فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۰۱ تا ۳٬۲۲۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
برآورد نیازهای حرارتی مراحل فنولوژیکی کلزای پاییزه (ارقام Okapi SLM046،) در شرایط اقلیمی سرد ایران (مطالعه موردی شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر گیاه برحسب شرایط اقلیمی برای دوره حیات خود نیاز به کسب مقدار معینی حرارت دارد. در پژوهش حاضر، نیازهای حرارتی دو رقم از کلزای پاییزه برای مناطق سرد بررسی شده است. به این منظور به مدت 7 سال پیاپی این ارقام در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات هواشناسی کشاورزی فرخ شهر کشت گردید و اقدام به برداشت اطلاعات فنولوژیکی آن شد. نتایج نشان داد که میانگین کل دوره حیاتی ارقام SLM046، Okapi به ترتیب برابر 161 و 163 روز است و به این ترتیب اختلاف زیادی با یکدیگر ندارند. میانگین مجموع نیازهای حرارتی این دو رقم نیز به ترتیب برمبنای دمای پایه صفر درجه (دمای فعال) برابر با 2340 و 2383 درجه بوده است و براساس دمای 5 درجه سانتی گراد (دمای مؤثر) به ترتیب برابر 1548 و 1559 محاسبه شد. مقایسه میانگین مجموع طول کل دوره حیاتی این دو رقم با دیگر ارقام پاییزه که بین 83 تا 126 روز در سایر نقاط دنیا گزارش شده است، نشان می دهد که این دوره در منطقه سردسیر کشور ایران در حدود 35 تا 40 روز بلندتر است. این امر می تواند به دو علت باشد یا تفاوت ژنتیکی ـ که کمتر به نظر می رسد چنین اهمیتی داشته باشد ـ یا تفاوت اقلیمی محل کشت ـ که محتمل تر به نظر می رسد ـ زیرا طول روز و عرض جغرافیایی مناطق کشت، میزان انرژی کسب شده به وسیله گیاه را تغییر می دهد.
ریخت زمین ساخت و ارزیابی فعالیت گسل کوهبنان از طریق محاسبه شاخص های زمین ریختی
حوزههای تخصصی:
گسل کوهبنان که به عنوان یکی از گسل های اصلی از مجموعه گسل های بنیادی جنوب خاوری ایران مرکزی شناخته می شود، با جنبش مورب لغز (راستا لغز راستگرد به همراه مولفه معکوس) مسبب بسیاری از رویدادهای لرزه ای در قسمت شمال کرمان تا جنوب خاوری استان یزد می باشد. در طول این گسل شواهد ریخت زمین ساختی قابل توجهی دیده می شود که بیانگر فعالیت های امروزی این گسل می باشد.
بر پایه شواهد حرکتی، جنبشی و هندسی گسل کوهبنان به 38 قطعه تقسیم گردید. مقادیر شاخص های زمین ریختی V , Vf , %facet , Smf به ترتیب دارای مقادیر میانگین 1.058، 87.57%، 0.7466، 1.8399 می باشند. بر اساس مقادیر پارامترهای زمین ریخت شناسی محاسبه شده و میزان فعالیت های زمین ساختی، این منطقه در دسته با فعالیت های زمین ساختی بالا از لحاط فرازگیری تقسیم بندی می گردد. میزان این فرازگیری برای منطقه مورد نظر 3±1 میلی متر در سال پیشنهاد می شود.
ژئومورفولوژی لس های منطقه یلی بدراق شمال شرق استان گلستان، شمال شهرستان کلاله
حوزههای تخصصی:
به علت فعالیت مداوم فرسایش، عوارض ناهمواری ها هیچ وقت ثابت نیستند، ازبین انواع فرسایش، رخداد فرسایش آبی از فرایندهای تاثیر گذار در تغییر چهره دامنه ها می باشد. از این رو در تحقیق حاضر با هدف شناسایی مهم ترین رخساره های فرسایشی و عوامل موثر در شکل گیری و تشدید انواع فرسایش جهت معرفی راهبرد های کنترل و مبارزه با فرسایش در منطقه که گستره وسیعی از نهشته های لسی را در استان گلستان شامل می شود اقدام شده است. بدین منظور با استفاده از نقشه ها و تصویر ماهواره ای لندستETM Plus مربوط به دوره زمانی 2002 و بهره گیری از تکنیک های سامانه اطلاعات جغرافیایی و بسته نرم افزاری ILWIS، خصوصیات ژئومورفولوژی و رخساره های فرسایشی در منطقه مورد مطالعه مشخص گردیده و رابطه بین آن ها از طریق تجزیه و تحلیل همبستگی و ایجاد روابط رگرسیونی مشخص شده است. به طوری که شکل، شیب، جهت اراضی، مقدار بارندگی، تیپ گیاهی و تراکم گیاهی و کاربری اراضی در مناطق لسی به عنوان متغیرهای مستقل و هر یک از رخساره های فرسایش آبی شامل فرسایش های ورقه ای، شیاری، خندقی، آبراهه ای و بالاخره بیرون زدگی سنگی به عنوان متغییرهای وابسته بوده اند. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شده است که خصوصیات ژئومورفولوژی لس های منطقه در گذشته و هم چنین در آینده با توجه به تغییر کاربری غیر اصولی توسط عامل انسان از یک طرف و تغییرات کاهشی پوشش گیاهی به ویژه تراکم آن از سوی دیگر موجب تشدید فرسایش آبی و شکل گیری و گسترش انواع رخساره های فرسایش آبی به ویژه فرسایش خندقی و افزایش وسعت رخساره بیرون زدگی سنگی در منطقه می شود. به طوری که این امر موجب تغییرات کاملا بارز در وضعیت و به علت فعالیت مداوم فرسایش، عوارض ناهمواری ها هیچ وقت ثابت نیستند، ازبین انواع فرسایش، رخداد فرسایش آبی از فرایندهای تاثیر گذار در تغییر چهره دامنه ها می باشد. از این رو در تحقیق حاضر با هدف شناسایی مهم ترین رخساره های فرسایشی و عوامل موثر در شکل گیری و تشدید انواع فرسایش جهت معرفی راهبرد های کنترل و مبارزه با فرسایش در منطقه که گستره وسیعی از نهشته های لسی را در استان گلستان شامل می شود اقدام شده است. بدین منظور با استفاده از نقشه ها و تصویر ماهواره ای لندستETM Plus مربوط به دوره زمانی 2002 و بهره گیری از تکنیک های سامانه اطلاعات جغرافیایی و بسته نرم افزاری ILWIS، خصوصیات ژئومورفولوژی و رخساره های فرسایشی در منطقه مورد مطالعه مشخص گردیده و رابطه بین آن ها از طریق تجزیه و تحلیل همبستگی و ایجاد روابط رگرسیونی مشخص شده است. به طوری که شکل، شیب، جهت اراضی، مقدار بارندگی، تیپ گیاهی و تراکم گیاهی و کاربری اراضی در مناطق لسی به عنوان متغیرهای مستقل و هر یک از رخساره های فرسایش آبی شامل فرسایش های ورقه ای، شیاری، خندقی، آبراهه ای و بالاخره بیرون زدگی سنگی به عنوان متغییرهای وابسته بوده اند. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شده است که خصوصیات ژئومورفولوژی لس های منطقه در گذشته و هم چنین در آینده با توجه به تغییر کاربری غیر اصولی توسط عامل انسان از یک طرف و تغییرات کاهشی پوشش گیاهی به ویژه تراکم آن از سوی دیگر موجب تشدید فرسایش آبی و شکل گیری و گسترش انواع رخساره های فرسایش آبی به ویژه فرسایش خندقی و افزایش وسعت رخساره بیرون زدگی سنگی در منطقه می شود. به طوری که این امر موجب تغییرات کاملا بارز در وضعیت و نظم دامنه ها در مناطق لسی قلمداد می گردد.
دامنه ها در مناطق لسی قلمداد می گردد
تحلیل زمانی - مکانی بارش های استان کردستان
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر لرزه خیزی و گسترش فضایی کلانشهر تهران
حوزههای تخصصی:
کلانشهر تهران، جزو بزرگترین شهرهایی است که بارگذاری مصنوعی و گسترش فضایی آن روی کمربند فعال زلزله آلپ هیمالیا صورت گرفته، که رعایت ضوابط علمی فنی در آن، موضوعی حیاتی است و نیازمند پژوهش های متعدد می باشد.
روش تحقیق در این مقاله بیشتر توصیفی – تحلیلی بود که در تحلیل برخی داده ها از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)نیز کمک گرفته شده است. گسلها و روند وقوع زلزله ها در تهران، بررسی روند تاریخی گسترش شهر و خصوصا ساخت و سازهای چند دهه اخیر مورد نظر بوده و نتایج بدست آمده، نشان داد که گسترش تهران در مسیر کمربند زلزله، بی قید و شرط، بدون پشتوانه علمی و کنترل نشده صورت پذیرفته و روند مذکور در موارد زیادی کماکان دنبال می شود. پژوهش در ابعاد متعدد زلزله خیزی تهران و تبعات آن می تواند، منجر به واقعیت نگری در بین مسوولین و مردم شده و تاثرات مثبتی بر روند شهرسازی و کاهش آسیب پذیری در برابر وقوع زمین لرزه بر جای بگذارد.
اثر پاشش هومیک اسید بر جذب عناصر، میزان پروتئین و خصوصیات پس از برداشت ژربرا رقم مالیبو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنترل تورم خاک در زیر پوشش کانالها با استفاده از سیکل های تر و خشک شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی توسعه کارست در توده پرآو - بیستون با استفاده از ضریب فرود ، زمان مرگ چشمه ها و تحلیل نتایج ایزوتوپی و شیمیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توده پرآو ـ بیستون با وسعت 880 کیلومترمربع در زون زاگرس رورانده و در استان کرمانشاه واقع شده است. در این توده کوهستانی تحت تاثیر شرایط پالئوکلیما، اشکال متنوع کارستی همچون جاما، اووآلا و دولین ها شکل گرفته است و با شرایط اقلیمیِ حاضر، در ارتفاعات بالاتر از 2500 متر شرایط برای فعالیت های کارستی فراهم آمده است. میزان توسعه کارستی، می تواند ضریب هیدرولیکی و سرعت تاثیرپذیری آبدهی چشمه ها از بارش را تحت تاثیر خود قرار دهد، به همین دلیل در پژوهش حاضر، تحولات کارستی در توده پرآو ـ بیستون براساس فاکتورهای هیدروژئولوژیکی منطقه مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است. بنابراین به بررسی ویژگی های ایزوتوپی ـ شیمیایی، برآورد ضریب خشکیدگی، حجم ذخیره دینامیکی و تفسیر رژیم تخلیه چشمه های اصلی منطقه پرآو ـ بیستون (سراب برناج، سراب بیستون و سراب طاق بستان) در مقایسه با چشمه های دیگر واقع در زون زاگرس چین خورده (سراب شیان و سراب نیلوفر) پرداخته شده و برای مطالعه و ارائه تحلیل های صورت گرفته از داده های مربوط به سال آبی 1384 استفاده شده است. هیدروگراف چشمه ها در توده پرآو ـ بیستونِ متاثر از توسعه کارستی به وجود آمده، نوسان و پیچیدگی های بیشتری را نشان می دهد که تغذیه به صورت کانالیزه رخ می دهد و سطح تماس با عامل انحلال (آب) اندک است. میزان تریتیوم بالای چشمه های اطراف توده پرآو ـ بیستون به مقادیر حدی باران و آب های جوی نزدیک است و میزان Co2 و C14 آنها نیز از نفوذ سریع و سطح تماس کم آب با بستر ـ به علت وضعیت کانالیزه حاکم بر منطقه ـ حکایت دارد. بررسی مقادیر ایزوتوپی چشمه ها همچون میزان تریتیوم، کربن 14 و فشار گازکربنیک نیز نشان دهنده کارستی بودن منطقه است. از طرف دیگر میزان ضریب خشکیدگی چشمه ها، ضریب آلفا و حجم ذخیره دینامیکی آنها (چشمه های اطراف پرآو ـ بیستون)، در مقایسه با دیگر چشمه ها نیز دلالت بر توسعه کارست در منطقه دارد و تغذیه مجرایی و کانالیزه چشمه ها را نشان می دهد.
بررسی مناسب ترین شیوه تفکیک پاره ساحل به منظور ارزیابی حساسیت محیط زیستی سواحل استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکیک پاره ساحل و تعیین درجه حساسیت محیط زیستی سواحل کشور، اقدامی است که با هدف ارزیابی درجه حساسیت و آسیب پذیری ناحیه ساحلی در برابر فرایند توسعه اقتصادی و اجتماعی و نیز گزینش مناطق تحت مدیریت محیط زیستی در طبقات چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست مورد توجه قرار گرفته است. در بررسی حاضر، کارایی سه روش تفکیک نواحی ساحلی به پاره ساحل های مورد ارزیابی برای تعیین حساسیت محیط زیستی مورد توجه قرار گرفت. پاره ساحل ها به سه شیوه ناهمواری های ساحلی، شبکه بندی و مرز دهستان ساحلی تفکیک شده اند و از معیارهای ارزیابی حساسیت محیط زیستی مناطق ساحلی – دریایی کشور برای ارزیابی پاره ساحل ها در استان گیلان استفاده شده است. برای ارزیابی عملکرد سه روش تفکیک پاره ساحل، از ارزیابی عوامل درونی و بیرونی برای شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای هر شیوه استفاده شد. نتایج نشان داد که هر سه روش نقاط قوت نسبتاً خوبی دارند. هریک از سه شیوه تفکیک پاره ساحل اهمیت مربوط به خود را دارند و بسته به موقعیت، دسترسی به اطلاعات، دانش و مهارت فنی و تجربی و دقت مورد نظر در امر ارزیابی می توان از هرکدام از آنها استفاده کرد. با وجود این، از آنجا که سواحل دریای خزر در تماس با استان گیلان تقریباً یکنواخت است، شیوه لندفرم برای ارزیابی حساسیت محیط زیستی این سواحل مناسب تر می نماید، زیرا منطبق بر مرزهای طبیعی زیست بوم هاست و از این حیث برتری آشکاری بر دو شیوه دیگر دارد.
بررسی تأثیر تغییرات فصلی ضریب زبری مانینگ در پیش بینی رفتار هیدرولیکی سیلاب (مطالعة موردی: رودخانه هراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های مختلفی برای کنترل, یا کاهش خسارات سیلاب وجود دارد. یکی از این روش ها پهنه بندی سیل است که با شبیه سازی بستر و دشت سیلابی رودخانه و رفتار هیدرولیکی آن، پهنه های سیلاب را در دوره بازگشت های متفاوت مشخص میکند. یکی از عوامل اصلی تأثیر گذار در سرعت، عمق و گسترة سیلاب در این روش، ضریب زبری مانینگ است. از سوی دیگر، پوشش خاک, بویژه پوشش گیاهی از تعیینکننده ترین عوامل میزان ضریب زبری مانینگ به حساب میآید. بنابراین انتظار میرود تغییرات فصلی پوشش گیاهی منطقه در مقدار محاسباتی ضریب زبری مانینگ و در نهایت بر پیش بینی رفتار هیدرولیکی سیلاب ها نقش بسزایی داشته باشد. در این تحقیق سعی شده به بررسی تأثیر تغییرات فصلی ضریب زبری مانینگ، متناسب با تغییرات حاصل در وضعیت پوشش گیاهی بازه ای از رودخانه هراز با استفاده ار سیستم اطلاعات جغرافیایی (الحاقیه HEC-GeoRAS )، نرم افزار HEC-RAS و نقشه های پلان رودخانه با مقیاس 1:500 استفاده شده و ضریب زبری مانینگ با روش کاون در دو فصل زمستان و تابستان به پیش بینی رفتار هیدرولیکی سیلاب های این مسیر پرداخته شود. نتایج حاکی از آن است که زمان تعیین ضریب زبری، به دلیل تغییرات در وضعیت پوشش گیاهی منطقه در مقادیر محاسباتی ضریب زبری برای سواحل رودخانه و دشت سیلابی آن مؤثر بوده و در نتیجه موجب تغییراتی در پهنه های سیلاب، سرعت و عمق آب، نیروی تنش برشی و توزیع حجم سیلاب در سطح دشت سیلابی در دورة بازگشت های مختلف میشود. افزایش پوشش گیاهی و به تبع آن ازدیاد ضریب زبری مانینگ در فصل تابستان سبب میشود در سواحل و دشت سیلابی تمامی مقاطع مورد مطالعه سرعت، قدرت و دبی جریان به مقدار زیادی نسبت به شرایط مشابه در فصل زمستان کاهش یابد. این امر در پیش بینی رفتار هیدرولیکی رودخانه در بازه های زمانی متفاوت، بخصوص در طرح های سازه ای و هیدرولیکی مؤثر و حایز اهمیت است.
افزایش عمر انبارمانی کیوی فروت رقم هایوارد با تیمار بخار متیل سالیسیلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تغییرات عوامل مختلف هواشناسی در روزهای آبیاری و غیر آبیاری در یک پارک گیاهشناسی مجهز به سیستم آبیاری بارانی مطالعه موردی: ایستگاه تحقیقاتی پارک گیاهشناسی دانشگاه تهران
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به مطالعه تغییرات عوامل مختلف هواشناسی در سه ارتفاع 170، 130 و 5 سانتیمتری از سطح و در ساعات 6:30، 12:30 و 18:30 به وقت محلی (3:30+ به وقت گرینویچ)، در روزهای آبیاری و غیر آبیاری در پارک گیاهشناسی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران به مدت 62 روز در فصل تابستان پرداخته شد که از این تعداد بطور متناوب 15 روز آبیاری توسط سیستم آبیاری بارانی انجام پذیرفت (7 روز آبیاری در صبح و 8 روز آبیاری در بعد از ظهر). نتایج بررسی ها نشان داد که آبیاری در صبح (8 تا 11:30) باعث کاهش دمای خشک و دمای حداکثر و افزایش دمای تر و رطوبت نسبی در تمامی ساعات و ارتفاعات مختلف دیده بانی می گردد در حالی که آبیاری در بعد از ظهر (13 تا 16:30) باعث افزایش دمای خشک، دمای حداقل، دمای حداکثر و کاهش دمای تر و رطوبت نسبی در تمامی ساعات و ارتفاعات مختلف دیده بانی می گردد.
کاربرد عوامل ژئومورفیک در مکان یابی دفن زباله های شهری (مطالعه موردی شهر بناب)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به این که دفن زباله بدون رعایت مسایل زیست محیطی تهدیدات زیادی را به محیط زیست وارد می کند، انتخاب مکان مناسب و مکان یابی برای دفن بهداشتی زباله ضروری است. از سوی دیگر مکان یابی و یافتن مکان بهینه دفن زباله یکی از مهم ترین جنبه های مدیریت مواد زاید می باشد. در این میان علم ژئومورفولوژی با توجه به ماهیت خود که به بررسی تحول عوارض سطح زمین می پردازد، می تواند نقش مهمی را در مکان یابی گود دفن زباله داشته باشد. در این پژوهش سعی بر آن بوده که با تاکید بر معیارهای ژئومورفولوژی و سایر معیارهای تاثیرگذار (زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی) مکان یابی بهینه ای را برای دفن زباله های شهری بناب انجام داد. با در نظر گرفتن همه معیارهای مورد ملاحظه و حریم ها و حدود دسترسی به آنها با استفاده از نقشه های رقومی منطقه و کار با نرم افزار (ArcView, ArcGIS) GIS و روش تحلیل فضایی 9 (Spatial Analysis) مکان مناسب جهت دفن زباله در منطقه مشخص شد. مطالعه مورد نظر در شهر بناب واقع در جنوب استان آذربایجان شرقی انجام گرفته است.
خطر ریزش های سنگی در دامنه های شرقی سهند و پهنه بندی محدوده های مخاطره آمیز در حوضه قرنقوچای
حوزههای تخصصی:
غار چال نخجیر عبادتگاهی در زیر زمین
حوزههای تخصصی:
نواحی بارشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به کمک داده های بارش روزانه 333 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی 366 نقشه هم بارش کشور به روش کریگینگ روی یاخته های 18´18 کیلومتر محاسبه و یک ماتریس 5214´366 حاصل شد. انجام یک تحلیل خوشه ای بر روی فواصل اقلیدسی این ماتریس به روش ادغام وارد نشان داد که برحسب مقدار و زمان دریافت بارش در ایران هشت ناحیه بارشی متمایز وجود دارد. آرایش جغرافیایی این نواحی آشکار می سازد که هرچند مقدار بارش تا اندازه ای به ناهمواری ها وابسته است اما زمان دریافت بارش بیشتر آرایش مداری دارد و با پیشروی و پسروی سامانه های همدید وابستگی دارد
تحلیل سینوپتیک بارش های سنگین در غرب کشور (مطالعه موردی: بارش دوره 7 – 14 مارس 2005، 16 تا 24 اسفند 1385)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بارش سنگین دوره 7 تا 14 مارس 2005 (16 تا 24 اسفند 1385) غرب کشور به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفته است. به منظور تحلیل سینوپتیکی بارش مذکور از نقشه های روزانه سطح زمین و سطوح 850 و 500 هکتوپاسکال استفاده شده است. تحلیل این نقشه ها از 48 ساعت قبل از وقوع بارش تا روز قطع کامل بارش انجام شده است. عناصر آب و هوایی مورد مطالعه در این تحلیل شامل: آمار روزانه بارندگی و رطوبت ایستگاههای منتخب در غرب کشور می باشد. نتایج نشان می دهند که سیستم کم فشار دریای مدیترانه و زبانه کم فشار سودانی باعث بارندگی های این دوره شده که دریای مدیترانه، دریای سیاه و دریای سرخ در تقویت این سیستم ها در سطح زمین نقش داشته اند. در روز شروع بارش در سطح زمین سیستم کم فشار مدیترانه ایی از سمت شمال غرب و زبانه کم فشار سودانی از طرف جنوب غرب به کشور نزدیک شده اند و در روز اوج بارش ادغام این دو سیستم باعث بارش سنگین در منطقه شده است. و با خروج این سیستم ها از غرب کشور و استقرار سیستم پرفشار سیبری شرایط پایداری از روز 13 در منطقه حاکم شده است. در سطوح بالا نیز در روز شروع بارندگی محور ناوه در امتداد ترکیه، عراق و خلیج فارس و در غرب مرزهای منطقه، واقع شده است. با جابجایی موج کوتاه و تغییر موقعیت محور آن بطرف شرق و نزدیکتر شدن آن به منطقه، کم فشار مدیترانه در سطح زمین به طور همزمان پیشروی کرده است. در این حالت، تمام منطقه غرب کشور، در زیر شرق محور ناوه موج کوتاه قرار گرفته و باعث تشدید ناپایداری و صعود هوای مرطوب می شود. با جابجایی و حرکت موج کوتاه به طرف شرق و تغییر مکان محور ناوه، منطقه غرب در پشت محور ناوه قرار گرفته و به تبع آن موقعیت کم فشار زمینی نیز تغییر کرده و در نتیجه از شدت ناپایداری موج کوتاه و به تبع آن بارندگی، کاهش می یابد.
کلید واژه: بارش شدید، سیستم های سینوپتیکی، ناوه مدیترانه، غرب ای
اشاره (دورکاوی و کیفیت محیطی شهر)
حوزههای تخصصی:
کاربرد مدل شبکه عصبی در برآورد رواناب مطالعه موردی: حوضه آبریز پلاسجان، حوضه آبریز زاینده رود
حوزههای تخصصی:
برآورد رواناب در یک حوضه آبریز اهمیت زیادی در مدیریت منابع آب حوضه دارد. با وجود مدل های فیزیکی و آماری که هر کدام برخی از پارامترهای حوضه را به منظور برآورد رواناب را در بر می گیرند، استفاده از شبکه های عصبی به عنوان یک مدل جعبه سیاه نیز یکی از روش های مناسب محسوب می شود. هدف این تحقیق استفاده از شبکه عصبی پرسپترون چند لایه به منظور برآورد میزان رواناب روزانه از روی بارندگی روزانه حوضه آبریز پلاسجان است. ابتدا سری های بارندگی روزانه سه ایستگاه واقع در منطقه و سری روزانه دبی ایستگاه پلاسجان به سری نرمال تبدیل و با توجه به خود همبستگی و همبستگی عرضی بارندگی و رواناب، شش متغیر به عنوان ورودی به شبکه انتخاب شد. در پایان مشخص شد شبکه عصبی پرسپترون با چهار لایه مخفی اعتبار بیشتری در برآورد رواناب نسبت به سایر شبکه ها دارد.