تحلیل محتوا و نقد ادبی از جمله پرکاربردترین روش ها و رویکردها در پژوهش های ادبیات و به طور خاص ادبیات کودک است. در حال حاضر تحلیل محتوا با دو رویکرد کمی و کیفی در بسیاری از پژوهش ها مورد استفاده قرار می گیرد. به نظر می رسد که رویکرد کیفی در تحلیل محتوا قرابت زیادی با نقد ادبی به عنوان یکی از رویکردهای رایج در پژوهش های ادبی دارد. از مجموع 75 پژوهش بررسی شده که در پنج شماره ی دوفصلنامه ی علمی پژوهشی مطالعات ادبیات کودک منتشر شده اند یا به صورت گزارش طرح پژوهشی در کتابخانه ی بین المللی کودکان مونیخ نگهداری می شوند، 41 مورد آنها به نقد و تحلیل متون پرداخته اند. در این میان برخی صراحتاً به روش تحلیل محتوا اشاره کرده اند و برخی نیز صرفاً بر وجه تحلیلی کار تأکید کرده اند. تفکیک مرز مشخصی میان روش ها و رویکردهای به کار گرفته شده در این پژوهش ها امر آسانی نبوده است. اغلب پژوهش ها با رویکردی کیفی و تحلیلی، مبتنی بر شاخص های گوناگون نقد ادبی، از جمله نقد ساختارگرایانه یا فمینیستی یا سایر نظریه های ادبی انجام شده اند. بهره گیری از تکنیک های تحلیل محتوا مبتنی بر معیارهای نقد ادبی می تواند در بهبود کیفیت پژوهش های تحلیلی ادبیات کودک راهگشا باشد.
جنیدنامه، پیش درآمد (prologue) داستان بلند ابومسلم نامه، پرداختی خیالی و فانتاستیک از زندگی جدّ ابومسلم خراسانی است که در آن عناصری از دنیای واقعی با عناصر خیالی پردازندگان و ناقلان کهن همراه شده و جهانی را آفریده است که در آن ایده ی فرایند رشد و دستیابی به فردیت، با محور قهرمانان حماسی و تاریخی، به تصویر کشیده می شود. در مقاله ی حاضر، پس از معرفی نوع ادبی فانتزی و بیان اهداف فانتزی سازی با استفاده از متون کهن، عناصر اصلی سازنده ی فانتزی جنیدنامه دسته بندی و تحلیل روان شناختی شده اند. این عناصر عبارت اند از: ساختار متناقض و شخصیت پردازی متقابل و درون مایه ی حماسی و دینی. حاصل کار نشان می دهد که به علت تناسب کامل ذهن نامنظم و آشفته ی کودک با ساختار متن یادشده، این ابزار بهترین وسیله برای نظم بخشیدن به آشفتگی های درونی و حرکت ذهنی آن ها از کودکی به بلوغ است.