فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۴٬۸۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
آلودگی شیمیایی خاک
منبع:
محیط شناسی ۱۳۵۵ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
شناسایی الگوهای سینوپتیکی سرماهای شدید شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فازهای کوهزایی میوسن در ایران
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی بارش- رواناب با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مورد: حوضه آبخیز فریدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل، یکی از پدیده های ویرانگر طبیعی است که پیش بینی آن از اهمیت بالایی برخوردار است و در این میان برآورد بارش- رواناب به دلیل تأثیرگذاری عوامل مختلف، دشوار است. در این پژوهش با استفاده از شبکه پرسپترون چند لایه(MLP)، قانون یادگیری پس انتشار خطا(BP)، الگوریتم لونبرگ- مارکوارت(LM) و معیارهای RMSE و R2 جهت کارایی مدل، 6 سناریو تعریف گردید. بررسی حالات مختلف نشان داد که بهترین مدل شبکه عصبی جهت شبیه سازی بارش- رواناب، مدلی است با ساختار1-32-6 نرون در لایه های ورودی، پنهان و خروجی که مقادیر میانگین مربعات خطای مدل در مراحل مختلف آزمایش، صحت سنجی و آزمون به ترتیب؛ 23/0، 19/0 و 21/0 و ضریب همبستگی در بهترین سناریو به ترتیب؛ 98%، 97% و 96% می باشد که حاکی از همبستگی بالا و معنی داری بین مقادیر مشاهداتی و مقادیر پیش بینی شده دارد. نتایج حاصل، توانایی بالای شبکه عصبی مصنوعی در مدله نمودن بارش- رواناب را به هنگام استفاده از پارامترهای ؤئومورفولوژیکی در حوضه فریدن به خوبی نشان می دهد.
تحلیل مورفومتری و مورفولوژی شبکه زهکشی در مخروط آتشفشانی تفتان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخروط آتشفشانی تفتان در جنوب شرق ایران و در شمال غرب شهر خاش واقع شده است. با توجه به این که هم اکنون از قله این آتشفشان بخار آب و گازهای گوگردی خارج می شود، ولی وجود دره های عمیق و شکل نامنظم شبکه آبراهه ها در دامنه های این مخروط، نشانگر عملکرد درازمدت فرسایش و تکامل شبکه زهکشی در این مخروط می باشد. هدف این تحقیق، بررسی تاثیر مورفومتری و لیتولوژی در تکامل و الگوی زهکشی در دامنه های این مخروط آتشفشانی بوده است. برای دستیابی به این هدف، متغیر های مؤثر از جمله، سنگ شناسی، شیب و جهت دامنه در محیط نرم افزاریILWIS به عنوان ابزار اصلی تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که به جز نواحی مخروط افکنه ای و پادگان های، نسبت تراکم زهکشی از سازندهای قدیم به جدید کاهش و از شیب های زیاد به کم افزایش می یابد. تراکم زهکشی در دامنه های با جهات شرق و جنوب شرق، بیشتر از دیگر جهات است. هر چند الگوی زهکشی کلی در تمامی مخروط های آتشفشانی به صورت واگراست و تفتان نیز از این قاعده مستثنی نیست ولی مقایسه مستقل هر شبکه در پهلوهای این مخروط نشانگر آن است که در گدازه های جدید تر الگوی موازی و در نمونه های قدیمی تر الگوی شبکه درختی حاکم است. با این وجود بی نظمی هایی نیز دیده می شود. مقایسه مخروط افکنه های جدید و قدیمی که در نتیجه فرسایش مخروط آتشفشانی در دامنه های آن تشکیل شده است در تصاویر ماهواره ای، تفاوت زیادی را در الگوی زهکشی نشان می دهند. به طور کلی بررسی شبکه زهکشی در مخروط آتشفشانی تفتان نشان می دهد که با وجود صحت کلی نظریه محققینی مانند پارکر در زمینه ارتباط تراکم و الگوی زهکشی با گذشت زمان و شیب در این مخروط، پیچیدگی هایی در خصوصیات آبراهه ها به ویژه الگوی زهکشی آن دیده می شود. این موضوع تا حدودی به پیچیدگی ذاتی زمان تشکیل مخروط آتشفشانی و درهم ریختگی لیتولوژیکی آن مربوط می شود.
ارزیابی و پهنه بندی خطر حرکات توده ای مواد در حوضه آبریز اوجان چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز اوجان چای در دامنه شمالی توده کوهستانی سهند واقع شده است. به دلیل حاکمیت سیستم های فرسایشی پریگلاسیر و رودخانه ای، در دامنه شمالی این توده کوهستانی، وقوع حرکات دامنه ای، جریان های رودخانه ای و سیلابی، از عمده ترین پدیده های مورفوژنیک و مخاطرات ژئومورفولوژیک حوضه آبریز اوجان چای می باشد که علاوه بر این که سکونتگاههای روستایی و شهری را مورد تهدید قرار می دهد، از تنگناهای ژئومورفولوژیکی موجود بر سر راه برنامه های عمرانی منطقه محسوب می شود. پژوهش حاضر به ارزیابی و پهنه بندی حرکات توده ای مواد در حوزه زهکشی اوجان می پردازد و نتیجه آن با ارایه نقشه پهنه بندی خطر حرکات توده ای مواد و ممیزی مناطق پر خطر- کم خطر سعی دارد، برنامه ریزان و مدیران اجرایی را به سوی برنامه ریزی و مدیریت صحیح کاربری زمین سوق دهد. به این ترتیب، توسعه بخش های مسکونی، کشاورزی، صنعتی و غیر ه، در اراضی دور از مخاطرات ژئومورفولوژیکی تا حدودی امکان پذیر خواهد شد. نقشه پهنه بندی خطر حرکات توده ای مواد، با استفاده از نقشه های توپوگرافی رقومی شده به مقیاس ?:????? و ????? :? و نقشه های زمین شناسی و ژئومورفولوژی و داده های سنجش از دور (تصاویر ماهواره ای ، (???? ،ETM، و بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) شامل نرم افزارهای ARC/GIS وARC/VIEW و بر اساس هشت متغیر (شیب، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از روستا یا شهر، لیتولوژی، کاربری زمین و بارش) ارایه گردید. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در حدود 39 درصد منطقه مطالعاتی از نظر استعداد وقوع حرکات توده ای مواد، در محدوده خطر متوسط تا بسیار شدید قرار دارند.
الگوسازی بارش ایستگاه های ارومیه و تبریز
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بارش در مدیریت منابع آب و آمایش سرزمین و نقش آن در برنامه ریزی های خرد وکلان، بخصوص تاثیر فراوان آن بر اقتصاد کشاورزی، الگوسازی و شبیه سازی رفتار بارش در سال های اخیر، مورد توجه مجامع علمی بوده است. الگوی فصلی - ضربی باکس، جنکینس (1976) برای دست یابی به این مقصود با توجه به ماهیت فصلی بودن داده های بارش از کارایی بیشتری برخوردار است. در این روش، متوسط هر ماه بر اساس میانگین بارش ماه های پیشین در همان سال و سال های قبل و همچنین ضربه های تصادفی بیان می شود. در این تحقیق با استفاده از داده های پنجاه ساله بارش ماهانه ایستگاه های ارومیه و تبریز، ابتدا مولفه های اولیه و ثانویه مورد مطالعه قرار گرفت، سپس بر اساس روش seasonalARIMA و پارامترهای مربوط (به شرط نرمال و تصادفی بودن باقیمانده ها) الگوی نهایی بارش ایستگاه های ارومیه و تبریز به ترتیب (000) (111)12، (000) (011)12 تعیین شد. در نهایت به پیش بینی مقادیر سال های آتی پرداخته شد. ضریب همبستگی بالای بارش پیش بینی شده و مشاهده شده برای سال های 2001 و 2002، حاکی از توانایی الگوی انتخابی در برآورد بارش ایستگاه های مورد مطالعه است
بررسی شاخص های ناپایداری هنگام وقوع پدیده های آب و هوایی مخرّب در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مخاطرات محیطی مهم می توان به پدیده های آب و هوایی مخرّب اشاره کرد که سالانه خسارات مالی و جانی بسیاری به بار می آورند. برای پیش بینی و مقابله با آثار زیانبار این پدیده ها، علاوه بر روش های همدیدی معمول، بررسی ساختار ترمودینامیکی جو در لایه های مختلف و تحلیل شاخص های ناپایداری ضروری است. در پیش بینی های عملی هواشناسی، شاخص های بسیاری برای ارزیابی پایداری اتمسفر و پیش بینی ناپایداری به کار می رود. تلاش های کمی برای بررسی این شاخص ها در ایران انجام شده و برای کالیبره کردن و معرفی آستانه ها، کاری انجام نشده است. در این مطالعه، سعی شده جمع بندی کاملی از حدود و آستانهٔ شاخص های ناپایداری برای پیش بینی انواع پدیده های مخرّب تهیه شود. بدین منظور، دقت مجموعه ای از پارامترها و شاخص ها، به طور ویژه برای مشهد محاسبه و بررسی شده است که عبارت اند از: شاخص شوالتر، شاخص مجموع مجموع ها و فشار سطح تعادل، آب قابل بارش، عدد ریچاردسون، شاخص صعود LI، شاخص K، SWEAT، CAPE و CIN. پدیده های آب و هوایی مخرّبی که در طی سال های 1980 تا 2009 در ایستگاه مشهد رخ داده، استخراج و در سه دسته برق، توفان تندری، تگرگ، دسته بندی و استفاده شده اند. روزهایی که این معیارها را نداشته اند، در دسته ای به نام بدون ناپایداری قرار گرفته اند. برای محاسبه مقادیر شاخص ها، از داده های جو بالای حاصل از ارسال رادیوسوند در ایستگاه مشهد استفاده شده است. این داده ها نسبت به وجود یا عدم پدیده های مخرّب تحلیل، و نتایج این تحلیل ها بصورت نمودارهای باکس پلات و نقاط پراکنده برای نمایش بصری روابط و آستانه ها، در پدیده های مختلف ارائه شده است. درنهایت آستانه هر شاخص برای پیش بینی انواع پدیده ها در مشهد معرفی شده، و ترکیب شاخص صعود (LI) و انرژی پتانسیل در دسترس همرفتی (CAPE) و همچنین شاخص صعود و سطح تعادل، به عنوان بهترین شاخص های ترکیبی معرفی شدند.
شناسایی جزایر حرارتی شهری مبتنی بر رویکرد زیست محیطی، مطالعه موردی(کلان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرنشینی و پیامدهای زیست محیطی آن بر همگان آشکار شده است. از میان عوامل ویرانگر شهری، سیاستمداران و پژوهشگران حوزه علوم محیطی، بیش از هر عامل دیگری به جزایر حرارتی توجه داشته اند. هدف از این پژوهش، شناسایی مناطق بحرانی زیست محیطی جزایر حرارتی شهری اصفهان است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا 9 تصویر مربوط به دوره گرم سال، طی دوره آماری 2013 تا 2015 از ماهواره لندست 8 بارگیری و سپس پیش پردازش های لازم، دمای سطح زمین (LST) و شاخص تفاضل بهنجارشده پوشش گیاهی (NDVI) محاسبه شد. در ادامه از شاخص قیاسی وضع بحرانی زیست محیطی (ECI) برای شناسایی مناطق حساس استفاده شد. نتایج نشان داد به دلیل وجود جزایر حرارتی سرد ( 1) بین مرکز شهر و حومه، شیب حرارتی تندی وجود دارد و بزرگ ترین جزیره حرارتی شهری در منطقه 6 شناسایی شد. جزایر حرارتی کانونی و جزایر حرارتی نواری، دو گونه دیگر از جزایر حرارتی شهری هستند که پس از مناطق پیرامونی، در بیشترین مناطق این شهر دیده شد. بیشترین حساسیت زیست محیطی در مناطق جنوبی شهر (منطقه 6 شهری) و کمترین حساسیت زیست محیطی نیز در مرکز شهر (مناطق 1 تا 3 شهری) بود. بر این اساس، توسعه بام سبز و پوشش گیاهی سازمان یافته و متناسب با آب و هوای بومی، بهترین راهکار برای تعدیل جزیره حرارتی و برون رفت از بحران پیش روست.
شواهد ژئومورفولوژیکی تغییرات آب و هوایی پلیوستسن فوقانی در دامنه شرقی سبلان
حوزههای تخصصی:
کوهپایه ها و دامنه شرقی سبلان به عنوان بخشی از کوهستان سبلان در غرب استان اردبیل (شهرستان اردبیل) قرار گرفته است. ناحیه مورد بررسی بخشی از واحد بزرگ ژئومورفولوژی، یعنی کوه سبلان با آب و هوای سرد کوهستانی است. این ناحیه از زمان پیدایش تاکنون تحت تاثیر تحولات متنوعی قرار گرفته است.
روند تغییرات که از اوایل کواترنر شروع شده و تاکنون نقش خود را ایفا نموده، به صور مختلف آثاری را بر جای نهاده است. بنابراین مورفولوژی کنونی زمین ساخته و پرداخته شرایط آب و هوایی کواترنر است. در این منطقه نیز سیستمهای فرسایشی تابعی از داده های اقلیمی بوده و از آن به شدت تاثیر می پذیرند. بدین ترتیب که در هر دوره بر اساس شرایط خاص اقلیمی آن، گروهی از عوامل فرسایش حاکمیت داشته و در تغییر شکل چهره زمین موثر افتاده اند. در واقع سطح اینترفاس در این واحد صحنه تکوین بعضی از پدیده های ژئومورفولوژیکی است که از فرسایش کنونی نتیجه نشده اند بلکه آثاری از اشکال قدیمی دارند، اشکالی که تحت تاثیر شرایط مرفوکلیماتیک متفاوت با شرایط کنونی بوجود آمده اند. مطالعه این پدیده ها راهنمای خوبی در بازشناسی حدوث وقایع دوران چهارم خواهد بود. در واقع باستناد به اشکال موجود و نهشته های متناسب در منطقه، می توان به عواملی که در طی زمان در محیط فعال بوده و مکانیسمهای تولید و به جاگذاری مواد را به عهده دارند،پی برد.
در حال حاضر شواهد ژئومورفولوژیکی تغییرات آب و هوایی پلیوستسن فوقانی در دامنه شرقی سبلان عبارتند از: سیرکهای یخچالی، مواریث تراکمی یخچالها مانند مورنها، سنگهای صیقلی و روانه های لاهار را میتوان نام برد. این اشکال در واقع اثرات مورفولوژیک تغییرات آب و هوایی پلیوستسن فوقانی در دامنه شرقی هستند. این اشکال در طول فصول سرد سال تحت تاثیر فرآیند برفساب (نیواسیون) و در طول فصول گرم نیز تحت تاثیر فرسایش آبهای جاری (حاصل از بارندگی یا ذوب برف) و فرآیند باد در حال تکامل و تکوین هستند.
این تحقیق بر اساس مشاهدات میدانی، مطالعات عکسهای هوایی و ماهواره ای و نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی انجام گرفته و در نهایت بر اساس مواریث ژئومورفولوژیک و مدلهای جهانی، تغییرات آب و هوایی پلیوستسن فوقانی مورد شناسایی و بازسازی قرار گرفته است
اصلاح ضریب کریگر براساس دوره های بازگشت مختلف به منظور برآورد دبی حداکثر سیل (مطالعه موردی: حوضه آبریز ایران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از مهم ترین عوامل تهدید انسان، سرمایه و امکانات بشری محسوب شده که به دلیل شرایط اقلیمی و توپوگرافی و به ویژه بارش های با شدت و مدت زیاد به وقوع می پیوندد. مقابله با سیلاب در هر منطقه مستلزم اطلاع از مقدار دبی سیلابی و دوره بازگشت آن می باشد. در بسیاری از مناطق دنیا و در حوضه های فاقد آمار جهت برآورد دبی حداکثر سیل از روابط تجربی استفاده می شود که در این میان فرمول کریگر به دلیل سادگی و در دسترس بودن پارامترهای مورد نیاز از کارایی گسترده ای برخوردار است. این در حالی است که مشخص نبودن دوره بازگشت ارقام دبی های برآورد شده نیز از جمله ایرادات وارد بر این روش می باشد. این تحقیق با وارد نمودن دوره بازگشت به مقادیر ضریب منطقه ای کریگر به بررسی دامنه تغییرات آن را در مناطق مختلف حوضه آبریز ایران مرکزی پرداخته است. بدین منظورآمار مربوط به دبی حداکثر لحظه ای 29 ایستگاه هیدرومتری واقع در حوضه ایران مرکزی طی سال های90-1344 جمع آوری گردید. سپس با انجام آزمون داده های پرت، با استفاده از روش گروبزـ بک و آزمون کفایت داده های ماکوس، صحت و قابلیت اعتماد نسبی داده های ثبت شده مورد ارزیابی قرار گرفت و در هر ایستگاه با استفاده از روش عصبی- فازی، بازسازی نواقص آماری صورت گرفت. در مرحله بعد با هدف تعیین دوره بازگشت و با استفاده از تحلیل فراوانی سیلاب، ارقام دبی های سیلابی برآورد و سپس ضریب منطقه ای فرمول کریگر تعیین گردید. نتایج حاصل از اعتبارسنجی مدل نشان داد که دامنه تغییرات ضریب منطقه ای کریگر در حوضه ایران مرکزی بسیار کمتر از میانگین جهانی آن بوده و میانگین درصد خطای مطلق روش کریگر در برآورد دبی حداکثر سیلابی این مناطق، 85/54 درصد می باشد. همچنین برخلاف تصور موجود حل رابطه ی کریگر از طریق برقرار تناسب بین دبی حداکثر با مساحت حوضه بالادست همگن با آن منجر به خطاهای فاحشی خواهد گردید.
تهیه نقشه حساسیت رانش زمین، از طریق سیستم استنتاج قاعده مبنای فازی و GIS (منطقه مورد مطالعه: بخشی از استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رانش زمین از جمله بلایای طبیعی است که هر ساله خسارت های مالی و جانی زیادی را به بار می آورد. گسترش بی رویه شهرها سبب گشته است تا مناطق مسکونی زیادی در محل هایی که رانش زمین در آنها بسیار محتمل است پدیدار شوند. این گونه است که تهیه و تدوین نقشه حساسیت رانش زمین، امری بسیار ضروری برای سلامت توسعه شهرها به شمار می آید. هدف این مقاله، ارائه روشی برای استخراج دانش (توابع عضویت فازی و قوانین فازی) برای پیش بینی رانش زمین در بخشی از استان مازندران است. به دلیل مکانی بودن پدیده رانش زمین و همچنین وجود عدم قطعیت مکانی، از تلفیق سیستم اطلاعات مکانی (GIS) و سیستم استنتاج قاعده مبنای فازی (FRBIS) استفاده شد. در این تحقیق FRBIS از طریق داده های آموزشی به صورت خودکار ایجاد گردید. گام نخست برای ایجاد چنین سیستمی، خوشه بندی داده هاست که بدین منظور از الگوریتم فازی C Means استفاده شده است. برای تعیین تعداد بهینه خوشه ها دو شاخص ارزیابی خوشه (CVI) و سه معیار «دقت و سازگاری و کامل بودن» پیشنهاد گردید و به کار گرفته شد. در ادامه و با تصویر کردن خوشه ها بر روی محورهای مختصات توابع عضویت و قوانین فازی استخراج شدند. در مرحله نهایی و با افزودن دانش کارشناسی به این سیستم عملکرد سیستم بهبود یافت. دقت نقشه حساسیت رانش زمین به دست آمده از طریق سیستم پیشنهادی بیش از 80 درصد است. همچنین با بررسی هیستوگرام نقشه حساسیت رانش زمین ملاحظه شد که 5/13 درصد از مساحت کل منطقه خطرپذیری بالایی دارد. با محاسبه وابستگی بین نقشه حساسیت به دست آمده و نقشه های معیار، مشخص گردید که نقشه حساسیت رانش زمین دارای بیشترین همبستگی با سه نقشه معیار سنگ شناسی و فاصله از جاده و نیز کاربری اراضی است.
تحلیل سینوپتیکی موج سرمای 8-15 دیماه 1385 در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف نهایی از این تحقیق شناخت عوامل مؤثر دینامیکی و همدیدی بر پدیده یخبندان در کشور ایران است تا بتوان با پیش بینی آن در آینده شدت خسارت ها را کاهش داد.
در موج سرمای 8 - 15 دیماه 1385، تعداد کثیری انسان و حیوان تلف شده و فشار گاز در بخش های زیادی از کشور تقلیل پیدا کرد و رفت و آمد در بسیاری از شهر ها و جاده های کوهستانی دچار مشکل جدی شد. به دلیل نفوذ یک موج سرمای گسترده به داخل کشور در روزهای 8 - 15 دیماه بین 75 - 80 درصد از پهنه کشور دچار یخبندان شد.
این تحقیق نشان می دهد که عمده سامانه های منجر به یخبندان از شرایط سینوپتیکی زیر پیروی میکنند:
- در ترازهای دریا و تراز 850 هکتوپاسکال (که از لحاظ شرایط سینوپتیکی شبیه هم بوده اند) زبانه سردی از نزدیک قطب و با امتداد شمال – جنوب تا نیمه جنوبی ایران امتداد دارد که سبب انتقال هوای سرد قطبی و جنب قطبی تا جنوب کشور شده است؛
- تراز 500 هکتوپاسکال (تروپوسفر میانی) در روز شروع موج سرما، مرکز کم ارتفاعی با منحنی 492 ژئوپتانسیل دکامتر روی شمال سیبری بسته شده است که زبانه نسبتاً عمیقی با راستای شمالی – جنوبی تا جنوب ایران گسترش پیدا کرده است. در ادامه این مرکز کم ارتفاع و زبانه به تدریج به عرض های پایین تر گسترش پیدا کرده و تقریباً تا پایان روز چهارم موج سرما (اول ژانویه) این روند ادامه داشته است و زبانه سرد قطبی بدون حرکت قابل ملاحظه ای به سمت شرق یا غرب، باعث تداوم ریزش هوای سرد قطبی در لایه های میانی جو روی ایران شده است. از روز چهارم، ناوه سیبری شروع به حرکت به سمت شرق کرده و هوای پایداری را تا پایان موج سرما بر منطقه حاکم کرده است.
- شرایط سینوپتکی حاکم در تراز 300 هکتوپاسکال شباهت بسیار زیادی با تراز 500 هکتوپاسکال دارد. بنابراین با نفوذ یک موج سرما از سمت شمال و با امتداد شمالی- جنوبی و بلوکه شدن سیستم روی منطقه به مدت 8 روز تداوم داشته و با انتقال هوای سرد آرکتیکی سرمای شدید را روی ایران حاکم کرده است.
مورفولوژی رودخانه ها و تکتونیک فعال نگرشی بر وضعیت کنونی بخشی از رودخانه قزل اوزن
حوزههای تخصصی:
شناخت محدوده مکانی تشکیل جزیره گرمایی در شهر رشت
حوزههای تخصصی:
در اثر فعالیت های بشری و تغییر در سیمای طبیعی با ایجاد شهر تفاوت هایی از نظر درجه حرارت بین مناطق مرکزی شهر و حومه آن به وجود می آید، که به جزیره حرارتی معروف است. این پدیده به ویژه در شهرهای بزرگ مشهودتر است. هدف این تحقیق شناخت تفاوت دمایی مناطق مختلف شهر رشت و حاشیه اطراف به منظور تهیه نقشه دمایی شهر و امکان تشکیل جزیره دمایی در شهر رشت است که عرصه مطالعاتی این تحقیق نیز می باشد که برای انجام این تحقیق از آمار روزانه در ایستگاه های سینوپتیک موجود در حومه رشت (کشاورزی و فرودگاه) استفاده شد و برای ارزیابی حرارتی در قسمت های مختلف شهر نیز نه ایستگاه به کمک شهرداری رشت و اداره هواشناسی استان دائر و در طول جمع آوری داده های روزانه (بهمن 85 لغایت خرداد 1386) مورد استفاده قرار گرفته است نتایج حاصله از مقایسه داده های آمار نشان می دهد اختلاف دمایی معادل 5 الی 6.4 درجه سانتی گراد بین مرکز جزیره گرمایی با نواحی اطراف در شرایط حداقل دمایی و اختلاف دمایی معادل 3 الی 5.6 سانتی گراد در شرایط دمایی بیشینه به وجود می آید و هم چنین بیشینه اختلاف در سطح شهر مربوط به ایستگاه سبزه میدان است که در ماه خرداد در حداقل دما این اختلاف با 4.6 درجه سانتی گراد به دمای حداکثر می رسد و در همین ماه در حداکثر دما با اختلاف 2.97 درجه سانتی گراد به حداقل رسیده و ثبت گردیده است. نقشه های هم ارزش دمایی به صورت کنتوری و پهنه بندی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی ترسیم و مکان های احتمالی جزیره گرمایی مشخص شد.
ارائه الگوی های طراحی و احیا در مناطق رود کناری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل فضائی حوضه کُر با تکیه بر استدلالهای ژئومورفیک و هیدرولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های ژئومورفولوژی حوضه ها را می توان از سه دیدگاه مورد مطالعه قرار داد؛ که این دیدگاه ها عبارتند از I. دیدگاه تاریخی (موریس دیویس و طرفداران نظریه او)، II . کاتاستروفیسم (بزرگی وقوع رویدادها با توجه به بسامد این رویدادها) و III. دیدگاه سیستمی (تراز بیلان انرژی و ماده ورودی و خروجی از حوضه های ژئومورفیک). در مقاله حاضر تحولات ژئومورفولوژیکی حوضه کر از دریچه تئوری فضائی مورد پژوهش قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش تعیین وضعیت تعادلی و پایداری حوضه از گذشته تاحال و در آینده می باشد. روش انجام تحقیق تعیین ورودی و خروجی ماده و انرژی (بارش، تابش خورشیدی، تکتونیک و نئوتکتونیک و ...) به حوضه با توجه به سیبرنتیک میان دادی حوضه هم چنین محاسبه بیلان انرژی و ماده در سطح حوضه با توجه به آنتروپی مثبت و منفی در سطح حوضه بوده است. با استناد به یافته های پژوهش حاضر که حاصل برآیند سیبرنتیکی بین فرم و فرآیند در حوضه است، می توان با اطمینان اظهار نمود که حوضه در چه وضعیت تعادلی قرار داشته است که خود این وضعیت تعادلی موجود، برآیند حالت های تعادل ایستا، دینامیکی و یک نواخت است که بر وضعیت ژئومورفولوژیک حوضه مسلط می باشند. بنابراین با توجه به وضعیت سیستم ژئومورفیک حوضه بهترین روش آمایشی حوضه از میان روش های (برنامه ریزی، مدیریت ریسک و مدیریت بحران) در حوضه که هم مستلزم صرف هزینه های گزاف نباشد و هم باعث ایجاد اغتشاش در پایداری و تعادل ژئومورفولوژیک حوضه رودخانه کر نگردد؛ استفاده از شیوه مدیریت بحران می باشـــد.
ارزیابی معرف بودن شبکة مناطق حفاظت شده با تأکید بر تنوع زیستی گیاهی (مطالعة موردی: استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به ارزیابی شبکة مناطق حفاظت شده استان چهارمحال و بختیاری از نظر معرفی انواع تیپ ها و گونه های گیاهی خاص آن استان به عنوان جانشین تنوع زیستی کل پرداخته است. مطابق روش ""برنامه ریزی سیستماتیک حفاظت"" که در این تحقیق استفاده شده، در هر ارزیابی و برنامه ریزی حفاظت تنوع زیستی، دو نوع هدف تعریف میشود: درصدی از سطح کل منطقة مورد مطالعه که میتواند به حفاظت اختصاص یابد و درصدی از هر عنصر تنوع زیستی، یا جانشین آن که مورد نظر حفاظت است. در این تحقیق هدف نوع دوم مد نظر بوده و بر اساس ارزشهای بوم شناختی و تهدیدهای موجود برای هر تیپ گیاهی محاسبه شده است. همچنین یک بار حضور در مناطق حفاظت شده به عنوان هدف حفاظتی هر یک از گونه های گیاهی نادر تعیین شد. از 36 تیپ و 52 گونه نادر گیاهی موجود در استان،19 تیپ و 33 گونه به طور کلی در مناطق حفاظت شده موجود معرفی نشده اند، 14 گونه فقط یک بار و 12 تیپ کمتر از حد اهداف تعیین شده در مناطق حفاظت شده، یا شکار ممنوع وجود دارند. مساحت کل مورد نیاز برای بر آورده شدن اهداف تعیین شده برای تمام تیپ های گیاهی 61/15 درصد از استان است که تقریبا دو برابر سطح مناطق حفاظت شده موجود (43/7 درصد) و کمی بیش از سطح حفاظتی موجود با احتساب مناطق شکار ممنوع (76/14 درصد) است. برای بر آورده شدن اهداف تعیین شده برای تیپ ها و گونه های گیاهی به جای بخش وسیعی از مناطق شکار ممنوع موجود که کارایی کمی در حفاظت تنوع زیستی گیاهی دارند اختصاص 18/8 درصد از سطح استان ترجیحاً از بخش جنگلی به منظور پوشش دادن تیپ های گیاهی جنگلی و بخش هایی از کوه کلار و دره بازفت برای پوشش دادن گونه های گیاهی نادر پیشنهاد می شود.
بررسی رابطه تغییرات بارش سالیانه تبریز با ناهنجاریهای دمایی کره زمین و شبیه سازی عددی آن با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق داده¬های مربوط به ناهنجاریهای دمایی کره زمین و بارش متوسط سالیانه ایستگاه تبریز در طی دوره آماری 1951-2005 استفاده شده¬اند. روشهای اصلی به¬کار¬ گرفته شده در این مطالعه عبارت است از روش تعیین ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مؤلفه روند سری¬های زمانی، رگرسیون خطی ساده و رگرسیون پولی¬نومیال به عنوان یک روش نیمه¬خطی و شبکه¬های عصبی مصنوعی. نتایج حاصل از کاربرد و تحلیل همبستگی پیرسون نشانگر همبستگی منفی و معکوس معنا¬داری بین بارش سالیانه تبریز و ناهنجاریهای دمایی کره زمین است. این به آن معنا است که غالباً با منفی¬شدن ناهنجاریهای دمایی کره زمین، بارش سالیانه تبریز افزایش¬پیدا کرده و ترسالی به¬وقوع می¬پیوندد و برعکس با مثبت شدن ناهنجاریهای دمایی کره زمین، متوسط بارش سالیانه تبریز کاهش پیدا کرده و خشکسالی به وقوع می¬پیوندد. تحلیل مؤلفه روند بلندمدت سری¬های زمانی نشان می¬دهد که در طول دوره آماری از بارش متوسط سالیانه تبریز کاسته می¬شود، اما روند ناهنجاریهای دمایی کره زمین روندی افزایشی از خود نشان¬می¬دهد. ارتباط بارش متوسط سالیانه تبریز با گرمایش جهانی نیز با استفاده از شبکه¬های عصبی مصنوعی شبیه¬سازی شده است. نتایج حاصل از کاربرد روشهای مختلف در این مطالعه نشان می¬دهد که روش شبکه عصبی مصنوعی در مقایسه با روشهای رگرسیون خطی ساده و رگرسیون نیمه خطی پولی¬نومیال درجه 6، روش شبیه¬سازی بهتر و دقیقتر است. روشهای مختلف شبکه¬های عصبی مصنوعی به¬کار گرفته شده در این مطالعه نشان¬ می¬دهد که روش پرسپترون چند لایه با 3 لایه مخفی و الگوریتم آموزش پس انتشار قابلیت بسیار عالی در پیش¬بینی همبستگی بین سری¬ها دارد.