیک زباله از مبدأ توسط خانوارها می باشد که اساس این گونه طرحها، بر مشارکت خانوارها استوار می باشد. هدف اصلی این مطالعه بررسی و ارزیابی مناطق مختلف شهری از نظر مشارکت خانوارها در تفکیک از مبدأ زباله در شهر مشهد و رتبه بندی آنها می باشد. آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه از حدود 603 خانوار شهر مشهد در سال 1388 بدست آمد. نتایج رتبه بندی مناطق که با استفاده از برنامه ریزی چندمعیاره و تکنیک برنامه ریزی توافقی صورت گرفت نشان می دهد که از نظر میزان مشارکت، مناطق با درجه توسعه یافتگی متوسط در رتبه اول، محروم در رتبه دوم و برخوردار در رتبه سوم قرار دارند. در انتها، با توجه به نتایج بدست آمده، طرحها و راهکارهایی اجرایی در خصوص افزایش مشارکت خانوارها ارائه شد.
استفاده از مدل رگرسیون کاربری اراضی (LUR) برای پیش بینی آلاینده های NO2، CO و PM10 (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کیفیت هوای شهرهای بزرگ یکی از معضلات و چالش های اساسی کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه است. در این بین، پیدایش و شدت پدیدة آلودگی در شهرها از عوامل گوناگونی مانند منابع آلودگی، عوامل هواشناسی و واکنش های شیمیایی بین آلاینده ها تأثیر می پذیرد. برای مدل سازی تمرکز آلاینده ها در محیط های شهری مدل های متفاوتی وجود دارد که در دو گروه مدل های بر پایة متد پخش و مدل های رگرسیون کاربری اراضی (LUR) طبقه بندی می شود. هدف این تحقیق پیش بینی تمرکز آلاینده های NO2، PM10 و CO در تهران با استفاده از روش رگرسیون کاربری اراضی در سال 2010 است. در پژوهش حاضر از متغیرهای مستقلی مثل مساحت کاربری اراضی، طول شبکة معابر و متغیرهای هواشناسی برای پیش بینی و مدل سازی آلاینده های فوق استفاده، و نتایج چشمگیری ارائه شده است. نتایج پژوهش نشانگر دقت زیاد این مدل در پیش بینی سه آلایندة مورد نظر، به ویژه در فصول گرم است.
علل شکل گیری فضاهای بی دفاع شهری در پایانه غرب شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز به امنیت، همواره از بنیادی ترین نیازهای بشر بوده و حکومت ها در هر زمان به گونه ای سعی بر تأمین آن داشته اند، اما امروزه با قدم نهادن در عصر جدید و تحولات ناشی از آن، در تمامی زمینه ها، به خصوص فضاهای شهری با مشکلات ناامنی و فقدان فضاهای قابل دفاع مواجه هستیم. در این میان، پایانه های درون و برون شهری به عنوان یکی از مهمترین مکان های شهری به دلیل خدمت رسانی برای رفع یکی از مهمترین نیازهای مردم در شهرهای امروزی یعنی جابجایی با این مشکل روبرو هستند. به نظر می رسد که بی توجهی به اصول طراحی بر اساس فضاهای قابل دفاع و کارکرد شبانه روزی برخی فضاها و تبدیل شدن مکان ها به نامکان، جزء عوامل اصلی شکل گیری فضاهای بی دفاع در پایانه غرب هستند. در این پژوهش با روش تحقیق میدانی و تکنیک مشاهده و مصاحبه ناآشکار، به بررسی معیارهای تدوین شده و برگرفته از نظریه ها و... در سایت پایانه غرب پرداخته شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات ثبت شده با همپوشانی های متعدد پهنه های حاصل شده و ارزش گذاری آنها بر اساس طیف لیکرت در دو بازه زمانی، در نهایت به دو نقشه پهنه بندی سایت پایانه غرب بر اساس شدت خطر و ناامنی ناشی از رعایت نکردن معیارها دست یافتیم. یافته های پژوهش نشان می دهد، فضاهایی که براساس مشاهدات و مصاحبه ناآشکار و...، توسط مردم جزء ناامن ترین فضاها مطرح شدند، با پهنه های نهایی هم پوشانی دارند که این مسأله توجه نکردن به کارکرد شبانه روزی و تأثیر عوامل و معیارهای طراحی فضاهای قابل دفاع بر میزان ناامنی و ایجاد فضاهای بی دفاع را اثبات می کند. در نهایت راهکارهایی برای رفع فضاهای بی دفاع بر اساس اولویت پهنه ها ارائه شده است.