فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۸۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در ژئومورفولوژی شهری عامل مهم توسعه مناطق شهری ، تغییر و تبدیل مصنوعی پوسته زمین و تاثیر فعالیتهای انسانی بر پوسته ، افزون بر عوامل طبیعی در نظر گرفته می شود . بنابراین رشد روزافزون شهرها متاثر از رشد جمعیت و مهاجرت منجر به ساخت و سازهای بدون برنامه ریزی و تغییرات زیاد در ساختار فضایی به خصوص توسعه فیزیکی شهر در مکانهای نامساعد طبیعی گشته است که لزوم هدایت آگاهانه و سازماندهی اساسی را می طلبد . توسعه بی رویه و ناهماهنگ شهری به علت فعالیت های انسانی در راستای شهرها به صورت مستقیم اراضی بسیاری از پوسته زمین را در مدت زمان بسیار کوتاهی تغییر می دهد که افزون بر تاثیر درازمدت ژئومورفولوژیکی و روندهای طبیعی آن می باشد و از این رهگذر مخاطراتی ایجاد می شود که تجربه نشان داده است که گاهی وقوع آنها غیر قابل پیش بینی بوده و توام با ضررهای جانی و مالی می باشد . لذا در این مقاله به منظور نشان دادن کاستی ها و مخاطرات طبیعی ، با علم ژئومورفولوژی شهری در شهر هشترود تشریح شده است .
جزایر قوسی و انواع برخورد صفحات لیتوسفر
حوزههای تخصصی:
اکتشافات ژئوشیمیایی تعریف ها و روش های گوناگون آن
حوزههای تخصصی:
ژئومورفوتوریسم سواحل جنوبی دریای خزر، چالشها و عوامل تهدید کننده
حوزههای تخصصی:
هم اکنون بالغ بر 15% از جمعیت فعال کشورمان از بیکاری رنج می برند. یکی از راههای اشتغالزایی، توجه به صنعت توریسم است که به دلیل اهمیت تجاری آن در اقتصاد کشورها به «صنعت نامرئی» معروف است. از این حیث ایران دارای شرایط ویژه ای است و در زمینه های توریسم فرهنگی (فرهنگ گرا) و توریسم طبیعی(طبیعت گرا) بسیار توانمند است. در این رهگذر عناصر مورفولوژی ساحلی ایران دارای اهمیت و جایگاه خاصی است، به ویژه سواحل جنوبی دریای خزر (با طول 664 کیلومتر) با برخورداری از مواهب طبیعی و ژئومورفولوژیک، توانسته است شایستگی خود را نسبت به سایر خطوط ساحلی ایران به اثبات برساند. این ناحیه به دلیل برخورداری از پتانسیلهایی همچون سواحل پست و ماسه ای (با شیبی ملایم و کمتر از 1%)، تالابها و مردابهای ساحلی (با شرایط اکولوژیکی خاص)، جزایر و شبه جزایر خوش منظر و دیدنی، ترکیب آرمانی کوه و جنگل و دریا، وجود گل فشانها و غیره همراه با سایر جاذبه های تاریخی و فرهنگی، هر ساله پذیرای میلیونها تن گردشگر داخلی و خارجی است. متاسفانه در سالهای اخیر (به ویژه دو دهه اخیر) برخی عوامل طبیعی و انسانی (نظیر بالا آمدن سطح آب دریای خزر و خیزش آب، لای گرفتگی و آلودگی تالابها، تخریب جنگلها و تشدید فرسایش، آلودگیهای نفتی حاصل از بهره برداری میدانهای نفتی خزر، ساخت و سازهای بی رویه و غیرمتمرکز در خط ساحلی و غیره) اکوتوریسم ناحیه را تهدید نموده، به طوری که گاهی اوقات در شرایط بحرانی قرارگرفته است. از این رو برای حفظ و تداوم حیات طبیعی و دستیابی به توسعه پایدار سواحل مورد مطالعه، ضروری است که مسؤولان بی درنگ به فکر چاره باشند، و این موضوع مستلزم به کارگیری راهکارهای علمی و عملی مناسب می باشد
تحلیل ساختاری و سایز موتکتونیکی گسل دهشیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسل دهشیر در دامنه جنوبی رشته شیرکوه قرار دارد و روند آن تقریبا مشابه با روند گسل اصلی زاگرس می باشد. این گسل منطقه مهمی از نظر سنگ های آمیزه رنگین به شمار می رود. به سمت غرب و جنوب غربی این گسل، چاله های گاوخونی، ابرکوه و سیرجان به وجود آمده اند (نبوی، 1355). گسل دهشیر به طول حدود 350 کیلومتر با جهت شمال غربی– جنوب شرقی از نایین آغاز شده و تا حوالی سیرجان ادامه می یابد (بربریان، 1367). یکی از مهمترین ویژگی های این گسل به فعالیت نئوتکتونیک آن مربوط می شود. در اطراف گسل اصلی و حتی در طول گسل های فرعی وابسته به آن، جا به جایی آبراهه های خشک در رابطه با حرکت عمدتا راست لغز گسل ها اتفاق افتاده است. این پدیده از طریق مطالعه عکس های هوایی و اطلاعات ماهواره ای و نقشه های مغناطیسی هوایی منطقه کاملا مشخص می شود. از سوی دیگر، رسوبات مزوزوییک و سنگ های آذرین نفوذی سنوزوییک در طول این گسل، مراحل دگرسانی هیدروترمال را که نشانه فعالیت تکتونیکی است نشان می دهند. فعالیت های هیدروترمال احتمالا در اوایل کواترنر به خاطر دوباره فعال شدن عمل گسل تحت اثر حرکات کوهزایی بعد از پاسادنین روی داده اند. در طول منطقه گسلی، مخروط های آبرفتی جوان، در بالای مخروط های قدیمی تر شکل گرفته اند که این امر نشانه ای از بالا آمدگی منطقه آبگیر در منطقه گسلی دهشیر به شمار می روند. چشمه های تراورتن زا و گنبدهای مربوطه در طول گسل به چشم می خورند که اکثرا در طول درزهای تکتونیکی وابسته به آن پدید آمده اند.این درزها به موازات گسل اصلی کشیده شده اند. شاهد دیگر از حرکات تکنونیکی در این زون، با جبهه تند و مشخص کوه ها و تپه های مشرف بر گسل مشخص می شود. چنین پدیده ای را می توان در مناطقی از قبیل مزرعه عبداله و غرب اکبرآباد مشاهده کرد که در این نقاط تراورتن های مسطح بریده شده و ایجاد پرتگاه کرده اند اما در مناطق مشرف بر چاله های کویری عملکرد گسل موجب ایجاد اختلاف ارتفاع شده است. در برخی نقاط خط گسل لایه های تراورتن را قطع کرده که نشان دهنده حرکت راستگرد با مولفه قائم است. گسل دهشیر، از دیدگاه لرزه شناسی، دارای ویژگی لرزه ای ساکن است که نشانه ای از زمین لرزه بزرگ مقیاس در محدوده آن مشاهده نمی شود (بربریان، 1967). با این وجود، برای داشتن یک دیدگاه محکم در مورد احتمال فعالیت آینده آن نیاز به مطالعه دقیق تر وجود دارد. هدف از این مقاله تجزیه و تحلیل نحوه عملکرد این گسل و اثرات ژئومورفولوژیک آن در منطقه است.
فضا و نگرش فضایی در مطالعات خاک و ژئومورفولوژی (مطالعه موردی: سرآب حوضه آبی زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر دانش ژئومورفولوژی را به تعبیری، علم شناخت هندسه سطوح ارضی و تغییر و تحولات آن بدانیم، در اولین گام برای درک بهتر مفهوم فضای جغرافیایی، باید با اصول و نگرش های مطرح شده در دانش هندسه آشنا بود. هندسه اقلیدسی اشکال را ترکیبی از نقطه، خط، و سطح (پهنه) تلقی کرده، آن ها را در دو بعد و یا حداکثر سه بعد قابل تعریف می داند. هندسه مذکور که سابقه طولانی در حوزه دانش مشاهده ای و تجربی دارد، در عصر ما دچار چالش جدی شده است. ریمان (1854) صحبت از هندسه فرا ابعادی نموده، بعدها این تعبیر سبب طرح هندسه چهار، ده و یازده بعدی گردید و هندسه مزبور نه تنها شرایط جدیدی را در کار فیزیکدانان، برای تفسیر آفرینش و تحول آن در بستر زمان باعث گردید که اصول هندسه اقلیدسی را برای تشریح و تبیین بسیاری از مسایل، ناکافی و در مواردی نادرست معرفی نمود. تولد چنین هندسه فرا ابعادی را در اصطلاح، هندسه فضایی نامیدند. هندسه فرا بعدی، اصول جدیدی را بنیان نهاد و فیزیکدانان را از فیزیک کلاسیک (نیوتنی)، به فیزیک کوانتوم رهنمون ساخت.طرح هندسه فضایی در ژئومورفولوژی مبانی دو دیدگاه کلاسیک (دیویسی ـ فرآیندی) را متحول ساخت و مبانی ژئومورفولوژی سیستمی را تقویت بخشید. با ورود تفکر فضایی در ژئومورفولوژی، و تغییر بنیادی در مفهوم مقیاس و سطح ادراک، مفاهیم جدیدی چون هندسه ریمان و فراکتال، ارگودیسیتی، کیاس، تعادل دینامیک، دینامیسم فضایی ـ زمانی، چند نگاره، کروم، آلومتری، پدومتری و بالاخره از همه مهمتر، بکارگیری منطق فازی به جای منطق کلاسیک دو ارزشی ارسطویی، در تحلیل ها و مبانی نظری و متدولوژی پژوهش های ژئومرفیک مطرح شده است. این رویکرد جدید، به خوبی قادر است شرایط ایجاد خاک های مــدفون شده و دیـرینه، تشکیل افق خاک آرجیلیک در اقالیم سرد و مرطوب گــذشته و استمرار حضور آن در مناطق گرم و خشک کنونی، وجود مخروط های آبرفتی دیرینه در زیر مخروط های آبرفتی جدید، بررسی باهاداها و فن های در هم تنیده و چند زمانه را تبیین و تفسیر نموده و آن را در ابعاد مختلف " فضایی ـ زمانی"تصویر نماید. بر اساس یک تحقیق موردی که در سرآب حوضه آبی زاینده رود انجام گرفته است، نتایج به دست آمده موید نقش انکار ناپذیر فضای مورفوژنیک (و نه یک یا دو عامل) در تحولات خاک سازی و شکل زایی است. این مقاله که برگرفته از یک طرح تحقیقاتی در دانشگاه اصفهان است، سعی بر آن دارد مفهوم فضا در ژئومورفولوژی را تشریح نموده، به تبیین دریچه های جدیدی بپردازد. آیا این رهیافت علمی جدید را می توان" ژئومورفولوژی فضایی" نامید؟
رادیولرها و اهمیت آن ها در زمین شناسی
حوزههای تخصصی:
بررسی فرآیندها و لندفرم های پریگلاسیر در دامنه ی شرقی سبلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش سیستم فرسایش پریگلاسیر در ارتباط بامجاورت یا نزدیکی به یخچال ها به صفحات یخی قاره ای نیست. دامنه شرقی سبلان نیز با وجود اینکه فاقد سیستم فرسایش یخچالی است. اما با توجه به نمایه تغییر پذیری فصلی نزولات جوی و نمایه تغییر پذیری فصلی درجه حرارت، زاویه تابش خورشید در فصول گرم، شیب دامنه، فعالیت باد، جهت گیری دامنه ها، فرسایش پوشش گیاهی، ارتفاع منطقه و در مجموع عملکرد فرایند یخبندان و ذوب و حاکمیت آب و هوای نیمه خشک سرد در منطقه؛ می توان گفت که قسمتی از دامنه شرقی سبلان در حال حاضر در معرض سیستم فرسایش پریگلاسیر قرار دارد. در این مقاله سعی بر این است که سهم فرآیندهای مجاور یخچالی و برفی را در شکل گیری دامنه شرقی سبلان مشخص کنیم. در این راستا ویژگی های لندفرم ها و نهشته های پریگلاسیر منطقه مورد بررسی قرار گرفته است.
زمین شناسی و توان معدنی استان هرمزگان
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل موثر در تولید رسوب حاصل از فرسایش خندقی در حوضه های آبخیز کوچک ( مطالعه موردی : حوضه آبخیز دره کره - بوشهر )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش خندقی به عنوان یکی از اشکال فرسایش خاک به وسیله آب، از فرایندهای مهم تخریب سرزمین در ایران به شمار می آید که تحت شرایط خاص محیطی به وقوع می پیوندد. هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی قابلیت روش منشا یابی ترکیبی در شناسایی میزان رسوب حاصل از فرسایش خندقی، با استفاده از ترکیب ردیاب های مختلف (کربن آلی، نیتروژن، فسفر، نسبت C/N و سزیم 137) در سه حوزه آبخیز کوچک با مساحت های 5، 25 و 175 هکتار. یافته های تحقیق حاکی از آن است که سهم فرسایش خندقی در تولید رسوب بین 86 و 99 درصد متغیرست. مساحت حوضه، کاربری اراضی و تراکم خندق از مهم ترین عوامل این تغییر به شمار می آیند. مسلماً با افزایش مساحت آبخیز، طول دامنه ها بیشتر می شود و بنابراین فرایندهای تخریب دامنه ای (فرسایش سیاری و سطحی) نسبت به خندق ها رسوب کمتری تحویل سامانه زهکش می دهند. براساس میزان دقت مدل منشا یابی، ردیاب سدیم 137 با خطای 120/0 درصد دقیق ترین نتیجه را برای جدایی منابع رسوب سطحی و زیرسطحی (خندقی) به دست می دهد. با توجه به تاثیر فرایندهایی از قبیل فرسایش خندقی، کناری و رودخانه ای در میزان رسوب تولیدی حوزه های آبخیز، بسیاری از مدل ها از قبیل USLE ، MUSLE ، WEPP ، EUROSEM ، GUEST و اندازه گیری های انجام شده به وسیله پلات های فرسایشی با در نظر گرفتن فرایندها و فرسایش پاشمان، سطحی و شیاری نتایج دور از واقعیت ارائه می دهند که همواره باید مدنظر مدیران و پژوهشگران این رشته قرار بگیرد.
بررسی مفهوم ایران زمین و نقش آن در علت وجودی دولت - ملت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علت وجودی یکی از مهمترین مفاهیم جغرافیای سیاسی است. سابقه این مفهوم به دیدگاههای «فردریک راتزل» بر میگردد. هر چند در مورد علت وجودی دولت ـ ملتهای اروپایی کارهای گستردهای صورت گرفته است ولی در مورد ایران تا زمان حاضر کار چندانی انجام نشده است. در این پژوهش با استفاده از مفهوم علت وجودی تلاش شده است تا ریشه پیدایش، استقرار و تداوم دولت و ملت ایران در طول تاریخ ـ که به ایجاد دولت ـ ملت ایران در قرون جدید منجر شد ـ بررسی شود. پاسخ به پرسش علت وجودی دولت ـ ملت مدرن ایران که یادگار و بازمانده ایران کهن است، موضوع اصلی این پژوهش است.
انواع سنگ مادر، هوازدگی و مواد حاصله از آن (2)
حوزههای تخصصی:
دریاچه چشمه سبز گلمکان (ژنز و تحولات مورفوتکتونیک – مورفوکلیماتیک)
حوزههای تخصصی:
دریاچه طبیعی“چشمه سبز” در دامنه شمالی رشته کوه بینالود (شمال خراسان) واقع و مشرف بر حوضه آبریز رودخانه گلمکان میباشد. این دریاچه کوهستانی که در ارتفاع 2500 متری از سطح دریا واقع شده، یکی از نقاط جذاب و دیدنی است که در مورد منشا وژنز آن اظهار نظر چندانی صورت نگرفته و ابهاماتی چند وجود دارد. حوضچه این دریاچه از سنگهای متاپولیتی با دگرگونی ضعیف معروف به اسلیت و فیلیت (در سازندهای ژوراسیک) تشکیل شده است. در مورد نحوه تکوین و تکامل آن میتوان حداقل دو پیش فرض را درنظر گرفت، نخست آنکه مورفولوژی و شکل تقریباً مدور دریاچه و نواحی پیرامونی آن، میتواند بیانگر این باشد که دریاچه مذکور احتمالاً حاصل میراثهای اقلیمی و مورفوکلیماتیک عصر یخچالی کواترنر بوده و در نتیجه به عنوان یک “دریاچه سیرکی” هویت مییابد. دوم اینکه چون بینالود توسط زمین ساختهای پوسته ای نازک، شکل گرفته و درواقع به صورت یک نوار چین خورده و گسلیده از نوع گسلهای تراستی است؛ بنابراین تجمع آب در امتداد دره های سوبسکانتی مقابل جبهه رورانده طی دوره های مرطوبترکواترنر، موجب پیدایش دریاچه چشمه سبز شده است. وجود یک گسل با روند شمال غربی – جنوب شرقی (که محور دریاچه را تشکیل میدهد)، میتواند فرضیه دوم را قوت ببخشد.
ارزیابی ژئومورفولوژیکی توسعه شهری و آسیب پذیری ناشی از زمین لغزش در دامنه های کوهستانی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوعات مربوط به مطالعات ژئومورفولوژیکی از منظر ارزیابی در کلان شهر تهران که طی نیم قرن گذشته شرح و بسط یافته، متعدد است. تحلیل آسیب پذیری ناشی از زمین لغزش ها در تعامل با توسعه شهری در دامنه های کوهستانی، بخشی از این موضوعات به شمار می آید. یکی از راهکارهای مهم برای کاهش خسارت های ناشی از وقوع زمین لغزش (به جز پایدارسازی مناطق ناپایدار) دوری جستن از این مناطق است. در مقاله حاضر به منظور تعیین پهنه های مخاطره آمیز، نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه های کوهستانی شهر با استفاده از مدل شاخص زمین لغزش (LIM) تهیه شد. به کمک بازدیدهای میدانی و استفاده از تجربه متخصصان، از 8 عامل سنگ شناسی، ارتفاع، شیب دامنه ها، جهت دامنه ها، میانگین بارش های سالانه، حداکثر بارش 24 ساعته (شدید)، فاصله از گسل ها، و فاصله از شبکه زهکشی، به عنوان عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش های منطقه استفاده شد. با انطباق نقشه نهایی به پهنه بندی خطر زمین لغزش حاصل از مدل فوق و نقشه مناطق شهری در حوضه های کوهستانی، مناطق شهرسازی شده به پهنه های با خطر کم و بسیار کم مجزا شد و این محدوده با حریم فعلی کلان شهر تهران مقایسه گردید. روش تحقیق بر پایه روش تحلیلی استوار است. ابزار اصلی پژوهش حاضر، سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) است. نتایج به دست آمده، نشان می دهد که برخی از محدوده های کوهستانی کلان شهر تهران مستعد حرکات لغزشی با خطر متوسط به بالا هستند. در زمان حاضر حدود 875 هکتار (معادل 3/17 درصد) از مناطق مسکونی محدوده های کوهستانی شهر در پهنه های با خطر متوسط به بالا توسعه یافته اند، که درنتیجه آن نیز خساراتی به برخی از واحدهای مسکونی وارد شده است. همچنین مقایسه خط حریم فعلی شهر تهران (به ویژه در قسمت های میانی آن) با مرز پهنه های کم خطر و پرخطر (خطر متوسط به بالا) نشان داد که این دو خط انطباق خوبی با یکدیگر ندارند.
بحثی پیرامون ژئومورفولوژی استان سیستان و بلوچستان (3) - زاهدان
حوزههای تخصصی:
مورفوتکتونیک ناحیه دهشیر با استفاده از تکنیک های ژئومورفومتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این بررسی با بهره گیری از SRTM مورفوتکتونیک ناحیه دهشیر تفسیر و تبیین شده است. جهت دستیابی به این امر، تجزیه و تحلیل شبکه زهکشی رقومی، ژئومورفومتری رقومی، پردازشِ تصویر رادار، استخراجِ خطواره ها و تجزیه و تحلیل آنها، تجزیه و تحلیل فضایی و آماری داده ها صورت پذیرفته است. مدل برجسته سایه دار، نیمرخ ها، مدل سه بعدی، همچنین مدل ها و اشکال توپوگرافی، از جمله مدل های رقومی خاصی می باشند که با بکارگیری الگوریتم های خاص از SRTM استخراج و مورد استفاده قرار گرفته اند. داده های ساختمانی از منابع دیگر مانند؛ نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، تصاویر ماهواره ای و مشاهدات میدانی همراه با تکنیک GIS مکملِ روش ها و تکنیک های فوق بوده اند. نتایج این بررسی نشان می دهند که؛ روش های تجزیه و تحلیل عوارض بصورت رقومی بر روی SRTM که روش پیشنهادی و کاربردی در این مطالعه می باشند، توانسته اند، با استخراجِ اشکال و مدل های توپوگرافی، شیب و الگوی جهات دامنه (نمودار گلبرگی آنها، ارتفاع و طبقات ارتفاعی (نحوه پراکنش آنها)، الگوی شبکه زهکشی و تجزیه و تحلیل ارتباط بین آنها و همچنین انجامِ محاسبات آماری یک متغیره، چند متغیره، سطح واریوگرامِ و سمی واریوگرام ساختارِ مورفوتکتونیکی پیرامون گسل دهشیر را شناسایی و شواهد مورفوتکتونیک موجود در لندفرم های آن را از دیدگاه تکتونیکی تفسیر نماید. براساس شواهد نوزمین ساخت استخراج شده از SRTM ناحیه پیرامون گسل دهشیر، از قبیل؛ پرتگاه و اثر گسل، شبکه زهکشی منحرف و جابجاشده، الگوی مئاندری شبکه آب، سطوح فرسایشی ارتفاع یافته و فرسایش قهقرایی شبکه زهکشی، بدلیل موقعیت استقرار آنها (در لندفرم های کواترنری)همگی از جمله شواهد نوزمین ساخت گسل دهشیرند که دلالت بر فعالیت این گسل در طی کواترنری می باشند.
ارزیابی تأثیر عوامل اقلیمی بر رشد پوشش گیاهی در مراتع متراکم ایران با استفاده از تصاویر AVHRR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر همبستگی پوشش گیاهی متراکم با متغیرهای اقلیمی ماهانه بارش، رطوبت نسبی و دما (متوسط، حداکثر و حداقل) در مراتع متراکم ایران مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این هدف از داده های 134 ایستگاه هواشناسی و تصاویر NOAA-AVHRR سال 2006 استفاده شد. سپس داده های هواشناسی با استفاده روش بهینه زمین آماری درون یابی گردید. بعد از اصلاح تصاویر ماهواره ای و محاسبه NDVI، مقادیر حداکثر ماهانه استخراج شد. در نهایت، همبستگی داده های هواشناسی و مقادیر NDVI به صورت ماهانه انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که همبستگی NDVI با رطوبت نسبی (میانگین و حداکثر) و دمای حداکثر بالاتر است، اما با بارش و دمای حداقل پایین تر است و می توان گفت هر چه عنصری دارای توزیع یکنواخت تر مکانی باشد، تأثیر آن در پیش بینی مقدار NDVI بیشتر است. تأثیر آب و هوای فصل گرم بر روی NDVI بیشتر از فصل سرد بوده است، و این خود به نیاز آبی و دمایی گیاه متناسب با رشد پوشش گیاهی برمی گردد. در تابستان با افزایش دما و کاهش رطوبت نسبی نقش بارش بسیار افزایش می یابد. همچنین تأثیر دما در زمستان مثبت است و به طرف ماه های گرم سال منفی می گردد. دیگر اینکه بالاترین همبستگی (78/0) در ماه اکتبر و پایین ترین همبستگی 23/0 برای ژانویه به دست آمد. در اغلب متغیرهای هواشناسی، نتایج درون یابی کوکریجینگ دارای کمترین مقدار خطاست، اما در درون یابی دمای میانگین، روش وزن دهی عکس فاصله نتیجه قابل اعتمادی را ارائه داد. همچنین نتایج تأثیر تأخیر زمانی، نشان دهنده پاسخ پوشش گیاهی به بارش 2 ماه قبل و دما و رطوبت نسبی 1 ماه قبل است، دلیل کوتاهی زمان پاسخ گیاه به عناصر اقلیمی، قرارگیری ایران در عرض های خشک و نیمه خشک است.
پهنهبندی تحول کارست دراستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان کرمانشاه با مساحتی حدود 286/24953 کیلومتر مربع در میانه ضلع غربی کشور واقع شده است که قسمت عمده آن در داخل زون¬های زاگرس رورانده و چین¬خورده قرار دارد و اغلب ارتفاعات آن از سازندهای سخت (کربناته) تشکیل شده است. پهنه¬های کارستی استان کرمانشاه نقش مهمی در تأمین و تغذیه¬ آبخوانها دارد. به همین دلیل برای شناسایی این پهنه¬ها و میزان تحول آنها در این پژوهش اقدام به پهنه¬بندی تحول کارست و تهیه نقشه آن شده است. به¬منظور دستیابی به اهداف تحقیق ابتدا چاله های بسته سطحی به عنوان شاخص تحول کارست با استفاده از نقشه های توپوگرافی 50000/1 و تصاویر ماهواره ای 5 متر (BW) IRS شناسایی، نقشه آنها تهیه و پس از بررسیهای آماری وتأیید ارتباط نقشه¬ها با موضوع به کمک مربع کای و عملیات میدانی، هفت عامل، ارتفاع، لیتولوژی، ژئومورفولوژی (زمین ساخت)، دما، بارش، تبخیر و شیب به عنوان عوامل مؤثر در تحول کارست انتخاب شده¬اند. پس از رقومی کردن کلیه داده های مربوط به آن برای ارزشگذاری (وزن دهی) طبقات نقشه¬های عامل از روشهای آماری تحلیل سلسله مراتبی (قضاوت کارشناسی)، تراکم سطح، ارزش اطلاعاتی، وزن متغیرها و روش تجربی استفاده شده است، درنهایت در محیط GIS، نقشه¬های عامل هم¬پوشانی و نقشه¬های پهنه¬بندی تحول کارست با 5 روش مذکور به دست آمده است. در بین روشهای به کار گرفته شده برای پهنه¬بندی، روش ارزش اطلاعاتی بیشترین انطباق را با شاخص انتخاب شده (چاله¬های بسته) در منطقه مطالعه شده دارد. نقشه¬های پهنه¬بندی به دست آمده علاوه بر تعیین مناطق با درجات مختلف تحول اشکال کارست در استان، محدوده¬های دارای شرایط مساعدتر فعالیت کارست در اقلیم حاضر را نیز نشان می دهد. همچنین در این تحقیق مشخص می¬شود که توده آهکی بیستون نسبت به سایر سازند¬ها در واحد ساختمانی زاگرس رورانده و نسبت به سایر واحدهای ساختمانی (زاگرس چین¬خورده و زون دگرگونی) تحول بیشتر است.با توجه به نتایج به دست آمده درنقشه نهایی می¬توان به این نتیجه رسید که هر جا در استان کرمانشاه تحول کارست بیشتر است، به احتمال زیاد منابع آب زیر¬زمینی نیز غنی می¬باشد که در برنامه¬ریزیها باید به آن توجه ویژه داشت.
بررسی توسعه کارست در توده پرآو - بیستون با استفاده از ضریب فرود ، زمان مرگ چشمه ها و تحلیل نتایج ایزوتوپی و شیمیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توده پرآو ـ بیستون با وسعت 880 کیلومترمربع در زون زاگرس رورانده و در استان کرمانشاه واقع شده است. در این توده کوهستانی تحت تاثیر شرایط پالئوکلیما، اشکال متنوع کارستی همچون جاما، اووآلا و دولین ها شکل گرفته است و با شرایط اقلیمیِ حاضر، در ارتفاعات بالاتر از 2500 متر شرایط برای فعالیت های کارستی فراهم آمده است. میزان توسعه کارستی، می تواند ضریب هیدرولیکی و سرعت تاثیرپذیری آبدهی چشمه ها از بارش را تحت تاثیر خود قرار دهد، به همین دلیل در پژوهش حاضر، تحولات کارستی در توده پرآو ـ بیستون براساس فاکتورهای هیدروژئولوژیکی منطقه مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است. بنابراین به بررسی ویژگی های ایزوتوپی ـ شیمیایی، برآورد ضریب خشکیدگی، حجم ذخیره دینامیکی و تفسیر رژیم تخلیه چشمه های اصلی منطقه پرآو ـ بیستون (سراب برناج، سراب بیستون و سراب طاق بستان) در مقایسه با چشمه های دیگر واقع در زون زاگرس چین خورده (سراب شیان و سراب نیلوفر) پرداخته شده و برای مطالعه و ارائه تحلیل های صورت گرفته از داده های مربوط به سال آبی 1384 استفاده شده است. هیدروگراف چشمه ها در توده پرآو ـ بیستونِ متاثر از توسعه کارستی به وجود آمده، نوسان و پیچیدگی های بیشتری را نشان می دهد که تغذیه به صورت کانالیزه رخ می دهد و سطح تماس با عامل انحلال (آب) اندک است. میزان تریتیوم بالای چشمه های اطراف توده پرآو ـ بیستون به مقادیر حدی باران و آب های جوی نزدیک است و میزان Co2 و C14 آنها نیز از نفوذ سریع و سطح تماس کم آب با بستر ـ به علت وضعیت کانالیزه حاکم بر منطقه ـ حکایت دارد. بررسی مقادیر ایزوتوپی چشمه ها همچون میزان تریتیوم، کربن 14 و فشار گازکربنیک نیز نشان دهنده کارستی بودن منطقه است. از طرف دیگر میزان ضریب خشکیدگی چشمه ها، ضریب آلفا و حجم ذخیره دینامیکی آنها (چشمه های اطراف پرآو ـ بیستون)، در مقایسه با دیگر چشمه ها نیز دلالت بر توسعه کارست در منطقه دارد و تغذیه مجرایی و کانالیزه چشمه ها را نشان می دهد.
کانی فلورین؛ خواص و کاربردهای آن
حوزههای تخصصی: