فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۲٬۲۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
برداشت های بی رویه از منابع آب زیرزمینی باعث افت شدید سطوح ایستابی گردیده است. از طرفی میزان هدر رفت رواناب حاصل از بارندگی در جهان و بالاخص در کشور ما بسیار زیاد و قابل توجه می باشد. بنابراین تمایل به سمت استفاده ی بهینه از رواناب ها و منابع آب سطحی کنترل نشده به جای برداشت های بی رویه از منابع آب زیرزمینی امری لازم و ضروری است.
این مقاله دو روش مختلف را برای تعیین مکان های مستعد جمع آوری آب باران؛ در قالب دوسیستم پشتیبانی تصمیم (DSS) مبتنی بر GIS ارائه می کند که به تصمیم گیرندگان، در انتخاب مکان های مناسب جمع آوری آب باران در دشت بیرجند واقع در استان خراسان جنوبی یاری می رساند. جهت انجام این تحقیق از شش معیار بارندگی، شیب حوضه آبریز، عمق و بافت خاک، شبکه آبراهه های دشت و کاربری اراضی منطقه استفاده شد. روش اول خصوصیات مختلف حوضه را مستقیماً در تصمیم گیری دخیل می سازد و روش دوم بر اساس ظرفیت منطقه در تولید رواناب و نیز فاکتور های اجتماعی- اقتصادی عمل می کند. نتایج به دست آمده از هر روش، منطقه را از لحاظ استعداد جمع آوری باران در4 گروه ضعیف، متوسط، خوب و بسیار خوب طبقه بندی می کند. مقایسه ی دو روش، نشان می دهد که در دشت بیرجند، به کارگیری روش اول مناسب تر است و بطور کلی از غرب به سمت شرق دشت بر استعداد آن در جمع آوری آب باران افزوده می شود.
کارایی الگوهای ریزمقیاس نمایی آماری SDSM و LARS-WG در شبیه سازی متغیرهای هواشناسی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، نتایج دو الگوی ریزمقیاس نمایی SDSM و مولد آب و هوایی LARS-WG با درنظر گرفتن تحلیل عدم قطعیت روی بارش روزانه، کمینه و بیشینه دمای روزانه مقایسه می شود. منطقة این پژوهش شامل ایستگاه های هواشناسی تبریز و ارومیه به مثابة نمایندة حوضة آبریز دریاچة ارومیه است که آمار بلندمدت آنها موجود است. دورة پایه در این الگوها، داده های دما و بارش روزانة ایستگاه های تبریز و ارومیه در دورة بلندمدت 1990-1961 است. پس از بررسی اولیة داده های روزانه، تحلیل عدم قطعیت روی دو الگوی یادشده در دورة پایه انجام گرفت. در این مقاله، از روش های نموداری و آماری برای مقایسة عملکرد دو روش ریزمقیاس نمایی استفاده شد. در روش نموداری قدرمطلق اختلاف داده های الگوشده و مشاهده شده به صورت ماهانه برای هریک از مؤلفه های بررسی شده، روی نمودار آورده و تحلیل شد. نتایج کلی نشان داد الگوی SDSM در دو ایستگاه بررسی شده، برای کمینه و بیشینه دمای روزانه عملکرد بهتری نسبت به الگوی LARS-WG دارد؛ درحالی که برای بارش روزانه نتایج عملکرد دو الگو تاحدودی در دو ایستگاه مشابه بود.
پایش خشکسالی در استان اردبیل با استفاده از شاخص فازی SEPI توسعه یافته بر اساس منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی به عنوان یک پدیده اقلیمی با کمبود رطوبت و بارندگی نسبت به شرایط نرمال تعریف می شود. این پدیده به شدت بر همه جوانب فعالیت های بشری تأثیر می گذارد. در حالی که مطالعات انجام شده در رابطه با این پدیده بر اساس روش های مناسب بسیار کم می باشد. در مقاله حاضر سعی شده است با استفاده از قابلیت های سامانه نرم افزاری MATLAB و شاخص تلفیقی SEPI در دو مقیاس زمانی 6 و 12 ماهه، به بررسی وضعیت خشکسالی در استان اردبیل پرداخته شود. برای این کار از داده های اقلیمی ایستگاه های سینوپیتیک شهرستان اردبیل، پارس آباد و خلخال در استان اردبیل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد شاخص SEPI ویژگی دو شاخص SPI و SEIرا به خوبی در خود منعکس می کند و همچنین دما را که به عنوان یکی از پارامترهای مؤثر در تغییر شدت خشکسالی است، در بررسی شرایط خشکسالی وارد می کند؛ بنابراین بررسی خشکسالی با شاخص SEPI بهتر از شاخص SPI می باشد. بررسی ها در رابطه با خشکسالی بر اساس شاخص SEPI نشان می دهد که روند خشکسالی در استان اردبیل رو به افزایش است. دما هم با شدت بیشتر روند افزایشی دارد. طولانی ترین تداوم زمانی خشکسالی در استان، در ایستگاه پارس آباد در مقیاس زمانی 12 ماهه از ماه ژوئن سال 1998 تا ماه نوامبر سال 1999 به مدت 18 ماه اتفاق افتاده است. بیشترین درصد وقوع خشکسالی در ایستگاه پارس آباد و کمترین آن در ایستگاه خلخال مشاهده می شود.
شناسایی و رتبه بندی فعالیت های مزیت دار صنعتی استان کرمان به منظور جهت دهی سیاست های منطقه ای در بخش صنعت (با اتکا به روش های تحلیل عاملی و منطق فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی و تعیین رشته فعالیت های صنعتی مزیت دار و پربازده استان کرمان بر مبنای کدهای 2رقمی آیسیک برای شناسایی اولویت های سرمایه گذاری صنعتی است. از این رو در این تحقیق تلاش شده است تا با استفاده از شاخص های مناسب و با بهره گیری از روش تحلیل عاملی و منطق فازی، فعالیت های اولویت دار بخش صنعت استان تعیین شود. روش تحقیق، اسنادی و جامعه آماری مورد مطالعه شامل همه کارگاه های صنعتی ده نفر کارکن و بیشتر استان کرمان بر اساس کدهای 2رقمی آیسیک و بر پایه اطلاعات سال 1389 است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رشته فعالیت های «تولید فلزات اساسی»، «تولید محصولات لاستیکی و پلاستیکی»، «تولید کاغذ و محصولات کاغذی» و «صنایع مواد غذایی و آشامیدنی» با توجه به وجود مزیت های بالا و توان توسعه مناسب در مقایسه با سایر فعالیت های صنعتی از بیشترین اولویت سرمایه گذاری صنعتی برخوردارند.
تحلیل حساسیت پاراهای موثر بر میزان تبخیر روزانه با استفاده از الگوریتم Garson و شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل حساسیت پاراهای موثر بر میزان تبخیر به ارزیابی پاراهای هواشناسی روزانه شامل میانگین دما، رطوبت نسبی، سرعت باد، ساعات آفتابی، میزان تشعشع و فشار سطح ایستگاه سینوپتیک تبریز در دوره آماری 5 ساله (1386 الی 1390) پرداخته است. به این منظور در ابتدا به کمک شبکه عصبی مصنوعی وزن دار، مدلی برای تخمین میزان تبخیر توسعه داده شد. سپس به کمک ماتریس وزنی حاصل از بهترین معماری شبکه، از الگوریتم گارسن برای تحلیل حساسیت و تعیین اهمیت نسبی پاراهای ورودی استفاده گردید. نتایج حاصل نشان داد که میانگین دما و رطوبت نسبی بیش ترین تأثیر و ساعات آفتابی، میزان تشعشع، سرعت بادو فشار سطح ایستگاه کین تأثیر را بر روی میزان تبخیر از تشت شهر تبریز دارد.
ساماندهی فضایی کاربری فضای سبز شهری با استفاده از GIS (مطالعه موردی: منطقه ۷ شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز، به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع دارای ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی است. برای اینکه بتواند نقش ها و عملکردهای خود را به خوبی ایفا کند، اولین و مهمترین گام تعیین مکان های مناسب برای آن است. هدف از انجام این تحقیق، ساماندهی فضای سبز شهری در منطقه ۷ تهران می باشد. برای این منظور از مدل AHP Fuzzy استفاده شد. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی است. در این تحقیق با بررسی و ارزیابی معیارهای مورد نیاز در مکان گزینی فضای سبز شهری اقدام به تهیه نقشه و ایجاد لایه اطلاعاتی برای هر یک از معیارها در محیط GIS گردید و جمعاً از ۱۰ معیار استفاده شد. سپس به منظور مدل سازی، به هرکدام از لایه های اطلاعاتی بر اساس مدل AHP وزن مناسبی اختصاص داده شد. در نهایت نقشه ها با یکدیگر تلفیق شده و نقشه نهایی حاصل گردید. با قرار دادن لایه پارک های موجود با نقشه مطلوبیت، فضایی جهت جانمایی کاربری فضای سبز مشخص گردید که هیچ کدام از پارک های موجود در منطقه ۷ در پهنه های بسیار مطلوب قرار نگرفته و نزدیک به نیمی از پارک های موجود در این منطقه یعنی بالغ بر ۴۳ درصد در پهنه نامطلوب، حدود ۳۴ درصد در مطلوبیت متوسط و ۲۳ درصد نیز در پهنه مطلوب قرار داشته اند. با توجه به اینکه نزدیک به نیمی از پارک های موجود منطقه در پهنه نامطلوب قرار دارند، می تواند بیان کننده این نکته باشد که در مکان یابی کاربری فضای سبز ضوابط سازگاری برنامه ریزی کاربری اراضی نادیده گرفته شده است.
ارزیابی سیاست های ساماندهی بافت های فرسوده شهری در شهر ارومیه و اولویت-بندی چالش های موجود با استفاده از فرآیندتحلیل شبکه ای (مدلANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت فرسوده، بافتی می باشد که در فرآیند زمانی طولانی شکل گرفته و تکوین یافته و امروزه از لحاظ عملکردی دچار چالش هایی بوده و پاسخگوی نیازهای امروز نمی باشد و توجه و برنامه ریزی برای بهبود وضعیت کنونی بافت های فرسوده ضروری است، چرا که با گذشت زمان وضعیت این بافت ها هر روز وضعیت نامناسبی به خود می گیرد. شهر ارومیه دارای 2/1313 هکتار بافت فرسوده می باشد که شامل سه نوع بافت فرسوده تاریخی (مرکزی)، بافت فرسوده میانی و بافت فرسوده حاشیه ای می باشد و هر یک از انواع بافت های یاد شده دارای ویژگی ها و خصوصیاتی می باشند که تأثیر چالش های شناسایی شده در این تحقیق در هر محدوده متفاوت می باشد در این مقاله به ارزیابی سیاست های ساماندهی و شناسایی معیارهای مهم و تحلیل چالش های موجود در بافت های فرسوده با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای (مدلANP) پرداخته شده و در نهایت به اولویت بندی انواع بافت فرسوده اقدام شده است. این مقاله در نوع خود منحصر به فرد بوده و برای اولین بار در کشور مدل (ANP) در بخش مسکن و بافت های فرسوده مورد استفاده قرار گرفته است.
ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل ویکور ( مطالعه ی موردی: حوضه آبخیز آق لاقان چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها ازجمله مخاطرات طبیعی هستند که همه ساله موجب خسارات جانی و مالی زیاد، به ویژه در نواحی کوهستانی می شوند. حوضه آبخیز آق لاقان چای با داشتن چهره ی کوهستانی و با توجه به وضعیت زمین شناسی، لیتولوژی و اقلیمی، عمده شرایط لازم جهت شکل گیری حرکات لغزشی را دارد. این پدیده همه ساله موجب خسارات به مناطق مسکونی، تخریب راه ارتباطی، رسوب زایی گسترده و پر شدن مخزن سد یامچی و بستر رودخانه از رسوب می شود. بنابراین هدف تحقیق حاضر، سطح بندی حوضه ی آق لاقان چای ازلحاظ خطر زمین لغزش می-باشد. در این مطالعه ابتدا با بررسی های میدانی و مطالعه منابع، ده عامل شیب، جهت شیب، لیتولوژی، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل، فاصله از مناطق مسکونی، بارش، کاربری اراضی و خاک، به عنوان عوامل مؤثر برای ایجاد لغزش در منطقه شناسایی شدند. سپس لایه های اطلاعاتی در سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید. تحلیل و مدل سازی نهایی، در محیط ادریسی، با استفاده از روش ویکور به عنوان یکی از روش های تحلیل تصمیم-گیری چند معیاره، انجام شد. درنهایت، نقشه پهنه بندی خطر زمین لغرش، در پنج رده با خطر بسیار کم تا خطر بسیار زیاد طبقه بندی گردید. طبق نتایج به دست آمده، 8 درصد از مساحت حوضه در طبقه بسیار پرخطر و 27 درصد نیز در طبقه پرخطر قرار دارد. همچنین، طبقات با خطر متوسط، کم خطر و بسیار کم خطر به ترتیب، 31، 25 و 9 درصد مساحت حوضه را تشکیل می دهد. به طور عمده مناطق بسیار پرخطر و پرخطر در قسمت کوهستانی شمال و جنوب غربی حوضه مطالعاتی، در سازندهایی با زیربنای سنگ سخت به همراه مواد رسوبی و سست سطحی، شیب های 35-20 درصد و مقدار بارش بالا (550-350 میلی متر) قرار دارند. به طورکلی نتایج مطالعه نشان می دهد که حوضه آق لاقان چای دارای توان بسیار بالا ازلحاظ رخداد حرکات لغزشی می باشد. لذا انجام اقدامات حفاظتی، آبخیزداری و مدیریتی در حوضه مطالعاتی ضروری به نظر می رسد.
تحلیل کیفی چالش های فراروی صنایع تبدیلی انواع میوه در استان کرمانشاه (کاربرد نرم افزار NVivo)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع تبدیلی کشاورزی با تکمیل فرایندهای پس از تولید، راهکاری برای جلوگیری از ضایعات، افزایش ارزش افزودة محصولات کشاورزی و فرصتی کم نظیر برای اشتغال زایی به شمار می آیند. استان کرمانشاه توانایی زیادی در توسعة صنایع تبدیلی انواع میوه دارد، هرچند توسعة این صنایع در کشور ما با چالش های بسیاری مواجه است. هدف پژوهش کیفی حاضر آن است که ضمن تحلیل چالش های پیش روی صنایع مذکور، راهکارهایی برای برون رفت از آنها ارائه کند. نمونه های برگزیده در پژوهش حاضر، کارشناسان سازمان ها و مدیران واحدهای فرآوری میوه بودند، که به شیوة هدفمند انتخاب شدند. پس از انجام بیش از 10 ساعت مصاحبة عمیق با 8 نفر از نمونه های منتخب، اشباع تئوریک به دست آمد و مصاحبه ها پیاده سازی شدند. با استناد به نتایج تحلیل مصاحبه های میدانی در محیط NVivo10، چالش های فراروی صنایع تبدیلی انواع میوه در استان کرمانشاه در 8 طبقة تنگناهای مرتبط با بازار، نیروی کار، مسائل مدیریتی، پیامدهای هدفمندی یارانه ها و تحریم های اقتصادی، انسجام نداشتن سازمان های متولی صنایع کشاورزی، و نداشتن برنامه ریزی راهبردی جای گرفتند. طبق نتایج مطالعة حاضر، به سیاست گذاران صنایع تبدیلی استان کرمانشاه پیشنهاد می شود که به پرداخت سهم یارانة تولید توجه ویژه داشته باشند و با حمایت از نظام توزیع امانی، بسیاری از چالش های بازار فرآورده های تبدیلی را برطرف کنند.
تلفیق نتایج چند طبقه بندی کنندة فازی با استفاده از قوانین اتصال در فضای توپولوژی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی، تکنیکی در تحلیل تصاویر سنجش از دور است که به طور وسیع در کاربرد های مختلف استفاده می شود. در روش های طبقه بندی نظارت شدة سنتی، اطلاعات آموزشی و نتایج طبقه بندی مبتنی بر اصل «هر پیکسل-یک کلاس» نمایش داده می شوند. در مواردی که عدم اطمینان و پیکسل های مختلط در سنجش از دور وجود دارد، استفاده از روش های فازی توصیه می شود. مطالعات اخیر نشان می دهند که استفاده از اطلاعات مجاورت به همراه اطلاعات طیفی می تواند به صحت بالاتری در طبقه بندی بینجامد. استفاده از اطلاعات مجاورت در پس پردازش نتایج طبقه بندی به دلیل وابستگی نداشتن به طبقه بندی کنندة اولیه از دلایل استفاده از آن در پژوهش حاضر است. قوانین اتصال در فضای توپولوژی فازی یکی از روش های استفاده از اطلاعات مجاورت در بخش پس پردازش است. درصورتی که از بیش از دو طبقه بندی کننده استفاده شود، می توان امکان تلفیق نتایج را بررسی کرد. در این پژوهش برای تلفیق مکانی نتایج با استفاده از قوانین اتصال در فضای توپولوژی فازی، دو راهکار پیشنهاد شده است. در راهکار نخست، یکی از دو طبقه بندی کننده مبنای تلفیق قرار می گیرد و در راهکار دوم فقط پیکسل هایی که در هر دو روش طبقه بندی، به صورت یکسان طبقه بندی شده اند و هم زمان پیکسل محدوده نیستند، در تصویر نهایی برچسب خود را حفظ می کنند. نتایج نشان می دهند که راهکار نخست درمقایسه با راهکار دوم دقت بهتری را به دست می دهد. بیشترین مقادیر صحت کلی و کاپای کلی به دست آمده مربوط به زمانی است که روش طبقه بندیِ بیشترین شباهت در راهکار نخست تلفیق مکانی مبنا قرار می گیرد و به ترتیب 01/89 و 98/88 هستند. به طور کلی، تلفیق مکانی نتایج درمقایسه با وضعیتی که فقط از یک طبقه بندی کننده استفاده شود، دقت را بهبود می دهد. کلید واژه ها : طبقه بندی فازی، فضای توپولوژی فازی، تلفیق، قوانین اتصال
ارزیابی و بهبود عملکرد الگوریتم شبیه سازی تبرید به منظور تهیه نقشه پوشش اراضی در سطح زیرپیکسل با استفاده از تصاویر چندطیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های بسیار مهم در تهیه نقشه پوشش اراضی با استفاده از تصاویر سنجش از دور، مشکل مربوط به پیکسل های مخلوط است. با توسعه روش های تجزیه اختلاط طیفی و طبقه بندی کننده های نرم، امکان برآورد سهم کلاس ها در سطح زیرپیکسل فراهم می آید و برچسب های چندگانه به پیکسل ها اختصاص داده می شود. با وجود این، تولید نقشه پوششی در سطح زیرپیکسل نیازمند جانمایی مکانی زیرپیکسل ها است. در سال های اخیر، روش های تهیه نقشه در سطح زیرپیکسل توسعه یافته اند و با استفاده از نتایج طبقه بندی کننده های نرم و بهره گیری از مفاهیم وابستگی مکانی، آرایش مکانی زیرپیکسل ها را بهینه سازی می کنند. در این تحقیق، دقت کلی الگوریتم شبیه سازی تبرید برای تهیه نقشه پوششی در سطح زیرپیکسل مورد ارزیابی قرار گرفته و همچنین، مکانیزم جدیدی در این روش، برای تولید پاسخ های جدید در هر مرحله از الگوریتم پیشنهاد شده و با نتایج روش موجود مقایسه شده است. از دیگرسو، پارامترهای مؤثر بر عملکرد الگوریتم مانند ضریب بزرگنمایی، نوع تابع خنک سازی و تکرارهای ایستا و پویا در عملکرد الگوریتم بررسی شده اند. در فرایند ارزیابی دقت کلی الگوریتم، دو روش مستقل از خطای طبقه بندی نرم و وابسته به این خطا لحاظ شده است. براساس نتایج، افزایش ضریب بزرگنمایی موجب کاهش دقت الگوریتم شبیه سازی تبرید شده و همچنین، تابع خنک سازی هندسی به لحاظ دقت و زمان اجرای الگوریتم، به منزله تابع بهینه انتخاب شده است. از طرف دیگر، تکرارهای پویا نیز، در مقایسه با حالت ایستا دقت بیشتری داشته است. روش پیشنهادی برای تولید پاسخ های جدید در الگوریتم شبیه سازی تبرید دستاورد مهم تحقیق به شمار می آید که دقت کلی را به نسبت روش موجود، افزایش داده و همچنین، زمان اجرای الگوریتم را تا 50% کاهش داده است. بیشترین دقت کلی الگوریتم براساس روش پیشنهادی و مستقل از خطای طبقه بندی نرم 97/94% برآورد شد.
طراحی سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی(SDSS) جهت مدیریت بهینه شبکه توزیع آب شهری (مطالعه موردی: شهرستان فریدو ن شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محققان همواره به دنبال توسعه روش های بهتر در طراحی، اجرا و بهره برداری از شبکه های توزیع آب در قالب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بوده اند. اما GIS را، به دلیل نداشتن توابع تحلیلی هیدرولیکی، نمی شود به تنهایی به منزله سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی (SDSS) در بحث مدیریت این گونه شبکه ها درنظر گرفت. این پژوهش درصدد است ازطریق تلفیق توابع تحلیلی هیدرولیکی پیشرفته با قابلیت های تحلیل مکانی نرم افزار GIS، سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی را در قالب نرم افزاری مستقل توسعه دهد تا شبکه توزیع آب شهرستان فریدون شهر را مدیریت کند. در این راستا پس از مرحله شناخت و نیازسنجی، جهت توسعه مؤلفه های SDSS ازطریق توسعه مؤلفه های مدیریت پایگاه داده، مدیریت مدل ها و واسط های کاربری به منزله عناصر اصلی SDSS، اقدام شد. در مؤلفه مدیریت پایگاه داده با پیاده سازی مدل های مفهومی، منطقی و فیزیکی، پایگاه داده مکانی منطقه مورد نظر توسعه داده شد. در مؤلفه واسط های گرافیکی، برای ارتباط مؤثر کاربران با سیستم، از واسط های گرافیکی کاربرپسند و با درک آسان استفاده شد. سپس در مؤلفه مدیریت مدل ها، مدل های هیدرولیکی کاربردی در شبکه های توزیع آب همچون مدل های تحلیل سرعت در لوله ها و فشار بر گره ها توسعه داده شد.درنهایت، مدل های ارزیابی سناریوها برای حل مسائل نیمه ساختاریافته شبکه های توزیع آب شهری طراحی شد. با پیاده سازی سیستم یادشده بر مبنای رویکردی علمی، برای نخستین بار در کشور، مدیران و تحلیلگران این شبکه ها می توانند این نرم افزار را همچون سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی جامعی در تحلیل شبکه های توزیع آب شهری به کار گیرند.
مقایسه شاخص های آب به منظور تفکیک خودکار رودخانه های کم عرض و کم عمق در تصاویر لندست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت رفتار و خصوصیات رسوب گذاری رودخانه های منتهی به مخازن سدهای بزرگ باعث سهولت تصمیم گیری های راهبردی درمورد احداث سازه های مهندسی در طول رودخانه برای مدیریت رسوب ورودی به مخزن سد خواهد شد. فناوری سنجش از دور با داده های چندزمانه و چندطیفی تا حد زیادی سهولت کشف تغییرات ریخت شناسی رودخانه ها را در طول زمان به همراه داشته است. با وجود این، ماهیت خاص رودخانه های کم عرض و کم عمق باعث افزایش پیچیدگی مطالعات بررسی ریخت شناسی چنین رودخانه هایی، با استفاده از داده های موجود شده است. در این مطالعه قابلیت خودکار شش شاخص پرکاربرد آب شامل: شاخص تفاضل بهنجار آب، شاخص تفاضل بهنجار آب اصلاح شده، شاخص استخراج خودکار آب با سایه، شاخص استخراج خودکار آب بدون سایه، شاخص آب پیشرفته و شاخص آب 2015 مستخرج از دو سنجنده ETM+ و OLI ماهواره لندست در تفکیک رودخانه های کم عرض و کم عمق بررسی شد. آستانه بهینه هر یک از این شاخص ها با استفاده از نمودار ROC تعیین شد. فرایند اعتبارسنجی نیز با استفاده از تصاویر گوگل ارث مربوط به آگوست سال 2013 انجام پذیرفت. صحت نتایج با آمار های متفاوت شامل خطای ترکیبی، صحت تولیدکننده، صحت کاربر، خطای omission و خطای commission بررسی شد. نتایج نشان می دهد اگرچه صحت شاخص های مستخرج از سنجنده ETM+ به نسبت بیش از سنجنده دیگر است، به طور کلی بیشترین صحت تفکیک عارضه مورد نظر مربوط به شاخص تفاضل بهنجار آب اصلاح شده و شاخص استخراج خودکار آب با سایه است و شاخص استخراج خودکار آب بدون سایه نیز کمترین صحت را در تفکیک عارضه رودخانه داشته است.
کاربرد مدل DRASTIC در مکان یابی محل دفن پسماند روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان کارون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مسائلی که در امر مدیریت پسماند حائز اهمیت می باشد، مبحث مکان یابی محل دفن پس ماند و شیرابه های ناشی از آن در نواحی روستایی است. این شیرابه ها، موجب آلودگی آبخوان می شوند. ارزیابی آسیب پذیری آلودگی آبخوان، ابزاری توانمند جهت توصیف حفاظت از این چنین مناطقی است که متأثر از آلاینده ها هستند. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش، مکان یابی محل دفن پسماند روستایی است. علاوه بر این، پژوهش حاضر به بررسی پتانسیل آسیب پذیری آلودگی آبخوان در مکان های پیشنهادی دفن پسماند با استفاده از مدل دراستیک در نقاط روستایی و تهیه نقشه پهنه بندی مناطق آسیب-پذیر می پردازد.
روش: روش این پژوهش از نوع اسنادی(کتابخانه ای)، میدانی و توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش، از مدل دراستیک جهت پهنه بندی آسیب پذیری آبخوان استفاده شده است. این مدل از ترکیب هفت پارامتر هیدروژئولوژیک مؤثر در انتقال آلودگی به آبخوان تشکیل شده است. این پارامترها در محیط نرم افزار GIS به صورت هفت لایه که تحلیل های لازم بر روی آن ها انجام می شود، ظاهر می گردند.
یافته ها: استفاده از مدل دراستیک، یک روش ارزشمند برای بررسی پتانسیل آلودگی آب های زیرزمینی توسط شیرابه حاصل از مکان دفن پسماند است. استفاده از مدل دراستیک و نرم افزار GIS، در انتخاب مکان دفن پسماند برای مسئولین محلی که مسئولیت مدیریت دفن پسماند روستایی را برعهده دارند، بسیار کاربردی می باشد در ادامه، با تهیه این نقشه ها در محیط GIS، می توان لایه های مختلف را تلفیق و نقشهه پهنه بندی آسیب پذیری را تهیه نمود. با توجه به نقشه آسیب پذیری آبخوان و با در نظر گرفتن میزان پتانسیل آلودگی آبخوان در قسمت های مختلف، می توان مکان مناسبی جهت دفن پسماند تعیین کرد. در شرایط حاضر، حدود 88 درصد سفره ها در وضعیت آسیب پذیری کم قرار گرفته که می توان با در نظر گرفتن این نواحی، مکانی مناسب جهت دفن پسماند تعیین کرد.
محدودیت ها/ راهبردها: عدم دسترسی به اطلاعات جدید در بخش هایی از گزارش.
اصالت و ارزش: در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از مدل دراستیک بتوان مکانی مناسب جهت دفن پسماند روستایی مشخص شود.
تحلیل مقایسه ای روش های تصمیم گیری چندمعیاره AHP و ANP در مکان یابی فضاهای سبز روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق از روش های تحلیل مکانی در GIS و روش های تصمیم گیری چند معیاره شامل فرایند تحلیل شبکه (ANP) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، جهت انتخاب مکان های مناسب و مستعد فضای سبز روستای چنار شهرستان کلات استفاده شده است. فرایند تشخیص واحدهای مناسب برای فضای سبز طی چند مرحله انجام شده است که مقاله حاضر این موارد را به صورت کامل بیان کرده است، در ادامه تعیین واحدهای مناسب جهت فضای سبز روستایی مورد کنترل قرار گرفت و با مطالعات میدانی صورت گرفته در طرح هادی روستا جهت مکان های پیشنهادی فضای سبز مقایسه شد و مشخص گردید زمین هایی که دسترسی به راه اصلی درجه یک با ضرایب 146/0 در مدل AHP و 171/0 در مدل ANP ، زمین هایی با کاربری بایر با ضرایب 077/0 در مدل AHP و 875/0 در مدل ANP و زمین هایی با قیمت ارزان با ضرایب 198/0 در مدل AHP و 321/0 در مدل ANP در اولویت می باشد. مکان پیشنهادی فضای سبز در طرح هادی روستا 52 درصد از کل کاربری پیشنهادی در پهنه کاملاً مناسب در مقایسه با مدل ANP می باشد و این میزان در پهنه کاملاً مناسب با مقایسه با مدل AHP، 41 درصد می باشد.
شناسایی پهنه های مناسب جهت ایجاد مراکز اقامتی- سیاحتی در شهر بجنورد (با استفاده از مدل ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: جریان گردشگری براساس عرضة محصول گردشگری شکل می گیرد و توسعه می یابد. مراکز اقامتی و استراحتگاهی یکی از عوامل اصلی تسهیل کنندة جذب گردشگر برای استفاده از محصول گردشگری بک ناحیه است. مکان یابی بهینة مراکز اقامتی به ویژه در شهرها و نواحی که گذرگاه گردشگران محسوب می شوند، نقش مهمّی در استفادة گردشگران از این مراکز دارد. شهر بجنورد و نواحی پیرامون آن به دلایل مختلف از جمله گذرگاه اتّصال نواحی شرقی و شمال شرق، طبیعت زیبا و همچنین جاذبه های فرهنگی، ظرفیّت بالایی برای عرضة محصول گردشگری به طبقات مختلف اجتماعی در سطح ملّی و بین المللی دارد. مسأله ای اساسی که تاکنون کمتر به آن توجّه شده است، استفادة بسیار محدود از ظرفیّت های اقتصادی خیل عظیم گردشگران برای ایجاد توسعه و رونق اقتصادی در شهر بجنورد و حومه به دلیل کمبود مراکز اقامتی و تسهیلاتی است.
روش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است که به کمک مطالعات اسنادی - میدانی و از طریق فرایند تحلیل شبکه ای و استفاده از نرم افزار (GIS) صورت گرفته است.
یافته ها/ نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد معیارهای اقتصادی با ضریب اهمّیت 252/0 بیشترین و معیارهای اجتماعی با میزان 067/0 کمترین تأثیر را در مکان یابی مراکز اقامتی به خود اختصاص داده اند که بر این اساس چهار پهنة مناسب شامل قسمتی از محدودة مرکز شهر، موقعیّت هایی در محدودة گردشگری باباامان، پهنه ای در منطقة توریستی بش قارداش و قسمتی از محدودة غربی شهر در مسیر جادة شمال، جهت ساخت مراکز اقامتی شناسایی و معرّفی شده است.
نتیجه گیری: در نظام برنامه ریزی به منظور جذب گردشگران و افزایش زمان اقامت آن ها شهر باید به معیارهایی همچون دسترسی آسان مسافران، نزدیکی به مراکز خرید، نزدیکی به جاذبه های طبیعی و تاریخی و غیره توجّه ویژه ای مبذول داشت که این مهم با مکان گزینی بهینة مراکز اقامتی محقّق خواهد شد.
تحلیل و ارزیابی توسعه شاخص های خدمات شهری در شهرهای استان آذربایجان غربی با استفاده از روش های MCDM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیوند تفکیک ناپذیر توزیع متعادل تسهیلات و خدمات شهری با رفاه اجتماعی، عدالت اجتماعی و توسعه پایدار شهری، در مطالعه حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی، قیاسی، شهرهای استان آذربایجان غربی براساس برخورداری از برخی شاخص ها و سرانه های خدمات شهری، با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته و رتبه بندی و سطح بندی شده است. براساس نتایج حاصل از روش مجموع ساده وزنی ، شهرهای ماکو، سیلوانا، سرو، ارومیه و میاندوآب به ترتیب در رتبه های اول تا پنجم و شهرهای بازرگان، نوشین، محمدیار، میرآباد و ربط نیز در رتبه های سی و دوم تا سی و ششم استان از نظر توسعه شاخص ها و کارکردهای خدمات شهری قرار دارند. بر اساس روش ویکور نیز از نظر توسعه شاخص های مورد بررسی، شهر سیلوانا شهر برتر استان شناخته شد و شهرهای سرو، ماکو، ارومیه و سردشت نیز در رتبه های دوم تا پنجم و شهرهای نالوس، شوط، قره ضیاالدین، میرآباد، ربط و محمدیار نیز به ترتیب در رتبه های سی و یکم تا آخر استان قرار گرفتند. تلفیق نتایج دو روش ویکور و مجموع ساده وزنی نشان داد که شهرهای سیلوانا و ماکو مشترکاً رتبه اول و شهرهای سرو، ارومیه، ...، میرآباد، محمدیار و ربط به ترتیب در رتبه های دوم تا آخر استان قرار می گیرند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی شهرهای استان با توجه به رتبه برخورداری از سرانه های خدمات شهری در سه خوشه طبقه بندی شدند. هم چنین محاسبات نشان داد که همبستگی معنی داری بین رتبه توسعه خدمات شهری و رتبه جمعیتی شهرهای استان وجود ندارد.
بررسی و امکان سنجی کار آیی شاخص های گیاهی و حرارتی ماهواره لندست در تحلیل خشکسالی کﺸﺎورزی (مطالعه موردی: شهرستان ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صادرات کشمش ایران سهم مهمی از درآمد های ارزی کشور در کشاورزی را در اختیار داشته و باغات ملایر از با ارزش ترین اراضی تولید انگور بیدانه سفید در صنعت کشمش کشور هستند که در سال های اخیر در اثر تغییر اقلیم دچار تنش هایی در مدیریت منابع آب شده اند. شناخت وضعیت هیدرولوژی و پایش خشکسالی ها از ابزارهای مهم این مدیریت در بحران آب خاورمیانه محسوب می شود. امروزه شاخص های ماهواره ای ﺑﺮای ﭘﺎیﺶ ﺧﺸکﺴﺎﻟی های کشاورزی به ویژه بر روی دامنه ها ی فاقد آمار هواشناسی و در محدوده های وﺳیﻊ ﺑﺴیﺎر کﺎرآﻣﺪ هستند. از ﻣی ﺎن شاخص های ماهواره ای، شاخص هایی کﻪ ﺑﻪ اﺳﺘﺨﺮاج اﻃﻼﻋﺎت از وﺿﻌیﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﮔیﺎﻫی می پردازند، اﻫﻤی ﺖ ﺑیﺸ ﺘﺮی دارﻧ ﺪ زی ﺮا ﭘﻮﺷﺶ ﮔیﺎﻫی ارﺗﺒﺎط ﻧﺰدیکی ﺑﺎ ﺷﺮایﻂ رﻃﻮﺑﺘی و دمای ﺧﺎک دارد و بررسی وﺿﻌیﺖ آن، روشی سودمند و اکولوژیک در ﭘﺎیﺶ هیدرولوژی ناهنجاری های دما و رطوبت می باشد. در این تحقیق ﺑﺎ استخراج دو ﻋﺎﻣﻞ دﻣﺎ و ﭘﻮﺷﺶ ﮔیﺎﻫی از ﺗﺼﺎویﺮ ﻣﺎﻫﻮاره لندست در ماه اردیبهشتﺳ ﺎل های 2007، 2009 و 2013 (خشکترین سال های کشور)، وضعیت خشکسالی باغات انگور ملایر مورد بررسی قرار گرفت. شاخص های خشکسالی پوشش گیاهی، شاخص شرایط پوشش گیاهی، شاخص تأمین آب پوشش گیاهی و ﺷﺎﺧﺺ ﺗﻔﺎﺿﻞ ﻧﺮﻣﺎل ﺷﺪه ﭘﻮﺷﺶ ﮔیﺎﻫی از ﺗﺼﺎویﺮ ماهواره ای اﺳﺘﺨﺮاج و ﭘﺎیﺶ ﺧﺸکﺴﺎﻟی کﺸﺎورزی اﻧﺠﺎم و مقایسه شد. نتایج نشان داد شد که از بین این چهار شاخص مورد بررسی، شاخص های ﺷﺎﺧﺺ ﺗﻔﺎﺿﻞ ﻧﺮﻣﺎل ﺷﺪه ﭘﻮﺷﺶ ﮔیﺎﻫی و شاخص تأمین آب پوشش گیاهی دارای دقت بیشتری در آشکارسازی شرایط خشکسالی در منطقه هستند.
بررسی نحوه استقرار مراکز انتظامی شهر مشهد براساس مدل SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی مقوله ای است که هدف آن ارائه برنامه ای مدون و جامع با توجه شرایط درونی و بیرونی سازمان است. در این نوع برنامه ریزی با شناسایی، بررسی و ارزیابی وضعیت سازمان، راهبردهای متناسب با شرایط سازمان ارائه می شود. برنامه ریزی راهبردی به ویژه برای مراکز انتظامی که وظیفه ایجاد و گسترش امنیت را در جامعه دارند، حائز اهمیت فراوانی است، به طوری که در صورت فقدان چنین برنامه ای، این مراکز عملکرد مناسب و چندان مفیدی نخواهند داشت؛ بر این اساس، در این پژوهش به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید مراکز انتظامی شهر مشهد و ارائه راهبردهایی با استفاده از تکنیک های SWOT و QSPM پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که موقعیت جاری مراکز انتظامی شهر مشهد در حالت تهاجمی قرار دارد؛ از این رو این مراکز باید از نقاط قوت و فرصت موجود در مراکز خود استفاده کرده تا بتوانند بر نقاط ضعف و تهدید پیشروی فائق آیند.
ارائه روشی برای اصلاح نوفه نواری آشکارسازها در تصاویر اخذشده به وسیله سنجنده TM ماهواره لندست 5(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوفه آشکارسازها در تصاویر ماهواره ای معمولا به صورت نوارهای افقی یا عمودی دیده می شوند. جهت نوارشدگی ها به تکنیک تصویربرداری سنجنده (پوش بروم یا ویسک بروم) بستگی دارد. در تصاویر سنجنده TM نیز برخی نوارشدگی ها دیده می شود که منشأ آنها آشکارسازهاست. از دلایل پیدایش نوفه نواری در تصاویر اخذشده به وسیله سنجنده TM می شود به تطابق نداشتن آشکارسازها، واسنجی نامناسب آشکارسازها و یا فرسایش آنها در طول زمان اشاره کرد. با توجه به اینکه سنجنده TM از تکنیک تصویربرداری ویسک بروم استفاده می کند، این نوارشدگی ها در تصاویر به صورت افقی دیده می شوند. نوفه نواری در تصاویر اخذشده در باند 4 از سطوح تاریک مانند دریا که در سطح یک پیش پردازش شده اند، رخ نمون بیشتری دارد. این نوع نوفه موجب بروز خطا در برخی اعمال مانند تصحیحات جوی بااستفاده از پیکسل های تاریک و دشوار شدن استخراج اطلاعات از تصاویر می شود. در این پژوهش، برای اصلاح نوفه نواری سنجنده TM، پس از شناسایی آشکارسازهای نوفه ای، روش های میانه (MM)، تطبیق ممان های مکانی اصلاح شده (MSMM) و پالایش تصویر در حوزه فرکانس و مکان (IFFD & IFSD) پیشنهاد شده است. برای بررسی نتایج حاصل، از برخی کمیت های آماری همچون میانگین و انحراف معیار و نیز، نمودار فراوانی و طیف فوریه تصاویر پیش و پس از اصلاح استفاده شده است. انحراف معیار در تصویر اولیه برابر با 56/1 است که پس از اصلاح تصویر، مقدارهای این کمیت برای روش های MM، MSMM، IFFD و IFSD به ترتیب برابر با 36/1، 42/1، 31/1و 26/1 است. کاهش به وجودآمده در انحراف معیار پس از حذف نوف، نواری، بهبود تصاویر را نشان می دهد. برای مقایسه این روش ها با یکدیگر و با کارهای دیگران، از MSE، RMSE و PSNR و همچنین، داده های شبیه سازی شده برای نوفه نواری متناوب استفاده شده است. مقدارهای به دست آمده PSNR برای روش های MM، MSMM، IFSD و IFFD به ترتیب برابر با 66/54، 14/51، 47/48و 65/45 دسی بل است. در این میان، بیشترین میزان PSNR و به تبع آن، کمترین میزان MSE مربوط به روش MM و MSMM بود که نشان از دقت بیشتر این روش ها درمقایسه با پالایه های حوزه فرکانس و مکان دارد.