عباس بخشی پور رودسری

عباس بخشی پور رودسری

سمت: استادیار
مدرک تحصیلی: دکتری تخصصی روانشناسی بالینی، استاد دانشگاه تبریز

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۱۰ مورد از کل ۱۱۰ مورد.
۱۰۱.

بررسی و مقایسه اثر بخشی مداخله مبتنی بر مدل لذت افزایی و مدل خودخاموشی در کاهش افسردگی در زنان دارای نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودخاموشی لذت افزایی افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۲۳۴
این پژوهش بر اساس مدل خودخاموشی و مدل لذت افزایی طراحی شده است. مدل خودخاموشی متاثر از نظریه های شناختی ،دلبستگی، گشتالت می باشد که بر نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در عدم بیان خواست ها و امیال زنان که منجر به افسردگی می گرددتاکید دارد. مدل لذت افزایی در روانشناسی مثبت نگر معتقد است به جای آموزش روش های مقابله با مشکلات، می توان روش های لذت افزایی را به افراد آموزش داد و از مشکلات روانشناختی پیشگیری یا آنها را درمان کرد. در این پژوهش با استفاده از پروتکل های درمانی، همچنین دریافت راهنمایی از نظریه پردازان این دو مدل برنامه های مداخلاتی تهیه گردید. نمونه پژوهش شامل 45 زن 20 الی 40 ساله با تحصیلات لیسانس و بالاتر شاغل در آموزش و پرورش بود که بر اساس پرسشنامه بک و مصاحبه دارای علایم افسردگی بودند. نمونه شامل گروه لذت افزایی، گروه خودخاموشی و گروه کنترل بود که از هر گروه با پرسشنامه بک پیش آزمون و پس از آزمون اخذ شد. در فاصله پیش آزمون و پس آزمون، شرکت کنندگان برنامه مداخله ای گروه خود را دریافت کردند. روش مورد نظر برای تحلیل داده ها تحلیل کوواریانس بود که به دلیل رعایت نشدن پیش فرض ها با تحلیل واریانس بر نمرات تفاضل در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر لذت افزایی و خودخاموشی در کاهش افسردگی زنان موثر هستند و این دو روش از نظر کاهش افسردگی تفاوت معنی دار ندارند.
۱۰۲.

بررسی رابطه بین بدرفتاری های دوران کودکی، فقدان ها و جدایی های اولیه و بدتنظیمی هیجانی با اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال شخصیت مرزی بدرفتاری دوران کودکی فقدان ها و جدایی های اولیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۶۴
هدف از تحقیق حاضر، پیش بینی اختلال شخصیت مرزی بر اساس تجارب تروماتیک دوران کودکی (سابقه ی بدرفتاری و فقدان ها و جدایی های اولیه از اعضای خانواده) با نقش تعدیل کنندگی بدتنظیمی هیجانی بود. بدین منظور، 413 شرکت کننده از دانشجویان دانشگاه تهران به شیوه ی نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، مقیاس شخصیت مرزی، پرسشنامه ی کودک آزاری و مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی (DERS) استفاده شد. داده های خام به دست آمده با استفاده از مدل معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش فعلی، به تحقیقات قبلی نزدیک بود. نتایج نشان داد که مدل نظری برازش مناسبی دارد و تجارب تروماتیک دوران کودکی (بویژه آزارهای هیجانی) و بدتنظیمی هیجانی، پیش بین های خوبی برای اختلال شخصیت مرزی هستند.
۱۰۳.

نقش واسطه ای حساسیت انزجاری در رابطه بین ابعاد سرشت و اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پانیک حساسیت انزجاری سرشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۲۷
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش واسطه ای حساسیت انزجاری در رابطه بین ابعاد سرشت با اختلال پانیک بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی دانشجویان دانشگاه ارومیه در نیمسال تحصیلی 1398-1399 بودند که تعداد 377 نفر از آن ها با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پرسش نامه های سرشت و منش (کلونینجر، شوراکیک و پرزیبرک، 1993)، حساسیت انزجاری (هیدت 1994) و نشانه های پانیک لیبویتز (1984) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. همچنین برای طبقه بندی، پردازش، تحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش از نرم افزار Smart-PLS استفاده شده است. یافته ها: در پژوهش حاضر ضریب مسیر غیرمستقیم بین پاداش وابستگی (01/0p<، 309/0-β=) و پشتکار (01/0p<، 096/0-β=) با اختلال پانیک منفی و در سطح 01/0 معنادار بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین آسیب پرهیزی (01/0p<، 135/0β=) با اختلال پانیک مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: این یافته ها نقش سرشت در ایجاد اختلال پانیک را مورد تأیید قرار می دهد و بیانگر توجه هرچه بیشتر به مبانی زیستی در درمان اختلال پانیک است. همچنین مدل آسیب شناختی پیشنهادی حاضر می تواند به فهم بهتر نقش انزجار در آسیب روانی و اثربخشی درمان های شناختی رفتاری در افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی از جمله اختلال پانیک کمک کند.
۱۰۴.

اثربخشی سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی رفتاری بر واکنش پذیری شناختی و کاهش نشانگان بیماران افسرده مداوم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۷۰
زمینه و هدف: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی بوده که همه گروه های جامعه در هر رده سنی را شامل می گردد و شیوع آن نسبت به سن و جنس در جوامع مختلف متفاوت می باشد. لذا هدف از پژوهش حاضر اثربخشی سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی رفتاری بر واکنش پذیری شناختی و کاهش نشانگان بیماران افسرده مداوم بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران افسرده مراجعه کننده به مراکز درمان روان پزشکی و روان شناختی شهرستان ارومیه در زمستان و بهار 1400-1401 بود که از این جامعه تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه به صورت تصادفی گمارده شدند. همه افراد در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مقیاس افسردگی بک (1961) و شاخص حساسیت به افسردگی لیندن (2003) را تکمیل کردند. درنهایت داده ها به روش های تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با کمک نرم افزار SPSS24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معنی داری در هر دو متغیر واکنش پذیری شناختی و نشانگان افسردگی بین گروه های آزمایش و کنترل وجود داشت (01/0>P). به این معنی که سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی رفتاری بر واکنش پذیری شناختی و کاهش نشانگان بیماران افسرده مداوم اثربخش بود (05/0>P). نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیانگر این است که سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی رفتاری بر واکنش پذیری شناختی و کاهش نشانگان بیماران افسرده مداوم مؤثر است و ازاین رو می تواند در مداخلات بالینی برای درمان افسردگی مداوم بکار گرفته شود.
۱۰۵.

بررسی نقش میانجی ناامیدی در رابطه بین آلکسی تایمیا، تکانشگری، تحمل پریشانی، خودانتقادی با خودجرحی غیرخودکشی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلکسی تایمیا تکانشگری خودانتقادی خودجرحی ناامیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۳۸
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری آلکسی تایمیا، تکانشگری، تحمل پریشانی و خود انتقادی با خودجرحی در دانش آموزان با میانجیگری ناامیدی بود. روش ها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه ی پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول شهرستان اردبیل در سال 1401-1400 تشکیل دادند که از بین آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 635 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس گزارش خودجرحی کلونسکی و گلن (2009)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو-20 (2003)، مقیاس ناامیدی کودکان (1986)، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، مقیاس تکانشگری بارت (1950) و مقیاس سطوح خودانتقادی تامپسون و زوراف (2004) بود. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری، با استفاده از نرم افزار لیزرل ورژن 8/8 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که ضریب استاندارد شده مسیر اثر مستقیم متغیرهای آلکسی تایمیا، تکانشگری و خود انتقادی بر خود جرحی در سطح معنی داری 0.01p<، معنی دار است. همچنین اثرات غیرمستقیم تکانشگری و خودانتقادی بر خودجرحی به واسطه ی ناامیدی در سطح معنی داری 0.01p<، معنی دار بود.نتیجه گیری: نظر به اینکه در آلکسی تایمیا، تکانشگری، تحمل پریشانی، خودانتقادی و ناامیدی از عوامل موثر در خودجرحی بدون قصد خودکشی می باشند، لذا یافته های این پژوهش می تواند در پیشگیری از رفتار خودجرحی و طرح ریزی برنامه های آموزشی و طراحی مداخلات درمانی مورد استفاده قرار گیرد ت
۱۰۶.

بررسی رابطه ی مشکل در تنظیم هیجان و استفاده ی مشکل ساز از تلفن هوشمند: مدل میانجی گری افسردگی و حمایت اجتماعی درک شده

کلیدواژه‌ها: استفاده مشکل ساز از تلفن همراه افسردگی حمایت اجتماعی درک شده مشکل در تنظیم هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۴۱
با افزایش کاربرد تلفن های هوشمند، تحقیقات تجربی در مورد روابط بین استفاده مشکل ساز از تلفن های هوشمند و مشکلات بهداشت روانی در سال های اخیر پیشرفت چشم گیری داشته است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مشکل در تنظیم هیجان و استفاده مشکل ساز از تلفن هوشمند، نقش میانجی افسردگی و حمایت اجتماعی درک شده انجام گرفت. این پژوهش دارای ماهیت توصیفی بوده و ازنظر نوع طرح، در دسته ی مطالعات همبستگی-مدل یابی معادله ساختاری قرار می گیرد. جامعه آماری آن را کلیه ی دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه تبریز در سال 1400-1401 که در رده ی سنی 18 تا 30 سال قرار داشتند، تشکیل دادند و تعداد 235 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های مشکل در تنظیم هیجان، استفاده ی آسیب زا از تلفن همراه، پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده استفاده گردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS.25 و مدل یابی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار Amos.24، نشان داد که مدل ساختاری پژوهش، برازش نسبتاً مطلوب دارد؛ به طوری که مشکل در تنظیم هیجان علاوه بر اثر مستقیم معنادار، با واسطه گری افسردگی و حمایت اجتماعی دریافت شده، اثر غیرمستقیم معناداری بر استفاده مشکل ساز از تلفن هوشمند داشت. بر اساس این یافته ها می توان بیان داشت ارتقای توانمندی های تنظیم هیجانات، کنترل علائم و نشانه های افسردگی و فراهم نمودن شبکه ی حمایت اجتماعی مناسب، تأثیر بسزایی در کاهش گرایش جوانان به استفاده مشکل ساز از تلفن هوشمند خواهد داشت.
۱۰۷.

کارکردهای نوروپسیکولوژیک (عصب روان شناختی) بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کارکردهای عصب روان شناختی اختلال وسواسی-جبری وسواس احتکار کندی وسواسی جمعیت سالم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۸
زمینه و هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی کارکردهای نوروپسیکولوژیک (عصب روان شناختی) بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر بر اساس ماهیت و هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش پژوهش ، مقطعی- تحلیلی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی شهر ارومیه در بازه زمانی فروردین تا دی ماه 1401 بود. نمونه آماری پ ژوهش شامل 30  نفر از بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی (15 نفر برای هر گروه از بیماران) مراجعه کننده به مراکز درمان روان پزشکی و روان شناختی شهرستان ارومیه و 15 نفر از افراد سالم بدون تشخیص اختلال وسواسی جبری بود. روش نمونه گیری به صورت دردسترس بود. شرکت کنندگان در گروه های مختلف از نظر سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت تأهل، وضعیت اقتصادی،  اجتماعی و خانواده ای و دامنه هوشی همتا گردیده بودند. آزمودنی ها با استفاده از پرسش نامه بازنگری شده وسواسی اجباری، پرسشنامه وسواسی-جبری مادزلی، آزمون ویسکانسین، آزمون برو/نرو، آزمون خطرپذیری بادکنکی بارت و آزمون برج لندن مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی تفاوت معناداری در ارزیابی های عصب شناختی از نظر مهار پاسخ،  انعطاف پذیری شناختی، حل مسئله با گروه سالم دارند. نتیجه گیری: این نتایج نشان دهنده ی نقص در  مهار پاسخ،  انعطاف پذیری شناختی و حل مسئله در این بیماران می باشد؛ درحالی که الگوی اختلالات عصب شناختی در این دو اختلال متفاوت هست
۱۰۸.

رابطه شیوه های والدگری ادراک شده و انعطاف پذیری شناختی در دانشجویان؛ نقش میانجی سبک های هویت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری شناختی سبک های هویت والدگری ادراک شده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۵۲
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی سبک های هویت در رابطه شیوه های والدگری و انعطاف پذیری شناختی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1402 بودند که از بین آنها 206 نفر به روش نمونه گیری دردسترس با استفاده از فرمول کلاین به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اقتدار والدینی بوری (1991)، سیاهه انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال (2010) و سیاهه سبک های هویت برزونسکی (1992) بود. داده ها به روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای AMOS24 و SPSS26 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین شیوه های والدگری ادراک شده و انعطاف پذیری شناختی هم به صورت مستقیم (01/0>p) و هم به صورت غیرمستقیم به واسطه سبک های هویت رابطه وجود دارد. همچنین مدل پژوهش از برازش قابل قبولی برخوردار بود. والدگری ادراک شده به واسطه میانجی گری سبک هویت اطلاعاتی با سطوح انعطاف پذیری شناختی رابطه داشت (01/0 >p). همچنین والدگری ادراک شده به واسطه میانجی گری سبک هویت سردرگم- اجتنابی با سطوح انعطاف پذیری شناختی رابطه داشت (05/0>p)؛ اما رابطه ای به شکل میانجی برای سبک هویت هنجاری دیده نشد (05/0 <p). بر این اساس می توان نتیجه گرفت که سبک والدگری در انعطاف پذیری شناختی دانشجویان نقش مهمی دارد.
۱۰۹.

نقش میانجی سبک های هویت در ارتباط میان شیوه های والدگری ادراک شده و تصورات قالبی جنسیتی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: والدگری ادراک شده تصورات قالبی جنسیتی سبک های هویت دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۶۷
مقدمه: با تغییر وضعیت جهان، بسیاری از دانشجویان با شرایط جدیدی در فرآیند هویت یابی و درک تفاوت های بین فردی درگیرند که بر جنبه های مختلف زندگی آن ها تأثیر گذار است. هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سبک های هویت در ارتباط میان شیوه های والدگری ادراک شده و تصورات قالبی جنسیتی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. روش : طرح مطالعه حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز در سال 1402 بود که 206 نفر از آن ها با روش نمونه گیری دردسترس و با مدل کلاین تعیین حجم گردید. داده ها با استفاده از پرسشنامه های اقتدار والدینی بوری (1991)، پرسشنامه استفاده از تصورات قالبی جنسیتی رسول زاده اقدم و همکاران (1395) و پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی (1992) جمع آوری شدند و با استفاده از آزمون تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین شیوه های والدگری ادراک شده و تصورات قالبی جنسیتی به صورت مستقیم به واسطه سبک های هویت رابطه وجود دارد. همچنین مدل پژوهش از برازش قابل قبولی برخوردار بود. سبک های والدگری ادراک شده با میانجی گری سبک هویت اطلاعاتی با تصورات قالبی جنسیتی رابطه داشت (01/0 >p). همچنین سبک های والدگری ادراک شده به واسطه میانجی گری سبک هویت سردرگم-اجتنابی با تصورات قالبی جنسیتی رابطه داشت (05/0 >p)؛ اما رابطه ای به شکل میانجی برای سبک هویت هنجاری دیده نشد (05/0 <p).  نتیجه گیری: نتایج پژوهش نگاه نوینی برای درک پدیدآیی تصورات قالبی جنسیتی دانشجویان ارائه می دهد. مشاهده شد که سبک والدگری به صورت مستقیم و غیرمستقیم به واسطه سبک های هویت در میزان استفاده از تصورات قالبی جنسیتی دانشجویان نقش مهمی دارد.
۱۱۰.

اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی: نقش تعدیلی جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحریک الکتریکی فراجمجمه ای جنسیت همنوایی اجتماعی - اطلاعاتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۴۲
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی باتوجه به نقش تعدیلی جنسیت انجام گرفت. روش: دو گروه( زن و مرد) که هر گروه شامل 24 نفر 30-18 ساله بودند از بین دانشجویان دانشگاه تبریز با روش نمونه گیری غیر تصادفی و در دسترس انتخاب شدند. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود .در مرحله ی پیش آزمون، تکلیف کامپیوتری همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی اجرا شد. سپس 2 جلسه 20 دقیقه ای تحریک الکتریکی فراجمجمه ای اعمال شد. در مرحله پس آزمون، دوباره همان تکلیف همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی اجرا شد. در آخر یافته ها توسط تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و تحلیل کوواریانس تک متغیره در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میزان همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی بعد از اعمال تحریک الکتریکی فراجمجمه ای در هر دو گروه افزایش یافت و جنسیت اثر این تحریک را تعدیل نکرد. نتیجه گیری: تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر همنوایی در زنان و مردان اثر یکسان دارد. همچنین تحریک کاتدی کرتکس پیش پیشانی بطنی-میانی بطور قابل توجهی تمایل به همنوایی اجتماعی-اطلاعاتی را در زنان و مردان زمانی که تصمیم اولیه شرکت کنندگان از نظر اکثریت متفاوت است، افزایش می دهد. از آنجایی که تحریک کاتدی شلیک عصبی، تحریک پذیری قشر مغز و پتانسیل های برانگیخته حرکتی را کاهش می دهد، استدلال می شود که کاهش تحریک قشر پیش پیشانی بطنی-میانی باعث افزایش رفتار همنوایی در افراد می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان