فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۲٬۳۰۲ مورد.
برآورد شوری خاک با استفاده از داده های سنجش از دورچند طیفی در اراضی کشاورزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شور شدن خاک به عنوان یکی از عوامل اصلی تخریب اراضی در مناطق خشک و نیمه خشک و یکی از عوامل بسیار مهم محدود کننده تولید فرآورده های کشاورزی اهمیت فراوان دارد. بنابراین در مدیریت طرح ها و پروژه های کشاورزی، محیط زیستی و همچنین اطمینان از وجود امنیت غذائی، ارزیابی و شناسایی شوری خاک ضروری به نظر می رسد. تهیه نقشه شوری خاک یکی از گام های اولیه در جهت شناسائی این اراضی خواهد بود که با توسعه فن آوری سنجش از دور استفاده از تصاویر ماهواره ای (داده های ماهواره ای) روشی بروز و کارآمد می باشد. در این پروژه، به منظور شناسایی و ارزیابی شوری خاک، تعداد 65 نمونه در استان سمنان، بخش مرکزی سمنان، از افق شناسائی سطحی خاک (میانگین 0-15 سانتی متر) برداشت و به آزمایشگاه ارسال شد. سپس برای بررسی ارتباط بین هدایت الکتریکی و بازتاب های طیفی ماهواره، از تلفیق تصاویر ماهواره ای لندست ETM+ در تاریخ 14 اکتبر 2008 و مدل های آماری استفاده شد و به کمک پاره ای از شاخصهای طیفی مانند شوری، پوشش گیاهی انتقال طیفی و مولفه های اصلی، اقدام به شناسائی و ارزیابی شوری شد. نتایج نشان داد که بین EC خاک با تصاویر ماهواره ای و چند شاخص مشتق شده از تصاویر، رابطه معنا داری وجود دارد. در بین این شاخص ها، باند 7 ماهواره لندست ETM+ بیشترین همبستگی را (75%) با هدایت الکتریکی خاک مشاهده ای داشته و می تواند در پیش بینی و برآورد آن استفاده شود. سپس روش های رگرسیونی مختلف برای برآورد شوری استفاده شد. پس از ارزیابی دقت روابطه آماری ارائه شده با استفاده از 15 نقطه آزمون، روش گام به گام (Stepwise) با ضریب تبیین 60% برای منطقه مورد مطالعه انتخاب گردید، که میزان آماره های RMSE و MBE برای این رابطه به ترتیب2.833 و -.808 می باشد.
استفاده از روش ویکور برای سنجش تناسب اراضی برای کشت زعفران در محیط ساج (مطالعه موردی شهرستان ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم، توپوگرافی و کاربری اراضی از مهم ترین مؤلفه های محیطی هستند که استعداد و قابلیت تولید محصول زراعی در یک منطقه به آن ها وابسته است. در این تحقیق با استفاده از داده های اقلیمی از قبیل دما، بارش، تعداد روزهای یخبندان و ساعات آفتابی و رطوبت نسبی مربوط به مراحل فنولوژیکی رشد زعفران و داده های منابع زمینی از قبیل لایه های توپوگرافی و کاربری اراضی که با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 8 مربوط به تاریخ 28/2/1392 در شهرستان ملایر تهیه شده، برای ارزیابی تناسب اراضی مستعد کشت زعفران در سطح شهرستان ملایر استفاده شده است. مطالعه و بررسی هر یک از آن ها در رابطه با نیازهای اقلیمی و اکولوژی زعفران صورت گرفته است. با تعمیم داده ها به سطح، و پردازش آنها با استفاده از فن آوری GIS لایه های اطلاعاتی مربوط به هر یک از آن ها تهیه شد. به منظور اولویت بندی و ارزیابی معیارها و لایه های اطلاعاتی در رابطه با هم و تعیین وزن آن ها از روش تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM)، مبتنی بر روشvikor استفاده شد. سپس با وزن دهی به لایه های تهیه شده بر اساس معیارها و مدل مورد نظر، همپوشانی و تحلیل فضایی لایه ها در محیط GIS صورت گرفت و لایه نهایی ارزیابی تناسب اراضی برای کشت زعفران تهیه شد. در این تحقیق مقدار 23/10درصد از مساحت کل شهرستان را مناطقی که دارای تناسب اراضی مناسب هستند در بر می گیرد، 25/40 درصد از کل مساحت را مناطقی با تناسب متوسط برای کشت زعفران پوشش می دهد. و مابقی شهرستان را که سهم بیش تری هم دارد و 52/45 درصد از شهرستان را پوشش می دهد اراضی با تناسب ضعیف هستند. با توجه با این تحقیق روشvikor م ی تواند عملکرد مناسبی در انتخاب ارزش های تناسب برای هر کدام از طبقات داشته باشد.
تلفیق شبکة عصبی RBFLN و فن چندشاخصة ORESTE برای شناسایی مکان بهینة استقرار مراکز مالی و تجاری در فضای شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراکز مالی و تجاری از مهم ترین مراکز فعالیت های فضای شهری محسوب می شوند و توجه به موقعیت و مکان استقرار آن ها، از مهم ترین عوامل سودآوری و موفقیت این مراکز است. در این مطالعه، برای شناسایی مکان بهینة استقرار مراکز مالی و تجاری، سامانه شبکة عصبی RBFLN، که شکل تغییریافته ای از شبکة عصبی بر پایة تابع شعاعی (RBFNN) است، در تلفیق با فن چندشاخصة ORESTE به کار گرفته شد. داده های دو و چند کلاسة پارامترهای اقتصادی و تجاری، آموزشی و فرهنگی، بهداشتی و درمانی، رفاهی و تفریحی، اداری، جمعیتی، حمل و نقل و ترافیکی بر اساس شعاع تأثیرگذاری، به عنوان بردارهای چندبعدی وارد شبکة عصبی شدند. به منظور یادگیری شبکه، 69 شعبة نمونه در شهر تهران و 34 نقطه غیربهینه به کار گرفته شد. نتایج تحقیق شبکة RBFLN دوکلاسه با دفعات تکرار 800 بار را با کمترین میزان خطای آموزش و طبقه بندی، به عنوان مناسب ترین کلاس برای شناسایی مناطق بهینة (غربالگری) استقرار مراکز مالی و تجاری نشان می دهد. نتایج این غربالگری مناطق بهینة پیشنهادی اولیه را تشکیل می دهند که در ادامه، با فن رتبه بندی چندشاخصة ORESTE با معیارهای کیفی حاصل از مشاهدات میدانی اولویت بندی شدند. این فرایند در شهر تهران و بر روی هر 22 منطقة این شهر اجرا شد.
کاربرد مدل فازی در ارزیابی و پهنه بندی تناسب زمین برای توسعه فیزیکی شهر کرمان بر پایه فاکتورهای طبیعی
حوزههای تخصصی:
تمایل به شهر نشینی و افزایش سریع جمعیت شهرها، منجر به توسعه فیزیکی و کالبدی شهرها گردیده است. از آنجا که پدیده های طبیعی، اثر بسزایی در توسعه فیزیکی شهر دارند، مطالعه دینامیسم محیط طبیعی و خصوصیات زمین می تواند از خسارات جبران ناپذیری که در نتیجه توسعه فیزیکی بی برنامه شهر به وجود می آید، جلوگیری کند. در این پژوهش سعی شده، با شناسایی و ارزیابی عوامل اثرگذار، جهات بهینه و راهبردی آینده توسعه فیزیکی شهر کرمان مشخص شود. بدین منظور از معیارهای شیب، ارتفاع، کاربری زمین، خطر زمین لرزه، خاک، فاصله از جاده، فاصله از رود، فاصله از شهر، فاصله از روستا و لایه های اقلیمی دما و بارش استفاده شده است. هر کدام از معیارها با توجه به توابع فازی و سپس عملگر های ضرب، جمع و مقادیر مختلف گامای فازی (۰/۵ ، ۰/۷، ۰/۹) روی آن ها اجرا شده است. در نهایت جهت انتخاب گامای بهینه فازی، با توجه به بازدید میدانی و شناخت منطقه و با به کارگیری تصاویر ماهواره ای مشخص شد که گامای ۰/۹ ، مناسب ترین همخوانی را دارد. نقشه نهایی به پنج کلاس، تناسب بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیار کم طبقه بندی گردید و نتایج نشان داد که سطوح با تناسب بسیار زیاد در شمال شرقی شهر کرمان، بهترین ناحیه و بخش های دیگری در جنوب،غرب و شمال غرب، نواحی مناسب دیگری را برای توسعه شهری تشکیل می دهند.
پایش خشکسالی در استان اردبیل با استفاده از شاخص فازی SEPI توسعه یافته بر اساس منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی به عنوان یک پدیده اقلیمی با کمبود رطوبت و بارندگی نسبت به شرایط نرمال تعریف می شود. این پدیده به شدت بر همه جوانب فعالیت های بشری تأثیر می گذارد. در حالی که مطالعات انجام شده در رابطه با این پدیده بر اساس روش های مناسب بسیار کم می باشد. در مقاله حاضر سعی شده است با استفاده از قابلیت های سامانه نرم افزاری MATLAB و شاخص تلفیقی SEPI در دو مقیاس زمانی 6 و 12 ماهه، به بررسی وضعیت خشکسالی در استان اردبیل پرداخته شود. برای این کار از داده های اقلیمی ایستگاه های سینوپیتیک شهرستان اردبیل، پارس آباد و خلخال در استان اردبیل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد شاخص SEPI ویژگی دو شاخص SPI و SEIرا به خوبی در خود منعکس می کند و همچنین دما را که به عنوان یکی از پارامترهای مؤثر در تغییر شدت خشکسالی است، در بررسی شرایط خشکسالی وارد می کند؛ بنابراین بررسی خشکسالی با شاخص SEPI بهتر از شاخص SPI می باشد. بررسی ها در رابطه با خشکسالی بر اساس شاخص SEPI نشان می دهد که روند خشکسالی در استان اردبیل رو به افزایش است. دما هم با شدت بیشتر روند افزایشی دارد. طولانی ترین تداوم زمانی خشکسالی در استان، در ایستگاه پارس آباد در مقیاس زمانی 12 ماهه از ماه ژوئن سال 1998 تا ماه نوامبر سال 1999 به مدت 18 ماه اتفاق افتاده است. بیشترین درصد وقوع خشکسالی در ایستگاه پارس آباد و کمترین آن در ایستگاه خلخال مشاهده می شود.
واکاوی نقش دمای رویه زمین در پراکنش پوشش برف در ایران به کمک داده های ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش کنونی، بررسی نقش دمای رویه زمین در پراکنش روزهای برف پوشان در ایران است. در گام نخست داده های دمای رویه زمین سنجنده مودیس ماهواره ترا از تارنمای ناسا برای بازه زمانی 1393-1382 در تفکیک مکانی 1×1 کیلومتری دریافت شد. برای بررسی پوشش برف کشور نیز از داده های سنجنده مودیس ترا و مودیس آکوا برای بازه زمانی 1393-1382 در تفکیک مکانی 500 × 500 بهره گرفته شد. پس از آماده سازی داده ها در محیط نر م افزار مت لب، به کمک مدل رقومی ارتفاع (Dem) ایران برای هر یک از گروه های ارتفاعی در گام های ارتفاعی یک متری میانگین سالانه دما محاسبه شد. یافته های این پژوهش نشان داد، مناطقی که میانگین سالانه دمای رویه آن ها کمتر از 30 درجه سلسیوس است، برای نشست پوشش برف به طور نسبی مهیا هستند و از ارتفاع 1700 به بالا دمای رویه زمین در ایران به کمتر از 30 درجه سلسیوس می رسد. واکاوی پیوند میان شمار روزهای برف پوشان با میانگین دمای رویه زمین آشکار ساخت، دمای رویه زمین در مناطقی از ایران که به طور میانگین هیچ گونه پوشش برفی ندارد، 37 درجه سلسیوس است و بیشترین شمار روزهای برف پوشان در کشور در مناطقی است که میانگین سالانه دمای رویه آن ها صفر درجه سلسیوس است.
مکان یابی پناهگاه در شهر سمنان با بهره گیری ابزار تحلیلی GIS و فرایند تحلیل سلسله مراتبیAHP با رویکرد مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در امر تصمیم گیری در مساله مکان یابی استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه همراه با سیستم اطلاعات مکانی نتایج کاراتری ارائه می دهد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه یک رویکرد جدید در مکان یابی پناهگاه و کمک به تصمیم گیران و متولیان امور شهری و پدافند غیرعامل درهنگام بروز احتمالی خطر و بحران در اولویت بندی مکان های مناسب و انتخاب مکان بهینه برای احداث پناهگاه چند منظوره در سطح شهر سمنان انجام شد. از روش تاپسیس برای تعیین وزن معیارهای تصمیم و اولویت بندی نواحی شهری و سیستم اطلاعات جغرافیایی در شناسایی مکان های مناسب و از فرایند تحلیل سلسله مراتبی در اولویت بندی مکان ها و انتخاب مکان بهینه استفاده شد. پژوهش به روش توصیفی –تحلیلی که از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نوع روش پیمایشی بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه مقایسات زوجی و همچنین پرسشنامه محقق ساخته تاپسیس بود که در اختیار پنج نفر از خبرگان قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر دو بُعد مکانی و مدیریتی در مساله مکان یابی پناهگاه چند منظوره مورد توجه قرار گرفته است.
اولویّت بخشی به ایمن سازی بافت فرسوده ی کلان شهر کرج با استفاده از مدل ارزیابی چندمعیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری شهری، در گرو دگرگونی و تغییر تدریجی حیات شهر در ابعاد گوناگون و به سوی سازگاری با نیازهای زمانی مکانی است و تحقّق نیافتن این سازگاری، کم کم سبب فرسودگی بافت شهرها می شود. کرج به مانند کلان شهری جوان که از عمر جدید آن (به عنوان هسته ی مکمّل در مجموعه ی شهری تهران) کمتر از نیم قرن می گذرد، ازجمله شهرهایی است که با توجّه به ناسازگاری زمانی بافت آن (معاصرسازی) با مشکل وجود 551 هکتار بافت فرسوده ی شهری روبه روست و بر این اساس، ضرورت ایمن سازی بافت های مسئله دار این شهر در ابعاد مختلف اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی گریز ناپذیر است. با توجّه به پیچیده و چند بُعدی بودن موجودیت بافت های فرسوده ی شهری، مدل ارزیابی چند معیاری AHP با ماهیتی کمّی کیفی و توانایی بهره گیری از برنامه ریزی مشارکتی و ترکیب با سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (ساج) به عنوان مدل کارآمدی برای ارزیابی و اولویّت بخشی به ایمن سازی بافت فرسوده ی کلان شهر کرج انتخاب و شاخص های مورد بررسی (اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی) در چهارچوب درختچه ی سلسله مراتبی به هشت زیر شاخص تبدیل و به صورت دودویی (تطبیقی) در پهنه های چهارگانه ی منتخب کلان شهر کرج (کرج کهن، حصارک، مهرشهر و فردیس) ارزیابی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند که ابعاد اجتماعی مؤثّر در ایمنی بافت های فرسوده ی شهر کرج با ضریب بالای 55/0 % بیشترین اثربخشی را در ناامنی زندگی در بافت های فرسوده این شهر داشته است و در این میان پهنه ی حصارک و کرج کهن با بیشترین اثرپذیری از ابعاد اجتماعی و کالبدی ناامنی، در اولویّت ایمن سازی قرار گرفته اند و پهنه ی فردیس به عنوان جامعه ی ایمن شهر کرج انتخاب شد.
تحلیل و مدل سازی شاخص های کارآمدی بازار زمین در پایداری شهری مورد شناسی: منطقه 12 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سطح یک شهر قیمت زمین از یک منطقه به منطقه دیگر، بر مبنای ویژگی کالبدی و اجتماعی -اقتصادی متفاوت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل توزیع فضایی قیمت زمین و شاخص های کارآمدی بازار زمین بر پایداری شهری می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری ساکنان محلات منطقه 12 شهر تهران می باشد که حجم نمونه با استفاده از مدل کوکران، 362 خانوار انتخاب شده اند. جهت نمایش توزیع فضایی قیمت زمین و شاخص های کارآمدی بازار زمین از نرم افزار ArcGis و در ارزیابی پایداری محلات از مدل های تحلیل عاملی و موریس و درنهایت برای آزمون های آماری جهت بررسی همبستگی بین متغیرهای تحقیق از نرم افزار Spss استفاده شده است. تکنیک تحلیل عاملی نشان می دهد که در عامل کالبدی-عملکردی، محله ایران به عنوان پایدارترین محله و محله شهید هرندی ناپایدارترین محله می باشد. از نظر عامل اجتماعی، محله دروازه شمیران از نظر پایداری رتبه اول و محله بهارستان ناپایدارترین محله محسوب می شود. از نظر اقتصادی محله بازار، پایدارترین و محله آبشار ناپایداریرن می باشد. در بررسی مجدد، ضریب موریس میزان توسعه یافتگی محلات را در وضعیت متوسط و پایین تائید می کند. بررسی از طریق همبستگی پیرسون نشان می دهد که رابطه معناداری در سطح 99 % بین شاخص های کارآمدی بازار زمین و پایداری محلات وجود دارد؛ بازار زمین نقش مهمی در موفقیت برنامه های شهری ایفا می کند و این طبیعتاً زمینه رشد و شکوفایی اقتصاد شهری را به عنوان موتور محرکه شهر و منطقه در برخواهد داشت. سیاست مطلوب شهری در واقع باید مکانیسم پایداری را برای تأمین هزینه ها، ایجاد زیرساخت ها، توسعه کاربری های عمومی، تأمین زمین برای فعالیت های تولیدی و مسکن خانوارهای کم درآمد و درنهایت چهارچوبی برای پایداری شهری در برداشته باشد، در این فرایند کلید اساسی دستیابی به این مهم، بازار کارآمد زمین است.
پایش محدوده های مجاز بهره برداری معادن پناهگاه حیات وحش موته بر اساس نقشه ی کاربری اراضی حاصل از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای درک بهتر پویایی چشم انداز در طول زمان و در راستای برنامه ریزی و مدیریت سرزمین و نیل به اهداف حفاظتی، بررسی تغییرات الگوهای مکانی کاربری ها و پوشش اراضی بسیار ضروری است. تعیین چگونگی تغییرات پوشش و کاربری اراضی در منطقه می تواند به مدیران این قبیل مناطق، در اجرای یک مدیریت شایسته، کمک کند. ازجمله تداخلات رایج در مناطق تحت حفاظت، وجود کاربری معدن است که در طیّ مراحل مختلف توسعه تغییراتی را بر سیمای طبیعی منطقه می گذراند. فعالیّت کلیه ی معادن، توسط سازمان صنایع و معادن و با گذاشتن محدوده های مجاز بهره برداری محدود می گردد، اما همواره نظارتی دقیق و پیوسته بر عملکرد معادن لازم است تا بهره برداری ها در مناطق مجاز محدود گردد.این پایش به خصوص هنگامی که معدن مورد بهره برداری در داخل مناطق تحت حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست باشد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه هدف پایش محدوده های مجاز معادن در منطقه بوده و از نقشه ی کاربری زمین به عنوان پایه ای برای مقایسه استفاده گردید. برای تهیه ی نقشه ی کاربری اراضی از تصویر ماهواره ایLISSIII سال 1385استفاده شد و پس از تصحیح هندسی و توپوگرافی روی تصویر با استفاده از روش طبقه بندی ترکیبی، نقشه ی کاربری اراضی با دقت کلی87 درصد تهیه گردید. محدوده ی مجاز معادن با استفاده از اسناد موجود در اداره ی کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان و سازمان صنایع و معادن و پس از تبدیل مختصات به سیستم متریک، وارد نرم افزار GIS گردیده و به صورت یک لایه ی اطلاعاتی چندضلعی رقومی گردید. انطباق نقشه های محدوده ی مجاز معادن و نقشه کاربری اراضی نشان می دهد که در برخی معادن فعالیّت های معدنکاری به خارج از محدوده ی مجاز کشیده شده و نیاز به پیگیری و برخورد جدی تر سازمان های مدیریتی به خصوص سازمان حفاظت محیط زیست و در مسیر صحیح قرار گرفتن بهره برداری های جدید در محدوده های مجاز دارد.
سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) و نقش آن در توسعه شهرستان نهاوند
حوزههای تخصصی:
برآورد ارزش تفریحی پارک های بزرگ شهر مشهد با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط و مدل لاجیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه برآورد ارزش تفریحی پارک ها و فضاهای سبز، نقش و کارکرد ویژه ای در زندگی بشر و روند توسعة پایدار نسل ها دارد و بر این اساس مدیران محیط زیست و پارک ها برای تصمیم گیری در زمینة برنامه ریزی طرح های توسعه ای به آن- به عنوان ابزار مدیریتی مؤثر- توجه ویژه ای می کنند. برآورد ارزش تفریحی پارک ها امری ضروری است که بی توجهی به آن در درازمدت خسارت های غیرقابل جبرانی بر منابع انسانی وارد می سازد. براین اساس و با توجه به اینکه تقاضای روزافزون برای پارک ها ناشی از ارزشی است که مردم از طریق بازدید و استفاده از این فضاها به دست می آورند، در این پژوهش به برآورد ارزش تفریحی پارک های بزرگ شهر مشهد پرداخته شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفی– تحلیلی است که به منظور دستیابی به هدف تحقیق میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان (WTP) پارک های مزبور ابتدا با استفاده از پرسشنامة دوگانه- دوبعدی و روش ارزشگذاری مشروط (CVM) تعیین شد. سپس با استفاده از مدل لاجیت و روش حداکثر درستنمایی، پارامترهای مؤثر در ارزش تفریحی پارک های مورد مطالعه تعیین و ارزش تفریحی آن ها برآورد شد. نتایج نشان داد میزان تمایل به پرداخت افراد به منظور استفادة تفریحی از پارک های بزرگ شهر مشهد با متغیرهای کیفیت امکانات و خدمات موجود در پارک ها، سطح تحصیلات و میزان درآمد پاسخگویان رابطة مثبت و با متغیرهای میزان مبلغ پیشنهادی و تعداد افراد خانوادة بازدیدکنندگان رابطة منفی دارد. همچنین، میزان ارزش های برآوردشده گویای آگاهی بالای مردم از ارزش و اهمیت محیط های طبیعی و تفریحی به ویژه پارک های شهری است.
استفاده از مدل تبرید تدریجی عصبی (NDE) در تخمین بار معلق رسوبی و مقایسه ی آن با مدل ANFIS و RBF مطالعه موردی: رودخانه گیوی چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، مدل تبرید تدریجی عصبی (NDE)با بهره گیری از ترکیب های ورودی مختلف برای تخمین بار معلق رسوبی روزانه به کار گرفته شد. به این منظور در اولین بخش از تحقیق، مدل NDEبا استفاده از داده های دبی روزانه و بار معلق رسوبی روزهای پیشین تعلیم داده شده و برای تخمین بار معلق رسوبی رودخانه گیوی چای مورد استفاده قرار گرفت. در دومین بخش از تحقیق، مدل NDE با استفاده از پارامترهای ضریب تبیین (R2) و خطای مجذور میانگین مربعات (RMSE )با مدل های سیستم استنتاجی فازی عصبی (ANFIS)و تابع پایه شعاعی (RBF) مقایسه گردید. نتایج نشان داد که مدل NDE با برخورداری از مقادیر ضریب تبیین (R2) معادل9586/0 و RMSE معادل 160 میلی گرم در لیتر در مقایسه با سایر مدل ها از قابلیت بهتری در تخمین بار معلق رسوبی برخوردار است. در تخمین حداکثر بار معلق رسوبی نیز مدل NDE، با برخورداری از مقادیر خطای نسبی (RE) معادل 47- درصد به نتایج بهتری دست یافته است.
بررسی و امکان سنجی کار آیی شاخص های گیاهی و حرارتی ماهواره لندست در تحلیل خشکسالی کﺸﺎورزی (مطالعه موردی: شهرستان ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صادرات کشمش ایران سهم مهمی از درآمد های ارزی کشور در کشاورزی را در اختیار داشته و باغات ملایر از با ارزش ترین اراضی تولید انگور بیدانه سفید در صنعت کشمش کشور هستند که در سال های اخیر در اثر تغییر اقلیم دچار تنش هایی در مدیریت منابع آب شده اند. شناخت وضعیت هیدرولوژی و پایش خشکسالی ها از ابزارهای مهم این مدیریت در بحران آب خاورمیانه محسوب می شود. امروزه شاخص های ماهواره ای ﺑﺮای ﭘﺎیﺶ ﺧﺸکﺴﺎﻟی های کشاورزی به ویژه بر روی دامنه ها ی فاقد آمار هواشناسی و در محدوده های وﺳیﻊ ﺑﺴیﺎر کﺎرآﻣﺪ هستند. از ﻣی ﺎن شاخص های ماهواره ای، شاخص هایی کﻪ ﺑﻪ اﺳﺘﺨﺮاج اﻃﻼﻋﺎت از وﺿﻌیﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﮔیﺎﻫی می پردازند، اﻫﻤی ﺖ ﺑیﺸ ﺘﺮی دارﻧ ﺪ زی ﺮا ﭘﻮﺷﺶ ﮔیﺎﻫی ارﺗﺒﺎط ﻧﺰدیکی ﺑﺎ ﺷﺮایﻂ رﻃﻮﺑﺘی و دمای ﺧﺎک دارد و بررسی وﺿﻌیﺖ آن، روشی سودمند و اکولوژیک در ﭘﺎیﺶ هیدرولوژی ناهنجاری های دما و رطوبت می باشد. در این تحقیق ﺑﺎ استخراج دو ﻋﺎﻣﻞ دﻣﺎ و ﭘﻮﺷﺶ ﮔیﺎﻫی از ﺗﺼﺎویﺮ ﻣﺎﻫﻮاره لندست در ماه اردیبهشتﺳ ﺎل های 2007، 2009 و 2013 (خشکترین سال های کشور)، وضعیت خشکسالی باغات انگور ملایر مورد بررسی قرار گرفت. شاخص های خشکسالی پوشش گیاهی، شاخص شرایط پوشش گیاهی، شاخص تأمین آب پوشش گیاهی و ﺷﺎﺧﺺ ﺗﻔﺎﺿﻞ ﻧﺮﻣﺎل ﺷﺪه ﭘﻮﺷﺶ ﮔیﺎﻫی از ﺗﺼﺎویﺮ ماهواره ای اﺳﺘﺨﺮاج و ﭘﺎیﺶ ﺧﺸکﺴﺎﻟی کﺸﺎورزی اﻧﺠﺎم و مقایسه شد. نتایج نشان داد شد که از بین این چهار شاخص مورد بررسی، شاخص های ﺷﺎﺧﺺ ﺗﻔﺎﺿﻞ ﻧﺮﻣﺎل ﺷﺪه ﭘﻮﺷﺶ ﮔیﺎﻫی و شاخص تأمین آب پوشش گیاهی دارای دقت بیشتری در آشکارسازی شرایط خشکسالی در منطقه هستند.
تله ژئواینفورماتیک و سامانه اطلاعات جغرافیایی در راه اندازی سامانه های مدیریت بحران
حوزههای تخصصی:
آشکارسازی تغییرات بارش های حدی و نسبت دهی به تغییر اقلیم با استفاده از روش استاندارد انگشت نگاشت بهینه (مطالعه موردی : جنوب غرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق ، تعیین سهم اثرات محرّکهای مختلف تغییر اقلیم بر تغییرات بارش های حدّی جنوب غرب ایران می باشد. محدوده مورد مطالعه شامل حوضه های آبریز مهمی چون حوضه های کارون بزرگ ، زهره و جراحی و کرخه می باشد. شاخص های حداکثر بارش سالانه و حداکثر مجموع بارش پنج روزه در سال ،طی دوره آماری 2005-1951 با استفاده از پایگاه داده های بارش روزانه افرودیت(APHRODITE) به عنوان مشاهدات و شبیه سازی های مدل NorESM1-M ، تهیه و بررسی شدند . با استفاده از رویکرد بزرگ مقیاس نمایی و با استفاده از روش نزدیکترین همسایگی ، میانگین سلول منطقه ی مورد مطالعه بین طول جغرافیایی 48 تا 52 درجه ی شرقی و عرض جغرافیایی 30 تا 33 شمالی محاسبه گردید . سهم محرک های خارجی پدیده تغییر اقلیم شامل اثرات ترکیبی انسانی و طبیعی (ALL) ، اثرات جداگانه طبیعی (NAT) و اثرات جداگانه گازهای گلخانه ای (GHG) بر تغییرات بارش های حدی منطقه با استفاده از روش انگشت نگاشت بهینه آشکارسازی و نسبت دهی برای اولین بار در ایران در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت . نتایج به دست آمده نشان می دهند که سهم سیگنال (ALL) در تغییرات بارش های حدی جنوب غرب ایران طی دوره آماری 2005-1951 قابل آشکارسازی و نسبت دهی هستند . اما هیچ گونه آشکارسازی برای اثرات جداگانه طبیعی (NAT) و اثرا جداگانه گازهای گلخانه ای (GHG) تایید نگردید. درصد تغییرات روند قابل نسبت دهی به اثرات ترکیبی انسانی و طبیعی برای Rx1day و Rx5day به ترتیب 64/1 درصد ( 18/0 تا 1/3) و 5/2 درصد(1 تا 4 درصد) برآورد گردید.
امکان سنجی وتعیین اولویت مسیرهای انتقال آب ازکارون به دشت ایذه به روش تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدودیت منابع آبی در برخی نقاط وعدم توازن ریزش های جوی ازنظر زمانی و مکانی ازیک طرف و افزایش مصرف آب از طرف دیگر سبب شده است که بسیاری از مناطق کشور با مشکل کم آبی مواجه باشند. از گذشته تابه حال همواره یکی از راه های تأمین آب ، انتقال آب از حوضه های پرآب تر به مناطقی است که با مشکل کم آبی مواجه هستند. حوضه کارون با بیش از 100زیر حوضه یکی از حوضه های تأمین آب مناطق خشک مجاور خود است . طبق تقسیمات کشوری3 زیر حوضه از کارون در شهرستان ایذه قرار دارد.اما بااین وجود دشت ایذه بافاصله کمتر از 30کیلومتر از رودخانه کارون با مشکل کم آبی درزمینه کشاورزی و مصارف شهری مواجه است. در این مقاله سعی شده تا با بررسی پتانسیل های کشاورزی وطبیعی شهرستان ایذه همچنین بررسی محدودیت های آبی دشت ایذه ، شرایط انتقال آب از رودخانه کارون در بخش جاری در حوضه ده شیخ به حوضه ایذه بررسی و با استفاده از نرم افزارهای جغرافیایی ، نقشه های توپوگرافی ورقومی ، ارتفاعی اطلاعات مورد نیاز جمع آوری وسپس به روش تاپسیس مسیرهای ممکن برای انتقال آب بر اساس شرایط توپوگرافی ،شیب منطقه ،ارتفاع و فاصله نقاط برداشت آب از دشت ایذه ،طول تونل های احتمالی در مسیر خط لوله و همچنین دسترسی به جاده اولویت گذاری شده و درنهایت مناسب ترین مسیر انتقال آب تعیین گردید که در بررسی های انجام شده درنهایت از چهار مسیر منتخب که موردبررسی قرار گرفت ، مسیر شماره 2 واقع در حوضه ده شیخ در شمال دشت ایذه که از موقعیت جغرافیایی""13 '48 °49 طول جغرافیایی و""31 '08 °32عرض جغرافیایی شروع و نهایتاً در نقطه طول جغرافیایی ""21 '47 °49 و عرض جغرافیایی ""45 '58 °31 به پایان می رسد ازنظر اولویت های تعریف شده در مدل تاپسیس برای این تحقیق ، مناسب ترین مسیر برای انتقال آب ازرود کارون به دشت ایذه است .
پیش بینی دماهای ماهانه ایستگاه های منتخب استان اصفهان با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی دما یکی از مهمترین پیش بینی های هواشناسی است. امروزه بخشهای کشاورزی و صنعت وابستگی زیادی به شرایط دمایی(آب و هوا)دارند. دما نیز در کنار بارش یکی از فراسنج های بسیار مهم آب و هوایی است و از عوامل اصلی در پهنه بندی و طبقه بندی آب و هوایی به حساب می آید. هدف از انجام این تحقیق پیش بینی میانگین دمای ماهانه ایستگاه های منتخب استان اصفهان میباشد که پس از تعیین موقعیت و بررسی دوره آماری موجود سه ایستگاه همدید ازن سنجی اصفهان، شرق اصفهان و کاشان انتخاب شدند. برای بررسی و پیش بینی دمای ماهانه از مدل شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. شبکه های عصبی مصنوعی توانایی زیادی در شبیه سازی و پیش بینی عناصر جوی وآب و هوایی دارند. شبکه عصبی مصنوعی یکی از قدرتمندترین مدلهایی است که قادر به دریافت و نمایش پیچیده روابط ورودی و خروجی داده ها می باشد. یکی از پرکاربردترین مدلهای شبکه عصبی مدل پرسپترون چند لایه(MLP) میباشد. برای تعیین بهترین ورودی های شبکه پس از سعی و خطای بسیار در نهایت ساختاری با استفاده از میانگین دمای 7 ماه قبل برای پیش بینی دمای ماه بعدی انتخاب گردید. بدین ترتیب دمای ماهانه برای 24 ماه آینده پیش بینی شد که در این حالت بهترین همبستگی را بین داده ها نشان داد .بدین منظور از نرم افزار مت لب 2013 استفاده شده و برنامه نویسی در این محیط صورت گرفت. در تمام ساختار های شبکه از یک لایه پنهان متشکل از 30 نرون استفاده شد. تمامی ایستگاه ها با یک لایه پنهان به جواب رسیدند و نیازی به افزایش تعداد لایه های پنهان تشخیص داده نشد. برای آموزش شبکه از الگوریتم مارکوارت –لونبرگ استفاده شد و تمامی شبکه ها با تابع محرک تانژانت هیپربولیک به جواب مطلوب رسیدند.در نتیجه میتوان گفت استفاده از این مدل در پیش بینی دمای ماهانه موفقیت آمیز بود.