رضا کاظمی

رضا کاظمی

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری روانشناسی عمومی دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۲ مورد.
۱.

تاثیر درمان های فراشناختی و دارویی بر باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: باورهای فراشناختی درمان دارویی درمان فراشناختی اجباری وسواسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۴۹
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر درمان های فراشناختی و دارویی بر باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری بود. روش : نمونه این تحقیق شامل شصت بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری بود که از بین بیماران مبتلا در شهر اردبیل انتخاب و در دو گروه آزمایشی (فراشناختی و دارویی) و یکگروه کنترل به صورتِ تصادفی جایگزین شدند (هر گروه بیست نفر). از دو روش درمانی فراشناختی و دارویی استفاده شد. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه بالینی سازمان یافته، فرم کوتاه پرسش نامه فراشناخت و پرسش نامه وسواسی- اجباری در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه درمانی (فراشناختی و دارویی) و گروه کنترل در متغیرهای باورهای فراشناختی و نشانه های وسواسی تفاوت معنا داری وجود دارد. آزمون چندمقایسه ای نشان داد که درمان فراشناختی در مقایسه با درمان دارویی در کاهش نشانه های وسواسی مؤثرتر بود. همچنین روش درمانی فراشناختی بیشتر از روش دارویی در اصلاح باورهای فراشناختی مؤثر بود. نتیجه گیری: این نتایج از نقش درمان فراشناختی در کاهش نشانه های وسواسی و اصلاح باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری حمایت می کند.
۲.

بررسی اثر بخشی تحریک مکررمغناطیسی ترانس کرانیال با فرکانس بالا در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده ی مقاوم به درمان دارویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال افسردگی عمده تحریک مکرر مغناطیسی ترانس­کرانیال کورتکس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۳۲
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک مکرر مغناطیسی ترانس­کرانیال در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده مقاوم به درمان دارویی بود. روش­کار: در یک طرح شبه­آزمایشی، 12 آزمودنی مبتلا به اختلال افسردگی عمده مراجعه­کننده به کلینیک آتیه از تابستان تا پاییز 1387 با روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب و به مدت 30 جلسه تحت درمان تحریک مکرر مغناطیسی ترانس­کرانیال با فرکانس20 هرتز بر روی ناحیه­ی پشتی­جانبی کورتکس پیش­پیشانی نیم­کره­ی چپ قرار گرفتند. آزمودنی­ها به کمک مقیاس افسردگی بک، پیش و پس از درمان و 5/1 ماه بعد از درمان ارزیابی شدند. داده­ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس با اندازه­گیری­های مکرر تحلیل شدند. نتایج: تحریک مکرر مغناطیسی ترانس­کرانیال به­طور معنی­داری سبب کاهش علایم افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده گردید (001/0P<) و این تغییرات 5/1 ماه پس از آن به طول انجامید. نتیجه­گیری: تحریک مکرر مغناطیسی ترانس­کرانیال در درمان افسردگی عمده­ی مقاوم به درمان دارویی تاثیر دارد و اثرات آن بیش از یک ماه و نیم بعد از درمان ماندگار است.
۳.

بررسی تاثیر تحریکمکرر مغناطیسی ترانس کرانیال (rTMS) بر عملکرد اجتماعی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده مقاوم به درمان دارویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: عملکرد اجتماعی تحریکمکرر مغناطیسی ترانس کرانیال (rTMS) قشر پشتی جانبی پیش پیشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۷ تعداد دانلود : ۹۷۱
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی rTMS بر عملکرد اجتماعی افراد مبتلا به اختلال افسردگی عمده مقاوم به درمان دارویی بود. روش: در یکطرح شبه آزمایشی از نوع سری های زمانی تکگروهی، دوازده بیمار مبتلا به افسردگی اساسی تحت سی جلسه rTMS بررویِ قشر پشتی جانبی پیش پیشانی نیمکره چپ قرار گرفتند. هریکاز بیماران با مقیاس خودارزیابی خودانطباقی (SASS) قبل، بعد و یکماه ونیم پس از درمان ارزیابی شدند. یافته ها: طبق یافته ها پیشرفت بیماران در مقیاس SASS پس از درمان و یکماه ونیم بعد معنادار بود. نتیجه گیری: rTMS به عنوانِ یکدرمان ضدافسردگی جدید، بر عملکرد اجتماعی تاثیر دارد و احتمالاً این تاثیرات را می توان با مدار هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال (HPA) مرتبط دانست
۴.

اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی (EST) بر اندیشناکی و شدت افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اساسی اندیشناکی طرحواره درمانی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۲ تعداد دانلود : ۸۷۵
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی (EST) بر اندیشناکی و شدت افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی انجام گرفت. روش: در این مطالعه پیش تجربی، از طرح پیش-آزمون، پس-آزمون و پی گیری تک گروهی استفاده شد و از میان مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره رهیار اسلام شهر، 11 نفر (7 زن و 4 مرد) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس آنها در 9 جلسه (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای) تحت طرحواره درمانی هیجانی قرار گرفتند و برای ارزیابی پایداری اثرات درمانی در طول زمان، بیماران به مدت دو ماه مورد پیگیری قرار گرفتند. به منظور سنجش تشخیص افسردگی اساسی، شدت افسردگی و پاسخ های اندیشناک به ترتیب از مصاحبه ساختاریافته برای اختلالات محور یک (SCID)، پرسشنامه افسردگی بک-II (BDI-II) و مقیاس پاسخ های اندیشناک (RRS) استفاده شد. داده ها نیز با آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی به طور معناداری منجر به کاهش شدت افسردگی (0001/0>p) و اندیشناکی (0001/0>p) می گردد و این کاهش در دروه پیگیری نیز پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، طرحواره درمانی هیجانی به عنوان رفتار درمانی شناختی ، نوظهور می تواند برای کاهش شدت افسردگی و اندیشناکی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی به کار رود.
۷.

مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی تلفیقی در ارتقاء تعهد زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زوج درمانی تئوری انتخاب پذیرش و تعهد (ACT) زوج درمانی تلفیقی ارتقاء تعهد زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۶ تعداد دانلود : ۴۰۷
زمینه: تعهد زناشویی و ابعاد مختلف آن از مهمترین عوامل پایداری زندگی مشترک است. تحقیقات زیادی با استفاده از روش های زوج درمانی تئوری انتخاب، پذیرش و تعهد و زوج درمانی تلفیقی انجام شده است. اما کدامیک از این روش ها می تواند مؤثرتر باشد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی روش های زوج درمانی تئوری انتخاب، پذیرش و تعهد و زوج درمانی تلفیقی در ارتقا تعهد زوج ها اجرا گردید. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه مورد مطالعه کلیه زوجین شهر اردبیل در سال 1396 بودند. روش نمونه گیری به شیوه در دسترس بود، تعداد 60 زوج که نمرات آنها در پرسشنامه تعهد پایین تر از میانگین بودند را انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه جایگزین شدند. برای سنجش از پرسشنامه تعهدزناشویی آدامز و جونز (1997) استفاده شد و در این تحقیق زوج درمانی گروهی گلاسر (عباسی مولید و همکاران، 1394) طی 8 جلسه 120 دقیقه ای و هر هفته یک جلسه بر روی 15 زوج اجرا گردید، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز، 2006) طی 8 جلسه و هفته ای یک جلسه 2 ساعته روی 15 زوج برگزار شد و زوج درمانی سیستمی تلفیقی (فلدمن، 1979) در 8 جلسه 1/5 ساعته روی 15 زوج برگزار گردید و نیز به منظور تجزیه و تحلیل سؤال پژوهش از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس، تفاوت معنی داری را بین گروه های آزمایش با یکدیگر و نیز با گروه گواه نشان داد. این تفاوت نشان داد که در گروه های آزمایش در پس آزمون (0/05> P ) و پیگیری (0/01> P ) نسبت به پیش آزمون میانگین نمرات تعهد زناشویی تفاوت معناداری وجود داشت و همچنین اثربخشی آموزش زوج درمانی تئوری انتخاب در مقایسه با دو گروه دیگر بیشتر بود. نتیجه گیری: در این پژوهش می توان استنباط کرد که روش های زوج درمانی تئوری انتخاب، پذیرش و تعهد و زوج درمانی تلفیقی در ارتقا تعهد زوج ها مؤثر بوده است و روش زوج درمانی تلفیقی مؤثرتر از بقیه روش ها بود.
۸.

بررسی اثربخشی تحریک دو طرفه مکرر مغناطیسی فراجمجمه ای بر روی عملکرد شناختی بیماران مبتلا به افسردگی دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال دو قطبی تحریک مکرر مغناطیسی فراجمجمه ای عملکرد شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۵۴۸
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک دو طرفه مکرر مغناطیسی فراجمجمه ای (rTMS) بر روی عملکرد شناختی بیماران مبتلا به افسردگی دو قطبی بود. در یک طرح آزمایشی یک سو کور 20 بیمار مبتلا به افسردگی دو قطبی مراجعه کننده به مرکز علوم اعصاب آتیه از فروردین تا شهریور 1394 با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. rTMS دوطرفه را در طی 10 جلسه بر روی قشر خلفی جانبی پیش پیشانی چپ (فرکانس Hz10) و قشر خلفی جانبی پیش پیشانی راست (Hz1) دریافت کردند. آزمودنی ها از طریق آزمون سیّالی کلامی، آزمون یادگیری شنوایی- کلامی ری، آزمون استروپ، آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین، مقیاس افسردگی بک در قبل و در بعد از درمان ارزیابی شدند و در نهایت داده ها به کمک روش آماری t همبسته تحلیل شدند.rTMS دوطرفه باعث تغییرات معناداری در عملکرد اجرایی و حافظه کلامی و علائم افسردگی شد. هیچ تغییر معناداری در توجه انتخابی و سیالی کلامی مشاهده نگردید (05/0<p). rTMS دو طرفه باعث بهبودی معناداری در علائم شناختی و کاهش علائم افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی دو قطبی می گردد.
۹.

اثر بخشی مصاحبه ی انگیزشی گروهی و آموزش تنظیم هیجان برکاهش رفتار قلدری و فرسودگی تحصیلی نوجوانان کاربر شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصاحبه ی انگیزشی تنظیم هیجان رفتار قلدری فرسودگی تحصیلی شبکه ی اجتماعی مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶ تعداد دانلود : ۴۲۱
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی و مقایسه روش های مصاحبه انگیزشی گروهی و آموزش تنظیم هیجان بر کاهش رفتار قلدری (سنتی و سایبری) و فرسودگی تحصیلی نوجوانان کاربر شبکه های اجتماعی مجازی، با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر جنسیت بود. این تحقیق آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون چندگروهی است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر و پسر کاربر شبکه های اجتماعی مجازی مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 96-95 تشکیل دادند (320000N= ). 90 نفر از دانش آموزانی که طبق پرسش نامه سنجش ارتباط با شبکه های اجتماعی مجازی، کاربر محسوب می شدند با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ایچندمرحله ای انتخ اب و به صورت تص ادفی در گروه ه ای آزم ایش و کنترل ج ایگزین شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های ارتباط با شبکه های اجتماعی علی نقی و عطایی (1392)، قلدری در مدرسه (BS) پاچین و هیندوجا (2011) و فرسودگی تحصیلی برسو (1997) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA)، تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA ) و مقایسه پسین بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد؛ آموزش مصاحبه انگیزشی گروهی و تنظیم هیجان در مقایسه با گروه کنترل بر کاهش رفتار قلدری (کلی و سایبری) و فرسودگی تحصیلی (فرسودگی، بی علاقگی و ناکارآمدی) تأثیر داشته، ولی بر قلدری سنتی و خستگی عاطفی تأثیری نداشته است ( 05/0>P ). به علاوه نقش جنسیت به عنوان متغیر تعدیل کننده، صرفاً در ارتباط با اثربخشی آموزش تنظیم هیجان در کاهش متغیرهای قلدری (کلی)، قلدری سایبری و بی علاقگی تحصیلی تأیید شد. همچنین نتایج آزمون مقایسه پسین بونفرونی، نشان داد بین دو روش مصاحبه انگیزشی گروهی و آموزش تنظیم هیجان، در کاهش رفتار قلدری و فرسودگی تحصیلی تفاوت معنی داری وجود ندارد ( 05/0>P ). بر اساس نتایج این یافته ها می توان گفت مصاحبه انگیزشی گروهی و آموزش تنظیم هیجان باعث ارتقای سطح آگاهی نوجوانان کاربر شبکه های اجتماعی مجازی به خصوص دختران، نسبت به معایب و مزایای رفتار نامطلوب و ایجاد انگیزه برای تغییر شده و آن ها را در شناخت بیشتر هیجان های مشکل ساز و نحوه کنترل و مدیریت آن کمک کرده است.
۱۰.

اثربخشی آموزش مهارت های هیجانی-اجتماعی بر شایستگی هیجانی/ اجتماعی و بهزیستی روانشناختی دختران تک والد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های هیجانی - اجتماعی شایستگی هیجانی/ اجتماعی بهزیستی روانشناختی تک والد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۵۱۱
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت های هیجانی-اجتماعی بر شایستگی هیجانی/ اجتماعی و بهزیستی روانشناختی دختران تک والد بود. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر تک والد دوره دوم متوسطه شهرستان سراب در سال 1398 بودند که از بین آنان تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به شیوه تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای آموزش مهارت های هیجانی-اجتماعی دریافت نمودند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه شایستگی اجتماعی (پرندین، 1385) و مقیاس بهزیستی روانشناختی (ریف، 1980) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل واریانس تک متغیره ( ANCOVA ) انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد آموزش مهارت های هیجانی-اجتماعی تأثیر معناداری بر بهبود شایستگی هیجانی/اجتماعی ( 83/112= F ، 01/0 P< ) و بهزیستی روانشناختی ( 63/102= F ، 01/0 P< ) دختران تک والد داشت. این نتایج بیان می کند که آموزش این مهارت ها برای دانش آموزان تک والد می تواند زمینه ساز افزایش کارکردهای مناسب اجتماعی و روانی در آنان شود.
۱۱.

اثربخشی تحریک مکرر دوطرفه مغناطیسی فراجمجمه ای بر بی لذتی و علائم افسردگی در مبتلایان به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی لذتی تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای rTMS اختلال افسردگی اساسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۵۸۱
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک دوطرفه مکرر مغناطیسی فراجمجمه ای (rTMS) بر بی لذتی و نشانه های افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بود. روش: این مطالعه کار آزمایی بالینی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. از میان بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز علوم اعصاب آتیه از دی 1395 تا شهریور 1396، 58 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه rTMS را بر روی قشر پشتی جانبی پیش پیشانی چپ(DLPFC) با فرکانس 10 هرتز و بر روی قشر DLPFC راست با فرکانس 1 هرتز دریافت کردند. گروه کنترل نیز rTMS ساختگی را دریافت کردند. بیماران از طریق مقیاس خوش کامی اسنیت همیلتون، مقیاس درجه بندی افسردگی همیلتون  در قبل و در بعد از درمان ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که تحریک دوطرفه rTMS به گونه معنادار باعث کاهش نمرات میانگین بی لذتی و نشانه های افسردگی در افراد نمونه می شود. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که rTMS می تواند به عنوان یک رویکرد مؤثر برای درمان بی لذتی و نشانگان افسردگی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی در نظر گرفته شود.
۱۲.

مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های هیجانی - اجتماعی و آموزش حل مسئله اجتماعی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر تک والد دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های هیجانی - اجتماعی حل مسأله اجتماعی شایستگی اجتماعی دانش آموزان تک والد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۲۰۴
زمینه: شایستگی اجتماعی به توانایی فرد در انجام امور مرتبط با استقلال شخصی خود و مسئولیت های اجتماعی اشاره دارد و موجب رشد اجتماعی بهنجار و برقراری روابط مثبت و سازنده می شود. آموزش مهارت های هیجانی – اجتماعی نقش مهمی دراحساس شایستگی اجتماعی و کارآمدی بیشتری در مسئولیت های روزانه و چالش های زندگی دختران تک والد دارد. تحقیقات نشان داده است که آموزش حل مسئله اجتماعی موجب افزایش شایستگی اجتماعی در دوران نوجوانی و بزرگسالی می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای اثربخشی آموزش مهارت های هیجانی - اجتماعی و آموزش حل مسأله اجتماعی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر تک والد دوره دوم متوسطه شهر سراب انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه که در سال تحصیلی 1399- 1398 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 45 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. افراد نمونه پرسشنامه شایستگی اجتماعی فلنر، لیس و فیلیپس (1990) را ابتدا و به عنوان مرحله پیش آزمون تکمیل کردند و پس از 12 جلسه آموزش مهارت های هیجانی - اجتماعی (صدری دمیرچی و همکاران، 1389) و 10 جلسه آموزش حل مسئله (منتظر و همکاران، 1398) 90 دقیقه ای به صورت گروهی برای گروه های آزمایش، در مرحله پس آزمون هر سه گروه مورد سنجش مجدد قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری با استفاده از نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد آموزش های مهارت های اجتماعی - هیجانی و حل مسأله اجتماعی موجب افزایش شایستگی اجتماعی دانش آموزان دختر تک والد مؤثر گردید (0/05 >p). از سویی دیگر، در میزان اثربخشی آموزش های مهارت های اجتماعی - هیجانی و حل مسأله اجتماعی در متغیر شایستگی اجتماعی تفاوت معنا داری وجود نداشت (0/05 <P). نتیجه گیری: آموزش مهارت های اجتماعی - هیجانی و مهارت حل مسأله اجتماعی به نوجوانان سبب شکل گیری تعامل های اجتماعی بین او و دنیای بیرونی، مدیریت هیجان ها و در نتیجه افزایش و بهبود شایستگی اجتماعی فرد می شود. بدین منظور لازم است متخصصان و روانشناسان خانواده آموزش هایی در این زمینه به دانش آموزان و والدین آنها ارائه دهند.
۱۳.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر استنتاج، آموزش نوروفیدبک و ترکیب این دو روش درمانی در درمان افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: وسواس درمان مبتنی بر استنتاج و آموزش نوروفیدبک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۵۸۶
زمینه و هدف: درگذشته، وسواس اختلالی مزمن و درمان نشدنی بشمار می رفت، اما امروزه این وضعیت به واسطه یافته های حامی اثربخشی درمان شناختی رفتاری تغییر اساسی کرده است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر استنتاج، آموزش نوروفیدبک و ترکیب این دو روش درمانی در درمان افراد مبتلا به اختلال وسواس بود. مواد و روش ها: مطالعه ی حاضر، از نوع نیمه آزمایشی گسترش یافته ی طرح پیش آزمون و پس آزمون چند گروهی بود. در این مطالعه 2550 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای از بین معلمان شهرستان مشکین شهر انتخاب شدند و 1916 نفر، پرسشنامه وسواس ییل – براون را تکمیل کردند و در مرحله دوم، 66 نفر از 153 نفری که نمره ی بالاتری از نقطه برش 20 در پرسشنامه وسواس داشتند، پس از مصاحبه ی تشخیصی، به روش تصادفی در یک گروه کنترل و سه گروه آزمایشی قرار گرفتند و درنهایت داده های جمع آوری شده 62 نفر با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره با نرم افزار SPSS-18 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مقایسه گروه های آزمایشی با گروه کنترل نشان داد كه شدت وسواس و خرده مقیاس های آن (وارسی، شستشو، تکرار و شك) در گروه های آزمایشی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش پیدا کرد. به طورکلی اثربخشی سه روش درمانی بر متغیر وسواس و خرده مقیاس های آن در مرحله پس آزمون تأیید می گردد. میزان این تأثیر بین 3/35 تا 6/79 درصد بوده و تفاوت نمرات پس آزمون از طریق سه گروه درمانی را تبیین می کند. نتایج به دست آمده از مقایسه های زوجی بر اساس آزمون بونفرونی نشان می دهد که روش درمان ترکیبی درمان مبتنی بر استنتاج و آموزش نوروفیدبک در کاهش شدت وسواس مؤثرتر از روش درمان مبتنی بر استنتاج و آن مؤثرتر از آموزش نوروفیدبک می باشد. نتیجه گیری: در این تحقیق، روش درمان ترکیبی درمان مبتنی بر استنتاج و آموزش نوروفیدبک در کاهش شدت وسواس مؤثرتر از روش درمان مبتنی بر استنتاج و آن مؤثرتر از آموزش نوروفیدبک بود.
۱۴.

الگوی ارزشیابی اجرای رزمایش مشترک انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی ارزشیابی رزمایش مشترک اانتظامی دانشگاه علوم انتظامی امین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۱۶۶
زمینه و هدف : ارزشیابی بخش نهایی تقریباً همه سیستم های توسعه آموزشی است.  زیرا تکنیک ها و روش های تعیین اثربخشی و راه های بهبود مداخلات آموزشی را فراهم می آورد. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی ارزشیابی اجرای رزمایش مشترک انتظامی است که متناسب با ویژگی ها و فرهنگ بومی نظام تربیت و آموزش دانشگاه علوم انتظامی باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت آمیخته (کیفی- کمی) است که جامعه مشارکت کنندگان آن کلیه خبرگاناساتید، فرماندهان، مدیران ودست اندرکاران طراحی و اجرای رزمایش های دانشگاه علوم انتظامی و کارشناسان معاونت عملیات ناجا و فاتب بودند. در بخش کیفی 6 نفر  به صورت هدفمند در قالب گروه کانونی  و در بخش کمی 75 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های مدل با گروه کانونی مصاحبه شد و برای تأیید الگوی استخراج شده ، از روش تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار PLS  استفاده شد. یافته ها: بر اساس مصاحبه با خبرگان و بررسی متون و تحلیل داده ها، نتایج نشان داد که مدل نهایی رزمایش دارای 3بعد: قبل، حین و بعد از اجرای رزمایش و 6 مولفه: طراحی، هماهنگی، اجرا، تحقق اهداف و جمع بندی و 20 شاخص است. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش نشان می دهد این الگو کاربردی بوده و قابلیت سنجش، پایش تمام عناصر مؤثر در مراحل قبل، حین و بعد از اجرای رزمایش مشترک انتظامی را دارد.
۱۵.

اثربخشی برنامه آموزشی دلسوزی به خود بر کنترل خلق افسرده، خشم و اضگراب در دختران مبتلاء به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش دلسوزی به خود چاقی خلق افسرده خشم اضطراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۱۸۷
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه آموزشی دلسوزی به خود بر کنترل خلق افسرده، خشم و اضطراب در دختران مبتلاء به چاقی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری پژوهش 40 نفر از دانش آموزان دختر چاق پایه دهم و یازدهم بودند که از بین دانش آموزان شهرستان اهر در سال 1397 به روش دردسترس انتخاب و در دو گروه (آموزش دلسوزی به خود 20 نفر و گروه کنترل 20 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 70 دقیقه ای آموزش دلسوزی به خود دریافت کرد. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس کنترل عواطف (ویلیامز و همکاران، 1997) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره ( MANCOVA ) صورت گرفت. یافته ها نشان داد برنامه آموزشی دلسوزی به خود تأثیر معناداری بر بهبود خلق افسرده (014/0 P< )، خشم (009/0 P< ) و اضطراب (001/0 P< ) در دختران مبتلاء به چاقی داشت. این نتایج بیان می کند که این آموزش از قابلیت عملی خوبی برای بهبود خلق افسرده، خشم و اضطراب برخوردار بوده و می تواند به عنوان یک گزینه آموزشی/ درمانی از سوی روانشناسان مورد استفاده قرار گیرد.
۱۶.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری مثبت نگر بر جهت مداری زندگی زنان دارای سندرم خستگی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهت مداری زندگی رفتار درمانی شناختی مثبت نگر سندرم خستگی مزمن معلمان زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۳۸۲
مقدمه: عوامل روانی اجتماعی ممکن است در جهت مداری زندگی بیماران خستگی مزمن نقش داشته باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی شناختی مثبت نگر برجهت مداری زندگی معلمان زن  دارای خستگی مزمن بود. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن مبتلا به سندرم خستگی مزمن مشکین شهر در سال 1397 است. نمونه ای متشکل از 40 معلم زن با خستگی مزمن انتخاب شد و به شیوه تصادفی در دو گروه 20 نفره (یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه  های خستگی چالدر و جهت مداری زندگی استفاده شد. گروه آزمایشی رفتاردرمانی  شناختی مثبت نگر را در 11 جلسه دریافت کرد ، در حالیکه گروه کنترل مداخله ای نگرفت. تحلیل نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشانگر افزایش میانگین دید خوش بینانه و کاهش میانگین دید بدبینانه در زنان گروه آزمایش(0/01>p)، نسبت به گروه کنترل بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که رفتاردرمانی شناختی مثبت نگر بر جهت مداری زندگی  معلمان زن مبتلا به خستگی مزمن تأثیر دارد و به عنوان مداخله ای مؤثر برای این بیماران پیشنهاد می شود.
۱۷.

رابطه تنظیم شناختی هیجان و هوش شخصی با فرسودگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسودگی تحصیلی تنظیم شناختی هیجان هوش شخصی علوم پزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۵۵۱
هدف این مطالعه، تعیین رابطه تنظیم شناختی هیجان و هوش شخصی با فرسودگی تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی بوده است. برای دسترسی به این هدف 120 نفر از دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل در سال تحصیلی 97-96 به سه پرسشنامه فرسودگی تحصیلی، تنظیم شناختی هیجان و هوش شخصی  پاسخ   دادند. در ضمن روش مطالعه همبستگی بوده و برای تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد . نتایج مطالعه   نشان داد که بین هوش شخصی با تنظیم شناختی هیجان همبستگی ۲۷/0 معنی دار وجود دارد. همچنین بین هوش شخصی با فرسودگی تحصیلی همبستگی۲۴/0- که معنی دار است وجود دارد. در ضمن همبستگی تنظیم شناختی هیجان با فرسودگی تحصیلی نیز معنی دار است(۲۷/0-). همچنین نتایج نشان داد که   هر دو متغیر تنظیم شناختی هیجان و هوش شخصی توانایی پیش بینی فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی و پیرا پزشکی را دارند. اما سهم تنظیم شناختی هیجان بیشتر از متغیر هوش شخصی است . این نتایج تلویحات مهمی در زمینه پیش گیری، سبب شناسی و تامین سلامت روانی دانشجویان علوم پزشکی دارد .
۱۸.

مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش تنظیم شناختی هیجان بر تنیدگی والدینی مادران کودکان پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرخاشگری شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش تنظیم شناختی هیجان تنیدگی والدینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۲۸۷
زمینه و هدف: پرﺧﺎﺷﮕﺮی یکی از مشکلات اﺳﺎﺳی در ﻣﺪارس اﺳت و اعضای خانواده به خصوص مادران، نقش مهمی را در تحول رفتارهای پرخاشگرانه کودکان ایفا می کنند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با آموزش تنظیم شناختی هیجان بر تنیدگی والدینی مادران کودکان پرخاشگر بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی شهرستان نمین در سال تحصیلی 9۸-9۷ (تعداد: 540) به همراه مادران شان بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 60 نفر از مادران این دانش آموزان با احراز ملاک های ورود به پژوهش به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و به طور تصادفی در سه گروه 20 نفره، جایدهی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس پرخاشگری شهیم (شهیم، 1385) و پرسشنامه تنیدگی والدینی (آبیدین، 1995) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نرم افزار 20 SPSS انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش تنظیم شناختی هیجان، هر دو تأثیر معناداری در کاهش تنیدگی والدینی مادران کودکان پرخاشگر داشتند. همچنین شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نسبت به آموزش تنظیم شناختی هیجان، اثربخشی بیشتری در کاهش تنیدگی والدینی مادران کودکان پرخاشگر داشته است (0/05p<). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی بیشتر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنیدگی والدینی می توان نتیجه گرفت که ذهن آگاهی از طریق فنونی مانند توجه به تنفس و بدن و معطوف کردن آگاهی به اینجا و اکنون، بر نظام شناختی و پردازش اطلاعات فرد تأثیر گذاشته و باعث کاهش نشخوارهای فکری و نگرش های ناکارآمد در افراد می شود. این تغییرات در نهایت باعث کاهش تنیدگی والدینی در فرد می شود.
۱۹.

مقایسه اثر بخشی روش های زوج درمانی تئوری انتخاب و پذیرش و تعهد (ACT) در تعاملات زناشویی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زوج درمانی تئوری انتخاب پذیرش و تعهد (ACT) تعاملات زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۴۲۱
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش­های زوج درمانی تئوری انتخاب و پذیرش و تعهد (ACT) در تعاملات زناشویی زوج ها اجراشد. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه کلیه زوجین شهر اردبیل در سال 1396 بودند. روش نمونه­گیری به شیوه در دسترس بود و تعداد 90 زوجی که به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر اردبیل مراجعه کردند انتخاب و از بین آنها تعداد 45 زوج که نمرات آنها در پرسشنامه تعاملات زناشویی پایین تر از میانگین بودند، به طور تصادفی در سه گروه، گروه آزمایش 1 (15 زوج)، گروه آزمایش 2(15 زوج) و گروه کنترل (15 زوج) جایگزین شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه سازگاری زناشویی گراهام بی اسپنیر استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته­های پژوهش نشان داد که روش­های زوج درمانی تئوری انتخاب و پذیرش و تعهد (ACT) در تعاملات زناشویی زوج­ها مؤثر بود و در این میان،روش زوج­درمانی متمرکز بر پذیرش و تعهد (ACT) نسبت به روش زوج­درمانی متمرکز بر تئوری انتخاب در بهبود تعاملات زناشویی اثربخش ­تر است.
۲۰.

مقایسه اثربخشی آموزش پذیرش و تعهد و آموزش خود دلسوزی شناختی بر سازگاری زناشویی و عزت نفس جنسی زوجین در معرض طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد خود دلسوزی شناختی سازگاری زناشویی عزت نفس جنسی طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۱۴۴
هدف پژوهش حاضر اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و خود دلسوزی شناختی بر بهبود سازگاری زناشویی و عزت نفس جنسی زوجین در معرض طلاق شهر اردبیل بود. طرح تحقیق این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه ی آماری این پژوهش، را کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز کاهش طلاق شهر اردبیل در سال 1397 تشکیل می دهند. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از زوجین مراجع کننده به مرکز کاهش طلاق شهر اردبیل بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. پژوهش با کمک پرسشنامه های سازگاری زناشویی گراهام و اسپنیر و عزت نفس جنسی زینا و همکاران جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و خود دلسوزی شناختی (CMT) نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر سازگاری و عزت نفس جنسی اثر بخش بوده اند (001/0≥P). بنابراین با توجه به اثر بخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و خود دلسوزی شناختی (CMT) می توان از این مداخلات در محیط های مشاوره و روان درمانی خانواده استفاده کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان