فرآیند تحول ارزش های اجتماعی به جهت مدیریت تغییرهای اجتماعی همواره مورد توجه جامعه شناسان و رهبران جوامع بشری بوده است. جامعه شناسان بر این باورند که با پژوهش در فرآیند دگرگونی ارزش های اجتماعی جوامع، میتوان روند و چگونگی نسخ آن در گذشته و جایگزینی ارزش های اجتماعی جدید و چگونگی تغایر و تضاد آنها را بررسی کرد.
طرح ارزش های اجتماعی از محوریترین موضوع های نهج البلاغه است که امام علی× در بیان آن به چگونگی، زمینه ها، عوامل شکل گیری و علل شیوع و تحول آن، به ویژه در جامعة اسلامی، توجه میکند.
مراحل فرآیند دگرگونی ارزش های اجتماعی در نهج البلاغه، عبارت است از: پیدایش، فراگیری، تثبیت و جایگزینی. همچنین دلایل عمده تحول از نگاه نهج البلاغه را میتوان دین و شریعت، نظارت و مراقبت اجتماعی، حاکمان و فرمانروایان و هواهای نفسانی معرفی کرد.
این مقاله به بررسی پیدایش اقتصاد رفتاری (مدرن) طی چند دهه اخیر می پردازد . بر خلاف لوئیس یو چی تل که معتقد است اقتصاد رفتاری از 1994 آغاز شده (نیویورک تایمز ، یازدهم فوریه 2001) ، من نشان خواهم داد که در دهه 1950 و اوایل دهه 1960 شروع شده است ؛ البته برخی از جنبه های آن در آثار مارشال ، وسلی میچل ، جی . ام . کلارک و دیگران ، پیش از جنگ جهانی دوم ، ظاهر شده بود .نویسندگان متعددی ، از جمله روان شناسان کاهنمان و تورسکی ، در پیدایش اقتصاد رفتاری نقش داشته اند ؛ با وجود این ، من آثار جرج کاتونا و هربرت سایمون را مدنظر قرار خواهم داد .