محمود نجفی

محمود نجفی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه روان شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران.

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۷۰ مورد از کل ۱۷۰ مورد.
۱۶۱.

اثربخشی درمان رفتاری هیجانی معنوی بر علائم وسواس مذهبی و نشخوار فکری در مبتلایان به اختلال وسواس جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان رفتاری هیجانی معنوی بیماری وسواس جبری وسواس مذهبی نشخوار فکری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۸۴
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی درمان رفتاری هیجانی معنوی بر وسواس مذهبی و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس جبری بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی تصادفی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود. در این پژوهش 40 نفر مبتلا به اختلال وسواس جبری شرکت کردند که در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل بر اساس متغیّر سن، تأهل، تحصیلات و سابقه وسواس به صورت تصادفی و همتا تقسیم شدند. گروه آزمایش درمان رفتاری هیجانی معنوی را بصورت گروهی در 15 جلسه نود دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بر اساس DSM-5 (SCID-I)، پرسشنامه وسواس جبری، پرسشنامه وسواس مذهبی و پرسشنامه نشخوار فکری بود که شرکت کنندگان در ابتدای درمان به آن پاسخ دادند و در انتهای درمان و دوماه پس از اتمام درمان، به آنها پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان رفتاری هیجانی معنوی به صورت معناداری موجب کاهش وسواس مذهبی و نشخوار فکری و مؤلفه های آنها می شود (p<0/001) و دستاوردهای درمان دو ماه پس از اتمام درمان، حفظ می شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان از درمان رفتاری هیجانی معنوی در کاهش نشخوار فکری و وسواس مذهبی استفاده کرد ومتخصصان و درمانگران می توانند از این روش برای کاهش نشخوار فکری و وسواس مذهبی افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی بهره ببرند.
۱۶۲.

نقش میانجی استرس و ترس از کرونا در رابطه بین باورهای وسواسی و نشانگان وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس کرونا باورهای وسواسی ترس کرونا وسواسی جبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۱۴
پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش میانجی استرس کرونا و ترس از کرونا در رابطه بین باورهای وسواسی و نشانگان وسواسی-اجباری انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. از میان جمعیت عمومی 391 نفر از طریق فراخوان اینترنتی در سال 1400، با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس وسواس فکری عملی (فوا و همکاران)، باورهای وسواسی (گروه کار شناخت های وسواس-اجبار)، مقیاس ترس از کرونا (آهورسو و همکاران) و استرس کرونا (تیلور و همکاران) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که باورهای وسواسی با استرس کرونا و ترس از کرونا و نشانگان وسواسی-اجباری رابطه مستقیم و معناداری  دارد و استرس کرونا و ترس از کرونا در رابطه باورهای وسواسی و نشانگان وسواسی-اجباری نقش میانجی دارد. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. از این یافته می توان برای طراحی مداخله جهت کاهش ترس و استرس در هنگام شیوع بیماری های واگیردار استفاده کرد. بنابراین برنامه ریزی جهت کاهش استرس و باورهای وسواسی نقش موثری در کاهش نشانگان وسواسی جبری دارد و امری ضروری است. 
۱۶۳.

مقایسه ویژگی های شخصیت، سبک دل بستگی و رضایت از زندگی در زنان بی فرزند ارادی و زنان دارای فرزند

کلیدواژه‌ها: ویژگی های شخصیت سبک دل بستگی رضایت از زندگی زنان بی فرزند ارادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۱۶
پیش زمینه و هدف: هدف پژوهش علی- مقایسه ای حاضر، مقایسه ویژگی های شخصیت، سبک دل بستگی و رضایت از زندگی در زنان بی فرزند ارادی و زنان دارای فرزند بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان بی فرزند ارادی و زنان دارای فرزند در شهر مشهد در سال 1402 بود. مواد و روش کار: حجم نمونه شامل دو گروه زنان بی فرزند ارادی (50 نفر) و زنان دارای فرزند (50 نفر) بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های صفات شخصیتی، سبک های دل بستگی و پرسشنامه رضایت از زندگی استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: . نتایج نشان داد نمرات خرده مقیاس های ویژگی های شخصیت، سبک دل بستگی و رضایت از زندگی در بین دو گروه زنان بی فرزند ارادی و زنان دارای فرزند، تفاوت معنی داری با یکدیگر دارند. بر این اساس، زنان بی فرزند ارادی نسبت به زنان دارای فرزند رضایت از زندگی، دل بستگی ناایمن و گشودگی به تجربه بالاتر و برونگرایی، توافق گرایی و دل بستگی ایمن پایین تر داشتند. بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که شخصیت نقش قابل توجهی در تأثیرگذاری افراد به سمت والدین شدن یا دور شدن از آن ایفا می کند. یافته های این پژوهش لزوم توجه به ویژگی های شخصیت، سبک دل بستگی و رضایت از زندگی زنان بی فرزند ارادی را مورد تأکید قرار می دهد.
۱۶۴.

بررسی نقش میانجی اضطراب و افسردگی در رابطه بین بدرفتاری کودکی و علائم وسواسی جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدرفتاری کودکی افسردگی اضطراب نشانگان وسواسی - جبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۰
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی اضطراب و افسردگی در رابطه بین بدرفتاری کودکی و علائم وسواسی- جبری صورت گرفت. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) بود. از میان جمعیت عمومی کاربر شبکه های اجتماعی در سال 1401، 350 نفر با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری داوطلبانه، از طریق فراخوان انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تجدیدنظر شده وسواس فکری- عملی (فوا و همکاران)، پرسشنامه ترومای کودکی (برنشتاین و استین)، مقیاس اضطراب بک و نسخه دوم مقیاس افسردگی بک بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد، بدرفتاری کودکی با علائم وسواسی- جبری رابطه مستقیم و معناداری دارد و اضطراب و افسردگی در رابطه بدرفتاری کودکی و علائم وسواسی- جبری نقش میانجی دارد. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که ترومای دوران کودکی، اضطراب و افسردگی نقش مهمی در شکل گیری علائم وسواسی- جبری دارند. به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که ترومای دوران کودکی می تواند با تاثیر بر اضطراب و افسردگی موجب بروز علائم وسواسی- جبری گردد.
۱۶۵.

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ با طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ به وسواس: یک مقایسه اثربخشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طرح واره درمانی وسواس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۳۲
هدف: اختلال وسواس _ جبری یکی از اختلال های شایع است و مداخله های متعددی برای این اختلال وجود دارد اما برخی بیماران نتیجه مطلوب نمی گیرند. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ(ACT+ERP) با طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ST+ERP) برشدت وسواس و باورهای وسواسی بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری بود. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری در سال 1402 در اصفهان بود. شصت نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (در هر گروه 20 نفر) گمارش تصادفی شدند. گروه های آزمایش هشت جلسه 60 دقیقه ای ACT+ERP و ST+ERP دریافت کردند. در این پژوهش از پرسشنامه افکار وسواسی_44 (گروه متخصصان کار روی شناخت های وسواس فکری-عملی،1997) و پرسشنامه مقیاس وسواس فکری و عملی ییل_براون (گودمن و همکاران،1989) استفاده شد. فرضیه ها از طریق آزمون کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که اثربخشی ACT+ERP و ST+ERP برشدت وسواس و باورهای وسواسی بیماران به طور جداگانه، در مقایسه با گروه کنترل تأثیر معناداری داشته است (001/0>p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش ACT+ERP و ST+ERP بر کاهش شدت وسواس و باورهای وسواس بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری مؤثر است. همچنین ACT+ERP نسبت به ST+ERP تأثیر بیشتری بر کاهش شدت وسواس فکری و عملی بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری داشت. شماره ی مقاله: ۱
۱۶۶.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ با طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ بر اجتناب تجربه ای و کمال گرایی در افراد مبتلابه اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وسواس کمال گرایی اجتناب تجربه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طرح واره درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۵۹
اختلال وسواس جبری یکی از اختلالاتی است که بر تمام حیطه های زندگی اثر می گذارد و در طولانی مدت اثرات مخربی در زندگی به جای می گذارد. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ با طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ بر کمال گرایی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلابه اختلال وسواس-جبری بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران مبتلابه اختلال وسواس-جبری در سال 1402 در اصفهان بود. بعد از مصاحبه بالینی تعداد 60 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و شرکت کنندگان در پژوهش در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (در هر گروه 20 نفر) گمارش تصادفی شدند. گروه های آزمایش هشت جلسه 60 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ و طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ دریافت کردند. در این پژوهش از پرسشنامه کمال گرایی فراست و پرسشنامه پذیرش و عمل نسخه دوم استفاده شد. نتایج از طریق روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که اثربخشی هر دو درمان بر کمال گرایی و اجتناب تجربه ای ازلحاظ آماری معنادار بودند. طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ بر اجتناب تجربه ای اثربخشی بیشتری دارد و اثربخشی هردو درمان بر کمال گرایی یکسان بود. پیشنهاد می شود همراه با درمان مواجهه و جلوگیری از پاسخ از طرح واره درمانی و یا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد استفاده گردد.
۱۶۷.

ارتباط رفتارهای رهبری خدمتگزار با افسردگی و اضطراب اجتماعی کارکنان در همه گیری کووید 19: تبیین نقش میانجی سرمایه اجتماعی شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار رهبری خدمتگزار سرمایه اجتماعی شخصی افسردگی اضطراب اجتماعی کووید- 19

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۹۵
در نتیجه بیماری کووید 19، بسیاری از مشکلات روان شناختی در کارکنان ظاهر شده است. سبک رهبری خدمتگزار، سبکی حمایتی است که رضایت ارتباطی افراد را افزایش می دهد و این رضایت نیز عاملی مهم در کاهش فشارهای روان شناختی است. بنابراین به نظر می رسد عواملی چون انتخاب سبک رهبری خدمتگزار و افزایش روابط اجتماعی بتواند به کاهش چالش های روان شناختی در کارکنان کمک کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی سرمایه اجتماعی شخصی در رابطه بین رفتارهای رهبری خدمتگزار و افسردگی و اضطراب اجتماعی کارکنان در همه گیری کووید 19 است. روش پژوهش، از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی بوده و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه است. جامعه آماری، کارکنان مجتمع فولاد استان گیلان به تعداد 419 نفر و تعداد نمونه آماری 221 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت تحلیل داده ها، از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که بین رهبری خدمتگزار با سرمایه اجتماعی شخصی، رابطه مثبت و بین سرمایه اجتماعی شخصی با افسردگی، رابطه منفی وجود دارد. همچنین، رهبری خدمتگزار با افسردگی رابطه مستقیم دارد. تحلیل داده ها بیانگر این است که، سرمایه اجتماعی شخصی در رابطه بین رهبری خدمتگزار و افسردگی، میانجی جزئی است. همچنین، سرمایه اجتماعی شخصی با اضطراب اجتماعی رابطه منفی دارد. اما، رهبری خدمتگزار با اضطراب اجتماعی، رابطه ندارد. بنابراین، سرمایه اجتماعی شخصی در رابطه بین رهبری خدمتگزار و اضطراب اجتماعی، میانجی کامل است. بنابراین می توان ادعا کرد که سبک رهبری خدمتگزار باعث افزایش تمایل کارکنان به تعامل اجتماعی و کاهش آسیب پذیری روان شناختی در آن ها خواهد شد.
۱۶۸.

خصوصیات روان سنجی فرم کوتاه پرسشنامه شادکامی آکسفورد در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان سنجی پرسشنامه شادکامی آکسفورد تحلیل عاملی اعتبار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۷۴
هدف از پژوهش حاضر بررسی خصوصیات روان سنجی فرم کوتاه پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود.به این منظور 494 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت از پرسشنامه شادکامی آکسفورد، مقیاس رضایت از زندگی و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که این ابزار، شادکامی را به عنوان سازه ای تک بعدی اندازه گیری می کند. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه در کل نمونه 71/0 در نمونه دختران 71/0 و در نمونه پسران 70/0 به دست آمد که در حد قابل قبولی است. یافته های همبستگی پیرسون نشان داد بین نمره های فرم کوتاه پرسشنامه با نمره های فرم بلند پرسشنامه شادکامی، رضایت از زندگی  و عزت نفس  رابطه مثبت و معنی داری بود. همچنین میانگین نمره های شادکامی دختران به طور معنی داری بیشتر از میانگین نمره های شادکامی پسران بود. به طور کلی یافته های پژوهش بیانگر این است که فرم کوتاه پرسشنامه شادکامی آکسفورد در جامعه دانشجویان، ویژگی های روان سنجی قابل قبولی دارد و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش های روان شناختی استفاده کرد.
۱۶۹.

رابطه ترومای کودکی با افکار خودکشی در دانش آموزان: نقش میانجی ذهنی سازی و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترومای کودکی افکارخودکشی ذهنی سازی ذهن آگاهی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۳۵
پژوه ش حاض ر ب ا ه دف رابط ه تروم ای کودک ی ب ا اف کار خودکش ی ب ا توج ه ب ه نق ش میانجی ذهنی سازی و ذهن آگاهی در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان دوره متوسطه دوم شهر مشهد در سال تحصیلی 1403- 1402بود که تعداد 330 دانش آموز به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیر های پژوهش از پرسش نامه ترومای کودکی (2003)، پرسش نامه اف کار خودکش ی بک (1998)، مقیاس کن ش وری تأمل ی (2016)، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی (2006)، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS25 ، AMOS24 استفاده شد. یافته ها نشان داد ترومای کودکی (21/0 =β)، ذهن آگاهی (32/0- =β) ذهنی سازی اطمینان (25/0- =β)، ذهنی سازی غیراطمینان (18/0=β)، اثر مستقیم و معناداری بر افکارخودکشی داشت (01/0> P). هم چنین ترومای کودکی بر ذهن اگاهی (85/0- =β)، ذهنی سازی اطمینان (81/0- =β)، ذهنی سازی اطمینان (81 /0=β)، اثر مستقیم و معناداری داشت (01/0> P). در نهایت ترومای کودکی از طریق ذهن آگاهی (27/0 =β)، ذهنی سازی اطمینان (20/0 =β)، ذهنی سازی غیر اطمینان (14/0 =β) بر افکار خودکشی اثر غیر مستقیم و معنادار داشت (01/0> P). برنامه ریزی در جهت تقویت ظرفیت ذهنی سازی و مهارت های ذهن آگاهی می تواند افکار خودکشی را  در این گروه از دانش آموزان آسیب دیده کاهش دهد.
۱۷۰.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مولفه های شرم و انگ درونی در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی شناخت درمانی شرم انگ درونی متادون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۴۲
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مولفه های شرم و انگ درونی در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر شاهرود در سال 1403 بود. از این بین، 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های شرم بیرونی و انگ درونی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش مولفه های شرم و بهبود انگ درونی در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون شد. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با استفاده از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود مولفه های شرم و انگ درونی تأکید کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان