فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۰۱ تا ۷٬۷۲۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
دسترسی به جاذبه ها و رتبه بندی مقاصد گردشگری از ابعاد مهم برنامه ریزی توسعة توریسم به شمار می آید. در مقالة حاضر با استفاده از روش RDS از طریق منابع کتابخانه ای و با نظرسنجی از نمونة آماری مبتنی بر روش کوکران و روش نمونه گیری ساده، کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای ANP در برنامه ریزی توریسم غرب گیلان بررسی شده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش ANP به کمک نرم افزارSuper Decisions ضمن مطالعة جاذبه های توریستی ناحیة کوهستانی غرب گیلان، جاذبه ها و مقاصد توریستی این منطقه نیز رتبه بندی شده است. برای این منظور، مؤلفه های اکوتوریستی، آثار تاریخی، سبک معیشت نیمه نومادیزم و وضعیت زیرساخت ها از مهم ترین شاخص های رتبه بندی مقاصد گردشگری انتخاب شدند. سپس با تحلیل و ارزیابی معیارها در مدل فرایند تحلیل شبکه ای، هفت گزینه از میان نواحی کوهستانی غرب گیلان پیشنهاد شدند، که به ترتیب عبارت اند از روستاهای آق اولر با 23/38 درصد، سراگاه با 23/34 درصد، سوباتان با 16/8 درصد، رندانه با 05/6 درصد، لومه دشت با 54/5 درصد، دشت دامان با 97/4 درصد و حیران با 80/2 درصد از درجة اهمیت.
ارزیابی پایداری توسعه ی شهری با روش جای پای اکولوژیکی(نمونه ی موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی جای پای اکولوژیکی شهر کرمانشاه، می پردازد و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد: آیا فضای بوم شناسی شهر کرمانشاه توان حمایت و برآوردن نیازهای اساسی جمعیّت شهر را دارد؟ این پژوهش با روش توصیفی انجام گرفته و جامعه ی آماری آن تمام خانوارهای شهری کرمانشاه بوده که آمار مربوط به میزان مصرف آنها از دو روش مراجع رسمی و پرسش نامه ی پژوهشگر ساخته، متشکّل از 14 گویه جمع آوری شده است. حجم نمونه 322 خانوار بوده است.یافته های این پژوهش نشان می دهد که جای پای اکولوژیکی شهر کرمانشاه در گروه های مصرفی موادّ غذایی، حمل ونقل، گرمایش گازهای طبیعی، آب، برق و زمین مورد نیاز برای دفع موادّ زائد 82/1 هکتار بوده است، که مقایسه ی آن با فضاهای پشتیبان آن، مانند شهرستان و استان، بیانگر این است که شهر کرمانشاه برای برآوردن نیازهای زیستی و پایداری خویش متّکی به منطقه ای فراتر از استان کرمانشاه است. نگاهی به میزان مواد مصرفی شهر کرمانشاه، نشان می دهد که سهم موادّ غذایی با 22/1 هکتار، بیشترین سهم را در بین سایر مواد دارد. کمترین میزان مربوط به زمین مورد نیاز برای دفع زباله 06/0متر مربّع به ازای هر نفربوده است. از آنجایی که ظرفیت زیستی ایران 8/0هکتار است، جای پای اکولوژیکی 82/1 هکتاری شهر کرمانشاه بدان معناست که 275/2 برابر بیش از سهم خود، از ظرفیت زیستی قابل تحمّل کشور را به خود اختصاص داده است. به گفته ی دیگر با ادامه ی روند کنونی مصرف، شهر کرمانشاه برای تأمین غذا، انرژی و زمین مورد نیاز برای جذب دی اکسیدکربن، به فضایی حدود 180 برابر مساحت کنونی خود نیازمند است.
«بررسی تفاوت های رضایتمندی سکونتی در بافت قدیم و بافت جدید» (نمونه موردی: محله خواهر امام و محله منظریه در شهر رشت)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال اول بهار ۱۳۹۲ شماره ۳
۳۷-۴۸
حوزههای تخصصی:
رضایت مندی سکونتی عامل مهمی در توصیف کیفیت زندگی ساکنان یک محیط مسکونی و همچنین عامل اصلی تحرک سکونتی است. چنانچه این نوع از رضایتمندی تأمین نگردد، محلات شامل ساکنانی خواهند بود که هیچ گونه حس تعلق و مسئولیتی در قبال محله زندگی خود نخواهند داشت، از این رو یا از محله مورد نظر نقل مکان نموده و یا به دلایلی چون مسائل اقتصادی مجبور به ادامه زندگی در آن محله با سطح نارضایتی بالا می باشند. این مقاله سعی دارد به بررسی تفاوت های رضایت مندی سکونتی در دو بافت متفاوت (قدیم و جدید) بپردازد و این مهم با شناسایی دقیق وضعیت کنونی هر محله بر اساس برداشت های میدانی، تدوین پرسشنامه و تکمیل آن ها توسط ساکنان هر محل و سپس تحلیل پرسشنامه ها از طریق تکنیک رگرسیون چند متغیره و با کمک نرم افزار SPSS، محقق می شود. دلیل انتخاب دو سایت منظریه و خواهر امام در شهر رشت به عنوان نمونه موردی پژوهش نیز تمایز آشکار میان این دو بافت است. این دو سایت دارای تفاوت های بارزی در نوع بافت، نوع ساکنان، نحوه معیشت و بسیاری از مسائل دیگر هستند. بافت نسبتاً جدید منظریه با سبک مدرن شهرسازی و بافت قدیمی محله خواهر امام با سبک کاملاً ارگانیک آن عاملی برای شناسایی نیازهای ساکنان هر بافت و اولویت های گوناگون آن ها در زمینه معیارهای رضایتمندی سکونتی است.
شناسایی محرک ها و امکان سنجی به کارگیری رویکرد اعیان سازی در بافت های فرسوده (نمونه مطالعاتی: محله ابیوردی در شهر شیراز)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده و رهاشده ی شهری، چه در درون شهرها و چه در حاشیه آن ها، از مسائل و معضلات غیرقابل چشم پوشی شهرهای امروزی به شمار می آیند. بافت های شهری با گذر زمان به میزان زیادی کیفیت خود را از دست می دهند و جریان زندگی در آن ها با مشکلات فراوانی روبرو می شود. عدم توجه به این بافت ها، سبب گسترش شهرها به سمت اطراف شده و هزینه های هنگفتی را دربر خواهد داشت. لذا به منظور پیشگیری از عواقب نامطلوب و گاه غیرقابل جبران این معضل فراگیر، مداخله صحیح در بافت های فرسوده و رهاشده ی شهری و نوسازی آن ها ضروری است. اما اغلب نوسازی های شهری درعین حال که ضروری هستند و منافع بسیاری دربر دارند، برخی نگرانی ها و آثار نامطلوب را به ویژه درزمینهٔ اجتماعی در پی دارند. یکی از صورت های نوسازی شهری "اعیان سازی" است که برخی صاحب نظران آن را مثبت و برخی نیز منفی دانسته اند. بنابراین در این مقاله سعی بر آن است تا باهدف ایجاد تغییرات کالبدی و ارتقای کیفیت سطح زندگی با استفاده از فرایند اعیان سازی و برای روشن شدن موضوع به تعریف اعیان سازی پرداخته و ابعاد مختلف آن بررسی می شود. سپس به بررسی و مطالعه ادبیات مربوطه و تجربیات جهانی از اعیان سازی و معیارها و شاخص های تأثیرگذار بر آن پرداخته تا بتوان با استقرار آن ها در چارچوب یک مدل سنجش مناسب به ارزیابی سطح کیفیت سکونت در محدوده ی موردمطالعه و میزان رضایتمندی ساکنین از محیط سکونتشان پرداخت. روش انجام این تحقیق بر مبنای تکنیک تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی و مدل مورداستفاده در فرایند تحلیل نیز به مدل تجربی سنجش کیفیت محیط سکونت موسوم است. این مدل دارای ساختاری سلسله مراتبی بوده و متشکل از معیارها و جزء معیارهایی است که در سطوح مختلف آن قرار می گیرند. در این میان جزء معیارهای سطح آخر مدل، مبنای تنظیم پرسشنامه تحقیق قرارگرفته و بر اساس میزان رضایتمندی یا نارضایتی ساکنین محیط موردنظر امتیازدهی شدند. درنهایت پس از انجام تحلیل های آماری مناسب، سطح کیفی سکونت در محدوده ی موردمطالعه در حد متوسطی ارزیابی و وجود رابطه ی معنی داری بین معیارها و جزء معیارهای واقع در سطوح مختلف مدل با متغیر وابسته ی کیفیت محیط سکونت تأکید شد.
راهبرد توسعه روستایی درایران,تحلیل دیدگاهها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران نزدیک به چهار دهه است که بحث توسعة روستایی به طور عام و راهبردهای توسعه روستایی به طور خاص، موضوع بحث اندیشمندان، کارشناسان و برنامه ریزان بوده است. پژوهش حاضر با کاوش در دیدگاه های منتشرشدة صاحب نظران در چارچوب مفاهیم و دورة زمانی تعریف شدة موردتحلیل، قرارگرفته است. به نظر می رسد این دیدگاه-ها به عنوان مهم ترین مراجع تعیین راهبرد توسعة روستایی، در زمانی که همچنان و شاید بیشتر از همیشه به تدوین و اجرای راهبرد منسجم و کارآمد روستایی نیاز است، می توانند راهنمای کار و راهگشای مسائلی باشند که روزانه پیچیده تر و پراهمیت تر می شوند. رویکرد پژوهش حاضر تحلیل محتوا است. این مطالعه با بررسی مجموعة منابع توسعة روستایی تعریف شده، درمجموع 613 مورد از نظرهای مطرح شده درزمینة راهبرد توسعة روستایی ایران را بررسی کرده است. براساس تحلیل محتوایی این نظرها که نخست در 5 رویکرد مدیریتی – نهادی، اقتصادی، اجتماعی– فرهنگی، محیطی و فضایی– کالبدی تقسیم شده اند، 18 راهبرد کلان و 76 مقولة راهبردی برای توسعة روستایی در ایران را مطرح می کنند؛ براین مبنا، درزمینة مسائل راهبردی توسعة روستایی، ازمیان رویکرد ها، رویکرد مدیریتی- نهادی، ازمیان راهبردها، راهبرد ظرفیت سازی برای پیشبرد اقتصاد روستایی و ازمیان مقوله ها، موضوع رفع فقر و محرومیت و تعدیل الگوی توزیع ثروت بیشترین میزان توجه را دربین صاحب نظران توسعة روستایی کشور به خود اختصاص داده اند.
بررسی ارتباط بین خشکسالی اقلیمی و مکان گزینی روستاها (مطالعة موردی: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی اثرات متفاوتی بر زندگی و معیشت انسان ها دارد. تحقیق حاضر به روش کریجینگ و با هدف بررسی ویژگی های خشکسالی و پهنه بندی آن در سطح استان زنجان انجام شده است تا اثرات آن بر مکان گزینی روستا بررسی شود. با این هدف، شاخص SPI که شاخصی اقلیمی است و برای تعیین کمبود بارش در مقیاس های زمانی کاربرد دارد و می تواند در مقیاس های زمانی اثرات خشکسالی را بر مکان گزینی روستاها نشان دهد، انتخاب شد. این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تحلیلی است که در آن با بهره گیری از نرم افزار SPSS و ARC GIS10 به تجزیه وتحلیل نقشه های اقلیمی به شیوة زمین آمار و محاسبة ضریب همبستگی پیرسون بین خشکسالی و مکان گزینی روستاها پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که مدل بهینه برای پهنه بندی خشکسالی در استان زنجان، مدل کریجینگ معمولی کروی با ضریب -تعیین 89/0 است. همچنین، 615 روستای استان زنجان که درحدود 256016 نفر جمعیت دارند، در خطر خشکسالی واقع شده اند. افزون براین، روستاهای استان زنجان تمایل به مکان گزینی در پهنه های مناسب تر را دارند که این نتیجه ازلحاظ کمّی، کاهش 31 روستا و 15730 نفر به ازای هر طبقه را نشان می دهد. علاوه-براین، یافته ها نشانگر این است که بین خشکسالی با تعداد روستاهای منطقه و جمعیت آن ها رابطة معنا داری وجود دارد که با توجه به عدد p-value که مقدار صفر را نشان می دهد، ارتباط دو متغیر یادشده در سطح فراتر از 01/0 معنادار است. نتایج آزمون پیرسون نشان دهندة ارتباط معنادار قوی میان متغیرهای خشکسالی با تعداد روستاها و جمعیت آن ها است.
مکانیابی مراکز تجاری نوین شهری در نواحی شهری با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) (نمونه موردی : نواحی 3 گانه شهرداری سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مکانیابی کاربریهای شهری با استفاده از GIS در برنامهریزی شهری از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. کاربری تجاری یکی از این کاربریهای مهم شهری است که سایر فعالیتهای شهری را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. مراکز تجاری نوین یکی از زیرمجموعههای کاربری تجاری است که به صورت مجتمعهایی متشکل از صدها مغازه و واحدهای تجاری- خدماتی در سطح نواحی شهر مکانیابی و طراحی میشوند. شهر سقز در استان کردستان، با بیش از 130 هزار نفر جمعیت در سال 1385 دارای 3 ناحیه شهرداری میباشد که فقدان مراکز تجاری مناسب در آن موجب افزایش هزینههای دسترسی به خدمات شهری و رکود نسبی در نواحی مختلف شهر شده است. بدین منظور، تحقیق حاضر سعی دارد با تبیین شاخصهای مناسب و با بهرهگیری از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی به مکانیابی مراکز تجاری نوین در نواحی سقز بپردازد. در این راستا، معیارهای مناسب با مطالعات اسنادی تدوین و با استفاده از مدل AHP مکانهای مناسب در هر یک از نواحی شهرداری برای استقرار کاربری مذکور انتخاب شدهاند. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آنست که الگوی توزیع مراکز تجاری موجود در شهر سقز متناسب با اصول و معیارهای شهرسازی نبوده و ایجاد مراکز تجاری نوین شهری با بهرهگیری از قابلیتهای GIS در نواحی 3گانه شهر سقز میتواند به توزیع بهینه مراکز تجاری در شهر و خدماترسانی مناسب به شهروندان کمک کند.
اولویت های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری در شهرجیرفت با تاکید بر شاخص های اجتماعی- کالبدی
حوزههای تخصصی:
بررسی ها در حوزه اقتصادی- اجتماعی نشان می دهد، فرسودگی بافت های شهری علاوه بر موضوع کالبدی یک فرآیند اقتصادی و اجتماعی نیز هست. وجود 64000 هکتار بافت فرسوده در کشور نوسازی و بهسازی این بافت ها، مدیریت شهری را به چالش کشانده است. امروزه برنامه ریزان شهری به دنبال شناسایی بافت های هستند، که در زمینه های اجتماعی و کالبدی در اولویت نوسازی و بهسازی قرار دارند. این مقاله سعی دارد به شناسایی و اولویت-بندی شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و جمعیتی در حوزه های 12 گانه بافت فرسوده شهر جیرفت با 204 هکتار بافت مصوب بپردازد. شیوه تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش های کتابخانه ی، میدانی و پرسشنامه ایست، به منظور اولویت بندی شاخص های مندرج و تعین ضریبشان 20 پرسش نامه تدوین و در اختیار کارشناسان سازمان عمران و بهسازی کرمان قرار گرفت، سپس با مشورت و همکاری شهرداری جیرفت، 100پرسش نامه در جهت تکمیل شاخص های اقتصادی و اجتماعی در اختیار سرپرستان اصیل خانوارهای بافت توزیع شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مدل ارزیابی چند معیاره AHP و نرم افزارGis استفاده شده است. نتایج این تحقیق در اولویت بندی شاخص ها از طریق نرم افزار Expert choice نشان می دهد، شاخص کالبدی با 0.502 امتیاز بعنوان شاخص اول در حوزه مداخله بافت شناخته شد و سپس شاخص های اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی با ضریب امتیاز 0.252 و 0.143 و در نهایت 0.102 در رتبه های بعد قرار گرفتند، سپس با ضریب شاخص ها در رتبه های به دست آمده، حوزه های شماره ی 6،9،10 دارای بدترین شرایط بهسازی و نوسازی و حوزه های شماره 4 و 3، 1 دارای شرایط به نسبت بهتری در بافت فرسوده ی تعیین شدند.
سنجش خطر پذیری سکونتگاه های شهری از پدیده فرونشست زمین مطالعه موردی:منطقه 18 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین یکی ازمخاطرات ژئومورفیک محسوب می شود، که دارای حرکتی کند و بطئی بوده و در بلند مدت آثار مخرب خود را نشان می دهد. وقوع این مخاطره می تواندعاملی درایجاد و تشدید آسیب پذیری کانون فعالیت های انسانی واقع دربستر هایی با زیرساخت مخاطره آمیزطبیعی باشد. درچنین شرایطی شناخت کافی ازدرجه ومیزان آسیب پذیری وتحلیل وتبیین ویژگی هاوشرایط گروه های انسانی،تاسیسات ومکان های درمعرض خطر می تواند مجال برنامه ریزی وآمایش محیطی فضارادرجهت تعدیل خطر پذیری وبه تبع آن دوری ازبحران رافراهم آورد. بدین منظور برای سنجش خطر پذیری سکونتگاه های شهری منطقه 18 شهر تهران ناشی از پدیده فرونشست زمین از داده های ماهواره ای راداری و به کمک تکنیک تداخل سنجی رادار دهانه ترکیبی (InSAR)میزان فرونشست زمین در طی دوره یک ساله مورد بررسی قرار گرفت. روش مورداستفاده برای انجام این تحقیق پیمایشی- توصیفی- تحلیلی است بدین منظور منابع داده ای مختلف مورد نیاز به همراه دادهای میدانی وپیمایشی تهیه وپس از رقومی سازی،پردازش اولیه،درجهت ایجادپایگاه داده های مکانی درمحیطGISبر روی آن صورت گرفت. درمرحله بعدبه کمک تکنیک تداخل سنجی راداری اقدام به استخراج نرخ ودامنه فرونشست شده است. نتایج حاصل از پردازش تصاویر راداری سنجنده PALSAR ماهواره ALOS در سال 2009-2010 نشان می دهد که پدیده نشست در منطقه 18 و مناطق اطراف آن از الگوی پهنه ای برخوردار است.نقشه الگوی توزیع فضایی نواحی مسکون نشان دهنده استقرار بخش قابل توجهی از مساکن این منطقه در عرصه درگیر با پدیده نشست است. مساحت کلی منطقه در حدود380 هکتاربرآورد شده که 150 هکتار(40%) از این مساحت واقع در سه ناحیه (1-2 و3) در حال فرونشینی به نرخ 1-25 سانتیمتر است. فروریزش ناگهانی زمین و تخریب و ریزش سازه های آسیب پذیر از سوانح محتمل ناشی از عوارض فرونشست است که در منطقه مورد مطالعه به سبب تراکم زیاد جمعیت می تواند با ایجاد تلفات انسانی زیاد، فاجعه آفرین باشد. فاجعه بارترین وضعیت محتمل برای این منطقه هم زمانی سانحه نشست با زمین لرزه است. زمین لرزه می تواند به عنوان عامل ماشه ای برای رویداد سانحه فروریزش در این اراضی به شمار آید. چنین فاجعه ای در منطقه به خاطر دارا بودن پتانسیل لرزه خیزی منطقه به دلیل همجوار بودن با گسل فعال ری دور از انتظار نیست.
سطح بندی و میزان توسعه یافتگی خدمات بهداشتی و درمانی شهرستانهای استان کرمان با استفاده از شاخص های تمرکز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از سلامت جسمی، روانی و اجتماعی حقی همگانی است که مجامع بین المللی و دولت ها بر آن تأکید دارند. بهره مندی افراد جامعه از امکانات بهداشتی و برخورداری از سلامت جسمی، روانی و اجتماعی حقی همگانی است که مجامع بین المللی و دولت ها بر آن تأکید دارند. بهره مندی افراد جامعه از امکانات بهداشتی و درمانی در اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی بر آن تأکید شده است. اگر چه سطوح متفاوت خدمات بهداشتی و درمانی به دلیل سطوح متفاوت جمعیتی شهرها پذیرفته شده است اما در بسیاری موارد این نسبت بر قرار نیست زیرا شهرها و مناطقی وجود دارند که با داشتن جمعیت زیادتر، از سطح پایین تری از خدمات بهداشتی و درمانی بهره می برند در این صورت است که بحث محرومیت بهداشتی و درمانی مطرح می شود. در این مقاله چگونگی توزیع و سطوح متفاوت برخورداری از خدمات بهداشتی و درمانی در شهرستان های استان کرمان مورد بررسی قرار می گیرد. هدف پژوهش بررسی امکانات بهداشتی درمانی هر یک از شهرستانهای استان، تحلیل امکانات هر یک، مقایسه آنها با یکدیگر و پی بردن به میزان نابرابری ها، اختلافات و امکانات بهداشتی و درمانی درگستره وسیع استان کرمان است. روش پژوهش از نوع کمی- تحلیلی بوده است و قلمرو پژوهش را شهرستان های استان کرمان در سال 1390 تشکیل می دهند. یافته های پژوهش با بهره گیری از شاخص تمرکز وگستاف، پاسی و دورسلر نشان می دهد که بیشترین بهره مندی از خدمات بهداشتی و درمانی متعلق به در شهرستان کرمان است این شهرستان با شاخص ترکیبی 10.5 در رتبه نخست استان قرار گرفته است. نتایج این مدل نشان می دهد که در سطح ورا تمرکز، شهرستان کرمان؛ در سطح فرا تمرکز شهرستان رفسنجان؛ در سطح میان تمرکز شهرستان های بم، جیرفت و سیرجان و در سطح فرو تمرکز شهرستان-های بافت، زرند، کهنوج، شهر بابک، بردسیر، عنبرآباد، راور، رودبار جنوب، فهرج، انار، رابر، ریگان، منوجان، قلعه گنج و کوهبنان قرار دارند. شاخص تمرکز وگستاف نشان می دهد که بیشترین تمرکز خدمات بهداشت و درمان به شهرستان کرمان تعلق داشته است و این شهرستان با شاخص ترکیبی 147.25 در رتبه نخست استان کرمان قرار گرفته است. شاخص ترکیبی مدل تمرکز وگستاف نشان می دهد که در سطح ورا تمرکز شهرستان کرمان؛ در سطح میان تمرکز شهرستان های رفسنجان، بم، جیرفت، سیرجان و بافت؛ در سطح فرو تمرکز شهرستان های زرند، کهنوج، شهر بابک، عنبرآباد، بردسیر، انار، رابر، ریگان، فهرج، منوجان، رودبار جنوب، قلعه گنج، راور و کوهبنان قرار دارند. یافته های پژوهش با بهره گیری از این دو مدل نشان می دهد که شهرستان کرمان در رتبه نخست و شهرستان کوهبنان در رتبه بیستم استان قرار گرفته است.
اولویت سنجی تعیین راهبردهای توسعه فضاهای عمومی شهر عسلویه با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی، نقش محوری در برنامه ریزی و توسعه شهرها دارند و از اجزای اصلی یک محیط شهری سالم و با نشاط به حساب می آیند. توسعه کیفی و کمی فضاهای عمومی شهرها، هنگامی روند مطلوب اجرایی و قابل تحققی پیدا خواهد نمود، که اولویت سنجی مسائل موجود در شهرها، مبتنی بر نظریات نوین مشارکت مردمی (دیدگاه استفاده کنندگان) و استفاده از روش های علمی مناسب و کارآمد باشد. از آنجا که نظرات و آراء مختلفی در سطح شهر پیرامون مسائل و اولویت های شهری وجود دارد و اتخاذ تصمیمات می بایست همگرا و در راستای پوشش همه جانبه اولویت ها باشد، بنابراین هدف مقاله حاضر، اولویت سنجی و تعیین راهبردهای توسعه فضاهای عمومی شهر عسلویه با استفاده از مدل «فرآیند تحلیل شبکه» (ANP) می باشد. در این پژوهش روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی- کتابخانه ای، بررسی های میدانی، مراجعه مستقیم به سازمان های مربوطه و استفاده از ابزار پرسش نامه بوده که محدوده مورد مطالعه شامل فضای عمومی؛ پارک، خیابان و بازار و هفت فضای شهری مورد بررسی است. ابتداء مهمترین مسائل مرتبط با فضاهای عمومی شهر با استفاده از منابع، مصاحبه و پرسشنامه استخراج گردید، سپس با توجه به ویژگی های ANP و ویژگی مسائل شهر عسلویه، داده ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به تبع آن مدل مفهومی ANP تهیه گردید. مدل ANP مبتنی بر فضاهای عمومی شهر عسلویه شامل 4 خوشه (معیار/گروه) و 14 گزینه (نود/زیر گروه) با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید شد و نتایج بررسی های میدانی در نرم افزار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خروجی های مدل به شیوه های مختلف متنی و نمودارهای متنوع و قابل تأمل برای تمام معیارها و گزینه ها قابل ارائه است، از این رو، به سبب حجم گسترده عملیات، تنها برخی از خروجی ها برای نمونه در مقاله آورده شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد، بیشترین و بالاترین اولویت ها مربوط به تعاملات اجتماعی (0.644 نرمال شده خوشه فضای مطلوب شهری)، دسترسی اجتماعی (0.625 نرمال شده خوشه قابلیت دسترسی به فضاهای عمومی) و سازگاری (0.415 نرمال شده خوشه کاربرد بهینه فضاهای عمومی)، با تأکید بر توسعه فضای عمومی بازار شهر (بخش مرکزی) و بخش ساحلی شهر- پارک نگین جهت تعیین راهبردهای توسعه فضاهای عمومی شهر عسلویه تعیین گردید.
مکان یابی اسکان موقت با استفاده از الگوریتم های فازی؛ مطالعه موردی: منطقه یک شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
۲۲۲-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مسائلی که همواره مورد توجه سازمان های مسئول در مدیریت بحران قرار دارد انتخاب مکانی مناسب جهت اسکان موقت جمعیت های آسیب دیده از سوانح می باشد. بدیهی است عدم رعایت مکان گزینی صحیح ممکن است فاجعه دیگری حتی به مراتب وخیم تر از سانحه اولیه بدنبال داشته باشد. بنابراین لزوم برنامه ریزی، مدیریت و ارائه راهکارهای مناسب در استقرار اضطراری یا موقت جمعیت آسیب دیده قبل از وقوع زلزله الزامی می نماید. هدف از این تحقیق ارائه روشی مناسب و کارا برای مکان یابی اسکان موقت با استفاده از الگوریتم های فازی می باشد. به منظور نشان دادن کارآیی الگوی کلی مکان یابی مناسب اسکان موقت پیشنهاد شده در این تحقیق، منطقه یک شهر تهران به عنوان نمونه موردی انتخاب شده تا مکان یابی مورد نظر در سطح این منطقه صورت گیرد. با استفاده از نتایج تحلیل خسارت منطقه، تعداد بی خانمان های شهر تهران 136،786 نفر و میزان سرپناه لازم عددی بین 410 تا 615 هکتار برآورد شد. جهت انتخاب مکان مناسب، ابتدا معیارهای لازم برای مکان یابی تهیه شد. پس از بررسی تحقیق های گذشته و همچنین دریافت نظرات خبرگان، معیارهای مؤثر در مکان یابی اسکان موقت شناسایی گردید. این معیارها شامل معیارهایی مانند دسترسی، نزدیکی به منابع آب، فاصله از گسل ها و رودخانه ها، نزدیکی به مراکز درمانی و خدماتی و امنیت می باشد. در این تحقیق برای تلفیق معیارها (لایه ها) از دو منطق بولین و فازی استفاده شد. جهت انجام عملیات تلفیق فازی و عملیات مکان یابی اسکان موقت، با توجه به قابلیت های گسترده نرم افزار IDRISI در مسائل آنالیز تصمیم گیری چند معیاره، از این نرم افزار استفاده شد. سپس با استفاده از روش ترکیب خطی وزن دار (WLC)، نقشه های فازی بدست آمده، تلفیق شدند و نقشه مطلوبیت منطقه مورد مطالعه بدست آمد. با استفاده از این نقشه و منطق فازی، تعداد 17 مکان با مجموع مساحت 1/649 هکتار جهت اسکان موقت شناسایی گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد که با توجه به محدودیت های قطعی که در روش بولین (روش کلاسیک) اعمال می شود، در این روش مناطق مکان یابی شده نسبت به روش های مبتنی بر منطق فازی، دارای تعداد بیشتری می باشند بنابراین، این منطق در مناطقی که زمین دارای محدودیت است، مناسب نمی باشد. اما با بررسی روش فازی اعمال شده در این تحقیق، مشخص گردید که روش WLC علیرغم سادگی آن، دارای کارایی بسیار بالایی می باشد و این قدرت را به تصمیم گیر می دهد که برای عوامل مختلف برحسب درجه اهمیت آن ها، وزن های متفاوتی را اختصاص دهد. در اثر این برتری، نتیجه حاصل از مکان یابی به روش فازی WLC دارای قدرت تفکیک بهتری می باشد. همچنین نتایج نشان داد با توجه به اینکه موضوع مکان یابی تا حد زیادی وابسته به استدلال تصمیم گیری می باشد، منطق فازی نسبت به منطق کلاسیک دارای کارایی بیشتر می باشد.
درآمدهای پایدار؛ چالش مدیریت شهری در تحقق سند چشم انداز 1404 (با تاکید بر درآمدهای ناشی از سرمایه گذاری و مشارکت شهروندان در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۲
۲۱۰-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
عدم توجه کافی به مسئله شناسایی و افزایش منابع درآمدهای پایدار در کلان شهرها و از جمله شهر تهران، یکی از چالش های مهم پیش روی تحقق سند چشم انداز 1404 در حوزه مدیریت پایدار شهری است. بند 5 طرح جامع شهر تهران، با عنوان توسعه اقتصادی و رونق فعالیت شهر تهران، بر موضوع جایگزینی منابع پایدار درآمدی برای تأمین هزینه های اداره شهر با کاهش تدریجی سهم درآمد حاصل از ساخت وساز مسکونی (فروش تراکم و تهاتر) تاکید دارد. در این میان، درآمد حاصل از سرمایه گذاری و مشارکت های مردمی به عنوان یکی از منابع تامین درآمدهای پایدار شهری نیز مورد توجه کافی قرار نگرفته و این مقاله به بررسی این موضوع، بر اساس آمارهای ارائه شده توسط سازمان سرمایه گذاری و مشارکت های مردمی شهرداری تهران طی سال های 88-1382 پرداخته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که طی دوره مذکور، حدود 50 پروژه به مرحله عقد قرارداد رسیده که تنها 5 پروژه (به عبارتی دیگر تنها 10 درصد کل پروژه ها) و آن هم بعد از پایان تاریخ اتمام خود به مرحله بهره برداری رسیده اند. حدود 20 پروژه ، با وجود پایان تاریخ اتمام، هنوز در مرحله انجام و همچنین 14 پروژه دیگر هنوز در مرحله طراحی بوده و احتمال انجام آن ها بسیار کم می باشد. لازم به ذکر است، ارزش قرارداد پروژه های مشارکتی طی سال های 1389 و شش ماهه اول 1390 نسبت به سال های گذشته رشد قابل توجهی داشته اند که این نوید از یک خبر خوب برای مدیران ارشد شهرداری تهران درآینده می دهد.
نقش شهرکهای صنعتی در توسعه اقتصادی روستاهای پیرامون (مطالعه موردی: شهرک صنعتی بهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش سریع جمعیت،گسترش شهرنشینی،کمبود فرصتهای شغلی بویژه در کشاورزی،فشار جمعیت بر منابع طبیعی و ناکامی در ایجاد و گسترش صنایع متوسط و بزرگ بویژه در کشورهای در حال توسعه باعث شد که این کشورها راهبرد صنعتی سازی روستاها را از اواسط دهه ی 1970 در برنامه های توسعه خود مد نظر قرار دهند. در این رابطه تاکید بر صنایع روستایی، صنایع کوچک، شهرکهای کوچک صنعتی و تمرکز زدایی از فعالیت های صنعتی مورد توجه قرار گرفت. ایجاد و گسترش شهرک های صنعتی می تواند از طریق ایجاد تنوع و افزایش اشتغال و درآمد،افزایش ارزش افزوده فعالیتهای کشاورزی،گسترش فرهنگ صنعتی،نقش موثری در توازن و تعادل شهر و روستا و توسعه نواحی روستایی داشته باشد. در این پژوهش روش تحقیق بصورت پیمایشی و توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات نیز بصورت کتابخانه ای و میدانی از طریق پرسشنامه در قالب طیف لیکرت طراحی، جامعه آماری نیز مبتنی بر 15 روستای تحت نفوذ با 176 کارگر روستایی شاغل در 22 واحد فعال در شهرک صنعتی بهشهر می باشد نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به مقایسه حد متوسط گویه های مورد ارزیابی(کاهش فقر ،کاهش آسیب پذیری تنوع بخشی به فعالیتهای اقتصادی،افزایش کارایی و افزایش قابلیت دسترسی به خدمات عمومی و زیر بنایی)، از دیدگاه شاغلین واحدهای صنعتی و شوراهای اسلامی روستاهای تحت نفوذ، شهرک صنعتی بهشهر از بعد اقتصادی روستاهای پیرامون خود را تحت تاثیر قرار داده که این تاثیرات بیشتر برکاهش فقر و تنوع بخشی فعالیتهای اقتصادی نمود یافته است همچنین با بهره گیری از روش تاپسیس در جهت رتبه بندی گروههای صنعتی متناسب با اثر بخشی هر یک از گروههای صنعتی بر شاغلین روستایی صنایع شیمیایی از بیشترین تاثیر گذاری و صنایع نساجی از کمترین تاثیر گذاری برخوردار بوده است.
تحلیلی برکاربری فضای سبز شهری با استفاده از تکنیک های برنامه ریزی شهری( مدل اسپرمن رنک، ضریب جینی، FAHP، مدل همپوشانی) در محیط GIS (مطالعه موردی: منطقه 4 شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربریهای عمومی در بسیاری از شهرها به دلایلی چون عدم توجه به معیارهای مکان گزینی و شعاع دسترسی و آستانه های جمعیتی، قادر به ارائه خدمات مطلوب به شهروندان نمی باشند. این موضوع در شهرهای بزرگ و بویژه برای کاربریهایی نظیر فضای سبز از نمود بیشتری برخوردار است. در خدمات رسانی شهری تنها افزایش تعداد مراکز خدماتی، دلیل بر خدمات رسانی مناسب نبوده، بلکه آنچه حائز اهمیت است، توزیع بهینه این مراکز می باشد نوع تحقیق کاربردی است. روش حاکم بر این پژوهش "" توصیفی ـ تحلیلی"" است. جامعه آماری، منطقه 4 شهر شیراز می باشد. در این تحقیق با استفاده از مدل های برنامه ریزی به نتایج زیر رسیدیم. کاربری فضای سبز با توجه به جمعیت و مساحت هر یک از مناطق نه گانه شهر شیراز بررسی شد و بیانگر این نتایج بود، که بالاترین سرانه فضای سبز شهری در منطقه 3 و کمترین حد سرانه مربوط به مناطق4، 7، 8 و 9 می باشد. همبستگی اسپیرمن رنک بین جمعیت و مساحت فضای سبز مناطق، معادل 78/0 می باشد. و توزیع پارامترهای مساحت فضای سبز و جمعیت در سطح مناطق شهری شیراز با توجه به میزان ضریب جینی معادل 16/0 می باشد. که این دو شاخص نشان دهنده توزیع نسبتاً متعادل فضای سبز و جمعیت مناطق شهری می باشند. اما این نشان دهنده مکان بهینه و دسترسی مطلوب تمام شهروندان به پارک های شهری نمی باشد. گسترش فیزیکی شهر بیشتر در مناطق 4 و 9 می باشد که با توجه به افزایش جمعیت در این مناطق، نیاز به ایجاد فضای سبز در الگوی پارک های محله ای و ناحیه ای می باشد. بر این اساس مطالعه موردی منطقه 4 با تراکم جمعیتی بالا، انتخاب شد و با تلفیق لایه های مختلف با وزن های مشخص در محیط GIS، پارک های ناحیه ای در نواحی شهری 5، 6 و 9 منطقه 4 مکانیابی شدند.
تحلیل فضایی و سطح بندی نواحی روستایی منطقه اورمانات بر اساس شاخص های اشتغال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اشتغال یکی از مهمترین مؤلفه هایی است که بر تمام ابعاد زندگی انسان تأثیر می گذارد و به عنوان یکی از معیارهای سنجش توسعه کشورها به شمار می رود. توزیع عادلانه فرصت های شغلی در بین مناطق یک کشور از الزمات اساسی برای توسعه متوازن و یکپارچه است. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی است، با هدف تحلیل فضایی و تعیین جایگاه مناطق روستایی اورمانات (شهرستان های پاوه، جوانرود، روانسر و ثلاث باباجانی) به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال انجام گرفته است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، اطلاعات مربوط به 11 شاخص در زمینه اشتغال، از مستندات مرکز آمار کشور (سالنامه آماری استان کرمانشاه، سال 1388) تهیه گردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و مدل TOPSIS، سطح بندی دهستان ها بر اساس تحلیل خوشه ای و نمایش توزیع آنها با استفاده از نرم افزار ArcGISانجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مناطق روستایی اورامانات به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد. همچنین، دهستان دشت حر با امتیاز 7258/0 به عنوان برخوردارترین و دهستان بازان با امتیاز 1069/0 به عنوان محروم ترین دهستان منطقه شناخته شده اند که نمایانگر اختلاف بسیار زیاد (حدود 7 برابری) بین برخوردارترین و محروم ترین دهستان منطقه به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال است. نتایج تحلیل خوشه ای نیز نشان داد که در مجموع حدود 14 درصد دهستان های منطقه در سطح برخوردار، 24 درصد در سطح نسبتاً محروم و حدود 62 درصد دهستان ها در سطوح محروم و بسیار محروم واقع شده اند.
شرکت های مردم نهاد شهری؛ راهکاری برای مشارکت شهروندان در مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش ناهمگونی ساختار شهری با نیازهای جمعیت، به بستری برای بروز معضلات فرهنگی و اجتماعی وگاه لاینحل تبدیل گردیده؛ به گونه ای که دامنه تغییرات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... به حوزه های سیاسی نیز کشیده شده است. در فقدان نظام مدیریت، برنامه ریزی و نظارت مردم محور، در یک رویکرد متمرکز و یک طرفه، طبعاً نظام برنامه ریزی و نظارت نیز تحت تأثیر قرار گرفته، مدیریت شهری را نیز با مشکلاتی مواجه می نماید و امکان اجرای مدیریت واحد محلی، منطقه ای و مشارکتی را نیز ناممکن می سازد؛ در نتیجه، برنامه ها و توسعه شهری دارای هویت و متکی به مردم، محقق نشده و برخوردار از مشروعیت و قدرت عملی نخواهد بود. به عبارت دیگر، ساختار مدیریت شهر در امتداد ساختار مدیریت کشور است و تناسب ماهیتی بین این دو، لازم و ملزوم یکدیگرند.
شهر به عنوان بخشی از حاکمیت ملی، ماهیتی کلی دارد که دارای اجزای متنوعی می باشد. به اقتضای این خصوصیات، شهر نیازمند مدیریت کلان در سطوح محلی و ملی نیز خواهد بود، تا توازن توسعه شهر و تناسب آن با ساختار کلی کشور حفظ گردد. از این منظر، دولت از طریق مقررات، هدایت گر سیاست های کلان و شهرداری به عنوان مسئول برنامه ریزی همه جانبه برای کل سیستم شهر و ناظر اجرای برنامه های محلات و مناطق، حافظ ساختار و قواعد شهری می باشند. ساختار مدیریتی فعلی شهرها در ایران، متناسب با سازماندهی و مشارکت مردم در اداره شهرها نمی باشد.
هدف از تنظیم این مقاله ارائه راهکار مناسب جهت بالا بردن مشارکت مردم در ساختار مدیریت شهری است. در این راستا، استفاده از روش تحقیق توصیفی - تطبیقی به منظور تحقق عینی و ساختاری مشارکت مردمی با ویژگی های فرهنگی ایرانیان و سابقه ساختار موفق محلات و شهرهای گذشته و به منظور ایجاد منافع حاصل از مشارکت شرکت های مردم نهاد به عنوان راهکاری برای مشارکت شهروندان در مدیریت شهر پیشنهاد شده است. به طور طبیعی ساختار جدید با موانع قانونی، مقررات و استانداردهای فنی، روش های برنامه ریزی و مدیریت، سازمان های موجود شهرداری ها و بعضاً نهادهای دولتی و نبود الگوهای کاری و ... مواجه خواهد شد. با اصلاح قوانین موضوعی موجود و اصلاح ساختار شهرداری ها به نفع ساختار جدید، انتظار می رود ساختار جدید در چارچوب استراتژی های شهرمحور، محله محور، تخصص محور و فرایندمحور، ساختار شهرها را در قالب محلات، مناطق و شهرهای هویت یافته، بازآفرینی کرده و برای شهروندان امروزی سکونتگاهی شایسته فراهم شود
تحلیلی بر وضعیت توسعه یافتگی شهرستان های استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند تحولات اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی در دهه های اخیر و گوناگونی بستر جغرافیایی، به شکل گیری نوعی خاص از نظام فضایی استقرارگاه های انسانی در پهنه ی سرزمینی منجر شده است. در این راستا عدم تعادل فضایی در ارائه خدمات و تسهیلات مولد و زیربنایی و همچنین عدم هماهنگی بین رشد و توسعه نواحی و مناطق مختلف موجب برهم خوردن نظم فضایی سکونتگاه ها از یک سو و رشد شتابان و بی رویه ی بعضی از شهرهای درجه اول گردیده است. هدف اصلی این تحقیق، تحلیل روند توسعه یافتگی شهرستان های استان فارس در بازه ی زمانی1380 تا 1390 و بررسی نابرابری های فضایی توسعه در این مناطق می باشد. این پژوهش با به کارگیری تکنیک های آماری تاکسونومی عددی، ضریب ویلیامسون و رگرسیون چند متغیره، سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان را با 6 شاخص اصلی و 52 زیرشاخص مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می دهد که: در طول دوره ی آماری، از تعداد شهرستان های توسعه یافته کاسته شده و بر تعداد شهرستان های محروم افزوده شده است. دلیل اصلی اختلاف توسعه یافتگی در شهرستان های استان، ناشی از عدم توزیع عادلانه خدمات، زیرساخت ها و شاخص های مرتبط با بخش های کشاورزی و آموزشی- بهداشتی می باشد.
تدوین و انتخاب استراتژی توسعه ی گردشگری استان لرستان بر اساس تحلیل SWOT و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان لرستان با وجود داشتن مناطق ممتاز گردشگری مانند قلعه ی فلک الافلاک، دریاچه ی گهر، آبشارهای زیبا، تاریخ کهن، میراث فرهنگی کم نظیر، موقعیت استراتژیک و فرصت های متعدد پیش رو همچون افزایش انگیزه مسافرت در بین مردم، وجود نیروهای متخصص و شرایط اقلیمی و طبیعی مناسب با ضعف ها و تهدیدهایی در استفاده از توانمندی های موجود در این زمینه مواجه است. هدف پژوهش حاضر شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای پیش روی گردشگری استان لرستان و ارائه ی استراتژی های مناسب و کارامد می باشد.
در این تحقیق جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای پیش رو با تعدادی از گردشگران و صاحب نظران ادارات و سازمانهای دولتی مرتبط با صنعت گردشگری و هتل داری و صاحبان آژانسهای مسافرتی و تفریحی در سطح استان که سال ها در استان سابقه ی فعالیت در این زمینه را دارا بودند، مصاحبه به عمل آمد و با استفاده از مدل SWOT از تلاقی این عوامل با هم استراتژی های مناسب استان در چهار دستهSO، ST،WOوWTتعیین گردید.
در مرحله ی بعد برای انتخاب بهترین استراتژی جهت توسعه ی این صنعت ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمّی (QSPM) به کار گرفته شده است. جهت تعیین وزن های عوامل SWOTپرسشنامه ای بر اساس مقیاس لیکرت به صورت 5 گزینه ای طراحی و توسط 30 نفر از کارشناسان و خبرگان گردشگری در سطح استان لرستان تکمیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد استراتژی های تدافعی مناسب ترین استراتژی ها برای توسعه ی گردشگری استان، می باشند. استراتژی WT3با میانگین 85/1 با تأکید بر تشویق و ترغیب مردم برای مسافرت به استان لرستان و تبلیغ جاذبه های گردشگری در بازارهای هدف به عنوان بهترین استراتژی پیشنهاد شده است.
رویکردها وسیاست های نوسازی شهری (از بازسازی تا بازآفرینی شهری پایدار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
17 - 30
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی سیرتحول رویکردها و سیاست های نوسازی شهری از نخستین اقدامات در چارچوب بازسازی تا بازآفرینی شهری پایدار می پردازد. در دهه های اخیر، سیاست های متعددی در رویارویی با مسئله افت کیفیت محیطی، منزلت اجتماعی و سرزندگی اقتصادی شهرها (به ویژه در نواحی درونی آنها) مطرح و برنامه های گوناگونی در این خصوص به اجرا درآمده اتد. در یک نگاه تحلیلی_تاریخی مراحل متمایزی در فرآیند تکاملی این سیاست ها قابل تشخیص هستند. طی سه دهه اخیر در کشورهای توسعه یافته متأثر از دگرگونی های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و همچنین در گذار از اقتصاد صنعتی به اقتصاد خدماتی به منظور حل معضلات و تنگناها در محدوده های شهری رو به افول، رویکردهای مختلفی در تئوری و عمل تجربه شده اند. ادبیات موجود در این عرصه تا آغاز هزاره سوم میلادی به این رویکردها و عوامل مؤثر بر آنها و همچنین تأثیرات آنها بر تحولات شهرها به شکل مشروحی پرداخته است. در سال های اخیر با اولویت یافتن پارادایم(الگو) پایداری، توسعه پایدار و رویکرد بازآفرینی شهری پایدار، عرصه موضوعی جدیدی در ادبیات جهانی مطرح شده است. پرسش این پژوهش و هدف اصلی مطالعه نیز در راستای تبیین این رویکرد نوین و ابعاد و مؤلفه های آن شکل گرفته است، مبنی بر اینکه ابعاد و مؤلفه های "بازآفرینی شهری پایدار" چیستند و چگونه متأثر از "پایداری اجتماعی" به عنوان رویکرد متأخر تبیین می گردند. روش تحقیق پژوهش حاضر متأثر از ماهیت پرسش پژوهش بر مبنای مطالعه اسنادی ، کتابخانه ای و همچنین روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی تهیه و تنظیم شده است. در مقاله حاضر دیدگاه های اندیشمندان و عوامل مؤثر بر دگرگونی ها از حدود نیمه دوم قرن بیستم میلادی تاکنون استخراج، طبقه بندی و تحلیل شده اند. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن هستند که رویکرد یکپارچه، کاربرد مفهوم مشارکت در همکاری بخش های خصوصی و دولتی، تأکید بر هویت محلی و حس مکان، شهرها به عنوان مکان های رقابتی ، محیط هایی به لحاظ اجتماعی همه شمول و به لحاظ اقتصادی شکوفاو عرصه های عمومی سرزنده از اهمّ مؤلفه ها و معیارهای بازآفرینی شهری پایدار با اولویت پایداری اجتماعی می باشند.