فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مکتب های یادگیری با ویژگی های شخصیّتی افراد ارتباط دارند (براون، 2003؛ کلب،1984).کارآیی آموزش معلّم (بندورا،1997، 1977،1995 ؛ تیلی،2001) دراصطلاحات آموزشی نیز حائز اهمیّت می باشد. با این وجود، اثرات جنسیّت و شخصیّت بر کارآیی آموزش دبیران و نوع فعالیّت های آنها به طور مناسب مطالعه نشده است. این مطالعه در راستای بررسی اثرات شخصیّت و جنسیّت بر کارآیی آموزشی معلّمان و همچنین فعالیّت های آموزشی آن ها انجام شده است. بدین منظور، 280 معلّم زن در این مطالعه شرکت نموده اند. از پرسشنامه های تیپ شخصیّتی مایرز و بریگز، کارآیی آموزشی و فعالیّت های آموزشی استفاده شده است. داده های تحقیق بوسیله ی آمار توصیفی و دو آزمون تحلیل واریانس دو طرفه تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهند که ترکیب درون گرائی، حس گرائی، تفکّر و قضاوت و همچنین ترکیب برون گرائی، حس گرائی، تفکّر و قضاوت رایجترین تیپ های شخصیّتی در میان معلّمان زبان انگلیسی درایران می باشند. نتایج همچنین نشان می دهد که دبیران زن و مرد با تیپ های شخصیتی مختلف کار آیی آموزشی یکسان دارند و جنسیت و شخصیت بر فعالیت های آموزشی آنها تاثیر دارند.
انضمام در زبان فارسی از نگاه گذرایی پیوستاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«انضمام» اسم یکی از فرآیندهای واژه سازی در نظر گرفته شده که در زبان های مختلف عمکردی یک پارچه و واحد نداشته و از نظر نحوی نمود متفاوت دارد. اسم منضم شده در مورد مشخصه هایی نظیر معرفگی و مشخص بودگی، بی نشان شده و حرف تعریف، اشاره یا نشانة حالت نمی گیرد.
هدف این تحقیق، یافتن راهی برای تبیین پدیدة انضمام در زبان فارسی و دلیل وقوع آن است که بتوان با توسل به آن در مورد انضمامی یا غیر انضمامی بودن ساخت های موجود تصمیم گرفت. در این راستا، سعی شده به فرآیند انضمام از منظر ارتباط آن با گذرایی نگریسته شود. از این منظر می توان منضم شدن اسم را در قالب درجات گذرایی و نیز حضور یا عدم حضور مؤلفه های گذرایی مورد بررسی قرار داد. نتایج بررسی داده ها حاکی از این است که از میان مؤلفه های گذرایی دو مؤلفة مهم فردیّت مفعول و تأثیرپذیری مفعول در رخ دادن پدیدة انضمام نقش دارند. البته نمود نیز به دلیل ارتباط با تأثیرپذیری، نقشی غیر مستقیم در این پدیده دارد. بنابراین، انضمام را می بایست یکی از گونه های کاهش گذرایی در نظر گرفت که در نتیجة پایین بودن دو مؤلفة فردیّت و تأثیرپذیری مفعول در بند گذرا رخ می دهد. تفاوت های ساختاری انضمام از نمونة اعلای گذرا نیز ناشی از انحراف از این نمونة اعلا و عدم حضور مؤلفه های مورد بحث است.
گل هایی از گلستان سعدی: همچون شماره های پیشین ، در این شماره نیز قسمت هایی از گلستان سعدی خداوندگار شعر و ادب پارسی بر ادبیات بین المللی اسپرانتو افزوده می شود
حوزههای تخصصی:
اشتراکات لغوی و دستوری بین زبان های ارمنی و فارسی و شیوه ی تدریس زبان فارسی به دانشجویان ارمنی زبان
منشأ گویش نهاوندی
حوزههای تخصصی:
ادبیات کــهن: جلوه های معنوی نماز در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بین بردن فسیل شدگی زبانی توسط بازخورد اصلاحی: آیا این امکان پذیر است؟ (Combating Fossilization through Feedback: Does it Work?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراین مطالعه شبه طولی از دو روش خطای معمول و بازخورد اصلاحی جهت بررسی ثبات غلط (فسیل شدگی) میان زبانی استفاده شد. خطاهای نوشتاری در مقالات استدلالی 76 زبان آموز ایرانی در سه سطح زبانی متفاوت با استفاده از مدل ارائه شده توسط گس و سلینکر(1994) شناسایی و طبقه بندی شدند. این خطاها برای باراول با بازخورد ضمنی و برای باردوم با بازخورد صریح تصحیح شدند تا بررسی شود که آیا این دو نوع بازخورد باعث بهبود درنوشتار می شوند، و آیا خطاهائی وجود دارند که در برابر تصحیح مقاومت کنند. نتایج نشان داد که خطاهای مربوط به ""انتخاب کلمه ، جمع، شکل کلمه و حرف تعریف the"" جزوشایع ترین خطاهای این زبان آموزان بودند، که ""انتخاب کلمه"" در صدرفهرست قرار دارد. نتایج همچنین نشان داد که اگرچه هر دو نوع بازخورد می تواند منجر به کاهش خطاها شود، ارائه بازخورد صریح ومستقیم برای فراگیران روشی موثر تر میباشد. با این حال نتایج آزمون تی نشان داد که تاثیر کوتاه مدت بازخورد نمی تواند در طول زمان پایداربماند و این تایید کننده گفته کسانی ازقبیل ترواسکات (2007) است که اثر تصحیح خطا را زیر سوال برده اند. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهند که خطاهای مربوط به ""ضمیر، ترتیب کلمات، مجهول و مالکیت"" را احتمالآ می توان جزو خطاهائی برشمرد که فسیل شده اند، زیرا اگر چه برای تمام انواع خطاهای دیگر بازخورد ضمنی توانست مفید باشد، این چهار خطا در برابر تصحیح مقاومت نشان دادند و تنها بازخورد صریح توانست موجب کاهش معنادار آنها شود.
مترجم دقیق ترین خواننده متن است
حوزههای تخصصی:
زبان زنده
Natural Phonological Processes in Sistani Persian of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article provides an overview of natural phonological processes in the dialect of Sistani Persian spoken in Iranian Sistan, and reviews theoretical implications of these processes. A representative selection of processes in the language is examined in reference to conditioning by surrounding segments and conditioning in reference to syllable structure. While assimilation and dissimilation are tied to segmental context, deletion, epenthesis and metathesis are considered in light of syllable structure requirements. Synchronically, natural processes include those that are of an allophonic nature as well as those which involve morphophonological alternation. The description of these phenomena is corroborated by a discussion of the application of natural processes in diachronic changes. The authors show that, in some cases, the Sonority Sequencing Principle (SSP) is violated in Sistani Persian. This phenomenon is attributed not to language-internal factors, but rather to the generalization of marked structures as a result of interference from Standard Persian.
دو اصطلاح ستاره شناسی و کیهان شناسی باستان در گزیده های زادِسپَرَم قرائت واژه مبهم ائفقثجظ در عبارت ائفقثجظ ل تسوظ ا و بررسی مفهوم عبارت “se kanārag ī gēhān” (سه کناره گیهان) در متن پهلوی گزیده های زادِسپَرَم (فصل 34: بندهای 25 و 28)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دو اصطلاح فنّی در متن پهلوی گزیده های زادِسپَرَم بررسی می شود. ابتدا قرائت رایج واژه ائفقثجظ (فصل 34: بند 28) به صورتnisārīk/nisārīg نقد و بررسی شده است که، نخستین بار، آن را زنر (1955: 345) با این خوانش به معنی «آغازین» ارائه کرد و سپس ژینیو و تفضّلی (1993: 120) نیز آن را پذیرفتند.nisārīg واژه ای تک بَسامَد (منفرد) در زبان پهلوی است که با اصلاحی ناچیز می توان آن را به صورت اخقثجظ (wahārīg: بهاری) تصحیح و به همراه واژه paymānīg به صورت اندازه میانگین/ اعتدالی بهاری ترجمه کرد. سپس، در جست و جوی تفسیری قانع کننده از مفهوم عبارت “se kanārag ī gēhān” (فصل 34: بند 25)، این عبارت با عبارات مشابه موجود در مدارک باستانی نجومی و کیهان شناسی به زبان های اَکَّدی (متن های موسوم به اسطرلاب ها و الواح میخی مُل آپین)، سنسکریت (براهمنه ها) و لاتین (خطابه در باب خورشید توانا از یولیانوس، امپراتور مهرپرست روم)، مقایسه و عبارت یادشده به عنوان اصطلاحی فنّی معرفی شده است که به الگوی مشهور «تقسیم بندی سه بخشی آسمان (به نواحی جنوبی، میانی و شمالی)» در کیهان شناسی مشرق زمین باستان اشاره دارد.
کارکرد داستان کلان و نگاشت نظام در خوانش منطق الطیر عطار نیشابوری (با رویکرد شعرشناسی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از شعرشناسی شناختی بر نظریة نگاشت قیاسی مبتنی است که برای یافتن شباهت ها، رابطه ها و نظام های ساختاری به کار می رود. ساختار خرد به اجزای اثر و زنجیرة جمله ها در گفتمان و ساختار کلان در سطحی بالاتر، به پردازش اثر نظر دارد که بر اثر تعامل میان این دو ساختار، ساختار دیگری ایجاد می شود که «داستان کلان» نامیده می شود. این ساختار مانند لایه ای است که ساختارهای از هم گسسته را به واسطة عناصر پیرامتنی و متنی به هم پیوند می زند تا داستانی ناگفته را به وجود بیاورد. این داستان ناگفته، در چگونگی خوانش منطق الطیر عطار نیشابوری نقشی بسزا دارد.
هدف از این پژوهش بررسی چگونگی تأثیر ساختار کلان بر ساخت حکایت های مختلف جهان متن منطق الطیر، با رویکرد شعرشناسی شناختی است. در این پژوهش نشان می دهیم چگونه ساختار کلان باعث ایجاد داستان کلانی می شود که به خوانشی متفاوت از اثر منجر می شود و می کوشیم برآیند تعامل داستان کلان و نگاشت نظام در یک اثر ادبی مانند منطق الطیر را نمایان کنیم.
پرسش پژوهش این است که چگونه مفهوم «کثرت و وحدت» به واسطة نگاشت طرحواره ای (نظام) در شکل گیری ساختارهای خرد و کلان منطق الطیر عمل می کند و به شکل گیری داستان کلان منجر می شود و داستان کلان چگونه می تواند بر خوانش اثر تأثیر بگذارد؟ نتیجة پژوهش نشان می دهد که ساختار منطق الطیر کاملاً هماهنگ با مفاهیم ساخته شده در آن شکل می گیرد؛ به طوری که تعدد پرندگان برای رسیدن به سیمرغ در قالب تعدد حکایت هایی با ساختارهای مشابه دیده می شود که این ساختارها، بخشی از روایت داستان منطق الطیر را بازنمایی می کنند. به این ترتیب، مطالعة متن با این رویکرد می تواند ابزار مناسبی برای تحلیل متن و ساختارهای آن، به واسطة نگاشت های مفهومی ایجاد کند و بسیاری از اختلاف نظرهای موجود در تحلیل ساختار اثر را منتفی کند.
اقتراح: پاسخ به اقتراح
بررسی معنایی و دسته بندی حروف اضافة زبان فارسی بر پایة نظریة لیبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لیبر (2004 & 2009) نظریه ای تجزیه مدار با هفت مؤلفه معنایی و یک اصل به نام اصل هم نمایگی ارائه کرده است. در این نظریه هر عنصر زبانی یک اسکلت معنایی و یک بدنه معنایی دارد. اسکلت از یک یا چند مؤلّفة معنایی و یک یا چند موضوع ساخته می شود. بدنه معنایی دو لایه دارد: 1. لایه ای که مانند اسکلت از یک گویشور به گویشوری دیگر نسبتاً ثبات دارد و می توان آن را نشان داد؛ 2. لایه ای که اطلاعاتِ کلی و دانش فرهنگ نامه ای دارد و بسیار روان است. اصل هم نمایه سازی، موضوع های دو یا چند عنصر واژگانی را با یکدیگر هم نمایه می کند و عنصری دیگر می سازد که به یک مدلول واحد دلالت می کند.
این نوشتار ویژگی های معنایی حروف اضافه زبان فارسی را برپایه مؤلفه های معنایی بررسی و سپس دسته بندی می کند. دستاورد این نوشتار این است که حروف اضافه نیز مانند سایر اقسام کلام، نقش معنایی دارند و در نتیجه اسکلت و بدنه معنایی آنان ضعیف است. همچنین می توان بر پایه نقش معنایی، آن ها را دسته بندی کرد.
The Relationship between Translation Tests and Reading Comprehension: A Case of Iranian University Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study seeks to investigate the potentiality of the translation task as a testing method for measuring reading comprehension. To achieve this objective, two types of translation tests, open-ended and multiple-choice tests, and two types of reading comprehension tests, multiple-choice reading comprehension and open-ended cloze tests were developed in this study. The reliability of the tests was computed in order to estimate which translation test was more reliable and valid. Correlation coefficients were run in order to investigate whether translation tests worked as reliable and valid measures of reading comprehension, and to examine the relationship between proficiency in reading comprehension and proficiency in translation. The results indicate that the open-ended translation test is more reliable and valid than the multiple-choice one; translation has a high potentiality to work as a reliable and valid tool to assess reading comprehension; and there exists a high positive correlation between the participants’ proficiency in reading comprehension and their proficiency in translation. The findings of this study might have pedagogical implications for instructors. They may be justified to highlight the role of translation tests and benefit from them in their reading comprehension classes.
مقاله به زبان انگلیسی: تأثیرچهارنوع مختلف شاخص میزان درگیرشدن درفرآیند یادگیری و تثبیت یادگیری واژگان در میان زبان آموزان ایرانی؛ The Effect of Four Different Types of Involvement Indices on Vocabulary Learning and Retention of EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضرفراهم آوردن شواهد تجربی برای فرضیه باردرگیرشدن در یک جامعه غیر انگلیسی زبان بود. چهارگروه از پیش شکل گرفته که دربرگیرنده ۱۲٦دانش آموزدرسطح متوسط بود در این پژوهش شرکت کردند. برای حصول اطمینان از اینکه شرکت کنندگان درسطحی مشابه از لحاظ دانش زبان انگلیسی می باشند، آزمون استاندارد نلسون پیش ازشروع مطالعه برگزار شد. همچنین، زبان آموزان توسط آزمون مقیاس دانش واژگان مورد سنجش مقدماتی قرارگرفتند. درطول هفت جلسه مطالعه، به هرگروه تکلیفی متفاوت (خواندن، پرکردن جاهای خالی، نوشتن جملات ابتکاری، و انشا نویسی) با شاخص میزان درگیرشدن متغیر بر اساس فرضیه باردرگیرشدن ارائه شد. آزمون مقیاس دانش واژگان دو بار (آزمون ثانویه فوری و با تأخیر) برای اندازه گیری میزان پیشرفت و یادگیری دردوسطح تشخیص وتولید برگزار شد. نتایج حاکی ازصحت فرضیه در یادگیری تشخیصی وتولیدی و تثبیت یادگیری تشخیصی بود. اما درشرایط تثبیت یادگیری تولیدی، قسمتی از فرضیه یاد شده مورد تأیید قرارگرفت. علاوه براین، افزایش دانش واژگان درطبقه های دانش جزئی، ادراکی وتولیدی بر تأثیرمثبت تکالیف به صورت جداگانه درطول زمان صحه گذاشت.
واژگانی شدگی ابعاد معنایی وجهیت در صفات وجهی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، سه بُعد معنایی نیروی وجه، پایه وجه و منبع ترتیب در صفات وجهی فارسی بررسی می شوند و نشان داده می شود که در صفات وجهی فارسی سه نیروی وجه الزام (برای مثال در صفت «قطعی»)، امکان (برای مثال در صفت «ممکن») و امکان قوی (برای مثال در صفت «احتمالی») واژگانی شده اند و نیروهای وجه الزام ضعیف، امکان ضعیف و امکان قوی تر در این صفات واژگانی نشده اند. پایه های وجه معرفتی (برای مثال در صفت« احتمالی») و وضعیتی (برای مثال در صفت« قابل اعتماد») نیز در صفات وجهی فارسی واژگانی شده اند مگر در صفت «ممکن» که در مدخل واژگانی آن پایه وجه نامشخص است و جایگاه نحوی آن تعبیر معرفتی یا غیرمعرفتی آن را تعیین می کند. منابع ترتیب کلیشه ای، گزارشی، اعتقادی، تکلیفی، هدفمند و درخواستی، هیچ یک در صفات وجهی فارسی واژگانی نشده اند و بافت تعیین کننده آنهاست.
بررسی ساختواژی پسوندی نام آوایی (ـ اَست) در گویشهای خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده در نوشتار حاضر به بررسی معنا و کاربرد پسوندی نام آوایی در گویشهای خراسانی می پردازد. پسوند آوایی اَست /-ast/ با افزوده شدن به نام آواهایی مانند شُرشُر، تَق تَق، خش خش و … که خود نوعی استمرار آوا را نشان میدهد، معنای ناگهانی بودن و عدم استمرار تولید آن آوا را به آنها می افزاید. برای نمونه در حالی که نام آوای شُرشُر sor - sor/ بیانگر استمرار آوای شر است، صورت شُرّست /Sorrast/ بیانگر آن است که این آوا به یکباره و ناگهانی پدید آمده و استمرار نیافته است. افزون بر نمونه های مربوط به گویشهای خراسانی، نمونه های کاربرد این پسوند در متون قدیم فارسی و برخی گویشهای ایرانی مثل تاجیکی و افغانی نیز در این نوشتار ارائه می گردد.