در این نوشتار تلاش شده است تا با روش تحقیق موضوعی در قرآن کریم، آیاتی که نشاندهنده مسائل پیش بینی نشده است، مشخص، و علل ابتلا به موضوع مورد اشاره آیه تبیین شود. در مجموع می توان مسائل پیش بینی نشده را در دو دسته مسائل مطلوب و مسائل نامطلوب قرار داد که برخورداری از رزق پیش بینی نشده در دسته مطلوب و دچار شدن به عذابهای الهی و سنت استدراج در دسته نامطلوب قرار می گیرد. توجه به این آموزه ها باعث می شود در اداره سازمان و هم چنین برنامه ریزی در سطح ملی، محور اصلی تنها به علل مادی منحصر نشود و به مسائل اعتقادی و ایمانی که بر زندگی مادی تأثیر مستقیمی دارد، توجه شود. لازمه این امر شناخت درست سنتهای الهی و تأثیر آنها بر زندگی دنیوی است؛ موضوعی که به نظر می رسد جای خالی آن در برنامه ریزی سازمانی احساس می شود.
سازمان ها بسیاری از صفات و ویژگی های خود را وام دار صفات و ویژگی های انسانی هستند؛ در این میان، انگاره سازمان تقوا محور، با بهره گیری از مبانی اعتقادی متفاوت از سازمان های روزمره کنونی، می تواند در جامعه نقش برجسته ای ایفا کند و جامعه انسانی را در دستیابی به اهداف اصیل خود یاری رساند. آن چیزی که وجه تمایز سازمان های تقوا محور از سازمان های دیگر است، نوع هستی شناسی و جهان بینی حاکم بر آنهاست. با توجه به ویژگی های تصویر شده سازمان های تقوا محور و پیامدهای مطلوب مادی و معنوی آن، به نظر می آید که می توان این انگاره را به عنوان سازمان های مطلوب در فرهنگ های توحیدی پذیرفت و با توجه به پست مدرنیسم حاکم بر فضای علمی، آن را به عنوان نظریه ای فرازمانی و فرامکانی ترویج داد؛ چراکه این پژوهش با اعتقاد بر این گزاره صورت گرفته است که بیان و ترویج انگاره سازمان تقوا محور، به توسعه معنویت و اخلاق در فضای بین سازمانی جامعه کمک می کند. بر این اساس، تلاش شده است تا در ابتدا با کاربست سطح تحلیل سازمان در جامعه انسانی، کژکارکردهای سازمان بیان شود و سپس با بهره گیری از تفکر سازمانی، ضمن تبیین مفروضات بنیادین سازمان های متمایل به تقوامحوری با تکنیک دلفی فازی و روش توصیفی−تحلیلی از نوع تحلیل محتوا، کارکردها و ویژگی های منحصر به فرد آنها در قالب مدل آسیب شناسی سه شاخگی در سه شاخه محتوایی، ساختاری و زمینه ای نیز مورد توجه قرار گیرد.