فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
با مطرح شدن نظریه های شهر پایدار، شهر اکولوژیکی، بوم شهر، شهر هوشمند و شهر سبز در دهه های اخیر، توجه ویژه به طراحی سازگار با طبیعت، پایداری اکولوژیکی و مسائل اقلیمی مد نظر طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته است؛ تحقیق حاضر با هدف تبیین معیارهای کالبدی موثر بر اسایش حرارتی فضاهای باز شهری و خرد اقلیم تدوین گردیده و بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، به استخراج مولفه های فرم شهری تاثیرگذار بر آسایش حرارتی فضاهای باز شهری در سلسله مراتبی از بنا تا بافت، بپردازد. این تحقیق در بخشی از اراضی 17.5 هکتاری سیلو شهر یزد انجام گرفته است. در مرحله اول با روش شبیه سازی با استفاده از نرم افزار انوی مت میزان دمای متوسط تابشی در نقاط منتخب سایت محاسبه گردیده و سپس آسایش حرارتی بر اساس شاخص PMV برای گروه مشخص در گرم ترین روز سال 2015 برآورد شده است. در قسمت دوم با مقایسه آسایش حرارتی و عوامل فیزیکی محیط شامل ارتفاع، محصوریت، پوشش گیاهی و .... معیارهای فرم کالبدی موثر در تحقق آسایش حرارتی شناسایی گردیده اند. نتایج نشان می دهد ابعاد فضایی، کالبدی و محیطی عناصر تشکیل دهنده فرم شهری چون محصوریت (نسبت ارتفاع به عرضH/W)، ضریب دید به آسمان و الگوی شبکه معابر، مصالح (جنس، رنگ) بام، بدنه و کف، پوشش گیاهی (گونه و تراکم آن)، کاربری و ... از جمله عوامل موثر بر آسایش حرارتی فضاهای باز شهری هستند که توجه به آنها در فرایند برنامه ریزی و طراحی شهری، می تواند سبب خلق فضاهایی شود که آسایش حرارتی را برای کاربران فراهم کند.
ارزیابی وضعیت شاخص های زیست پذیری شهری از دیدگاه شهروندان (مورد شناسی: مناطق پنج گانه شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به رشد و گسترش شهرها، مسائل شهرسازی و مفاهیمی مانند شهر و شهروندی به مهمترین مسائل تأثیرگذار بر زندگی انسان در ابعاد کمّی و کیفی تبدیل شده اند؛ بنابراین پرداختن به تئوری های جدید شهرسازی مانند شهر زیست پذیر با اهدافی از قبیل حل مشکلات شهری، ارتقای کیفیت زندگی در شهر، کارآمدی مدیریت شهری و راهبری شهر به سمت و سوی مطلوبیت بیشتر با احترام گذاشتن به ارزش های بومی و محلی بیش از پیش اهمیت یافته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و ارزیابی وضعیت زیست پذیری مناطق پنج گانه شهر زاهدان از دیدگاه شهروندان انجام شده است. ماهیت این پژوهش «توصیفی-تحلیلی» و از نوع «کاربردی» است. جمع آوری داده ها و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و جامعه نمونه پژوهش 400 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل رگرسیون، آزمون T تک نمونه ای و در مرحله نهایی به منظور بررسی زیست پذیری و رتبه بندی مناطق 5گانه شهر زاهدان، از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیّر درآمد با مقدار بتای 322/0 بیشترین تأثیر را بر میزان رضایتمندی ساکنان شهر زاهدان از شاخص های زیست پذیری دارد. نتایج آزمون T تک نمونه ای بیانگر آن است که میانگین کلی شاخص های زیست پذیری 67/2 و پایین تر از حد متوسط است. از میان ابعاد مورد مطالعه، «بُعد اجتماعی» با میانگین 02/3، در حد متوسط قرار دارد و از وضعیت مطلوب تری برخوردار است؛ البته با توجه به سطح معنی داری که از 05/0 بالاتر بوده، به لحاظ آماری این رابطه معنی دار نیست و نمی توان این نتیجه را به کل جامعه تعمیم داد؛ در حالی که «بُعد اقتصادی» با میانگین 54/2، «بُعد چالش های شهری» با میانگین 64/2 و «بُعد زیرساخت های شهری» با میانگین 50/2 کمتر از حد متوسط می باشند و وضعیت نامطلوبی دارند. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان می دهد که از میان مناطق 5گانه شهر زاهدان، منطقه 1 با میانگین رتبه ای 83/243، دارای بیشترین زیست پذیری است. در مقابل، منطقه 4 با میانگین رتبه ای 33/137، دارای کمترین زیست پذیری در بین مناطق 5گانه شهر زاهدان است.
ارزیابی و سنجش توسعه یافتگی سکونتگاه های استان لرستان با استفاده از روش تحلیل چند معیاره برنامه ریزی توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود نابرابری اقتصادی و اجتماعی میان مناطق، همواره محققان را بر آن داشته تا با استفاده از آمار و اطلاعات موجود و با کاربرد روش ها و تکنیک های مناسب، به تحلیل این عدم تعادل فضایی و نابرابری پرداخته و ضمن ارزیابی وضعیت مناطق از حیث توسعه و برخورداری ها، به ارائه راهکارهایی مناسب درجهت دست یابی به توسعه هماهنگ و یکپارچه بپردازند. در راستای رسیدن به هدف مذکور، در پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش تحلیل چند معیاره VIKOR، به ارزیابی میزان برخورداری شهرستان های استان لرستان (9 شهرستان) به تفکیک نماگر اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی، همچنین شناخت و مشخص کردن فاصله و اختلاف توسعه یافتگی بین مناطق مختلف آن پرداخته شده است. نتیجه به دست آمده از تحلیل در مجموع نماگرهای توسعه نشان می دهد که شهرستان خرم آباد دارای وضعیت مطلوب برخوردار و شهرستان های پل دختر و دلفان، در وضعیت نامطلوب محروم قرار دارند. در برایند تحلیل شکاف توسعه باید به بازتاب عواملی از جمله ساختار مدیریتی متمرکز، عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارسایی های نظام برنامه ریزی فضایی به ویژه قطب رشد (شهرستان خرم آباد) اشاره کرد.
تحلیل اثرات خشکسالی بر ساختار اقتصادی خانوارهای روستایی مورد: دهستان کویردر شهرستان خلیل آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناخت و بررسی اثرات خشکسالی بر ساختار اقتصادی خانوارهای روستایی دهستان کویر انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی است؛ و برای بررسی پارامترهای مورد بررسی از شیوه توصیفی- تحلیلی بهره برده است. داده ها براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری کوکران، از سطح 319 خانوار نمونه روستایی جمع آوری شده است. جمع آوری داده ها براساس شاخص های انتخابی و با استفاده از پرسشنامه خانوار انجام شده است. روایی پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت. ضریب اعتبار پرسشنامه نیز، برابر با 77/0 به دست آمده است . برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل AHP و نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد در بین ابعاد مورد مطالعه، منابع آب بالاترین رتبه اثرپذیری از خشکسالی را داشته است. در بین روستاهای مورد مطالعه در دهستان کویر، روستای سعدالدین نسبت به سایر روستاها از سطح خشکسالی کمتری برخوردار بوده است. همچنین خشکسالی در زمینه این مؤلفه های مورد استفاده (منابع آب، تولید، درآمد، سرمایه گذاری و کیفیت زندگی) می تواند پیامدهای منفی زیادی را در پی داشته باشد و موجب شده تا خانوارهای روستایی به میزان زیادی از خشکسالی مذکور آسیب ببینند. این پدیده را که نمی توان به طور کامل آن را کنترل نمود ولی می توان با تمهیداتی از شدت پیامدهای منفی آن کاست.
بررسی و تحلیل فضایی آسیب پذیری اجتماعی شهرهای استان خوزستان (مطالعه موردی: شهرهای بالای 10 هزار نفر)
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان تسهیل کننده بوجود آمدن شرایط آسیب پذیری هستند. آسیب پذیری گروه های مختلف مردم ساکن در نواحی خطر خیز شهر، بسته به وضعیت اجتماعی و اقتصادی آن ها در نقاط مختلف، متفاوت است. آسیب پذیری اجتماعی محصول نابرابری های اجتماعی است. از این رو آسیب پذیری اجتماعی می تواند توضیح دهد که چرا بعضی از جوامع از مخاطرات محیطی رنج می برند در حالیکه دیگران به این وضعیت دچار نیستند. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان آسیب پذیری اجتماعی شهرهای بالای 10 هزار نفر در استان خوزستان می باشد. بدین منظور از روش ویکور استفاده گردید و نتایج بدست آمده در قالب نقشه تحلیل فضایی به نمایش درآمد. نتایج نشان داد که شهرهای قلعه تل (Q=0.4437)، مسجد سلیمان (Q=0.4455)، بندر ماهشهر (Q=0.4493)، آغاجاری (Q=0.4569)، بندر امام خمینی (Q=0.4766) و شوش (Q=0.5091) دارای بیشترین میزان آسیب پذیری اجتماعی بودند. همچنین از نظر موقعیت فضایی نیز بیشتر شهرهای با آسیب پذیری بسیار بالای استان خوزستان در جنوب آن قرار داشتند و شهرهای مرکز این استان نیز اکثرا از میزان آسیب پذیری کم و متوسطی برخوردار بودند. در قسمت شمالی نیز تنها شهرهای گتوند، دزآب و شوش دارای میزان آسیب پذیری بالا و بسیار بالایی بودند.
تحلیل عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینان کشاورزی شهری و روستایی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
346 - 359
حوزههای تخصصی:
تشویق فعالیت های کارآفرینانه، راهبرد مهمی برای توسعه اقتصادی پایدار است. برای توسعه برنامه هایی که بتوانند حمایت مؤثری را برای تقویت کارآفرینی ارائه دهند، این مهم است که درک شود چه عوامل و عناصری بر موفقیت کارآفرینان تأثیر دارد. بسیاری از برنامه های توسعه کارآفرینی بدون توجه به بستر شهری یا روستایی طراحی می شوند. این در حالی است که فضا و شرایط مناطق روستایی متفاوت از مناطق شهری است. لذا هدف از این مطالعه، بررسی عوامل متفاوت بر نرخ موفقیت در بین کارآفرینان روستایی و شهری است. جامعه آماری مورد مطالعه، کارآفرینان کشاورزی در بخش شهری و روستایی شهرستان کرمانشاه بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 215 نفر تعیین شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد که بین کارآفرینان شهری و روستایی از لحاظ منابع فردی، منابع اقتصادی، حمایت سیاسی و حمایت اجتماعی-فرهنگی تفاوت معناداری و جود دارد و منابع برای موفقیت کارآفرینان در مناطق شهری فراوان تر از مناطق روستایی است. همچنین نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر منابع اقتصادی در بین کارآفرینان شهری و حمایت اجتماعی-فرهنگی در بین کارآفرینان روستایی از مهم ترین عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینان هستند.
تحلیل نابرابری منطقه ای استان های کشور در ارائه خدمات آموزشی- ترویجی کشاورزی به روستاییان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود قدمت کشاورزی در ایران و ریشه دار بودن مضامین و محتوای سنتی آن توجه به علم ترویج، بکارگیری صحیح دستاوردهای نوین علمی و اشاعه نوآوری های فنی را ضزوری و لازم می نماید تا جایی که نیل به توسعه پایدار کشاورزی مستلزم آموزش بهره برداران، ظرفیت سازی و ایجاد تغییر در بینش و مهارت افراد است. از همین رو نقش بی بدیل کیفیت و ارایه خدمات ترویجی در توسعه کشاورزی و توانمندسازی روستاییان موجب گردید تا پژوهش حاضر با هدف رتبه بندی استان های کشور در ارائه خدمات آموزشی- ترویجی کشاورزی در مقطع زمانی 1390 با استفاده از منابع اسنادی و بهره گیری از 15 مؤلفه آمارنامه جهاد کشاورزی و بهره جویی از مدل تاپسیس فازی، با رویکردی توصیفی- تحلیلی انجام پذیرد. نتایج ارزیابی میزان توسعه استان های کشور در ارایه خدمات آموزشی- ترویجی کشاورزی حاکی از آن است که توزیع ناموزون خدمات، شکاف عمیقی بین استان های کشور ایجاد نموده است. به طوری که تنها 4 استان فارس، آذربایجان غربی، خوزستان و مازندران در ارائه خدمات ترویجی کشاورزی توسعه یافته اند و سایر استان ها در وضعیتی متوسط تا محروم قرار دارد که در این میان استان های هرمزگان، قم، خراسان شمالی و خراسان جنوبی در زمره محروم ترین مناطق قرار گرفته است. بر همین اساس ارزیابی عملکرد نظام ترویج کشاورزی در استان های کشور، لزوم احداث، نوسازی، تجهیز و تقویت مراکز ترویجی در استان های محروم و بازنگری در نحوه ارایه خدمات به روستاییان را بیش از پیش آشکار می سازد.
A Study on the Villagers’ Semantic Understanding of Functional Challenges in Rural Settlements (Case Study: Centeral District of Ravansar County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- During recent decades, rural settlements in developing countries have undergone significant changes in global development and in pursuit of development, in accordance with the geographic conditions governing them. The intensity and direction of these changes have been different. The study of functional changes of rural settlements located in the central district of Ravansar County is the main objective of this study. Design/methodology/approach- This applied research is a qualitative research that has been carried out using Grounded Theory Method. The methodological approach of the dominant theory in this research is the Glaser’s (1978) approach. Finding- The findings of the research indicate that during a systematic process, rural subsistences have progressed towards gradual economic development through the two concepts of agrarian reforms and mechanization of the agricultural sector. This positive trend, with institutional interferences and inefficient rural development policies, the economic downturns of villages have finally provided the ground for the functional development of villages through the implementation of inheritance law, poor management of environmental resources, cross-sectoral supportive policies, and targeted subsidies. This functional development of villages has many symbols, including a strong tendency towards service activities, the prevalence of consumerism, the formation of affiliated villages, a strong market dependence, and so on. It should be noted that in the present research, "inefficient rural development policies" have been identified as a central issue. Research limitations/implications- Low familiarity of the rural population with Persian language (due to the fact that the inhabitants of the study area are Kurds), the high cost of commuting to the villages, the difficulty of establishing trust with villagers, and the lack of welcoming support from institutions related to rural affairs for the researchers in the various stages of the research were the most important limitations of this research. Practical implications- A fundamental revision of rural development policies in view of the changes that have taken place in rural settlements, in accordance with the geographic conditions governing them, is the most important scientific solution of the present research. Originality/value- In the current research, for the first time in Iran, functional changes in villages have been deeply studied through Grounded Theory Method.
برنامه ریزی راهبردی گردشگری کردستان بر پایه هویت رقابت پذیری منطقه ای با استفاده از تکنیک Meta-SOWT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
17 - 30
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یک فعالیت پویای اقتصادی، نقش مهمی در توسعه اقتصاد جوامع انسانی ایفا می کند. گسترش گردشگری بر درآمد ملی، منابع ارزی، اشتغال و دیگر شاخص های کلان اقتصادی تأثیرگذار است. در واقع در عصر حاضر، با توجه به مقوله جهانی شدن اکثر کشورها و شهرها سعی دارند با برنامه ریزی های مناسب در محیط رقابتی به وجود آمده جایگاه رقابتی خود و متعاقب آن کیفیت زندگی اجتماعات خود را بهبود بخشند. در تحقیق حاضر اهداف زیر دنبال می شود:1- تعیین جایگاه گردشگری استان کردستان با رقبای منطقه ای، 2- شناسایی مهم ترین منابع و قابلیت های گردشگری کردستان که دارای ویژگی (VIRO)( نادر بودن، تکرار نشدنی، تقلیدناپذیر و غیرقابل جایگزین) هستند و 3- شناسایی مهم ترین عوامل کلان تأثیرگذار بر گردشگری کردستان. یکی از روش های برنامه ریزی در زمینه گردشگری برنامه ریزی راهبردی و استراتژیک با تکنیک Meta-SWOT است. تکنیک Meta-SWOT براساس رهیافت داخل به خارج و به نوعی دیدگاه مبتنی بر منابع است. داده ها و اطلاعات موردنظر در دو بخش ابتدا از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و سپس به صورت میدانی و نظرخواهی از 25 نفر از کارشناسان متخصص در امر گردشگری که به روش هدفمند انتخاب شده اند، تهیه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مهم ترین عوامل کلان تأثیرگذار بر گردشگری کردستان عبارتنداز مدیریت کلان کشور، سیاست های خارجی دولت و تحریم های بین المللی. عدم تخصیص بودجه به امر گردشگری و عدم توجه به صنعت گردشگری در سطح کشور از دیگر عوامل اثرگذار بر گردشگری کردستان است. مهم ترین رقبای منطقه ای گردشگری کردستان در افق سند چشم انداز 1404 استان های کرمانشاه و همدان هستند.
ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی در برابر مخاطرات زلزله با رویکرد دستیابی به مدیریت پایدار (مورد مطالعه: منطقه یک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه خسارت های ناشی از بحران های طبیعی و انسانی موجب شده است که تاب آوری یکی از مهم ترین موضوعات برای رسیدن به پایداری و به عنوان راهی برای تقویت جوامع با استفاده از ظرفیت های آن ها مطرح شود. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، میزان تاب آوری کالبدی منطقه یک تهران مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این راستا، بر اساس مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانه ای، اطلاعات و داده های مورد نیاز، جمع آوری شده و با توجه به ویژگی های منطقه، شاخص های ساختار کالبدی و کاربری اراضی منطقه، دسترسی به فضاهای باز عمومی، تراکم ساختمانی، بافت های فرسوده، عرض معابر و نزدیکی به گسل به عنوان شاخص های مؤثر در تاب آوری کالبدی، مورد بررسی قرار گرفتند که در نهایت هر یک از شاخص ها با توجه به ضریب اهمیتشان بر اساس فرم نظر سنجی که توسط کارشناسان تکمیل شده است، در محیط GIS روی هم گذاری شده و نقشه نهایی میزان تاب آوری کالبدی منطقه تولید شده است. نتایج بیانگر این امر می باشد که در حدود بیش از 55 درصد از مساحت منطقه از تاب آوری کم و متوسط در برابر زلزله برخوردار می باشند که مربوط به نواحی 3 و 5 و قسمتی از ناحیه 8 است و از سوی دیگر، نواحی 6 و 10، بیشترین میزان تاب آوری در برابر زلزله را دارند. در مرحله بعد از ماتریس برنامه ریزی کمی استراتژیکی، جهت اولویت بندی راهبردها برای اجرا شدن در مناطق با تاب آوری کم استفاده شده است که بر اساس آن، راهبرد ST با حداکثر امتیاز 10.81 درصد که جلوگیری از ساخت و ساز در نواحی پر خطر (نزدیک گسل) می باشد، به عنوان بهترین راهبرد کالبدی جهت افزایش تاب آوری کالبدی منطقه در برابر زلزله مطرح می گردد. در ادامه نیز پیشنهاداتی در راستای افزایش میزان تاب آوری منطقه در نواحی با آسیب پذیری زیاد، ارائه شده است.
عوامل مؤثر در مکان یابی ساختمان های بلندمرتبه با تأکید بر پایداری محیط زیست (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلندمرتبه سازی و توسعه فضایی در ارتفاع، محصول رشد جمعیت، افزایش شهرنشینی و کمبود زمین مناسب برای ساخت وساز است که در دهه های اخیر رواج یافته است. شکل گیری این گونه ساختمانی با توجه به ویژگی های آن، در کنار آثار مثبت، محدودیت ها، تهدیدها و مشکلاتی عدیده را به همراه دارد. امروزه مکان یابی ساختمان های بلند از مسائل ضروری به شمار می آید و توجه به آن و مشکلات زیست محیطی و شرایط اقلیمی هر منطقه، از مهم ترین زمینه های شهرسازی محسوب می شود. هدف پژوهش کاربردی- توسعه ای و توصیفی-تحلیلی حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر مکان یابی ساختمان های بلند با تأکید بر پایداری محیط زیست در شهر قزوین با استفاده از مدل تاپسیس است.نتایج پژوهش نشان می دهد هیچ الگویی در ایران برای مکان یابی ساختمان های بلند از جمله ساختمان های قزوین وجود ندارد. ضوابط نیز به دلیل بی برنامگی و بی توجهی به عوامل شهرسازی یا مقوله های تأثیرگذار، محیط زیست را تخریب کرده اند. براساس یافته های مدل تاپسیس، عامل اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی و کاربری اراضی به ترتیب با امتیازهای 695/0، 457/0 و 405/0 در جایگاه های اول تا سوم قرار دارند و از سایر مؤلفه ها مهم ترند.
پایگاه اجتماعی اقتصادی شهروندان و رفتار خرید در فضای شهری مطالعه موردی: بازار سنتی شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
65 - 80
حوزههای تخصصی:
بازار یکی از عناصر اصلی شهر ایرانی و به مثابه قلب تپنده آن محسوب می شود. بازار سنتی کاشان در دوره سلجوقیان احداث گردید و به تدریج نقش و کارکرد مهمی در توسعه اقتصادی- اجتماعی شهر پیدا کرد. به طوری که در دوره صفویه به اوج شکوه و رونق اقتصادی رسید. اما در دوره معاصر به دلیل گسترش شهر کاشان و ایجاد فاصله مکانی بین بازار و محل سکونت شهروندان، گسترش خرده فروشی ها و فروشگاه های جدید در امتداد خیابان ها و محلات مختلف در سطح شهر، موجب کم رنگ شدن و بعضاً از دست رفتن نقش و کارکرد قدیمی بازار کاشان شده است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که چه تفاوتی میان پایگاه اجتماعی اقتصادی پاسخگویان در شهر و نحوه و رفتار خرید از بازار وجود دارد؟ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات و داده های موردنیاز از روش میدانی و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل الف) کسبه و بازاریان و ب) ساکنان شهر کاشان می باشد. حجم نمونه برای ساکنان شهر کاشان با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب گردید که این تعداد پرسشنامه بین سه منطقه شهری با پایگاه اقتصادی پایین (شهرک 22 بهمن)، متوسط (خیابان ملامحسن) و بالا (خیابان امیرکبیر) توزیع گردید. ملاک تعیین سه منطقه شهری بر اساس ارزش زمین، تراکم جمعیت، قیمت مسکن، مهاجران و پایگاه اجتماعی اقتصادی ساکنین می باشد. همچنین تعداد 100 پرسشنامه از کسبه و بازاریان شهر تکمیل شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون آماری واریانس یک طرفه انجام شد. منطقه امیرکبیر کمترین میزان مراجعه به بازار را با 10 درصد خرید دارند، لیکن شهرک 22 بهمن بیشترین مراجعه و خرید را از بازار سنتی می کنند و به طورکلی بازار نقش درجه اول خود را به عنوان مرکز عمده خرید شهروندان ازدست داده است.
احیای بافت های درون شهری با رویکرد منطقه بندی+ فرم محور (مطالعه موردی:شهر برازجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر در ایران رشد جمعیت شهری با توسعه ناموزون افقی شهر و ازبین بردن منابع کشاورزی و طبیعی اطراف شهرها همراه بوده است. در این بین، بسیاری از شهرها منابع فضایی ارزشمند اما فرسوده ای دارند که در حال حاضر راهگشای بسیاری از مشکلات شهرهاست. به همین منظور مسئله بهسازی و نوسازی این فضاهای با ارزش مدنظر قرار گرفته است. در این بین، رویکرد رشد هوشمند که در ایالات متحده آمریکا مدل مدیریت رشد است، توجه ویژه ای به ظرفیت های درونی شهر دارد؛ بنابراین، ایده اصلی پژوهش حاضر توسعه درونی شهر با تأکید بر توسعه مجدد بافت های فرسوده است. برای این منظور در این مقاله از مدل منطقه بندی فرم محور، یکی از ابزارهای اجرایی رویکرد رشد هوشمند، با پهنه بندی کردن شهر برازجان در محیط نرم افزاری GIS استفاده کرده ایم تا سیاست «کد توسعه» نقشه «زون بندی عرضی» و توان و استعداد توسعه بافت های فرسوده شهر بررسی شود. این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی- پژوهشی، و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی- تحلیلی و اسنادی- میدانی است. در روند پژوهش نیز مطالعاتی بر بافت فرسوده در زمینه های جمعیتی، کاربری، کالبدی و دسترسی انجام شده است. براساس مدل منطقه بندی فرم محور مشخص شده است که بافت های فرسوده شهر برازجان پتانسیل لازم را برای توسعه درونی شهر دارند. براساس این مدل، الگوی TND برای توسعه محله های مسکونی و الگویRCD، برای توسعه محله های مسکونی و تجاری استفاده شده است.
طراحی الگوی معیشت زیست بوم پایدار در روستای هجیج با استفاده از نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت راز و رمزهای بقای مجتمع های زیستی مانند زیست بوم های پایدار و سازوکارهای بومی در معیشت پایدار این جوامع می تواند روزنه ای برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی باشد. در این پژوهش روستای هجیج به عنوان نمونه ای از یک منطقه بومی و هدف گردشگری با داده های طبیعی و فرهنگی بسیار، به صورت کیفی با کاربرد روش نظریه بنیانی مبتنی بر رویکرد ترکیبی، کاربردی و اکتشافی موردمطالعه قرار گرفت تا بتوان راز این ماندگاری را کشف کرد.در این راستا 53 نفر سرپرست خانوار از 171 خانوار این روستا (با جمعیت 571 نفر) به شیوه نمونه گیری هدفمند با رویکرد زنجیره ای مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند قرار گرفتند. علاوه بر آن، از مشاهده مستقیم، بررسی اسناد و تجارب شخصی نیز بهره گرفته شد. سپس، نتایج تحلیل محتوا گردید. با کدگذاری محوری و طی روند خط سیر داستانی از 4 مقوله، 20 زیر مقوله و 132 مفهوم، الگوی پارادایمی مطالعه به عنوان الگوی معیشت زیست بوم پایدار هجیج ارائه شد. الگوی مبتنی بر نتایج، نشان داد که مردم این روستا با بهره گیری از مجموعه ای از داشته های طبیعی، اجتماعی، انسانی، فیزیکی، دانش بومی و فرهنگی، راهبردهای متنوعی را برای نگهداری زیست بوم خود از دیرباز در پیش گرفته اند. اما هجوم پیامدهای منفی و عنصرهای مداخله گر، زندگی این الگوی پایدار را در زمان کنونی به خطر انداخته که نیازمند توجه جدی است.
تبیین مدل توسعه سیستم گردشگری روستایی با استفاده از نظریه آشوب و مدل باتلر (مورد مطالعه: روستای مصر، شهرستان خور و بیابانک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
222 - 235
حوزههای تخصصی:
به دلیل حساسیت بالای روستاهای مناطق بیابانی و توان های گردشگری آن، برنامه-ریزی برای توسعه گردشگری روستایی، نیازمند تبیین سیستم توسعه گردشگری است. روستای مصر، یکی از مهم ترین فضاهای گردشگری شهرستان خور و بیابانک است که در طی سال های گذشته، رشد فعالیت های گردشگری را تجربه کرده است. بنابراین، این پژوهش با هدف شناسایی مدل ارزیابی سیستم گردشگری روستا و تبیین آن با نظریه های مقاصد گردشگری انجام شده است. بدین منظور، داده ها از طریق مصاحبه، گفتگو و مشاهدات میدانی گرد آوری و با بهره گیری از مبانی نظری موجود تهیه شده و از طریق روش تحلیل محتوای کیفی، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و در نهایت، مدلی برای تبیین روند سیستم گردشگری آن ارائه شد. نتایج مدل حاکی از تأثیرگذاری قابل توجه آثار هنری در عرضه گردشگری و نقش کلیدی کارآفرینان در توسعه سیستم گردشگری است که در مراحل بعدی به تدریج تکامل یافته است. همچنین میزان انطباق مدل با نظریه آشوب و مدل باتلر، بررسی گردید که از منظر نظریه آشوب، این سیستم با رویکرد اثر پروانه ای و سازگاری پویا سازگار بوده و از منظر مدل باتلر، روستای مصر در انتهای مرحله مشارکت و حرکت به سمت توسعه قرار دارد و به نظر می رسد تخریب خلاق نظریه آشوب با مرحله مشارکت چرخه حیات، سازگاری بیشتری دارد.
نقش کسب وکارهای کوچک خانگی در کاهش فقر خانوارهای روستایی شهرستان مهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش کسب و کارهای کوچک خانگی در کاهش فقر خانوارهای روستایی شهرستان مهران انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها از نوع علی- ارتباطی و از طریق پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری آن تمامی خانوارهای روستایی شهرستان مهران به تعداد 816 خانوار بود که در زمینه کسب و کارهای خانگی فعالیت داشتند. برای تهیه نمونه ی 260 نفری از این جامعه آماری از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه بود. برای تأمین روایی ابزار تحقیق، از پانل متخصصان استفاده شد. به منظور تعیین پایایی، با انجام آزمون مقدماتی از نمونه ای 30 نفری از مجریان کسب و کارهایی خانگی شهرستان دهلران (جامعه مشابه)، مقدار ضریب آلفای کرونباخ در دامنه 75/0 تا 90/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS 18 صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین کارکردهای آزادی و استقلال عمل بیشتر کسب و کارهای خانگی، پایین بودن هزینه راه اندازی کسب و کارهای خانگی، تناسب با ویژگی های جسمی افراد معلول و کم توان، موفقیت بیشتر جسمی افراد معلول و کم توان در انجام کسب و کار خانگی، تناسب با اقشار مختلف کسب و کارهای خانگی، عدم نیاز به مجوز کسب و کارهای خانگی و کاهش فقر خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین، کارکردهای تناسب با اقشار مختلف، پایین بودن هزینه راه اندازی کسب و کارهای خانگی و عدم نیاز به مجوز کسب و کارهای خانگی، 65 درصد از تغییرات متغیر وابسته کاهش فقر خانوارهای روستایی را تبیین نمود.
عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی در روستاهای شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری اراضی از چالش های مهم بخش کشاورزی در قرن 21 است. درا ین راستا هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی عوامل مؤثر در تغییر کاربری اراضی کشاورزی روستایی در شهرستان همدان به عنوان یک قطب کشاورزی است که با مسئله تغییر کاربری اراضی مواجه است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. برای گرد آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارشناسان سازمان های کشاورزی شهرستان همدان بوده که به روش تمام شماری (حجم کل برابر 90 کارشناس ) انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه ای است که روایی آن با توجه به مبانی نظری و کسب نظر از کارشناسان فن و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (90/0) تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی در قالب نرم افزار SPSS/20 استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی پنج عامل را به عنوان علل گرایش به تغییر کاربری اراضی کشاورزی شناسایی نمود که عبارتند از: توسعه نیافتگی کشاورزی، اقتصادی نبودن بخش کشاورزی، ضعف اطلاعات و اجرای نادرست برنامه های عمران روستاها، توسعه شهرها و تمایل جوانان به مشاغل غیرکشاورزی در شهرها که در مجموع 232/59 درصد از متغیرهای تغییر کاربری را تبیین نموده است. همچنین، با افزایش جاذبه بخش کشاورزی برای کشاورزان و سرمایه گذاران این بخش، اجرای دقیق سیاست های توسعه روستایی با تأکید بر حفظ کاربری اراضی، افزایش جاذبه و کاهش دافعه زندگی روستایی برای جوانان و مدیریت ساخت و ساز در اراضی کشاورزی به عنوان خانه دوم می توان از گرایش کشاورزان به تغیر کاربری اراضی کشاورزی جلوگیری نمود.
انفجار مادرشهر و توسعه گسیخته منطقه کلان شهری تهران در چارچوب نظریه زوال شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
451 - 472
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی از نیمه دوم قرن بیستم با روند شتابانی ادامه یافته و مراحل مختلف «حومه نشینی» و «شهرگریزی» (ضد شهرنشینی یا زوال) نیز هم زمان در بسیاری از کلان شهرها ظاهر شده است. در این پژوهش منطقه کلان شهری تهران به عنوان قلمرو پژوهش انتخاب شد و فرایند انفجار مادرشهر و پدیدارشدن زوال شهری در شهر تهران، گسیختگی شهری به عنوان نمود فضایی و عینی توسعه پیرامونی طی سال های 1355 تا 1395 مشخص شد. پژوهش حاضر در چارچوب راهبرد پس کاوی انجام شده است. همچنین این پژوهش به شیوه فراتحلیل و بر اساس داده های ثانویه جمعیتی مرکز آمار ایران به عنوان معیار اندازه گیری و اطلاعات اسناد و گزارش های رسمی فرادست انجام شده و از سنت های روش پژوهش کمی و کیفی استفاده کرده است. روش اندازه گیری گسیختگی شهری اغلب از طریق تبدیل داده ها، اطلاعات و عوامل کیفی به داده ها و شاخص های کمی بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل های توزیع جهت دار، هم بستگی فضایی موران (جهانی و محلی) و آماره عمومی G و برای اندازه گیری رشد گسیخته منطقه کلان شهری در دوره های مورد بحث از مدل های آنتروپی شانون و هُلدرن اندازه گیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از دهه 50 ه. ش «منطقه کلان شهری تهران» فرایند حومه نشینی به سبک مدرن را آغاز کرده و پس از دهه 70 ه.ش با فرایند شهرگریزی (زوال) مواجه بوده است. نمود فضایی این دو فرایند در قالب گسیختگی تجلی یافته است. نتایج مدل های موران و آماره عمومی G حاکی از شکل گیری چند الگوی خوشه ای جمعیت خارج از کلان شهر تهران است. همچنین نتایج مدل های آنتروپی شانون و هلدرن نشان می دهد که از دهه 70 ه. ش، توسعه عرصه های شهری در حلقه دوم (Suburban) و حلقه سوم (Exurban) رخ داده است. نتیجه این پژوهش حاکی از بروز پدیده زوال شهری در منطقه کلان شهری تهران است که از فرایندهای شهرنشینی تجربه شده در کشورهای آمریکایی- اروپایی تبعیت می کند.
گردشگری خلاق، ابزاری برای توسعه شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
753 - 768
حوزههای تخصصی:
خلاقیت عنصری ضروری در توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهرهاست که برای افزایش ظرفیت تجاری شهرها ضرورت دارد. این امر تبادل دانش و تجربه های میان تمامی اقشار را آسان می کند و سبب می شود هنرمندان تمامی حوزه ها، به ویژه حوزه فرهنگ مهارت های نوآورانه را کسب کنند و تولیدات فرهنگی را ارتقا دهند. در شهری که بتوان خلاقیت را در همه بخش ها و ساکنان آن پرورش داد، مقوله هایی مانند جذابیت، تنوع و نوآوری در تمامی زمینه های اقتصاد شهری شکل می گیرد و مهاجرت نیروی کار از بین می رود. سرمایه انسانی ثروت اصلی هر منطقه به شمار می آید که خواهان حضور در جامعه شهر مذکور و مشتاق کار و صرف سرمایه برای ارتقای استانداردهای زندگی خود و خانواده اش است. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، متغیرها از پیشینه پژوهشگران گردآوری و پرسشنامه ای نیز تنظیم شد. این پرسشنامه در میان 60 متخصص گردشگری به روش نمونه گیری گلوله برفی توزیع و جمع آوری شد. براساس نتایج، همه شاخص های مؤثر شامل سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی، استعداد، تجربه خلاق و زیرساخت ها ارتباطی مثبت و مستقیم با رشد و توسعه این گردشگری در کلان شهر تبریز دارند که از میان آن ها سرمایه اجتماعی و استعداد خلاق بیشترین اثرگذاری را در گردشگری این شهر خواهند داشت. براساس نظر کارشناسان، در شهر تبریز همه قابلیت های لازم برای جذب طبقه خلاق وجود دارد و شهر در این زمینه نیز موفق بوده است؛ بنابراین می توان آن را به کمک برخی تمهیدات به شهری خلاق تبدیل کرد و اقتصاد آن را ارتقا داد.
نقش سیاست گذاری دولتی در ارتقاء زیست شهری با تأکید بر سلامت و بهداشت؛ مطالعه موردی منطقه 15 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت و رفاه مردم یک شهر، شاخص مهمی برای نشان دادن میزان موفقیت سیاست گذاری دولتی در ارتقاء زیست شهری است. هدف اصلی این مقاله عبارت است از تحلیل و بررسی نقش سیاست گذاری دولتی در ارتقاء زیست شهری با تأکید بر سلامت و بهداشتدر منطقه 15 شهر تهران است. سؤال اصلی مقاله این است که سیاست گذاری دولتی چه نقشی در ارتقاء زیست شهری با تأکید بر سلامت و بهداشت ایفا می کند؟ روش تحقیق مقاله توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی است و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که بر طبق تعداد نمونه و بر اساس مدل کوکران تعداد 400 پرسشنامه در محدوده مورد مطالعه توزیع گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز بر اساس آزمون t تک نمونه ای مورد پردازش قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سیاست گذاری دولتی در ایران به دلیل دولتی بودن همه حوزه ها نقش مهمی در ارتقاء و یا ضعف زیست شهری به ویژه در حوزه سلامت و بهداشت ایفا می کند و منطقه 15 شهر تهران به دلیل آن که چندان هدف سیاستگذاری های دولتی نبوده است از نظر بهداشتی و درمانی در وضعیت بحرانی قرار دارد و کمبود بیمارستان و مراکز درمانی سبب کاهش کیفیت بهداشت و سلامت در منطقه 15 شهر تهران شده است