فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
رادیو آبان ۱۳۹۰ شماره ۵۷
واژگانی شدگی ابعاد معنایی وجهیت در صفات وجهی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، سه بُعد معنایی نیروی وجه، پایه وجه و منبع ترتیب در صفات وجهی فارسی بررسی می شوند و نشان داده می شود که در صفات وجهی فارسی سه نیروی وجه الزام (برای مثال در صفت «قطعی»)، امکان (برای مثال در صفت «ممکن») و امکان قوی (برای مثال در صفت «احتمالی») واژگانی شده اند و نیروهای وجه الزام ضعیف، امکان ضعیف و امکان قوی تر در این صفات واژگانی نشده اند. پایه های وجه معرفتی (برای مثال در صفت« احتمالی») و وضعیتی (برای مثال در صفت« قابل اعتماد») نیز در صفات وجهی فارسی واژگانی شده اند مگر در صفت «ممکن» که در مدخل واژگانی آن پایه وجه نامشخص است و جایگاه نحوی آن تعبیر معرفتی یا غیرمعرفتی آن را تعیین می کند. منابع ترتیب کلیشه ای، گزارشی، اعتقادی، تکلیفی، هدفمند و درخواستی، هیچ یک در صفات وجهی فارسی واژگانی نشده اند و بافت تعیین کننده آنهاست.
A Comparative and Contrastive Study on the Meaning Extension of Color Terms in Persian and English(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
We deal with a wide range of colors in our daily life. They are such ubiquitous phenomena that is hard and next to impossible to imagine even a single entity (be it an object, place, living creature, etc) devoid of them. They are like death and tax which nobody can dispense with. This omnipresence of colors around us has also made its way through abstract and less tangible entities via the interaction between culture and cognition. In an attempt to shed further light on the way that color meanings could be extended in different languages and cultures, the present study sought to investigate the semantic extension of Persian and English color terms based on cultural data. The findings revealed the existence of both language-idiosyncratic and general tendencies for both Persian and English languages with respect to semantic extension of color terms. It was also shown that Persian and English speakers mostly use the same mechanisms of metonymy, metaphor and sense of opposite relation based on cultural data and their experience of the physical world to develop more and more color meanings. Furthermore, the study suggested that the direction and development of the semantic domain of a color term mainly depends on its already developed semantic properties and is not accidental. Two other accidental points were also found in the study. First, the borrowing, acceptance and the usage of a color expression from another language might depend on the already developed semantic properties of the related color term in the recipient language. Second, it is possible to predict the direction and development of the new connotations and meanings of a color term in a specific language.
پیرامون کسره اضافه و تکیه در تلفظ نام و نام خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کاربردهای کسره اضافه که طبق جستجو های نگارنده تاکنون به آن پرداخته نشده است، چسبیدن آن به نام کوچک هنگام تلفظ نام و نام خانوادگی است. به رغم این که کسره اضافه به هر اسمی در ساخت های اضافی یا وصفی می چسبد، به هر نام کوچکی افزوده نمی شود. براساس مطالعات قبلی، تکیة اسم بر هجای آخر واقع می شود. بنابراین، این گونه برداشت می شود که چون نام و نام خانوادگی از مقوله اسم اند، تکیه آنها نیز لزوماً بر هجای آخر قرار می گیرد. ولی در این پژوهش به این نتیجه رسیده ایم که تکیه نام و نام خانوادگی در مواردی بر هجای آخر قرار نمی گیرد. الگوی تکیه نام و نام خانوادگی و موارد افزودن و حذف کسره اضافه به نام کوچک به هم مرتبط اند و تابع محدودیت های زبان شناختی و فرازبان شناختی گوناگونی هستند. این موارد یک به یک در این مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند.
ادب و قدرت: نشانگرهای زبانی مخالفت در جلسات دفاع از پایان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر عامل قدرت در نظریههای زبانشناسی ادب همواره مورد تأکید بوده است، اما نحوه این تأثیر در همه بافتها و موقعیتها یکسان و ضرورتاً مطابق با پیشبینی نظریهها نیست. در تحقیق حاضر، نشانگرهای زبانی ادب در جلسات دفاع از پایاننامه کارشناسی ارشد به زبان فارسی هنگام بیان نظر مخالف بررسی شده است. هشت جلسه دفاع در چهار گروه آموزشی در دو دانشکده ضبط و موارد ابراز نظر مخالف از نظر نوع نشانگرهای ادب و بر اساس رابطه نسبی قدرت بین افراد مخالفت کننده و مخالفت شونده (استاد-دانشجو، دانشجو-استاد، استاد-استاد و دانشجو-دانشجو) در چارچوب نظریه ادب براون و لوینسن (1987) بررسی و تحلیل شده است. نتایج حاصل نشاندهنده تأثیر عامل قدرت بر نوع و بسامد به کارگیری نشانگرهای زبانی ادب در بیان نظر مخالف است، اما چگونگی این تأثیر در برخی موارد برخلاف پیشبینی براون و لوینسن (1987) و لیچ (1983) و پیچیدهتر از رابطه یکسویهای است که در این رویکردها تصور شده است. عامل قدرت در تعامل با عواملی، همچون شدت تهدید وجهه، منزلت، شرایط اختصاصی بافت موقعیتیِ جلسه دفاع و احتمالاً تفاوتهای نسلی امکان بروز و ظهور مییابد.
آنگاه که پیرامتن تکمیل کننده معنا می شود؛ مورد مطالعه: جای خالی سلوچ (اصل مقاله به زبان فرانسوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی روایت سرگذشت غم انگیز یک خانواده ی روستایی در سالهای اصلاحات ارضی (1350-1340) است. تصویری که این رمان رئالیستی از این پدیده ی تاریخی-اجتماعی و پیامدهای عینی آن در زندگی روستاییان به دست می دهد، عموما به عنوان قرائتی قابل اعتنا در باب این دوره از تاریخ معاصر ایران قلمداد شده است. عناصر پیرامتنی پیوسته این اثر (عنوان، طرح روی جلد، عبارت تقدیم و پیشگفتار) در القا و ارایه ی معنای مبنایی این تصویر نقش چشمگیری دارند.
با عنایت به این باور که یکی از کارکردهای راستین پیرامتنیت بازنمایی و بازآفرینی معنایی است که در عمل خوانش متن صورت می پذیرد، مقاله حاضر با تکیه بر تئوری های مطالعات پیرامتنی، که عمدتا مبتنی بر همنوایی زیرساخت های معنایی پیرامتن و متن می باشند، به بررسی قابلیت ها ی عناصر پیرامتنی رمان جای خالی سلوچ در تکمیل و بازنمایی معنای کلی این اثر می پردازد.
معرفی کتاب
به سوی چارچوب سیاست زبانی ملی
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی تنها زبان رسمی کشور ماست و در کنار آن چندین زبان و گویش دیگر نیز وجود دارد که هر یک دارای تعدادی گویشور در نقاط گوناگون کشور است. زبان انگلیسی به عنوان زبان جهانی و زبان عربی به عنوان زبان مذهبی نیز در برنامه های آموزش زبانی ما جایگاهی دارند. برنامه ریزی در خصوص کاربرد و آموزش هریک از این زبان ها درحوزة برنامه های سیاسی دولت قرار دارد و در واقع از وظایف هر دولتی است. بدیهی است کاربرد زبان فارسی، به عنوان زبان ملی، لزوم توجه به دیگر زبان های موجود در کشور را محدود نمی نماید و در برنامه ریزی سیاست زبانی لازم است شأن و کاربرد دیگر زبان ها نیز در کنار زبان فارسی تضمین شود. طی پژوهش های مقالة حاضر، بررسی برخی ازمهم ترین اسناد دولتی، همچون قانون اساسی، سند چشم انداز، اساسنامة سیاست فرهنگی و فرهنگستان زبان، نشان داده که در اکثر این اسناد به برنامه های زبانی چندان اشاره نشده و سندی مشخص و مخصوص سیاست زبانی، که حاوی قوانین جامع مربوط به کاربرد و آموزش کلیة زبان های موجود در ایران باشد، تدوین نشده است. لذا پیشنهاد این مقاله تدوین سیاستی منسجم و سنجیده در خصوص کاربرد و آموزش همة زبان ها و گویش هایی است که ایرانیان به نوعی با آنها سروکار دارند. در این مقاله، بخش های گوناگون چنین سندی پیشنهاد شده است، ضمن اینکه قانون اساسی و سند چشم انداز مرجع شاخص های لازم برای تدوین این سیاست در نظر گرفته می شوند.
تحلیل انتقادی استعاره دستوری در گفتمان سیاسی روزنامه های داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره دستوری یکی از موضوعات اساسی در نقش گرایی نظام مند است که در سال های اخیر توجّه بسیاری از محقّقان را به خود جلب کرده است. پرسش اصلی تحقیق این است که کارکردهای استعاره دستوری مانند اسم سازی و وجهیت در گفتمان سیاسی چیست و چرا رسانه ها از استعاره های دستوری استفاده می کنند؟ در حقیقت هدف اصلی تحقیق این است که نقش استعاره دستوری در گفتمان سیاسی بر اساس دستور نقش گرای نظام مند توصیف و تبیین گردد. در این تحقیق کارکردهای اصلی استعاره دستوری اسم سازی و وجهیت در گفتمان سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. داده های تحقیق از متون سیاسی دو روزنامه رسالت و شرق استخراج شده است که بسامد استعاره دستوری اسم سازی در متون سیاسی روزنامه رسالت 408 مورد و بسامد استعاره وجهیت 30 مورد بوده است و بسامد استعاره اسم سازی در متون سیاسی روزنامه شرق 304 مورد و بسامد استعاره وجهیت 32 مورد بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کارکردهای اصلی استعاره اسم سازی، برجسته سازی نقاط قوّت خودی ها، برجسته سازی نقاط ضعف غیرخودی ها، پنهان سازی ایدئولوژی ها و پوشیدگی پیام، ایجاد انسجام و پیوستگی معنایی، متراکم سازی اطّلاعات و به تبع آن پیچیدگی پیام، تغییر توزیع آغازگر و پایان بخش و اطّلاع کهنه و نو و برجستگی عناصر در بند است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که کارکردهای اصلی استعاره وجهیت در متون سیاسی بازنمایی عینی ایدئولوژی ها، بیان نگرش نویسنده و میزان قطعیت وقوع گزاره و برجسته سازی ایدئولوژی هاست.
نشانه های اسم شناخته
حوزههای تخصصی:
بلبشوی فرهنگ نویسی (پیرامون دو فرهنگ لغات جدید الانتشار)
حوزههای تخصصی:
بررسی ساخت سببی در زبان تاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سببی بودن یکی از موارد تقابل افعال به شمار می رود که به تقابل میان افعال سببی، غیرسببی و ناگذرا اشاره دارد. این ساخت ها از حیث ظرفیت معنایی با یکدیگر متفاوتاند و این تفاوت در ساخت نحوی آنها بازتاب یافته است. در مقاله حاضر انواع ساخت سببی در زبان تاتی بررسی شده و در سه گروه کلی سببی های تحلیلی، ساخت واژی و واژگانی تقسیم بندی شده اند. در ادامه با استفاده از استدلال های زبان شناسی نقش گرا نشان داده شده که سببی بودن یا نبودن در این زبان یک تقسیم بندی قطعی نیست، بلکه پیوستاری است که افعال براساس داشتن عاملِ به وجود آورنده رویداد و عمدی بودن عمل فعل، بر روی این پیوستار قرار می گیرند.
سفر به شهر حقایق/ مروری بر ترجمه انگلیسی رساله سیر و سلوک خواجه نصیر طوسی
حوزههای تخصصی:
جایگاه هسته در زبان فارسی: تأملی از دیدگاه رده شناسی در زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محققان معمولاً زبان فارسی را با توجه خاص به ساختار جمله و گروه فعلی در آن، زبانی هسته پایانی دانسته اند اما تردیدها و اختلاف نظر هایی نیز در این زمینه وجود دارد تا آنجا که در برخی از مطالعات مانند دهداری (2007)، زبان فارسی هسته دو شقی (split-headedness) و در مطالعات دیگری مانند معین زاده (1384)، هسته آغازین دانسته شده است. در این جستار سعی بر آن است که با بررسی سه دیدگاه یاد شده درباره جایگاه هسته در زبان فارسی، برخی نقاط قوت و ضعف آنها برشمرده شود. بررسی شواهد در زمانی به کمک چارچوب رده شناسی زبان حاکی از آن است که هسته آغازین دانستن زبان فارسی در قیاس با دو دیدگاه دیگر نظریه ای قابل دفاع و ملموس تر است. به نظر می رسد آشفتگی ظاهری موجود درباره جایگاه هسته در گروه های مختلف این زبان، در راستای چرخه ای از تغییرات پیوسته اما بسیار طولانی مدت در زمانی، برای تبدیل شدن به زبانی کاملاً هسته آغازین، توجیه پذیر باشد.
نقدی بر ترجمه مدخلی از دانشنامه ایرانیکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ترجمه فارسی یکی از مقالات دانشنامه ایرانیکا تحت عنوان «تأثیر رباعیّات عمر خیّام بر ادبیّات و جامعه غرب» (۲۰۰۸) می پردازد که مصطفی صداقت رستمی آن را با عنوان «عمر خیّام؛ در صحنه ادبی و اجتماعی آن سوی آب ها»، ترجمه کرده و در ماهنامه گلستانه، تیرماه ۱۳۹۳، شماره ۱۳۱، ص ۶۷- ۶۹ منتشر شده است. متأسفانه خطاهای پُرشمار و متنوّعی به این ترجمه راه یافته است که برخی از آن ها عبارتند از: ضبطِ نادرست نام افراد، توجّه نکردن به ضبط اشهر عناوین کتاب ها، ترجمه نکردن برخی عناوین، ترجمه نادرست برخی جملات و مواردی از این دست. نویسنده حاضر این موارد را در هفت فقره دسته بندی و در هر مورد پیشنهاد و توضیحی مناسب عرضه کرده است. این موارد عبارتند از: ۱) تلفظ و ضبط نام های فرانسوی، ۲) تلفظ و ضبط نام های آلمانی، ۳) تلفظ و ضبط نام های انگلیسی، ۴) تلفظ و ضبط نام های هلندی، ۵) عناوین ترجمه نشده، ۶) عناوینی که غلط ترجمه شده اند و ۷) ترجمه های نادرست برخی از جملات. ناگفته نماند که این گونه ترجمه های شتاب زده مصداقِ کوششِ بی فایده است و نه تنها باری از دوشِ مشتاقانِ این عرصه بر نمی دارد، بلکه می تواند مبتدیّان و خوانندگانِ نوسفر را نیز به کژراهه بیفکند.
Translation Quality and Awareness of Functional Translation Theories(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present article reports a study carried out to investigate whether or not awareness of functional translation theories has any impact on the translation quality of translator trainees. 2oo Iranian undergraduate students took part in this study. They were divided into four groups -two- experimental and two control groups. After homogenizing the participants by a TOEFL test, a translation pre-test was administered and then functional theories of translation like Translational Action and Skopos Theory were taught to the experimental groups who were later required to use the material taught in their classroom translation practice during one academic semester. The control groups were instructed traditionally as widely practiced in Iranian undergraduate translation classes. A translation post-test was given to all the groups at the end of the semester. The statistical results demonstrated a significant difference between the pre- and post- test in the two experimental groups as compared with the control groups.