فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که در میزان آسیب پذیری شهر در برابر زلزله تاثیر به سزایی دارد شبکه معابر و ویژگی های فضایی- کالبدی آن است. از نظر فضایی کارایی شبکه معابر ارتباط تنگاتنگی با ویژگی های توپولوژیک و هندسی دارد و می تواند در زمان وقوع زلزله و پس از آن در کاهش میزان آسیب پذیری موثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان آسیب پذیری محله امیریه ی سبزوار با استفاده از تحلیل فضایی شبکه معابر است. محله امیریه بخشی از بافت فرسوده شهر سبزوار است که در محدوده مرکزی شهر قرار گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جهت شناسایی محدوده های آسیب پذیر، هفت معیار و 25 زیر معیار تعریف و نقشه های آن در قالب لایه های اطلاعاتی تهیه و تحلیل گردید. سپس با استفاده از روش ای اچ پی فازی وزن مربوط به هر لایه تعیین و لایه ها تلفیق شدند. در مرحله نهایی با استفاده از روش برآورد تراکم کرنل نقشه نهایی آسیب پذیری تهیه گردید. نتایج نشان داد بیش از 58 درصد از محله امیریه در محدوده آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد قرار دارد. همچنین تطابق نقشه آسیب پذیری با ویژگی های توپولوژیک شبکه معابر نشان داد که از نظر فضایی، بخش های درونی محله بیشترین تراکم نقاط و محورهای بحرانی دارند. این نقاط به واسطه طول کوتاه و عرض کم بیشترین آسیب پذیری را در مواقع زلزله دارند و پس از آن روند امدادرسانی را با اختلال مواجه خواهد ساخت. بنابراین اصلاح ساختار و سلسله مراتب دسترسی ها از ضروریات شبکه معابر محله امیریه است
سنجش تناسب اراضی مستعد برای سرمایه گذاری در حوزه شمال غرب شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف اصلی این مقاله تعیین اراضی دارای اولویت برای سرمایه گذاری است که بر اساس چهار معیار اصلی پژوهش به چهار دسته اراضی با اولویت بالا، اولویت متوسط، اولویت پایین و فاقد اولویت برای سرمایه گذاری تقسیم گردیده است. روش: این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از سیستم های اطلاعات جغرافیایی GIS با به کارگیری مدل فرآیند سلسله مراتبی (AHP)، انجام شده است. یافته ها/نتایج: نتایج سلسله مراتبی نشان می دهد که تعداد ۴۸۳۵ قطعه زمین که ۲۱درصد مساحت حوزه را شامل می شود دارای اولویت سرمایه گذاری بالا و ۸/۵۹ درصد از اراضی دارای اولویت سرمایه گذاری متوسط می باشند که مجموع این دو گویای پتانسیل بالای حوزه شمال غرب برای جذب سرمایه گذاری ها است. همچنین با بررسی پروانه های ساختمانی اراضی ۲۰۰۰ متر به بالا که در ۵ سال اخیر از سوی شهرداری صادر شده، مشخص شد که عمدة سرمایه گذاری ها از نوع مسکونی بوده که همسو با جمعیت پذیری بالای حوزه می باشد. به لحاظ پراکندگی فضایی ۸۱درصد سرمایه گذاری ها در منطقه ۱۲ متمرکز است. نتیجه گیری: یافنه های به دست آمده حاکی از آن است که جهت گیری سرمایه گذاری های خصوصی در منطقه ۱۲ با تأکید بر بخش مسکن، فعال تر از دیگر مناطق حوزه می باشد. لکن با ادامه چنین روندی سایر بخش ها با کمبود سرمایه گذاری مواجه خواهد شد. بنابراین تدوین راهکارهایی برای تغییر جهت گیری سرمایه گذاری ها از حوزه مسکن به بخش های تجاری وخدماتی برای تأمین نیازهای ساکنین ضروری است.
مدل سازی روابط بین شاخص های شناسایی بافت های فرسوده شهری و شاخص های توسعه پایدار در اطراف حرم امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده شهری به عنوان مانعی بر سر راه تحقق روش های مدرن مدیریت شهری، همواره شاخص های توسعه پایدار شهری را تحت تأثیر قرار داده که با توسعه شهرها و مطرح شدن رویکرد توسعه پایدار، توجه و رعایت اصول پایداری و پیگیری اهداف آن، هر چه بیشتر در برنامه ریزی توسعه شهرها مورد توجه است. در این مطالعه، محدودة اطراف حرم مطهر رضوی با وجود اهمیتی که در رابطه با ورود سالانه بیش از 15 میلیون زائر به شهر داشته است، دارای حجم زیادی بافت فرسوده و قدیمی است که پاسخگوی نیاز زائران و حتی ساکنان شهر مشهد نبوده است. هدف اصلی این پژوهش، توسعه مدل مفهومی جهت تعیین تغییرات واریانسی موجود در شاخص های توسعه پایدار شهری و تعیین روابط بین نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده شهری و شاخص های توسعه پایدار در منطقه ثامن مشهد است که با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه، جمع آوری داده های تحقیق در بین ساکنان بافت فرسوده اطراف حرم رضوی به تعداد 170 نفر مطابق با روش نمونه گیری مطبق متناسب انجام و از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL جهت تجزیه و تحلیل استفاده شده است. نتایج مدل رگرسیونی نشان داد که، شاخص های شناسایی بافت فرسوده در تبیین واریانس های پایداری شهری از نظر آماری معنی دار هستند؛ شاخص شناسایی نفوذناپذیری بافت فرسوده به اندازة 31/0-، ناپایداری به اندازة 24/0- و ریزدانگی به اندازه 09/0- از واریانس های موجود در شاخص های توسعه پایدار را تبیین کرده اند. نتایج تفسیری از مدل سازی ساختارهای کوواریانسی دال بر وجود اثرگذاری معنادار شاخص های شناسایی بافت فرسوده در منطقه ثامن مشهد روی شاخص های توسعه پایدار شهری دارد. مطابق با نتایج مدل سازی معادلات ساختاری، مدل نهایی پذیرفته شده به اندازة 51/0- از تغییرات پایداری شهری را تبیین کرده است. بنابراین، نتایج به دست آمده نشان می دهد: اولاً با بالا رفتن سطح شاخص های شناسایی بافت فرسوده به ترتیب از نظر نفوذناپذیری، ناپایداری و ریزدانگی، روند توسعه پایدار در بافت فرسوده اطراف حرم با مشکلات جدی مواجه شده است؛ ثانیاً مدیریت شهری با برطرف کردن شاخص های شناسایی بافت فرسوده بدون توجه به ماهیت درونی بافت از نظر اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی، مسیر ناپایداری در شاخص های توسعه پایدار شهری را تداوم بخشیده است.
تحلیل تطبیقی مناطق اسکان غیررسمی ازنظر شاخص های کیفیت زندگی شهری نمونه موردی: اسلام آباد و بیسیم زنجان
حوزههای تخصصی:
امروزه کیفیت زندگی به عنوان یکی از مؤلفه های توسعه، ابعاد گوناگونی را در برگرفته است، شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی، ابعاد مختلف کیفیت زندگی را به چالش کشانده و پیامدهای ناگواری را برای شهرها در پی داشته است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی ابعاد مختلف کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی بوده است. جامعه آماری تحقیق، شهر زنجان و محدوده موردمطالعه، دو منطقه اسکان غیررسمی اسلام آباد و بیسیم است. نوع تحقیق کاربردی بوده و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است، شیوه گردآوری اطلاعات به دو روش اسنادی و مشاهده میدانی انجام گردیده است، در زمینه مشاهده میدانی، پرسشنامه توزیع و جمع آوری شده است. مبنای تهیه پرسشنامه، تعیین تعداد 13 شاخص در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی کیفیت زندگی بوده است. روایی پرسشنامه طبق نظر صاحب نظران تأیید گردیده و برای ارزیابی پایایی آن از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده که ضریب (0.751) به دست آمده است. نمونه گیری به صورت تصادفی و تعداد نمونه برای هر منطقه، 80 نفر بوده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از آزمون های آماری یومن- ویتنی، ضریب همبستگی اسپیرمن و روش های تعیین مرکزیت استفاده گردیده است، نتایج حاصل از تحقیق مبین آن بوده که سطح کیفیت زندگی شهری در ابعاد مختلف در منطقه اسلام آباد بالاتر از منطقه بیسیم بوده و درنتیجه ساکنین منطقه اسکان غیررسمی اسلام آباد، از سطح رضایتمندی بیشتری نسبت به ساکنین منطقه بیسیم برخوردار بوده اند، همچنین ابعاد مختلف کیفیت زندگی در دو منطقه دارای رابطه معنادار و مستقیم باهمدیگر بوده اند، به طوری که با افزایش سطح نارضایتی های اقتصادی، عدم رضایت از دیگر ابعاد نیز بیشتر شده است.
تحلیل فضایی و سنجش سطح توسعه یافتگی نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان های استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل فضایی یا سازمان دهی فضایی روندی برای بهره سازی، آرایش منطقی، حفظ تعادل، توازن و هماهنگی بین جمعیت و تأسیسات در فضای جغرافیایی و جلوگیری از بروز عدم تعادل و بازتاب های تخریبی و منفی در فضای سرزمین است. به منظور حل مسائل ناشی از عدم تعادل های منطقه ای در محدوده موردمطالعه، گام نخست شناخت و سطح بندی روستاها ازنظر برخورداری است، برای این منظور؛ از 8 معیار اصلی شامل: خدمات آموزشی، فرهنگی- ورزشی، سیاسی-اداری، تأسیسات زیربنایی، ارتباطات و حمل ونقل، بهداشتی-درمانی، جمعیت و بازرگانی-خدماتی، در قالب 76 متغیر فرعی استفاده شده است تا بتوان بر اساس دیدگاه توسعه همه جانبه، به تحلیل فضایی و سنجش توسعه یافتگی جوامع روستایی به عنوان زیربنای برنامه های ملی همت گماشت.
روش: رویکرد حاکم بر این پژوهش، توصیفی و تحلیلی است و ماهیت آن می تواند کاربردی باشد. بدین منظور داده های آماری موردنظر، از سازمان های مربوط اخذ و جهت سنجش داده ها از پرسشنامه ای در قالب نظرات خبرگان و صاحب نظران امر استفاده شده است و در ادامه از ترکیب لایه های مربوط، با استفاده از عملکرد ترکیبی سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکنیک تصمیم گیری چند معیاره در قالب مدل AHP FUZZY به تفسیر نقشه مربوط پرداخته ایم. نهایتاً با بهره گیری از نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، سطح توسعه یافتگی در 9 دسته از بسیار زیاد تا بسیار کم تقسیم بندی گردید.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که تفاوت فاحش بین دهستان های استان چهارمحال و بختیاری وجود دارد به طوری که دهستان های موجود در شهرستان کوهرنگ، لردگان و اردل، با توجه به اینکه بیش از 62 درصد جمعیت روستایی استان را دارا هستند اما در بعد توسعه یافتگی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند و باید در اولویت توسعه قرار بگیرند.
اصالت و ارزش: این مطالعه به دلیل پرداختن به بعد فضایی (صرفاً جغرافیایی) و ترکیب اوزان فازی در محیط GIS در بعد مطالعات روستایی، جدید است و محققان برنامه ریزی روستایی می توانند از یافته ها و راهکارهای آن استفاده کنند.
ارزیابی کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده در شهر سنندج مورد: روستاهای حسن آباد و نایسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط شهری یکی از دغدغه های اساسی نهادهای مدیریت و برنامه ریزی شهری است. این پژوهش با عنوان ارزیابی کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده در شهر سنندج بر آن است تا با واسطه سنجش سطح رضایت مندی ساکنین از وضعیت کیفی محیط سکونت به ارزیابی کیفی و در صورت لزوم طراحی راهکارهای مناسب جهت بهبود کیفیت محیط های مسکونی بپردازد. برای تحقق این هدف رویکرد سنجش میزان رضایت مندی سکونتی به عنوان رویکرد نظری تحقیق برگزیده شد. داده های گردآوری شده در قالب تکمیل پرسشنامه میدانی با استفاده از نرم افزار SPSSو روش های آماری تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی، آزمون T تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد میزان کیفیت محیط مسکونی در روستاهای حسن آباد و نایسر به ترتیب با میانگین 47/2 و 46/2 (در مقایسه با میانه نظری 3) پایین تر از میانه نظری بوده است. بر اساس خروجی آزمون T، رضایت از کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده معنادار نمی باشد و در مورد دو شاخص سازنده اصلی یعنی رضایت از شاخص های عینی محیط مسکونی و شاخص های ذهنی محیط مسکونی نیز نتایج به همین صورت است. طبق نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره، در سطح دوم مدل، شاخص های ذهنی محیط مسکونی نسبت به شاخص های عینی در میزان رضایت از کیفیت محیط مسکونی تأثیر بیشتری دارد. در سطح سوم مدل نیز، زیرشاخص امکانات خارجی واحد مسکونی، رضایت از سازمان دسترسی و فضایی و دسترسی به امکانات و خدمات تأثیر بیشتری بر شاخص بالاسری دارند. هم چنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای شناسایی میزان تاثیر ویژگی های اجتماعی- اقتصادی مخاطبان بر روی ادراک کیفیت محیط مسکونی نشان داد که در هر دو روستا، تفاوت ادراک کیفیت محیط مسکونی در بین تمامی گروه ها (و بر مبنای ویژگی های اجتماعی- اقتصادی افراد) معنی دار است. در نهایت نتایج آزمون تحلیل عاملی، مدل نظری ارایه شده را تأیید نمود.
کارکرد رهیافت بازآفرینی پایدار شهری محلّه های حاشیه نشین (مطالعه ی موردی: محلّه ی سعدی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مطرح شدن اصول توسعه ی پایدار و لزوم توجّه به همه ی ابعاد وجودی شهر، شامل زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی، به عنوان اساس توسعه ی پایدار شهری، مشکل مناطق حاشیه نشین نیز وارد مرحله ی مطالعاتی جدیدی شده است. در مقاله ی پیش رو، برای دست یابی به هدف پژوهش که همانا تحلیل میزان پایداری مناطق حاشیه نشین و استفاده از رویکرد بازآفرینی پایدار، برای حلّ پایدار مشکلات این مناطق است، از روش تحلیلی توصیفی با استفاده از تعیین متغیّر هایی در هر یک از ابعاد پایداری شهری استفاده شده است. در ادامه برای تعیین راهبردهای بازآفرینی پایدار شهری، از ماتریس نقاط قوّت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدها (SWOT) استفاده شده و با تعیین موقعیّت محلّه ی سعدی در ماتریس داخلی و خارجی (EI) راهبردهای قابل قبول مشخّص شده اند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد، بُعد بالای خانوار، نسبت جنسی بالا، درصد بی سوادی، تراکم جمعیّتی بالا، میزان پایین امنیّت، فرهنگ غالب فقر و جمعیّت بالای مهاجران غیر ایرانی، مشکلاتی را در محلّه ایجاد کرده که به ناپایداری اجتماعی و فرهنگی منجر شده است. هچنین به دلیل پایین بودن سطح سواد و تحصیلات، سطح پایین درآمد، نرخ بالای بیکاری و اشتغال افراد به مشاغل سطح پایین و به دنبال آن سطح درآمد پایین ساکنان، از عوامل عمده ی ناپایداری اقتصادی محلّه هستند. بررسی های به عمل آمده در مورد شاخص های کالبدی نیز بیانگر سطح پایین سرانه های شهری محلّه نسبت به سرانه های استاندارد است. به طورکلّی میزان پایداری در تمامی متغیّرهای انتخاب شده بسیار پایین است و همچنین با توجّه به راهبردهای بازآفرینی ارائه شده با استفاده از مدل سوات، این نتیجه به دست می آید که تأکید این راهبردها باید بر راهبردهای تدافعی باشد.
تحلیل فضایی الگوی مشارکت سیاسی شهروندان در چهارمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر آمل (1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شورای شهر یکی از مهم ترین ارکان تصمیم گیری و اداره امور شهر به شمار می رود که با گذشت بیش از صد سال از تصویب اولین قانون رسمی در این زمینه، در سال 1377 کار خود را به طور جدی شروع کرد. شهروندان ایرانی با حضور در چهار دوره انتخابات شورای شهر، در مدیریت شهری خود تأثیرگذار بودند. پژوهش حاضر چگونگی حضور مردم را از دیدگاه فضایی - سیاسی در شهر آمل بررسی می کند تا نشان دهد الگوی فضایی مشارکت در چهارمین دوره انتخابات شورای شهر چگونه بوده است. با استفاده از نتایج تفصیلی انتخابات دوره چهارم و توابع آمار فضایی، الگوی فضایی تمایل ساکنان مناطق مختلف شهر به هر یک از نامزدهای حاضر بررسی شد. تحلیل درصد آرای نفرات برگزیده به کل آرا نشان دهنده کم بودن مقدار آن در کل دوره های انتخابات است. به طوری که این نسبت هیچگاه از 36 درصد بیشتر نشده است. شاخص موران برای چگونگی توزیع آرا 07/0 است که حاکی از فقدان تشابه و همبستگی بین محلات در توزیع آرا و همچنین پراکندگی در الگوی توزیع فضایی آرا است. بر اساس یافته ها، الگوی مشارکت در شهر یکسان نبوده و پهنه شرقی - غربی از مشارکت بیشتری برخوردار بوده است. نتایج نشان می دهد که بین وضعیت اقتصادی و اجتماعی محلات و مشارکت سیاسی رابطه معنادار وجود دارد. ضریب همبستگی بین میزان مشارکت شهروندان و نرخ اشتغال 41/0 و جمعیت شاغل 73/0 است که از نرخ بیکاری با 28/0 و جمعیت بیکار با 63/0 بیشتر است. این ضریب برای بار تکفل عمومی 4/0 به دست آمد. از دیگر نتایج این پژوهش، تأثیر نقش همسایگی در انتخابات شورای شهر آمل است، به گونه ای که پیامد عوامل و زمینه های جغرافیایی مؤثر در رفتار رأی دهندگان مناطق مختلف شهر آمل باعث شده رأی گیری در این شهر به صورت محلی گرا، طایفه گرا و قومی دربیاید. بنابراین چنین زمینه فرهنگی، یکی از بازدارنده های اساسی در تحقق فرایند مردم سالاری محلی به شمار می رود.
امنیت و توسعه پایدار گردشگری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار از اصول و مبانی پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در جهان محسوب میشود و به دلیل نقشی که گردشگری میتواند در این زمینه بهویژه در کشورهایی مانند ایران ایفا نماید، لزوم و ضرورت توجه به گردشگری پایدار حائز اهمیت فراوان است. موفقیت و رشد پایدار گردشگری در گرو عملکرد مناسب و هماهنگ عناصر و فاکتورهای متعددی است که با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. یکی از مهمترین این فاکتورها «امنیت گردشگران و مقصدهای گردشگری» است. امروزه در جهان امنیت به عنوان مهمترین فاکتور در تدوین استراتژی های توسعه گردشگری در جهان به شمار آمده و با مقوله گردشگری رابطه مستقیم دارد. هدف از این پژوهش تحلیل توسعه پایدار گردشگری شهر تهران با استفاده از هرم مزلو و پاسخ به این پرسشها است که مهمترین عوامل تأثیرگذار بر احساس امنیت گردشگران شهر تهران چیست؟ و چه رابطهای بین احساس امنیت گردشگران و وفاداری گردشگران وجود دارد؟ روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و پیمایشی است که با بهرهگیری از هرم مزلو به اهمیت امنیت در گردشگری میپردازد و با ابزار پرسشنامه 130 نفر از گردشگرانی که در پاییز 1393 به تهران وارد شدهاند به روش تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه نزد آنها توزیع و تکمیل گردید. برای تحلیل دادهها از آزمون آماری همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که چهار عامل در عدم احساس امنیت گردشگران شهر تهران تأثیرگذار هستند: ضعف سرمایه اجتماعی میزبان و گردشگران، طراحی نامناسب شهر و تراکم جمعیت، عدم ایمنی جانی و عدم نظارت مردمی و انتظامی. همچنین نتایج نشان داد بین احساس امنیت گردشگران و وفاداری آنها همبستگی مستقیم وجود دارد بدین معنی که هر چه احساس امنیت در گردشگران قویتر شود وفاداری (تکرار سفر، ماندگاری در سفر، تبلیغ شهر گردشگری) افزایش مییابد. لذا با توجه به هرم مزلو و در جهت رسیدن به توسعه گردشگری پایدار در تهران باید احساس امنیت و ضریب ایمنی گردشگران را افزایش داد تا سطح دوم هرم مزلو را پشت سر گذاشته و به مرحله پنجم هرم مزلو یعنی خودشکوفایی یا همان توسعه پایدار گردشگری رسید.
تحلیل فضایی پراکنش جمعیت و خدمات شهری از منظر عدالت اجتماعی با استفاده از روش ترکیبی (مطالعه موردی: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان هماهنگی در پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر بناب و ارائة راهکاری برای نیل به توزیع متعادل خدمات در سطح نواحی شهر، به منظور بهره مندی همة شهروندان از خدمات شهری مناسب است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است .گردآوری داده ها به شیوة کتابخانه ای انجام شده است. در تحلیل داده ها از مدل های Topsis، Vikor، SARو روش ترکیبی (ادغام)، برای بررسی چگونگی توزیع خدمات شهری در سطح نواحی شهر بناب بهره گرفته شد. برای بررسی میزان تعادل در توزیع جمعیت در نواحی شهر، از ضریب آنتروپی شانون استفاده شد. جامعة آماری تحقیق شامل نواحی پنج گانة شهر بناب بر اساس طرح جامع پیشنهادی شهر است که هشت شاخصِ خدمات شهری ارزیابی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که پراکندگی جمعیت در نواحی شهر متعادل است، اما جمعیت نواحی شهر بناب از خدمات و امکانات شهری متعادل بهره مند نیست. همچنین، حدود 20 درصد از کل جمعیت در شرایط متعادل و تقریباً 80 درصد باقی مانده در شرایط نامتعادل بهره مندی از خدمات شهری به سر می برد. نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن بین پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر، نشانگر نبود رابطة معنادار بین دو متغیر است. بنابراین، افزایش شاخص های خدمات شهری سطح نواحی و رساندن این خدمات به حد متعادل در نواحی شهر بناب ضروری به نظر می رسد.
نظارت بر پویایی شهرنشینی در ایران معاصر با استفاده از تصاویر چند زمانه DMSP/OLS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظارت بر چگونگی گسترش مناطق شهری در مقیاس کلان امری بسیار مهم به منظور برنامه ریزی توسعه شهری و پیشگیری از مشکلات فاجعه بار در مناطق کلان شهری می باشد. با این حال، در اغلب موارد کمبود اطلاعات اولیه در این زمینه به ویژه در کشورهای در حال توسعه یکی از موانع اصلی برای رسیدن به این امر است. بنابراین به منظور بررسی تعادل در نظام شهری ایران از شاخص نخست شهری و رتبه اندازه شهرهای ایران از سال 1335 تا 1390 با استفاده از داده های جمعیتی نقاط شهری در دوره های مختلف سرشماری بهره برده شد. همچنین به منظور نظارت بر پویایی شهرنشینی در ایران معاصر از دید فضایی-زمانی از تصاویر چند زمانه DMSP/OLSمربوط به سال های 1371 تا 1391 بهره برده شد. نتایج تحقیق نشان داد ک ه پدیده نخست شهری، با توجه به تمام شاخص ها در نظام شهری ایران، در تمام این دوره ها وجود داشته است؛ و به طور کلی نتایج حاصل از توزیع لگاریتمی مرتبه- اندازه شهرهای ایران در فاصله زمانی 1335 تا 1390 نشان می دهد که در 55 سال اخیر با گذر زمان توزیع شهرها به سمت عدم تعادل میل کرده و در سال 1385 نامتعادل ترین توزیع را با شیب خط مطلق 142/1 نشان می دهد. در نهایت تجزیه و تحلیل تصاویر DMSP در ارتباط با مناطق شهری و تولید ناخالص ملی از مدل رگرسیون خطی بهره برده شد، که نتایج نشان داد که رابطه خطی بین نور در شب و جمعیت کشور، جمعیت شهری کشور و تولید ناخالص ملی وجود دارد. میزان R2 برای جمعیت شهری برابر با 854/0 می باشد؛ که نشان می دهد از این تصاویر می توان به عنوان عاملی برای شناسایی پویایی در نظام شهری ایران بهره برد.
تحلیلی بر روند تحولات جمعیت شهری استان اصفهان در سه دهه ی 1365 تا 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها و روند شهرنشینی در ایران در دهه های اخیر تحولات عظیمی راپشت سر گذاسته است. به گونه ای که طی سه دهه ی اخیر تعداد و جمعیت شهر ها وتوسعه ی فضایی آنها ابعاد بی سابقه ای یافته. استان اصفهان نیز به عنوان یکی از بزرگترین استان های کشور از این تحولات دور نمانده است، استان مذکور به دلیل موقعیت ویژه ی جغرافیایی در فلات مرکزی، استقرار در پهنه ای پایکوهی و گسترش در امتداد زاینده رود از دیرباز از جاذبه های طبیعی به منظور استقرار اولیه ی جمعیت برخوردار بوده است. پژوهش حاضر در پی بررسی روند تحولات جمعیتی استان اصفهان طی سه دهه ی1365، 1375و1385 است. روش تحقیق اسنادی، تحلیلی و توصفی است که از نرم افزارهایEXCEL ٍ، SPSS، GIS به منظور ارائه نتایج و دستیابی به اهداف تحقیق استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که روندتحولات جمعیت شهری در اصفهان به تنهایی ناشی از افزایش طبیعی آن نیست بلکه عوامل اقتصادی، سیاسی واجتماعی بر رشد شتابان جمعیت و تحولات آن در طی سه دهه ی مذبور تأثیرگذار بوده است. پراکنش مکانی نا متعادل و نامتناسب خدمات، تاسیسات و صنایع نه تنها باعث نوسانات شدید جمعیتی در سطح استان گردیده است بلکه ناهماهنگی و نابرابری های ناحیه ای راسبب شده است. چالشی جدی که باید با دیدی اصولی و نظام وار در راستای ساماندهی و مدیریت خردمندانه ی آن گام برداشت.
تحلیلی بر وضعیت مسکن روستایی استان کرمانشاه و رهیافت هایی برای مقاوم سازی
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان سرپناه از مهم ترین نیازهای انسان بوده و همواره در اولویت برنامه ریزهای توسعهی اقتصادی- اجتماعی دولت ها قرار دارد. مسکن نشأت گرفته از هویت دینی، مذهبی، فرهنگی، تاریخی و به نوعی تقابل انسان با طبیعت را نشان می دهد. ایران کشوری تقریباً نیمه روستایی است و خیلی از سکونتگاه های آن بر بنیاد معماری بومی و سنتی بنا گردیده اند. این تحقیق در پاسخ به این سؤال است که مسکن روستایی استان کرمانشاه از نظر شاخص های استاندارد مسکن از چه وضعیتی برخوردار هستند؟
روش مطالعه توصیفی- تحلیلی است و با 15متغیر کمّی و کیفی مسکن مورد مطالعه قرار می گیرد. نتایج یافته ها نشان می دهد مناطق روستایی استان کرمانشاه در سال 1385 تعداد 17779 واحد مسکونی کمبود داشته. از نظر استحکام 8/43 درصد مسکن روستایی استان کرمانشاه بادوام، 9/33 درصد کم دوام و2/22 درصد دیگر بی دوام هستند. بیش از 74 درصد از واحدهای مسکونی روستاهای استان کرمانشاه کمتر از100متر زیربنا دارند. یافته ها نشان می دهد قدمت ساخت مسکن روستایی بیش از 25 درصد از واحدهای مسکونی دارای قدمتی بیش از 25سال دارند. از نظر پهنه لرزه خیزی نیز حدود 95 درصد مساحت استان کرمانشاه در موقعیت خطر خیلی زیاد و زیاد قرار دارد. به منظور پیشگیری از بلایای طبیعی و بهبود وضع مسکن روستایی لزوم استفاده از استانداردها در طراحی مسکن از نظر خصوصیات تکتونیکی، معماری، مصالح ساختمانی، تراکم های جمعیت وگستردگی محیط فیزیکی، نقش و عملکرد ناحیه، شبکه راه ها و ... باید مورد توجه قرار گیرد.
بررسی و تحلیلی بر شاخص های محیطی اثرگذار بر سلامت زیست شهری در کلانشهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان بستر و محیط زیست انسانِ شهرنشین، نیازمند تأمین استانداردهایی است که در یک نگاه می توان آن را استانداردهای کیفیت و سلامت زیست نامید. سلامت زیست، در واقع مفهومی چند بُعدی و پیچیده است که ازسویِ متفکران علوم شهری و اجتماعی مورد تأکید قرار گرفته است. پژوهش حاضر نیز با علم به اهمیت این موضوع، مقولة سلامت زیست شهری را از منظرِ مطالعات محیطی، مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش که از نوع کاربردی و روش تحقیق آن نیز بر مطالعات میدانی و توصیفی- تحلیلی استوار است، به بررسی متغیّرهای کیفیت محیطی و سلامت زیس۷ت شهری پرداخته است. بر این اساس باتوجه به مدل کوکران، تعداد 322 پرسشنامه در میان سرپرست های خانوار (سطح تحلیل) هشت منطقة کلانشهر قم (محدودة مورد مطالعه) توزیع شد. درنهایت برای تحلیل و آنالیز داده های به دست آمده، با استفاده از نرم افزار SPSS و ArcGIS و مدل تاپسیس به عنوان یکی از مفیدترین روش های تصمیم گیری چند معیاره، به تشریح سؤالات مطرح شده پرداخته شد. نتایج این مطالعه نیز درجهتِ پاسخ به سؤالات نشان می دهد که هشت منطقة مورد بررسی، متأثر از شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و چگونگی تعامل با مدیریت شهری، دارای نوعی تقسیم بندی فضایی از ب ُعد کیفیت محیطی و سلامت زیست شهری است. به طوری که مناطق 4، 3، 1 و 7 با توجه به شرایط مطلوب تر شاخص های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خانوار، از منظر و کیفیت محیطی بهتری نسبت به مناطق 8، 5، 6 و 2 برخوردارند. به طوری که دیدگاه ساکنان مناطق 1، 4، 3 و 7 در زمینة بهره مندی از شاخص های سلامت، نشان دهندة وضعیت مطلوب تر آن ها در قیاس با سایر است. در نهایت و در مسیر پاسخ به سؤالات تحقیق، مشخص شد که علل وجود تفاوت های مناطق مختلف ازجهت سلامت شهری، وجود تفاوت در شاخص های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خانوار و تأثیر آن بر کیفیت محیطی و تعامل با مدیریت شهری است.
ساختار و ماهیت منظر شهری آکسفورد
حوزههای تخصصی:
ارزیابی مؤلفه های تاثیرگذار بر رضایتمندی از مقاصد گردشگری (مطالعه موردی: شهر های ساحلی استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
49 - 64
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری ترکیب پیچیده ای از فعالیت های مختلفی است که از به هم پیوستن ویژگی های محیطی و میزان توانمندی جاذبه های شهری در جذب بازدیدکنندگان و ارائه خدمات مناسب شکل می گیرد. نخستین شرط موفقیت هر شهر در توسعه گردشگری، وجود زیرساختهای مناسب شهری، یکپارچگی همه سازمانهای ذیربط و مدیریت عاقلانه و مدبرانه در عرصه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. از طرف دیگر تنسیق و آمایش جاذبه های شهر، استفاده پایدار از منابع گردشگری، ایجاد امکانات و تسهیلاتی است که دسترسی به جاذبه ها را تسهیل می کند، دومین شرط لازم در توسعه گردشگری رضایت خاطر بازدیدکنندگان و کنترل محلی است. ه دف ای ن تحقی ق، ارزیابی عوامل تاثیرگذار بر رضایت مندی گردشگران از توسعه گردشگری پایدار در شهرهای ساحلی استان بوشهر است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه می باشد. داده های پژوهش از350 پرسشنامه گردآوری و با روش آمار توصیفی و تحلیل عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که چهار عامل، کیفیت امکانات و خدمات زیرساختی، کیفیت محیطی، کیفیت رفتار جامعه میزبان و کیفیت خدمات می توانند بیش از 59 درصد واریانس کل متغیرهای مورد بررسی را تبیین نمایند. به این ترتیب با وجود تعداد زیاد متغیره ای م ورد مطالعه، عوامل شناسایی شده م ی توانن د تص ویر نس بتاً روش نی از دی دگاهه ا و می زان رض ایت گردشگران وارد شده به شهرهای ساحلی استان بوشهر را ارائه نمایند. همچنین دراین تحقیق مشخص گردید که بین شاخص ها و میزان رضایت گردشگران همبستگی معناداری وجود دارد. در پایان تحقیق راهکارهایی جهت افزایش میزان رضایت گردشگران و توسعه گردشکری پایدار شهرهای ساحلی استان بوشهر ارائه شده است.
تعیین و تحلیل سطوح برخورداری نواحی روستایی استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت نواحی روستایی و تحلیل قابلیّتها و تنگناهای آنها در فرایند برنامهریزی توسعة روستایی اهمّیّت بسزایی دارد و امروزه آگاهی از امکانات و تنگناهای نواحی روستایی، نوعی ضرورت جهت ارائة طرحها و برنامههای توسعه محسوب میشود. تعیین و تحلیل سطوح برخورداری نواحی روستایی در زمینههای مختلف با استفاده از روشهای کمّی نقش مهمّی در این فرایند دارد. در مقالة حاضر با بهرهگیری از «شاخص ناموزون موریس» و استفاده از 27 شاخص در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی به تعیین و تحلیل سطوح برخورداری دهستانهای استان زنجان پرداخته شده است. نتایج مطالعات نشان دهندة تفاوت زیاد در سطوح برخورداری دهستانهاست؛ بهطوریکه 12 دهستان از مجموع 44 دهستان استان در همة زمینههای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در سطوح «محروم» و یا «کمتر برخوردار» قرار دارند و تنها 11 دهستان بهطور نسبی توسعه یافته محسوب میشوند. امکانات محیطی، مجاورت و فاصلة نزدیک با مراکز شهری، کانونها و محورهای توسعه، محدودههای صنعتی و شبکههای زیربنایی عمده نقش مؤثّری در سطوح برخورداری نواحی روستایی استان دارد. در راستای توسعة هماهنگ و متوازن نواحی روستایی، تقویت مراکز محلّی اعم از شهرهای کوچک و مراکز روستایی، و همچنین ایجاد و تقویت کانونها و محورهای جدید توسعه در نواحی محروم استان ضروری است
به کارگیری روش هدانیک در ارزش گذاری واحدهای مسکونی مورد شناسی: محله باغ صبا در منطقه 7 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، همگام با افزایش سطح آگاهی جامعه، برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری در جهت تحقق منافع عمومی، تلاش می کنند تا برنامه هایی تولید و سرمایه گذاری کنند که نظر و سلیقه افراد جامعه را نیز پوشش دهد. در این بین، آنچه به طور خاص در زمینه مسکن و برنامه ریزی آن قابل تأمل است، نحوه پیوند تمایلات مصرف کننده و عرضه کننده در بازار و برنامه ریزی مسکن و فرایند ارزیابی آن است. از آنجا که ویژگی های مسکن اغلب ماهیت غیر بازاری دارند، ضرورت کاربرد روش دیگری به غیر از روش های رایج تحلیل عرضه و تقاضای آن ویژگی ها، هویدا می شود. مطالعات حاضر، با تأکید بر روش ارزش گذاری هدانیک که در چند دهه اخیر استفاده از آن در مقوله های مرتبط با مسکن رایج شده است، سعی در بررسی عوامل مؤثر در ارزش واحدهای مسکونی آپارتمانی و در نهایت، تدوین مدل هدانیک ارزش واحدهای مسکونی آپارتمانی در محله دارد. بدین منظور، قیمت فروش 80 واحد مسکونی آپارتمانی در بازه سال های (1390-1389)، به طور تصادفی در محله باغ صبا منطقه 7 تهران انتخاب و ویژگی های تبیین کننده ارزش واحد مسکونی آن مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا، در محیط نرم افزار spss و با استفاده از تحلیل رگرسیونی در دو فرم خطی و نیمه لگاریتمی، تحلیل ها صورت پذیرفته است. طبق یافته ها، فرم رگرسیونی نیمه لگاریتمی بهتر می تواند در تحلیل ها مفید واقع شود. همچنین، ویژگی های ساختاری و فیزیکی بنا، سهم بیشتری در تبیین ارزش واحد مسکونی آپارتمانی ایفا می کنند و در سطح اطمینان 95 درصد، متغیرهای زیربنای واحد مسکونی، وجود آسانسور، وجود پارکینگ و قدمت بنا معنادار بوده، هرچند اثر متغیر قدمت بنا بر ارزش بنا منفی است. همچنین در سطح اطمینان 90 درصد، متغیر فاصله از کاربری اداری نیز معنادار (با اثر منفی) است.
مکان یابی سکونتگاه های خدماتی برتر بر اساس فن ارزشیابی مشارکتی در شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی، با وجود جذابیت ، در بخش اعظم توسعه ی روستایی به دلیل نبود روش های عملی مؤثر، هنوز در سطح ایدئولوژیکی، ایده آلیستی و شعاری تبلیغاتی مانده است.این در حالی است که یکی از ضرورت های توسعه ی روستایی، اجرای طرح هایی است که از بالاترین سطح پذیرش اجتماعی برخوردار باشد. ازجمله ی این طرح ها، مکان یابی و تجهیز سکونتگاه های خدماتی برتر در سطوح منظومه ،مجموعه و حوزه هاست. روشن است که به دلیل تعدد و پراکندگی شدید روستاها، تا کنون توجه کافی به الگوسازی مشارکت جامعه ی روستایی در ارتباط با موضوع مطالعه نشده است.در این تحقیق با کاربرد فرایندی عملی مرکب از الگوهای محیطی و اجتماعی،نخست سکونتگاه های مناسب از نظر شرایط محیطی شناسایی شد. سپس در قالب روش ارزشیابی مشارکتی از میان 339 روستای دارای بیش از بیست خانوار جمعیت و پنج نقطه ی شهری درشهرستان مشهد،54 سکونتگاه برتر برگزیده شده اند. سطح مرکزیت آن ها منطبق بر قوانین مصوب به ترتیب شامل دو منظومه ی قوی( مشهد و مشهدقلی)، چهار منظومه ی ضعیف(شاندیز،رضویه،طوس سفلی و طرقبه)،پنج مجموعه ی قوی(دوست آباد،نوده،گرجی سفلی،آبروان و تپه سلام)، هفده مجموعه ی متوسط و ضعیف،دوازده حوزه ی قوی وچهارده حوزه ی ضعیف تعیین شده اند.