فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۲٬۲۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
منطقه مورد مطالعه در نیمه شمال شرق نیریز در استان فارس واقع شده است. ازنظر زمین شناسی ساختاری، منطقه مورد مطالعه در زون سنندج سیرجان و با روند عمومی شمال غرب جنوب شرق قرار دارد. واحدهای زمین شناسی را واحدهای آهکی، سریسیت کلریت شیست و آمفیبولیتی تشکیل می دهند. در این پژوهش، از تصاویر سنجنده استر (ASTER) و داده های مغناطیس سنجی زمینی، به منظور پتانسیل یابی و شناسایی نواحی امیدبخش دگرسانی و تحلیلی بر سیستم حاکم کانی زایی آهن دار در منطقه مورد مطالعه، استفاده شده است. علاوه براین، روش های ترکیب رنگی کاذب، نسبت گیری باندی و تحلیل مؤلفه اصلی روی داده های استر به کار رفت و مناطق دارای کانی زایی آهن دار و دگرسانی های هیدروکسیدهای آهن مشخص شدند. با استفاده از پردازش های کمّی و کیفی داده های مغناطیس سنجی زمینی، نقشه های باقی مانده مغناطیسی، نقشه برگردان به قطب، ادامه فراسو، مشتق قائم مرتبه اول، زاویه کجی (نقشه تیلت)، سیگنال تحلیلی در منطقه مورد مطالعه تهیه شد. در نهایت و پس از تمامی پردازش های دورسنجی و مغناطیس سنجی زمینی، چهار آنومالی کانی زایی آهن دار امیدبخش در این منطقه شناسایی شد. برای اعتبارسنجی این نتایج، حدود 52 نمونه از منطقه برداشت شد و نمونه ها به روش XRD تجزیه شدند. پنج گمانه حفاری، تا عمق حدود 140متری از سطح زمین، انجام شد که با نتایج حاصل از پردازش های صورت گرفته مطابقت و هم خوانی کامل دارند. به همین دلیل، استفاده از روش های یاد شده برای دسترسی به نتایج مناسب تر، به منظور انطباق نتایج داده ها با هم، ضروری به نظر می رسد.
کاربست مدل مکانی سایت های اداری با استفاده از GISبا مدل تلفیقی تصمیم گیری چند شاخصه AHP - PROMETHEE مطالعه موردی: سایت اداری شهرستان باخرز (استان خراسان رضوی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
20 - 37
حوزههای تخصصی:
بر اساس قوانین کشوری لزوم ساماندهی ساختمان های اداری در شهرستان های تازه تأسیس به صورت سایت های اداری مطرح می باشد و افزایش فواید بهره برداری از این مجتمع ها در گرو انتخاب مکان مناسب آنها است. مکان یابی مناسب زمین به دلیل ماهیت چند وجهی فرآیندی بسیار پیچیده است. بنابراین شناسایی متغیرها و تلفیق آنها در قالب یک مدل کاربردی جامع نگر و تدوین یک دستورالعمل کاربردی ضروری است. به منظور دستیابی به هدف اصلی پژوهش، ابتدا به تدوین و تدقیق معیارهای مؤثر در مکان یابی کاربری های شهری و به صورت مشخص سایت های اداری، که موجب تسهیل و انتخاب بهینه می گردد، اقدام شده است. از آنجایی که در فرآیند مکان گزینی بهینه با توجه به تعدد متغیرها و شاخصهای مؤثر، نیازمند استفاده از تکنیک ها و مدل های تصمیم گیری چند شاخصه می باشیم در این پژوهش از روش رتبه بندی ترجیحی برای غنی سازی ارزیابی ها (Promethee) استفاده شده است. مدل مذکور به جهت قابلیت های تعریف شده در آن بر اساس روش های ریاضی فازی و سادگی آن در چند سال گذشته کاربرد زیادی داشته و با توجه به توابع 6 گانه با قابلیت تعریف ارجحیت کامل، ارجحیت نسبی و بی تفاوتی، با موضوعات شهرسازی و به طور مشخص موضوع مکان یابی تطابق بسیار بالایی دارد. از آنجایی که متغیرهای اصلی و فرعی پژوهش می بایست به صورت وزن دار و با ضرایب اهمیت مشخص، وارد مدل شوند. با انتخاب گروه نخبگان و انجام مقایسه زوجی (بخشی از مدل AHP) ضرایب مربوطه تعیین گردیدند. در فرآیند انجام پژوهش و به منظور شناسایی گزینه های دارای ملزومات اولیه قرارگیری سایت های اداری در شهر باخرز از تکنیک تلفیق لایه ها در نرم افزار GIS نیز استفاده شده است. موقعیت های شناسایی شده شامل هشت موقعیت در شهر مذکور بوده است که با استفاده از مدل تصمیم گیری چند شاخصه Promethee رتبه بندی شده و موقعیت های بهینه جهت استقرار سایت اداری در شهر معرفی گردیده است.
شناخت و تحلیل جزایر حرارتی شهری با استفاده از عکس ماهواره ای لندست 8 (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرنشینی، اثرات معناداری بر کره زمین دارد. یک از اثراتی که امروزه مردم با آن سروکار دارند گرم شدن کره زمین است که به عنوان جزایر حرارتی شهری نمود پیداکرده است. جزایر حرارتی، منطقه شهری است که به میزان قابل توجهی گرم تر از محیط اطراف هست. هدف از پژوهش، استخراج تغییرات مکانی-زمانی جزایر حرارتی شهر شیراز با استفاده از تصاویر ماهواره ای و تعیین رابطه بین نوع پوشش زمین و دمای سطح آن می باشد. در این راستا، ابتدا پیش پردازش های لازم جهت تهیه نقشه کاربری بر تصاویر انجام شد و تغییرات پوشش زمین، آب، باد، پوشش گیاهی و آلبدو و شاخص ضریب دید آسمان محدوده موردمطالعه نیز استخراج و تصاویر ماهواره ای در محیط GIS تهیه و تفسیر شد. نتایج نشان می دهد نقطه شماره 9 (باغات قصرالدشت شیراز) کمترین دما را دارد و همین موضوع نشان دهنده رابطه معکوس فضای سبز با جزایر حرارتی است. استفاده از داده های سنجش ازدور نقش مهمی در مدیریت فضای شهری دارد و به نحوی کارآمد مدیران شهری را در برنامه ریزی فضای شهری یاری می رساند. مصالح ساختمانی شهری تأثیر به سزایی در تشدید جزایر حرارتی دارند به این صورت که به کار بردن مصالح استاندارد تا مقدار زیادی باعث کاهش دما می شود و پوشش گیاهی اثر کاهنده و سطوح ساخته شده، اثرات تشدیدکننده بر جزایر حرارتی دارند. الگوی توزیع مکانی زمانی جزایر حرارتی متأثر از الگوی پراکنش کاربری اراضی است.
تحلیلی بر عملکرد شهرهای میانی در توسعه منطقه ای(مورد پژوهی:بابل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل و نا برابری در نظام سکونتگاهی و لزوم دستیابی به توسعه و تعادل منطقه ای موجب توجه روز افزون به شهرهای میانی به عنوان یکی از راهبردهای جهانی شده است در این راستا ضرورت دارد تا نقش و عملکرد این شهرها مورد ارزیابی قرار گیرد هدف این پژوهش بررسی و تحلیل نقش و عملکرد شهر میانی بابل در توسعه فضایی استان مازندران پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با هدف کاربردی می باشد.در جمع آوری داده ها از روش اسنادی و کتابخانه ای بهره گرفته شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش ها و مدل های کمی نظیر مدل های جمعیتی ( ضریب آنتروپی و ضریب کشش پذیری)، مدل های اقتصادی( ضریب مکانی و مدل تغییر سهم) و مدل حوزه نفوذ (تئوری نقطه جدایی) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر بابل توانسته در تعادل جمعیتی منطقه ایفای نقش نماید بطوریکه بدون وجود این شهر عدم تعادل های منطقه ای افزایش می یابد. از سوی دیگر ارزیابی عملکرد اقتصادی نیز بیانگر آن است که شهر از نقش قوی خدماتی برخوردار بوده و میتواند در توسعه و تعادل اقتصادی استان ایفای نقش کند همچنین بررسی حوزه نفوذ شهر بابل نشان می دهد که این شهر بخش قابل توجهی از خدمات خود را به حوزه نفوذ اختصاص داده است. در مجموع نتایج این مطالعه نشان می دهد شهر بابل به عنوان شهر میانی در استان می تواند با عملکرد مطلوب به انسجام توسعه فضایی استان مازندران کمک کند. از این رو پژوهش حاضر در پاسخ به این سؤال است که آیا بابل به عنوان شهر میانی توانسته نقش مؤثری در ایجاد تعادل جمعیت و اقتصاد منطقه ی استان مازندران ایفا نماید؟ گام بر می دارد
بررسی پراکندگی مراکز اداری شهر اردبیل با اصول پدافند غیر عامل در سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۲ زممستان ۱۴۰۰ شماره ۴
34 - 51
حوزههای تخصصی:
مطالعه تاریخی شهرها بیانگر نوعی دیدگاه دفاعی در بافت و ساخت شهرهاست. امروزه نیز در اکثر کشورهای دنیا، علی رغم تغییرات اساسی در الگوهای جنگی، موضوع دفاع در مقابل تهاجم و اقدامات خصمانه در بطن برنامه ریزیهای شهری و منطقه ای از جایگاه ویژه ای برخوردار است. پدافند غیرعامل به مجموعه اقداماتی اطلاق می گردد که مستلزم بکارگیری جنگ افزار نبوده و اجرای آن کاهش تلفات انسانی و خسارات مالی به تجهیزات و تاسیسات حیاتی و حساس را به دنبال داشته و با بکارگیری آن می توان در صورت بروز تهدید و حمله و وارد آمدن آسیب و صدمه ، سریعاً اقدام به بازسازی یا جایگزینی نیرو و امکانات نموده و به تداوم خدمات پرداخت. هدف اصلی این تحقیق ، مطالعه و بررسی میدانی پراکندگی مراکز اداری شهر اردبیل با اصول پدافند غیر عامل در مقابل تهدیدات بوده و برای این منظور به مطالعه جغرافیای تاریخی شهر اردبیل از جنبه های دفاعی و امنیتی و ملاحظات دفاعی صورت گرفته برای شهر در ادوار گذشته پرداخته و اقدامات پدافند غیرعامل در سابقه تمدنی شهر اردبیل بررسی گردیده است. روش پژوهش در مقاله حاضر بصورت توصیفی-تحلیلی است ؛ یکی از مهمترین ابزارها جهت گردآوری اطلاعات ، مطالعه و بررسی میدانی پراکندگی ادارات و مراکز حساس و مهم را مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار داده و پراگندگی آنها را در محیط GIS مورد بررسی قرار می گیرد وضعیت فعلی شهر از نظر پراکندگی ادارات ، مراکز مهم و حساس با تهیه نقشه های GIS برای شهر اردبیل بررسی شده و در نهایت به ارائه راهکار عملی در رعایت اصول پدافند غیرعامل در برنامه ریزی شهری اردبیل پرداخته شده است.نتایج تحقیق بیانگر عدم رعایت اصول پدافند غیر عامل در پراکندگی ادارات شهر اردبیل می باشد
تحلیل مدل هوشمند پایش تخلفات ساختمانی در مدیریت شهری (مطالعۀ موردی: محدوده و حریم کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند بی سابقه و رو به رشد جمعیت و گسترش شهری در دهه های اخیر، با افزایش نگران کننده ساخت وسازها و به ویژه موارد غیرمجاز در محدوده شهری مواجه بوده ایم و این مسئله نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری را تحت الشعاع قرار داده است؛ ازاین رو جلوگیری از ساخت وسازهای غیرمجاز شهری یکی از مهم ترین مشکلات مدیران شهری شمرده می شود. روش کنونی کنترل تخلفات ساختمانی شامل بازرسی های میدانی برمبنای دانش انسانی است که صرف هزینه گزاف مالی، زمانی و انسانی را می طلبد و ممکن است حتی به شناسایی نشدنِ به موقع تخلفات ساختمانی بینجامد. درهمین زمینه طرح روشی هوشمند و دقیق برای شناسایی تخلفات ساختمانی و هدفمندکردن جست وجوی گشت های نظارت بر ساخت وسازها بیش ازپیش مورد نیاز است. پژوهش حاضر، با این هدف، به دنبال بیان مدل راهبردی هوشمندی در پایش تخلفات است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی و علّی است و داده های آن به روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. در این تحقیق، از تصاویر ماهواره ای، تصاویر پهپاد، دوربین های نصب شده روی خودرو و AVL به منزله ورودی های سیستم مانیتورینگ هوشمند استفاده شده است. نتایج این تحقیق بیان می کند، با استفاده از سیستم مانیتورینگ هوشمند، امکان پایش هوشمند ساخت وسازهای غیرقانونی ازطریق فنون پردازش تصاویر و داده های مورد نیاز، با کمترین حضور عامل انسانی و در زمانی کوتاه تر، وجود دارد. دقت کلی 94% و ضریب کاپای 71% برای طبقه بندی تصویر در این سیستم، صحت نتایج یادشده را تأیید می کند و نشان می دهد، در این روش، سرعت و دقت طبقه بندی تصاویر، شناسایی ساختمان های درحال تغییر و شناسایی ساخت وسازهای غیرقانونی به مراتب بیشتر از روش های فیزیکی و موجود است.
طراحی و اجرای الگوریتم آدابوست عارضه مبنا مبتنی بر یادگیری فعال به منظور طبقه بندی پوشش زمین در تصاویر با حد تفکیک مکانی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بهبود حد تفکیک مکانی تصاویر سنجش از دور، اطلاعات دقیق تری از صحنه تصویر همچون ساختارهای بافت، فراهم شده است. این منابع داده، به دلیل جزئیات بسیار، دارای واریانس درون کلاسی زیاد و واریانس بین کلاسی اندک اند؛ ازاین رو استخراج اطلاعات پوشش زمین از آنها به فرایندی چالش برانگیز تبدیل شده است. در این تصاویر، تفسیر بصری زمان بر و پرهزینه است و تفسیر اتوماتیک آنها لزوماً به دقت بالا منجر نمی شود و رسیدن به دقت تفسیر مطلوب نیازمند طراحی الگوریتم های اتوماتیک است؛ به صورتی که توانایی مقابله با مشکلات ناشی از پیچیدگی صحنه تصویر را داشته باشند. برای غلبه بر این مشکل، روش آنالیز عارضه مبنای تصویر که به مورفولوژی صحنه تصویر حساس است، به ویژه در مطالعه ای شهری که تراکم ساختارهای شکل گرفته به دست انسان بالاست، ممکن است کارآمد باشد. در طبقه بندی عارضه مبنا، پیکسل های بیانگر یک عارضه در ترکیب با یکدیگر، تجزیه و تحلیل می شوند؛ در نتیجه، فضای مسئله به نسبت طبقه بندی پیکسل مبنا کاهش می یابد و مزیت این امر افزایش سرعت محاسبات است. درعین حال به دلیل اندازه متنوع اشیای تصویری، طبقه بندی نظارت شده عارضه مبنا در ایجاد مجموعه آموزشی بهینه با چالش هایی مواجه است. در تحقیق حاضر، به منظور طبقه بندی عارضه مبنا، از الگوریتم آدابوست استفاده شده است. برای غلبه بر مشکل فقدان تناسب فضای ویژگی ناشی از تعداد اندک نمونه های آموزشی و توزیع نامتناسب آنها در مقایسه با ابعاد بالای فضای ویژگی (شامل ویژگی های طیفی، مکانی و هندسی)، دو راهبرد دنبال شده است. در یک رویکرد برای تولید مجموعه آموزشی بهینه، مکانیسم یادگیری فعال با الگوریتم آدابوست ادغام شده و در رویکردی دیگر به منظور کاهش ابعاد فضای ویژگی، براساس همبستگی بین ویژگی ها (افزونگی) و همبستگی بین ویژگی ها و کلاس ها (مطابقت)، زیرمجموعه ویژگی منتخب استخراج شده است. روش پیشنهادی روی مجموعه داده استاندارد وهینگن کشور آلمان اجرا و نتایج حاصل از آن با طبقه بندی پیکسل مبنا مقایسه شده است. به منظور بررسی معنی داری اختلاف های حاصل شده در نتایج ارزیابی ها نیز، آزمون آماری مک نمار به کار رفته است. نتایج تجربی نشان دادند که رویکرد عارضه مبنای پیشنهادی، در قیاس با رویکرد پیکسل مبنا، به طور متوسط 6% دقت کلی و 7% ضریب کاپا را بهبود داده است. همچنین سرعت محاسبات در روش آدابوست عارضه مبنای پیشنهادی، در مقایسه با رویکرد پیکسل مبنا افزایش چشمگیری یافته است. این نتایج بیانگر عملکرد بهینه رویکرد پیشنهادی، هم از نظر دقت و هم از نظر سرعت محاسبات است.
مدل سازی برآورد زیست توده چوبی روی زمینی جنگل های شاخه زاد بلوط زاگرس با استفاده از داده های راداری ماهواره سنتینل -1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برآورد میزان زیست توده در توده های جنگلی با روش های سنجش از دوری اهمیت بسیاری دارد. هم زمان نبودن دریافت داده های ماهواره ای و اطلاعات میدانی و کاربرد معادلات آلومتریک جهانی، برای محاسبه وزن زیست توده درختان جنگلی داخل کشور، از مهم ترین دلایل عدم قطعیت در نتایج و تحلیل های حاصل از مطالعات مشابه قبلی به شمار می روند. به حداقل رساندن این مشکلات و بررسی قابلیت و عملکرد داده ها در توسعه مدل مناسب برآورد زیست توده جنگل، در منطقه بانکول بخش کارزان شهرستان سیروان، استان ایلام، با استفاده از داده های راداری ماهواره سنتینل 1، اخذشده در تاریخ 6 تیرماه 1396، هدف این تحقیق بود. اندازه قطر میانگین تاج پوشش درختان در 53 قطعه نمونه زمینی مربعی، مربوط به فرم رویشی شاخه زاد، به ابعاد 30×30 متر که در بازه زمانی 2 تا 20 خرداد 1396، به کمک دستگاه موقعیت یاب جهانی تفاضلی و به روش تعیین موقعیت کینماتیک آنی روی زمین اجرا و برداشت شدند، وارد روند برآورد زیست توده شد. میانگین زیست توده برداشت شده میدانی 10.63 تن درهکتار بود. پس از استخراج ویژگی های راداری، آن دسته از ویژگی ها که بیشترین میزان همبستگی را با مقادیر زیست توده داشتند انتخاب و از بین آنها، با به کارگیری الگوریتم ژنتیک و با استفاده از دو مدل رگرسیون K نزدیک ترین همسایه و رگرسیون بردار پشتیبان، مناسب ترین ترکیب ویژگی ها شناسایی و سپس، مقادیر زیست توده مدل سازی شد. اعتبارسنجی مدل ها با استفاده از 26 قطعه نمونه تست، انجام گرفت. همبستگی بین ویژگی های حاصل از داده های راداری و مقادیر زیست توده نشان داد که ویژگی های VH، Mean VV، Mean VV GLCM (Correlation) و Mean VH GLCM (Dissimilarity) بیشترین حساسیت را به مقادیر زیست توده داشتند. استفاده از مدل های رگرسیون نشان داد که روش رگرسیون بردار پشتیبان، با RMSE نسبی 0.08، از روش رگرسیون K نزدیک ترین همسایه، با RMSE نسبی 0.10، دقیق تر عمل کرده است. از بین ترکیب های ویژگی مورد بررسی نیز، بهترین ترکیب در حالت استفاده از رگرسیون K نزدیک ترین همسایه، دارای RMSE به میزان تقریبی 0.99 تن درهکتار (معادل10%) و ضریب تعیین 0.23 و در حالت استفاده از رگرسیون بردار پشتیبان، دارای RMSE به میزان 0.87 تن درهکتار (معادل 8%) و ضریب تعیین 0.14 بود. مدل های نهایی حاصل از ترکیب ویژگی های بهینه استخراج شده از داده راداری در طول موج باند C و روش های رگرسیونی پارامتری و غیرپارامتری مورد بررسی در این تحقیق به تنهایی قادر به بهبود اثر اشباع شدگی در داده، برای برآورد زیست توده در جنگل های مورد مطالعه، نبودند و منجر به پیشنهاد مدل برآوردکننده ای با صحت قابل قبول نشد.
تلفیق اطلاعات طیفی و مکانی به منظور تفکیک محصولات کشاورزی با استفاده از تصاویر چند زمانه سنتینل 2 (مطالعه موردی: شهرستان قروه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کاربردهای تصاویر ماهواره ای، در پایش و مدیریت زمین های کشاورزی، رو به گسترش است. با توجه به قدرت تفکیک مکانی، طیفی و زمانی بالای تصاویر سنتینل 2، در این مطالعه، در کشاورزی دقیق در شهرستان قروه از این تصاویر استفاده شده است. ابتدا با توجه به تقویم زراعی محصولات متفاوت آن منطقه، تصاویر سری زمانی جمع آوری شد. در روش پیشنهادی، نخست، فضای ویژگی طیفی براساس بازتاب طیفی باندها و همچنین شاخص های گیاهی، ایجاد شد. ابعاد فضای ویژگی طیفی، با استفاده از روش آنالیز مؤلفه های اصلی، کاهش یافت. سپس چهار طبقه بندی کننده قدرتمند ماشین های بردار پشتیبان، شبکه عصبی پرسپترون چندلایه، نزدیک ترین k همسایه و جنگل های تصادفی نقشه طبقه بندی از اطلاعات طیفی تولید کردند. در ادامه، مکانی با هدف تعیین مرز مزارع، اطلاعات استخراج شد. برای این منظور، از شناسایی لبه ها در سری زمانی تصاویر سنتینل 2 استفاده شد. در نهایت، نقشه طبقه بندی نهایی، با تلفیق اطلاعات مکانی و ادغام نتایج طبقه بندی کننده ها ایجاد شد. نتایج به دست آمده نشان داد که دقت طبقه بندی کننده های نزدیک ترین k همسایه، ماشین های بردار پشتیبان، شبکه عصبی پرسپترون چندلایه و جنگل های تصادفی روی فضای ویژگی طیفی اولیه، به ترتیب 78/77%، 16/79%، 41/76% و 89/76% است. با استفاده از روش پیشنهادی، دقت طبقه بندی به 72/94% افزایش پیدا کرد که حاکی از توانایی آن در منطقه مورد مطالعه است.
ارزیابی همبستگی بین داده PM10 ایستگاه زمینی سنندج و داده AOD سنجنده مادیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی دقت داده های ماهواره ای سنجنده مادیس در پایش ریزگردها (ذرات PM 10 )، به منظور مقایسه با داده های ایستگاه زمینی سنجش آلودگی در شهر سنندج انجام گرفته است. بدین ترتیب، میزان عملکرد داده های ماهواره ای در اندازه گیری ریزگردها، در ایستگاه زمینی سنندج، مشخص می شود. ابتدا داده های ماهواره ای عمق نوری (ذرات PM 10 ) سنجنده مادیس، متناظر با داده های PM 10 زمینی تهیه شده از ایستگاه زمینی پایش آلودگی واقع در شهر سنندج، به دست آمد؛ آنگاه ضریب همبستگی دو سری داده محاسبه شد. برای پیش بینی دقیق داده های PM 10 ، دو مدل آریما و شبکه عصبی مصنوعی به کار رفت. داده های AOD سنجنده مادیس با استفاده از روش حداکثر برآورد احتمال و وزن به دست آمده از ریشه میانگین مربعات خطا، به منظور استفاده در این دو مدل، ترکیب شدند. در نهایت، روش مقایسه منفرد برای هریک از مدل ها و نیز مقایسه مدل ها، با هدف شناسایی مدل بهتر در تشخیص و پیش بینی داده های PM 10 حاصل از سنجنده مادیس، اعتبارسنجی شد. در مدل شبکه عصبی، ضریب همبستگی در مرحله آموزش 52%، در مرحله آزمون 53%، RMSE برابر با 62/1 و MAE برابر 62/2 به دست آمد. طبق محاسبات، مدل آریمای 1-0-3 تنها مدل مورد قبول با R برابر با 46/0و 06/0MAE= و 69/0RMSE= است. این بیان می کند مدل آریما مدل مناسبی برای پیش بینی داده هاست اما دقت مدل شبکه عصبی، در ارزیابی میزان همبستگی بین داده ها، بیشتر تشخیص داده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین داده های عمق نوری ریزگرد سنجنده مادیس با داده های زمینی رابطه مستقیمی وجود دارد و این الگوریتم قادر به شناسایی گردوغبار است و می تواند جایگزین مناسبی برای محصولات PM 10 تولیدشده از سوی ایستگاه زمینی باشد.
پهنه بندی وضعیت توسعه کشاورزی پایدار استان کویری خراسان جنوبی با استفاده از روش مزیت نسبی در محیط GIS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
35 - 49
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی میزان پایداری کشاورزی وضعیت پایداری، امکان مقایسه و شناخت نقاط ضعف و قوت را در مناطق مختلف فراهم می نماید. متغیرهای گوناگونی در تعیین توسعه کشاورزی پایدار دخالت دارند. مقایسه جداگانه هر متغیر، ترتیب قرار گرفتن هر شهرستان را در جدول تغییر می دهد. از این جهت، در بررسی حاضر با بهره گیری از آمار سرشماری کشاورزی سال 1380 تا 1393، سرشماری های عمومی نفوس و مسکن در این بازه زمانی برای مناطق مورد مطالعه (خراسان جنوبی)، تعداد 60 سنجه در پنج گروه عمده منابع کشاورزی، پیشرفت کشاورزی، جوامع روستایی، محیط زیست و آموزش و علوم، مورد مطالعه قرار گرفته است. متغیرهای مورد مطالعه با روش مزیت نسبی و به صورت ترکیبی در عوامل معنی دار ارائه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در پایان، با استفاده از GIS سطح بندی شهرستان های استان مورد مطالعه، جهت تحلیل فضایی وضعیت توسعه کشاورزی پایدار نمایش داده شده و جایگاه هر یک از شهرستان های این استان ها از لحاظ توسعه کشاورزی پایدار مشخص گردید. نهایتا در 6 کلاس (پایداری بالا، پایداری متوسط، پایداری ضعیف، ناپایداری ضعیف، ناپایداری متوسط و ناپایداری بالا) نشان داده شدند. بطور کلی می توان بیان کرد که شهرستان قائنات در تمام شاخص ها از لحاظ کشاورزی پایدارتر و شهرستان فردوس در بدترین حالت پایداری قرار دارند.
بررسی اثر ارتفاع و دما در فرایندهای فنولوژی گیاهان، با استفاده از تجزیه وتحلیل هارمونیک سری زمانی NDVI سنجنده MODIS (مطالعه موردی: شیرکوه استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فنولوژی به مطالعه زمان وقوع رخدادهای تکرارپذیر زندگی گیاهان در رابطه با عوامل زنده و غیرزنده می پردازد. یکی از روش های بررسی تغییرات روند رشد گیاه استفاده از سری های زمانی تصاویر ماهواره ای و روش های سنجش از دور است. هدف از پژوهش حاضر تعیین معنای فیزیکی هریک از مؤلفه های سری فوریه، درمورد انواع پوشش گیاهی و فرایندهای فنولوژی گیاهان، با استفاده از تجزیه سری های زمانی شاخص پوشش گیاهی (NDVI) حاصل از سنجش از دور است. هدف دیگر نیز تعیین روند تغییرات مؤلفه های سری فوریه، در زمینه تغییرات ارتفاع از سطح دریا و درجه حرارت فصل بهار است. بدین منظور، در مطالعه حاضر، از محصول هشت روزه شاخص NDVI سنجنده MODIS، با نام MOD09Q1، با قدرت تفکیک مکانی 250 متر استفاده شد. ابتدا، با استفاده از الگوریتم HANTS و سری های زمانی یک ساله NDVI سنجنده MODIS در سال های 2013، 2014 و 2015، مؤلفه های سری های فوریه یا همان تصاویر دامنه و فاز تولید شد. سپس تغییرات و ارتباط هریک از این مؤلفه ها به نسبت تغییرات ارتفاع و دما، در منطقه شیرکوه استان یزد، بررسی شد. براساس نتایج، با کاهش 1 درجه سانتی گراد در میانگین دمای فصل بهار، که با افزایش ارتفاع از سطح دریا رخ می دهد، تأخیر هفت روزه ای در چرخه های سالیانه و تأخیری پنج روزه در چرخه های شش ماهه سری های زمانی NDVI ایجاد می شود. در چرخه های سالیانه، بیشترین مقدار واریانس با استفاده از گیاهان دارای دوره های رشد سالیانه و در چرخه های شش ماهه، بیشترین مقدار واریانس با استفاده از گیاهان دارای دوره رشد کوتاه و فصلی کنترل می شود. براساس نتایج، الگوریتم HANTS و تحلیل سری های فوریه می تواند، در شناخت تأثیرات عوامل اقلیمی در فرایند های فنولوژی و زمان شروع رشد گیاهان، بسیار کارآمد باشد.
تهیه نقشه پوشش گیاهی مناطق کران رودی با استفاده از طبقه بندی پیکسل مبنا و شیءمبنا تصاویر چندزمانه ماهواره سنتینل-2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشش های گیاهی مناطق کران رودی، با وجود مساحت کم، خدمات اکوسیستمی فراوانی عرضه می کنند. نظر به اینکه برنامه های نظارتی و آماربرداری پیوسته ای برای این پوشش های گیاهی در کشور وجود ندارد، تهیه نقشه و پایگاه داده مکانی برای آنها امری ضروری است. اما آمیختگی این پوشش های گیاهی با سایر کاربری های زمین سبب ایجاد چالش ها و مشکلاتی در تهیه نقشه برای آنها شده است. بنابراین، انتخاب روش مناسب طبقه بندی بسیار حائز اهمیت است. در این زمینه و در تحقیق حاضر، دو روش پیکسل مبنا و شیء مبنا در طبقه بندی این پوشش های گیاهی، با استفاده از تصاویر رایگان ماهواره سنتینل -2، مقایسه شده است. بدین منظور، پنج منطقه کران رودی متفاوت در استان چهارمحال و بختیاری انتخاب شد و برای آموزش مدل های طبقه بندی به کار رفت. در فرایند مدل سازی، از الگوریتم طبقه بندی جنگل تصادفی و داده های چندزمانه ماهواره سنتینل -2 استفاده شد. اعتبارسنجی مدل ها به صورت گسترده، با استفاده از نقاط صحت سنجی مستقل در سطح استان، انجام شد. نتایج نشان داد که تصاویر ماهواره سنتینل -2 قابلیت بالایی در تهیه نقشه پوشش گیاهی در مناطق کران رودی کوه های زاگرس دارد و روش طبقه بندی پیکسل مبنا (صحت کلی 83.9%) بهتر از روش شیءمبنا (صحت کلی 76.7%) بوده است. در مجموع، تحقیق حاضر استفاده از روش طبقه بندی پیکسل مبنا روی تصاویر چندزمانه ماهواره سنتینل -2 را به منزله ابزاری ارزان و مناسب در آشکارسازی این پوشش های گیاهی پیشنهاد می دهد. حائز اهمیت است که در این روش، تا جای ممکن، از پیکسل های دارای خلوص بیشتر به منزله پیکسل های آموزشی در توسعه مدل ها استفاده شود.
تخمین دمای هوای بیشینه و کمینه روزانه با استفاده از محصولات دمای سطح زمین سنجنده مادیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت داده های هواشناسی و وجود محدودیت داده برداری در ایستگاه های زمینی، فنّ سنجش از دور می تواند نقش مهمی در تهیه این داده ها ایفا کند. هدف از این پژوهش ارزیابی کمّی دمای سطح زمین (LST) حاصل از تصاویر سنجنده مادیس، برای تخمین دمای هوای بیشینه و کمینه روزانه در حوضه آبخیز طالقان است. برای این منظور، داده های دمای هوای بیشینه و کمینه روزانه سه ایستگاه هواشناسی زمینی و مقادیر LST روز و شب و NDVI سنجنده مادیس، متعلق به دوره زمانی 2009 تا 2015، دریافت و تهیه شد. سپس با استفاده از روش رگرسیون خطی چندگانه، بین هریک از متغیرهای مؤثر و دمای هوای بیشینه و کمینه روزانه در ایستگاه های زمینی، ارتباط برقرار شد. نتایج نشان داد که بین دمای هوای بیشینه و کمینه روزانه در ایستگاه های زمینی، با LST روز و شب و NDVI حاصل از سنجنده مادیس، همبستگی معنی داری وجود دارد؛ بنابراین از این متغیر ها در روابط رگرسیونی استفاده شد. نتایج حاصل از اعتبارسنجی نشان داد روابطی که با همه متغیرهای مؤثر ایجاد شده است بیشترین صحت را دارد؛ به طوری که بهترین مدل در تخمین بیشینه دمای هوای روزانه، دارای مقادیر ، NSE و RMSE، به ترتیب 75/0، 75/0 و C ˚ 7/4+ و درمورد کمینه دمای هوای روزانه، به ترتیب 71/0، 71/0 و C ˚ 9/2+ است؛ ازاین رو می توان با تبدیل دمای سطح زمین حاصل از تصاویر سنجنده مادیس، دمای هوا را با دقت بالا در مقیاس روزانه و ماهیانه، برای استفاده در پژوهش های گوناگون، تخمین زد.
تجاری سازی سنجش از دور در صنعت کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش از دور علم دریافت اطلاعات از سطح زمین، بدون تماس آشکار با اجزای مورد مطالعه است. تجاری سازی مجموعه فعالیت هایی است که نوآوری ها را به محصول یا خدماتی تبدیل می کند که از آن مزایای اقتصادی حاصل می شود. با توجه به کاربرد گسترده سنجش و اهمیت فراوان کاربرد آن در کشاورزی، اهمیت تجاری سازی این تکنولوژی در کشاورزی دارای اولویت است و در این پژوهش، بررسی شده است. جامعه هدف این پژوهش، شرکت های فعال و غیرفعال در این زمینه اند؛ به این دلیل که با استفاده از تجربیاتشان امکان فراهم آوردن زمینه مناسب به منظور پرورش تکنولوژی سنجش از دور به وجود آید. با این هدف، در این تحقیق، از روش مصاحبه عمیق برای گردآوری اطلاعات و از روش گلوله برفی برای نمونه گیری استفاده شده است. با استفاده از نمودار چرخه عمر محصول و تکنولوژی، چالش های تجاری سازی تکنولوژی و زیرساخت های مورد نیاز، المان های تجاری سازی، انواع نرم افزارهای کاربردی در صنعت کشاورزی دنیا، نمودار سرمایه گذاری در سنجش از دور و تحلیل ماندگاری سنجش از دور در کشاورزی، به منزله یک کسب وکار، بررسی موشکافانه شده است. در نتیجه، بهترین روش برای تجاری سازی محصول کاهشِ محدودیت ها برای شرکت های فعال، ایجاد زیرساخت های لازم، به ویژه داده های اولیه به موقع، و استقلال در بهره برداری از این تکنولوژی است تا امکان بهره گیری از انواع روش های تجاری برای کاربران فراهم آید.
ارزیابی میزان امنیت در سکونتگاه های غیررسمی (مورد مطالعه: محله حکیم نظامی-ارومیه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
68 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی نقاط جرم خیز، دسته بندی و ارزیابی امنیت با رویکرد پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی می باشد و با توجه به اینکه این امر در سکونتگاه های غیررسمی یا به اصطلاح کم برخوردار بیشتر نمایان می گردد، این پژوهش در محله حکیم نظامی ارومیه مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. روش جمع آوری داده ها به دو روش اسنادی و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ساکنین محله حکیم نظامی شهر ارومیه می باشد که طبق آمار 1397، 33000 نفر می باشد و از این تعداد 379 نفر بر اساس فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقه ای انتخاب گردیده اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دو صورت کمی و کیفی انجام گرفته است، در بعد کمی از روش های آماری و در بعد کیفی، نتایج حاصل از مشاهدات میدانی و مصاحبه ها تجزیه و تحلیل گردیده است. بررسی نتایج پژوهش نشانگر این است که با استفاده از داده های مکانی محله میزان امنیت قسمت غرب بهتر از قسمت شرق محله می باشد و دلیل اصلی این اتفاق به دلیل تجمع ارازل در این قسمت از محله می باشد. بر اساس داده های پرسشنامه ای نیز مولفه های نظارت طبیعی، کنترل دسترسی، تصویر و نگهداری از فضا و فعالیت های حمایتی در وضعیت بالاتری نسبت به سطح متوسط و مولفه قلمرو گرایی در وضعیت پایین تر از سطح متوسط قرار دارد. همچنین با توجه به نتایج آزمون فریدمن، مولفه ی تصویر و نگهداری از فضا در رتبه اول و مولفه ی قلمروگرایی در رتبه ی آخر قرار گرفت که نیازمند توجه ویژه ای می باشد.
ارزیابی کمی و کیفی توسعه کاربری های ورزشی در استان خراسان رضوی براساس رعایت عدالت فضایی در پراکنش فضاها و اماکن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
22 - 35
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل فضایی اماکن ورزشی و ارزیابی نحوه دسترسی به مراکز ورزشی با توجه به الگوی توزیع فضایی آنها در سطح شبکه های ارتباطی در استان خراسان رضوی پرداخته است. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی – تحلیلی می باشد. پس از تعیین سرانه کاربری های ورزشی در سطح استان، با استفاده از مدل ویلیامسون سرانه توزیعی این مراکز در سطح مناطق با توجه به تراکم جمعیت سنجیده شد. در بخش دوم، با استفاده از مدل موران الگوی توزیع فضایی کاربری های ورزشی (روباز، سرپوشیده و کل کاربری های ورزشی) با توجه به مساحت این کاربری ها سنجیده شد. نتایج بیانگر آن بوده است که سرانه فضاهای ورزشی در استان برابر با 34/0 مترمربع می باشد که از حداقل سرانه تعیین شده برای ایران نیز کمتر است. از طرف دیگر، سرانه کل فضاهای ورزشی به ازای هر خانوار در حدود 05/1 مترمربع است. همچنین؛ سرانه فضاهای ورزشی روباز بیشتر از سرانه فضاهای سرپوشیده (92/0در مقابل 13/0 مترمربع به ازای هر نفر) می باشد. در این میان، زون 1 که شمال شرق استان است، دارای پراکنش بیشتری از فضاها و اماکن ورزشی است که البته به لحاظ جمعیتی نیز از توزیع بیشتری برخوردار است. این در حالیست که با افزایش تراکم جمعیتی، سرانه کل فضاهای ورزشی (روباز و سرپوشیده) با شیب خط R2= 0.5985 افزایش می یابد. همچنین با توجه به نتایج حاصل از مدل میانگین نزدیک ترین همسایه مشخص شد که الگوی فضایی توزیع مراکز ورزشی در سطح استان خراسان رضوی در سطح 99 درصد به صورت تصادفی می باشد. بنابراین؛ حل این مشکلات نیاز به برنامه ریزی و مدیریت در زمینه مکان یابی و سامان دهی فضاهای ورزشی دارد.
ارزیابی قابلیت طیف سنجی بازتابی در برآورد میزان کلروفیل و نیتروژن گندم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلروفیل و نیتروژن برگ، به دلیل نقش مهمی که در فتوسنتز دارند، از شاخص های بیولوژیک مهم وضعیت فیزیولوژیک گیاهان به شمار می روند. توانایی در کمّی سازی میزان کلروفیل و نیتروژن می تواند اطلاعات مهمی در زمینه فعالیت های کشاورزی دقیق، برنامه ریزی مدیریت منابع گیاهی و کشاورزی، و مدل سازی خدمات و قابلیت های تولید اکوسیستم تهیه کند. هدف از این مطالعه ارزیابی قابلیت شاخص ها، به منظور تخمین میزان کلروفیل و نیتروژن گندم، با استفاده از داده های طیف سنجی در سطح تاج پوشش و همچنین تعیین مناسب ترین نواحی طیفی و پدیده های جذبی است. این پژوهش در محیط گلخانه انجام شد و اندازه گیری طیفی با دستگاه طیف سنج Fieldspec-3-ASD صورت گرفت. چهار شاخص باریک باند گیاهی، در قالب دو دسته شاخص های نسبتی (NDVI، RVI و DVI) و شاخص تعدیل کننده تأثیر خاک (SAVI 2 ) برای بازتاب طیفی و مشتق اول طیف برای کل نمونه ها، محاسبه و نتایج آنها مقایسه شد. پارامترهای عمق باند ماکزیمم، طول موج عمق باند ماکزیمم، مساحت، چولگی و پهنای کامل در نصف مقدار بیشینه، درمورد هفت پدیده جذبی محاسبه و همبستگی این شاخص ها با غلظت کلروفیل و نیتروژن گندم بررسی شد. نتایج نشان دادند، درصورتی که از طیف بازتابندگی استفاده شود، شاخص SAVI 2 ارتباطی قوی تر (۱۲ / ۰ =RMSE، ۸۵ / ۰=R 2 ) از دیگر شاخص ها با میزان کلروفیل نشان می دهد و درمورد شاخصNDVI نیز، این ارتباط قوی تر (۳۰ / ۰ =RMSE، ۶۹ / ۰=R 2 ) از شاخص های دیگر با میزان نیتروژن خواهد بود؛ درحالی که با استفاده از مشتق اول بازتاب طیفی شاخص NDVI نتایج بهتری ارائه می دهند. مساحت و عمق محدوده جذبی ۷۶۰-4۳0 نانومتر برای مطالعه میزان کلروفیل و نیتروژن گندم بهترین شاخص ها محسوب می شوند.
بررسی پتانسیل شرایط جغرافیایی و ژئومورفولوژی در ذخیره سازی منابع آب با استفاده از GIS (منطقه مورد مطالعه شمال کویر حاج علیقلی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آب ماده اولیه و ضروری حیات، توسعه صنایع، تولیدات کشاورزی و..... به شمار می رود. اگر موضوع حفاظت آبها و خاکها به طور سیستماتیک و در مقیاس بسیار وسیع تحقق یابد، در واقع ثبات محیط طبیعی تامین می شود.محدوده تحقیق بین َ 50 ْ 35 تا َ 26 ْ 36 عرض شمالی وَ 12 ْ 54 تا َ 46 ْ 54 طول شمالی قرارداردکه از شمال به ارتفاعات البرز، از شرق به روستای ده ملا ، از غرب به شهر دامغان و از جنوب به کویر حاج علیقلی محدود می گردد. ازجمله روستاهای موجود در منطقه روستای مهماندوست،ده ملا،کلاته ملا،فرات ، زرین آباد، مهدی آباد،عباس آباد،امرزان، بق، جزن،حیدرآبادو حاجی آباد می باشدکه جمعیتی حدود 62000 نفر را همراه با شهر دامغان در بر می گیرد. شغل اصلی جمعیت منطقه مذکور باغداری می باشد. معضل افت آبهای زیرزمینی، شور شدن آبها، افزایش تقاضا و پتانسیل منطقه جهت افزایش سطح زیر کشت، نیاز به بررسی همه جانبه در ایجاد توسعه پایدار داشته و جزء ضروری ترین مسائل منطقه است. جهت رسیدن به این منظور تمامی عوامل جغرافیایی و طبیعی به خصوص ژئومورفولوژی منطقه به صورت دقیق و میدانی و با استفاده از نرم افزار GIS مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند تا نقش آنها بر منابع آب این منطقه که یکی از مراکز فعالیت های انسانی در زمینه کشاورزی است مشخص گردد.نتایج نشان می دهد که ژئومورفولوژی منطقه شامل کوههای بلندبا تاثیردرمیزان بارش همچنین تشکیلات آهکی تکتونیزه سهم عمده ای در تامین آب منطقه دارد که همراه با دشت سر های گسترده نقش اصلی را در تغذیه سفره ها ایفاء می نمایند.
تعیین مناسب ترین طیف الکترومغناطیس برای پیش بینی عناصر غذایی در برخی گونه های مرتعی، با استفاده از طیف سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه از علم سنجش از دور برای مطالعات گیاهی ازجمله تعیین مواد مغذی، بیماری های گیاهی، کمبود آب یا مازاد آن، شناسایی علف های هرز استفاده می شود. گیاه، براساس ویژگی هایی که دارد، با برخورد امواج الکترومغناطیس به آن واکنش های متفاوتی در مقابل امواج (میزان جذب، انعکاس یا عبور) از خود نشان می دهد. ازجمله اطلاعاتی که علم سنجش در این زمینه می تواند به دست آورد میزان مواد مغذی موجود در گیاه است. با تعیین میزان مواد مغذی موجود در گیاه، می توان از مقدار کود مورد نیاز گیاه آگاهی یافت و از سویی، این مواد مغذی، به ویژه گیاهان مرتعی را شناسایی کرد. هدف از این مطالعه تعیین مواد مغذی موجود در گیاهان مرتعی مریم نخودی دارابی، اسفند، پنج انگشت، اسفند رومی، کُنار، شکر شفا با به کارگیری دانش سنجش از دور است. برای رسیدن به این هدف، با استفاده از طیف سنج در بازه طیفی ۳/۰ تا ۱/۱ میکرومتر، واکنش گیاه به امواج الکترومغناطیس مشخص شد. سپس با تعیین مواد غذایی موجود در این گیاهان، رابطه بین میزان انعکاس های امواج الکترومغناطیس با مقدار مواد مغذی در این گیاهان تعیین شد. نتایج نشان داد که در گیاه اسفند رومی باند ۱۰۲۶ نانومتر، در گیاه اسفند باند ۱۰۴۰ نانومتر، در گیاه کُنار باند ۱۰۴۶ نانومتر، در گیاه مریم نخودی باند ۱۰۳۰، در گیاه پنج انگشت باند ۴۰۰ و ۱۰۳۸ و در شکر شفا باند ۱۰۳۸ مؤثرترین باندها در پیش بینی مقدار P مؤثرند. از دیگرسو، به منظور پیش بینی Zn در گیاه اسفند رومی باند ۱۰۲۶ نانومتر، در گیاه اسفند باند ۱۰۴۰، در گیاه کُنار باند ۱۰۴۵، در گیاه مریم نخودی باند ۱۰۳۰، در گیاه پنج انگشت باند ۱۰۱۰ و در شکر شفا باند ۱۰۲۸ مؤثرترین باندها به شمار می روند. به منظور پیش بینی Cu با استفاده از مقادیر باندهای طیفی، مشخص می شود در گیاه اسفند رومی باند ۴۰۲ نانومتر، در گیاه اسفند باند ۴۱۰، در گیاه کُنار باند ۱۰۴۶، در مریم نخودی باند ۱۰۳۰، در پنج انگشت و در شکر شفا باند ۱۰۳۸ مؤثرترین باندها محسوب می شوند.