فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
17 - 31
حوزههای تخصصی:
شهرها با گردشگران مختلف دارای اماکن جاذب گردشگری تاریخی، فرهنگی، تفریحی و ... فراوانی هستند، در شهرها برخی اماکن جاذب غالباً تعداد زیادی از گردشگران را به سوی خود جذب می نمایند. شناسایی این اماکن و اولویت بندی و دسته بندی آن ها بر اساس رفتار ترجیحی گردشگران به منظور مدیریت توسعه گردشگری امری ضروری است. به گونه ای که، مطالعات ترجیحات رفتاری گردشگران از مکان های جاذب به نوعی، بخشی از فرآیند برنامه ریزی فضایی شهرها است که اخیراً این دسته مطالعات به دلیل ماهیت رفتار-مکانی موردتوجه محققان جغرافیا رفتاری-فضایی قرارگرفته است. به همین منظور در این مقاله با در نظر گرفتن متغیرهای مختلف رفتاری گردشگران به اولویت بندی و دسته بندی جاذبه های گردشگری شهر یزد بر اساس ترجیحات گردشگران پرداخته شده است. داده ها آماری با روش میدانی و پرسشنامه با توجه به جامعه آماری سالانه گردشگران شهر یزد به خصوص در سه سال اخیر از 360 نمونه موردمطالعه با مقیاس امتیازی لیکرت جمع آوری شده است. در بخش یافته های پژوهش ابتدا به بررسی خصوصیات اجتماعی و دموگرافیک گردشگران شهر یزد پرداخته شده است در مرحله بعد با پذیرش سه متغیر پژوهش شامل: میزان تجربه و وفاداری گردشگران از جاذبه ها، رضایت و استفاده گردشگران از جاذبه ها و طول زمان اقامت گردشگران برای بازید از جاذبه ها. به دلیل تأثیر متغیرهای رفتاری مختلف گردشگران در شناسایی ترجیحات آنان، برای به دست آوردن اوزان نهایی اولویت بندی و دسته بندی اماکن جاذب گردشگری؛ از روش تحلیل چند متغیر Co-plot استفاده شده است و درنهایت با ترکیب اوزان نهایی به دست آمده از مدل Co-plot با GIS الگوی فضایی پراکنش جاذبه های مورد ترجیح گردشگران در نقشه شهر یزد به نمایش گذاشته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گردشگران شهر یزد شامل افراد با تحصیلات مختلف با سنین بالا و درآمد بالا می باشند که باهدف سیاحت میراث فرهنگی از مناطق دور و نزدیک به مقصد شهر یزد سفرکرده اند و جاذبه های مورد ترجیحات این گردشگران اکثراً شامل جاذبه های تاریخی-فرهنگی چون: مجموعه امیر چخماق، مجموعه زندان اسکندر، باغ دولت آباد، ... است که این ترجیحات جاذب ازنظر پراکنش فضایی بیشتر در مرکز شهر یزد متمرکزشده اند.
بررسی و تحلیل توسعه درون زا در نواحی شهری (مطالعه موردی: شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: گسترش افقی شهرها در چند دهه اخیر در کشور با تخریب سطح وسیعی از اراضی کشاورزی و سرمایه های طبیعی شهرها، در دستیابی به شکلی پایدار از کالبد شهر با چالش مواجه شده است. نظریه توسعه درونی که از اصول ده گانه رشد هوشمند می باشد، در راستای اهداف توسعه پایداراست. به موجب این رویکرد اراضی بایر و ناکارآمد به عنوان سازوکار تحقق سیاست های توسعه درونی شهر می باشد. بنابراین چنانچه در یک محدوده زیستی پراکنده روی کالبدی اتفاق بیافتد یعنی مازاد بر نیاز کالبدی، جمعیت ساکن، فضا اشغال گردد می توان به این نتیجه رسید که درون شهر فضاهای بلا استفاده، رها شده و ناکارآمد و فرسوده وجود دارند که برنامه ریزی جهت استفاده مناسب از آن ها اهمیت پیدا می کند. روش: در این پژوهش هدف، بررسی وضعیت نواحی شاهین شهر از لحاظ توسعه با تأکید بر ویژگی های مسکن، شاخص های مرتبط با آن و میزان برخورداری می باشد. جهت بررسی روابط بین متغییرها، با نرم افزار AMOS و روش معادلات ساختاری مورد تجزیه قرارگرفت . یافته ها: نتایج نشان داد طرح های توسعه شهر و ایجاد مسکن در آینده در تمام ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی به جز بعد دسترسی، عامل اصلی گسترش کالبدی شهر است.سپس با تکنیک Antropi و VIKORجهت وزن دهی و رتبه بندی نواحی استفاده شد. نتایج: نتایج تکنیک ویکور نشان داد که نواحی شهری از نظر شاخص های پژوهش و به لحاظ توسعه درونی، به ترتیب ناحیه فردوسی در رتبه اول برخورداری و ناحیه گلدیس در رتبه آخر قرار گرفته است.
ارزیابی طرح مدیریت ناحیه محوری مبتنی بر معیارهای شهرداری الکترونیک با مدل ویکور (مطالعه موردی: منطقه 6 و 15 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، شهرداری تهران به تهیه و اجرای طرح هایی در ابعاد محله و ناحیه پرداخته است تا امکانات شهری راحت تر در اختیار شهروندان قرار بگیرد. یکی از مهم ترین این طرح ها، طرح مدیریت ناحیه محوری شهرداری تهران است. زمانی که این طرح اجرا شد (1387)، استقرار شهرداری الکترونیک از اهداف آن بود. درواقع ناحیه محوری مهم ترین طرح مدیریت پایین به بالا، تمرکززدا و مشارکتی است که برای رفع نابسامانی ها و مشکلات توسعه اجتماعی و فضایی شهر تهران طرح ریزی شد. هدف مقاله کاربردی حاضر ارزیابی طرح مدیریت ناحیه محوری مبتنی بر معیارهای شهرداری الکترونیک با مدل ویکور است. در تجزیه و تحلیل داده های پژوهش به منظور شناسایی شاخص های مهم از روش دلفی فازی و نظر خبرگان استفاده شد. سپس بررسی شاخص های پژوهش از نظر اهمیت و تأثیر، به کمک تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری صورت گرفت و مدل مفهومی این مقاله ارائه شد. با استفاده از مدل ویکور، نواحی شهرداری مناطق 6 و 15 از نظر شاخص های پژوهش رتبه بندی و مقایسه شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزارهای آماری SPSS، SPLS و ترسیم نقشه ها در نرم افزار ArcMap صورت گرفت. نتایج تحلیل براساس مدل ویکور نشان می دهد وضعیت نواحی منطقه 6 از منطقه 15 بهتر است و بالاترین رتبه ها برای نواحی 1 و 5 شهرداری منطقه 6 با امتیاز Q 957/0 و 1000 است. همچنین با استفاده از SPLS در این پژوهش، برازش مناسب مدل های اندازه گیری در سطح نمونه مورد مطالعه تأیید شد؛ بنابراین پیشنهاد می شود به منظور ارتقای یکسان همه ابعاد (منابع انسانی، اقتصادی، جغرافیایی و...) مدیریت همه جانبه شهرداری ناحیه عملی شود که تحقق این مهم مستلزم تعاملات دائمی، کارآمد و مستمر با نهادهای بالادستی و پایین دستی است.
تحلیل ساختاری موانع توانمندسازی اجتماع محور در مناطق اسکان غیررسمی (مطالعه موردی: محله بان برز شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
22 - 32
حوزههای تخصصی:
پدیده اسکان غیررسمی به عنوان یک مسئله ساختاری-کارکردی در عرصه مدیریت شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه مطرح است. با توجه به علل متعدد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی-فضایی در ایجاد این مشکل، برخی بر عوامل اجتماعی به عنوان ظرفیت سازی و توانمندسازی محلات تأکید می کنند. از این رو مقاله حاضر نیز با روش توصیفی-تحلیلی، عوامل و موانع اصلی در توانمندسازی ساختاری اسکان غیررسمی در محله بان برز شهر ایلام را مورد بررسی قرار می دهد. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شد و در این رابطه، 38 شاخص در چهار حوزه آموزش، مشارکت، ظرفت سازی و هم افزایی نهادی برای تحلیل موانع ساختاری توانمندسازی محله بان برز استخراج گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون نیکوئی برازش، تحلیل عاملی و مدل تحلیلی اثرات متقابل/ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS و Mic Mac استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت محله بان برز از یک سیستم پایدار تبعیت می کند. از طرفی 41 درصد از توانمندسازی محله بان برز از طریق مؤلفه های ظرفیت سازی، هم افزایی نهادی، آموزش و مشارکت، قابل تبیین است. در این میان، مؤلفه «ظرفیت سازی» با مقدار ویژه 289/2 بالاترین واریانس (893/22) و بیشترین سهم را در تبیین توانمندسازی محله بان برز داشته است. بر اساس روش تحلیل اث رات متقابل/ساختاری، مولفه های امنیت(4064843)، اعتماد (4809443)، طولانی بودن فرآیند اداری تهیه و اجرای طرح ها (4957464)، و آموزش جوانان(4814855) مهم ترین موانع توانمندسازی اسکان غیررسمی هستند. در نتیجه، جهت توانمندسازی محلات اسکان غیررسمی، توسعه امنیت، آموزش ساکنین و تسریع در اجرای پروژه های عمرانی و اجتماعی در محله بان برز شهر ایلام ضروری است.
تبیین فرایند همکاری های قلمرویی در بهره برداری از قنات (مورد مطالعه: قنات حسن آباد، استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
382 - 395
حوزههای تخصصی:
ویژگی برجسته قنات حسن آباد به نقش آن در ایجاد همکاری های بین قلمرویی برمی گردد که میان سه حوزه مهریز، ده نو و حسن آباد در طول 40 کیلومتر پدید آمده و استمرار یافته است. مراقبت از قنات حسن آباد تا آخرین چاه که در قلمروی مهریز واقع است صورت می گیرد و دو قلمروی پایین دست در آن مشارکت دارند. در این مقاله تلاش شده است تا با روش نظریه زمینه ای به این سؤال پاسخ داده شود که چگونه جریان آبی مانند قنات حسن آباد توانسته است به همگرایی اجتماعی و همکاری میان سه قلمروی ذینفع منجر گردد؟ به این منظور مصاحبه شوندگان از مناطق پایین دست و بالادست با روش گلوله برفی انتخاب شدند و پرسش ها تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه پیدا کرد. سپس در مورد داده های میدانی، کدگذاری باز و محوری انجام شد و نهایتاً کدگذاری انتخابی صورت گرفت. روابط میان مفاهیم در مدل مفهومی نشان داده شد و به صورت یافته های پژوهش شرح داده شدند. در منطقه نفوذ قنات حسن آباد، مدلی حاکم است که آن را مدل «سود مشترک» نامیده ایم. در این مدل، مجموعه ای از عوامل اجتماعی و اقتصادی به گونه ای ساختارمند منافع بالادست و پایین دست را به یکدیگر گره می زنند. یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در این مدل، گستردگی فضایی قنات است که به قنات، نوعی ویژگی قلمرو گریزی می دهد. درنتیجه، دینامیک قنات به کمرنگ شدن قلمرو و به تبع آن کاهش هویت قلمرویی منجر می گردد و همین امر، امکان همکاری در دو سوی مرزهای قلمرو را آسان تر می کند.
بررسی حس تعلق به مکان از منظر شاخص های کالبدی و غیرکالبدی در خانه های مستقل و مجتمع های آپارتمانی (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس تعلق از مهم ترین ابعادِ رابطه انسان و مکان است. انسان هنگامی که در تعامل با مکان قرار می گیرد، بدان معنا بخشیده، نسبت به آن احساس تعلق کرده و دل بسته آن می شود. پژوهش حاضر، به بررسی ابعاد کالبدی و غیرکالبدی حس تعلق به مکان و شاخص های مؤثر آن در خانه های مستقل (حیاط دار) در مقایسه با مجتمع های آپارتمانیِ شهر تبریز پرداخته و در پی پاسخگویی به این سؤال است که عوامل مؤثر بر ایجاد حس تعلق در فضاهای مسکونی مستقل و آپارتمانی کدام است؟ و نقش عناصر کالبدی در ایجاد این حس چگونه است؟ نوع تحقیق پژوهشی و روش تحقیق پیمایشی است که ضمن به کارگیری اسناد و مدارک از 273 پرسشنامه محقق ساخته جهت بررسی دیدگاه های ساکنین استفاده شد و مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد عناصر کالبدی نظیر (فرم و ابعاد عناصر، دسترسی و چینش فضا، مصالح و تزئینات، محرمیت و اشرافیت) از مهم ترین شاخصه های ایجاد حس تعلق به مکان هستند که در سه ویژگی فرم و ابعاد عناصر، مصالح و تزئینات و همچنین محرمیت و اشرافیت در خانه های مستقل بیشتر نمود می یابد، اما ویژگی دسترسی و چینش فضا در مجتمع های آپارتمانی دارای میانگین بالاتری است. از منظر شاخص های غیر کالبدی، مجتمع های آپارتمانی دارای عملکرد بهتری بوده اند. فعالیت و آسایش در هر دو گونه مسکنِ موردبررسی، دارای تأثیر نسبتاً یکسانی است. در مجتمع های آپارتمانی، ابعاد اجتماعی و فردی و در خانه های مستقل، معانی و نمادها، پیش بینی کننده های مطمئن تری در افزایش احساس تعلق ساکنین می باشند.
نقش ویژگی های کالبدی در پیش بینی شاخص های روانی و اجتماعی ساکنین مجتمع های مسکونی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
65 - 76
حوزههای تخصصی:
محیط و فضا، از اساسی ترین بسترهای پشتیبانِ نیازهای چندبعدی انسان هستند. ازاین رو، مسکن که در آن معماری، جامعه و فرهنگ با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند، تأثیر رفتاری مهمی را بر روی روانِ ساکنان و تعاملات اجتماعی آنها در سطوح مختلف جامعه بر جای می گذارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های کالبدیِ مجتمع های مسکونی بر بهبود شاخص های روانی_اجتماعی ساکنان در مقیاس واحد همسایگی است. روش تحقیقِ جستار پیش ِ رو، از نوع توصیفی_همبستگی بوده و تحلیل داده های آن با استفاده از روش آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه صورت گرفته است. به منظور تأیید متغیرهای به دست آمده با استفاده از تکنیک دلفی، پرسشنامه برای 18 نفر از متخصصان معماری و روان شناسی فرستاده شد که درنهایت، پرسشنامه نهایی تدوین گردید. آزمودنی های تحقیق، شامل 186 خانوار در دسترس از 439 خانوار ساکن، در چهار مجتمع مسکونی واقع در شهر رشت است. ضریب همبستگی نشان می دهد که تمامی متغیرهای کالبدی تأیید شده به وسیله متخصصان، رابطه معناداری با شاخص اجتماعی_روانی دارد و 2/61 درصد از واریانس شاخص های روانی، به وسیله متغیرهای ویژگی فضا، انعطاف پذیری و نور تبیین شده و همچنین 59درصد از واریانس شاخص های اجتماعی به وسیله متغیرهای محرمیت، گونه مسکن، انعطاف پذیری، خدمات و امکانات عمومی، زمان و دوره تکرار، نور، جغرافیای فضا، دسترسی به امکانات و فاصله عملکردی پیش بینی گردید. نتایج تحقیق حاکی از نقش تعیین کننده ویژگی های کالبدی در ارتقای شاخص های روانی_اجتماعی بوده و بیانگر آن است که افراد ضمن امکان کنترل زندگی خود، قابلیت تعامل مؤثر با دیگران را چه در زندگی خصوصی و چه عمومی، در محیط و فضاهای انسجام یافته و سازگار با طبیعت خویش، کسب می نمایند.
مدل سازی مکانی-زمانی کیفیت محیط زیست شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
229 - 247
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط زیست شهری معیار سنجش و اندازه گیری درجه مناسب بودن محیط زیست انسان است. درواقع میزان توان محیط برای شکل گیری نیازهای افراد جامعه و پاسخگویی به آن محسوب می ِشود و از عوامل مختلفی تأثیر می پذیرد. با توجه به تغییرات شاخص های محیطی در مناطق شهری، هدف اصلی این پژوهش مدل سازی تغییرات مکانی-زمانی کیفیت محیط زیست شهری است. به منظور مدل سازی هریک از شاخص ها از داده های میدانی مکان مبنا و تصاویر ماهواره ای استفاده شد. شاخص ها شامل دو بعد طبیعی و انسان ساخت است. برای تلفیق شاخص ها و مدل سازی کیفیت محیط زیست شهری با توجه به ماهیت مباحث کیفی و محیطی که با عدم قطعیت همراه است، از منطق فازی استفاده شد. در شهر تهران به دلیل تراکم بالای جمعیت و فعالیت، محیط زیست شهری اهمیت زیادی دارد. بدین منظور مناطق 3، 6 و 11 شهر تهران انتخاب شدند. این مناطق در امتداد شمالی-جنوبی شهر تهران قرار دارند. نتایج نشان می دهد تغییرات کیفیت محیط زیست شهری در منطقه موردمطالعه روندی شمالی-جنوبی دارد. کیفیت محیط زیست شهری نیز از شمال به جنوب کاهش می یابد. از نظر تغییرات زمانی در دو فصل بهار و تابستان در مقایسه با دو فصل پاییز و زمستان کیفیت محیط زیست شهری وضعیت بهتری دارد؛ بنابراین تابعی از زمان و مکان محسوب می شود. نتایج تحلیل حساسیت نشان می دهد تأثیر تغییر ورودی ها بر نتیجه مدل در همه متغیرها بین 2 تا 17 درصد است. نتایج مدل سازی نیز از یک یا چند متغیر خاص تأثیر نمی پذیرد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت نتایج مدل سازی قابل اعتماد است.
آسیب شناسی برنامه های توسعه در بخش روستایی با روش آمیخته (مورد مطالعه: شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
146 - 163
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به آسیب شناسی پیامدهای برنامه های توسعه در بخش روستایی شهرستان ورزقان با روش آمیخته (کمی- کیفی، به شیوه همگرا) پرداخته است. ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی است. به لحاظ گردآوری داده ها، از نوع ترکیبی بوده و بنیان فلسفی آن مبتنی بر رویکرد پراگماتیسم است. جامعه آماری شامل کارشناسان محلی است که در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته (برای 132 نفر پاسخگو) و در بخش کیفی از مشاهده و مصاحبه نیمه ساختار یافته (51 نفر مصاحبه شونده در دو مرحله) استفاده شده است. نبود فرصت های شغلی مناسب برای جوانان، فقدان فعالیت های تولیدی اشتغال زا، ناموفق بودن ایجاد صنایع متصل به کارخانجات معدنی موجود در منطقه، ناموفق بودن صنایع و کارگاه های کوچک اشتغال زای کشاورزی و افزایش فقر و محرومیت اجتماعی از مهم ترین پیامدهای مستخرج از تجزیه وتحلیل کیفی به روش تئوری بنیادی است. نتایج ارزیابی نیکویی برازش حاصل از مدل ساختاری (حداقل مربعات جزئی) نشان می دهد که مدل ارائه شده در سطح مطلوب با داده های تجربی سازگاری دارد و در منطقه موردمطالعه ارتباطی یک سویه بین پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و جامع وجود دارد که پیامدهای اقتصادی و اجتماعی برنامه های توسعه منجر به بروز پیامدهای فضایی و جامع هستند؛ به طوری که شرایط اجتماعی و اقتصادی به فضا و کالبد منطقه تأثیر منفی می گذارند؛ همچنین تحلیل مسیر پیامدهای فضایی با پیامدهای جامع نشان می دهد که کمرنگ شدن جایگاه روستا و کشاورزی در رویکرد توسعه ملی و عدم تطابق اقدامات با بنیان های توسعه پایدار از مهم ترین متغیرهای با ضریب تأثیر بالا هستند.
نقش و موقعیت استراتژیک ایران در ایجاد خطوط انتقال انرژی (نفت و گاز)به اروپا و تأثیر آن بر همگرایی فرا منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی خطوط انتقال انرژی نفت و گاز به اروپا می باشد و روش پژوهش به صورت تحلیلی- توصیفی است. با افزایش وابستگی اقتصادی جهان به خصوص کشورهای اروپایی به منابع انرژی خاورمیانه و نیز ظهور روسیه و ترکیه به عنوان بازیگران اصلی در بازار انرژی جهان، نفت و گاز دریای خزر و مسیرهای انتقال آن به بازارهای مصرف، بیش از پیش مورد توجه قدرت های بزرگ صنعتی قرار گرفته است. بررسی توصیفی– تحلیلی موضوع نشان می دهد که ایران در حوزه امنیت اقتصادی، عرضه، تقاضا، ترانزیت و سرمایه گذاری با چالش مواجه است. مهم ترین چالش ایران، امنیت تقاضاست. در راستای حفظ تقاضای موجود و صادرات به اروپا، راه کارهای مطلوب ایران، افزایش جذب سرمایه گذاری، ارتقای میزان آمادگی عرضه در شرایط فوری و کاهش اختلافات بین المللی در زمینه عرضه گاز و امنیت اجتماعی و زیست محیطی می باشد. همچنین نتایج حاکی از این است که به خاطر تحریم ها این متغیرهای امنیت با چالش هایی رو به رو می باشند که باید دولتمردان ایرانی حل این مشکل را در اولویت برنامه های خود قرار دهند.
تغییرات کاربری اراضی و شبیه سازی رشد و توسعه شهری رشت با استفاده از مدل شبکه عصبی و سلول های خودکار زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
157 - 170
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به روند رو به رشد جمعیت در شهرها و روستاها و تمایل به زندگی شهری بیشترین تغییرات کاربری اراضی در نواحی شهری به وقوع می پیوندد. توسعه سریع شهری در دهه های اخیر موجب تغییرات وسیعی در الگوی کاربری زمین پیرامون شهرها شده و تأثیرات زیست محیطی و اجتماعی–اقتصادی زیادی را به همراه داشته است. در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره ای تغییرات کاربری اراضی و شبیه سازی رشد و توسعه شهر رشت به کمک مدل شبکه عصبی و سلول های خودکار زنجیره مارکوف انجام گرفت. برای این منظور از تصاویر سال های 2000، 2008 و 2017 ماهواره لندست استفاده گردید. پس از پیش پردازش تصویر و انتخاب بهترین ترکیب باندی، تصاویر با روش شبکه عصبی طبقه بندی شد. سپس تصاویر طبقه بندی شده در مدل ساز تغییرات زمین وارد گردید و نقشه های خروجی مدل ساز با روش CA-MARCOVE</em> برای سال 2027 پیش بینی شد. نتایج بدست آمده در فاصله زمانی 2000 تا 2017 نشان می دهد که تغییرات مساحت در اراضی شهری، شالیزار و جنگل به ترتیب به میزان 87/9041، 03/7841 و 78/55 هکتار بوده که میزان آن در شهر رشت مثبت و در شالیزار و جنگل منفی می باشد و نقشه پیش بینی سال 2027 با روش CA-</em> MARCOVE</em> نیز موید افزایش قابل توجه کاربری شهری به مقدار 04/14105هکتار در سال های آتی است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که ادامه روند فعلی تغییرات کاربری اراضی به نتایج مضر زیست محیطی و به تبع آن آسیب های اقتصادی- اجتماعی جبران ناپذیر می انجامد. بنابراین ضروری است دستگاه برنامه ریزی و مدیریت منطقه، رویکردی جامع برای جلوگیری از مشکلات زیست محیطی آتی و مهار توسعه افقی سکونتگاه ها در این منطقه در پیش گیرد.
تحلیل الگوی فضایی شاخص های کیفیت زندگی در اجتماعات شهری (نمونه موردی: اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه جوامع شهر نشین بعد از تحولات صنعتی شدن، منجر به بروز تحولاتی در جوامع شهری شده است که یکی از جلوه های آن بروز ناهنجاری ها در جوامع شهری است که اغلب با کاهش مولفه ها و شاخص های کیفیت زندگی همراه بوده است. در این بین کاهش این مولفه ها در ابعاد مختلف اجتماعی و اقتصادی اثرات بسیاری بر تحولات جوامع شهری داشته است. این پژوهش که از نوع هدف کاربردی است و ماهیت توصیفی و تحلیلی دارد، مبتنی بر روش کتابخانه ای و میدانی تنظیم گردیده است. جامعه اماری384نفر از ساکنان اسلامشهر بوده و نتایج حاصل از پرسشنامه در نرم افزار spss با استفاده از آزمون های کای اسکوییر برای تعیین سطح معناداری پاسخ ها، t استیودنت به منظور مقایسه میانگین ها مورد تجزیه و تحلیل گرفته است. پس از بیان نظریات و نقد آنها، نسبت به بررسی وضعیت مولفه های کیفیت زندگی در جوامع شهری پرداخته و در نهایت این نتیجه حاصل شده است که شهر اسلامشهر در مجموع در شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالیدی، زیستی دارای کیفیت زندگی مطلوبی نبوده است. همچنین در پایان الگوی فضایی رضایت مندی اجتماعی و اقتصادی در شهر اسلامشهر نیز در قالب نقشه ترسیم شده است
تحلیل اثر وام های کمیته امداد امام خمینی بر اشتغال پایدار روستاییان مورد: شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمیته امداد یکی از نهادهای عمومی غیردولتی است که توانسته نقش مؤثری در ایجاد تحرک، حمایت، شکل گیری و کمک مالی برای فعالیتهای تجاری کارآفرینانه سودمند برای فقرا داشته و در شکل گیری اشتغال زایی افراد اجتماعی تأثیر گذار باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن اسنادی- پیمایشی است. برای عملیاتی سازی مطالعه، شهرستان مشهد به عنوان منطقه موردمطالعه انتخاب گردید. حجم نمونه با خطای 07/0 درصد معادل 126 نفر تعیین گردید. بر اساس چارچوب نظری، اشتغال پایدار در 6 سطح بهبود وضعیت اقتصادی و درآمد، توانمند سازی، کیفیت اشتغال، کیفیت محیطی اشتغال، سرمایه گذاری و تثبیت جمعیت با 35 گویه و مدیریت پروژه با 16 گویه در قالب طیف لیکرت و وام کمیته امداد با 3 گویه با مقیاس فاصله ای کمی گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، تی دو نمونه مستقل و تحلیل عاملی تأییدی) در نرم افزار SPSS و برای رتبه بندی روستاها از لحاظ اشتغال پایدار و مدیریت پروژه از مدل waspas استفاده شده است (وزن دهی مورد استفاده در مدل آنتروپی است) و برای نمایش رتبه به دست آمده از مدل waspas از نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین مدیریت پروژه و اشتغال پایدار رابطه ای مستقیم با شدتی قوی وجود دارد و بر اساس الویت بندی انجام شده توسط تحلیل waspas روستاهای نزدیک شهر و نزدیک راه ارتباطی در اولویت قرار می گیرند همچنین نتایج همبستگی نشان داد که بین رتبه مدیریت پروژه و رتبه اشتغال پایدار رابطه ای مستقیم با شدتی قوی وجود دارد. بنابراین پیشنهاد می گردد که کمیته امداد نظارتی همیشگی و درست در انواع مدیریت پروژه وام و اعتبارات خرد داشته باشد.
اُلگوی «نقد و تحلیلِ فرآیند مبنا» در آثار مسکونیِ معاصر بر پایه مؤلفه های: «مأموریت بنا، اهداف، ضروریات عملکردی و کانسپت ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیریِ شخصیت یک طراح و فراگیری مهارت های طراحی وابسته به مؤلفه ها و متغیرهای ویژه ای از جمله: مشاهده و جستار نمونه ها، نحوه یِ تحلیل و برخورد با نمونه ها، درگیری مستقیم و آغشته شدن با دغدغه مسئله طراحی و ... می باشد. نقد معماری و تحلیل آثار گذشتگان و نمونه های موفق و ناموفق، همواره نقش کلیدی در آموزش معماری بر عهده می گیرند. این که چگونه می توان از اطلاعات عددی و مفهومی، به اطلاعات بصری دست یافت یا به عبارت دقیق تر، «راز اثر هنری» را کشف کرد؛ تحلیل و نقدِ دانش بنیانِ «پروژه های موجود از لحاظِ نوعِ برخورد طراح با طرح و مسائل طراحی(از قبیل: عملکرد، سازماندهی، زمینه و ...)» و «نحوه یِ برقراری رابطه بین پروژه و بافت شهری، اجتماعی و فرهنگی شهر» می باشد، این که طراح چه «اهداف، ضروریات و کانسپت هایی» را برای طرح خود برگزیده است و چگونه آنها در پروژه نهایی به نمایش گذاشته است.
The Role of Creative Tourism in Sustainable Development of Rural Areas (Case Study: Historic-Cultural Villages in North-West of Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Ineffectiveness and unsustainability of classic approaches to respond to socioeconomic challenges in rural areas is one of the biggest barriers to sustainable development and achieving its goals. Hence, modern tourism as a new strategy has been able to be effective in the evolution of sustainable development in rural areas. Such that today emergence of postmodern tourism has made the tourists be more willing to use cultural attractions and unique experiences in tourism destinations, and the big entertaining places are not attractive to them anymore. On the other hand, rural areas have constantly faced difficulties in attracting tourists because of poverty and economic problems; therefore, creative tourism has been presented as an appropriate approach in developing rural tourism, since it does not need huge investments and uses the existing cultural and natural aspects. Therefore, the present study aims at investigating the role of creative tourism in rural sustainable development and ranking the sample villages according creative tourism components. Design/methodology/approach- The present study is an applied study with regard to function and is a descriptive-analytic study with regard to its nature. We used field and library methods based on observation and questionnaire for data collection. Validity of the questionnaire items was confirmed by experts and using Cronbach alpha formula (0.856). The statistic population includes the households of six historic-cultural villages in northwest of Iran; 313 household heads were randomly selected using the Cochran formula. Statistical tests such as one sample t-test, multi-variate linear regression, and Kruskal–Wallis test were used for data analysis. Findings- The results indicated that the mean values are higher than 3 for all the components of creative tourism except risk taking which is 2.99; the components are also significant at 0.01 level indicating desirable conditions of the target villages with regard to creative tourism. Investigation of regression fitness model indicated that 0.83 of the positive effect of tourism on rural sustainable development is due to creativity in tourism. Also, according to beta values, among the five components of creative tourism, participation (0.286) and and risk taking (0.181) were the most and least effective factors in rural sustainable development through tourism, respectively. The results of Kruskal–Wallis test indicated that Kandovan (65.257) was at the first rank and Varkaneh (41.71) was at the sixth rank with regard to creative tourism and the consequent sustainable development.
Sustainability Evaluation of Rural Settlements in South Donbaleh Roud Dehestan of Izeh County Using V-Promethee Technique and Fuzzy Inference(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Due to the dewatering of Karun Dam, the village of Southern Donbaleh Roud of Izeh County has been surrounded by water since 2004 until now and has been deprived of services and amenities and communication. Moreover, their access to the cities of Dehdez and Izeh has been limited. Given the importance of the issue, the aim of this study is to assess and evaluate the sustainability of development in rural areas of Southern Donbaleh Roud District. Design/methodology/approach- This research is based on the applied purpose and has an analytical- descriptive nature. Required data were collected using library and field (questionnaire) method. The area under study includes 18 villages and 1460 households. The sample size was estimated based on Cochran formula of 300 family guardians and the questionnaires were distributed among them. To analyze the data from the questionnaire, the Prometheus model (in the visual Prometheus software environment) and the fuzzy inference system (in MATLAB software) were used. Finding- Based on the Prometheus model, the villages are ranked according to three positive (Phi+), negative (Phi-) and pure flows. The villages with the highest positive minimum negative flows are in the first place, and the villages with the least positive and the most negative flows are at the last place of development sustainability. The results obtained from the Fuzzy inference system also indicate that the sustainability of the studied rural area is between the medium and low levels. Originality/value - There have been a lot of changes in spatial organization of the studied villages due to water logging of the villages. These changes have created disruptions in the system and functioning of the settlements and have affected the quality of life and wellbeing of the inhabitants. Because the construction of dams has destroyed the communicative routes between villages and the city, agricultural lands and gardens, schools, rural healthcare centers, residential houses, provincial villages and… and the villages have been left behind the dam so far. Therefore, considering the special circumstances of these settlements, the problems of these villages have been scientifically examined and addressed to planners and officials. Because, through this, the authorities and development experts gain knowledge about the opportunities and capabilities, limitations and impasse of the villages.
Analysis of Livability of Rural Settlements (Case Study: Villages of Kashmar County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- This study aimed to determine the constructive components of livable rural communities. To this end, it investigates the status of livability from the viewpoint of rural population in villages of Kashmar County. Design/methodology/approach- This is a descriptive-analytic study. In the first stage, indicators were extracted by reviewing the relevant literature. Then, a questionnaire was developed based on the Likert scale. Using the Cochran formula, 350 samples were selected and were randomly distributed. Finally, the data were analyzed using the SPSS software and employing correlation and Friedman tests. Finding- The results of the Spearman test showed no significant relationship between individual characteristics (age, sex, education) and livability indicators. On the other hand, the results of the Friedman test revealed that villages have higher livability in terms of the environmental dimension than other dimensions. In terms of the social dimension, recreation and leisure time indicator had the highest rank from respondents’ viewpoint (5.50), and other indicators were also effective in varying degrees. Respondents were more satisfied with public space than other indicators. Originality/value - Due to the novelty of the subject in Iran, and since it has received low attention in the relevant global literature, more time is needed to carry out further studies. The results of this study may be useful for rural officials and planners, rural students and researchers.
تأثیر ثبات هژمونیک جمهوری اسلامی ایران بر امنیت مرزهای شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مؤلفه های قدرت شامل جمعیت، قدرت نظامی، موقعیت جغرافیایی، برتری اقتصادی، داشتن فناوری های برتر و حتی داشتن اطلاعات می باشند که به طور خلاصه می توان در 4 دسته ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک، ژئوپولیتیک و ژئوکالچر خلاصه کرد. ایران به عنوان کشوری که دارای بیشتر مؤلفه های یاد شده بعلاوه ایدئولوژی شیعی اسلامی است، خود را به عنوان کشوری قدرتمند در منطقه خاورمیانه معرفی کرده که خواهان سهمی از توازن قدرت در جغرافیای سیاسی منطقه است. به دست آوردن این جایگاه ابعاد مختلف حیات کشورمان را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف اصلی این مقاله تبیین و شناخت تأثیر قدرت هژمونیک جمهوری اسلامی ایران بر امنیت کشور و به ویژه در مرزهای شرقی است. سؤال اصلی مقاله این است که مؤلفه های هژمونیک جمهوری اسلامی ایران یعنی ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر چه تأثیری بر امنیت مرزهای شرقی داشته است. برای پاسخگویی به این سؤال فرضیه ای را که در صدد بررسی آن هستیم این است که جایگاه هژمونیک جمهوری اسلامی ایران تأثیر مستقیم و مثبت بر امنیت مرزهای شرقی دارد. نتایج این مقاله نشان می دهد که ایران با داشتن منابع محسوس مانند موقعیت جغرافیایی، جمعیت، قدرت نظامی، منابع طبیعی، قدرت اقتصادی و عوامل نامحسوس مانند وحدت ملی، قدرت فرهنگی به اضافه رهبری ولایت فقیه و ایدئولوژی اسلامی، شیعی واجد قدرت هژمون (قدرت مسلط برتر) منطقه ای است که این موقعیت دارای تأثیرات مثبتی در ابعاد الف- فرهنگی – اجتماعی ب- اقتصادی و سیاسی ج- امنیتی، انتظامی و د- هیدروپلیتیک و مسائل زیست محیطی است. روش مورد استفاده در این مقاله توصیفی تحلیلی است. منبع گردآوری اطلاعات منابع کتابخانه ای و مقالات علمی و پژوهشی است.
ارزیابی ادراک بصری کاربران، بر اساس هندسه منظم و نامنظم سازمان دهنده فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادراک به عنوان یک فرایند شناختی به عوامل مختلفی از محیط وابسته است. انگاشته های ذهنی کاربر می تواند ادراک، شناخت و رفتار او در محیط را متاثر گرداند. سازماندهی محیط یکی از عوامل مهم در شکل گیری ارتباطات فضایی عناصر است که می تواند عامل مهمی در درک فرد از محیط پیرامون خود باشد. در این پژوهش به بررسی ابعاد مختلف ادراک، که بر اساس دیدگاه های نظریه پردازانی نظیر سیته، کالن، اسمیت و ... در چهار دسته شناختی، احساسی، تفسیری و ارزش گذاری تقسیم بندی شده، پرداخته شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی هندسه فضا به عنوان یکی از عوامل سازماندهنده محیط در ادراک کاربران است. لذا بر اساس آن، فضای باغ ارم شیراز که حاوی دو نوع هندسه منظم و نامنظم است مورد سنجش قرار گرفت. حضور کاربران بصورت مداوم در هر دو هندسه سبب شد تا بسیاری از متغیرهای مداخله گر زمانی و مکانی حذف گردند. روش تحقیق در این پژوهش از نوع ترکیبی کمی و کیفی و روش جمع آوری اطلاعات بر اساس برداشت های میدانی و پرسش نامه و مصاحبه می باشد. نتایج تحقیق نشان میدهد، ادراک بازدیدکنندگان در سه بعد احساسی، تفسیری و ارزش گذاری بین دو هندسه باغ متفاوت است. اما در بعد شناختی تفاوتی گزارش نشده است. همچنین بررسی ها نشان می دهد که در هندسه منظم بیشترین درک کاربران از نسبت مقیاس فضایی و میزان خوانایی محیط بوده در حالیکه در هندسه نامنظم عوامل احساسی و تنوع فضا بیشترین تاثیر را بر ادراک داشته است.
بررسی مکانی پارکینگ طبقاتی کلپا در شهر همدان به روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
587 - 602
حوزههای تخصصی:
انتخاب مکان برای احداث پارکینگ های طبقاتی یکی از مسائل مهم و کلیدی در شهرهای بزرگ و کلان شهرهاست؛ از این رو با توجه به تعدادی از معیارها و پارامترها، به کارگیری اصول صحیح مکان یابی و با هدف تعیین مناسب ترین مکان، باید به بررسی و تعیین این مسئله پرداخت. هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل مکانی پارکینگ کلپا و دلایل موفقیت یا شکست آن در جذب رانندگان و ساکنان در شهر همدان است. برای دست یابی به این هدف، از پارامترهای دسترسی، شعاع عملکرد، امنیت، کاربری مناسب برای تأسیس پارکینگ، مساحت زمین و... استفاده شده است. پس از تعیین معیارهای مورد نظر، به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در فضای نرم افزار Expert choice، وزن دهی و مقایسه معیارها و گزینه های انتخابی انجام شد تا گزینه بهینه مشخص شود و مکانی مناسب برای احداث پارکینگ های جدید در این محله مدنظر قرار بگیرد. براساس نتایج بررسی گزینه های منتخب، محل احداث پارکینگ کلپا، مشکلات و مسائل بسیاری دارد و مکان مناسبی برای احداث پارکینگ مورد نظر نیست. همچنین بررسی تعیین نقاط انتخابی و مقایسه آن ها با یکدیگر نشان می دهد گزینه 5 که زمین متروکه است و دسترسی آن از دو خیابان بوعلی و بین النهرین تأمین می شود، به دلیل ویژگی های بهتر، از دیگر نقاط ارجحیت دارد و مکانی مناسب برای احداث پارکینگ طبقاتی جدید در محله کلپا در شهر همدان است.