رضا نصیری حامد

رضا نصیری حامد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۵ مورد از کل ۳۵ مورد.
۲۱.

اخلاق مراقبت زنانه و بازاندیشی در مفهوم خودآئینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق عدالت اخلاق مراقبت خودآئینی کارول گیلیگان هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۱۹
خودآئینی از مؤلفه های مهم دوران مدرن در قلمرو نظریه های سیاسی و اخلاقی به شمار می آید که دو رکن مهم آن یکی باور به استقلال رأی آدمی در مقام تشخیص حقیقت و دیگری توان پی جویی اهداف خویش در عرصه عمل است. اخلاق مراقبت، به ویژه آرای کارول گیلیگان، با تأکید بر هویت رابطه ای (نسبتی) که به ویژه در زنان و شخصیت اخلاقی و مشی روان شناختی آن ها ظهور می یابد، برداشت متعارف از خودآئینی مدرن را زیر سؤال برده است. از نظر طرفداران اخلاق مراقبت، مکاتب اخلاقی موجود، از جمله اخلاق عدالت، با تأکید بر اصول انتزاعی، جهان شمول و فرازمینه ای، که گفتمانی عمدتاً مردانه است، از توجه به الزامات نگاه مراقبتی نزد زنان غفلت کرده اند. در این مقاله، ضمن بیان نقدهای اخلاق مراقبت بر خودآئینی غالب در اخلاق مدرن، خوانش و فهم خاص اخلاق مراقبت از خودآئینی مورد توجه قرار گرفته و بر اساس تحلیل مفهومی نشان داده می شود که چگونه اخلاق مراقبت، ضمن توجه به دیگری در قضاوت های اخلاقی، خودآئینی را نیز فرو نگذاشته و آن را در نوعی مراقبت متوازن بازسازی می کند. یافته های مقاله حاضر حاکی از امکان خوانشی از اخلاق مراقبت است که ضمن توجه به دیگری، از شکوفایی و تحقق فرد مراقبت کننده نیز غفلت نمی ورزد.
۲۲.

بررسی چیستی و ابعاد انقلاب در آرای سیداحمد فردید

کلیدواژه‌ها: مشروطه انقلاب علم الاسماء حکمت انسی حوالت تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۴۳۷
انقلاب، پدیده ای ناظر به تغییرات در عرصه ی اجتماع و سیاست است که تحت تأثیر مبانی فکری قرار دارد. جریان فکری و سیاسی فردید و پیروان وی، بر اساس مبانی فکری و حکمی خود به طور خاص از آرای هایدگر ونیز ابن عربی تأثیر پذیرفته است، بر آن است که ادوار تاریخی از حیث دلالت های معنایی مندرج در آن بر اساس یکی از این اسماء قابل توضیح است. بر همین مبنا این دیدگاه بر اساس حکمت تاریخ، سعی دارد از قید و بند اومانیسم دوران مدرن رها گردیده و افقی معنوی بر اساس نسبتی جدید با خداوند و نیز وجود را طرح نماید. یکی، موضوع انقلاب است که هم به لحاظ مفهومی و هم از حیث توجه فردید به دو واقعه ی مهم مشروطه و انقلاب اسلامی حائز اهمیت است. در این نوشتار، بر اساس نگاهی گذرا به مبانی فکری فردید و به طور مشخص نگاه هستی شناسی و نیز رویکرد وی به تاریخ و آنچه وی از آن با عنوان حوالت تاریخی یاد نموده است، به بازخوانی دیدگاه وی در مورد انقلاب منظومه ی فکری وی و چالش ها و فرصت های طرح این موضوع از سوی وی به ویژه در افق امکانات پیش روی آینده و در انداختن طرحی نو در تفکر پس فردایی عالم پرداخته می شود.
۲۳.

انسان شناسی پدیدارشناسانه ماکس شلر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی فلسفی پدیدارشناسی کین توزی عشق شخص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۲۷۱
انسان شناسی فلسفی با تأمل در ماهیت انسان یکی از حوزه های خاص مورد توجه «ماکس شلر» است. رویکرد پدیدارشناسانه وی متأثر از ایده آلیسم، فلسفه زندگی و مسیحیت، درصدد ارائه تصویری جامع از انسان است. بدین منظور شلر وجوه واقعی و تجربی انسان را در کنار ارزش های معنوی و روحانی وی و با اذعان به استقلال آنها از یکدیگر و در عین حال تعامل و پیوندشان مورد توجه قرار می دهد. ماکس شلر تحت تأثیر بحران زمانه خود، از سویی توجه خود را به جنبه های مغفول مانده آدمی از جمله عواطف و احساسات به ویژه عشق و نفرت معطوف نموده و از سوی دیگر ضمن تلاش برای ارائه معرفتی یقینی در مورد انسان با اجتناب از ذات گرایی، امور مربوط به انسان را از منظری پدیدارشناسانه و بر اساس نحوه آشکارگی آنها بررسی می کند. همزمان وی ضمن داشتن تعلّقاتی فلسفی، بر اساس دغدغه های جامعه شناسانه به مسائل انضمامی و واقعی انسان نیز توجهی خاص دارد. شلر در باب انسان افزون بر ویژگی های عام و مشترک وی با بقیه، به تشخّص انسان بهای زیادی می دهد و البته بر آن است که نمی توان انسان را به شیوه ای عینی مورد شناسایی قرار داد و تنها باید بر اساس رویکردی پدیدارشناسانه با وی مواجه گردید.
۲۴.

تقریری انضمامی از خود در جامعه: نقد و بررسی کتاب ازخودبیگانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۲۰۰
الیناسیون یا ازخودبیگانگی از مفاهیم مهم فلسفی و اجتماعی از هگل به بعد بوده که در دوران اخیر تا حدودی از اقبال و توجه بدین مفهوم کاسته شده بود. کتاب ازخودبیگانگی «راهل یگی» با بازخوانی این مفهوم بر اساس رویکردی فلسفی و اجتماعی، سابقه ازخودبیگانگی را تا اندیشه روسو به عقب برده و با نقد رویکرد ذات گرایانه وی و دیگران، بر آن است که ازخودبیگانگی را باید در متن روابط انضمامی و اجتماعی بررسی نمود. در این دیدگاه، الیناسیون زمانی پدیدار می شود که نوع رابطه آدمی با دیگران از جمله در نقش هایی که بر عهده گرفته، مختل شده و به تعبیر وی در «رابطه بی رابطه گی» قرار گیرد. یگی بر آن است که انسان ماهیت و ذاتی مجزا و مستقل از جامعه و روابط و نقش های آن ندارد که بتواند در حکم معیاری برای ارزیابی وضعیت ازخودبیگانگی انسان به کار گرفته شود. از این رو با آنکه نقش های اجتماعی و روابط جمعی گاه موجب ازخودبیگانگی انسان می شود، در عین حال همین تعاملات اجتماعی ارائه گر ظرفیت ها و امکاناتی برای رهایی آدمی نیز هست و لذا رهایی از الیناسیون را نباید جایی بیرون و خارج از جامعه و روابط آن جستجو نمود.
۲۵.

Indeterminate Regionalism in the Middle East

کلیدواژه‌ها: Regionalism Middle East Iran Turkey Saudi Arabia and USA

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۲۸۵
This paper will examine regionalism and anti-regionalism trends in the Middle East after the Arab uprisings. The implementation of Trump policies in the region, the rise and fall of ISIS, the decline of the Arab uprisings, the convergence and divergence trends in the Middle East, especially among its three major actors Iran, Saudi Arabia and Turkey, have caused particular complexities. All this, has made it impossible to speak of the regional order in the Middle East, and the two processes of regionalism and anti-regionalism in the region are simultaneously emerging. The paper will explore these opposing trends in terms of recent developments and will essentially emphasize how these two opposite processes will reproduce each other in terms joint and divided security concerns? And why regionalism has not ever been fully evolved in the Middle East? It seems that the multiplicity of influential factors and the complexity of the existing relations have made very difficult the possibility of convergence and specifically regionalism in the Middle East.
۲۷.

نقش ساختارهای سیاسی پیش از بهار عربی بر ماهیت تحولات کشورها؛(مطالعه موردی لیبی و تونس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لیبی تونس قذافی بن علی بهار عربی ساختار سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۳۰۲
تحولات کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا که به بهار عربی یا بیداری اسلامی معروف گردید، مدل های مختلفی داشته است. در کنار مشابهت های موجود بین کشورهایی که درگیر این رخداد بوده اند، پاره ای از شرایط و مقتضیات آنها هم متفاوت از یکدیگر بوده و همین اختلافات بر بخشی از نحوه وقوع حوادث و نیز آتی تحولات این کشورها تأثیرگذار بوده است که شاید در آینده نیز تداوم داشته باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر ، بررسی نقش ساختارهای سیاسی بر ماهیت تحولات در دو کشور ، لیبی و تونس پیش از بهار عربی می باشد. مقاله حاضر به لحاظ روش ، توصیفی-تحلیلی می باشد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که نهادینه شدن نسبی قواعد بازی سیاسی و سنتی از چرخش نخبگان به شکلی مسالمت آمیز در تونس و برعکس آن عدم وجود نهادهای مدنی و سیاسی پایدار و وابستگی قدرت به یک فرد در رأس هرم سیاسی از عواملی است که شکل متفاوتی از تحولات برآمده از بهار عربی را در این کشورها دامن زده است. حداقل آنکه در کوتاه مدت و میان مدت تغییرات در تونس به شکل آرام تری نسبت به لیبی صورت گرفت.
۲۸.

مانیفستی علیه خوش بینی و خودآگاهی نقدی بر فلسفة آرتور شوپنهاور با تکیه بر کتاب اخلاق، قانون و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۴۰۰
کتاب اخلاق، قانون و سیاست شامل برگردان جستارهایی از آرتور شوپنهاور فیلسوف معروف آلمانی است. بخش های مختلف کتاب دربرگیرندة مسائلی انضمامی است که شوپنهاور همانند هر فیلسوف دیگری این موضوعات را در ذیل بنیان های هستی شناختی و معرفت شناختی اش بسط داده است. در این نوشتار تلاش می شود با نگاهی به مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی، و نیز روش شناختی او و نیز ارتباط اوضاع و احوال و زمینة زندگی فردی و اجتماعی اش با اندیشه ورزی او به مهم ترین دغدغه های او، که درقالب این اثر گرد آمده است، پرداخته شود. هم چنین، ضمن اشاره ای به ساختار اثر ازنظر شکلی و محتوایی، نسبت زیست جهان کنونی مان با اندیشه ها و تأملات شوپنهاور به طور مختصر موردواکاوی قرار می گیرد. مسئلة مهم در زمینة اندیشه های سیاسی و اجتماعی شوپنهاور نقش اراده ای کور و بی هدف به مثابة بنیان هستی شناختی آرای اوست که موجب نگاهی تلخ به انسان و حیات سیاسی شده است. بااین حال، او برای زندگی آدمی و به ویژه ساحت هایی هم چون اخلاق به عنوان روابط فیمابین انسان ها و نیز هنر اهمیت فراوانی قائل است. او باوجود نگاه بدبینانه و تراژیک درصدد ارائة بینشی آری گویانه به زندگی است.
۲۹.

مارتین بوبر و انسان شناسی صلح

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خدا صلح انسان شناسی مارتین بوبر من - تو من - او

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۶ تعداد دانلود : ۸۸۸
صلح و دوستی حقیقی بین انسانها مستلزم فراتر رفتن از مصلحت جویی های گذرا و آنی، و عمل براساس پشتوانه ای اعتقادی و نیز ایمانی ژرف و عمیق است. از دیرباز انسانها در قالب ادیان و اندیشه های مختلف به صلح اندیشیده اند و راهکارهایی نیز ارائه نموده اند. در دوران مدرن، گسستن از مقتضیات و الزامات اعتقادی دوران گذشته، سبب تلاش برای بازاندیشی در مبنای پیوند و ارتباط بین انسانها شده است. ضرورت این امر در آن است که، به تعبیر اندیشمندانی همانند دورکیم، نوع همبستگی بین افراد دگرگون شده است. با آنکه جریان عمومی و کلی برای همبستگی بین افراد در دوران مدرن، مبنایی غیردینی و غیرالهیاتی داشته است، اما هنوز هم اندیشمندان و آموزه هایی بوده و هستند که تعلّق خاطر انسانها به یکدیگر را بر پایه مبانی دینی و الهیاتی استوار نموده اند. چنین آموزه هایی سعی دارند نسبت جدید میان انسانها با یکدیگر را بر اساس رابطه ایشان با خداوند و امر قدسی بازتعریف کنند. مارتین بوبر از کسانی است که در دوران جدید با بیان نسبت های میان فرد و دیگری، و نیز فرد و خداوند، به چنین ارتباطات و پیوندهایی می اندیشد. مهم ترین مبنای مورد تأکید وی آن است که برای تحقق نسبت و ارتباط درست بین هر یک از اینها باید از نگاه ابزارگونه دست کشید. ارتباط حقیقی انسان با دیگری، در ذیل نسبتی که وی با خداوند دارد، باید همنوع خویش را به مثابه غایتی در خود ببیند؛ آن گونه که کانت نیز این گونه می انگاشت. بالطبع هر نوع نگرش ابزارانگارانه نسبت به آدمی مانع از تحقق این امر خواهد شد. دیدگاه بوبر بر وجه وجودشناختی ارتباط بین انسانها تأکید دارد و گفتگو را رکن رکین چنین رابطه ای می انگارد. او برای تبیین منظور خویش از دو نوع رابطه من-تو و من-او یاد می کند که نوع و جهت گیری من، در هرکدام از اینها با دیگری متفاوت است. تلقی دیگری، در مقام تو، نگرشی وجودشناسانه و بالاستقلال است که با نوعی گشودگی به دیگریِ متفاوت با من، هم به شناخت اصیلی از طرف مقابل می رسد و هم شناخت من از خودم را تکامل می بخشد.
۳۰.

بینالاذهانیت؛ راهی میانه خودبنیادی و مرگ سوژه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سوژه زبان کنش ارتباطی یورگن هابرماس بینالاذهانیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۴۷۸ تعداد دانلود : ۹۱۰
انسان در مقام سوژه یا فاعل شناسا در طول تاریخ اندیشه فراز و فرودهای زیادی داشته است. عقلانیت دوران کلاسیک به صورت نظام مند، مخصوصاً در فلسفه یونان باستان، به شکلی تکوین یافت که سوژه نقشی محوری در آن ایفا می کرد. سوژه پس از افت و خیزهای فراوان، دوباره در دوران مدرن به جایگاهی برتر و استعلایی دست یافت. با آنکه سوبژکتیویته در دوران مدرن جایگاه و موقعیت ممتازی یافته و مشخصه شاخص این دوران شد، اما برخی برآنند که عقلانیّت خودبنیاد این دوران ریشه در زمانه ای بس کهن تر به ویژه یونان باستان و تأملات آن دوران دارد. این گفته بیش از پیش این دیدگاه را تقویت می کند که مدرنیته بیش از آنکه حاصل تعارض و برخورد با سنّت باشد، بازخوانی و تفسیری مجدد از اندیشه های دوران باستان بوده است. بدین سبب می-توان این پدیده و رخداد مهم بشری را بازگشت به برخی از مبادی آن، با خوانشی انتقادی دانست که طبیعتاً به اخذ برخی بخش ها و کنار نهادن بخش هایی دیگر انجامید. مدرنیته در مسیر خود با چالش های مهمی در زمینه تحقق آرمان ها و منویاتش مواجه شد که بخشی از آنها متوجه سوژه بود، چرا که سوژه مدرنیته اقتدار و نیز توان بالای خویش در برآورده ساختن اهداف تعیین شده را از دست داده بود و اندیشمندان و نحله های مختلف فکری از منتقدان این دوره، صراحتاً مرگ سوژه را اعلام نمودند. از نظر ایشان سوژه وجه خاصی از انسان بودگی تلقی می شد که در مدرنیته سربرآورد و بسیاری از وجوه انسانی بدان فروکاسته شد و در نتیجه روابط سوژه با دیگری اعم از طبیعت، جامعه، الهیات و نیز همنوعانش را تحت تأثیر قرار داد. یورگن هابرماس ضمن نقد وجوهی از مدرنیته، ناکامی آن را ناشی از اجرای ناقص ظرفیت های نهفته در آن دانسته و از این رو برآن است که همچنان می توان از ظرفیت های مغفول مانده و یا سرکوب شده آن برای پروژه رهایی انسانها استفاده نمود. راه حل وی در ارائه بدیل مهمی ذیل عنوان عقلانیّت ارتباطی و مقوله بین-الاذهانیت است که به کمک آن سوژه ، البته با نگاهی منتقدانه که ناشی از تعلّق خاطر وی به اندیشه انتقادی است، احیاء می شود؛ سوژه ای که با تأمل در خویشتن ضمن ارتقاء ظرفیت های ارتباطی اش از طریق زبان، به محدودیت ها و محذوریت هایش هم واقف است و با پایین آمدن از حوزه های استعلایی در متن روابط واقعی به هویت خود شکل و قوام می بخشد.
۳۱.

فلسفه سیاسی اسلامی و چالش جریان نو اعتزالی معاصر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقلانیت عقل دین فلسفه سیاسی محمدعابدالجابری نواعتزالی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام تاریخ سیاسی
تعداد بازدید : ۸۲۵ تعداد دانلود : ۵۸۹
جهان اسلام در برهههای مختلف از جمله دوران معاصر تنها درگیر جدال و معارضه بین عقلانیت و عقلگرایی با گرایشات ضد عقلی نبوده است. برعکس، جهان اسلام در عرصه تفکر و اندیشهورزی از جمله در حوزه فلسفه سیاسی شاهد نزاع بنیادینی بین طرفداران نحلههای مختلف عقلگرایی نیز بوده است. در دوران جدید یکی از جریانات پرنفوذ در جریان اسلام به ویژه کشورهای عربی زبان گرایش نو اعتزالی بوده است که با خوانش جدیدی به تأمل در میراث فکری و معنوی جوامع اسلامی پرداخته است. این جریان بهرغم دستاوردهای عقلانی قابل توجهی که در بازخوانی اندیشههای سنتی جهان اسلام داشته است، به دلایلی همچون اتکا به عقل خودبنیاد و نیز استفاده از روششناسی و معرفتشناسی مدرن، برای حوزه متعارف مطالعات و اندیشهورزی اسلامی چالشزا و مشکلآفرین بوده و واکنشهایی را نیز به دنبال داشته است. نوع نقد و شیوه مواجهه این جریان با عقلانیت معمول در جهان اسلام نه فقط از حیث برخی مبادی و اصول فکری متفاوت است، بلکه علاوه بر آن از برخی پیشزمینههای معرفتی مغایر با اندیشه های سنتی اسلامی برخوردار است و همین گاهی همسخنی این گرایش فکری با حوزههای اندیشه حتی عقلانی در جهان اسلام را دشوار میسازد. یکی از این زمینههای مورد اختلاف و نزاع بین طرفین در نسبت بین دین و عقل است که به نوبه خود بر حوزهی سیاسی و تأمل درباره آن نیز تأثیر میگذارد. در این میان به ویژه خوانش محمدعابد الجابری و دلالتهای سیاسی برداشتها و تفسیر وی از روند جریان فکری جهان اسلام حائز اهمیت زیادی است. این جریان بینش خوبی درباره روند جریانات فکری جهان اسلام به دست میدهد ولی آنچه در این نوشتار بر آن تأکید میشود، ارائه تصویری از چالش و تعارضی است که بر اثر خوانش این جریان نه فقط با ضد عقلگرایان بلکه حتی بین عقلگرایان ایجاد شده است. خوانش و قرائتی که لزوماً نباید قضاوی ارزشی درباره آن داشته و به یکباره آن را مثبت و یا منفی قلمداد نمود. با وجود قوام یافتن نسبی ادبیات این گروه از نواندیشان و روشنفکران اسلامی، به نظر می رسد هنوز برای کاربردی و عملیاتی نمودن این مباحث و التزام به نتایج پژوهش های ایشان، راه درازی در پیش است.
۳۲.

تاملی نظری بر ضمانت اجرای حقوق بشر در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی حقوق حقوق بین الملل حقوق بشر
  2. حوزه‌های تخصصی حقوق فقه و حقوق
  3. حوزه‌های تخصصی حقوق کلیات جامعه شناسی حقوق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی حقوق بشر
تعداد بازدید : ۳۳۵۰ تعداد دانلود : ۹۱۸۰
اهمیت قواعد حقوقی بسته به عاملی است که با عنوان ضمانت اجرا شناخته می شود. به عبارتی دیگر قوانین و مقررات بشری در مقایسه با حوزه های دیگری همچون اخلاق، از عنصری به نام پشتوانه و قابلیت اجبار قانونی در خصوص تضمین اجرایی شدن و تحققشان برخوردار هستند. ضمانت اجرا در قوانین عمدتاً با اصول و موازین موضوعه و تدوین یافته ای که طبق قانون مشخص و معین گردیده است، معنا می یابد. با این حال در عین وجود چنین پشتوانه ای از قوانین مدون و موضوعه، که در جای خود لازم است، بایسته است که فرهنگ التزام به مقررات و قوانین موضوعه به شکلی درونی و مبتنی بر باورها و اعتقادات افراد نیز تقویت گردد تا افراد فراتر از اجبارهای بیرونی و ترس از مؤاخذه توسط مراجع ذی صلاح، واقعاً با طیب خاطر و باانگیزه هایی بر آمده از وجدان درونی خویش به رعایت قوانین و گردن نهادن به الزامات مربوطه مبادرت ورزند. حقوق بشر در جوامع اسلامی علاوه بر آنکه در قالب قوانین و مقررات مدونی سرلوحه اعمال و رفتارها و تعاملات افراد قرار می گیرد، از این قابلیت و ظرفیت هم برخوردار است که با تکیه بر آموزه ها و باورهای اعتقادی و دینی افراد، از ضمانت اجرایی بیش از آن چیزی برخوردار باشد که در جوامع غیردینی و مشخصاً غیراسلامی دیده می شود. کلیدواژه ها: حقوق بشر، اسلام، ضمانت اجرا، دین.
۳۴.

اندیشه پسامتافیزیکی هابرماس در سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست متافیزیک اندیشه سیاسی هابرماس پسامتافیزیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۳ تعداد دانلود : ۷۸۶
اندیشه پسامتافیزیکی به دنبال نقدهای وارد بر متافیزیک مطرح شده و با طرح گذار و عبور از مؤلفه های متافیزیکی در عرصه اندیشه بشری، تلاش دارد از محدودیت ها و قید و بندهای متافیزیک رها گردد. یکی از اصلی ترین حوزه های طرح این اندیشه در قلمرو سیاست و اندیشه سیاسی بوده است. در واقع باور و پیش فرض مهم اندیشه پسامتافیزیکی آن است که پدیده ها و مسائل واقعی و عینی از جمله سیاست را نباید با معیارهای متافیزیکی مورد مطالعه قرار داد. معیارهای متافیزیکی بر نظمی پیشین بنیاد استوارند و لذا نظام عالم سیاسی را در تطابق با نظم و اصول ثابت و استعلایی جستجو می کنند. برعکس اندیشه پسامتافیزیکی مدعی است که عقلانیت متعلق به حوزه سیاسی را نباید در مطابقت آن با اصول و ارزش هایی پیشینی و پیشاتجربی مورد بررسی قرار داد. عقلانیت در این اندیشه بیش از هر چیز به روندها و فرایندهایی مربوط است که در آن مؤلفه های سیاسی به ویژه اجماع و توافق برساخته شده در تعاملات اجتماعی نقش بسزایی دارد. اندیشه پسامتافیزیکی در نحله های فلسفی متعددی قابل شناسایی است و یکی از این متفکران. یورگن هابرماس است که ویژگی های این اندیشه را در سیاست و در مواردی چون تقدم عمل بر نظر، نفی لوگوسنتریسم یا کلام محوری، چرخش زبان شناختی و نیز توجه به عقل و زمینه مند مطرح نموده است. مقاله حاضر به این آراء می پردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان