فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین باعث تغییردر پدیده های ژئومورفولوژی می شود . باتوجه به واقع شدن عوارض انسان ساخت روی لند فرم های مختلف،بررسی تغییرات ناشی ازفرونشست دراین گونه پدیده ها،حائز اهمیت است. دراین پژوهش، تغییرات سطحی دشت یزد اردکان دربازه ی زمانی 2003 تا 2018 مورد بررسی قرارگرفته است. بدین منظور از تصویر سه سنجنده راداری ( Sentinel 1 , ENVISAT ASAR , ALOS PALSAR ) درسال های 2007 و 2009 و همچنین ازتصاویر ماهواره لندست درسال های 2011،2003 و 2018 به منظور بررسی تغییرات پوشش سطح زمین استفاده شده است.سپس با استفاده از تکنیک تداخل سنجی رادار با روزنه مصنوعی، اقدام به تعیین میزان فرونشست زمین شد. پس از استخراج و شناسایی عوارض منطقه، سه لندفرم آبراهه، شق و گالی برای مطالعه تفضیلی انتخاب گردید. به منظور استخراج این لندفرمها فیلتر CANNY به کارگرفته و با مقایسه این پدیده ها در بازه های زمانی 2003 تا 2018 الگوی تغییرات آنها استخراج گردید. برای درک ارقام تغییرات ارتفاعی متأثر از پدیده فرونشست اقدام به انتخاب سه محدوده واجدتغییرات درالگو و توامأ حدوث فرونشست شد. برابر ارقام حاصل، طول شقوق در محدوده مورد مطالعه با رشد 202درصدی از 18 کیلومتر درسال 2003 به 54 کیلومتردرسال 2018،سطح گالی بارشد50درصدی از 4 هکتار درسال مبدأ به6 هکتاردرسال انتهایی و آبراهه با افزایش سطوح دراشغال از 165 هکتار به 241 هکتار حدود 47 درصد رشد داشته،که تغییرات شق ازهمه بیشتربوده است. بر اساس یافته های این پژوهش مشخص شدکلیه مناطقی که به پدیده فرونشست دچار می شوند سرانجام تحت تأثیر تغییرات فرم والگوها ژئومورفولوژی قرار می گیرند این تغییرات بسته به نرخ ودوره زمانی رخدادفرونشست، تغییردر زایش و روندفرم دهی پدیده های مورفولوژیکی راپیامد دارد.
پاسخ دبی جریان به تغییرات بارندگی با استفاده از شاخص الاستیسیته اقلیمی در برخی از ایستگاه های هیدرومتری استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
الاستیسیته بارش یکی از ابزارهایی است که در تعیین میزان حساسیت دبی رودخانه به متغیر بارش استفاده می شود. هدف اصلی پژوهش، محاسبه ی شاخص الاستیسیته بارش در برخی از ایستگاه های هیدرومتری استان اردبیل می باشد. بر این اساس مقادیر شاخص الاستیسیته محاسبه گردید و برای بررسی تغییرات شاخص الاستیسیته از نمودار سه متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بازه ی عددی شاخص الاستیسیته بین 21/2- تا 96/3 می باشد که بیش ترین و کم ترین میزان این شاخص به ترتیب مربوط به ایستگاه های ارباب کندی و شمس آباد است. تغییرات شاخص الاستیسیته در دبی های پایین، بیش تر است. هم چنین در ماه های خشک سال مقدار شاخص الاستیسیته بالاتر از سایر ماه هاست که به این معنی است که بارش در ماه های خشک سال تأثیر بیش تری بر افزایش دبی داشته است. با توجه به نمودار تغییر ماهانه شاخص الاستیسیته و بارش می توان گفت، در ماه های پرباران و کم باران دامنه مقادیر بارش به ترتیب 45-15 و 20-0 میلی متر بیش ترین مقدار شاخص الاستیسیته محاسبه شده است. کاهش مقادیر الاستیسیته در مقادیر بارش کم را می توان به تأثیر اندک بارش های کم در تولید رواناب مرتبط دانست، در حالی که در بارش های زیاد کاهش الاستیسیته با هم ز مانی وقوع بارش و دبی های بالا در فصول پرآب توجیه می شود. در مجموع می توان گفت که شاخص الاستیسیته بارش، امکان مقایسه واکنش آبخیزها را در تولید رواناب و عکس العمل به متغیرهای اقلیمی فراهم می نماید.
ارزیابی پتانسیل های ژئوتوریسمی حوضه قزل اوزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از طرح مفهوم ژئوتوریسم، شناسایی لندفرم هایی است که دارای جایگاه و اهمیت ویژه در توصیف و درک تاریخ سطح زمین هستند و از ارزش های علمی، اکولوژیکی، فرهنگی، زیبایی و اقتصادی به صورت توأمان برخوردارند. در پژوهش حاضر از روش های روچا و کومانسکو برای ارزیابی پتانسیل ژئوسایت های حوضه آبریز قزل اوزن استفاده شده است. دراین ارتباط به منظور انتخاب ژئوسایت های برتر از روش روچا، با سه معیار نماینده بودن، نزدیکی و منحصربه فرد بودن استفاده شده است. از بین ژئوسایت های شناسایی شده 11 ژئوسایت برتر انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس نتایج مطالعه دودکش های جن ماهنشان با میانگین 52/17 بیشترین امتیاز و سیرک های یخچالی بلقیس با 11/10 کمترین امتیاز را در بین ژئوسایت ها کسب کرده اند. لندفرم های قلعه بهستان و دره های تکتونیکی یخچالی ارمغانخانه در رتبه های دوم تا دهم قرار گرفتند. امتیاز بالای دودکش جن را باید به دلیل مسیر بالنسبه مناسب وجود لندفرم های ژئومورفولوژیکی زیبا و جذاب و محیط زیست بکر و متنوع آن دانست در بین ارزش ها، ارزش علمی و زیبایی شناختی بیشتر متکی بر پارامترهای طبیعی می باشند که بیشترین مقدار این ارزش ها برای ژئوسایت های دودکش جن و قلعه بهستان و دره دربند قاطرچی به دست آمده است. بیشترین ارزش اقتصادی مربوط به ژئوسایت دودکش های جن و قلعه بهستان می باشد. از نکات مهم در مطالعه ژئوسایت های منطقه تنوع ساختاری سایت ها و عملکرد فرسایش تفریقی در شکل دهی برخی از آن ها است که اوج آن را می توان در دودکش های جن و دایک رسوبی مشاهده کرد.
تحلیل نقش باد و آب های زیرزمینی بر مکان گزینی و استقرار ریگزارهای چاله های ساختمانی (مطالعه موردی: ریگ صادق آباد- بافق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
417 - 430
حوزههای تخصصی:
اقلیم خشک و توسعه انواع چاله های زمین ساختی سبب گسترش ریگزارهای مختلف در ایران مرکزی شده است که در این زمینه می توان به ریگ صادق آباد در شمال غرب بافق اشاره کرد. برای کشف علت استقرار این پهنه ماسه ای، فاکتورهایی از قبیل تکتونیک، مورفولوژی تپه های ماسه ای، توپوگرافی، سطح آب های زیرزمینی، سامانه فشار جوی و رژیم باد با استفاده از داده هایی چون نقشه های زمین شناسی و داده های باد ایستگاه سینوپتیک بافق ارزیابی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در طول سال وزش باد از جهات مختلفی برخوردار است؛ به طوری که تحت تأثیر این امر مورفولوژی غالب ریگ صادق آباد به صورت تپه های ماسه ای هرمی ظاهر شده است که این نوع مورفولوژی بیابانی خود نشانه ای از تنوع جهت بادهای حاکم بر آن منطقه و تمرکز ماسه های روان است. به طورکلی، علاوه بر نقش رژیم بادی حاکم بر منطقه، بالابودن سطح آب های زیرزمینی تحت تأثیر فعالیت گسل ها در مجاور ریگ صادق آباد بافق نیز در استقرار و تمرکز این توده ماسه ای در پلایای درانجیر مؤثر است؛ به گونه ای که سطح ایستابی آب های زیرزمینی در مجاور ریگ صادق آباد از عمق کمتری نسبت به مناطق مجاور برخوردار است.
مدل سازی حرکات توده ای با روش های داده کاوی در جنوب شرق نیشابور، استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۹
57 - 77
حوزههای تخصصی:
حرکات توده ای با توجه به ماهیت، تنوع و خطراتی که دارند، همواره مورد توجه پژوهشگران علوم مختلف بوده اند. مطالعات گسترده ای در زمینه ی شناخت عوامل مؤثر، پهنه بندی و مدل سازی این فرآیند صورت گرفته است، اما در زمینه ی کاربرد الگوریتم های داده کاوی مطالعات محدودی انجام شده است. لذا در این پژوهش با هدف استفاده از علم داده کاوی، زمین لغزش های جنوب شرق شهرستان نیشابور بررسی و نقشه ی پهنه بندی خطر با روش های آماری دو متغیره شامل ارزش اطلاعات و تراکم سطح تهیه شد. 15 لایه اطلاعاتی شامل ارتفاع از سطح دریا، شیب اراضی، جهت شیب، اقلیم، کاربری اراضی، خاک شناسی، پوشش گیاهی، زمین شناسی، میزان تبخیر، دما، بارش، تیپ اراضی، فاصله از جاده، فاصله از گسل و فاصله از آبراهه در محیط ArcGIS رقومی و با استفاده از الگوریتم های داده کاوی در نرم ا فزار R، بهترین الگوریتم و عوامل مؤثر شناسایی و معرفی ش دند. برطبق ن تایج این تحقیق، متغیرهای زمین شناسی، آب وهوا، جهت شیب، فاصله از جاده، ارتفاع، خاک شناسی و تیپ اراضی به عنوان مهم ترین عوامل وقوع زمین لغزش در نظر گرفته شد. همچنین نتایج حاکی از برتری الگوریتم جنگل تصادفی با دقت 92% بود. ن تایج ارزیابی ن قشه ی پهنه بندی نشان داد ب ه ترتیب 45/45% و 51/51% از حرکات توده ای مرحله ارزیابی، در پهنه با خطر زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است و مابقی در پهنه های با خطر کمتر واقع شده اند. بنابراین نتایج بیانگر دقت مناسب مدل سازی است، اما در مقایسه ی دو روش آماری، روش تراکم سطح نسبت به روش ارزش اطلاعات برای منطقه ی مورد مطالعه مناسب تر معرفی شد.
بررسی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از روشهای پیکسل پایه و شی گرا و تحلیل اثرات تغییر کاربری ها بر فرسایش خاک (مطالعه موردی: شهرستان مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق ، روش مبتنی بر پیکسل پایه و روش مبتنی بر شیءگرا در تهیه نقشه کاربری اراضی شهرستان مراغه با استفاده از تصاویر سنجنده ASTER در یک بازه زمانی 17 ساله، از سال 2000 تا 2017 و تاثیر تغییرات کاربری ها بر فرسایش، مورد بررسی قرار گرفت. برای مقایسه عملی نتایج، د ر هر د و روش از د اد ه های آموزشی یکسان برای طبقه بندی استفاد ه گرد ید ؛ سپس مهم ترین روش های ارزیابی صحت شامل د قت کلی و ضریب کاپای طبقه بندی استخراج شد و مشخص شد که نتیجه طبقه بندی به روش شیءگرا نسبت به روش حداکثرشباهت 3% نتایج بهتری ارائه می دهد. بعد از طبقه بندی و مقایسه نقشه های استخراج شده، اقدام به آشکارسازی تغییرات حادث شده در این بازه زمانی شد و مشخص شد که طبقات مرتع و بایر دارای روند کاهشی و طبقات باغات متراکم و آب دارای روند افزایشی می باشد. با توجه به نقشه های کاربری های حاصل از دو روش طبقه بندی حداکثرشباهت و شیءگرا و مقایسه و تطبیق دادن این نقشه ها با واقیت های زمینی، نتایج حاصل از روش طبقه بندی شیءگرا مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از مطالعه با روش شیءگرا در طی بازه ی زمانی مورد مطالعه در شهرستان مراغه کاربری های باغات متراکم، باغات کم تراکم، مسکونی، کشاورزی، صنعتی و ارتباطی در روش شیءگرا دارای افزایش، و کاربری های زراعی، مرتع، دیم و بایر دارای کاهش مساحت بوده اند. که این امر بیانگر اهمیت کشاورزی و باغداری در این شهرستان می باشد. با توجه به نتایج پهنه بندی خطر فرسایش سال 2000 به ترتیب 08/9 و 88/15 درصد و با توجه پهنه بندی فرسایش 2017 به ترتیب 66/13و 76/29 درصد از مساحت شهرستان در دو طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارند. هم چنین نتایج تحقیق نشان می دهد که در دوره یاد شده، ضمن افزایش کاربری باغات متراکم، باغات کم تراکم، مسکونی و صنعتی، تخریب و تبدیل شدن اراضی مرتعی و اراضی دیم در سطح قابل توجهی صورت گرفته است که نقش مهمی در افزایش آسیب پذیری منطقه مورد مطالعه در مقابل فرسایش خاک دارد.
واکاوی فضایی مجموع فراوانی سالانه بارش های شدید و خیلی شدید ناحیه خزری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
135 - 148
حوزههای تخصصی:
بارش عنصری اقلیمی با وردایی زمانی- مکانی بسیار بالاست. از جلوه های وردایی بارش مقادیر فرین آن است که با پیامدهای محیطی– انسانی و به سبب تأثیرات گسترده در ساختارهای فیزیکی و انسانی در کانون مطالعات اقلیمی است. بنابراین، بررسی این نوع بارش ها در ناحیه ای که قطب کشاورزی است و، از طرفی، این بارش ها یکی از مخاطرات طبیعی است اهمیت دارد. به منظور واکاوی فضایی مجموع فراوانی سالانه بارش شدید (آستانه های صدک 90-95، 95-99) و خیلی شدید (صدک 99 و بیشتر)، از داده های میان یابی شده بارش روزانه طی بازه 1966-2016 استفاده شد. برای شناسایی الگوی پراکنش مکانی از آماره موران و Gi* استفاده شد. با توجه به مقدار نمایه موران کلی 9/0 (سطح اطمینان 99درصد)، الگوی فضایی برازنده بارش ها الگوی خوشه ای است. در گروه بارشی شدید، بیشتر الگوهای خوشه ای مثبت در بخش های مرکزی و غربی و بارش خیلی شدید بیشتر در بخش شرقی، مرکزی و ناخوشه ها در گروه اول و دوم بیشتر در بخش شرقی و در گروه سوم در بخش های مرکزی و جنوب غربی ناحیه است. آزمون Gi* فراوانی خوشه هایی با ارزش بالا و پایین را تأیید می کند. در بررسی روابط مکانی با آماره دومتغیره موران، طول جغرافیایی و ارتفاعات البرز بیشترین تأثیر را در رخداد بارش ها دارند.
تحلیل مکانی و زمانی توفان های تندری در دشت اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
149 - 162
حوزههای تخصصی:
توفان های تندری، به دلیل رفتار بسیار نامنظم در ابعاد مکانی و زمانی، در منطقه شمال غرب ایران از پدیده های آب و هوایی حائز اهمیت به شمار می روند، زیرا این نوع بارش ها نقش بسیار مهمی در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی مانند تولید محصولات کشاورزی، استفاده از زمین زراعی، و مدیریت منابع آب دارند. در این پژوهش، به منظور شناسایی الگوهای سینوپتیک توفان های تندری طی بازه زمانی 1961-2016، از داده های ایستگاهی بارش شدید بیش از 50 میلی متر و داده های فشار ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال استفاده شده است. روش نقشه های خودسازمان دهSOM و آزمون پتیت در نرم افزار Rبه منظور شناسایی الگوهای بارش به کار گرفته شده است. براساس نتایج، نُه الگوی جوی در تراز 500 هکتوپاسکال نشان داده شده و تصاویر مربوط به هر الگو در نرم افزار Grads ترسیم شده است. این الگوها نشان می دهند که در بارش های شدید بهاره رخداد بلوکینگ امگایی شکل، تشکیل ناوه عمیقی بر روی شمال خزر، و پدیده بلوکینگ رکس؛ در الگوهای تابستان بلاکینگ حلقه آتش و بلاکینگ کم فشار بریده؛ در الگوی زمستان بلوکینگ رکس؛ و در الگوی پاییز یک ناوه عمیق در بخش شمالی ایران و بلوکینگ کم فشار بریده دیده می شود. بیشترین درصد بارش متعلق به الگوی B3 با 45درصد فراوانی و کمترین مقدار بارش متعلق به الگوی A1 با 20درصد است.
واکاوی تغییرات مقدار، فراوانی، و شدت بارش سالانه ناحیه خزری طی دوره آماری 1966-2016(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارش یکی از عناصر و فرایندهای اصلی اقلیم هر منطقه است که در برنامه ریزی های شهری و روستایی، مکان یابی صنعتی، معماری، کشاورزی، صنایع، و ... نقش تعیین کننده دارد. ازاین رو، در تحقیق حاضر تلاش شده است تا مقدار، فراوانی، و شدت بارش های سالانه ناحیه خزری ارزیابی شود. بدین منظور، از داده های روزانه 385 ایستگاه همدید، اقلیم شناسی، و باران سنجی سازمان هواشناسی کشور و ایستگاه های باران سنجی وزارت نیرو طی بازه زمانی ۱۹۶۶-2016 استفاده شده است. با برازش مدل رگرسیون خطی به روش پارامتری، روند مقدار، فراوانی، و شدت بارش سالانه بررسی شد. نتایج حاصل از این پژوهش که در دیگر مطالعات مشهود نبوده است بیانگر این است که میانگین بارش سالانه و فراوانی آن به ترتیب در 4/61درصد و 1/47درصد از پهنه دارای روند افزایشی است. شدت بارش سالانه در همه پهنه دارای رفتار ایستاست. روند ضریب تغییرات میانگین بارش سالانه نشان داد که گستره تحت حاکمیت روند ایستا بیشتر است؛ به طوری که در همه خط ساحلی و بخش هایی از ارتفاعات البرز توزیع بارش در گذر زمان در طی فصل های مختلف سال تغییری نکرده است. بخش های شرقی ناحیه، ارتفاعات البرز (جنوب دریای خزر)، بخش هایی از ارتفاعات البرز غربی، و بخش بسیار کوچکی از غرب ناحیه روند کاهشی در ضریب تغییرات میانگین بارش سالانه دیده می شود.
برآورد آب باران قابل استحصال از بام های کرمانشاه و شناسایی مکان های مستعد ذخیره آب برای آبیاری فضای سبز شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
483 - 496
حوزههای تخصصی:
آب باران در شهرهای ایران عمدتاً به رواناب یا سیلاب تبدیل می شود و از طریق کانال های آبی یا شبکه فاضلاب از سطح شهر خارج می شود. استحصال آب باران از نظر حفاظت و مدیریت منابع آبی و از جنبه اقتصادی اهمیت فراوانی دارد. این پژوهش با هدف تعیین میزان آب باران قابل استحصال از پشت بام های شهر کرمانشاه برای تأمین نیاز آبی فضاهای سبز شهری انجام گرفت. نخست، با استفاده از تصویر ماهواره ای، مساحت بام های شهر کرمانشاه استخراج شد. براساس آمار بارش ایستگاه سینوپتیک کرمانشاه (۱۳۳۰ تا ۱۳۹۵)، حجم آب باران قابل استحصال از سطوح بام ها برای مناطق هشت گانه شهرداری کرمانشاه محاسبه شد. داده های مساحت و نیاز آبی فضاهای سبز مناطق شهرداری از سازمان پارک ها و فضای سبز کرمانشاه دریافت شد. مکان های مستعد برای ذخیره آب باران در سطح شهر با استفاده از مدل WLC تعیین شد. نتایج نشان می دهد از مجموع 10620000 متر مکعب نیاز آبی سالانه فضاهای سبز شهری کرمانشاه حدود ۶۲۰۰۰۰۰ متر مکعب یا حدود 4/58درصد آن از طریق استحصال آب باران از سطح بام های شهر تأمین شدنی است. همچنین، با توجه به معیارهای مختلف محیطی، حدود 42000 متر مربع از اراضی داخل و حاشیه شهر کرمانشاه برای احداث مخازن آب باران مناسب تر تشخیص داده شد که اغلب در منطقه 5 شهرداری کرمانشاه واقع شده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت خشک سالی در نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
403 - 416
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت خشک سالی در نواحی روستایی است که به صورت موردی در مناطق روستایی شهرستان اسلام آباد غرب انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه خانوارهای ساکن بالای بیست خانوار (به دلیلِ داشتن زمین های کشاورزی و شرایط توپوگرافی) در هفت دهستان تشکیل می دهد. با استفاده از فرمول کوکران، 374 نفر از آنان واقع در 21 روستا در هر دهستان 3 روستا به دلیل ساختار محیطی به عنوان نمونه مطالعه شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی در محیط نرم افزار Spss 22 و Smart-Pls و برای ارزیابی وضعیت منطقه از نظر شدت خشک سالی از شاخص Spi استفاده شده است. نتایج نشان داد که ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، و نهادی – زیربنایی به ترتیب با ضرایب مسیر 0.168، 0.351، 0.251، و 0.381 به طور مستقیم مدیریت خشک سالی را تبیین می کنند. بنابراین، باید در برنامه ریزی های مدیریت خشک سالی، با توجه به نتایج تبیین الگوی کمی پژوهش، هر چهار شاخص هم زمان در روستاهای مورد مطالعه برای بهبود وضعیت و مدیریت خشک سالی ارتقا یابند.
بازسازی شرایط اقلیمی کواترنر و بررسی محدوده یخچالی و آثار یخساری در شیرکوه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی از بارز ترین ویژگی های دوره کواترنر به شمار می رود. لندفرم های سطح زمین در این دوره دستخوش تحولات و تغییرات فراوانی شده است، با توجه به شرایط اقلیمی گرم و خشک در ایران مرکزی و وجود آثار و لندفرم های یخچالی که نشان دهنده شرایط اقلیمی سرد و مرطوبتر گذشته است ما را برآن داشت تا با هدف بررسی شرایط اقلیمی گذشته با شرایط اقلیمی حال حاضر در این منطقه بپردازیم. روش این پژوهش روش مشاهده ای و تحلیل مبتنی بر عملیات میدانی و سنجش از دور است، بنابراین داده هایی از جمله نقشه های توپوگرافی، مدل رقومی ارتفاع 30، 10 متر، تصاویر گوگل ارث، داده های GPS عملیات میدانی و داده های آماری اقلیم منطقه استفاده شده است.روابط ریاضی، مدل های تجربی و نرم افزارهای آماری و نقشه کشی از عمده ترین ابزارهای مفهومی این پژوهش را تشکیل می دهند. نتایج حاکی از آنست که خط برف مرز گذشته که به روش رایت محاسبه شده در ارتفاع 2491 متر قرار داشته و حداکثر پیشروی مورن ها در دامنه های غربی_شمال غربی تا ارتفاع 1980 متری و در دامنه جنوبی تا ارتفاع 2218 متری ثبت گردیده است..در شرایط اقلیمی حال حاضرخط هم دمای صفر درجه در ارتفاع 5440 متر و خط هم دمای 5 درجه یعنی (خط تعادل آب و یخ) در ارتفاع 4780 متری است و هردو بالاتر از قله قرار میگیرد، ارتفاع خط برفمرز دوره گذشته نیز براساس معادله دمایی در حد دمای 22 درجه امروز قرار دارد که نشان می دهد شرایط ایجاد فرآیندهای یخچالی و به تبع آن ایجاد لندفرم های یخچالی در منطقه شیرکوه یزد وجود ندارد.
ارزیابی تکتونیک فعال حوضه ی رودخانه سیروان با استفاده از شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۹
187 - 209
حوزههای تخصصی:
حرکات تکتونیکی همواره تأثیرات بسیار زیادی بر نقاط مختلف کره ی زمین دارند و هر منطقه ای که در حال حاضر نیز حرکات تکتونیکی در آنها وجود دارد به اصطلاح دارای تکتونیک فعال است. رودخانه ها نسبت به حرکات تکتونیکی حساس هستند و رابطه نزدیکی بین لندفرم های رودخانه ای و حرکات تکتونیکی وجود دارد. به منظور بررسی وضعیت تکتونیکی یک منطقه یا حوضه روش های مختلفی وجود دارد. در این میان، شاخص های ژئومورفیکی در ارزیابی فعالیت های تکتونیکی ابزاری مفید و قابل اطمینان هستند. بر این اساس در تحقیق حاضر به بررسی وضعیت تکتونیکی حوضه ی رودخانه ی سیروان پرداخته شده است. در این تحقیق حوضه ی رودخانه ی سیروان شامل 5 زیرحوضه ی گاران، شویشه، قشلاق، گاورود و سیروان مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. به منظور بررسی تأثیر تکتونیک بر زیرحوضه های مورد مطالعه از 8 شاخص، شامل: شاخص پیچ و خم (سینوسی) جبهه کوهستان (Smf)، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (AF)، شاخص گرادیان طولی رودخانه (SL)، شاخص تقارن توپوگرافی معکوس (T)، شاخص تراکم سطحی آبراهه (P)، شاخص انتگرال هیپسومتری (Hi)، شاخص سینوسی رودخانه (S) و شاخص شکل حوضه (Bs) استفاده شده است. پس از ارزیابی حوضه بر مبنای شاخص های موجود، به منظور طبقه بندی حوضه ها از نظر فعالیت تکتونیکی، از شاخص ارزیابی نسبی فعالیت های تکتونیکی (Lat ) استفاده شده است که نتایج حاصله از این شاخص بیانگر این است که در بین زیرحوضه های مطالعاتی، زیرحوضه ی شویشه با میانگین کلاس ۲، دارای وضعیت فعال تری نسبت به سایر زیرحوضه ها است
رابطه متغیرهای آب وهوایی با مصرف برق و پیش بینی تقاضای برق با مدل های گردش عمومی جو در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی مقدار مصرف برق، با توجه به شرایط آب وهوایی، می تواند در تنظیم استراتژی های تولید و توزیع آن نقش مهمی ایفا کند. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین متغیرهای آب وهوایی با مصرف برق و پیش بینی مصرف برق تحت تأثیر پدیده تغییر اقلیم در منطقه غرب کشور است. به این منظور، رابطه بین متغیرهای آب و هوایی و مصرف برق در سیزده ایستگاه منطقه در دوره 28ساله (۱۹۸۷-2014) با استفاده از معادلات رگرسیونی چندگانه مدل سازی شد. در صورت معناداربودن مدل ها، براساس داده های آب و هوایی مدل CCSM4، مصرف برق در ایستگاه ها طی دوره زمانی ۲۰۲۱-2080 تحت دو سناریوی RCP4.5 و RCP8.5 برآورد شد. نتایج نشان داد درجه- روزهای سرمایشی و گرمایشی و رطوبت نسبی بیشترین تأثیر معنی دار را در افزایش مصرف برق دارند. میانگین دماهای حداقل و حداکثر در منطقه در دوره آتی (۲۰۱۲-2080) به طور متوسط تحت سناریوی RCP4.5 به ترتیب 95/1 و 01/2 و تحت سناریویRCP8.5به ترتیب46/3 و 81/3درجه سانتی گراد افزایش خواهد یافت. ازاین رو،میزان مصرف برق در دوره گرم سال براساس سناریوی RCP4.5 در حدود 80درصد و براساس سناریوی RCP8.5 در حدود 150درصد افزایش خواهد یافت. بیشترین میزان افزایش مربوط به ایستگاه های گرمسیری غرب منطقه و کمترین آن مربوط به ایستگاه های سردسیر کوهستانی است.
بررسی مورفوتکتونیک شرق رامسر، شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از روش های نوین به تحقیق و مطالعه در رابطه با تاثیر زمین ساخت فعال بر نیم رخ طولی رود پرداخته شده است. بنابراین نیم رخ طولی رود با استفاده از مدل ارتفاعی رقومی (DEM) در محیط نرم افزارهای متلب و GIS به دست آمده و سپس مقادیر شاخص های شیب نرمال و تقعر رود در منطقه البرز مرکزی حدفاصل شهرهای چالوس تا رامسر و طالقان در امتداد هر رود محاسبه شده است. رودخانه های گستره مورد بررسی از نظر مقادیر شاخص شیب نرمال به 4 رده بسیار بالا ، بالا ، متوسط و کم تقسیم شد . نتایج حاصل از این رده بندی نشان می دهد که گستره مورد بررسی دارای فعالیت زمین ساختی بسیار بالا و بالا است، به طوری که حاشیه غربی دریای خزر با شاخص شیب نرمال 298 و بخش غربی مرکزی البرز در محدوده طالقان با شاخص شیب نرمال 109 بیشترین و کمترین فعالیت زمین ساختی حوضه مورد مطالعه را دارا هستند. پس از بررسی تاثیرگسل های اصلی منطقه مانندگسل خزر، البرز، راندگی طالقان ، آذرک و سیاه بیشه مشخص گردید که فعالیت زمین ساختی اخیر ناشی از حرکات گسل های مزبور بر رودهای منطقه مورد مطالعه اثرگذار بوده است، به طوری که عموما در محل تقاطع گسل با رودخانه ها نیم رخ طولی رود دستخوش تغییرات محسوسی در گرادیان شیب می شود. هم چنین شواهد زمین ریختی حاصل از مشاهدات صحرایی اثبات کننده نتایج این مطالعه است .
تعیین و بررسی سیرک های یخچالی اشترانکوه با استفاده از شاخص سطح نرمال شده ی پوشش برف (NDSI)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۹
1 - 18
حوزههای تخصصی:
سیرک های یخچالی، حفره هایی با حجم متغیر و اغلب نیمه مدور هستند که با توجه به اندازه و ویژگی شکل ناهمواری ها، نمونه های مختلفی دارند. سیرک ها هم از نظر میراث طبیعی یخچال ها که در گذشته فعال بوده اند و هم از نظر فرآیندهای یخچالی که در زمان حال رخ می دهد، به عنوان شاخص ترین لندفرم حاصل از فرسایش یخچالی، حائز اهمیت می باشند. این لند فرم ها با توجه به مورفولوژی که دارند در مشاهدات عینی و همچنین در تصاویر ماهواره ای و نقشه های توپوگرافی شاخصه ی مناسبی برای تعیین محدوده ی فعالیت های یخچالی و برف مرزها و دنباله های زبانه ی یخچالی در یک منطقه می باشند، چرا که این اشکال با تأمین شرایط لازم، زمینه را برای ذخیره و شکل گیری برفچال ها و یخچال ها در خود فراهم می کنند. در این پژوهش، سیرک های یخچالی منطقه ی اشترانکوه با توجه به روند شمال غربی-جنوب شرقی آن به دو دسته ی سیرک های دامنه ی شمال شرقی و سیرک های دامنه ی جنوب-غربی تقسیم و توسط شاخص پوشش برف سطح نرمال شده (NDSI) و با استفاده از شکل خطوط منحنی میزان نقشه ی توپوگرافی منطقه تعیین شدند. پس از مشخص شدن سیرک های یخچالی منطقه، مورفومتری سیرک ها در هر دامنه تعیین و با یکدیگر مقایسه شد. در نتیجه ی این مقایسه مشخص شد که سیرک های دامنه ی شمال شرقی با توجه به تابش دریافتی کمتر و تأثیرپذیری کمتر از فرآیندهای مختلف شکل زا مانند هوازدگی و رواناب ناشی از ذوب، کمتر از دامنه ی مقابل دستخوش تغییر شده اند و از سیرک های مشخص و تیپ یک تری با توجه به تعریف ایوانس برخوردار است.
شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش در حوضه ی سرپل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۰
121 - 140
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها به عنوان یکی از مخاطرات ژئومورفولوژی محسوب می شوند که می توانند با خسارات زیادی همراه باشند. این مخاطره همزمان با دست کاری انسان درسیستم های طبیعی در دهه های اخیر شتاب فزاینده ای داشته است. اهمیت زمین لغزش ها سبب شده است تا در این تحقیق به شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش در حوضه ی سرپل ذهاب پرداخته شود. در این تحقیق به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر از سه مدل منطق فازی، OWA و WLCبرای پهنه بندی و همچنین از مدل تحلیل سلسله مراتبی برای وزن دهی به لایه ها استفاده شده است. روش کار به این صورت است که ابتدا لایه های اطلاعاتی تهیه و بر اساس نظر کارشناسان و با استفاده از مدل AHP وزن دهی شده است و سپس وزن بدست آمده بر روی لایه های اطلاعاتی اعمال شده است و در نهایت لایه های اطلاعاتی با استفاده از سه روش منطق فازی، OWA و WLC با هم تلفیق شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که به دلیل به وجود مناطق پرشیب و همچنین فراهم بودن سایر پارامترها، حوضه ی مورد مطالعه دارای پتانسیل بالایی جهت وقوع حرکات دامنه ای بخصوص لغزش است و همین امر سبب شده است تا بخش عمده ای از مناطق شرقی حوضه در طبقه با پتانسیل زیاد و خیلی زیاد وقوع زمین لغزش قرار گیرد. مقایسه ی روش های پتانسیل سنجی بیانگر این است که در هر سه روش مناطق شرقی دارای بالاترین و مناطق غربی دارای کم ترین پتانسیل جهت وقوع زمین لغزش هستند.
تحلیل مورفوتکتونیکی حوضه های آبریزکوهستان کرکس روی سامانه گسلی قم - زفره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه ساختمانی گسلها شاخص فعالیتهای تکتونیکی و تحول لندفرمهای سطح زمین در یک منطقه می باشند. آثار و شواهد لندفرمی این تغییر و تحول در ناهنجاری پدیده های ژئومورفیک، به میراث باقیمانده اند. با تحلیل مدل های رقومی ارتفاعی (DEMs)، امکان کمّی سازی اثرات فرایندهای تکتونیکی بر روی لندفرمهای تحول یافته، فراهم می گردد. روش تحقیق مبتنی بر روشهای ژئومورفومتری و بهره گیری از قابلیت های تحلیلی نرم افزار TecDEM2.0 جهت تحلیل مورفوتکتونیکی حوضه های آبریز محدوده سامانه گسلی قم-زفره (QZFS) می باشد. محدوده مورد مطاله شامل حوضه های آبریز دامنه های کوه کرکس واقع در بخش میانی زون QZFS می باشد که اساسا این ناحیه به دلیل داشتن شرایط ناپایدار و تغییرات زیاد مورفوتکتونیکی برای مطالعه انتخاب گردیده است. هدف از این تحقیق ارائه یک مدل مورفومتریک جهت تعیین حوضه های آبریز حساس به فرایندهای مورفوتکتونیکی است. نقشه های مورفوتکتونیکی تهیه شده در نرم افزار TecDEM، اساسا بطور غیر مستقیم وضعیت هیدرودینامیکی و هیدروژئومورفولوژی حوضه های آبریز مورد مطالعه را بیان می کند. از متغیرهای اصلی مورد بررسی می توان به شاخص های انتگرال هیپسومتری(Hi)، شیب نرمال(Ksn) ، تقعر(q) و شاخص هَک (SL) اشاره نمود. مؤلفه های موردبررسی در این تحقیق با استفاده از مدل رقومی ارتفاع (DEM)، استخراج و با استفاده از رتبه بندی آبراهه ای به روش استرالر(1975)، علاوه بر شناسایی میزان فعالیتهای تکتونیکی ناشی از گسلهای اصلی هر حوضه، میزان نسبی بالاآمدگی تکتونیکی حوضه ها نیز محاسبه و ارائه گردیده است. براساس نتایج تحقیق، پایین بودن مقادیر شاخص های تقعر از 2/0تا 89/0 و بالا بودن مقادیر شاخص حداکثر شیب 1/112 تا 57/192 درصد دلالت بر وجود فعالیت های تکتونیکی غیر همسان در بخشهای مختلف کوهستان کرکس است. همینطور نرخ بالاآمدگی تکتونیکی در برخی حوضه ها (در بخش شرقی) 5/2 و در برخی حوضه ها (در بخش غربی) 55/0 میلی متر در سال برآورد گردیده است. از طرفی، پس از بررسی های میدانی و شواهد مورفوتکتونیکی نظیر وجود دره های خطی و پرتگاه خط گسلی در حوضه های: سرسخت، طامه و اوره، پشته های مسدودکننده در امتداد آبراهه های اوره و طامه، جابه جایی رأس مخروط افکنه ها و آبراهه های موجود در بخش شرقی کوهستان کرکس ناشی از فعالیت گسل معکوس و امتدادلغز نطنز (از گسلهای اصلی و تاثیر گذار زون گسلی قم-زفره)، ارزیابی گردید. از نتایج دیگر این تحقیق ارزیابی مناسب قابلیت تحلیلی و محاسباتی نرم افزار TecDEM در اثبات فعالیت های تکتونیکی در منطقه موردمطالعه می باشد.
تحلیل و پهنه بندی مخاطرات ژئومورفولوژیک (لغزش و سیل) استان البرز با استفاده از مدل هایVIKOR-AHP و FR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
183 - 199
حوزههای تخصصی:
مخاطرات زمینی و ژئومورفیک از مخاطراتِ مهمِ طبیعی اند که سالیانه خسارات جانی و مالی زیادی در کل کشورهای جهان و به ویژه ایران به بار می آورند. ازاین رو، مطالعه و تهیه نقشه پهنه بندی مخاطرات امروزه یکی از اولویت های هر کشور به شمار می آید. در این تحقیق به بررسی مخاطرات زمین لغزش و سیل در سطح استان البرز پرداخته شده است. برای تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش استان، از مدل ترکیبی VIKOR-AHP و برای تهیه نقشه پهنه بندی خطر سیل از مدل نسبت فراوانی FR استفاده شد. سپس، به منظور داشتن دیدی کلی و جامع نسبت به وضعیت این مخاطرات، نقشه تلفیقی مخاطرات استان، که از همپوشانی دو نقشه پهنه بندی سیل و زمین لغزش است، با استفاده از مدل FUZZY تهیه شد. طبق نتایج نهایی حاصل از نقشه های پهنه بندی هر یک از مخاطرات، 09/33درصد سطح استان در پهنه با خطر زیاد زمین لغزش و 21/21درصد از سطح استان در پهنه خطر متوسط سیل قرار دارند که شناسایی و پهنه بندی مناطق دارای پتانسیل خطر وقوع این گونه مخاطرات اهمیت بسیاری دارد.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از تلفیق دو مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و فازی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز کمه، استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
142 - 159
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با استفاده از نقاط لغزشی برداشت شده از حوضه آبخیز، اقدام به شناسایی پهنه های لغزش در منطقه گردید. عواملی مثل ارتفاع، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه، فاصله از مراکز مسکونی و مقدار بارش به عنوان متغیرهای تأثیرگذار در وقوع لغزش های در منطقه بررسی شدند. جهت تهیه لایه ها و طبقه بندی هر یک از آنها برای هر متغیر، از روش تلفیق لایه زمین لغزش و متغیر مورد نظر استفاده شد و در واقع همان روش تعیین عضویت فازی با استفاده از مدل نسبت فراوانی است. پس از محاسبه نسبت فراوانی و عضویت فازی طبقات، اپراتورهای مجموعه فازی، شامل جمع، ضرب و گاماهای 7/0، 8/0 و 9/0، به عنوان روش های همپوشانی متغیرهای رده بندی شده با مقادیر عضویت فازی مورد استفاده قرار گرفتند تا نقشه های پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه تهیه شوند. به منظور انتخاب روش بهینه از میان اپراتورهای همپوشانی فازی، از دو روش مجموع کیفیت و دقت روش استفاده شد تا مشخص شود که کدام اپراتور یا روش فازی دقت بهتری برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه آبخیز کمه دارد. مقدار شاخص مجموع کیفیت (Qs) که مقایسه و ارزیابی روش ها را در قیاس با یکدیگر نشان می دهد، حاکی از آن است که اپراتور فازی گامای 8/0 با 44/6، بالاترین مقدار Qs را در میان سایر اپراتورهای فازی دارد.