فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۲۶۱ تا ۸٬۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
375 - 392
حوزههای تخصصی:
نقش موسیقی در یادگیری زبان خارجی را می توان از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار داد: شباهت موسیقی با زبان، ارتقا میزان انگیزه زبان آموزان، جلوگیری از ترس و اضطراب زبان آموزان برای شرکت در فعالیت های کلاسی، فهم بهتر متون ادبی و تقویت فراگیری تلفظ صحیح واژگان، از جمله موضوعاتی اند که اهمیت موسیقی در فرایند یادگیری زبان خارجی را نشان داده اند. نتایج یک نظرسنجی در سال 2019 که از سوی شرکت Shell در میان جوانان آلمانی صورت گرفته، نشان می دهد که شنیدن موسیقی با 57 درصد، بیشترین فعالیت جوانان در اوقات فراغت را به خود اختصاص داده است. پرسش اصلی این تحقیق آن است که کتب آموزشی تا چه حد و در چه زمینه هایی از موسیقی در جهت آموزش زبان خارجی استفاده می کنند. در پژوهش حاضر، علاوه بر معرفی سبک های موسیقی مناسب برای استفاده در آموزش زبان، به معیارهای انتخاب موسیقی با هدف آموزش و همچنین به راه کارهایی برای به کارگیری موسیقی در کلاس زبان خارجی اشاره می کنیم. در بخش عملی، موسیقی به کاررفته در تعدادی از کتب آموزشی به روز را از جنبه های گوناگون، از جمله واژگان، کشورشناسی، دستور زبان و همچنین مهارت های زبانی تحلیل کردیم. نتایج پژوهش نشان می دهد، علی رغم آنچه در بخش نظری از نقش و اهمیت موسیقی و ظرفیت آموزشی موجود در آن گفته می شود، کتب آموزشی بهره کافی را از این ابزار محبوب میان جوانان نبره اند.
The Effect of Online Interaction on the Use of Discourse Markers: A Comparison of Two Flipped Classes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Discourse Markers (DMs) are pragmatic ties representing the relationship between different concepts in a discourse. As Fraser (2009) puts it, these lexical expressions are free morphemes that signal a special message about or in addition to the basic message. Given the importance of DMs in the written discourse of English as foreign language (EFL) learners, this study investigated the effectiveness of two methods of interaction in improving Iranian EFL learners’ use of discourse markers (DMs) in writing compositions. The data were drawn from comparing the compositions of two virtual groups of EFL learners who were exposed to two types of online interactions within which different flipped instructional activities were assigned. The data were analyzed both quantitatively and qualitatively. The results showed that the learners who engaged in online discussions used higher numbers of DM in terms of both type and token. The results also showed an increase in the length of compositions in the case of those groups who embarked on online interactions and discussions of flipped content. The findings suggest that once supported by the provision of flipped content, online interactions help create authentic opportunities for learner-centered discussions, which lead to an increased authenticity level of the EFL learners’ language production. The findings might also underscore the significance of flipped content and online interactions in developing other aspects of EFL learners’ pragmatic competence.
Iranian EFL Teachers' Classroom Assessment Practices: Discrepancy between Theory and Practice
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۳, Issue ۲, Summer and Autumn ۲۰۲۳
149 - 169
حوزههای تخصصی:
Classroom assessment practices play an important role in increasing students' learning. These practices are also key to the success of curriculum reforms. In line with this importance, the current study aimed to explore Iranian EFL teachers' classroom assessment practices following the new curriculum reform introduced in 2011. It also examined whether there were differences in teachers' practices based on variables such as gender, teaching experience, and educational degree through qualitative and quantitative approaches. A total of 28 EFL teachers at public high schools from three provinces in Iran (Lorestan, Kermanshah, and Ilam) participated in the semi-structured interviews. After transcribing the interviews, recurrent themes were identified by thematic analysis. The results revealed that English teachers used primarily assessment for learning or formative assessment, yet their assessments were still exam-based. The frequency of assessment practices indicated that oral questioning during instruction (60.7%), test after each lesson or unit of lesson (50%), written exams (35.7%), and group activity (32.1%) were the most frequently used assessment practices among teachers. The findings revealed that there is a discrepancy between teachers' classroom assessment practices and the curriculum reform. Across gender, there was a significant difference between participants in terms of role play, assigning summaries of lessons, and playing audio files. Regarding teaching experience and academic degree, there was no significant difference between participants. The findings would have implications for teacher education programs and EFL teachers.Key Words: Classroom assessment; EFL teachers; Formative assessment; Practices
بررسی سویه های زبان شناختیِ مدلول استعلایی در رمان قصر کافکا با تأکید بر سطوح زبانی والتر بنیامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند بررسیِ مفهوم مدلول استعلایی از دل مطالعات فلسفی برمی خیزد، اما زبان شناسی و ادبیات نیز از ظرفیت های این مفهوم بهره برده اند. جستار حاضر با بررسی رویکرد زبان شناختی والتر بنیامین به موضوع زبان شناختی مدلول استعلایی در رمان قصر کافکا می پردازد. این رمان به دلیل قابلیت بالایی که برای بررسی و یافتن زنجیره ای از مدلول های استعلایی در مؤلفه های اصلی اش داراست، انتخاب شده است. مارتین هایدگر و به ویژه پس از او ژاک دریدا تلاش کردند برای نقد سنت تفکر متافیزیک مفهوم مدلول استعلایی را به کار ببندند. اما هدف این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیل محتوا به این موضوع بپردازد که چگونه بدون به کار گرفتن مشخص اصطلاح مدلول استعلایی، چنین رویکردی در اندیشه های والتر بنیامین و نظریه مشهور او در باب سه سطح از زبان حضور دارد . در سطح سوم زبان که بنیامین از آن با عنوان «عرصه یاوه گویی» یاد می کند، همان سطح تولید معنا و در عین حال ناممکن بودن آن است. این گزاره بنیامین که مترادف با نفی حضور مدلول استعلایی در اندیشه دریداست، در قصر کافکا کاربرد عملی یافته است. درنهایت مقاله به این نتیجه می رسد که رابطه صراحت و ابهام در سه مؤلفه های اصلی داستان یعنی شخصیت «ک»، «قصر» و همچنین شغل «مساحت گری» ناممکن بودن مدلول استعلایی و سطح سوم زبانی بنیامین را به شکل یک روایت داستانی نشان می دهد.
Teachers' Conceptions of Language Assessment: Theoretical Knowledge and Attitudinal Dimensions of Language Assessment Literacy Model
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۲, Issue ۱, Winter and Spring ۲۰۲۲
82 - 102
حوزههای تخصصی:
The contemporary era of learning-oriented assessment demands for teacher professional efforts to appropriately and accurately assess learners' attainment and use the assessment results for the enhancement of learning. In second/foreign language (L2) teaching discipline, this has recently brought language assessment literacy (LAL) to the forefront, with an increasing emphasis on teachers' professionalism of this concept. Given this, L2 teachers' mastery of practical and technical skills, as prescribed by the exiting LAL models, could not be entirely complete nor enhanced without their conceptions of assessment and beliefs system. To illuminate these dimensions, the present study aimed to develop and validate a LAL scale which could have relevance to L2 localized contexts. Exploratory and confirmatory analyses of data from a sample of L2 teachers (N=213) provided empirical evidence supporting the utility and validity of the scale. The paper concludes with the importance of teachers' conceptions of LAL and implications of the findings.
ابعاد کاربردشناختی و گفتمانی عبارات اشاره ای «این» و «آن» در گفت وگوهای روزمره زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سنت مطالعاتی نقش گرایانه برای زبان سه کارکرد گزاره ای (مفهومی)، متنی و بینِ فردی ملحوظ شد. در راستای این رویکرد، پژوهش حاضر بر آن است معانی مختلف «این» و «آن» را در فارسی توصیف کرده، و نشان دهد چگونه مبانی دستوری شدگی می تواند برای بررسی هم زمانی تنوع معنایی این عناصر زبانی به منزله نقش نمای گفتمانی به کار بسته شود. به این منظور، با استناد به الگوی نظری برخی زبان شناسان ( Traugott & Dasher, 2002 ) از ابزار و مفاهیم این نظریه بهره گرفته شد و انواع کاربرد این عناصر زبانی در سه بافت گزاره ای (مفهومی)، انتقالی و گفتمانی تحلیل شد. تحلیل داده ها، نشان می دهد «این» و «آن» در معنای گزاره ای مفهومی به صورت برون زبانی، مرجع داری و متنی و همچنین در بافت های انتقالی برای بازیابی اطلاعات زبانی، فرافکن اشاره ای، بیان عواطف و احساسات، اجتناب از بیان صریح مفاهیم ناخوشایند و تشخیص مدلول به کار گرفته می شود. بررسی داده ها همچنین نشان می دهد، دستوری شدگی «این»، پس از بافت های انتقالی ادامه یافته و به منزله نقش نمای گفتمانی در تغییر روند موضوعی گفتمان و ایجاد وقفه برای صورت بندی بخش آتی گفتمان (متنی)، برجسته سازی و تأکید روی بخش آتی گفتمان و ایجاد تقابل و بیان ارزیابی (ذهنی) و در بیان درخواست، پرسش و توصیه (بینِ ذهنی) به ایفای نقش می پردازد. تنوع معنایی و دستوری شدگی و عناصر مذکور گرایش تغییرات معنایی تراگوت و داشِر را تأیید می کند. بااین حال، عناصر مذکور با توجه به اینکه در آغازِ فرایند دستوری شدگی از معنای ذهنی برخوردارند، طیفِ غیر ذهنی > ذهنی > بینِ ذهنی تراگوت و داشر ( 2002 ) نمی تواند روند تغییرات معنایی عناصر مذکور را به درستی توصیف کند. لذا، طیفِ مذکور به صورت ذهنیِ غیرشخصی > ذهنیِ شخصی > بینِ ذهنی پیشنهاد می شود. درمجموع، پژوهش نشان داد عبارات زبانی مذکور دارای تنوع معنایی و کاربردی بوده که اصول دستوری شدگی می تواند این پدیده را به خوبی توضیح دهد.
رده شناسی حالت نمایی و مطابقه در بشاگردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
247 - 280
حوزههای تخصصی:
با تحلیل شیوه بازنماییِ نظام های حالت نمایی و مطابقه در بَشاگَردی (شمالی و جنوبی) براساس نظریه رده شناسیِ کلاسیک کامری (1978) و سپس، ارزیابی دقیق یافته ها براساس نظریه رده شناسیِ نوین زوارْت و لینْدِن بِرگ (2021)، جستار حاضر می کوشد به تبیینی نظام مند از عملکرد رده شناختیِ آن نظام ها، و نیز از الگوی کلی انطباق در این گونه ها دست یابد. در این راستا، داده های پژوهش با تکمیل پرسشنامه و گفتگو با ده گویشور بومی گردآوری و تحلیل گردیده است. براساس یافته های پژوهش، حالت نمایی و مطابقه این گونه ها در زمان غیرگذشته، به طور یکسان پیرو الگوی غالب (کاملِ) مفعولی است و الگوی کلی انطباقِ «وارونه مستقیم غیرمستقیم» را نشان می دهد. در برابر آن، حالت نمایی و مطابقه آنها در زمان گذشته، به طور یکسان تابع الگوی غالب (کاملِ) کُنایی است و الگوی کلی انطباقِ «همسان» را نشان می دهد. همچنین، ناشی از خصوصیت گذرایی فعل، این دو گونه زبانی در زمان غیرگذشته، به طور یکسان الگوی تناوبیِ (کاملِ) کُنایی را برای بازنمایی نظام های حالت نمایی و مطابقه، و در زمان گذشته نیز به طور یکسان الگوی تناوبیِ (کاملِ) سه بخشی را برای بازنمایی نظام حالت نمایی به کار می گیرند. با وجود این، الگوی مطابقه بَشاگَردی در زمان گذشته، فاقد هرگونه الگوی تناوبی و الگویی یکدست است.
نقش رسانه در ایرا ن باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز رسانه نقش بسیار گسترده ای در انتقال پیام و ارتباطات اجتماعی دارد.بررسی ها در ایران باستان نشان می هد که انتقال پیامها از طریق انسان،پرندگان،نمادها و نشانه ها(آتش،مناره،نقاره،حجاری و..) انجام می شده است. در حکومتهای ایران باستان به علت درگیری مداوم با بیگانگان به ویژه درگیریهای اشکانیان و ساسانیان با رومیان دستگاه جاسوسی و اطلاعاتی نقش مؤثرتری داشته است. ولی در مجموع دستگاه خبر گیری و خبر رسانی در اوایل حکومت حکومت هخامنشیان نسبت به سلسله های اشکانی و ساسانی گسترده تر و سامان یافته تر بوده است و پایه ای برای سلسله های بعدی شده است. حال سوال این است که آیا درایران باستان رسانه اهمیت داشته است.در انتقال ودریافت پیام از چه رسانه هایی استفاده می کردند، آیا در این انتقال پیام، سیر تحولی وجوداشته، در کدام سلسله های ایران باستان خبر رسانی و خبر گیری متنوع تر بوده است؟ نتیجه پژوهش نشان می دهد خبر رسانی و خبر گیری مهم بوده است چرا که از این طریق به اعمال قدرت پادشاه،جلوگیری از شورشها،نظارت بر رفتار ایالت های تابعه و مقابله با هجوم دشمنان کمک های شایانی می شده است. برای انجام کار از منابع موجود در کتابخانه ها استفاده شده است، و روش شناسی پژوهش ماهیتی روایتی- نقلی دارد.
ارﺗﻘﺎء ﮔﺮه راست: حذف یا اشراف چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی و تبیین شیوه اشتقاق ساخت ارﺗﻘﺎء گره راست بر پایه ساخت های هم پایه در کردی سنندجی در چارچوب مفروضات نظری برنامه کمینه گرا می پردازد. داده های مورد بررسی در این پژوهش برگرفته از مکالمات روزمره گویشوران شهر سنندج است. مشاهده و بررسی ساخت هایی که در آن ها ارتقاء گره راست وجود دارد، حاکی از آن است که ارتقاء گره راست در گونه کردی سنندجی ماحصل فرآیندی واحد نیست؛ بلکه ساخت مذکور در واقع برآیند دو فرایند اشراف چندگانه و حذف است؛ به این معنی که سازوکارهای اشراف چندگانه و حذف دو گونه ساختار نحوی متفاوت را سبب می شوند اما برونداد آوایی آن ها یک بازنمایی روساختی مشابه است. علاوه بر این، شواهد تجربی نشان می دهند که ارتقاء گره راست در کردی سنندجی از محدودیت لبه راست تبعیت می کند، سازه ها و ناسازه ها می توانند هسته اصلی ارتقاء گره راست قرار بگیرند و قرینه آن ها در بند نخست فاقد تجلی آوایی باشد. همچنین ارتقاء گره راست در گونه زبانی مدنظر از محدودیت جزیره گروه اسمیِ مرکب تبعیت نمی کند.
Undergraduate EFL Students’ Perceived Emotions in Assessment: Disclosing the Antecedents and Outcomes
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۳, Issue ۲, Summer and Autumn ۲۰۲۳
111 - 129
حوزههای تخصصی:
A bulk of research has revealed that emotions play a crucial role in different aspects of second/foreign language (L2) education. However, the emotions that English as a foreign language (EFL) students experience during assessment have been neglected, so far. Against this backdrop, this qualitative study intended to unveil the typologies, antecedents, and outcomes of assessment-related emotions of 24 Iranian EFL undergraduate students studying applied linguistics. To this end, a semi-structured interview and a narrative frame were employed. The results of the thematic analysis demonstrated that undergraduate EFL students experienced different positive and negative emotions before, during, and after assessment practices at the university. Furthermore, it was found that “teacher”, “tasks”, and “textbook” were the most frequent causes of the participants’ perceived emotions in assessment. Concerning the outcomes of assessment-induced emotions, the results demonstrated that “burnout”, “frustration”, “demotivation”, “stress”, and “self-doubt” were the most frequent negative outcomes, while “motivation”, “learning”, “pride”, and “excitement” were repeatedly posited as positive outcomes. Finally, the study enumerates some implications for L2 educators and researchers concerning the role of emotions in assessment processes and practices.
Syntactic Complexity and Lexical Diversity in L1/L2 Writing of EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
lexical diversity of argumentative and narrative writings of L2 learners, and the contribution of syntactic complexity and lexical diversity to the writing quality in the L2 argumentative and narrative writings of EFL learners. To this end, 46 pre-intermediate and intermediate Iranian EFL learners from four intact classes wrote one argumentative and one narrative essay in L2, and one argumentative and one narrative essay in L1 on different topics. Paired-samples t-tests revealed that lexical diversity surfaced more in the L1 writing of the learners. Multiple linear regressions indicated that among five measures of syntactic complexity, mean length of T-unit and clauses per T-unit better predict the quality of argumentative writing. In addition, complex nominals per clause are better predictors of narrative writing quality. Simple linear regressions showed that lexical diversity is a significant predictor of L2 writing in both genres. Based on the findings, writing instructors are advised to provide L2 learners with explicit instruction on the use of diverse vocabulary and different syntactic structures in order to help them improve the quality of their writing.
ریشه شناسی نام نهاوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
EFL Teachers’ Familiarity with Post-Method: Considering Demographic Variables
حوزههای تخصصی:
The present study intends to study Iranian EFL teachers’ attitude towards post-method pedagogy (PMP) and its implementation in private language institutes. The participants of this study were 80 male and female EFL teachers from different private institutes in two cities of Mazandaran province in Iran. For the purpose of data collection, this study applied a Likert type questionnaire. In order to analyze it, minimum, maximum, mean, and standard deviation were calculated, then different tests including Friedman test, Wilcoxon test, Pearson Correlation, and Independent T-test were utilized. Considering the findings of the study, one cannot conclude that teachers have a positive attitude toward post-method principles. In fact, the findings show uncertainty about the actual emergence of PMP principles in EFL institutes in Iran and the fact that there is a long distance to the actual realization of principles of Particularity , Practicality, and Possibility , especially the last one. Furthermore, there is a significant relationship between respondent teachers’ familiarity of some principles of PMP and their experience, field of study, and education degree.
آمادگی معلمان برای آموزش زبان بر خط: رویکرد بوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
393 - 416
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر نتیجه حاصل از یک روایت پژوهی درباره تجربه های زیسته معلمان زبان انگلیسی ایران است که در دوران کرونا از آموزش آنلاین استفاده کرده اند. داده های جمع آوری شده توسط پرسشنامه از 28 معلم زبان انگلیسی با هدف پاسخگویی به سوالات مورد تحلیل قرار گرفته است که معلمان زبان انگلیسی چه درکی از آمادگی خود برای آموزش آنلاین دارند، در طول این انتقال (از آموزش رودررو به آموزش آنلاین) با چه چالش هایی مواجه شدند و چگونه مهارت های آموزش آنلاین خود را در مواجهه با چالش ها ارتقا دادند. تحلیل داده ها نشان داد که معلمان زبان انگلیسی برای چنین انتقال عظیمی آمادگی نداشته اند و در این انتقال به آموزش آنلاین با چالش های متعددی مواجه شده اند. همچنین بیشتر رشد حرفه ای معلم ها به صورت خودآموزش و در نطام های خرد و میان نظام انجام شده است. یافته ها همچنین نشان می دهد یک انتقال موفق به آموزش آنلاین ممکن نیست، مگر زمانی که معلمان خود در جهت رشد گام بردارند که این رشد از چهار لایه خردنظام ، میان نظام ، برون نظام و کلان نظام متاثر است. این پژوهش علاوه بر اضافه کردن به ادبیات موجود در آموزش زبان به کمک فناوری ، بینش مناسبی برای تربیت معلم زبان برای آموزش با فناوری، متخصصان طراحی دوره های رشد حرفه ای آموزش زبان به کمک فناوری و تصمیم گیرندگان این حوزه، می دهد.
تحلیل و نقد شعر «گردش سایه ها» سهراب سپهری از دیدگاه نقد فرمالیستی
منبع:
رخسار زبان سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
25-5
حوزههای تخصصی:
بررسی واژه های هندی و گجراتی موجود در پنج فصل نخست شِکَند گُمانیک ویچار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
366 - 392
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش واژه هایی که در پنج فصل نخست شکند گمانیک ویچار توسط پازند نویس از زبان هندی و گجراتی در متنِ پازند آورده شده است، به همراه صورت پازند، پهلوی، برگردان فارسی واژه ها، ریشه شناسی و صورت باستانی آنها مورد بررسی قرار می گیرد. کتاب شکند گمانیک ویچار را نویسنده آن که مَردان فرُوخا پسر هُرمِزددات نام دارد، پس از سفر به هندوستان تألیف کرده است و چون با سفر به هندوستان با زبان گجراتی پارسی آشنایی پیدا کرده و پازند نویسِ متنِ کتاب نیز از پارسیان هند بوده است، به همین سبب واژه هایی از زبان هندی و گجراتی در تمام فصل های این کتاب آمده است. نویسندگان این مقاله که آشنایی کامل با زبان هندی و گجراتی دارند، همه این واژه ها را در زبان هندی و گجراتی یافته و مورد مطالعه قرار داده اند. در این پژوهش مشخص گردید که نویسنده کتاب و پازند نویس چون زبانشان گجراتی پارسی بوده است، برای بسیاری از واژه ها صورت هندی و گجراتی پارسی را به کار برده اند و همه واژه های هندی و گجراتی خالص که در پنج فصل نخست وجود داشت مورد بررسی قرار گرفت و صورت های آوانویسی نیز چون به صورت آوانویسی هندی با خط اوستایی آورده شده است، مورد بررسی قرار گرفت و برای هر واژه مقوله دستوری و جنسی که آن واژه در زبان هندی و گجراتی (مذکر، مؤنث، خنثی) دارد، آورده شد و در مورد هر واژه به صورت جداگانه یادداشت هایی ارائه گردید. این مقاله حاصل کشفی است که برای نخستین بار در جهان توسط نویسنده مسئولِ آن صورت گرفته است.
توصیف واژنحویِ فعل در گویش مُلکی بشاگردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش«مُلکی» ازجمله گویش های رایج در منطقه گافر، پارمونْت و زنگیک از بخش های جنوبی بشاگرد است که به «مُلکی گال» معروف است. این گویش از گروه گویش های بشاگردی و وابسته به خانواده گویش های ایرانیِ جنوب غربی است که به لحاظ جغرافیایی در نقطه مرزیِ خانواده زبانیِ بلوچی واقع شده است؛ به همین جهت، از حیث مختصات زبان شناختی، حلقه پیوندِ این دو خانواده زبانی محسوب می گردد که به دلیلِ گسترشِ آموزشِ همگانی و هجوم رسانه ای و نفوذ فرهنگ شهری درمعرضِ زوال و نابودی قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، توصیف دستگاه فعلیِ گویش مُلکیِ رایج در این منطقه است. برای این هدف، مقولات دستوریِ مرتبط با فعل، شامل مقولاتِ واژنحویِ زمان دستوری، نمود، وجه، مطابقه و جهت در این گونه زبانی بررسی و توصیف شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد دستگاه فعلیِ این گویش از سازوکارهای واژنحویِ مجزا و متنوعی برای نمایش تمایزاتِ مربوط به مقولاتِ پنج گانه بالا بهره می گیرد که از آن جمله می توان به تمایز این گویش در کاربردِ واژه بست های فاعلی، واژه بست های عامل و کاربردِ ساختِ کُناییِ دوگانه در این گویش اشاره کرد. گردآوریِ داده های زبانیِ این گویش به شیوه مصاحبه (پرسش و پاسخ) و همچنین ضبط گفتار آزاد با پنج تن از گویشوران ساکن در این منطقه است که ازطریق گفت وگو با هشت مرد و هشت زن با میانگین سنیِ حدوداً پنجاه ساله کم/بی سواد به دست آمده است.
بررسی کارکرد پسوندها در زبان ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان ترکی از زبان های پیوندی است و یکی از گویش های آن در حال حاضر در تبریز رایج است. موضوع این مقاله بررسی کارکرد پسوند در این گویش است و روش کار آن بر این اساس است که در توضیح کارکردهای صرفی و نحوی پسوندهای بسیط، استقلال و معنی داربودن واژهها را ملاک تعیین نوع واژه می داند. نتیجه این بررسی نشان می دهد که پسوند در این گویش کمک می کند تا فعل به کلمات غیرفعل تبدیل شود، کارکردهای آن گسترش پیدا کنند و کلمات غیرفعل مانند فعل صرف شوند. این امر موجب می شود که فعل ها و کلمات در حدی تنوع و تعدد یابند که بتوانند معانی و مفاهیم و امور و عواطف را با تفاوت های بسیار ظریف و جزئی بیان کنند. 80 پسوند از 196 پسوند رایج در این گویش بسیط هستند. یک کلمه می تواند تا هفت پسوند بپذیرد. تعدادی از پسوندها ماهیت ساختواژی کلمات و تعدادی دیگر کارکرد نحوی آن ها را تعیین می کنند. بلافاصله پس از ستاک، پسوندهای صرفی و در پایان پسوندهای نحوی قرار می گیرند. پسوندها طبق قوانین هماهنگی واکه ها، به چند صورت تلفظ میشوند.
Students’ Perceptions of the English Literature Component in Malaysian Secondary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Students’ understanding of literature is often neglected, while curriculums are usually determined by educationists whose expectations might not suit the students’ ability. To achieve a positive learning outcome in the literature classroom, the students’ perceptions and interests must be accorded much consideration. Therefore, this study aims to determine students’ perceptions of the importance of the English literature component in selected secondary schools in Terengganu, Malaysia. The study employed a descriptive survey method in which a structured questionnaire was used as a data-gathering instrument. The data were gathered from a sample of 403 students across four different public secondary schools in Terengganu: SMK Kompleks Seberang Takir, SM Sains Sultan Mahmud, SMKA Dato Haji Abbas, and SMK Kompleks Gong Badak. The study found that the students have positive perceptions of the English literature component to a large extent. The students also believe that English literature enables them to develop their cultural awareness, critical thinking skills, as well as improve their English grammar and vocabulary. The moral-philosophical approach is the most preferred approach amongst the students, followed by the information-based approach and the language-based approach. It is envisaged that the findings of this study could be especially useful in the process of curriculum development, particularly in the Malaysian context. Besides, this study could raise teachers’ awareness of their students’ level of understanding of the English literature component