فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۰۱ تا ۳٬۳۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی شهرهای جدید در ایران
حوزههای تخصصی:
ارزیابی سازگاری کاربری اراضی بافت قدیمی شهر زابل با استفاده ازGIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عموماً ارزیابی چگونگی کاربری اراضی شهری منعکس کننده تصویری گویا از منظر و سیمای شهری است و همچنین سازگاری و ناسازگاری بین کاربری های شهری به دلیل تأثیرات مثبت و منفی است که کاربری های همسایه بر روی هم دارند. ارزیابی سازگاری کاربری اراضی به عنوان هسته اصلی برنامه ریزی شهری نقشی مهم در ساماندهی فضایی- مکانی شهرها ایفا می کند که این امر سبب گردیده که مدل های مختلفی برای تحلیل کاربری ها شکل گیرد. این مدل ها، سازگاری را با استفاده از ماتریس کاربری ها مورد بررسی قرار می دهند. در این مقاله با استفاده از نرم افزار GIS، سازگاری کاربری های مهم شهری در بافت قدیمی شهر زابل ارزیابی و اصل سازگاری کاربری ها در مکان یابی مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج تحقیق بیانگر آن است که کاربری تجاری، اداری و نظامی از لحاظ مولفه سازگاری در شرایط نامناسب هستند، اما سایر کاربری های موجود در منطقه از این لحاظ در وضیعت نسبتا مطلوبی قرار دارند.
شبیه سازی بارش- رواناب با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مورد: حوضه آبخیز فریدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل، یکی از پدیده های ویرانگر طبیعی است که پیش بینی آن از اهمیت بالایی برخوردار است و در این میان برآورد بارش- رواناب به دلیل تأثیرگذاری عوامل مختلف، دشوار است. در این پژوهش با استفاده از شبکه پرسپترون چند لایه(MLP)، قانون یادگیری پس انتشار خطا(BP)، الگوریتم لونبرگ- مارکوارت(LM) و معیارهای RMSE و R2 جهت کارایی مدل، 6 سناریو تعریف گردید. بررسی حالات مختلف نشان داد که بهترین مدل شبکه عصبی جهت شبیه سازی بارش- رواناب، مدلی است با ساختار1-32-6 نرون در لایه های ورودی، پنهان و خروجی که مقادیر میانگین مربعات خطای مدل در مراحل مختلف آزمایش، صحت سنجی و آزمون به ترتیب؛ 23/0، 19/0 و 21/0 و ضریب همبستگی در بهترین سناریو به ترتیب؛ 98%، 97% و 96% می باشد که حاکی از همبستگی بالا و معنی داری بین مقادیر مشاهداتی و مقادیر پیش بینی شده دارد. نتایج حاصل، توانایی بالای شبکه عصبی مصنوعی در مدله نمودن بارش- رواناب را به هنگام استفاده از پارامترهای ؤئومورفولوژیکی در حوضه فریدن به خوبی نشان می دهد.
تحلیل آثار تغییرات اجتماعی در زندگی روستاییان بر الگوی مسکن روستایی (مطالعه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، مسکن روستایی از تغییرات و دگرگونی های وسیعی برخوردار بوده است و در این مقاله تلاش شده است تا تأثیر تغییرات اجتماعی در زندگی روستاییان بر الگوی مسکن روستایی بررسی شود.
روش: روش تحقیق در این مطالعه، ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است که بخش عمده ای از داده های آن براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری (کوکران) از سطح 232 خانوار نمونة منطقه جمع آوری شده است.
یافته ها: براساس نتایج به دست آمده از آزمون های همبستگی تیپ پیرسون، یافته های مطالعه نشان می دهد ارتباط معنا دار و نسبتاً قوی با ضریب 427/0 بین عوامل تغییرات اجتماعی و الگوی مسکن روستایی وجود دارد؛ به طوری که شاخص های تغییرات اجتماعی حدود 4/35% از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نماید. رواج فرهنگ مصرف گرایی، به تنهایی 7/42% بر تغییرات در الگوی مسکن روستایی را توجیه می کند و بیشترین تأثیر را در تحلیل مسیر بر روی شاخص های کیفیت مسکن و پلان معماری با ضرایب 45/0 و 42/0 برجای گذاشته است. در توزیع فضایی، بین تغییرات اجتماعی و الگوی مسکن در شش روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی وجود دارد.
محدودیت ها: دست یابی به اطلاعات الگوی مسکن روستایی از چالش های پژوهش حاضر محسوب می شود.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل توجه به تعاملات و همبستگی اجتماعی روستاییان در ساخت مساکن جدید، تکیه بر هویت فرهنگ بومی و قومی منطقه، کاهش وابستگی به شهرها در ساخت مساکن روستایی و غیره پیشنهاد شده است.
اصالت/ ارزش: پژوهش حاضر از این نظر حائز اهمیت است که می توان با شناسایی آثار تغییرات ناشی از نفوذ و هجوم تکنولوژی، فرهنگ و سیمای شهری بر الگوی مسکن روستایی، نسبت به کنترل این فرایند و حفظ الگوی معماری سنتی متناسب با نیازهای زندگی امروزی اقدام نمود.
بررسی موفقیت کاج الدار برای ایجاد فضای سبز در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل رطوبتی لایة سطحی خاک با استفاده از شاخص NDVI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر تمایل زعفران کارن به توسعه کشت زعفران (مطالعه موردی: منطقه تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: زعفران محصولی با ارزش تولید و بهره وری آب بالا است که توسعه آن فرصتی برای کاهش فقر در مناطق روستایی به شمار می آید. تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه کشت زعفران می تواند در ارزیابی مجموعه سیاست های اعمال شده در این باره مفید واقع شود. هدف از این مطالعه شناخت و اندازه گیری کمّی عوامل تأثیرگذار بر توسعة کشت محصول زعفران در منطقه تربت حیدریه است.
روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، جزء تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را زعفران کاران شهرستان های تربت حیدریه و زاوه استان خراسان رضوی در سال ۱۳۹۳ تشکیل داده اند. در دستیابی به هدف تحقیق از مدل رگرسیونی لوجیت و داده های مقطع زمانی بهره گرفته شده است. حجم نمونه با استفاده از حجم نمونه براساس نرم افزار PASS، ۱۷۰ نفر از زعفران کارانی تعیین شد که امکان توسعه کشت زعفران برای آن ها با توجه به موجودی اراضی قابل اختصاص وجود داشته است.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد داشتن سابق کشت، بالابودن تعداد قطعات زمین، درآمد بالای حاصل از کشت زعفران و وجود تنوع محصول در الگوی کشت، از عواملی هستند که تأثیر مثبتی بر تمایل زعفران کاران به توسعه کشت این محصول دارند، در حالی که بالابودن سن زعفران کار و دارابودن شغل غیرکشاورزی اثر منفی بر این امر خواهد داشت.
محدودیت ها: دسترسی به کشاورزان و کسب اطلاعات در راستای اهداف تحقیق، عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به این نتایج، افزایش کلاس های ترویجی و آموزشی برای بالابردن سطح دانش کشاورزان جوان، تشکیل تعاونی های تولید و پیگیری اجرای سریع تر طرح های و یکپارچه سازی اراضی و نیز توسعه ابزارهای حمایتی به منظور کاهش ریسک تولید و اشتغال متمرکز کشاورزان در زراعت زعفران توصیه می شود.
اصالت و ارزش: یافته های این تحقیق می تواند در جهت برطرف ساختن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوّت متناسب با برنامه ریزی توسعه زعفران در عمده ترین منطقه کشت این محصول مفید بوده و الگویی جهت استفاده در دیگر مناطق کشور باشد.
تحلیل عوامل اصلی افزایش بی رویه قیمت مسکن در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مسکن عرصه ظهور مشکلات متعددی بوده است که اغلب از سایر بخش های جامعه به آن تحمیل گردیده و موجبات برهم خوردن تعادل در آن را فراهم نموده است. یکی از مسائلی که همواره در بخش مسکن مطرح و با توالی نامنظم تکرار گردیده است، موج افزایش بی رویه قیمت مسکن بوده، که به دنبال خود مسائل عدیدهای به همراه آورده است. به نظر می رسد عوامل متعددی در افزایش بی رویه قیمت مسکن و شکل گیری موج های افزایشی آن نقش داشته است. این پژوهش کنکاشی در این موضوع بوده که به صورت توصیفی و تحلیلی انجام شده است. در بخش توصیفی با استفاده از مطالعات کتابخانه و استادی اطلاعات مورد نیاز تحقیق جمعآوری شده است، در بخش تحلیلی جهت بررسی عوامل اصلی و همچنین تعیین آثار و پیامدهای افزایش بی رویه قیمت مسکن، پیمایش و تحلیل های آماری صورت گرفته است. نتایج حاصل از تجزیه تحلیل آماری از داده های تحقیق، که از نظرات نخبگان و کارشناسان بخش مسکن استفاده گردیده، نشان داده است که مؤلفه متغیرهای اجتماعی (Social) به عنوان تبیینکننده اثر متغیرهای اجتماعی - فرهنگی با ضریب همبستگی (84/0) بیشترین تأثیر را بر افزایش بیرویه قیمت مسکن در منطقه مورد مطالعه داشته است. همچنین متغیرهای فیزیکی- کالبدی و اجرایی به ترتیب با ضرایب همبستگی (66/0 و 61/0) در رتبه های بعدی قرار داشته است. برخلاف انتظار، مولفه متغیرهای اقتصادی (Economic) از منظر خبرگان و کارشناسان بخش مسکن کمترین تأثیر را بر افزایش قیمت مسکن در کلان شهر تهران بر عهده داشته است. بنابراین این متغییر علیرغم آنکه با ضریب همبستگی (45/0) را به خود اختصاص داده است هنوز نقش آن، تأثیر ضعیفی تلقی نشده است، و در افزایش بیرویه قیمت مسکن به همراه سایر عوامل نقش بسزایی داشته است.
نقش مشارکت مردمی در توسعه محله ای (مطالعه موردی: محله داوودیه- منطقه ۳ تهران)
حوزههای تخصصی:
پیشبرد توسعه محلی و پاسخ گویی به مسائل متنوع اقتصادی، اجتماعی، مالی، ارضی، آموزشی و... شهروندان در محله های شهری، نیازمند «مشارکت اجتماعی شهروندان» و «بهره گیری از ظرفیت های نهادها و سازمان های مردم نهاد» می باشد. در این راستا پژوهش حاضر باهدف نقش مشارکت مردمی در توسعه محله ای در محله داوودیه- منطقه ۳ تهران تدوین شده است. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه ای) و نوع تحقیق تحلیلی- اکتشافی می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است. روش آماری مورداستفاده در این پژوهش ضریب همبستگی پیرسون می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق نشان داد که هرچند به دلیل رد فرضیات تحقیق، نمی توان به صورت قاطع بیان داشت که می توان با تقویت مشارکت محله ای به توسعهٔ محله ای دست یافت، اما به سبب معناداری یا نزدیک به معنادار بودن برخی از مؤلفه های مشارکت محله ای می توان بیان داشت توجه به مشارکت محله ای شرط انکارناپذیر تحقق عینی مفهوم توسعه محله ای است، یعنی دست یابی به پایداری در توسعه محله ای بدون توجه به پتانسیل های نهادی و انسانی و بهره گیری از تمامی ظرفیت های گروهی و فردی امری غیرقابل اجراست.
تحلیل مورفومتری و مورفولوژی شبکه زهکشی در مخروط آتشفشانی تفتان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخروط آتشفشانی تفتان در جنوب شرق ایران و در شمال غرب شهر خاش واقع شده است. با توجه به این که هم اکنون از قله این آتشفشان بخار آب و گازهای گوگردی خارج می شود، ولی وجود دره های عمیق و شکل نامنظم شبکه آبراهه ها در دامنه های این مخروط، نشانگر عملکرد درازمدت فرسایش و تکامل شبکه زهکشی در این مخروط می باشد. هدف این تحقیق، بررسی تاثیر مورفومتری و لیتولوژی در تکامل و الگوی زهکشی در دامنه های این مخروط آتشفشانی بوده است. برای دستیابی به این هدف، متغیر های مؤثر از جمله، سنگ شناسی، شیب و جهت دامنه در محیط نرم افزاریILWIS به عنوان ابزار اصلی تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که به جز نواحی مخروط افکنه ای و پادگان های، نسبت تراکم زهکشی از سازندهای قدیم به جدید کاهش و از شیب های زیاد به کم افزایش می یابد. تراکم زهکشی در دامنه های با جهات شرق و جنوب شرق، بیشتر از دیگر جهات است. هر چند الگوی زهکشی کلی در تمامی مخروط های آتشفشانی به صورت واگراست و تفتان نیز از این قاعده مستثنی نیست ولی مقایسه مستقل هر شبکه در پهلوهای این مخروط نشانگر آن است که در گدازه های جدید تر الگوی موازی و در نمونه های قدیمی تر الگوی شبکه درختی حاکم است. با این وجود بی نظمی هایی نیز دیده می شود. مقایسه مخروط افکنه های جدید و قدیمی که در نتیجه فرسایش مخروط آتشفشانی در دامنه های آن تشکیل شده است در تصاویر ماهواره ای، تفاوت زیادی را در الگوی زهکشی نشان می دهند. به طور کلی بررسی شبکه زهکشی در مخروط آتشفشانی تفتان نشان می دهد که با وجود صحت کلی نظریه محققینی مانند پارکر در زمینه ارتباط تراکم و الگوی زهکشی با گذشت زمان و شیب در این مخروط، پیچیدگی هایی در خصوصیات آبراهه ها به ویژه الگوی زهکشی آن دیده می شود. این موضوع تا حدودی به پیچیدگی ذاتی زمان تشکیل مخروط آتشفشانی و درهم ریختگی لیتولوژیکی آن مربوط می شود.
ارزیابی پتانسیل ها ی مناطق شهری جهت توسعه الگوی بوم شهر نمونه مطالعه: مناطق شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مطرح شدن ایده توسعه پایدار، چالش های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی موجود در شهرها بیش از هر زمان دیگر مورد توجه قرار گرفت. رشد شهرها و در پی آن افزایش جمعیت شهری، علاوه بر معضلات اجتماعی و اقتصادی، صدمات زیست محیطی جبران ناپذیری به دنبال داشته به طوری که آینده بلند مدت شهرها به دلیل تحمیل هزینه های غیر قابل جبران بر محیط زیست، به خطر افتاده است. بنابراین، برنامه ریزان شهری، جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار اقدام به طراحی های همگام با محیط زیست نمودند که اکوسیتی یا به عبارتی بوم شهر نمونه ای از آنها است.شهر اصفهان به عنوان سومین کلانشهر کشور، علیرغم دارا بودن پتانسیل های طبیعی جهت تبدیل به بوم شهر، ازجمله شهرهایی است که رشد روزافزون آن می تواند چالش های فراوانی در پی داشته باشد به همین دلیل پژوهش حاضر در پی یافتن منطقه مناسب جهت پیاده سازی الگوهای بوم شهر در آن و طراحی همگام با توسعه پایدار شهری است. روش پژوهشحاضر توصیفی- تحلیلی است.از تکنیک تحلیل عاملی و خوشه ای در محیط نرم افزارSPSS جهت ارزیابی و اولویت بندی مناطق 14 گانه شهر اصفهان استفاده شدهاست.برای دستیابی به هدف مذکور از شاخص های توسعه پایدار با رویکرد بوم شهریاز قبیل شاخص های زیست محیطی، حمل و نقل، اجتماعی و کالبدی بهره گرفته شده است.نتایج به دست آمده حاکی از آن است که از 14منطقه شهری اصفهان، منطقه 12 بالاترین پتانسیل، منطقه 4 دارای پتانسیل متوسط و منطقه 9 کم پتانسیل ترین و سایر مناطق شهر اصفهان (78 در صد مناطق) به لحاظ برخورداری از پتانسیل لازم جهت تبدیل به بوم شهر محروم می باشند. بین میزان برخورداریمناطق از فضاهای سبز شهری و پتانسیل مناطق جهت تبدیل به بوم شهر رابطه مثبت ولی اندکی وجود دارد.بنابراین تنها عامل برخورداری از فضاهای سبز در منطقه برای طراحی بوم شهر کافی نبوده بلکه زیرساخت های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی محل نیز باید در حد قابل قبولی باشد.
الگوی ارزیابی تغییرات محیط زیست
حوزههای تخصصی:
آلودگی شیمیایی خاک
منبع:
محیط شناسی ۱۳۵۵ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
سنجش میزان رضایت مندی و تمایل به مشارکت شهروندان در اجرای پروژه های زیربنایی شهرداری مورد : شهرداری زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، سنجش میزان رضایت شهروندان از اجرای پروژه های زیربنایی شهرداری و تمایل به مشارکت آنان در اجرای این پروژه ها در شهر زاهدان است. روش تحقیق پیمایشی- توصیفی میباشد. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی ساکنان شهر زاهدان در بهار سال 1390 تشکیل میدهند که با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر به عنوان حجم نمونه برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شده اند. شیوه ی نمونه گیری نیز متناسب با حجم در مناطق سه گانه شهر زاهدان تعیین گردید. یافته ها نشان میدهد که در مجموع 38/38 درصد شهروندان از عملکرد شهرداری نارضایتی در حد زیاد و خیلی زیاد دارند. بیشترین میزان رضایت مندی با نمره 14/3 (5>1 با میانه 3) در زمینه ی کنترل ساخت و سازها و صدور پروانه ی ساختمان و کمترین میزان رضایت مندی نیز با نمره 49/2 در زمینه ی رسیدگی به خواسته ها و نیازهای شهروندان است. پیرامون مقوله ی تمایل به مشارکت نیز، بیش از دو سوم شهروندان، یعنی 18/65 درصد از شهروندان در حد زیاد و خیلی زیاد برای مشارکت در اجرای پروژه های زیربنایی شهرداری آمادگی دارند که نشان دهنده ی تمایل شهروندان به مشارکت برای رفع مسائل محل زیست خود میباشد. بیشترین میزان تمایل به مشارکت در زمینه ی ایجاد نظم و امنیت در محله با نمره ی 76/3 (5>1 با میانه 3) و کمترین آن در زمینه ی اهمیت مشارکت شهروندان از سوی شهرداری و دیگر سازمان های دخیل در امور شهری با نمره ی 48/2 است. استفاده از مدل تحلیل مسیر نشان میدهد که مقدار ضریب تعیین 8/97 درصد از مجموعه تغییرات متغیّر وابسته توسط مدل تحلیلی پژوهش را تعیین میکند که در آن مؤلفه ی مشارکت شهروندی با ضریب 596/0، تأثیرگذارترین متغیّر بر رضایت مندی شهروندان از اجرای پروژه های زیربنایی است و مؤلفه های رضایت اجتماعی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، اعتماد اجتماعی، آگاهی اجتماعی و سن به ترتیب در رتبه های بعدی اثرگذاری قرار دارند.
سنجش و رتبه بندی شاخص های مؤثر در تقسیمات محله ای (مورد: محله های درکه و قیطریه منطقه یک کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله ها به عنوان یکی از عناصر اصلی مدیریت شهری و نمادی از یک شهر سنتی اسلامی از گذشته تا امروز موردتوجه برنامه ریزان قرارگرفته اند. تقسیمات محله های شهری از دوره اسلامی تا دوره جدید دستخوش تغییر و تحول شده است. محله بندی درگذشته بر اساس شاخص های اجتماعی و اقتصادی صورت گرفته است و در دوران معاصر بر اساس شاخص های کالبدی، سیاسی و اقتصادی صورت گرفته است. منطقه 1 شهر تهران نیز که شامل روستاهای قدیمی تغییر شکل یافته و محله های جدید شهری است، با توجه به شرایط پیش آمده، ناشی از مرزبندی های جدید با مشکلاتی چون جدایی گزینی اجتماعی، تفکیک فضایی درون محله، درهم ریختگی کاربری ها و محدودیت ها و مشکلات خدمات رسانی روبرو است. پژوهش حاضر با تحلیل شاخص های تقسیمات محله ای تدوین شده است. روش بکار گرفته شده توصیفی- تحلیلی است که از روش چندمعیاره (تاپسیس) جهت مرزبندی محلات موردمطالعه استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل تاپسیس منعکس کننده این مطلب است که در بین مؤلفه های موردسنجش در بین دو گروه ساکنان محله و مسئولان، ویژگی اجتماعی و فرهنگی بیشترین نقش را در مرزبندی محلات داشته است تلفیق آن ها با شاخص های سیاسی، اداری، کالبدی و اقتصادی که کارایی بیشتری در مرزبندی محلات به همراه خواهد داشت. در نتیجه شاخص های مورد ارزیابی با در نظر گرفتن شرایط بومی، تأکید بر عناصر طبیعی محلات، ویژگی های مشترک فرهنگی ساکنان، ویژگی های اجتماعی و اقتصادی محلات، منافع مشترک مادی و معنوی با توجه به نشانه های هویت زا و با در نظر گرفتن مشارکت مردم در تعیین حدود محله حائز اهمیت است.محله ها به عنوان یکی از عناصر اصلی مدیریت شهری و نمادی از یک شهر سنتی اسلامی از گذشته تا امروز موردتوجه برنامه ریزان قرارگرفته اند. تقسیمات محله های شهری از دوره اسلامی تا دوره جدید دستخوش تغییر و تحول شده است. محله بندی درگذشته بر اساس شاخص های اجتماعی و اقتصادی صورت گرفته است و در دوران معاصر بر اساس شاخص های کالبدی، سیاسی و اقتصادی صورت گرفته است. منطقه 1 شهر تهران نیز که شامل روستاهای قدیمی تغییر شکل یافته و محله های جدید شهری است، با توجه به شرایط پیش آمده، ناشی از مرزبندی های جدید با مشکلاتی چون جدایی گزینی اجتماعی، تفکیک فضایی درون محله، درهم ریختگی کاربری ها و محدودیت ها و مشکلات خدمات رسانی روبرو است. پژوهش حاضر با تحلیل شاخص های تقسیمات محله ای تدوین شده است. روش بکار گرفته شده توصیفی- تحلیلی است که از روش چندمعیاره (تاپسیس) جهت مرزبندی محلات موردمطالعه استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل تاپسیس منعکس کننده این مطلب است که در بین مؤلفه های موردسنجش در بین دو گروه ساکنان محله و مسئولان، ویژگی اجتماعی و فرهنگی بیشترین نقش را در مرزبندی محلات داشته است تلفیق آن ها با شاخص های سیاسی، اداری، کالبدی و اقتصادی که کارایی بیشتری در مرزبندی محلات به همراه خواهد داشت. در نتیجه شاخص های مورد ارزیابی با در نظر گرفتن شرایط بومی، تأکید بر عناصر طبیعی محلات، ویژگی های مشترک فرهنگی ساکنان، ویژگی های اجتماعی و اقتصادی محلات، منافع مشترک مادی و معنوی با توجه به نشانه های هویت زا و با در نظر گرفتن مشارکت مردم در تعیین حدود محله حائز اهمیت است.
روند مطالعات شهری و جایگاه جغرافیای شهری در ایران
حوزههای تخصصی:
شهر سوخته از نام و آوازه تا وضیعت گردشگری
حوزههای تخصصی:
سیستان دشت پهناور و حاصلخیزی پیرامون دریاچه هامون می باشد. بنابر پژوهش های علمی انجام شده، سیستان یکی از مراکز تمدنی مهم در محدوده جغرافیایی شرق فلات ایران بوده است. یکی از عمده ترین این مراکز شهر سوخته می باشد. شهر سوخته در استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران قرار دارد و یکی از مهم ترین شهرهای ماقبل تاریخ در ایران به حساب می آید. فعالیت های باستان شناسی و کاوش در این محوطه باستانی نشان می دهد که شهر سوخته مهم ترین مرکز تمدن و تجارت در قبل از 5 هزار سال پیش بوده است. شهر سوخته یک محوطه تاریخی مهم در ایران بوده و برخی اکتشافات آن نظیر تصویر یک بز در حال حرکت بر روی یک کوزه که نخستین انیمیشن در جهان محسوب شده و نیز نخستین عمل جراحی مغز و بسیاری از نخستین های دیگر نشان دهنده اهمیت فوق العاده این محوطه باستانی بی نظیر است. این تحقیق ضمن بررسی پیشینه تاریخی شهر سوخته و عظمت باستان شناسی آن به کنکاش در زمینه بهره برداری فرهنگی بویژه بحث توریسم تمدنی مبتنی بر آثار این شهر پرداخته و به این نتیجه رسیده که متأسفانه هیچ تناسبی بین عظمت و وضیت گردشگری این شهر تاریخی وجود ندارد. در خاتمه راهکارهای لازم جهت پویایی توریسم شهر سوخته ارایه شده است.
تحلیل عوامل موثر بر الگوی مشارکتی توسعه روستایی مطالعه موردی: حوضه آبخیز حبله رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه روستایی بدون نهادینه شدن مشارکت، امری دور از دسترس تلقی می شود. به نظر می رسد سه پیش شرط یا زمینه اساسی برای مشارکت اجتماع های محلی در برنامه های توسعه روستایی باید فراهم شود:اجتماعی، اداری - مدیریتی، و ساختاری. هدف پژوهش حاضر، تحلیل تاثیر این عوامل بر مشارکت روستاییان، سازمان های غیردولتی و اجتماع محور در توسعه روستایی در حوضه آبخیز حبله رود است. داده های مورد نیاز با استفاده از مصاحبه با آگاهان محلی گردآوری و با روش تحلیل محتوا، تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که در بین عوامل اجتماعی، «مهارت های رهبری و سازماندهی در میان روستاییان»، بیشترین تاثیر را داشته است. در این زمینه شایسته است مدیران و کارشناسان و طراحان داخلی پروژه های مشارکتی در هر گونه فعالیت مشارکتی، انعطاف پذیری بیشتری در مورد روستاییان از خود نشان دهند و نقاط ضعف موجود را برطرف سازند. برنامه ریزان نیز باید توجه داشته باشند که یکی از عوامل مهم، برای بیشینه سازی اثربخشی پروژه های مشارکتی «فرآیند تخصیص منابع و دانش و اطلاعات به روستاییان» است تا «آگاهی روستاییان نسبت به حقوق قانونی و توانمندی های شان برای تغییر» افزایش یابد.