عبدالصمد، از نقاشان فعال دربار صفوی، در جوانی به دعوت حاکم زمان به هند رهسپار شد تا پایه گذار مکتبی از نقاشی باشد که با اصول نقاشی ایرانی آغاز شد.در این پژوهش سعی شده است به معرفی نگاره های نگارگر در فاصله زمانی 1535م./921ه. تا حدود 1600م./986ه.پرداخته شود.در این زمان عبدالصمد در نگارخانه سلطنتی سه پادشاه با سه نوع اعتقاد مشغول به کار است: شاه طهماسبِ شیعه؛ همایون شاهِ سنی مذهب و اکبرشاه با اعتقاد به آیین اکبری. بنابراین به بررسی تفاوت های نگاره های این هنرمند در دوره زمانی مذکور پرداخته می شود.با توجه به اهمیت شخصیت هنری عبدالصمد و نفوذ بی بدیل وی در هنر هند، لازم است پژوهش هایی در باب شناساندن این نگارگر گرانمایه به جامعه هنری انجام شود.روش تحقیق با توجه به نیاز به بررسی نگاره های باقی مانده، مقایسه ایی و تحلیلی انتخاب شده و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهده به انجام رسیده است.تفاوت های بارزی در نگاره های انتخابی از دوره های کاری نگارگر مشاهده می شود که نتیجه اعمال سلیقه پادشاه در کار هنری نگارگر است زیرا اصول به کار رفته، با شیوه آغاز کار هنرمند همخوانی نداشته و آن را تنها می توان ناشی از فضای جدید فکری حاکم بر محل کار هنرمند دانست.
کاربست مباحث زبان شناسی در مطالعه متون دینی از جمله قرآن کریم، به خوانش نظام مند آن کمک می کند. یکی از زیر شاخه های زبانشناسی، کاربردشناسی زبان است که در رویکردهایی مانند نظریه کنش گفتاری نمود می یابد. با عنایت به محوریّت تهذیب در سوره شمس و ترسیم نظام ارزشی مطلوب در این سوره، پژوهش حاضر با هدف تبیین ساختار سوره شمس و با روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخگویی به این سوال است که گونه های مختلف کنش های گفتاری در سوره شمس کدامند؟ و از تحلیل این کنش ها و روابط بین آنها چه نتایجی حاصل می شود؟ بازیابی کنش های گفتاری در پاره گفتارهای موجود، حاکی از ساختار سه بخشی سوره شمس است. پیام اصلیِ سوره در قالب کنش اظهاری، نظام ارزشی جدیدی را تعریف می کند. کنش تعهّدی در قالب سوگندهایی که از موارد کاملاً مشهود و محسوس به سمت امور غیبی و غیر محسوس، سیر می کند اطمینان بخشی و بیان اهمیت موضوع را برای گفته یابان فراهم می نماید. در واقع گوینده گفتمان قصد دارد به واسطه سوگندهایی که یاد می کند، مخاطب را به کنشی که در نظر دارد و اتخاذ وضعیت مطلوبی که در مقابل وضعیت نامطلوب ترسیم می شود، سوق دهد. تعهّدی که در این پاره گفتارها رقم می خورد به این معنی است که گفته یابان، هر یک از دو مسیر اعلام شده در آیات نهم و دهم (به عنوان جواب سوگند) را برگزیند، به تحقیق به آن عاقبت و سرنوشت دچار می شود. در آیه پایانی، ]وَ لَا یخَافُ عُقْبَاهَا[ در قالب کنش اظهاری بر تحقّق عقاب تأکید می شود.