فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
ادبیات ایران در دوران انقلاب مشروطیت کاملأ تحت تأثیر تحولات اجتماعى، سیاسى و فرهنگى است. این تحولات به نوبه خود ریشه در رفت و آمد نخبگان سیاسى و فکرى جامعه ایران به غرب از قبیل سیاحان، بازرگانان، دیپلمات ها، دانشجویان و از سوى دیگر آمد و شد اتباع مغرب زمین به ایران به ویژه در ساحت ایران شناس و یا شرق شناس و بازرگان و نیروى متخصص است. ویزگى مهم ادبیات دوره مشروطه استفاده از زبان محاوره اى و ساده براى ارتباط فکرى با توده هاى مردم بود. نثرگذشته همان نثر منشیانه و دربارى است که کاربرد آن در میان خواص بود.
وطن در شعر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات اصلی شعر فارسی در عصر مشروطه، «وطن» است و درک صحیح پیام شعر این دوره تا حدی منوط به شناخت جایگاه آن است. مفهوم وطن در نظر شاعران این دوره، با مفهوم آن در نزد گذشتگان متفاوت است. در این مقاله وطن در دو دوره قبل و بعد از اسلام بررسی شده است. ایرانیان پیش از اسلام با مفاهیمی از وطن مثل سرزمین و نژاد آشنا بودند، با پذیرش اسلام و تاثر از آموزه های آن، نگرش آنان نسبت به وطن دگرگون شد. به طور کلی مفاهیم وطن در شعر فارسی این دوران عبارت است از: 1. عالم اسلام؛ 2. عالم برین؛ 3. زادگاه؛ 4. جهان وطنی. بر پایه یافته های این تحقیق، مفهوم «وطن» در شعر مشروطه، با گذشته متفاوت است، هر چند مفاهیم کهن آن نیز کمابیش حضور دارد. «وطن» در این مفهوم جدید، مرکب از مولفه هایی است که می توان این مولفه ها را تحت عناوین زیر جستجو کرد: 1. دگرگون شدن نقش مردم در حکومت؛ 2. تعلقات خاکی و نژادی؛ 3. هویت ایرانی با همه شئون آن.
فهم ناتمام و ناهمگون از آزادی در شعر شاعران مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فصل ممیّزِ ادبیّات نوین با ادبیّات کلاسیک فارسی در ورود مضامین نو و تازه است؛ مضامینی چون تجدّد یا مدرنیته، ملیّت و ملّی گرایی، قانون و قانون گرایی، زنان و حقوق اوّلیه آنان، آموزش و پرورش نوین، مبارزه با عقاید خرافی، نقد باورهای نادرست و آزادی و آزادیخواهی. این مقاله کوشش خواهد کرد تا با ارائه دلایل کافی ثابت کند، آزادی و آزادیخواهی که مترادف با دموکراسی غربی است، در شعر شاعران دوره مشروطه، نسبت به سایر مضامین نو اصلاً جایگاه بایسته و درخوری ندارد. نه تنها بسامد این مضمون نوین در شعرشاعران این دوره بسیار کم است، بلکه منظور از آزادی مورد نظر شاعران در همین بسامد اندک ابیات نیز، در بسیاری از موارد با مبانی دموکراسی متفاوت است. آزادی نه تنها دغدغه اصلی شاعران دوره مشروطیّت نیست، بلکه در شعر بزرگترین شاعر آزادیخواه این دوره، یعنی فرخی یزدی، به ندرت در مفهوم غربی آن به کار رفته است. به علاوه تفاوتهای عمده ای است در برداشت فرّخی یزدی و لاهوتی و عشقی از آزادی، با برداشت مرحوم ملک الشعرای بهار و عارف قزوینی از آن. می توان گفت گرچه آزادی که مترادف با آزادی قلم و بیان و اندیشه باشد، در شعر شاعران این دوره کمابیش دیده می شود، اما به جز بهار که در دیوانش کاربرد کلمه آزادی در مفهوم غربی آن نسبتاً بسامد بالایی دارد، دیگر شاعران این دوره آزادی را بیشتر در مفاهیمی متفاوت به کار برده اند.
بازتاب مشروطیت در اشعار نسیم شمال و احمد شوقی
حوزه های تخصصی:
"بیداری و آگاهی مردم، آزادی خواهی، عدالت خواهی، قانون گرایی، مبارزه با استبداد، وطن دوستی و در یک کلمه «مشروطه خواهی» از مهم ترین حوادث دوران معاصر ایران و برخی دیگر از کشورهای پیرامون ما بوده است. نویسندگان این مقاله، در پی نشان دادن این درونمایه مشترک در شعر دو شاعر هم عصر نسیم شمال، شاعر ایرانی، و احمد شوقی، شاعر مصری است. نسیم شمال و احمد شوقی، با دو زبان متفاوت و در دو کشور غیر همسایه زندگی کرده اند، ولی مفاهیم و مضامین مربوط به مشروطه خواهی در اشعار آنها بسیار مشترک است و این نشان دهنده اشتراکات فرهنگی و اجتماعی دو ملت ایران و مصر است. آنان خواهان نظام مشروطه و پارلمانی و مبتنی بر قانون و عدالت، با حاکمانی لایق، کاردان و عالم اند. نظامی که آسایش و سعادت و پیشرفت مردم را تامین نماید و مانع ظلم و ستم شود. اما افسوس که نظام مشروطه در دوره این شاعرانه در ایران و مصرـ آن گونه که باید، رشد نمی کند و به ثمر نمی نشیند. مخالفان مشروطه بر مجلس و دیگر ارکان مملکت سیطره می یابند و وطن در معرض نابسامانی و آشفتگی قرار می گیرد. به همین سبب است که هر دو شاعر، مردم را به پاس داشت و حفاظت از وطن، فرا می خوانند.
"
نقش مخاطب در تحول شعر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات اجتماعی و توجه به درخواستها و دغدغه های مردم، از عوامل عمده دگرگونی شعر مشروطه است. این مقاله با تاسی به آرای نظریه پردازان غربی و منتقدان ایرانی، به مخاطب گرایی شعر مشروطه و جایگاه قابل توجه مخاطب در ساختار و تحول شعر آن دوره پرداخته است. با بررسی سبک شناسانه و تحلیل جامعه شناختی شعر مشروطه و تحلیل محتوایی آثار، رابطه مخاطب، شعر و تحولات اجتماعی – فرهنگی این دوره تبیین شده است. ارزش و اهمیت این پژوهش در این است که بسیاری از نکات اجتماعی – تاریخی را می توان در لابلای اشعار ردیابی و تجزیه و تحلیل کرد. مخاطب در تکوین و تحول شعر مشروطه نقش مؤثری داشته و از ارکان شعر و علت غایی آن محسوب می شود. شاعران وضعیت یکسانی نداشته اند: گروهی سنت گرا و پیرو سبک بازگشت بوده اند؛ مثل صفای اصفهانی و فرصت شیرازی و شاعرانی که تا حدودی به مسائل اجتماعی با نگاهی انتقادی پرداخته اند، مثل ایرج میرزا، بهار و ادیب الممالک؛ و شاعرانی که در متن انقلاب و پیشگام مبارزه مردمی بوده اند؛ مثل نسیم شمال، عارف، عشقی و لاهوتی. هر دسته از این شاعران مخاطبان خاصِ خود را داشته اند.
انگیزه های توجه به ایران باستان در شعر عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با تحولات وسیع در همه شئون سیاسی – اجتماعی ایران در عصر مشروطه، ادب فارسی نیز از این تغییرات مصون نماند و بر اساس مقتضیات عصر جدید تحولاتی در حوزه صورت و معنا پذیرفت. در بعد معنا و اندیشه، شعر عصر مشروطه، عرصه نگرشها و گرایشهای متفاوت با ادوار گذشته است. از جمله درباره مفهوم وطن درونمایه های گزارش شده حاکی از تحول مفهوم وطن و دگرگونی در مصادیق آن است. گرایش به ایران باستان با نگرشها و گرایشهای متفاوت، از جمله دگرگونیهای فکری شعر این دوره است که بسیاری از شاعران وطن دوست بدان روی آورده اند. باستان گرایی دارای مبانی و معانی متفاوتی است. گرایش به ادوار باستانی یا گذشته زبان و گریز از هنجارهای کنونی آن، از معروفترین معانی آن است. باستان گرایان در عین اشتراک در اصل گرایش به ایران باستان، در انگیزه ها متفاوتند. به نظر می رسد برجسته ترین انگیزه های توجه به ایران باستان در شعر عصر مشروطه عبارت است از: احیای هویت ملی، خوش بینی افراطی به ایران باستان، التیام احساس حقارت در برابر بیگانه، اسلام ستیزی، انتقاد از اوضاع و احوال عصر، تحریک غرور ملی و شکست ناپذیری.
بازشناختِ جریانشناسی شعر مشروطیّت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۷ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
اگـر بتوان ادبـیات را آیـینة جامـعه دانسـت که در آن فــراز و فـرود فرهــنگ و انـدیشـه بازتابانده میشود، سنّتپذیری و سنّتگذاری و نیز سنّت و نوآوری در آن جایگاه بارزی دارد. برای شناخت هر چه بیشتر این جایگاه، مباحث جریانشناسی ادبی، بهخوبی میتواند پژوهشگر را با عوامل برونساخت و درونساخت ادبیات، «تحوّل» در چارچوب پویایی و «انحطاط» در چارچوب ایستایی و دلایل این پویایی و ایستایی آشنا کند. جریانشناسی ادبی، بررسی شناخت فرایند در حال تحوّل ادبیات از سنّت به سوی نوگرایی است. چون شعر مشروطیّت با بافت اجتماعی، سیاسی و انقلابی این دوره پیوند نزدیکی دارد، به مثابه آیینهای بازتابندة واقعیّتهای جامعة آن روز است، شعر دورة گذار و انتقال است و حدّ واسط بین سنّت و نوگرایی به شمار میرود، جریانشناسی شعر این دوره اهمیّت و ضرورتی خاص مییابد؛ بهویژه که مشروطیّت بارزترین نمود آغاز تحوّل از سنّت به نوگرایی است. از ضرورتهای جریانشناسی شعر مشروطیّت، آشنایی با پیشینة تاریخی جریانشناسی شعر این دوره، پرداختن به اصول و مبانی نظری شعر مشروطیّت، توجّه به پیوندهای جریانشناختی بین شعر مشروطیّت و انقلاب مشروطیّت و عوامل موثّر در این بررسیها و پژوهشهاست. جریانشناسی شعر مشروطیّت و دیگر دورههایی که ویژگیهایی همانند این دوره دارد، پژوهشی بایسته است که در مطالعات دورة معاصر جایگاه ارزندهای دارد.
افقهای ادبیات داستانی معاصر فارسی از آغاز تا جنگ جهانی اول (1299 - 1207 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقسام شمول ادبیات داستانی نزد ملل گوناگون کمی متفاوت است. در ادبیات فارسی، مقامه و حکایت هم می تواند جزء ادبیات داستانی به شمار آید و در ادب اروپایی ادبیات داستانی (ficticn) فقط شامل قالب های خاص داستانی به مبنای جدید می شود. در این نوشتار، نویسنده پس از بیان تفاوت عصر جدید و دوره معاصر؛ با توجه به حوادث اثر گذار تاریخی ، ادبیات عصر جدید و معاصر را به هفت دوره تقسیم کرده که در این گفتار تنها دو دوره ابتدایی بررسی شده است. دوره اول یا دوران مدرنیته (1285-1206) دوره دوم؛ پس از مشروطه تا حکومت رضاخان (1299-1285).
طنز در مطبوعات دوره آغازین مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آستانه انقلاب مشروطه، کشور ایران هنوز تمامی خصوصیات جامعه شناختی جامعه سنتی را دارا بود. حاکمیت سیاسی به شکل استبداد کهن سال ایرانی بود که می توان آن را نمونه متعارف استبداد شرقی دانست. در قرن نوزدهم میلادی، طی یک سلسله تحولات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی، رفته رفته شکاف هایی در جامعه سنتی ایران پدیدار گشت و حقانیت رژیم سیاسی مبتنی بر استبداد سلطنتی مورد تردید قرار گرفت. گروه هایی از مردم شهری به ویژه عناصر اصلاح طلب دولت و دیوان، روحانیون روشن بین، تجار، و روشنفکران در افکار آزادی خواهانه غربی (آزادی های مدنی، مصونیت جان و مال فرد از تعرض، تفکیک قوای سه گانه، حاکمیت قانون) شعارهای مناسبی برای مبارزه با حکومت استبدادی قاجار یافتند. (خارابی 1380، ص 11)
شعر مدرن ایران ، کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اینکه کلمه فرنگ در شعر خاقانای و سعدی مطرح شده و در دوره صفوی هم می توان نشانه هایی از فتنه گری چشم فرنگی را در شعر فارسی ردیابی کرد و نشان داد، اما نقطه عطف تعامل ایران با غرب دوره مشروطه است. در این دوره، رود خروشان فرهنگ غربی – مسیحی با همه ظرفیت به طرف ایران سرازیر گردید و در نتیجه آن، (کتاب مقدس) در ادبیات مدرن ایران که شدیدا متاثر از فرهنگ غربی بود، به گونه ای گسترده مطرح شد. در این مقاله بازتاب و تاثیر (کتاب مقدس) در شعر نو در چند شکل بررسی شده است...
ادبیات مشروطه: بوطیقای شعر مشروطه و اشرف الدین حسینی
منبع:
رودکی۱۳۸۶ شماره۱۸
حوزه های تخصصی:
حاکمیت و رهبری در شعر و اندیشه بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دگرگونی در نگرش روشنفکران، نسبت به منشا، ماهیت و کارکرد حاکمیت، از نیمه دوم قرن سیزده باعث شد قشر روشنفکر، در مورد حاکمیت مطلوب و تغییر اصلاح حاکیت موجود اظهار نظر کند.محمدتقی بهار در آغاز جوانی با گرایش به اندیشه های نو، حاکمیت مشروطه را به عنوان حاکمیت مطلوب برگزید. او با جانبداری انتقاد آمیز، دیدگاه خود را در مورد این شیوه حاکمیت در اشعار زیادی مطرح کرده است. با ناکامی مشروطه به اقتدارگرایی در رفتار و اندیشه سیاسی گرایش پیدا کرد. نتیجه چنین اندیشه ای اتخاذ موضع جانبدارانه در مقابل برخی جنبش های ایالتی - ملی و جانبداری مقطعی از کودتای 1299 ش و جمهوری رضاخان بود که بعد از مدتی از هر دو ناامید شد. او با انتقادهای تند و تحلیل ماهیت چنین حرکت هایی، به مخالفان رضا شاه و سید ضیا پیوست. او حتی بعد از تثبیت حکومت رضا شاه، امیدوار بود مردی مقتدر اما دموکرات منش جامعه ایران را بسامان کند.
مشروطه و زنان شاعر
منبع:
رودکی۱۳۸۵ شماره۹
حوزه های تخصصی:
شعر مشروطه و شعر عوام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فرخی یزدی و توانمندی های غزل در عصر مشروطه
حوزه های تخصصی:
قالبهای شعر، در طول هزار ساله ادب فارسی توانمندیها و ظرفیتهای گوناگونی پذیرفته اند و برای بیان و تشریح انواع حالات و موقعیتهای انسانی و موضوعات و مضامین متفاوت مورد استفاده قرار گرفته اند. این قوالب بنابر ذوق و سلیقه مخاطبان خود یعنی غالب فارسی زبانان هر کدام در انتقال برخی از عواطف و احساسات از توفیق بالنسبه قویتری برخوردار شده اند، چنانکه قالب قصیده در سرتاسر ادب سرزمین ما، با اینکه برای بیشتر موضوعات شعری، از قبیل مدح، وصف، پند، عشق و... به کار گرفته شده است اما در زمینه مدح و مدیحه سرایی بنا به دلایل و شرایط خاص تاریخی از موفقیت بیشتری بهره مند گشته است، یا قالب رباعی در شعر فارسی با اینکه در زمینه های گوناگونی مورد آزمایش قرار گرفته است اما در نشان دادن بی وفایی دنیا و بی اعتباری عمر و تلخی مرگ، توفیق چشمگیری یافته است به نحوی که در ادبیات ما هر کس چنین اندیشه ای را خواسته است بیان کند تاثیرات و احساس درونی خود را در قالب رباعی به مخاطبان خویش عرضه داشته است...
بهار و تعامل معتدل با سنت و تجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی مقاله بررسی شیوه تعامل بهار با مساله « سنت و تجدد » بوده است . مرحوم ملک الشعرای بهار فقط یک شاعر نبود . علاوه بر تحقیقات ادبی و شاعری ، فعالیتهای سیاسی - اجتماعی نیز در راس امورش قرار داشت . یک خصلت برجسته دیگر بهار که او را از اقراتش متمایز می کرد ، مطالعات بسیار گسترده اش بود در تاریخ و فرهنگ ایران که در نتیجه آن ، مسائل و مشکلات تاریخی فرهنگ ایران را عمیقاَ شناخته بود . بهار متعلق به دوره ای است که فرهنگ ایران در حال گذار از سنت به تجدد است . «دوره های گذرا » همیشه پرالتهاب بوده و معمولاَ فرهنگ در این دوره دچار افراط و تفریط می شود ...
بنیاد ناسیونالیسم در شعر مشروطه
منبع:
رودکی۱۳۸۶ شماره۱۸
حوزه های تخصصی:
بررسی مقایسه ای موضوع و محتوای شعر مشروطه ایران و شعر جدیدیه تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران مشروطه از اعصار مهم ایران ازنظر تحول محتوای شعری است؛ چراکه دیگر نه مدیحه سرایی و شعر عرفانی، بلکه اشعار اجتماعی سیاسی با مضامین متعالی چون آزادی، وطن و... رواج داشت. تشابه عصر جدید تاجیکستان با این عصر، زمینه تعامل شعر مشروطه ایران و شعر نو این کشور را فراهم کرد. پژوهش حاضر، که به روش تحلیلی تطبیقی انجام شده است، درجهت بیان چگونگی این تعامل با هدف مقایسه تطبیقی موضوع و محتوای شعر مشروطه ایران و شعر جدیدیه تاجیکستان به بررسی وجوه اشتراک فراوان شعر این دو کشور در عصرهای پیش گفته پرداخته و درنهایت به سه دسته شاعران «حب وطنی، انقلابی و مرثیه سرا» در شاعران این دوره ها قائل شده است. ادیب الممالک فراهانی و ایرج میرزا درمیان شاعران مشروطه ایران و «فطرت» درمیان شاعران جدیدیه تاجیک ازجمله شاعران حب وطنی، و نسیم شمال و مؤمن قناعت ازجمله شاعران مرثیه سرا هستند و مابقی ذیل دسته شاعران انقلابی قرار گرفته اند. پس از تحلیل محتوایی و تطبیقی اشعار آنها، چنین دریافت شد که ازمیان مضامین پررنگ شعر مشروطه ایران، موضوع «وطن» نخستین و پرکاربردترین محتوای مشترک شعر این دو کشور است که جایگزین موضوع عشق شده است. این موضوع در اکثر اشعار شاعران ایران و تاجیکستان، بیش از بیان حب وطن به طور مطلق، به ترغیب مخاطبان به قیام علیه ظلم و تشویق به انقلاب سروده شده و در بعضی موارد صرفاً مرثیه است. آزادی، تعلیم و تربیت جدید، ادبیات کارگری و نکوهش جهل و توصیه به علم اندوزی مضامین مشترک بعدی هستند؛ ضمن اینکه شواهدی درباب توجه به حقوق بشر، زنان و مسئله برابری با مردان نیز استخراج شده که در مورد اخیر (نکوهش جهل و توصیه به علم اندوزی) می گنجد.