بازشناسی زمینه های هویتی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ رهیافتی سازه انگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۳ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
51 - 72
رویکرد سازه انگاری از ابتدای دهه 1990 میلادی به دنبال ناکامی نظریه های خردگرایانه حاکم بر روابط بین الملل به ویژه واقع گرایی که تنها بر منافع مادی و قدرت تأکید دارند، برای تحلیل سیاست بین الملل و سیاست خارجی مطرح شده و طی یک دهه گذشته به یکی از رویکردهای عمده در حوزه سیاست بین الملل و سیاست خارجی تبدیل شده است. مهم ترین گزاره های این رویکرد عبارتند از اهمیت ساختارهای هنجاری و فکری در کنار ساختارهای مادی، اهمیت هنجارهای بین المللی و داخلی در شکل بخشیدن به هویت دولت ها و اینکه منافع بر اساس هویت ها شکل می گیرد و رفتار سیاست خارجی کنشگران را تعیین می کند. با توجه به تأکید محوری دولت نهم بر موضوع عدالت، این دولت با عنوان دوران اصول گرای عدالت محور روی کار آمد. در این دولت شاهد اهمیت اصولی مانند بازگشت به آرمان های اولیه انقلاب اسلامی (با ابعادی انقلابی، اسلامی و فراملی)، حمایت از جنبش های آزادی بخش و انقلابی، عدالت طلبی و... هستیم. در همین راستا این پرسش به ذهن متبادر می شود که تا چه اندازه می توان از رویکرد سازه انگاری برای تحلیل سیاست خارجی دولت نهم استفاده کرد؟