فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۰۱ تا ۳٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
سازمان های مردم نهاد محلی (سمن ها) به عنوان نمود مشارکت مردم، تحقق اهداف توسعه پایدار را هموار می سازند. هدف عمده تحقیق حاضر، بررسی شرایط و پیامدهای تشکیل سازمان های مردم نهاد محلی در روستاهای شهرستان رشتخوار است. اطلاعات لازم برای تحقیق، از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند با نمونه ای برگزیده از هیأت مؤسسین و اعضای فعال سازمان های مردم نهاد به دست آمده است (27-n). با استفاده از فرایند کدگذاری مرسوم نظریه بنیانی، متن به دست آمده از مصاحبه ها تحلیل شده و یافته های حاصل از تحلیل ساختاری ماتریسی شامل کدهای باز (85 کد)، محوری (24 کد) و انتخابی (7 کد) تدوین شده است. با توجه به الگوی طراحی شده، سازمان های مردم نهاد در مناطق روستایی شهرستان رشتخوار با اهداف و شرایط علّی همچون (عوامل اقتصادی، اجتماعی و نفوذ عوامل داخلی و خارجی) و شرایط زمینه ای مشخص (شرایط بوم شناختی، فرهنگی، مذهبی و اعتقادی) به وجود می آیند و توسعه این سازمان ها در مناطق مستعد روستایی به آثار اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی مختلفی منجر شده است. از مهم ترین مشکلات پیش روی این سازمان ها در مناطق روستایی می توان به عدم درک کامل مردم از کارکرد سمن در روستا، کمبود بودجه، وجود فقر فرهنگی، تجربه ناموفق سمن های قبلی و وجود دیدگاه منفی به سمن ها در مناطق روستایی اشاره کرد.
نارسائی های توزیع فضایی تاسیسات شهری دو گنبدان (گچساران)
حوزههای تخصصی:
تعیین محدوده فضایی شهر- منطقه برای کلان شهر تهران و نواحی پیرامونش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی نگاه به کلان شهر تهران و نواحی پیرامونش از چالش های اخیر نظام برنامه ریزی فضایی کشور بوده است که موجب تکوین مفاهیمی مانند مجموعه شهری و منطقه کلان شهری شده است. شناخت کلان شهر تهران و گسترة پیرامونش با نگرش نومنطقه گرایی و برای دستیابی به تمرکز زدایی و رقابت پذیری و جهانی شدن، کاربستِ ساختاری پویاتر را می طلبد. پژوهش حاضر با تکیه بر تحلیلِ تطبیقی تلاش می کند الگوی فضایی شهر- منطقه را متناسب با سازمان فضایی ایران بهینه سازی کرده و محدودة فضایی شهر- منطقة تهران را با بهره گیری از تحلیل جریان های عملکردی و تخمین فاصلة 85 نقطة شهری در محدودة 250 کیلومتری جاده ای تهران با دو روش استقرایی و استنتاجی در نرم افزار GIS تعیین کند. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهند کلان شهر تهران و نواحی پیرامونش در الگوی فضایی شهر- منطقه با دو هسته و 41 شهر پیرامونی تبیین می شود. این محدوده نشان دهندة ردپای عملکردی کلان شهری تهران برآمده از جریان های روزانه و هفتگی مبتنی بر منطقِ فضایی فراتر از تقسیم بندی ها و محدودیت های کالبدی، سیاسی و اداری است.
سنجش حس تعلق به مکان وحفظ هویت واحدهای مسکونی در محله شهری، مطالعه موردی: محله قدیمی ساغریسازان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله های شهری با توجه به خاطرات فردی و جمعی در ذهن شهروندان منطقه جایگاه ویژه ای دارند. ازاین رو، مفهوم سکونت و شکل گیری آن در رابطه انسان با مکان، با برآورده شدن نیازها و رفتارهای انسان ارتباط تنگاتنگی دارد. در این رابطه هویت به مثابه بخشی از احراز حسِ بودن و تعلق از ضرورت هایی می باشد که لازم است در طراحی محیط های سکونتی مورد توجه قرار گیرد. هدف کلی از پژوهش حاضر، شناخت عناصر مؤثر در ایجاد حس تعلق به مکان، به منظور رهیافتی جهت حفظ هویت واحدهای مسکونی در محله شهری است. این مطالعه به صورت موردی در محله قدیمی و با ارزش ساغریسازان رشت صورت پذیرفت. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، برمبنای استدلال منطقی و با استفاده از راهبرد ترکیبی (کیفی- کمّی) است. برای بررسی خانه ها و بناهای بومی مورد مطالعه، پرسشنامه سنجش شاخص ها تهیه و تنظیم و در بین 47 ساکنین این بافت قدیمی توزیع گردید ، سپس اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. ارزیابی نتایج حاکی از وابستگی معنادار ساکنین در واحدهای مسکونی قدیمی، نسبت به آپارتمان سازی های جدید در محله ساغریسازان است. از جمله علل این قضیه عبارتند از: مشکلات اقتصادی، فرهنگی و زیرساختی موجود در بافت قدیم، یکنواختی محیط و بلندمرتبه سازی، کاهش هویت بومی، فقدان حس زندگی جمعی، مهاجرپذیری، فقدان خاطرات جمعی در آپارتمان نشینی، عدم اُنس با محیط، تغییر نگرش مردم به زندگی.
مقایسه شیوه های بومی و نوین مدیریتی سامانه همیاری ها: مطالعه موردی شهر ارسنجان، استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی شیوه های بومی و نوین مدیریتی (گردانندگی) و ریشه های ماندگاری و یا ناکامی آنها در شهرستان ارسنجان استان فارس انجام پذیرفت. موردپژوهی به عنوان رویکرد مطالعاتی این پژوهش برگزیده شد و داده ها با استفاده از تکنیک مشاهده، مصاحبه و اسنادپژوهی گردآوری گردید. بدین ترتیب، چگونگی دارایی (شرایط مالکیتی) و شیوه گردانندگی کاریزهای عایشه، بناب و کتک ارسنجان که یادگار کهن آبیاری و زندگی مردم این شهر است، با دو مورد سامانه نوین گردانندگی (شرکت پیشین سهامی عام برق و مجتمع تعاونی امت اسلامی) برابر سازی و سنجش گردید. آوردهای پژوهش روشن ساخت که مالکیت این سه رشته کاریز، به هفتصد و بیست (720) سهم بخش شده و بسیاری از مردم بومی ارسنجان مالک پاره کوچکی از این آب هستند. آشکار گردید که در این کاریزها، شیوه های گردانندگی، مهندسی ساخت و پخش آب از دانش بومی ارزشمند و پویایی برخوردار است که با اندیشه های نوین همیاری سازگاری دارد. کار گروهی برای نوکَنی، بهسازی و بهره برداری از کاریزها فرهنگ همیاری با ارزش و کهنی را پایه ریزی کرده که بر بسیاری از پیوستگی های پولی و مردمی سایه افکنده است. روشن گردید که در سنجش با شرکت سهامی پیشین برق ارسنجان، سامانه همیاری کاریزها از زیرساخت های نیرومندتری برخوردار است. پراکنش دارندگان آب کاریز در 24 زیرگروه (تاق)، گزینش سرگروه ها از مردمانی خوش نام و اندیشمند و دوری جستن از دولتی شدن از رازهای پایداری این سامانه می باشد. رو در روی این، سستی های اساسنامه، پاسخگو نبودن چندان نیکوی گردانندگان، روشن نبودن و یا دادگرانه نبودن بهره هییت مدیره از کارکرد خود و وابستگی بنگاه های نوین به سازمان های دولتی از ساز وکارهای فروپاشی آنها هستند.
پیش بینی آلودگی هوای ناشی از حمل ونقل شهری کلانشهر تهران با بهره گیری از تلفیق GIS با مدلLUR وشبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون طرح هایی چند در جهت کاهش آلودگی هوای شهر تهران به مرحله اجراگذاشته شده است. اما مسئله این است که در کنار سایر کاستی ها، این طرح ها اغلب با تبعیت از مدیریت بحران به جای مدیریت ریسک،در واقع عکس العملی منفعلانه ومقطعی در مقابل افزایش آلودگی هوا بوده ودر تصمیمات مدیریتی مبتنی بر این طرح ها از سامانه پشتیبانی تصمیم گیری استفاده نشده است. لذا این پژوهش به سبب اهمیت موضوع با روشی تحلیلی-کاربردی وبا استفاده از داده های ساعتی، غلظت منوکسید کربن 12 ایستگاه از مجموعه ایستگاه های سنجش آلودگی هوا متعلق به شرکت کنترل کیفیت هوا وهمچنین داده های هواشناسی سرعت باد، جهت باد ودما مربوط به ایستگاه مهرآباد، همگی مربوط به سال1389، و داده های حجم همسنگ سواری معابر شهر تهران با هدف پیش بینی زمانی-مکانی آلودگی هوای ناشی از حمل ونقل شهری کلانشهر تهران در راستای کاربرد در سامانه پشتیبانی تصمیم گیری فضایی مدیریت کیفیت هوا و با هدف نهایی مدیریت بهینه حمل و نقل شهری کلانشهر تهران به تحقیق پرداخت. در این راستا، از آنجا که هدف غایی تحقیق حاضر، بهره گیری از نتایج آن در کنترل بهینه حمل و نقل شهری به عنوان منبع مهم آلاینده هوا است؛ از روش LUR برای سنجش شاخص منوکسید کربن در حمل و نقل کلانشهر تهران در کنار سایر آلاینده ها استفاده گردید.سپس از شبکه عصبی مصنوعی برای پیش بینی زمانی احتمال وقوع آلودگی هوا البته با تأکید بر مدیریت ریسک بهره گرفته شد؛ و سپس بر پایه پیش بینی های زمانی حاصل از شبکه عصبی مصنوعی، با استفاده از شاخص کریجینگ مناطقی که احتمال وقوع آلودگی هوا در آنها بالاست، شناسایی گردید. براساس یافته های تحقیق، نتایج مناسب تشخیص داده شد به گونه ای که می توان از این الگو در سامانه پشتیبانی مدیریت کیفیت هوا به هدف نهایی مدیریت بهینه حمل و نقل شهری کلانشهر تهران استفاده نمود.
بررسی سناریوهای گسترش فیزیکی شهر یاسوج با تأکید بر فرآیندهای طبیعی
حوزههای تخصصی:
استقرار یک سکونتگاه شهری، بیش از هر چیز تابع فرم و فرآیندهای طبیعی و عوامل محیطی است؛ زیرا فرآیندهای طبیعی در مکان یابی، پراکندگی، توسعه فیزیکی و مورفولوژی شهر، اهمیت بسزایی داشته و گاهی به عنوان یک عامل مثبت و زمانی به صورت یک عامل بازدارنده عمل می کنند؛ لذا، در این پژوهش سعی شده است تا با بهره گیری از تلفیق فرایند تحلیل سلسله مراتبی و سامانه اطلاعات جغرافیایی، تأثیر فرآیندهای طبیعی در توسعه کالبدی شهر یاسوج بر اساس دیدگاه سیستمی و روش سناریوسازی تبیین گردد. نتایج نشان می دهد که سناریوهای اول (ژئومورفولوژی) و سوم (لرزه خیزی)، بالاترین دقت را نشان داده و نقشه پهنه بندی حاصل از آنها، مناسب ترین نتیجه برای گسترش فضایی شهر یاسوج است. در سناریوی ژئومورفولوژی، پهنه بسیار مناسب با مقدار شاخص ارزیابی دقت ۶۰/۸ درصد، ۹/۷۱ کیلومتر مربع از مساحت سکونتگاه های فعلی را در برگرفته و می تواند تا ۳۸/۶۷ کیلومتر مربع گسترش یابد. جهات گسترش بهینه شهر، عموماً به سمت غرب و جنوب غرب منطقه است. در سناریوی لرزه خیزی، پهنه بسیار مناسب با مقدار ۶۱/۳۹ درصد، بیشترین شاخص ارزیابی دقت را به خود اختصاص داده و ۱۱/۵۱ کیلومترمربع از مساحت سکونتگاه های فعلی منطقه در این پهنه قرار گرفته که می تواند تا ۵۲ کیلومتر مربع گسترش یابد. سمت گیری گسترش مطلوب آتی شهر در جهات شرق، مرکز و غرب منطقه مطالعاتی می باشد؛ درنتیجه، عوامل اصلی کنترل کننده توسعه کالبدی شهر یاسوج، فرآیندهای طبیعی؛ خصوصاً پارامترهای ژئومورفولوژی و تکتونیکی می باشند.
نیازهای آموزشی برای توسعه روستایی
حوزههای تخصصی:
نقش توانمندسازی زنان در تصمیم گیری های اقتصادی خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کسب و کارهای خانگی زنان و توانمندسازی آنان در تصمیم گیری های اقتصادی خانوارهای روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی است و جامعه آماری تحقیق شامل 265 نفر از زنان روستایی دارای کسب و کارخانگی در این شهرستان می باشد، که 161 نفر بر اساس فرمول کوکران بعنوان نمونه انتخاب و بررسی شد.ند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه همگام با مصاحبه بوده است که روایی صوری آن توسط اساتید و متخصصین تأیید گردید و جهت تعیین پایایی آن تعداد 30 پرسشنامه در مرحله پیش آزمون توسط زنان روستایی تکمیل شد و مورد مطالعه قرار گرفت، ضریب آلفای کرونباخ )مقدار 87/0= α( محاسبه شده؛ نشان داد که ابزار تحقیق از قابلیت بالایی برای جمع آوری اطلاعات برخوردار است. نتایج نشان داد که 9/73 درصد از زنان مورد بررسی از توانمندی اقتصادی بالایی برخوردارند و تنها 4/12 درصد از آن ها توانمندی اقتصادی پایینی دارند. همچنین در مجموع، حدود 71 درصد افراد مورد مطالعه، از قدرت تصمیم گیری در حد خوب و عالی و تنها حدود 5/7 درصد از قدرت تصمیم گیری در حد ضعیفی برخوردار می باشند. توانمندی اقتصادی با عواملی چون سن، میزان تحصیلات، شغل همسر و نوع کسب و کار خانگی ارتباط معنا دار دارد. با توجه به تأثیر کسب و کارهای خانگی در تقویت توانمندی زنان در تصمیم گیری های اقتصادی خانوار، ضروری به نظر می رسد نسبت به توسعه این نوع کسب و کارها در جوامع روستایی اقدام شود و از تجارب و مهارت های صاحبان کسب و کارهای خانگی موفق برای توسعه این نوع مشاغل استفاده شود.
نهادهای شهری و مشارکت شهروندان در اداره ی امور شهری (مطالعه ی موردی: شهراصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت به عنوان اساسی ترین عنصر در دست یابی به اهداف توسعه، به ویژه توسعه ی شهری از اهمّیّت خاصّی برخوردار است. هرچه توده ی مردم جامعه مشارکت بیشتری در امور خود داشته باشند، امکان کسب موفّقیّت بیشتر فراهم می شود، اقشار پایین و محروم جامعه از نتایج مشارکت و فواید حاصل از توسعه بهره مند می شوند. امروزه مشارکت شهروندان در امور شهری یک ضرورت است، ضرورتی که می تواند منجر به توسعه ی پایدار شهری شود. عوامل بسیاری بر مشارکت مردم در امور شهری تأثیرگذارند که در مقاله پیش رو، تأثیر نهادهای شهری بر آن مورد مطالعه قرار گرفته است. بنابراین هدف اصلی مقاله، بررسی تأثیر نهادهای شهری برمشارکت شهرندان در امور شهری است. روش پژوهش پیمایشی بوده و با استفاده از ابزار پرسش نامه، از بین سرپرستان خانوارهای هفت منطقه ی شهرداری شهر اصفهان، تعداد700 نفر به شیوه ی نمونه گیری چندمرحله ای، به عنوان نمونه ی نهایی انتخاب شدند. روش های آماری مورد استفاده، شامل r پیرسون، رگرسیون چندمتغیّره و تحلیل مسیر هستند. تمام آمارها و اطلاعات این پژوهش، به کمک نرم افزار SPSS16 برآورد شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشتر شهروندان اصفهانی، مشارکت بالایی در امور شهری داشته اند. براساس نتایج این پژوهش، رابطه ی معناداری بین اعتماد نهادی و رضامندی اجتماعی با مشارکت وجود دارد. در مجموع، عملکرد نهادهای شهری بر میزان مشارکت شهروندان در امور شهری تأثیرگذار بوده است. میزان اثرهای تحلیل شده ی کلّی نشان می دهد که متغیّرهای مستقل مورد استفاده در این پژوهش، 36 درصد تغییرات متغیّر وابسته را تبیین کرده اند.
زنان روستایی و امکان دست رسی آن ها به امکانات مالی
حوزههای تخصصی:
مکان یابی و اولویت بندی استقرار صنایع تبدیلی کشاورزی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش فرصت های جدید به منظور توسعه محلی و منطقه ای در گرو استفاده از ابزار مهم توسعه صنعتی است. یکی از صنایعی که می تواند در استان های با قابلیت کشاورزی در کشور ایجاد شود صنایع تبدیلی بخش کشاورزی می باشد. صنایع وابسته به کشاورزی را می توان به عنوان شرط لازم و محرک توسعه این بخش، محسوب داشت. در واقع صنعتی شدن کشاورزی و توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی دارای ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر می باشد. به طوری که نوع جدیدی از صنعت برای دستیابی به توسعه پایدار را به وجود می آورد. تصمیم گیری درباره این که چه صنایعی در چه مکانی احداث شود از موارد بسیار با اهمیت به شمار می رود. استان گلستان با برخورداری از منابع آب فراوان، اقلیم مناسب و اراضی حاصل خیز و مستعد از قطب های کشاورزی کشور به حساب می آید که هر چند در این بین بخشی از این محصولات برای مصرف مستقیم و مصرف صنایع موجود استفاده می شود، وجود مازاد تولید در بسیاری از محصولات استان، بیانگر قابلیت بالا در استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در این استان است. از این رو در این مقاله از روش Fuller Triangle سلسله مراتبی برای وزن دهی معیارها و در ادامه با استفاده از مدل ORESTE جهت اولویت بندی شهرستان های استان گلستان برای استقرار صنایع تبدیلی با استفاده از آمارهای سال 1390 بخش کشاورزی استان پرداخته شده است که نتایج نشان دهنده اولویت بالای شهرستان های علی آباد، گرگان و رامیان برای استقرار صنایع بخش کشاورزی دارد.
تحلیل فضایی اماکن ورزشی در مناطق 5 و 6 اصفهان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اماکن و فضاهای ورزشی از مهمترین کاربری های شهری در جهت افزایش سلامت جسمانی و روانی شهروندان می باشند، که مکان گزینی بهینه برای آنها از مهمترین وظایف مدیران، مسئولان و برنامه ریزان شهری است. تعدد عوامل مؤثر در مکان یابی اماکن ورزشی با توجه به مشکلات شهرهایی با بافت فشرده همانند اصفهان، استفاده از روش های نوین را امری بسیار ضروری نموده که بی توجهی به این موضوع در بسیاری از موارد موجب هدر رفتن سرمایه های زیادی شده است. هدف پژوهش حاضر تعیین وضعیت مکانی اماکن ورزشی موجود در دو منطقه 5 و 6 شهر اصفهان و ارزیابی عملکرد مدیران مربوطه در زمینه مکان یابی بود، که متعاقبا به واسطه نتایج به دست آمده به تعیین نیازها و کمبود های موجود در محدوده پرداخته شد. در این پژوهش از فن آوری GIS استفاده شد که ابتدا داده های مکانی از روی نقشه های رقومی و خطی تهیه و سپس داده های توصیفی جمع آوری شده از اسناد و مدارک، آمار و مشاهده میدانی با آن ها تلفیق و تشکیل پایگاه اطلاعاتی دادند. برای انجام عملیات تحلیل فضایی از معیارهای سازگاری، ایمنی، جمعیت، دسترسی و توزیع عادلانه استفاده گردید، که با استفاده از یک روش ابتکاری برای هر یک از اماکن ورزشی بر اساس هر معیار امتیازی در نظر گرفته شد. پس از جمع بندی امتیازهای به دست آمده مشخص شد، 7 درصد از اماکن مورد بررسی در وضعیت بسیار نامناسب، 26/52 درصد در وضعیت نامناسب، 63/29 درصد در وضعیت متوسط، 88/9 درصد در وضعیت مناسب و 23/1 درصد در وضعیت بسیار مناسب قرار داشتند. در نهایت، بر اساس نقشه ها و نتایج به دست آمده، کمبودها و نیازهای منطقه از لحاظ تاسیسات ورزشی به طور کامل مشخص گردید.
تحلیل کیفیت زندگی شهری و رابطه آن با مشارکت شهروندان در امور شهری مورد شناسی: شهر نقده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و شهرنشینی باعث کاهش کیفیت زندگی شهروندان شده و دستیابی به پایداری شهری را با مشکل مواجه نموده است. تحقیق حاضر با هدف تحلیل کیفیت زندگی شهری و رابطه آن با مشارکت شهروندان در امور شهری تدوین شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و در تدوین آن از روش توصیفی تحلیلی و همبستگی برای استفاده شده است. گردآوری داده ها با دو روش اسنادی و میدانی (استفاده از پرسشنامه) بوده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ساکنان شهر نقده در بهار 1393 تشکیل می دهند که با بهره گیری از فرمول کوکران 380 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرارگرفته اند. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری نظیر آزمون T، رگرسیون چند متغیره و مدل تحلیل مسیر استفاده شده است. همچنین پایایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ و اعتبار سازه ای آن با تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس تحلیل های انجام شده با آزمون T تک نمونه ای، شاخص های ابعاد سلامت روانی و کیفیت محیط شهری در سطحی متوسط از کیفیت قرارگرفته و ابعاد سلامت اقتصادی، سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی، محیطی در سطحی پایین تر از حد متوسط قرار دارند. استفاده از مدل تحلیل مسیر نشان می دهد که مقدار ضریب تعیین 0.992 از مجموع تغییرات متغیر وابسته توسط مدل تحلیلی پژوهش را تعیین می کند که در آن کیفیت محیط شهری با ضریب 0.323 و سلامت جسمانی با ضریب 0.276، تأثیرگذارترین بُعد بر مشارکت شهروندان در امور شهری بوده اند. بر این اساس می توان بیان نمود که مجموعه کیفیت زندگی و محیط شهری ابعاد اجتماعی، جسمانی، فرهنگی، محیطی و کیفیت محیط شهری، در مشارکت شهروندان در امور شهری تأثیر مستقیم و غیرمستقیم داشته و بین آن ها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
مقایسه رضایتمندی شهروندان میادین نقش جهان، بهارستان، دل کامپو و ناوونا از طراحی میادین اجتماع پذیر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایتمندی و خشنودی نتیجه ادراکی است که انسان بر مبنای ارزیابی مثبت محیطی و تجربه فردی نسبت به جامعه خود به دست می آورد، به طوری که منجر به سلامت فیزیکی، سلامت اجتماعی، ارگانیکی،بهداشتروانیمی شود. یکی از مهمترین ویژگیهای میادین شهری، اجتماع پذیری و ایجاد فرصتهای لازم جهت تعاملات اجتماعی است.ارتقای کیفیت محیط ساخته شده منجر به رضایتشهروندان از این فضا و در نتیجه افزایش تعاملات اجتماعی در میادین خواهد بود. در پژوهش حاضر با مقایسه تطبیقی تجارب ایران و غرب در ساختار فضایی میادین شهری، عوامل موثر در رضایتمندی شهروندان برای سنجش کیفیت تدوین شد تاتوجه برنامه ریزان و تصمیم گیران شهری را برای ارتقای کیفیت محیط شهری و در نتیجه رضایت شهروندان و افزایش تعاملات اجتماعی سوق دهد.روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است.440 نفر از شهروندان بالاتر از 7 سال سن در میادین نقش جهان و بهارستان ایران،دل کامپو و ناوونا ایتالیا به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. روش های آماری بر اساس تحلیل عامل تائیدی (CFA)، کروسکال- والیس صورت گرفت. بر اساس نتایج تحلیل عاملی از میان 31 مولفه رضایتمندی، تعداد هفت عوامل (روانی- اجتماعی، کالبدی- میانه، مدیریتی، کالبدی- جداره، بصری- زیباشناختی، دسترسی- مکانی، عملکردی- سرزندگی) قابل استخراج است (76/0KMO=، آزمون بارتلت برابر 55/4548 ، 45=df، 001/0>P). که در مجموع 48/55 درصد از واریانس کل سازه رضایتمندی شهروندان قابل پیش بینی است. پایایی به روش ضریب آلفای کرونباخ هر کدام از عوامل بین 55/0 الی 84/0 و کل پرسشنامه 82/0 بود. بر اساس نتایج آزمون کروسکال- والیس میانگین رتبه ای عوامل دسترسی- مکانی، کالبدی- جداره و کالبدی- میانه در میدان دل کامپو؛ عوامل بصری- زیباشناختی و عملکردی- سرزندگی در میدان نقش جهان؛ عامل روانی- اجتماعی و مدیریتی در میدان ناوونا بیشتر از سایر میادین بودند (01/0P<).
سنجش درجه توسعه فضایی براساس میزان بهره مندی از تسهیلات بانکی (مطالعه موردی: مراکز شهری ایلام)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از ملزومات توسعه پایدار شهری، برنامه ریزی جهت کنترل توسعه فضایی متعارف شهرها میباشد. ازعوامل موثر در توسعه کالبدی مراکز شهری توسعه شعبات بانکی وارائه خدمات مالی وتسهیلات بانکی در بخشهای مختلف خدماتی، صنعتی، مسکن، امورزیربنایی و... میباشد. بابررسی اثرخدمات بانکی و نقش آن در توسعه فضایی مراکز شهری و شناسایی عوامل موثر (مثبت ومنفی) میتوان برای آینده مراکز شهری برنامه ریزی دقیق تر وعلمی تری در جهت حفظ تعادلهای منطقه ای ارائه نمود. درمطالعه حاضر با استفاده از تکنیک تاپسیس وانتخاب شاخصهاو وزن دهی به آنها، نسبت به سطح بندی مراکز شهری ایلام از نظر میزان بهره مندی از تسهیلات و خدمات بانکی در راستای توسعه فضایی اقدام شده است. به همین منظور ابتدا بر اساس شاخص مالی و بانکی، میزان برخورداری مراکز شهری از نظر تسهیلات و خدمات بانکی مورد سنجش قرار گرفت و سپس به ارزیابی مراکز شهرها از نظر میزان توسعه فضایی پرداخته شد. تطبیق نتایج پژوهش در دو بخش اقتصادی و توسعه کالبدی حاکی از آن است که؛ تفاوت چشم گیری از نظر میزان توسعه فضایی بر اساس میزان برخورداری از تسهیلات و خدمات بانکی در بین مراکز شهری استان ایلام وجود دارد. به گونه ای که رابطه افزایش تسهیلات با توسعه فضایی در سه شهر ایلام، سرابله و دهلران مستقیم ومعنادار و همگام با توسعه فضایی این شهرها بوده است. در شهرهای دره شهر و آبدانان تسهیلات بانکی اثر کمتری در توسعه فضایی داشته اما در شهرهای مهران و ایوان تاثیر تسهیلات بانکی در توسعه فضایی، بیشتر از سایر شهرها میباشد.
بررسی و تحلیل سازمان فضایی نظام سکونتگاههای شهری استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلسله مراتب شهری در کشورهای جهان سوم، نشانگر نبود تعادل در توزیع جمعیت بین شهرهای آن کشورهاست و این نبود تعادل، در سال های اخیر شدت بیشتری یافته است. در ایران نیز به تبعیت از تحولات شهرنشینی، سلسله مراتب شهری دچار تغییراتی شده است که این تغییرات بیشتر درجهت ازبین رفتن تعادل شبکه شهری در مناطق مختلف کشور است. هدف این پژوهش، بررسی سلسله مراتب شهری در استان گیلان، طی سال های 1345- 1390 است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی با تکیه بر بعضی از مدل های برنامه ریزی شهری و منطقه ای است. مطابق یافته ها، سلسله مراتب شهری در استان تعادل ندارد و تعادل آن به تدریج کاهش می یابد. در این پژوهش، با تأکید بر مدل های حد اختلاف طبقه ای، ضریب آنتروپی، قانون رتبه و اندازه، شاخص نخست شهری، شاخص دوشهر یا جفرسون، شاخص چهارشهر یا کینزبرگ، شاخص چهارشهر مهتا و شاخص موماو مشخص شد که سلسله مراتب شهری در استان بدون تعادل است. همچنین شبکه شهری استان طی 50 سال گذشته با پدیده نخست شهری مواجه بوده و در سال های اخیر شدت آن افزایش یافته است. برای رسیدن به تعادل در سلسله مراتب شهری استان گیلان، تمرکززدایی از کلان شهر رشت، بهبود وضعیت زیست در سکونتگاه های روستایی استان گیلان، حمایت از اشتغال روستایی از جمله بخش کشاورزی و تشویق سرمایه گذاری در شهرهای کوچک و مناطق روستایی استان گیلان ضروری است.
سنجش تأثیرات متغیرهای اجتماعی - اقتصادی بر مصرف گرایی شهروندان (نمونه موردی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف گرایی شهروندان یکی از چالش های اصلی برنامه ریزی شهری است که در ابعاد مختلفی چون ناپایداری شهرها نمایان شده است و سبک زندگی مردم در کشورهای در حال توسعه با گرایش به مدرنیته مصرف گرا شده است و پایداری شهر را به مخاطره انداخته است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف سنجش تاثیرات متغیرهای اجتماعی – اقتصادی بر مصرف گرایی شهروندان شهر کاشان پرداخته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از روش های مدل یابی معادلات ساختاری( SEM ) با استفاده از نرم افزار Amos و هم چنین برای ارزیابی فراوانی داده های پرسشنامه از نرم فزار SPSS استفاده شده است. در نهایت، تأثیرات متغیرهای اجتماعی – اقتصادی بر مصرف گرایی توسط الگوی معادلات ساختاری ( SEM ) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت، که نتایج نشان می دهد با بالاتر رفتن شاخص اقتصادی درآمد و شاخص اجتماعی تحصیلات مصرف گرایی هم بالاتر ، با بالاتر رفتن بعد خانوار و سن مصرف گرایی کاهش می یابد.
تحلیل اکتشافی داده های فضایی اشتغال در سکونتگاه های روستایی (موردپژوهی: نواحی روستایی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اشتغال یکی از مهم ترین شاخص های توسعه در کشور به شمار می رود و توزیع عادلانه آن از الزامات اساسی توسعه پایدار و هماهنگ است. بحث اشتغال و ابعاد آن بخش های مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور را تحت تأثیر قرار داده است. در ایران اشتغال و توزیع عادلانه فرصت های آن در نواحی شهری و روستایی یکی از مسائل مهم برنامه ریزان و سیاست گذاران است. در این راستا پژوهش حاضر در پی کشف الگوی تغییرات و روند فضائی اشتغال و فعالیت در نواحی روستایی استان اصفهان است. روش پژوهش، تحلیل اکتشافی داده ها [1]ESDAاست و از روش میانگین متحرک فضائی برای کشف الگوها و روندهای فضائی استفاده شده است. تعداد واحدهای همسایگی{60و54و42و30و24و12}k= در نظر گرفته شده است که با توجه به مقایسه الگوهای مختلف دو نوع روند عمومی و محلی را در مقیاس های مختلف می توان کشف نمود. داده های مورد استفاده در این پژوهش بر اساس آمار نفوس و مسکن سال 1390 برای 1357 نقطه روستایی دارای جمعیت استان اصفهان است. نقشه های محلی نشان دهنده نرخ بالای اشتغال در عمده مناطق روستایی است (12K= و24 K=) و با افزایش میزان K به 60، لکه های نرخ اشتغال پایین واضح تر شده و روند عمومی تری به خود می گیرد. این فرایند برای شاخص های نرخ بیکاری، جمعیت شاغل 10 ساله و بیشتر و نیز فعالیت های بخش کشاورزی، صنعت و خدمات نیز انجام شد. نتایج بیانگر نابرابری های فضایی شاخص ها در مناطق روستایی و تمرکز عمده فعالیت های خدمات و صنعت در نواحی روستایی مجاور مرکز شهر اصفهان است.