ابراهیم ظاهری عبدوند

ابراهیم ظاهری عبدوند

رتبه علمی: دانشیار، زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهرکرد
لینک رزومه

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۵ مورد.
۱.

تحلیل تطبیقی تصاویر داستان های بازنویسی شده شاهنامه براساس رویکرد متن و تصویر پری نودلمن (داستان های بازنویسی شده آتوسا صالحی و حسین فتاحی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر داستان بازنویسی شاهنامه آتوسا صالحی حسین فتاحی نودلمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۴۲
کتاب های تصویری با انتقال مفاهیم از طریق تصویر، نقش مهمی در تعلیم و تربیت و همچنین شکل گیری و رشد ابعاد ذهنی و اطلاعات مخاطب کودک و نوجوان از شخصیت، محتوا، فضا و حال و هوای داستان دارند. یکی از کارکردهای مهم تصویر، انتقال فضا، لحن و محتوای داستان های کهن برای مخاطب کودک و نوجوان است. شاهنامه فردوسی یکی از متونی است که برای نوجوانان بازنویسی شده است. استفاده از عنصر تصویر در بازنویسی این اثر گران سنگ، مخاطب را در شناخت قهرمانان، اسطوره های ملی و فضای حماسی داستان آشنا می کند. هدف این جستار، بررسی و تحلیل تصاویر داستان های بازنویسی شده شاهنامه براساس مولفه-های متن و تصویر پری نودلمن است. نودلمن شش مولفه برای تصویرپردازی داستان پیشنهاد می دهد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به دنیال پاسخ گویی به این سوالات است که تصاویر داستان های بازنویسی شده تا چه اندازه با مولفه های شش گانه نودلمن درباره تصویر مطابقت دارد؟ 2. کدام مولفه از موارد شش گانه نودلمن در تصاویر داستان های بازنویسی شده دیده می شود؟ 3. تصاویر بازنویسی شده کدام روایت (صالحی یا فتاحی) با مولفه های شش گانه مطابقت بیشتری دارند؟. نتایج نشان داد که تصاویر داستان های بازنویسی شده (به روایت صالحی و فتاحی) بیشتر با مولفه های اول (ابتدایی ترین ارتباط میان متن و تصویر) و دوم (تصویر صرفاً معادل دیداری واژگان را عرضه می کند) نظریه نودلمن مطابقت دارند. مولفه سوم که مهم ترین مولفه از نظر تصویرپردازی است، در هیچ کدام از تصاویر داستان های بررسی شده، دیده نشد.
۲.

تبیین کنش شخصیت ها در دوراهی های اجتماعی در شاهنامه با تأکید بر نظریه انتخاب عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه دوراهی اجتماعی انتخاب عقلانی قاعده بیشینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۸۷
در دوراهی اجتماعی، کنشگر بین دو گزینه غیرهمیارانه (جست وجوی نفع فردی آنی) و همیارانه (جست وجوی نفع جمعی یا نفع فردی درازمدّت از طریق نفع جمعی) دچار تعارض می شود که برای انتخاب عقلانی، باید سود و زیان هر راه را محاسبه کند و پس از بررسی ادّله موافق و مخالف، راهی را برگزیند که با اغراضش موافق باشد. هدف در این پژوهش نیز تبیین کنش شخصیت های شاهنامه در وضعیت دوراهی های اجتماعی، بر اساس رویکرد انتخاب عقلانی و به شیوه تحلیلی-توصیفی است. یافته ها و نتایج پژوهش، نشان دهنده این است که در شاهنامه، بیشتر بر سر مسائلی چون پاسخ مثبت یا منفی دادن به ازدواج فرزند، فرستادن یا نفرستادن گروگان و نجات جان خود یا حفظ کشور در میدان جنگ، شخصیت ها بر سر دوراهی های اجتماعی قرارگرفته اند. آن ها با سنجش پیامدها، گزینه ای را انتخاب کرده اند که فایده بیشتر برای خود و جمع داشته باشد؛ بنابراین نوع انتخاب عقلانی کنشگران، بیشتر از نوع همیارانه و محور انتخاب شان، محور فایده بوده است. قاعده تصمیم گیری شان نیز هم از نوع قاعده بیشینی است؛ چنان که شاه یمن، افراسیاب و رستم، بدترین پیامدهای هر یک از گزینه ها را معین و آن گاه گزینه ای را اختیار کرده اند که در میان بدترین ها، بهترین است و هم قاعده فایده متوقع؛ آن گونه که سام در دوراهی ازدواج زال با رودابه، پیامدی را برگزیده که بیشترین فایده متوقع را داشته است. 
۳.

زیبایی شناسی انتقادی جلوه های صنعت فرهنگ در متون ادبی (مطالعه موردی: اشعارِ سیمین بهبهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صنعت فرهنگ شیء وارگی زیبایی شناسی محتوا فرم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۲۰۳
از اصول زیبایی شناسی انتقادی مکتب فرانکفورت، توجه به آثار منفی صنعتِ فرهنگ است. از نظر فرانکفورتی ها، صنعت فرهنگ موجب حذف خلاقیت و فردگرایی از طریق همسان سازی افراد می شود. در این فرایند همسان سازی، فرد در دست نظام سرمایه داری چون شیء ای می گردد که توان کنشگری اجتماعی و سیاسی خود را از دست می دهد. در پژوهش حاضر اسنادی که با رویکرد توصیفی-تحلیلی بررسی شده است، سروده های سیمین بهبهانی از منظر زیبایی شناسی انتقادی است که ضمن نشان دادن جلوه های صنعت فرهنگ در اشعار این شاعر، نگرش وی به این پدیده، در دو ساحت محتوا و فرم بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیمین بهبهانی، در اشعارش ضمن روایت زندگی تیپهای اجتماعی مثل رقاصه، روسپی، کارمند و مرد ثروتمند، جلوه هایی از صنعت فرهنگ نظیر صنعت زیبایی و صنعت سرگرمی را به تصویر و نقد کشیده و شیءوارگی را نیز به عنوان پیامد صنعت فرهنگ، به صورت شیءوارگی جنسی و شیءوارگی اداری، بازنمایی کرده است. در ساحت فرم، بهبهانی ابتدا با پیروی از سنت ادبی، مقلد است؛ اما مشخصاً با آوردن مانیفستی در کتاب «خطی ز سرعت و از آتش» و کاربرد وزن های بی سابقه و کم سابقه در شعر فارسی، هنر خود را از بند تقلید رهانیده و به حیطه هنر خلّاق وارد شده است. از این نظر می توان گفت شعر او، شعری اصیل و همنوا با هنر والای مدنظر مکتب فرانکفورت است. در واقع وی از این طریق، با نفی وضع موجود و کیفرخواست علیه نظم مستقر، به نقد پیامدهای صنعت فرهنگ پرداخته است.
۴.

بررسی استعارۀ «دنیا به مثابۀ انسان» در حدیقه الحقیقه و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حدیقه الحقیقه مثنوی انسان انگاری دنیا زن انگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۷۹
از نظر لیکاف و جانسون، استعاره انسانانگاری، استعاره هستی شناختی است که از طریق آن ، مفاهیم انتزاعی شخصیت انسانی می یابند و می توان به نگرش و کنش مورد نظرگوینده، درباره شی یا پدیده مورد وصف پی برد. هدف در این پژوهش نیز بررسی انسان انگاری دنیا در حدیقه الحقیقه و مثنوی است تا نشان داده شود این دو شاعر بیشتراز چه خصوصیات انسانی برای شخصیت بخشی به دنیا استفاده کرده و از این طریق، چه نگرشی و کنشی در مخاطبان برانگیخته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد سنایی و مولانا با نسبت دادن ویژگی های جسمانی، اخلاقی و اجتماعی انسان، به دنیا، سبب شکل گیری استعاره «دنیا به مثابه انسان» شده اند. این استعاره، خود شامل دو استعاره جزئی ترِ «دنیا به مثابه زن» و «دنیا به مثابه انسانی با ویژگی اخلاقی- اجتماعی» است. زیر مقوله های استعاره «دنیا به مثابه زن» که بر اساس نوع شناخت از ازدواج و روابط خانوادگی ایجاد شده است، نشان می دهد در شعر سنایی، دنیای زن گون جلوه بیشتری دارد وبرخلاف مولانا که تنها دو ویژگی اخلاقی و اجتماعی این زن را به تصویر کشیده، در شعر سنایی این دنیای زن گون، ظاهری جسمانی و ناخوشایند نیز دارد که سبب دلزدگی جسمی و جنسی از آن می شود. در «استعاره دنیا به مثابه انسانی با ویژگی اخلاقی- اجتماعی»، نیز که بر اساس شناخت از تعامل اجتماعی شکل گرفته است، این دو شاعر به تصویرسازهای مشابهی از دنیا پرداخته اند؛ با این تفاوت که سنایی، دنیا را انسانی با دنیایِ درونی منفی به تصویر کشیده است؛ اما در شعر مولانا، انسانی است با ویژگی اخلاقی و اجتماعی مثبت و منفی.
۵.

بازتاب خشونت خانوادگی در قصه های عامه رایج در فرهنگ بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصه های عامه بختیاری روان شناسی اجتماعی خشونت خانوادگی الگوسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۲۷۱
در قصه ها، از طریق الگوسازی نمادین، نگرش های مختص به خشونت خانوادگی، به مخاطب انتقال داده می شود؛ بنابراین با بررسی آن ها، می توان به نگرش های مختلف درباره خشونت دست یافت. هدف از انجام این پژوهش نیز بررسی خشونت خانوادگی، انواع، علل و عوامل کنترل آن، در قصه های عامه بختیاری براساس نظریه های روان شناسان اجتماعی (با تأکید بر نظریه معتقدان به منشأ اجتماعی پرخاشگری و یادگیری اجتماعی) است. روش گردآوری مطالب، اسنادی و جامعه آماری پژوهش، 139 قصه عامه مکتوب در فرهنگ بختیاری است. بعد از استخراج صحنه های خشونت آمیز، براساس چهارچوب نظری و اهداف پژوهش، آن ها را در چند مقوله کلی و اصلی طبقه بندی کرده و در ادامه پس از شمارش و درصدگیری هر مقوله و زیرمقوله، به بررسی کیفی آن ها پرداخته ایم. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که در این قصه ها، بیشتر خشونت های کلامی روانی بازتاب یافته است و اعضای خانواده به دنبال وارد کردن آسیب های روانی و به مخاطره افکندن وجهه دیگری بوده اند. عامل خشونت های خانوادگی، بیشتر همسر/مادر و قربانی آن ها، بیشتر شوهر/پدر و دختر/خواهر بوده است. در این قصه ها، عوامل اجتماعی و فرهنگی (مردسالاری، طمع، فریب، دروغ و خیانت) و روانشناختی (احساس حقارت، ناکامی و عصبانیت)، بیشترین نقش را در ایجاد خشونت های خانوادگی داشته اند. در این قصه ها، دو نوع نگرش منفی و مثبت به خشونت خانوادگی وجود داشته است. در برخی از قصه ها، افراد خطاکار، با رفتار به شدت پرخاشگرانه مجازات شده اند که نگرش به این نوع خشونت ها، مثبت بوده است . این امر سبب می شود مخاطب به این نتیجه برسد که در برابر خطای دیگران، خود نیز رفتارهای پرخاشگرانه انجام دهد؛ بنابراین چنین نگرشی، می توان باعث افزایش پرخاشگری شود.
۶.

تحلیل زمانمندی روایت در داستان های بازنویسی آذریزدی از مثنوی برای کودکان (بر اساس نظریه ژنت و نیکولایوا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان های بازنویسی آذریزدی زمان ژنت کودک نیکولایوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۳۵۰
درک و شناخت مخاطبان کودک از زمان، متفاوت با بزرگ سالان است؛ بنابراین نویسندگان در نگارش داستان برای این رده ی سنی و تأثیرگذاری بیشتر، باید از الگوی زمانمندی مناسب با فهم آنان استفاده کنند. بر این اساس، هدف در این پژوهش نیز بررسی زمانمندی روایت در داستان های بازنویسی آذریزدی از مثنوی برای مخاطبان کودک است. بدین منظور ابتدا نظریه ی ژنت درباره ی زمانمندی روایت و نگرش نیکولایوا به زمانمندی در داستان کودکان، در چارچوب اصلی پژوهش، بررسی شد و سپس بر مبنای آن ها، عناصر زمانمندی در سه داستان بازنویسی شده از مثنوی به روش اسنادی با این فرض که آذریزدی، مناسب با درک مخاطب کودک از زمان، نوع نگرش به کودکی و اهداف ادبیات کودک، تغییراتی در الگوی زمانمندی داستان ها ایجاد کرده است، تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد آذریزدی براساس نگرش آموزشی که به ادبیات کودک داشته است و همچنین این دیدگاه که مخاطبان کودک نیاز به توضیح بیشتر درباره ی مطالب دارند، از درنگ توصیفی در بخش شخصیت پردازی و بیان رویدادها، گذشته نگری و بسامد مکرر استفاده کرده که این امر موجب شتاب منفی در داستان های بازنویسی شده است. آذریزدی  صحنه های حذف شده در مثنوی را  به صورت خلاصه روایت کرده و صحنه های خلاصه را با جزئیات بیشتر بازنویسی کرده است تا اطلاعات ضروری در اختیار مخاطب کودک قرار گیرد. مقایسه ی الگوی زمانمندی داستان های بازنویسی شده با نگرش نیکولایوا نیز نشان می دهد آذریزدی بیشتر به ساختار زمانمندی داستان های کلاسیک کودک نظر داشته است تا داستان های معاصر.  
۷.

بررسی تطبیقی بن مایه های قصۀ «کره اسب سیاه» در فرهنگ بختیاری با داستان سیاوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصه کره اسب سیاه داستان سیاوش بن مایه های اسطوره ای حماسی تطبیق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۳۳۰
در فرهنگ عامه، متناسب با باورها، اندیشه ها و آرزوها، بسیاری از داستان های اسطوره ای حماسی بازنویسی شده یا اینکه الگوی ساختن قصه های جدید قرار گرفته اند که با بررسی آن ها، می توان به نحوه دریافت و زاویه های دید عامه درباره آن ها پی برد. هدف در این پژوهش نیز بررسی تطبیقی شخصیت ها، کنش ها و بن مایه های اسطوره ای حماسی قصه کره اسب سیاه در فرهنگ بختیاری با داستان سیاوش در شاهنامه با روش اسنادی است. مقایسه پایگاه اجتماعی خانواده شخصیت ها، ویژگی های جسمانی ها آنان، مقایسه کنش های شخصیت های نامادری، ویژگی اسب ها و پناهنده شدن به پادشاهِ سرزمین دیگر، ازجمله موضوع های بررسی شده در این مقاله هستند. نتایج پژوهش، نشان دهنده شباهت بسیار بین قصه کره اسب سیاه با داستان سیاوش است؛ چنان که در هر دو قصه، قهرمانان، پادشاه زاده هستند؛ کیستی مادرانشان در پرده ابهام است؛ از نظر ویژگی های جسمانی، بسیار زیبا و اسب هایشان از نظر رنگ، صاحب فهم بودن و داشتن توانایی پریدن، شبیه به هم هستند؛ نامادری شان، به دنبال کام جویی از آنان اند؛ هر دو شخصیت سرانجام به سرزمین دیگری پناهنده می شوند؛ در آنجا ازدواج می کنند و شهر و قصری را برای خود بنا می نهند. البته در این دو داستان تفاوت هایی نیز وجود دارد؛ چنان که در داستان سیاوش، مبنا و انگیزه رفتار شخصیت ها بیشتر سیاسی است، اما در قصه کره اسب سیاه، بیشتر به آموزش مسائل خانوادگی توجه شده است. بر این اساس، درمجموع می توان گفت که قصه کره اسب سیاه در فرهنگ بختیاری، بازنویسی خلاقانه یا الگوبرداری از داستان سیاوش است.
۸.

بازتاب نگرش به کودک و دوران کودکی در مثل های مردم ایران با تأکید بر مثل های بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۲۶۲
از آن جا که مثل ها، حاوی تجربه های زیسته مردم و باورها و نگرش های آنان درباره موضوع های مختلف، ازجمله موضوع کودک و دوران کودکی هستند، با بررسی آن ها، می توان به درک بهتری از نگرش افراد در این زمینه ها پی برد. بر این اساس، هدف در این پژوهش نیز تحلیل نگرش به کودک و دوران کودکی در مثل های رایج در فرهنگ بختیاری، بر مبنای روش تحلیل محتواست. مقوله هایی چون جایگاه فرزند (اهمیت داشتن فرزند، تعداد فرزند و ترجیح جنسی)، مسائل تربیتی (مسئول تربیت کودک، عوامل مؤثر بر تربیت کودک و تصورات قالبی جنسیتی) و رابطه والد و کودک (مطیع بودن فرزند، خیرخواه بودن والدین و انتظارات والدین از کودک)، ازجمله موضوع های بررسی شده در این پژوهش هستند. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که در فرهنگ بختیاری، نگرش به کودک و دوران کودکی، متأثر از آموزه های ایرانی و اسلامی است. در این مثل ها، بیشتر مسائل تربیتی چون نقش عوامل وراثتی و محیطی بر شکل گیری شخصیت کودک، برجسته شده است؛ این که کودک از جنبه جسمانی و رفتاری، بسیار شبیه به دایی و مادر خود خواهد شد. در این فرهنگ، ترجیح جنسی، تابعی از تعداد فرزند در خانواده است و از نظر تصورات قالبی، دختران را وفادارتر و زرنگ تر از پسران توصیف کرده اند. در ضمن از کودکان انتظار می رود احترام والدین خود را نگه دارند؛ با این حال به والدین نیز یادآوری می شود نباید انتظارات زیادی از فرزندان خود داشته باشند.
۹.

معاصر سازی اشعار کهن غنایی در منتخبی از رمانهای معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۲۴۳
هدف این پژوهش بررسی معاصرسازی اشعار کهن غنایی در برخی از رمانهای فارسی (زمستان 62، بامداد خمار، چشمهایش، روی ماه خدا را ببوس، دال و همنوایی شبانه ارکستر چوبها) بر مبنای روش اسنادی است. نتایج پژوهش نشان می دهد در این آثار، نویسندگان، بیشتر به معاصرسازی شعر شاعرانی چون مولانا، سعدی، خیام و بویژه حافظ پرداخته و خوانشی نو از اشعار غنایی، مانند نشاندادن فاصله طبقاتی و وضعیت هر طبقه ارائه کرده اند. آنان برای نشاندادن ذهنیت شخصیت ها و هویت شان از اشعار کهن غنایی استفاده کرده اند. درونمایه بسیاری از این رمانها از طریق این اشعار انتقال داده شده یا درونمایه رمان، برگرفته از فکر مسلط بر آنهاست. هم چنین این اشعار در توصیف مکان، فضاسازی، ایجاد واقعگرایی و ارتباط بین فرهنگ گذشته و معاصر در ایران نقش مهمی داشته است.
۱۰.

بازنمایی هنجارهای فرهنگی محیط زیستی در ادب عامه بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۷۶
در این پژوهش به بررسی هنجارهای فرهنگی مربوط به محیط زیست در اشعار و قصه های عامه بختیاری رایج در استانهای چهارمحال و بختیاری و خوزستان با روش اسنادی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی پرداخته و به این پرسش ها پاسخ داده می شود که محیط زیست در شکل گیری ادبیات عامه بختیاری چه نقشی دارد؛ در این ادبیات، چه هنجارهای فرهنگی (باورها و اعتقاداتی) درباره محیط زیست بازتاب یافته است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که ادبیات عامه بختیاری، حیوانی- گیاهی است. در این ادبیات، هنجارهای فرهنگی ای در زمینه محیط زیست بازنمایی شده است؛ چنانکه برای حفظ نخجیر به عواملی چون سن، جنس و زمان شکار، توجه، و برای جلوگیری از قطع درختان به تقدس آنها و نماد زندگی قرار دادنشان پرداخته شده است. البته در کنار هنجارهای فرهنگی مثبت، برخی از باورهای نامناسب مانند نگاه منفی به برخی از حیوانات، گیاهان و درختان وجود دارد که این امر، موجب آسیب رساندن به محیط زیست می شود.
۱۱.

تحلیل الگوهای روابط عاشقانۀ شخصیت های زن در مثنوی های عطار بر اساس نظریۀ مثلث عشق استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر عطار نظریۀ مثلث عشق استرنبرگ شخصیت های زنان اشتیاق صمیمیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۲۶۱
شخصیت های زن چه در جایگاه عاشق و چه معشوق در مثنوی های عطار، به صورت فعالانه با مردان ارتباط عاطفی برقرار می کنند که نگرش آنان دربارۀ عشق، در شکل گیری این ارتباط نقش مؤثری دارد. هدف در این پژوهش نیز بررسی شناخت این شخصیت ها، از ابعاد عشق در مثنوی های عطار (منطق الطیر، الهی نامه و مصیبت نامه) بر اساس نظریۀ عشق استرنبرگ و با روش اسنادی است و به این پرسش ها پاسخ داده می شود که آیا الگوهای روابط عاشقانۀ زنان در حکایت های عطار، با ابعاد عشق از نظر استرنبرگ مطابقت دارد؟ زنان به کدام ابعاد عشق بیشتر توجه نشان داده اند و تفاوت نگاه آنان با مردان در این زمینه ها چه بوده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد، الگوی روابط عاشقانۀ زنان مطابق با دیدگاه استرنبرگ بوده است؛ اما به دلیل تفاوت های فرهنگی و نگرش های عرفانی، شخصیت های زن حکایت های عطار، به برخی از ابعاد و مؤلفه های عشق بیشتر توجه نشان داده اند؛ چنان که از نظر آنان، مردان در جایگاه عاشق، پیش از پرداختن به بعد شور و اشتیاق، باید صمیمیت و تعهد خود را اثبات کنند و پس از آن است که می توان اظهار شور و اشتیاق آنان را پذیرفت. خود زنان نیز در جایگاه عاشق، همواره هر سه بعد عشق را رعایت می کنند و در کل، در عشق _ ورزی راهنمای مردان برای دست یابی به عشق کامل و آرمانی هستند.  
۱۲.

بازنمایی طنزآمیز گونه های عشق در شعر ابوالفضل زرویی نصرآباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابوالفضل زرویی طنز عشق کالایی شدن استعاره مفهومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۲۲۹
شیوه بیان و تفسیر عشق، مانند دیگر احساسات و هیجان ها، متأثر از عوامل فرهنگی است و با تغییر و تحوّل در فرهنگ، نگرش به عشق و شیوه بروز آن نیز تغییر می کند. در ایران، در پی آشنایی با مدرنیته (=تجدّد) و شکل گیری هنجارها و ارزش های جدید، نگرش ها درباره عشق، دستخوش تغییر و این امر، موجب شکل گیری نگرش های متفاوتی درباره آن شد. برای شناخت این تغییرات و الگوها، مطالعه و بررسی شعر و بویژه، شعر طنز، نقش بسزایی دارد. بر این اساس، در این پژوهش، کوشش می شود موضوع عشق، در اشعار شاعر طنزپرداز معاصر، زرویی نصرآباد (1348-1397)، با روش اسنادی و بر مبنای رویکرد تاریخی جامعه شناسانی چون گیدنز ( Giddens ) و باومن ( Bauman ) بررسی و به این پرسش ها پاسخ داده شود که در شعر این شاعر، چه گونه هایی از عشق بازنمایی شده و شاعر چه نگرشی به آن ها داشته است. نتایج پژوهش نشان می دهد از نظر زرویی، سه گونه عشق سنّتی، مدرن و تقطیری، در جامعه ایرانی وجود داشته است. این شاعر طنزپرداز، ضمن نگاه مثبت به عشق سنّتی، به برخی از نقایص آن مانند دلبستگی بیمارگونه داشتن به معشوق و داشتن پایان تلخ اشاره کرده است. زرویی، برای توصیف عشق مدرن، از استعاره مفهومی «عشق مدرن، به مثابه کالاست» استفاده کرده است که این امر، نشان از تأثیر مؤلّفه مصرف گرایی، بر نگرش به عشق در جامعه ایرانی و بازتاب آن در شعر این شاعر دارد. عرضه عشق در مدل های رنگارنگ، قابل عرضه و انتقال بودن آن، نداشتن تعهّد در رابطه عاشقانه و تنوّع طلبی در عشق، از مهم ترین ویژگی های عشق مدرن در شعر زرویی هستند. از نظر وی، عشق تقطیری، یعنی تلفیق ویژگی های مثبت عشق سنّتی و مدرن نیز از آنجا که دوام بیشتری نسبت به عشق مدرن دارد، می تواند مبنای ازدواج قرار گیرد.
۱۳.

فراخوانی شعر کهن در رمان پسامدرن "مردِ تشویشِ همیشه" از محمد ایوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرد تشویش همیشه پست مدرن شعر کهن عدم انسجام درونمایه وجودشناسانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۲۸۵
فراخوانی اشعار کهن در رمان های معاصر فارسی، با توجه به سبک داستان و مکتب مورد نظر نویسنده، کارکردی متفاوت دارد؛ چنان که در رمان های پسامدرن فارسی از اشعار کهن فارسی برای ایجاد عدم انسجام، زمان پریشی و دگرگونی در شخصیت های تاریخی استفاده شده است. با توجه به این نکته، هدف از پژوهش حاضر، بررسی کارکرد و نقش بازتاب اشعار کهن در رمان "مرد تشویش همیشه" از محمد ایوبی با روش اسنادی است. نتایج پژوهش نشان می دهد ایوبی با استفاده از این شگرد در رمان، چندصدایی ایجاد کرده و با به کار بردن اشعار خاصی از شاهنامه، شخصیتی درمانده و ناامید از فردوسی به تصویر کشیده است. همچنین استشهاد شخصیت هایی چون بیژن به شعر منوچهری و فردوسی به شعر حافظ و سعدی، نوعی زمان پریشی در داستان به دنبال داشته و جنبه داستانی بودن رمان برجسته شده است. همچنین ایوبی با انتخاب اشعار حاشیه ای درباره زندگی فردوسی، مسائل کم اهمیت تر از زندگی او را در تاریخ ادبی مهم جلوه داده است.
۱۴.

بررسی تطبیقی مفهوم شناسیِ عشق در دو رمان ذاکره الجسد و جزیره سرگردانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذاکره الجسد جزیره سرگردانی عشق مدرنیته عرفان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۲۹۲
در دوره معاصر، به سبب رواج اندیشه های مدرن به ویژه در جوامع شرقی، تقابلی بین اندیشه های سنّتی و مدرن درباره مفهوم شناسی عشق شکل گرفت و گروه های مختلف، به ویژه رمان نویسان، در این باره، رویکردهای گوناگونی در پیش گرفتند  که بازتاب رویکردها و نگرش های آنان را می توان در رمان های شان بازیافت. بر این اساس در این جُستار، به بررسی مفهوم شناسی و جنبه های گوناگون عشق، در رمان های  ذاکره الجسد از احلام مستغانمی و جزیره سرگردانی از سیمین دانشور بر مبنای مکتب ادبیّات تطبیقی آمریکایی و روش اسنادی پرداخته می شود تا نشان داده شود که کدام جلوه های عشق در آثار آنان بازنمایی شده است؟ چه تفاوت ها و شباهت هایی در این زمینه با هم داشته اند؟ نگرش آنان به عشق چه بوده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد در رمان جزیره سرگردانی بیشتر به عشق مدرن به عنوان معیاری برای ازدواج، عشق سطحی و عشق عرفانی و در رمان ذاکره الجسد ، بیشتر به مسأله عشق به وطن و ناسیونالیسم عاشقانه توجه شده است. هم چنین دانشور سعی در ترکیب رویکرد سنّتی با مدرن درباره موضوع عشق دارد؛ امّا مستغانمی بر این باور است که در هر جامعه ای باید متناسب با فرهنگ همان جامعه، به عشق پرداخته شود و می توان گفت رویکردی موازی درباره عشق سنّتی و مدرن دارد.
۱۵.

بهمن علاءالدین و حیات جاودانه او در ترانه های ایل: بررسی زبان شناختی و ادبی دو شعر بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهمن علاء الدین مسعود بختیاری بختیاری ادبیات شفاهی شعر تحلیل زبان شناختی تحلیل ادبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۳۴۸
در این مقاله تلاش می شود تا به تحلیل زبان شناختی و ادبی شعری از بهمن علاءالدین (شَوِ چهارده «شب چهارده») و شعری در ستایش وی از فیض الله طاهری اردلی (تا لَوتِه غزل خونِ کُنی باز به آواز «تا لب غزل خوانِ خود را به آواز می گشایی») پرداخته شود. بدین منظور، ابتدا این اشعار به خط بختیاریِ پیشنهادی آنونبی و اسدی (2018) ترانویسی شد؛ سپس ترجمه فارسی و انگلیسی و «میان نویسی» ( interlinearization ) آن ها ارائه گردید. به دنبالِ آن، تحلیل زبان شناختی این دو شعر با تمرکز بر ساخت های واجی و دستوری آمده است. ازآنجایی که بختیاری گونه های متعددی دارد، این تحلیل ها، تفاوت های زبانی بین این دو شعر را برجسته ساخته است. از چشم انداز ادبی، تلاش شده است به مهم ترین ویژگی های زبانی، صوَر خیال و آرایه های ادبیِ مطرح در اشعار پرداخته و تحلیلی از آن ها ارائه شود.
۱۶.

چهره شناسی و چهره پردازی شخصیت در حکایت های گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گلستان سعدی شخصیت چهره شناسی چهره پردازی انسان شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۴۰۷
چهره شناسی و چهره پردازی، از جمله موضوع های مهم در آثار سعدی است که با شناخت آن ها، می توان به دیدگاه این اندیشمند، درباره چگونگی شناخت انسان پی برد. هدف در این پژوهش نیز بررسی این موضوع در حکایت هایی از گلستان، با روش توصیفی-تحلیلی (کتابخانه ای) است. چهره شناسی از نظر فلسفی، عرفانی، عاشقانه و تعلیمی، چهره پردازی فیزیکی، پوششی و روانشناختی و اهمیّت هر کدام در دیدگاه سعدی، از جمله موضوع های بررسی شده در این پژوهش هستند. نتایج پژوهش نشان می دهد از نظر سعدی، چهره شناسی یا فراست، به معنی پی بردن به درون شخصیت از طریق کنش ها یا ارتباطات غیرکلامی است. از نظر چهره پردازی، در حکایت های گلستان، شخصیت ها، سه چهره فیزیکی، پوششی و روان شناختی دارند که هر کدامشان در موقعیتی، مهم ارزیابی شده است. چهره پردازی پوششی و فیزیکی، جایگاه اجتماعی و فرهنگی شخصیت ها و شیوه ارزشیابی از آنان را نشان می دهند و از طریق چهره پردازی روانشناختی، درون شخصیت ها نشان داده شده است. از نظر کارکرد و انتقال درونمایه، سعدی از طریق افعالی مانند بایستن، شایستن، توانستن و خواستن، چهره روانشناختی شخصیت ها را به صورت غیرمستقیم برای خواننده برملا کرده و با ایجاد ارتباط عاطفی، احساس تنفر یا تحسین شان را برانگیخته و بدین ترتیب، شیوه تفکر آنان را درباره موضوع مورد نظر خود جهت دهی کرده است.
۱۷.

معاصرسازی اشعار کهن در رمان جزیرۀ سرگردانی و ساربان سرگردان سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشور شعر کهن معاصرسازی پیرنگ شخصیت پردازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۳۰۶
معاصرسازی، ناظر بر کاربرد ادبیات اعصار پیشین در ادبیات معاصر و هماهنگ کردن این نوع ادبیات، با روحیات و ذهنیات انسان امروز است که این امر، نقش مهمی در خلق آثار ادبی، غنی کردن آنها و ارتباط بینِ فرهنگی در دوره های مختلف دارد. سیمین دانشور از جمله داستان نویسانی که از این شیوه، در آفرینش آثار داستانی خود استفاده کرده است. در رمان «جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان» شعر شاعران مختلفی مانند حافظ، مولوی، سعدی و خیام معاصرسازی شده است. هدف این پژوهش بررسی نقش این اشعار و شیوه معاصرسازی آنها، در رمان مذکور بر اساس روش توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد دانشور در رمان مذکور، بیشتر از شعر حافظ استفاده کرده و در خوانش نو از اشعار کهن و هماهنگ کردن آنها با فضای جامعه امروز ایران، بیشتر به آنها مفهوم و معنایی اجتماعی سیاسی داده است. همچنین این اشعار جزو ساختار رمان او شده اند و نقش بسیار مهمی در شخصیت پردازی ها، نشان دادن نوع اندیشه و وابستگی های ذهنی شخصیت های رمان، طرح ریزی پیرنگ، تقویت درونمایه ها، توصیف مکان، حقیقت مانندی و ایجاد ارتباط بین گذشته فرهنگی و اجتماعی ایران با امروز آن دارند.
۱۸.

بازنمایی نگرش دوگانه به طبیعت در لایه های زبانی و بلاغی اشعار برزگری در فرهنگ بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ بختیاری اشعار برزگری طبیعت نگرش دوگانه لایه های زبانی و بلاغی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۳۲۳
نگرش دوگانه به طبیعتِ ییلاق و قشلاق از موضوع های مهم بازتاب یافته در اشعار برزگری در فرهنگ بختیاری است. اهمیت بررسی این موضوع در این است که این نگرش ها شیوه برخورد افراد را با طبیعت شکل می دهند و می توانند آثار مثبت یا منفی ای در این زمینه درپی داشته باشند. بر این اساس، هدف در این پژوهش بررسی بازنمایی نگرش به طبیعت ییلاق و قشلاق در لایه های زبانی و بلاغی اشعار برزگری با روش اسنادی است. نتایج پژوهش نشان می دهد نگاهی دوگانه به طبیعت ییلاق و قشلاق در اشعار برزگری وجود دارد؛ به گونه ای که توصیف طبیعت ییلاق، مثبت، بهشت آیین و القاکننده شور، جوشش و زندگی است، اما تصویر طبیعت قشلاق، تصویری منفی، زشت، سیاه و جهنم گونه است که بر خشونت دلالت دارد. در این اشعار بیشتر از تقابل واژگانی تفضیلی، کمکی و منفی، واژه های نشان دار، نام گزینی مکان ها، موسیقی قافیه و تکرار، وجه فعل و صفت، استعاره مصرحه و انسان انگاری، تشبیه و کنایه، برای بازتاب این نگرش دوگانه به طبیعت استفاده شده است.
۱۹.

چهره اسطوره ای زن در قصه های عامیانه مکتوب در فرهنگ بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره ایزدبانو قصه فرهنگ بختیاری زن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۷ تعداد دانلود : ۴۷۳
از زن در اساطیر ، تصاویر گوناگونی ارائه شده که این تصاویر با دگردیسی هایی در قصه های عامیانه باقی مانده است . این تصاویر اسطوره ای در ایجاد الگوی رفتاری و همچنین نشان دادن نوع نگرش و میل افراد جامعه به مسائل زنان نقش مهمی دارند که بدین سبب ، بررسی آن ها اهمیتی شایان می یابد . هدف در این پژوهش نیز بررسی چهره اسطوره ای زن در قصه های عامیانه مکتوب در فرهنگ بختیاری با روش اسنادی است . نتایج پژوهش نشان می دهد چهره ایزدبانویی زن در قصه های بختیاری ، سبب می شود تا زنان به سوی باروری ، عقل گرایی و فردیت حرکت کنند و چهره اهریمنی زن که از طریق ماده دیوان ترسیم می شود ، کهنه نمونه ای است برای ترسیم نقش ویرانگری و لذت جویی زن . در این قصه ها ، شخصیت ننه ماهی با آناهیتا ، تمتی با چیستا ، زن زیبا با دیوپری و سر اَره پا تیشه با دیو بوشاسب قابل تطبیق است . خواستگاری کردن زن از مرد ، تصمیم گیری زن برای امور زندگی ، نقش فعّال داشتن در امور کشاورزی و کشته شدن مردخدای توسط زن خدای نیز نشانه های زن سروری در این قصه ها هستند . همچنین در برخی از قصه ها ، برای رشد محصولات کشاورزی و دور کردن موجود اهریمنی باید دختری به ازدواج موجود شریر و اهریمنی درآید که این موضوع نیز می تواند ریشه در رسم قربانی کردن ، به ویژه زنان ، برای خدای غله داشته باشد .
۲۰.

انسان انگاری (تشخیص) طبیعت در شعر کودک براساس دیدگاه لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره ی هستی شناختی تشخیص شعر کودک طبیعت کنش نگرش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۳۲۴
لیکاف و جانسون بر این باورند که از طریق استعاره، مفهوم سازی حوزه ای از تجربه (حوزه ی مقصد) بر مبنای حوزه ی دیگر (حوزه ی مبدا) انجام می شود. آنان استعاره های مفهومی را به سه دسته ی هستی شناختی، ساختاری و جهتی تقسیم کرده که استعاره ی انسان انگاری/ تشخیص را از بدیهی ترین استعاره های هستی شناختی دانسته اند. در این نوع استعاره ، شیء فیزیکی، شخص پنداشته می شود. این استعاره ، نه تنها نوع نگاه و اندیشه ی افراد، بلکه چگونگی عملکرد آنان را به موضوعِ مدنظر مشخص می کند. هدف در این پژوهش، بررسی انسان انگاری طبیعت در چهل مجموعه شعر کودک منتشرشده از سوی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان، براساس نظریه ی لیکاف و جانسون و با روش توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد در اشعار بررسی شده، از میان عناصر طبیعت، بیشتر درختان، گل ها و گیاهان، انسان انگاری و از بین ویژگی های انسانی، شاعران بیشتر کنش ها و رفتارهای انسانی را به عناصر طبیعت نسبت داده اند و با نسبت دادن ویژگی های مختلف انسان به طبیعت در مجموع استعاره ی «طبیعت به مثابه انسان است» شکل گرفته است. نگرش کلی حاکم بر این استعاره، در مجموعه اشعار بررسی شده، این است که اجزای طبیعت، کنشگرانی آگاه و هیجان مند هستند که با آن ها باید مانند انسان ها رفتار شود. این نگرش می تواند منجر به کنش هایی همچون احترام گذاشتن به طبیعت، قائل شدن حق زیست برای آن، مهربانی و احساس مسئولیت در برابر آن، قدرشناسی و نیالودن محیط زیست شود؛ البته برخی از نمونه ها، مانند نسبت دادن رذایل اخلاقی به محیط زیست، می تواند کنش های منفی ای مانند آسیب زدن به طبیعت، بی اعتمادی به آن و استفاده ی بی رویه از منابع طبیعی را در پی داشته باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان