مجید فولادیان

مجید فولادیان

مدرک تحصیلی: استادیار جامعه شناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران،

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۹ مورد.
۱.

بازنمایی تحولات نام گذاری ها و باز نام گذاری های معابر و اماکن شهر تهران در مطبوعات از 1300 تا 1399(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نامگذاری بازنامگذاری تغییر نام خیابان ها مطبوعات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۷
نام گذاری و بازنام گذاری یکی از جنبه های هویت بخشی به فضا است. این مقاله تحولات بازنمایی نام گذاری ها و باز نام گذاری های معابر و اماکن شهر تهران را در آیینه مطبوعات در طول یک سده مورد بررسی قرار داده است و تلاش شده تا تولد و نقاط اوج نامگذاری ها و بازنامگذاری ها در گرایش های مختلف را نمایان سازد. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کمّی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. داده های این پژوهش از تمام شماره های چاپ شده روزنامه اطلاعات که حدود یک قرن چاپ آن تداوم داشته جمع آوری و پس از جمع آوری متون مرتبط با نام گذاری، داده ها طبقه بندی و تحلیل محتوا شدند. نام گذاری ها و بازنام گذاری ها بیش از هر چیز تابع قدرت و از طرفی تحولات اجتماعی و سیاسی هستند. یافته های تحقیق نشان دهنده این است که طی صد سال اخیر نام هایی با گرایش سیاسی بیشترین فراوانی را داشتند به شکلی که نام شخصیت ها یا وقایع سیاسی بعد از تغییرات ساختاری، به سرعت آماج حمله قرار گرفته است. در واقع اولین قدم بعد از تغییرات ساختاری، محو و ازبین بردن نام شخصیت ها و وقایع متناسب با نظام ارزشی گذشته است و بعد از این نام های همسو با ایدئولوژی وقت هستند که باید هم بر بستر بزرگ خیابان ها و معابر شهری و هم در خاطرات جمعی ثبت شوند به عبارتی؛ ایدئولوژی وقت خواهان تحریم هویت نظام گذشته و روی کار آوردن هویتی جدید است که این را با بذل توجه به برخی از نام ها و محو نام های ناهمسو با خود نشان میدهد.
۲.

ادراک ساکنین متن شهر از حاشیه نشینان؛ استراتژی های مواجهه ساکنین مناطق برخوردار شهر مشهد با حاشیه نشینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داغ ننگ حاشیه نشینی ادراک استراتژی های مواجهه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۶۵
سکونتگاه های کم برخوردار مناطقی با آسیب ها و محرومیت های گوناگون هستند. محرومیت ها موجب می شود این مناطق با «داغ ننگ مکانی» شناخته شوند. انگ مکانی ماهیتی پویا داشته و به افراد منتقل می شود و زمینه بدنامی آنان را موجب می شود؛ بنابراین ساکنین این محلات با داغ مکانی ادراک می شوند که به موجب آن برچسب های مختلفی به آنان تعلق می گیرد و استراتژی های گوناگونی برای مواجهه با آنان اتخاذ می شود. این پژوهش با هدف مطالعه چگونگی ادراک حاشیه نشینان از نگاه ساکنین مناطق برخوردار و استراتژی های مواجهه با حاشیه نشینان در شهر مشهد است. این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختمند انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند و حجم نمونه براساس قاعده اشباع اطلاعاتی تعیین شده است. تحلیل مصاحبه ها با تکنیک تحلیل مضمون براون و کلارک پیش برده شد. یافته های حاصل از 21 مصاحبه با ساکنین مناطق برخوردار شهر مشهد نشان داد حاشیه نشینی از منظر این افراد با خصیصه هایی چون حصر مرتبه آغازین (زیست معاش محور، پایگاه اقتصادی فرومایه، خودایستا و خودناتوان)، خودنابه هنجار (ارزشمندی خصوصیات ناپسند، هنجارگریز) و فرهنگ فرومایه (کنش تکانشی، خود ناآراسته، تربیت فرودین، لهجه فرودین، گفتار فرودین، کنش فرودین و سرمایه فرهنگی فرودین) ادراک می شوند، که مجموع این ادراکات در کنار یک دیگر موجب برساخت «داغ ننگ حاشیه نشینی» می شود. برساخت داغ ننگ حاشیه نشینی و ادراک آن مبنایی برای کنش با حاشیه نشینان می شود که براساس آن دو دسته استراتژی های «سازش اجتماعی» که به منزله پذیرش حاشیه نشینان و تمایل به ارتباط با آن و «عدم سازش اجتماعی» به منزله عدم پذیرش و تمایل به مرزبندی با آنان دارد، در تعامل با حاشیه نشینان به کار گرفته می شود.
۳.

بازنمایی تهیدستانِ شهری در روزنامه اطلاعات (1305-1332): دولت ناکارآمد و سوژه ناتوان در تقلای بقا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: تهدیدستان شهری سوژه ناتوان بازنمایی دولت ناکارآمد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۳۸
مقدمه: چگونگی بازنماییِ فرودستان در متون مکتوب، یکی از عواملِ شکل دهنده به حیاتِ اجتماعیِ فرودستان است. علاوه بر این با عنایت به بازنماییِ فرودستان در متون مکتوب، می توان به ذهنیتِ نویسندگانِ این متون درباره فرودستان و چگونگیِ مواجهه آنها با فرودستان پی برد. روش: هدف ما در این مقاله آن است که نخست با رجوع به شمارگانِ مختلفِ روزنامه اطلاعات در سال های مختلف، به بازنماییِ تهیدستانِ شهری در جریده ای دولتی دست پیدا کنیم و حدودی از شیوه نگاهِ بوروکراسیِ کشور به آنان را بازسازی کنیم. دوم برخی از شیوه های مواجهه تهیدستان شهری با دولت در این سال ها را تا جایی که در روزنامه دولتی اطلاعات بازنمایی شده است تصویر کنیم. تمرکز ما بر بازنمایی تهیدستان شهریِ تهران خواهد بود. یافته ها: تهیدستان شهری فقط در هنگامه بحران و وضعیت های بحرانی رؤیت پذیر می شوند، اغلب جمع آوری می شوند و به مبدأ بازگردانده می شوند و گاه به کاری موقت گماشته می شوند و همواره مشمول تفقد ملوکانه اند. در ارتباط با شیوه مواجهه دولت ها با تهیدستان شهری می توان از «دیالکتیک ناکارآمدی» سخن گقت. بحث: در ارتباط با مواجهه تهیدستانِ شهری با دولت، آنها در فقدان نخستین ضرورت های زندگی مانند کار و نان، اغلب به تقلا برای بقا مشغولند و به چیزی بیش از آن نه فکر می کنند و نه می توانند برسند.
۴.

عوامل اثرگذار بر جذب مقصد و دفع مبدأ مهاجرت روستایی و واکاوی معانی ذهنی مهاجران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت تفسیر ذهنی مهاجر جاذبه دافعه مهاجرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۶۹
هدف این پژوهش، بررسی عوامل دافعه و جاذبه در مهاجرت روستاییان از طریق تمرکز بر روایت های مهاجران است. اغلب تحقیقاتی که به این موضوع پرداخته اند، عموماً تفسیر ذهنی مهاجران درباره عوامل مؤثر در دفع مبدأ و جذب مقصد را نادیده گرفته اند. جامعه موردمطالعه در این پژوهش، خانواده هایی بودند که از منطقه کامفیروز مهاجرت کرده و در شهرک های سعدی و جوادیه شیراز مستقر شده بودند. در این پژوهش از روش روایت پژوهی برای دستیابی به روایت زندگی این افراد استفاده شد. همچنین برای گردآوری داده های پژوهش از روش مصاحبه استفاده شد. مصاحبه ها با رویکرد اکتشافی و به صورت نیمه ساختاریافته در سکونتگاههای این افراد انجام شد. پس از 22 مصاحبه عمیق اشباع نظری حاصل شد و چهار مدل به دست آمد: 1. مدل خانواده های مهاجر دارای فقر اقتصادی، 2. مدل خانواده هایی که دچار دگرگونی ارزشی-هنجاری شده اند، 3. مدل زمین داران روستایی ساکن در حاشیه شهر و 4. مدل خانواده های علاقه مند به کار و تلاش دائمی (فرهنگ کار). تحلیل نتایج بیانگر این است که از دیدگاه مشارکت کنندگان عوامل دافعه مبدأ عبارت اند از: توسعه نیافتگی، بیکاری فصلی، نبود امکانات رفاهی و آموزشی، نظارت جمعی شدید و نقض حریم زندگی شخصی و عوامل جاذبه شهری نیز کسب منزلت اجتماعی بالاتر، جهت گیری مدرن، وجود شبکه آشنایان قبلی، فراهم بودن امکانات آموزشی مناسب و امکانات رفاهی بالاتر در شهر.
۵.

فروپاشی ساختارها و ظهور کاریزمای ملی (مقایسه تطبیقی انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاریزمای ملی بی سامانی اجتماعی بحران مشروعیت بحران توزیع بحران مشارکت بحران ناکارآمدی اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۱
این مقاله به بررسی فرایند شکل گیری رهبری کاریزماتیک در ایران با تمرکز بر دو مقطع تاریخی پیش از انقلاب مشروطه و پیش از انقلاب اسلامی می پردازد. با استفاده از روش تحلیل تطبیقی تاریخی و رویکرد پیرومحور، تحقیق به تحلیل نقش بحران های اجتماعی، اقتصادی، مشارکت، مشروعیت و ایدئولوژی های فرهنگی در ظهور رهبری کاریزماتیک می پردازد. نتایج نشان می دهد که در حالی که بحران های اقتصادی و مشروعیت به تنهایی برای ظهور رهبری کاریزماتیک کافی نیستند، ترکیب بحران های اجتماعی و اقتصادی با ازجاکندگی نهادی و ایدئولوژی های مبتنی بر فرهنگ سنتی می تواند به شکل گیری رهبری کاریزماتیک منجر شود. مقایسه تطبیقی داده ها از دوره قاجار و پهلوی، تأثیر عمیق تغییرات ساخت اجتماعی و بحران های گسترده بر ظهور رهبری کاریزماتیک را نشان می دهد. این مطالعه به درک بهتر عواملی که به ظهور رهبران کاریزماتیک در شرایط بحرانی منجر می شود، کمک می کند.  
۶.

تحلیل تحولات وقف های غیرمنقول در دوره قاجاریه، مورد مطالعه: آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وقف قاجاریه آستان قدس تاریخ اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۷۳
هدف: این مقاله می کوشد تحولات کنش وقفی را ضمن ارائه توصیف روشنی از سیمای وقف آستان در قاجاریه، شناسایی نقاط اوج موقوفات و مؤلفه های تأثیرگذار مورد تحلیل قرار دهد.روش شناسی/رویکرد: این مقاله از تاریخ اجتماعی و برخی رویکردهای نظری، روش تاریخی توصیفی- تحلیلی و مصاحبه بهره گرفته است.یافته: میانگین سالانه وقف های غیرمنقول در قاجار حدود یک و نیم است. میانگین سالانه در زمان هایی که یک نفر متولی و والی بوده 3/88 درحالی که برای سال هایی که فقط متولی بوده 1/31 بوده است. طی بیست و پنج سال همراستا با 27درصد کل اقدامات متولیان حدود نیمی از موقوفات، رقم خورده است. ضمن آن که شخصیت شش نفر از متولیان مثبت، دو نفر متوسط و دو نفر هم ضعیف ارزیابی شد. در مقایسه با دو دهه افول وقف که اقدامات متولیان 15درصد کل اقدامات، شخصیت چهار متولی مثبت و چهار نفر ضعیف ارزیابی گردید. 84 درصد سال های دوره ناصری از ثبات برخوردار بوده، بالاترین میزان وقف با میانگین سالانه 2/7 درصد مربوط به این دوره است.نتیجه گیری: برخورداری از منزلت اجتماعی واقف، مثبت ارزیابی شدن، اقدام شاه که منجر به اعتماد مذهبی می گردید، ثبات اجتماعی و نظم تشکیلاتی آستان، جایگاه اجتماعی و عملکرد متولیان که برخوردار از بازتاب اجتماعی بوده و توانایی کسب اعتماد را داشته باشد، بر تحولات وقف  تأثیر مثبت داشته است. به عبارتی چنانچه والی یا متولی از شخصیت قابل اطمینان، مقتدر و دارای وجهه اجتماعی بالایی برخوردار بوده، ضمن دارا بودن سابقه اجرایی، اثربخشی بیشتری در جذب و حفظ موقوفات داشت. با این حال بی ثباتی مانعی دائم برای وقف ایجاد نمی کرد، بلکه از پراکندگی آن بیشتر کاسته است.
۷.

مقایسه عوامل مرتبط با بازگشت به اعتیاد در بین دو گروه افراد با ترک قطعی و عود مجدد به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد عود مجدد اعتیاد عوامل موثر بر عود اعتیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۷۱
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه عوامل مرتبط با بازگشت به اعتیاد در بین دو گروه افراد با ترک قطعی و عود مجدد به مصرف مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه افراد دارای تجریه ترک موفق و ناموفق مراجعه کننده به کمپ های زیر نظر سازمان بهزیستی شهر مشهد بود. نمونه پژوهش شامل 100 نفر با عود مجدد (50 نفر) و ترک قطعی (50 نفر) بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که از روایی و پایایی مناسبی برخوردار بود. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه از حیث متغیرهایی چون حمایت خانوادگی، کنترل خانوادگی، تجربه برچسب و طرد اجتماعی، پیوند با دوستان وابسته به مواد مخدر، و امکانات و خدمات مرکز درمانی تفاوت معناداری به نفع گروه ترک قطعی وجود داشت. به علاوه، از حیث متغیرهای دسترسی آسان به مواد مخدر و دریافت پاداش از مصرف مواد بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در زمینه بازگشت به اعتیاد عوامل اجتماعی نقش کلیدی دارند، داشتن دیدگاهی جامعه شناسی نسبت به نقش اساسی عوامل اجتماعی در کنار خدمات مراکز درمانی جهت اثربخش کردن برنامه ها و خدمات ارائه شده توسط مراکز سازمان بهزیستی و جلوگیری از عود مجدد لازم و ضروری است.
۸.

داغ ننگ؛ مروری سیستماتیک بر مطالعات انجام شده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داغ ننگ فرایند مرور سیستماتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۱۸۷
مطالعه حاضر با هدف شناخت فرایند داغ ننگ در بستر جامعه ایران، به بررسی سیستماتیک ادبیات این حوزه پرداخته است. بنابراین پس از طی فرایند سه مرحله ای مرور سیستماتیک، 66 مقاله جهت مطالعه شناسایی شد. براساس نتایج، داغ ننگ شامل سه مرحله برچسب، پاسخ و پیامد است که در جریان برهم کنشی ها در بستر اجتماعی، به صورت برچسب و اظهارات کنایه آمیز مانند توهین و تحقیر، رفتارهای نامناسب مانند خشونت کلامی و اشاره مانند نگاه های سنگین بروز می کند. در مرحله بعد فرد به اتخاذ تدابیر برهم کنشی مانند آگاه سازی یا غیربرهم کنشی مانند پنهان کردن و انزواطلبی، جهت مدیریت هویت خودمی پردازد. آخرین مرحله، طیف وسیع پیامدهای منفی فردی مانند بروز احساسات منفی و اجتماعی مانند طرد و تبعیض است که با داشتن ظرفیت ایجاد چالش در هویت اجتماعی، افراد را از جریان طبیعی زندگی حذف و از حقوق انسانی و شهروندی محروم می کند
۹.

بررسی عوامل مؤثر بر فرهنگ مالیاتی و راهکار های ارتقای آن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۹۴
امروزه بسیاری از کشور های در حال توسعه به منظور رسیدن به توسعه پایدار بر ظرفیت و منابع درونی تکیه کرده اند که مهم ترین این منابع درآمد های مالیاتی است. چگونگی مشارکت مردم در تأمین درآمد های مالیاتی، تا حد زیادی حاصل فرهنگ مالیاتی یک جامعه است که عوامل مهمی در شکل گیری آن دخیل اند. این تحقیق در پی پاسخگویی به این سؤالات است که چه عواملی بر فرهنگ مالیاتی مردم مؤثرند و راهکار ها و استراتژی های ارتقای این فرهنگ کدام اند. به منظور پاسخگویی به سؤال اول، از روش اسنادی بهره گرفته شده و از میان 140 عنوان پژوهش مرتبط با موضوع، 48 عنوان مورد بررسی دقیق قرار گرفته و عوامل مؤثر بر فرهنگ مالیاتی در 4 دسته عوامل فردی، اجتماعی، سازمانی و قانونی استخراج شدند. بررسی ها نشان می دهد نقشی که قوانین و سازمان های مالیاتی در ایجاد فرهنگ مالیات بازی می کند بسیار پررنگ تر از از نقش مردم به عنوان عاملان فردی است. برای پاسخگویی به سؤال دوم نیز با 13 نفر از متخصصان حوزه ارتباطات و کارشناسان اقتصادی و مالیاتی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گفتگو صورت گرفته و استراتژی ها و راهبرد ها در قالب سه دسته راهبرد های اجتماعی، سازمانی و قانونی ارائه شده است. تأمین مالی کارمندان، استفاده از نیرو های متخصص، شفاف سازی و ارائه اطلاعات درباره هزینه کرد مالیات و ایجاد نظام جامع مالیاتی از جمله راهکار های سازمانی است. در بخش اجتماعی، می توان به تقویت ارزش های دینی و اخلاقی و توجه به جامعه پذیری نسل جدید به عنوان راهکار فرهنگی و استفاده از رسانه ها به عنوان راهکار تبلیغاتی اشاره نمود. وضع قوانین شفاف، ایجاد مکانیزم نظارتی دقیق و تعیین مجازات های مؤثر نیز از اهم راهکار های بخش قانونی است. 
۱۰.

تحلیل برساختگرایانه جرایم علیه اراضی دولت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: واقعیت اجتماعی جرم برساخت گرایی کنشگران فرایند جرم انگاری تعریف رفتارهای مجرمانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۶۱
ترسیم مفهوم «جرم» نقطه آغاز مسیر اندیشه کیفری است. درواقع ، تصویری که از جرم ارائه میشود، سایر مفاهیم بنیادین جرمشناختی (نظیر مجرم و علت شناسی) و نظام سیاست کیفری (نظیر عدالت، جرمانگاری و پیشگیری) را صورت بندی میکند. بر مبنای نظریه برساخت گرایی اجتماعی، می توان جرم را یک پدیده اجتماعی دانست که بیرون از فکر و ذهن انسانها و دارای یک وجود عینی مستقل نیست بنابر این آن چیزی که جرم تلقی می شود، بسته به اینکه چه کسی آنرا توصیف کرده، متفاوت خواهد بود؛ لذا، در روابط بین افراد، با برساخت یک واقعیت اجتماعی از جرم روبرو می باشیم. این مقاله با اتخاذ حالتی میان رو از نگاه برساختگرایی اجتماعی به مفهوم جرم و استفاده از نظریه «واقعیت اجتماعی جرم» که معتقد است که تعریف افعال مجرمانه و اعمال قوانین کیفری و برساخت ادراک کیفری و توسعه الگوهای رفتاری متناسب با ان ، محصول کنش سهامدارانی است که با تاثیر بر فرایند جرمانگاری سعی می کنند تا منافع شخصی و گروهی خود را تضمین نمایند، واقعیت جرمانگاری در حوزه اراضی ملی و دولتی در ایران مورد بحث و بررسی قرار می دهد. مطالعه گفتمان رسمی کنشگران سیاست جنایی با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی و مجلس شورای اسلامی نشان داده که حداقل در حوزه ی جرمانگاری در زمینه اراضی در نظام عدالت کیفری ایران، نظریه برساختگرایی به نحوی اشکار بر جرمانگاری و ذهنیت فعالین این جریان حاکم است.
۱۱.

از دین ورزی شادمانه و عید محور تا دینداریِ سوگوارانه و شخص محور (سیر تحولات بازنمایی آئین های دینی در مطبوعات سده ی اخیر تهران؛ مطالعه ی موردی: روزنامه اطلاعات)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنمایی مناسک دینی تحلیل محتوای کمی روزنامه تحولات مناسک دینی آئین های دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۲
در این مقاله با بازخوانی اخبار مناسبت های اسلامیِ روزنامه های صد سال گذشته ی تهران (با محوریت روزنامه اطلاعات)، آئین های دینیِ بازنمایی شده مورد تمام شماری قرار گرفته و در دو دسته شادمانه و سوگوارانه تقسیم شده اند. تلاش شده است تا با رویکردی کمّی، سیر تحولات آن ها در قرن اخیر، از لحاظ فراوانی و ارزش خبری نشان داده شود. براین اساس بیان گردیده است که در دهه های اولیه (منطبق با دوران پهلوی)، دین ورزیِ ارائه شده در روزنامه، کفه ی شادمانه ی سنگین تری دارد و بیشتر بر محوریت «اعیاد» می چرخد؛ در جنبه ی سوگ نیز اکثرِ آئین ها بر شهادت و مصیبت «پنج تن اهل بیت» متمرکز است و از تنوع پایینی برخوردار است. این شکاف میان آئین های شادمانه و سوگوارانه در سال های میانه ی سده (منطبق با دوران انقلاب)، با رشد بازنمایی مناسک سوگ محور به حداقل می رسد. در نیمه دوم سده (منطبق با دوران جمهوری اسلامی) همراه با افزایش شدید فراوانی اخبار مناسبتی و متکثر شدن موضوعات آن به طور کلی، آئین های سوگوارانه رشد بسیار زیادی پیدا کرده، متنوع تر شده و در دهه پایانی بر فضای دینداری غلبه کامل پیدا می کنند. در حالی که در دو دهه ی پایانیِ قرن، اخبار شادمانه دچار افول می شود. این افزایش در بعد سوگواری، خودش را در رشد بازنماییِ مصیبت «دیگرمعصومین»(به غیر از پنج تن) و اشخاص «غیرمعصوم» نشان می دهد. از جنبه ی شادمانه نیز در این دوران با رشد شدید میلادها، عید محوری به «میلاد محوری» تغییر حالت داده و بازنمایی میلاد اشخاص «غیرمعصوم» پررنگ می شود. به طور خلاصه، می توان گفت دین ورزیِ بازنمایی شده در روزنامه های سده، با حالت «شادمانه و عید محور» آغاز شده و در پایان قرن شکل «سوگوارانه و شخص محور» به خود می گیرد.
۱۲.

درک کودکان از کلیشه های جنسیتی (تحلیل نقاشی کودکان 6 تا 12 ساله شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۴۲
کلیشه ها و تصورات قالب جنسیتی، اعتقادات و باورهای فرهنگی جامعه را درباره آنچه باید نقش های جنسیتی باشند، بازتاب می کنند. نوشتار حاضر با هدف بررسی چگونگی درک کودکان (در گروه سنی شش تا دوازده سال) از کلیشه های جنسیتی انجام شده است و رابطه این کلیشه های جنسیتی با جنس، سن، تحصیلات و شغل والدین مورد تحلیل قرار گرفته است. بدین منظور، 236 کودک از بین دانش آموزان پیش دبستانی و دبستان های شهر مشهد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این کار پژوهشی از ابزار نقاشی با موضوع ترسیم مشاغل آتش نشان، پرستار، پلیس، آشپز و خلبان (که بطور کلیشه ای به جنسیت خاصی نسبت داده می شوند)، استفاده شده است. نتایج نشان دادند که بین کلیشه های جنسیتی در ترسیم مشاغل، در دو گروه دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین مشخص شد هر جنس، شغلی را که به آن جنس نسبت داده می شود را کلیشه ای تر ترسیم نموده است. بر حسب سن، کودکان کمتر از 8 سال در انتخاب جنسیت مشاغل کلیشه ای تر عمل کردند که این تفاوت سنی در سطح اطمینان 95 درصد معنادار می باشد. همچنین نتایج بدست آمده نشان داد کلیشه های جنسیتی در ترسیم مشاغل، برحسب تحصیلات پدر تفاوت معناداری دارد. در نهایت، نتایج پژوهش بر مبنای نظریه طرحواره جنسیتی بم و اکتسابی بودن کلیشه ها، تأیید می کند که می توان با استفاده از مجراهای تأثیرگذار بر فرایند اجتماعی شدن و یادگیری در کودکان این کلیشه ها را کمرنگ تر کرد.
۱۳.

عوامل مؤثر بر تداوم فعالیت در حوزه صنایع دستی به لحاظ جامعه شناختی: مطالعه موردی صنعتگران شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صنایع دستی احراز هویت پیامد های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۱۳۵
صنایع دستی در هر فرهنگی از شاخص های بنیادین احراز هویت و اعتبار معنوی و تاریخی ملت ها بوده و بررسی اهداف تولید آن در دورانی صنعت مدرن از ضرورتی قابل توجه برخوردار است . این پژوهش پیرامون دلایل جامعه شناختی تداوم صنایع دستی با تاکید بر مشاغل موجود در شهرستان مشهد انجام شده و روش انجام آن به شکل کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای است. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه های انفرادی نیمه ساختار یافته با هنرمندان و صنعتگران صنایع دستی گردآوری شده و به منظور اعتبار بخشی به نتایج حاصله هم بخشی از پژوهش به روش مشاهده مشارکتی انجام گردیده است . پس از پیمودن مراحل سه گانه کدگذاری مطابق الگوی پیشنهادی اشتراوس و کوربین ، پدیده مرکزی تحقیق با عنوان "پرداختن به فعالیت هنری در زمینه تولید صنایع دستی و تداوم آن " شناسایی و مدل پارادایمی متناظر با آن تدوین شد . این پدیده نشانگر ایده ها و مقاصد اجتماعی است که توجیه کننده انجام این حرفه سنتی در دوران معاصر است . نتایج این تحقیق نشان می دهد که داشتن ذائقه هنری ، عناصر محرک فعالیت هنری و تاثیر پذیری محیطی و معنوی مهمترین شرایط علی موثر بر پدیده مذکور بوده و پیامد اصلی را 3 مقوله تاثیر بر جامعه مخاطب ، کسب جایگاه اجتماعی و پیامدهای اجتماعی مرتبط با موضوع شکل می دهد که منجر به تداوم صنایع دستی در طبقه اجتماعی جدیدی به رغم افول آن در خاستگاه سنتی اش گردیده است .
۱۴.

تعیین کننده های اجتماعی-اقتصادی مؤثر بر رفتاردرمانی در مبتلایان به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتاردرمانی سرطان تعیین کننده های اجتماعی - اقتصادی تعلل درمانی پای بندی به درمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۱۵
یکی از علل افزایش مرگ و میر در بیماران مبتلا به سرطان، تبعیت نکردن از دستورالعمل های درمانی است. تحقیقات بسیار اندکی در ایران به مسئله رفتاردرمانی این بیماران پرداخته اند. این مطالعه به دنبال فهم تعیین کننده های اجتماعی-اقتصادی مؤثر بر پذیرندگی درمان است. مطالعه با روش کیفی و با استفاده از مصاحبه های روایتی گردآوری انجام شد و با اصول گرندد تئوری و کدگذاری سه مرحله ای تحلیل شد. بیست و یک بیمار مبتلا به سرطان پستان که به صورت هدفمند و با شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده بودند، نمونه آماری مطالعه را تشکیل دادند. پس از مصاحبه عمیق و کدگذاری چندمرحله ای، 36 کد باز در 13 کد محوری تجمیع شد و کد گزینشی مفهوم «ساختار محدودکننده تجاری شده» به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد، پذیرندگی کامل درمان در بیماران با تشخیص زودهنگام وجود داشت. تشخیص دیرهنگام بیماری به دلیل متاستاز و سرعت پیشرفت بیماری، بیمار را با شرایط ساختاری روبرو کرده است که اثر بازدارندگی بر پذیرش درمان داشت. مطابق با نتایج، مجموعه ای از شرایط اجتماعی و اقتصادی در تعامل با شرایط مربوط به سیستم درمانی، تعیین کننده رفتارهای درمانی زنان مبتلا به سرطان پستان است.  
۱۵.

روایت پژوهی زندگی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان سرپرست خانوار روایت پژوهی تجربه زیسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۹ تعداد دانلود : ۳۳۷
در جامعه امروز آمار "زنان سرپرست خانوار" به دلایل گوناگونی رو به افزایش است. این گروه از زنان، از گروه های حاشیه ای جامعه اند که با ناملایمات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی فراوانی رو به رو هستند. در این پژوهش تلاش کرده ایم تا با به مرکز توجه آوردن تجربیات زیسته آنان، نگاهی عمیق به هستی و داستان زندگی آنان داشته باشیم و  روایتی زنانه از مفهوم سرپرست خانوار ارائه دهیم. این پژوهش در قالب روش شناسی کیفی و به مدد روش روایت پژوهی انجام شده است. شیوه نمونه گیری هدفمند بوده، و از یک اطلاع رسان آگاه برای دسترسی به نمونه های پژوهش کمک گرفته ایم. با پانزده نفر از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) مشهد مصاحبه های روایی انجام داده ایم. تجارب این زنان در ذیل کلان روایت های: کودک همسری و مادر شدن زود هنگام، سطح پایین سرمایه های اقتصادی و اجتماعی، سطح پایین سرمایه فرهنگی، کار موقت و بی آتیه و ناامن، ازدواج ناموفق و جدایی از همسر، ناامنی ها و ناملایمات و فشارهای اجتماعی، فرسودگی، رنج تنهایی، و نگرانی و تشویش بی پایان، روایت شده است. بنا بر نتایج به دست آمده از این پژوهش، اشتغال پایدار مهم ترین بحث در زندگی زنان سرپرست خانوار است. دوره های مهارت آموزی جهت برطرف نمودن فقر قابلیتی، تأمین اشتغال ثابت همراه با بیمه، جایگزین کردن سیاست های اجتماعی منفعل با سیاست های فعال در جهت سازگار کردن شرایط اشتغال زنان سرپرست خانوار با مسئولیت های خانوادگی، گام هایی عملی در رفع مشکلات زندگی آنان خواهد بود.
۱۶.

سیاست های سازگاری طبقات فرودست در مواجهه با پیامدهای فقدان اوراق هویتی: مطالعه موردی افراد فاقد سند هویتی ساکن در حاشیۀ شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست سازگاری افراد فاقد سند هویتی نظریه زمینه ای حوزه رفاهی اجتماع شبه اشتراکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۶۳
این پژوهش با هدف شناسایی سیاست های سازگاری افراد فاقد سند هویتی ساکن در سکونتگاه های غیررسمی شهر مشهد در زمینه دستیابی به آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، مسکن، اشتغال و تأمین اجتماعی انجام شده است. در پژوهش حاضر از روش نظریه زمینه ای که یکی از روش های تحلیل داده های کیفی است، برای تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش مطالعه تمامی افراد فاقد سند هویتی ساکن در سکونتگاه های غیررسمی در مناطق شهرداری شهر مشهد در سال 1395 بودند که حداقل پنج سال از سکونت آنها در این مناطق گذشته بود. یافته های پژوهش نشان داد مشکلات و محرومیت های افراد فاقد سند هویتی در«توانایی اندک آن ها در استفاده از فرصت هایی که جامعه برای اعضای دارای مدرک شناسایی فراهم کرده است» خلاصه می شود. شانس کم تحصیل و ازدواج رسمی، برخوردارنبودن از تسهیلات و خدمات رفاهی جامعه، پایدارنبودن اشتغال آن ها و روی آوردن به مشاغل کم درآمد و یدی، از مهم ترین محرومیت ها و مشکلات موجود در زندگی افراد فاقد سند هویتی است؛ درنتیجه افراد فاقد سند هویتی با توجه به موقعیت ساختاری خود و به منظور حل مشکلات و محرومیت های خود، اجتماع شبه اشتراکی را تشکیل داده اند. این افراد توانسته اند وضعیتی را در این اجتماع به وجود آورند تا مشکلات خود را حل کنند و سیاست های رفاهی متنوعی را در حوزه های مختلف به منظور جهت بهبود وضعیت رفاهی خود به کار گیرند.
۱۷.

الگوهای تأثیرگذار بر مهاجرت از روستا به حاشیه شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل مضمون حاشیه نشینی کامفیروز مهاجرت مصاحبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۱۷
هدف از انجام این پژوهش، تحلیل الگوهایی است که مهاجران روستایی طی نموده تا به حاشیه نشینی رسیده اند. برای یافتن این الگوها از تکنیک مصاحبه استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه، خانواده هایی هستند که از منطقه کامفیروز مهاجرت کرده اند و در شهرک های سعدی و جوادیه شیراز مستقر شده اند. شیوه اصلی تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، تحلیل مضمون بوده است. پس از انجام ۲۲ مصاحبه عمیق با افراد مورد مطالعه، اشباع داده حاصل شد. طبق یافته های این مطالعه می توان چهار الگو برای حاشیه نشین شدن این خانواده ها را نتیجه گرفت: 1. الگوی مهاجرت خانواده های دارای فقر اقتصادی، 2. الگوی مهاجرت خانواده هایی که دچار دگرگونی ارزشی-هنجاری شده اند، 3. الگوی مهاجرت زمین داران بزرگ روستایی، 4. الگوی مهاجرت خانواده های دارای فرهنگ کار. به طورکلی، نتایج نشان داد که عوامل و زمینه های فرهنگی- اجتماعی که در الگوهای دوم، سوم و چهارم بیان شده است، بیشتر از عوامل اقتصادی در الگوی اول بر مهاجرت و حاشیه نشینی مهاجران تأثیرگذار بوده است.
۱۸.

سنخ شناسی الگوهای روسپیگری در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روسپیگری روسپی سنخ شناسی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۷۳
روسپی ها در سراسر جهان براساس ویژگی های مختلف، طبقه بندی می شوند. این طبقه بندی کمک می کند تا شناخت بهتری از وضعیت روسپیان در هر جامعه ای به وجود آید. این پژوهش با هدف کشف، شناسایی و توصیف دقیق از الگوهای روسپیگری در مشهد انجام شده است که با رویکرد کیفی و با روش نمونه ایده آل وبری، به گونه شناسی و تیپ بندی روسپیگری اقدام شد. برای این مهم، مصاحبه های عمیقی با روسپیان انجام و زیست آنها واکاوی شد و از خلال شباهت ها و تفاوت ها در برخی مؤلفه ها، سعی شد تا تیپ های روسپیگری نمایان شود. مورد مطالعه، تمامی زنان روسپی شهر مشهدند که با توجه به اصول حاکم بر روش نمونه گیری در پژوهش های کیفی، تعدادی از آنان به صورت هدفمند و با بیشترین تفاوت انتخاب شدند و از آنها مصاحبه شد. فرایند مصاحبه تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه داشت و درنهایت با 27 نفر مصاحبه شد. الگوهای به دست آمده در این مطالعه، شامل روسپیان بی خانمان، پاتوق ها، خیابانی، صیغه ای، وابسته به خاله یا دایی، مستقل، تک پر، شبکه ای و شوگری اند.
۱۹.

مطالعه کیفی فرایندهای مهاجرت مستقل زنان به شهر تهران (روایت پژوهی زنان مهاجر استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۵۳
افزایش مهاجرت های بین استانی زنان، از پراهمیت ترین تغییرات دهه های اخیر حوزه مهاجرت است که تاحد زیادی از توسعه متفاوت استان ها نشات می گیرد. نتایج تحلیل فازی داده های سرشماری 1390 نشان داد که بیشترین زنان مهاجر مستقل وارد شده به شهر تهران، از استان های بیشتر توسعه یافته می باشند. براین اساس، این تحقیق با هدف بررسی فرایندهای مهاجرت مستقل زنانی که از استان توسعه یافته یزد به تهران آمده اند، با روش کیفی روایت پژوهی انجام گرفت. یافته های این مطالعه حاکی از وجود سه مدل فرایندی اصلی است که از تحلیل روایت های 19 نفر از زنان مهاجر مستقل و ترسیم مدل های فرایندی اختصاصی هریک و در نهایت قراردادن این مدل ها در سطحی انتزاعی تر به دست آمد. این مدل های فرایندی که حاصل وجود پیرنگ های مشابه میان روایت های مصاحبه شوندگان است عبارتند از: 1. مدل میل به خودساختگی که شامل دخترانی می شود که آزادی های لازم را داشتند ولی تمایل به تجربه زندگی مستقل و دور از حمایت خانواده دارند. 2. مدل میل به پیشرفت اقتصادی- اجتماعی در زمینه های تحصیلی و شغلی. 3. مدل عدم تجانس فرهنگی که شامل دخترانی می شود که آزادی های لازم را نداشتند و برای فرار از فشارهای خانواده، فامیل و جامعه برای همنوایی با فرهنگ موجود مهاجرت کرده اند. به طور کلی نتایج نشان داد که عوامل غیراقتصادی تاثیر زیادی بر مهاجرت مستقل زنان مورد بررسی داشته اند. 
۲۰.

جبر چند ساحتی و بازماندگی انتخابی: مطالعه کیفی فرآیند بازماندگی از تحصیل کودکان افغانستانی ساکن در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۲۳
با توجه به جذب قانونی یا غیرقانونی کودکان مهاجر افغانستانی در سیستم آموزش کشور، همچنان بازماندگی از تحصیل در این کودکان مشاهده می شود. ازاین رو هدف تحقیق حاضر، شناسایی و تحلیل چالش های کودکان مهاجر افغانستانی بازمانده از تحصیل ساکن در شهر مشهد، در قالب پژوهش کیفی بود. روش روایت پژوهی برای دستیابی به روایت زندگی کودکان بازمانده از تحصیل به کار برده شد. جامعه آماری پژوهش، کودکان مهاجر افغانستانی بازمانده از تحصیل ساکن در مشهد بودند. نمونه آماری، مصاحبه با 20 کودک بود که اشباع نظری داده ها برای محقق حاصل شد. سپس روایت هرکدام از کودکان استخراج شد و براساس پی رنگ های مشترک، روایت ها و فرایندهای آنان مشخص شد. در راستای شناسایی چالش های کودکان مهاجر افغانستانی بازمانده از تحصیل، یافته های پژوهش نشان داد که فرهنگ سنتی و مذهبی چه در پذیرش نقش مذهبی از سوی کودک و چه به صورت اجباری از سمت خانواده، سبب بازماندگی از تحصیل کودک می شود. اضطراب کودک ناشی از تجربه جنگ، عامل دومی است که بر فرایند بازماندگی وی از تحصیل تأثیرگذار است. زدن برچسب بزه کار به کودک از سوی مسؤولان مدرسه باعث افتخار کودکی می شود که بزهکاری را نشانه مردانگی می داند. این امر ناشی از خرده فرهنگی است که درون آن رشد یافته است و موجبات بازماندگی وی از تحصیل را فراهم کرده است. به دلیل خارج شدن پدر از چرخه سرپرستی خانوار به علت اعتیاد و ازکارافتادگی، فرزندان در حال تحصیل یا به خاطر اجبار یا فداکاری، تحصیل را رها می کنند و وارد بازار کار می شوند. در بین نزدیکان و اقوام کودک، وجود الگوهای ناموفق تحصیلی در ایران و الگو های موفق غیرتحصیلی مهاجرت کننده به کشورهای اروپایی سبب می شود تا خانواده کودک تحصیل کردن وی را بی فایده قلمداد کند، انگیزه تحصیلی کودک از بین برود، میل به مهاجرت در او تقویت شود و درنهایت کودک تحصیل را رها کند. کودکی که در افغانستان تحصیل کرده است و در نیمه های سال تحصیلی به سبب وجود ناامنی در افغانستان به ایران مهاجرت کرده است، به علت نبود تطابق تحصیلی بین ایران و افغانستان، در آزمون ورودی مدارس ایران پذیرفته نمی شود و به پایه های پایین تر تحصیلی تنزّل پیدا می کند. به این ترتیب، انگیزه کودک برای تحصیل کردن از بین می رود و موجب توقّف تحصیلی او می شود.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان