فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
15 - 32
حوزههای تخصصی:
رضایت مشتری امروزه به عنوان موضوعی راهبردی و تأثیرگذار، نقشی ویژه در موفقیت کسب وکارهای مختلف ایفا می کند. از طرفی صنعت گردشگری به عنوان متنوع ترین و بزرگ ترین صنایع در جهان، مهم ترین منبع درآمد و ایجاد فرصت های شغلی برای بسیاری از کشورهای دنیا است. بر این اساس تحقیق حاضر با در نظر گرفتن متغیرهای نوستالژی، بازاریابی تجربی و ارزش های تجربی به عنوان مفاهیمی نسبتاً جدید به بررسی تأثیر این متغیرها بر سطح رضایت در صنعت گردشگری پرداخته است. جامعه آماری این مطالعه را گردشگران بازدیدکننده از آثار تاریخی-فرهنگی شهر اصفهان تشکیل می دهند. تعداد نمونه معادل 384 نفر محاسبه گردید. انتخاب اعضای نمونه از روش نمونه گیری اتفاقی از جامعه در دسترس بوده است. با توجه به موضوع موردبررسی، تحقیق حاضر ازنظر روش توصیفی -پیمایشی می باشد. از سویی دیگر، این تحقیق از نوع همبستگی است. به منظور بررسی نتایج حاصل از پرسشنامه از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد لیزرل استفاده شد. نتایج به دست آمده کلیه فرضیه های پژوهش را تائید نمود و نشان داد که اگرچه متغیرهای نوستالژی و بازاریابی تجربی هم به صورت مستقیم و هم از طریق متغیر ارزش های تجربی بر رضایت گردشگران تأثیر مثبت و معناداری دارند، تأثیر نوستالژی بر رضایت گردشگران از طریق ارزش های تجربی بیشتر از اثر مستقیم بوده است. اما بازاریابی تجربی به صورت مستقیم تأثیر بیشتری بر رضایت گردشگران داشته است.
تحلیل اثرات دوگانگی جغرافیایی بازار کار در مناطق روستایی (موردمطالعه: شهرستان هرسین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
186 - 199
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل اثرات دوگانگی جغرافیایی بازار کار در مناطق روستایی شهرستان هرسین و با بهره گیری از پارادایم کیفی انجام شد. تحلیل محتوای داده های گردآوری شده از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند با 20 نفر از افرادی که از بازار کار اولیه به بازار کار ثانویه منتقل شده بودند، نشان داد که مشکلات جسمی و روحی، کاهش آزادی فردی، مشکلات رفاهی و مالی، مشکلات خانوادگی، مهاجرت و رها شدن امور روستا، تحلیل رفتار و فرهنگ اجتماعی، کاهش ارتباطات اجتماعی، مشکلات شخصی و خانوادگی، مشکلات مالی و کمبود پس انداز و مشکلات حفاظتی از چالش های دوگانگی جغرافیایی بازار کار در شهرستان هرسین به شمار می روند. این در حالی است که دوگانگی جغرافیایی بازار کار در منطقه موردمطالعه آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فردی مثبتی را نیز به دنبال داشته است.
تحلیل فضایی شاخص های تبیین کننده تاب آوری در زیرساخت شریانی حمل ونقل (مطالعه موردی: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
375 - 391
حوزههای تخصصی:
تاب آوری رویکردی راهبردی برای ارتقای ظرفیت مانایی مؤلفه های توسعه شهری در برابر حوادث و بلایای انسانی و طبیعی است. آگاهی و اتخاذ سیاست های راهبردی برای بسترسازی تفکر مانایی و تحمل پذیری این مؤلفه ها، به خصوص در بخش زیرساخت های شریانی مانند شریان های حمل ونقل شهری، امری ضروری و مهم در شهرها و به خصوص کلان شهرها، به جهت تراکم جمعیت و تراکم مصرف آنها می باشد. براین اساس، پژوهش کاربردی-توسعه ای و توصیفی-تحلیلی حاضر، به تحلیل تاب آوری زیرساخت شریانی حمل ونقل در کلان شهر اهواز پرداخته است. بدین منظور پنج شاخص تبیین کننده، یعنی الگوی طراحی شبکه شریانی، قرارگیری در بافت شبکه، درجه محصوریت شبکه، سنخ شناسی شبکه و تراکم مصرف شبکه با استفاده از روش دلفی و شیوه نمونه گیری هدفمند شناسایی شد و مبنای تحلیل و ارزیابی میزان تاب آوری شریان های حمل ونقل شهری در کلان شهر اهواز قرار گرفت. جهت وزن گذاری شاخص های تبیین کننده، از دیدگاه های پانزده کارشناس مرتبط با موضوع مورد بحث استفاده شد. ابزارهای تحلیلی پژوهش، مدل شباهت به گزینه ایده آل فازی (FTOPSIS) و تحلیل فضایی (Spacial Analysis) در قالب نرم افزار Arc GIS 10-3 است که متناسب با اهداف پژوهش برای تحلیل وزن ها و نمایش و تحلیل فضایی تاب آوری شریان های حمل ونقل شهری در گستره فضایی کلان شهر اهواز استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد پیشران تبیین کننده درجه محصوریت شبکه بیشترین حساسیت را برای تبیین تاب آوری در حمل ونقل شهری در کلان شهر اهواز دارد. از سوی دیگر، تحلیل فضایی پیشران های تبیین کننده سه نقطه بحرانی با لکه های داغ را در بخش های مرکزی، شمالی و غربی کلان شهر اهواز برای سنجش تاب آوری حمل ونقل شهری نشان می دهد.
شناسایی پتانسیل ها و الزامات تولید شیر ارگانیک در نواحی روستایی و عشایری از دیدگاه کارشناسان بخش دامپروری استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
698 - 713
حوزههای تخصصی:
دامپروری ارگانیک استفاده توأم از تجربیات سنتی و اطلاعات علمی جدید برای کاهش مصرف سموم و مواد شیمیایی در تولید فرآورده های دامی ازجمله شیر ارگانیک است که این روزها به عنوان محصولات پرمخاطب در کشورهای اروپایی و برخی کشورهای آسیایی در دسترس مردم قرار دارد. هدف از انجام تحقیق حاضر شناسایی پتانسیل ها و الزامات تولید شیر ارگانیک در نواحی روستایی و عشایری از دیدگاه کارشناسان بخش دامپروری استان اردبیل بوده و به روش توصیفی - همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کارشناسان امور دام سازمان جهاد کشاورزی و شرکت های خدمات مشاوره ای دامپروری استان اردبیل تشکیل دادند (200= N) که تعداد 130 نفر بر اساس جدول نمونه گیری کرجیسی و مورگان تعیین شد برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید که روایی صوری آن توسط اساتید صاحب نظر و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت (85/0 تا 94/0). نتایج تحقیق زمینه های مختلف اقتصادی، زیست محیطی، فنی، تولیدی و پتانسیل محصول را جهت تولید شیر ارگانیک شناسایی نمود. دیگر یافته ها، الزامات اجتماعی، اقتصادی، تحقیقاتی، قانونی، نهادی و آموزشی و اطلاع رسانی را در روند به کارگیری و ساماندهی زمینه های تولید شیر ارگانیک در استان نشان دادند. با توجه به نتایج، استان اردبیل زمینه های مستعدی برای تولیدات دامی ارگانیک من جمله شیر ارگانیک را دارد که مستلزم ایجاد زیرساخت هایی بنیادین در حیطه های مختلف است.
شناسایی و تحلیل الگوی فضایی سکونت گزینی مهاجران خارجی در فضای روستایی و شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
728 - 739
حوزههای تخصصی:
برای ایران که در طی چهل سال اخیر تغییرات مهم جمعیتی را تجربه کرده، مهاجرپذیری از موضوعات مهم جمعیتی و سیاسی آن به شمار می آید. گر چه در طی سال های پس از انقلاب، ایران شرایط ثبات دایمی را تجربه نکرده و به طور مستمر با مسایلی مانند جنگ و تهدید و تحریم رو به رو بوده است، اما تاکنون مأمن پناهندگان کشورهای همجوار و غیرهم جوار بوده است. این مهاجران پناهندگانی هستند که نتیجه جنگ و ناآرامی داخلی و بین المللی و یا حوادث طبیعی در کشورهای افغانستان، عراق و پاکستان هستند. به جز این سه گروه عمده، مهاجرانی از سایر کشورها نیز در نواحی شهری و روستایی حضور دارند. در این پژوهش برای شناسایی الگوی فضایی سکونت گزینی مهاجران از آماره موران I استفاده شده و برای نمایش محلی نقاط داغ ترکیب جمعیتی مهاجران، از آماره *Getis-Ord Gi استفاده شده است. نتایج پژوهش به ما نشان داد که الگوی سکونت گزینی هم در نواحی روستایی و هم در نواحی شهری، از تمرکز به سمت پخش در حال حرکت است. همچنین در بررسی محلی شاخص ترکیب جمعیت اتباع به ایرانی برای نواحی روستایی 27 شهرستان با امتیاز 3 و برای امتیازهای 2 و 1 هر کدام سه شهرستان شناسایی شده و 34 شهرستان با امتیاز 3 ،10 شهرستان با امتیاز 2 و 10 شهرستان با امتیاز یک در نقاط داغ شاخص قرار گرفته اند.
تحلیلی بر جمعیت پذیری و توسعه شهری با تأکید بر پایداری منابع آب (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیش رو، در مرحله اول به ارزیابی پایداری منابع آب شهر یزد براساس مدل های توسعه شهری پایدار پرداخته شد و سپس جمعیت بهینه یزد براساس تأمین آب مورد نیاز در سال 1395 تعیین شد. بر اساس ماهیت هدف گذاری، از روش تحقیق ترکیبی (اطلاعات کیفی پشتوانه ای برای اطلاعات کمی) استفاده شد. در این پژوهش، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، فرم های پایدار شهری بررسی و در ادامه، مدل های پایداری منابع آب شناسایی شد. وضعیت منابع آبی استان، دشت یزد-اردکان و شهر یزد با استفاده از اسناد مرتبط تعیین و سپس با استفاده از تحلیل های کمی، جمعیت بهینه شهر بر اساس دو گزینه تولید و مصرف آب محاسبه شد. نتایج پژوهش، نشان می دهد دشت یزد-اردکان فقط 2 درصد از منابع آب زیرزمینی استان را دارد؛ در حالی که 58/82 درصد جمعیت شهری استان، در شهر یزد ساکن اند و 80 درصد آب مورد نیاز از منابع سطحی تأمین می شود که متعلق به آب انتقالی از زاینده رود در فاصله 330 کیلومتری است؛ بنابراین برای تعیین اندازه بهینه جمعیت و پایداری شهر بر اساس مدل های ویلیامز و هال، شهر یزد در ارتباط با منابع آبی، شهر پایداری نیست و براساس عدم وابستگی به خارج از حوزه نفوذ، ادامه حیات در آن ممکن نیست و حتی با وابستگی به خارج از حوزه نفوذ (آب انتقالی از زاینده رود) 59000 نفر جمعیت مازاد دارد. از این رو، باید در جهت کنترل جمعیت از یک سو و مصرف بهینه آب از سوی دیگر، تدابیر لازم اندیشیده شود.
بررسی جایگاه الگوهای نوین برنامه ریزی شهری در محلات جدید شهری (مطالعه موردی: محله یاغچیان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با افزایش جمعیت شهرهای کشور در دوره شهرنشینی سریع (دهه شصت)، توسعه متصل شهرها در قالب ایجاد شهرک های جدید برای جذب سرریز جمعیت کلان شهرها در اولویت مدیران شهری قرار گرفت. با توجه به شرایط اضطرار آن دوره به سبب افزایش درصد شهرنشینی و مهاجرت ها، صرفا ابعاد کالبدی و مسکن پذیری مورد توجه برنامه ریزان بود و اهداف متعالی برنامه ریزی شهری که همان تامین آسایش، ایمنی و زیبایی می باشد؛ به ورطه فراموشی سپرده شد. محله یاغچیان تبریز نیز یکی از شهرک های مسکونی متصل است که برای استقرار بخشی از جمعیت شهر تبریز، برنامه ریزی گردیده است. هدف این پژوهش سنجش میزان رعایت استانداردهای برنامه ریزی شهری نوین در محله یاغچیان می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و ماهیت تحقیق کاربردی می باشد. جهت بررسی الگوهای نوین برنامه ریزی شهری ابتدا به مطالعه ادبیات مربوطه پرداخته شده، پس از شناخت نظریات، تعاریف و الگوهای مختلف، گویه های پرسشنامه تدوین و تجزیه و تحلیل گردیده است. حجم نمونه آماری بر طبق روش نمونه گیری کوکران 384 نفر می باشد. نتایج حاکی از آن است که محله یاغچیان تبریز، از نظر شاخص های ارتباطات و دسترسی، زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و نهادی و مدیریتی در وضعیت مطلوب قرار نداشته و میانگین به دست آمده از عدد 3 در طیف لیکرت کمتر می باشد. همچنین تحلیل رگرسیون نشان می دهد شاخص ارتباطات و شاخص اجتماعی بیشترین تأثیر در شاخص مدیریتی و نهادی دارند و در نهایت کمترین میزان بتا در تحلیل رگرسیون مربوط به شاخص کالبدی بوده است.
ارزیابی میزان تاب آوری بافت های فرسوده در مقابل مخاطرات طبیعی مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
83 - 99
حوزههای تخصصی:
در پی تغییرات سریع شهرها بخشی از بافت های شهری به علت فرسودگی نتوانسته اند با محیط خود و خدمات دهی به ساکنین ارتباط برقرار کنند. امروز آسیب پذیری بافت های فرسوده در برابر سوانح طبیعی به عنوان مسئله ای جهانی پیش روی مدیران شهری قرارگرفته است. با توجه به شرایط و موقعیت بافت فرسوده شهر سمنان و توجه نکردن و رسیدگی نامناسب شرایط تاب آوری در برابر مخاطرات طبیعی در وضعیت نابسامانی قرار دارد. این پژوهش به ارزیابی میزان تاب آوری بافت فرسوده شهر سمنان در برابر حوادث طبیعی با توجه به کاستی هایی که در زمینه های کالبدی، نهادی، زیست محیطی، اقتصادی و... می پردازد. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نظر روش بررسی توصیفی-تحلیلی است. برای ارزیابی ابعاد مختلف تاب آوری محدوده موردنظر از روش دیمتل فازی برای میزان ارتباط معیارها و از روش ANP فازی برای اولویت بندی نقاط ضعف موجود در بافت فرسوده شهر سمنان در مبحث تاب آوری بهره گرفته شده است و پس از سنجش ابعاد تاب آوری در هفت معیار و زیر معیارها نتایج نشان داد که معیار اقتصادی با وزن (213/0) رتبه اول را کسب کرده و معیار جمعیتی و کالبدی نیز به ترتیب با اوزان (209/0) و (172/0) رتبه های دوم و سوم را کسب کرده اند. بنابراین مشخص شد اهمیت این مؤلفه ها در بین مؤلفه های دیگر بیشتر است. همچنین با توجه به یافته ها و مشاهدات پژوهش مشخص شد تاب آوری بافت فرسوده شهر سمنان در وضعیت مطلوبی نیست و نیاز به توجه ویژه مدیران شهری دارد.
برنامه ریزی ساختار کالبدی- فعالیتی با تأکید بر تنوع پذیری (مطالعه موردی: محلات شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد بالای جمعیت شهرنشین و عدم برنامه ریزی صحیح برای استقرار آن ها و سیاست های منطقه بندی دوران مدرنیسم باعث بروز مشکلات بسیاری در ساختار شهرها شده است که برای حل آن ها مفاهیمی نظیر توسعه پایدار و کیفیت زندگی اتخاذ شده که بر بازگرداندن تنوع به ساختار کالبدی-فعالیتی تأکید دارند. در شهر جدید شاهین شهر، کمبود فعالیت های متنوع در برخی محلات باعث شده این محلات به خوابگاهی برای ساکنان تبدیل شوند و برخی محلات با تراکم بالای فعالیتی، جمعیت زیادی را به خود جذب کنند. بر این اساس، این پژوهش با هدف برنامه ریزی برای افزایش تنوع ساختار کالبدی-فعالیتی محلات جامی، عطارمیانی و مخابرات شاهین شهر به عنوان محلات مورد مطالعه انجام شده است. برای دستیابی به هدف، ابتدا بیانیه مشکلات ساختار کالبدی-فعالیتی براساس شاخص های تنوع استخراج و پس از تدوین اهداف، با روش AIDA، سناریوهای ممکن برای افزایش تنوع معرفی و با استفاده از ماتریس دستیابی به اهداف مناسب ترین سناریو انتخاب شد (برای تدوین بیانیه مشکلات علاوه بر استفاده از شاخص های آنتروپی، سیمپسون و مرکز ثقل، 377 پرسشنامه در بین ساکنان توزیع و نتایج با آزمون میانگین تحلیل شد). نتایج پژوهش نشان می دهد که مقدار شاخص تنوع مسکن در محله جامی 1.87، در محله عطارمیانی 2.72 و در محله مخابرات 2.26، مقدار شاخص امنیت در محله جامی 2.38، در محله عطارمیانی 2.6 و در محله مخابرات 2.5 و مقدار شاخص ارتباط فیزیکی در محله جامی 3.07 و در محلات مخابرات و عطارمیانی 2.9 است. بنابراین برای افزایش تنوع در ساختار کالبدی-فعالیتی محلات باید سناریویی با 6 عرصه سرزندگی، عدالت اجتماعی، عدالت فضایی، مسکن، شبکه حرکت و امنیت درنظر گرفته شود.
ارائه الگوی همگرایی منطقه ای فیمابین کشورهای ایران، عراق و ترکیه با تأکید بر ساختار ژئوپولیتیکی منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه خاورمیانه یک منطقه ژئوپولیتیکی است که می توان وجوه اشتراک مثبت و منفی بسیاری را در بین کشورهای آن مشاهده نمود که موجب فرصت ها و تهدیداتی در این منطقه شده است. چالش های داخلی منطقه و تهدیدات بیرونی سبب شده تا منطقه خاورمیانه به وضعیتی شکننده برسد. اما قوت های داخلی و فرصت های بیرونی نیز وجود دارد که زمینه های همگرایی بین این کشورها و توسعه و امنیت در منطقه را فراهم می آورد. کشورهای ایران، ترکیه و عراق نیز به عنوان کشورهایی در منطقه خاورمیانه هستند که در مسیر همگرایی و روابط متقابل دارای ظرفیت ها و چالش هایی هستند که برخی از آن ها ریشه در محیط داخلی و روابط بین این کشورهاست و برخی نیز ریشه در محیط بیرونی منطقه و جهان دارد. برای رسیدن به همگرایی می بایست الگویی براساس این عوامل داخلی و خارجی طراحی گردد که ضمن کاهش چالش ها به توسعه ظرفیت ها پرداخته شود. در این مقاله سعی شده تا با بررسی واقعیت های ژئوپولیتیکی منطقه یک الگوی همگرایی منطقه ای طراحی گردد. در این راستا سوال اصلی مقاله این است که براساس واقعیت های ژئوپولیتیکی منطقه چه نوع الگویی می تواند ضمن تنش زدایی به نوعی همگرایی منطقه ای پایدار بین سه کشور منجر گردد؟ در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است و برای ارائه مدل راهبردی از روش تحلیل راهبردی سوات «SOWT» بهره برده شده است.
تأثیر اعتبارات بانک کشاورزی بر کیفیت زندگی روستاییان شهرستان زنجان؛ یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
614 - 633
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی در ارتباط تنگاتنگی با مباحث اقتصادی بوده و این موضوع در مناطق کم برخوردار مانند مناطق روستایی اهمیت بیشتری دارد. ازاین رو، هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر اعتبارات بانک کشاورزی بر کیفیت زندگی روستاییان شهرستان زنجان بود. نمونه آماری پژوهش شامل 29 تن از دریافت کنندگان اعتبارات بانک کشاورزی بودند که به روش ارجاع زنجیره ای تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. پژوهش حاضر ازنظر روش از نوع پژوهش های کیفی است و برای تحلیل محتوای مصاحبه ها از روش ترکیبی تحلیل روایت و اسنادی استفاده شده است. ابزار تجزیه وتحلیل داده ها، تحلیل تماتیک با استفاده از شبکه مضامین و تحلیل مقایسه ای بود. روایی درونی ابزار پژوهش از راه اعتباریابی توسط اعضا و فرایند مثلث سازی؛ و روایی خارجی از راه تکنیک حداکثر تنوع در انتخاب نمونه ها تأیید شد. یافته ها نشان داد که تأثیر اعتبارات بر کیفیت زندگی بر پایه میزان و نوع اعتبارات با هم متفاوت است. دریافت اعتبارات خرد جاری در کوتاه مدت به بهبود کیفیت تولید و کیفیت سلامت و امنیت کمک کرده؛ درحالی که در بلندمدت، به دلیل انحراف در کارکرد موجب محرومیت نسبی افراد شده و کیفیت زندگی آنان کاهش یافته است. دریافت اعتبارات خرد سرمایه ای به دلیل ایجاد اشتغال و درآمد پایدار زمینه ساز دسترسی به امکانات و شرایط لازم جهت بهبود کیفیت زندگی در کوتاه مدت شده است. این اعتبارات در طول زمان به بهبود کیفیت زندگی افراد روستایی و رضایتمندی آن ها از زندگی کمک کرده است. دریافت اعتبارات کلان سرمایه ای نیز بهبود کیفیت اشتغال و درآمد، کیفیت دارایی ها، کیفیت سلامت و امنیت، کیفیت روابط اجتماعی و کیفیت محیطی را موجب شده است.
جستاری در هنجارهای کیفیت ادراک مکان در تجربه بازآفرینی فضای شهری مطالعه موردی: مجموعه شهری امامزاده صالح تجریش تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
89 - 104
حوزههای تخصصی:
فضای شهری عرصه بروز حیات جمعی و گفتمان اجتماعی در بستری واجد مؤلفه های پاسخ دهندگی به کیفیات مکان است. در نظر گرفتن کیفیات مکانی مورد ادراک کاربران یک فضای شهری هم تراز با مؤلفه های مکانی مدنظر سازندگان شهری، بیانگر توجه به بُعد اجتماعی فضا و زمینه ساز تحقق الگوی طراحی شهری ادراکی خواهد بود. کاربست این الگو در ساماندهی و احیای هر محیط شهری امکان توجه توأمان به محیط شهری یا فضا، کاربران در فضا و طراحان بر فضا را در برداشت کیفیات ادراک شده از مکان فراهم می سازد. این امر ضرورت مشارکت فعال شهروند در اقدامات مداخله در عرصه های شهری را مطرح می کند. این مقاله سعی دارد مؤلفه های مرتبط با هر یک از ابعاد کیفیت محیط شهری، هنجارها و سنجه های ابعاد طراحی شهری و به عنوان زیربنای پژوهشی این مقاله، زیرسنجه ها و سیاست های ابعاد ادراکی و معنایی طراحی شهری را به دست دهد. گفتنی است در ارزیابی سنجه های ادراکی مکان مورد پژوهش- مجموعه شهری امامزاده صالح (ع) تجریش- داده های کمّی و کیفی حاصل از پرسشنامه در برداشت اطلاعات ذهنی مخاطبان از کیفیات مکان، در قالب نقشه و نمودار به روش توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرار می گیرد. بنابراین رویکرد پژوهش، روش تحقیق "پیمایشی" نتایج حاصل از اطلاعات پژوهش،"تحلیل محتوا" و"مطالعه موردی" است. ارزیابی ادراک فضای شهری، مؤلفه های دخیل در ادراک فضایی را از طریق شیوه انتظام سنجه ها با کلاسه هنجارهای کیفی ادراکی "ادراک بصری"، "تعامل ذهنی با محیط"، "نظم"، و "کیفیت دید و منظر" در بُعد ادراکی و هنجارهای کیفی ادراکی "خوانش"، "معناداری ارتباطی" و "هویت" در بُعد معنایی فضای شهری به دست می دهد. نتیجه این امر در بازآفرینی مجموعه شهری، "تصور آینده"محدوده پژوهشی منطبق بر هنجارهای ادراکی- معنایی مکان، ما را به بیان مجموعه ای از اهداف در راستای سنجه های هنجارهای کیفی ابعاد ادراکی- معنایی پاسخ دهندگی محیطی، تدوین اصول طراحی، اهداف طراحی و سیاست های اجرایی طراحی رهنمون می سازد. در این راستا این مقاله بدین سئوالات پاسخ می گوید: سنجه ها و هنجارهای کیفی مطرح در ارزیابی ابعاد ادراکی- معنایی مکان کدامند؟ کدامین سیاست های طراحی امکان حصول به سنجه ها و هنجارهای ادراکی- معنایی مکان را به صورت عام مقدور می سازد؟ چگونه سنجه های ادراکی- معنایی در"تصور آینده"محدوده پژوهش، و بیان اهداف کلان آن و از آن ره در تدوین اصول طراحی، اهداف (خُرد) طراحی و سیاست های اجرایی فرآورده طراحی لحاظ می شود.
کارایی شاخص های راداری در استخراج سطوح نفوذناپذیر شهری با استفاده از تصویر رادار تمام پلاریمتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
837 - 854
حوزههای تخصصی:
تفکیک سطوح نفوذناپذیر در مناطق شهری و بررسی روند تغییرات آن، اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا امروزه این مقوله شاخصی از گسترش شهر به شمار می آید. سطوح نفوذناپذیر در مناطق شهری، شامل مناطق مسکونی، مناطق تجاری و صنعتی، پارکینگ ها و سطح معابر و شبکه خیابان هاست. انواع سطوح نفوذناپذیر و تنوع بسیار آن ها از نظر شکل، اندازه و مواد تشکیل دهنده سبب پیچیدگی تفکیک این سطوح در مناطق شهری می شود. در این پژوهش از تصویر سار تمام پولاریمتریک سنجنده آلوس/ پالسار برای تشخیص سطوح نفوذناپذیر در سطح شهر تهران استفاده شده است. کارایی شاخص های راداری مختلف و ترکیب دوگانه باندهای پولاریمتریک در تفکیک سطوح نفوذناپذیر از سایر کلاس های متفاوت پوشش زمین، ارزیابی شده است. برای شناسایی کلاس های پوشش زمین از الگوریتم طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، استفاده از شاخص های راداری همراه با تمام باندهای پولاریمتریک، سبب استخراج انواع سطوح نفوذناپذیر با صحت 95 درصد می شود. همچنین در صورت استفاده از دو باند پولاریمتریک با قطب عمودی اش به همراه شاخص های راداری، صحت طبقه بندی 90 درصد است. براساس یافته های این پژوهش، تصاویر سار جایگزین مناسبی برای تصاویر نوری در تفکیک سطوح نفوذناپذیر شهری هستند. همچنین در صورت دسترسی نداشتن به تصاویر تمام پولاریمتریک، استفاده از دو باند پولاریمتریک به همراه شاخص های راداری، برای استخراج سطوح نفوذناپذیر در مناطق پیچیده شهری مناسب است.
بررسی و تحلیل موانع هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس برنامه پنج ساله دوم توسعه کلان شهر اهواز (1401- 1397) در بخش حمل ونقل و ترافیک، یکی از مهم ترین راهبردهای توسعه حمل ونقل کلان شهر اهواز، شناسایی موانع توسعه حمل ونقل در ابعاد گوناگون آن است. یکی از ابعاد آن موانع، هوشمندسازی است که این مسئله ضرورت انجام پژوهش حاضر را دوچندان می کند؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل موانع هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی با رویکرد پیمایشی است. به منظور گردآوری اطلاعات از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده و پرسش نامه) استفاده شده است. روش آنالیز آن کمّی بوده که از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره DEMATEL و ANP استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که درمجموع 65 عامل به عنوان موانع هوشمندسازی حمل ونقل استخراج شدند که موانع مدیریتی دارای 21 زیرمعیار، موانع اقتصادی دارای 11 زیرمعیار، موانع اجتماعی-فرهنگی دارای 23 زیرمعیار و موانع کالبدی دارای 10 زیرمعیار است که از این میان ضعف دانش فنی مدیران، کمبود اعتبارات، رشد جمعیت شهر اهواز و کمبود تأسیسات هوشمند، به ترتیب بیشترین مانع مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و کالبدی هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز هستند.
قابلیت سنجی اجرای طرح پیاده مداری در بافت تاریخی شهری (مورد شناسی: خیابان خواجه نصیر شهر گز بُرخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش روز افزون بشر به زندگی ماشینی و توأم با آن، استفاده بی رویه از اتومبیل شخصی، عدم استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی، افزایش آلودگی های محیطی و در نهایت حرکت جامعه به سمت زندگی انفرادی، باعث تیره شدن تعاملات اجتماعی و دور شدن انسان ها از یکدیگر شده است. رویکرد تبدیل برخی خیابان ها به پیاده راه که با حذف یا کاهش تردد اتومبیل ها در بخش مرکزی شهرها همراه است، باعث ارتقای کیفیت محیط و افزایش سرزندگی در این فضاها می شود. مطالعه حاضر به بررسی قابلیت سنجی اجرای طرح پیاده محوری در خیابان خواجه نصیر، واقع در بافت تاریخی شهر گز بُرخوار پرداخته است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، رویکردی توصیفی- تحلیلی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با کارشناسان است. تحلیل متغیّرهای مورد استفاده، با استفاده از نرم افزارهای spss و Amos انجام گرفت. در فرضیه اول، اجرای طرح پیاده محوری از نظر ابعاد حمل و نقل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه اول، نشان دهنده رابطه معنادار بین متغیّرهای مورد بررسی بود و فرضیه اول تأیید شد. در فرضیه دوم به بررسی قابلیت سنجی پذیرش اجرایی طرح از دید کسبه و شهروندان پرداخته شد. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه دوم نیز وجود رابطه معنادار بین متغیّرهای مورد سنجش را نشان داد و فرضیه دوم نیز تأیید شد. همچنین نتایج مدل عاملی مرتبه دوم نشان داد که عامل اقتصادی بیشترین بار عاملی را با وزن رگرسیونی 86/0 به خود اختصاص داده است. پس از آن عامل اجتماعی و کالبدی با وزن رگرسیونی 82/0 و عامل زیست محیطی با وزن رگرسیونی 74/0 در رتبه بعدی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده این است که اجرای طرح پیاده مداری در خیابان خواجه نصیر مورد پذیرش شهروندان و کسبه است و ازنظر ابعاد ترافیکی و تردد مشکلی ایجاد نخواهد کرد.
تحلیل شبکه ای جریان های فضایی شهر خاش و روستاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
171 - 184
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه گذشته شاهد تغییر نگاه برنامه ریزان و جغرافی دانان از نگاه مبتنی بر مکان و صفت مبناء، به طرف رویکرد شبکه محور و تعامل مبناء هستیم. همین تغییر نگاه موجب توجه به جریان ها و پیوندهای شکل گرفته بین نقاط و گره ها شده است. هدف پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد شبکه، بررسی جریان های شکل گرفته بین شهر خاش و روستاهای پیرامون آن بوده است. با توجه به رویکرد شبکه ای، واحد تحلیل در پژوهش، رابطه و جریان است. به منظور تحقق اعتبارسنجی پژوهش از ابزار پرسشنامه، مشاهده و اطلاعات ثانویه (سرشماری نفوس و مسکن) استفاده شده است. داده ها در قالب تحلیل شبکه و ازطریق نرم افزار UCINETمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. جامعه آماری پژوهش، روستاهای بخش مرکزی شهرستان خاش هستند. برای تعیین حجم نمونه به علت وسعت ناحیه مورد مطالعه و حجم بالای جامعه آماری، روش نمونه گیری طبقه بندی احتمالی، مورد استفاده قرار گرفته است. این نمونه گیری بر مبنای دو معیار فاصله از شهر خاش و جمعیت روستاها صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شهر خاش در سطح ناحیه به دلیل دارا بودن سطح بالای خدمات، بازار و فرصت های شغلی، در جایگاه نخست جذب جریان های درون ناحیه و شهر زاهدان نیز در تمامی جریان های با وجود قرارداشتن در خارج از ناحیه در جایگاه دوم جریان های ورودی قرار دارد. پس از آن روستاهای بزرگ ناحیه به دلیل دارا بودن و استقراربخشی از خدمات در آن ها موجب جذب قابل توجهی از جریان ها به خود شده اند. الگوی جریان های فضایی حاکم بر ناحیه از بسیاری جهات با نظریه قطب رشد یکی است و دارای الگوی شبکه ای نیست؛ چراکه در حال حاضر جریان های دوسویه، مکمل و هم افزاء شکل نگرفته است.
تبیین مدل تفسیری-ساختاری عوامل موثر بر بازآفرینی محله ها، با تاکید بر فضاهای عمومی هم پیوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی هم پیوند، شبکه ای ساختاریافته از فضاهای عمومی است که در طراحی فرم بافت، احیا عملکرد و هویت بخشی محله های ناکارآمد و کهن کارایی دارد. تبیین عوامل اثرگذار بر بازآفرینی این محله ها از طریق فضاهای عمومی هم پیوند، چگونگی تعامل میان آنها، هدف این پژوهش است. پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی بوده و برای دستیابی به آن بدنبال ارایه مدلی منتج از تعامل عوامل در سطوح مختلف و تعیین درجات متغیرهای نفوذ تا وابسته است. روش استخراج عوامل دلفی، و مدلسازی، تفسیری-ساختاری است. گردآوری اطلاعات اسنادی، مصاحبه های تخصصی و ماتریس های ساختار یافته است. دستاورد اصلی پژوهش طراحی مدلی سه سطحی است که در این مدل سطح اول به عوامل بنیادین ، سطح دوم به ویژگی های ساختاری و سطح سوم به دستاوردهای فضاهای عمومی هم پیوند در فرآیند بازآفرینی اختصاص دارد. ایجاد شبکه ای از گره ها و جریانها (مخصوصا شبکه پیاده روها)، سرمایه گذاری فضاها یا ساختمانهای تاریخی، اتصال فضاها و دسترسی پذیر نمودن آنها از طریق مسیرهای پیاده یا معابر حاکی از عوامل بنیادین (متغیرهای نفوذ) فرآیند بازآفرینی محله ها است، که با مدلسازی اتصالات و معابر و توسعه و تکمیل عملکردها پیوند یافته و دستاورد آن ایجاد آگاهی از فضا و هویت بخشی (متغیرهای وابسته) است.
مقایسه تطبیقی روستاهای دارای دهیاری و فاقد دهیاری در روند توسعه یافتگی (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیتی که مدیریت روستایی در تحقق اهداف توسعه روستایی و نیز با در نظر داشتن اینکه دستیابی به توسعه پایدار در شرایط فعلی جهان بر اساس دانایی محوری است. نقش مدیریت در توسعه روستایی ایران حائز اهمیت بوده و این مدیریت باید بر دانایی محوری تکیه کند و بر همین اساس باید نیروهای لازم برای دانایی محوری در روستاهای کشور را فراهم کند. هدف از این تحقیق مقایسه نقش دهیاری های روستایی در توسعه پایدار در منطقه اسلامشهر با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) بوده و محقق به ارزیابی تفاوت در روستاهای دارای دهیاری و فاقد آن با توجه به ابعاد توسعه پایدار روستایی در محدوده اسلامشهر پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که مهم ترین معیار در ارزیابی عملکرد دهیاری ها در تمامی روستاهای مورد مطالعه تحصیلات و تخصص نیروی انسانی فعال در بخش دهیاری ها در نظر گرفته شده است و عواملی چون اقتصاد، نابرابری اجتماعی، زیرساخت ها، عوامل فرهنگی – اجتماعی در رتبه های بعدی قرار می گیرند. همچنین از دیدگاه ساکنان این مناطق مهم ترین عامل مربوط به زیر معیار فقدان مهارت های مدیریتی به دست آمده است؛ بنابراین می توان گفت که مهم ترین عامل عدم توسعه یافتگی در مناطق مورد مطالعه فقدان مدیریت و مهارت های مدیریتی مناسب با مسئله دهیاری روستایی بوده که از سوی ساکنین تشخیص داده شده است.
ارزیابی آلودگی صوتی ناشی از ترافیک شهری و تأثیر آن برسطح اضطراب شهروندان شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
117 - 127
حوزههای تخصصی:
آلودگی صوتی یکی از مهم ترین مشکلات زیست محیطی در شهرهاست که در ابعاد مختلف، سلامتی انسان را به مخاطره می اندازد. هدف از انجام این تحقیق، تعیین آلودگی صوتی در شهر سنندج و ارتباط آن با سطح اضطراب افراد است. در این مطالعه، 50 ایستگاه با کاربری های مسکونی، تجاری، مسکونی _ تجاری و فضای سبز انتخاب و تراز معادل صدا به وسیله دستگاه صوت سنج اندازه گیری و با میزان استاندارد آلودگی صوتی مقایسه شد. در مرحله بعد داده های یاد شده با استفاده از روش زمین آمار IDW به دلیل خطای کمتر، توسط نرم افزار ARCGIS10.4 درونیابی شدند. سپس برای بررسی نقش آلودگی صوتی در سطح اضطراب شهروندان از پرسشنامه هامیلتون استفاده شد. تعداد پرسشنامه های توزیع شده 400 عدد بود که از بین آنها 351 پرسشنامه قابل استناد بود. نتایج مبین این مطلب است که میانگین تراز معادل صوت در کل ایستگاه های اندازه گیری شده 71/621 دسی بل مشخص گردید. در این تحقیق به طور میانگین بیشترین آلودگی صوتی متعلق به کاربری تجاری و سپس مسکونی _ تجاری با تراز معادل صوت به ترتیب 73.70 و 71.32 دسیبل بود که در مقایسه با استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست ایران (60 دسی بل)، بالاتر از حد مجاز است. نتایج پهنه بندی نشان داد که قسمت های مرکزی شهر دارای میزان بالایی از آلودگی هستند. نتایج آماری نشان داد که بین کلیه کاربری ها اختلاف معنادار بین تراز معادل صدا دیده شد. نتایج حاصل از توزیع پرسشنامه نشان داد که ارتباط معناداری بین متغیرهای جمعیت شناسی و سطح اضطراب وجود دارد. افرادی که در معرض آلودگی صوتی قرار داشتند، از نظر افزایش سطح اضطراب بالاترین گروه آسیب پذیر بودند. پاسخگویان 54.42درصد میانگین سطح اضطراب شهروندان را بالا، ۲۱٫۴۶درصد متوسط و ۲۶٫۸۲درصد پایین گزارش نموده اند. نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین این متغیرها وجود دارد؛ به طوری که هرچه آلودگی صوتی ناشی از ترافیک افزایش پیدا کند، میزان سطح اضطراب افراد بیشتر می شود. این مطالعه نشان داد که میانگین تراز فشار صوت بالاتر از حد مجاز است بنابراین ضرورت برنامه ریزی به منظور کاهش تراز آلودگی صوتی و به تبع آن کاهش سطح اضطراب شهروندان و افزایش سلامت پیشنهاد می گردد.
توسعه شهری دانش بنیان؛ تدوین نقشه راهبردی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
151 - 170
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری دانش بنیان (KBUD) رهیافت و الگویی از توسعه است که بنیادهای رقابت و پایداری را در ویژگی های مولد، زایشی و افزایشی اقتصاد دانش بنیان شهر جست وجو می کند. شهرها و در رأس آن ها کلان شهرها به دلایل مختلف مکان های بهینه ای برای تعامل شهر و دانش با هدف توسعه شهری دانش بنیان هستند. این مقاله با دیدگاه مبتنی بر منابع و تفکر راهبردی در تحلیل منابع و موانع، جایگاه و مزیت رقابتی و ارزیابی تناسب راهبردی منابع را تبیین می سازد و نقشه راهبردی توسعه شهری دانش بنیان تهران را تدوین و پیشنهاد می کند. روش این مقاله توصیفی-تحلیلی است و به دلیل داشتن ماهیت راهبردی، دستاورد (هدف) کاربردی دارد. داده های نظری به روش اسنادی و داده های تجربی به روش پیمایشی تهیه شده اند. در پردازش اطلاعات و تدوین نقشه راهبردی نیز از مدل Meta-SWOT و تحلیل PESTEL استفاده شده است. نتایج نشان می دهد منابع داخلی تهران اهمیت یکسانی در KBUD ندارند. تهران در مقایسه با سایر منابع داخلی قابلیت هایی دارد که در توسعه دانش بنیان شهر باارزش، تقلیدنشدنی، غیرقابل جایگزین و دارای تناسب راهبردی هستند و همچنین جایگاه رقابتی تهران در میان سایر کلان شهرها و مزیت رقابتی آن در KBUD نشان می دهند. این عوامل عبارت اند از: پیشتازی دیجیتال، پارک های علم و فناوری، ساختار صنعتی، چشم انداز دانش بنیان و جمعیت فعال و متخصص. در مقابل، ضعف تحقیق و پژوهش، تحریم و رکود اقتصادی، نبود اقتصاد دانش بنیان و مخاطرات محیطی هستند که موانع و تهدیدهای اصلی KBUD به شمار می روند. احتمال وقوع این ضعف ها بسیار زیاد است و از نظر درجه اضطرار در رده بسیار فوری قرار دارند. منابع و موانع یادشده باید در شالوده خط مشی KBUD پذیرفته شوند و در تدوین نقشه و پیشنهاد برنامه راهبردی تهران به عنوان اولویت های اقدام یا ضرورت های مهار و کنترل تبیین شوند تا چرخه اقتصاد دانش بنیان شهر را فعال کنند. با این همه، نباید فراموش کرد که گذار به توسعه شهری دانش بنیان، بدون تغییر و بازنگری در سرچشمه های رانتی اقتصاد ملی و رانت فضایی ناشی از فعالیت های ساختمانی در درون شهرها بسیار دشوار خواهد بود.