ابوالفضل حری

ابوالفضل حری

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۲۶ مورد.
۱۰۱.

کاربست نظریه معنایی انگاره- بنیاد در طنزهای اقلیمیِ رساله دلگشا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طنز کلامی نظریه معنایی تضاد هم پوشانی محرک تغییرِ انگاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۳ تعداد دانلود : ۳۲۰
این جستار منتخبی از حکایات رساله دلگشا اثر عبید زاکانی را از منظر نظریه معنایی انگاره بنیاد پیشنهادی راسکین (1985) تحلیل و بررسی می کند. راسکین تلاش می کند ساز و کارهای حاکم بر تولید و درک متون طنزآمیزِ کوتاه به ویژه جوک های تک خطی و ساده را توصیف و تبیین کند. بر اساس این نظریه، هر متن مطایبه آمیز، 1) دو انگاره دارد؛ 2) متن با هر دو انگاره، هم پوشانی دارد، و 3) دو انگاره هم پوشان متضاد یکدیگرند. راسکین متن واجد این شرایط را طنزآمیز و فاقد آن را غیرطنزآمیز معرفی می کند. پس از تبیین نظریه معنایی، از مجموع 254 حکایتِ رساله دلگشا به تصحیح محجوب (1999)، 16 حکایت به مثابه طنز اقلیمی و به طریق اولی، طنز اهالی قزوین در مقام پیکره دادگانی انتخاب شد. سپس، پنج نمونه از این حکایات از منظر نظریه معنایی به تفصیل تبیین شد و باقی حکایات نیز به طور کلی بررسی شدند. آنگاه، به تبعییت از دستوریانِ روایت به ویژه پراپ (1928) و برمون (1973)، طرز رفتار اهالی قزوین در این حکایات در سه کارکرد اصلی قرار گرفت و این الگوی کلی حاصل شد که نقش قزوینی می تواند معرف کنش های سفاهت و بلاهت، و کنش های سفاهت و بلاهت می تواند معرف نقش ابلهانه باشد. برخی یافته ها نشان می دهند که طنزهای اقلیمی در حکایات بسامد بالا دارند. این طنزهای اقلیمی ویشکاری قزوینیان را نشان می دهند. درمجموع، کاربست این نظریه در طنزهای اقلیمی رساله دلگشا نشان می دهد که همه طنزها به تمامی از شروط نظریه معنایی تبعیت می کنند و با آن سازگاری دارند. cript-based semantic theory
۱۰۲.

Translating Proper Names through Foreignizing/Domesticating Strategies: The Case Studies of To the Lighthouse and The Waves

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Domesticating Foreignizing Proper names shifts Translator’s style

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۱۸۰
The current study explores the way the six Persian translators of Woolf’s two novels,<em> The Waves</em> (<em>TWS</em>) and <em>To the Lighthouse</em> (<em>TTL</em>), have translated the proper names (PNs). Also, how the PNs might be connected to the translators’ style through foreignizing/domesticating strategies that the translators have used through the optional shift. Also, how the translator shows his discursive presence may be related to how the translator may employ some recurring patterns for translating the PNs through some strategies. The procedure of ‘retention of the name’ is the nearest to foreignization and the farthest from domestication; the procedure of ‘replacement of the name by a TL name’ is the nearest to domestication and farthest from foreignization. Comparing the strategies, we can see that Najafipour has used the foreignizing and Ghebraei foreignizing and domesticating strategies differently. Also, Bejanyian tends to make the TL sound foreignized; Hosseini shows a pattern of domestication or normalization. Both Daryush and Keyhan have tried to keep the middle ground, though offering a tendency to use foreignizing strategies with a higher propensity. The final result shows that the six Persian translators have translated the PNs differently, whether using foreignizing or domesticating strategies.
۱۰۳.

بررسی وصایت مندی در خطبة غدیر از دیدگاه الگوی تحلیل گفتمان نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خطبة غدیر تحلیل گفتمان وصایت بینامتنیت بیناگفتمانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۷۰۵
این جستار، مسألة وصایت مندی در خطبة غدیر را از منظر تحلیل متن و گفتمان پیشنهادی فرکلاف بررسی می کند. ابتدا این پرسش مطرح می شود که خطبة غدیر به مثابه گفتمان شفاهی چه ویژگی ها و کارکردهایی دارد و پیام اصلی خطبه را که اعلام وصایت و ولایت علی (ع) است، چگونه می توان از این منظر تبیین و توجیه کرد. پس از اشاره به پیشینه ای مختصر، از مبانی نظری بحث یعنی تحلیل متن و گفتمان سخن به میان می آید و روش شناسی مبتنی بر چارچوب سه لایه ای فرکلاف یعنی توصیف، تفسیر و تبیین، بحث و فحص می شود. از این حیث، خطبة غدیر به مثابه گفتمان شفاهی مذهبی و به تعبیر دقیق تر، گفتمان ترغیبی معرفی می شود. این گفتمان ویژگی های خاص خود را دارد که در پرتو چارچوب فرکلاف برآفتاب می شود. از جملة یافته ها، یکی این است که شیوه های تحلیل گفتمان و از جمله بینامتنیت آشکار و نهان، بیناگفتمانگی، و بازبافتمندسازی، بیش و کم مضمون اصلی خطبه را که وصایت و جانشینی علی (ع) است، نشان م یدهد.
۱۰۵.

سبک در ترجمه: راهکارهای فردی صالح حسینی از رهگذر همگانی های ترجمه در ترجمه خشم و هیاهو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترجمه خشم و هیاهو سبک صالح حسینی همگانی های ترجمه ویلیام فاکنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۲۳۵
این مقاله ، سبک صالح حسینی را در مقا م مترجم متو ن ادبی در ترجمه رمان خشم و هیاهو اثر فاکنر در پرتو همگانی های ترجمه پیشنهادی بیکر بررسی می کند . ابتدا گفته می شود چرا در زمینه ترجمه، آنگونه که سبک نویسنده اهمیت دارد ، سبک مترجم اهمیت ندارد . نکته تناقض آمیز اینجاست که اگر سبک نویسنده مهم است ، مترجم چگونه می تواند اثر انگشت خود را در ترجمه باقی بگذارد ؟ این مقاله ، همگانی های ترجمه پیشنهادی بیکر را یکی از شیوه های بررسی سبک حسینی در نظر می گیرد . این همگانی ها عبارتند از تصریح ، ساده سازی ، متوازن سازی و طبیعی سازی . در پایان ، این نتیجه حاصل می آید که حسینی، صاحب سبک است و از طبیعی سازی به منزله پر بسامد ترین شگرد برای بر جای گذاشتن اثر انگشت خود در متن استفاده کرد ه است.
۱۰۷.

بررسی خاستگاه شرقی ادبیات جهان از منظر گوته(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۱۵۵
این مقاله خاستگاه شرقی ادبیات جهان را از منظر گوته تبیین می کند. گوته در 1813 از طریق ترجمه هامرپورگشتال با دیوان حافظ آشنا می شود و به تأسی از حافظ، دیوان غربی شرقی خود را می سراید؛ اما تقریباً یک دهه پس از سرایش دیوان، در گفت وگویی که با اکرمان دارد، برای اولین بار اصطلاح «ادبیات جهان» را به کار می گیرد؛ چون معتقد است ادبیات ملی معنای خود را از دست داده و عصر ادبیات جهانی فرا رسیده است. با این حال، به نظر می رسد گوته در ابداع این اصطلاح برکنار از فرهنگ و ادبیات شرقی و به ویژه دیوان حافظ نبوده است. در واقع، بحث این است که دیوان غربی شرقی گوته اثری است که از طریق مواجهه گوته با ترجمه آثار شرقی و به ویژه و از همه مهم تر، غزلیات حافظ پدید آمده است. از منظر گوته، ادبیات جهان، نه مجموعه ادبیات های ملی و نه شاهکارهای جهان است؛ بلکه فرایندی پویاست از تعامل میان ملت های جهان، با هدف از میان برداشتن دیوارهای تعصبات ملی که هم زیستی مصالحت آمیز را دچار آسیب کرده است. این مقاله به جایگاه ادبیات جهان از طریق خوانش گوته از گفت وگو با حافظ اشاره می کند.
۱۰۸.

بحری در کوزه ای: نگاهی به مقاله «روایت و روایت شناسی»اثر پاول ویک

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی روایت شناسی نظریه نقادانه فابولا سیوژه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۱۲۷
مقاله «روایت و روایت شناسی» اثر پاول ویک، بخشی از کتاب نظریه نقادانه فرهنگی است. مقاله دو بخش دارد: مطالعات کلاسیک و پساکلاسیک روایت . در بخش اول، ابتدا به تفاوت داستان و پی رنگ، و برخی سایر چالش های این تمایز اشاره می شود: «داستان از یک رسانه به رسانه دیگر جابجاپذیر است، حال آن که پی رنگ، متن-وابسته است». سپس، سایر عناصر از جمله زمان، زاویه دید، کانونی شدگی، و شش مولفه روایتگری معرفی می شود. در بخش دوم، چند مبحث بررسی می گردد: سطوح روایت، فراداستان، و پسامدرنیسم، روایت به مثابه نظریه ای نقادانه، تاریخ و روایت و اختلاف روایت شناسی با فمنیسم. ویک جمع بندی می کند: «نظریه روایت، نقشی مهم در نظریه نقادانه و فرهنگی ایفا می کند». این مقاله چند ضعف تألیف دارد: الف) تحلیل گزینشی سیر مطالعات روایت ب) انباشتگی مقاله از اطلاعات صرف و کلی. ج) عدم اشاره به سایر مولفه های اصلی روایت شناسی. د) عدم اشاره به سایر پیوندهای روایت شناسی با سایر رشته ها ه) عدم اشاره به سویه های جدید روایت از جمله روایت شناسی شناختی.
۱۰۹.

تحلیل منتخب حکایات جوحی بر اساس الگوی سه بخشی روایتگری طنزآمیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روایت طنزآمیزی لطیفه روایی لطیفه غیرداستانی حکایات جوحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۴۲
این مقاله روایت‌گری طنزآمیز لطیفه‌های داستانی و غیرداستانی یا مصنوع و محاوره‌ای را در پرتو گذار از لطیفۀ غیرداستانی به لطیفۀ داستانی و با اشاره به برخی نمونه‌ها، بررسی می‌کند. ابتدا، کلیاتی درباره روایت طنزآمیز بیان می‌شود. سپس، روایت طنزآمیز غیرداستانی در تقابل با روایت طنزآمیز داستانی بحث و گفته می‌شود روایت غیرداستانی، بافت‌وابسته، خلق‌الساعه و محاوره‌ای است که در تبادل کلامی شکل می‌گیرد و به داستان و راوی نیاز ندارد. درعوض، روایت طنزآمیز به بافت وابستگی ندارد؛ از‌پیش‌ساخته و مصنوع است و به داستان و راوی نیاز دارد. لطیفۀ غیرداستانی نوعاً شامل سه مرحله است: سرآغاز، تناقض، گره‌گشایی. به‌نظر می‌رسد در متون طنزآمیز روایی طولانی‌تر نه لُب‌مطلب که چندین جب‌لاین رخ می‌دهد که لزوماً در پایان متن نمی‌آید و در سرتاسر متن پراکنده است. در این مقاله، گذار از لطیفه داستانی کوتاه به لطیفۀ داستانی بلند در پرتو منتخبی از حکایات جوحی در مصادر مختلف بررسی می‌شود. یافته‌ها نشان می‌دهند تغییر لُب‌مطلب، به‌ویژه در حکایات منتخب جوحی، نقش چندانی در تبدیل لطیفۀ غیرداستانی به داستانی ندارد، اما لطیفه داستانی کوتاه به‌سبب پراکندگی لُب‌مطلب به لطیفۀ داستانی حجیم‌تر بدل می‌شود
۱۱۰.

سبک شناسی صالح حسینی از رهگذر ترجمه گری اسامی خاص در پنج رمان ترجمه شده از منظر لپیهالم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترجمه ادبی سبک شناسی اسامی خاص حفظ صورت جایگزینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۶۵
بحث ترجمه اسامی خاص، یکی از مباحث چالش برانگیز مطالعات ترجمه و به طریق اولی، ترجمه ادبی محسوب می شود و از دو حیث اهمیت دارد. اول: اسامی خاص از جمله مقولات فرهنگ مادی و معنوی هر زبان و فرهنگ، و مرتبط با هویت و ایدئولوژی آن فرهنگ است. دوم: شگردهای مترجمان در ترجمه اسامی خاص ممکن است به نوعی از سبک و به طریق اولی، از حضور و صدای مترجمان هم خبر بدهد. ترجمه گری اسامی خاص را از رهگذر الگوها و رویکردهای گوناگون بررسی می کنند. این مقاله، سبک صالح حسینی را در مقام مترجم ادبی از منظر الگوی لپیهالم در پنج رمان از دو نویسنده بررسی می کند: حسینی از رهگذر شگردهای حفظ صورت و جایگزینی نام های خاص که از جمله مولفه های الگوی لپیهالم است، و به ترتیب با راهبردهای ترجمه غرابت زا و غرابت زدا متناظر است، از یک سو، سبک نویسندگان، و از دیگر سو، سبک و حضور خود را نشان داده است. این مقاله با تأسی به الگوی لپیهالم و با روش گردآوری گزیده ای از اسامی خاص در پیکره ای متشکل از پنج رمان از دو نویسنده یعنی مزرعه حیوانات و ۱۹۸۴ (اُرول)، و خشم و هیاهو، آبشالوم ! آبشالوم! و برخیز ای موسی (فاکنر) نشان می دهد حسینی در ترجمه گری اسامی خاص این آثار کوشیده است میان حفظ سبک این نویسندگان و بروز سبک خود هماهنگی برقرار کند و نشان بدهد اگر در متن اصلی، «سبک، خود نویسنده است»، در ترجمه نیز سبک، خود مترجم است.
۱۱۱.

Domesticating/Foreignizing Strategies in Translating the Persian Writer’s Style: Two Voices of a Blind Owl(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۴۱
This paper investigates the Persian writer’s style through domesticating/foreignizing strategies used in two English translations of Hedayat’s The Blind Owl. As the ‘thumbprint’, style is concerned with some recurring patterns of linguistic habits of any writer; hence, any translator. As proposed by Venuti, these strategies may result from various shifts made by translators in transferring the ST style into the TT one. The question is raised: Is there any relationship between the translator’s style and the used strategies by the translators? Having reviewed the main literature and strategies, this paper puts into practice the main used strategies in 200 sentences chosen randomly from each English translation of the novel, related to the given categories of domestication and foreignization. The results showed that Costello’s translation was dominated by such domesticating strategies as borrowing and extra-lingual gloss; Bashiri’s with foreignizing ones. In both translations, the dominant domesticating strategies are deletion, approximation, and paraphrasing. However, regarding the macro-level structure, keeping or losing the original author’s style has nothing to do with domesticating/foreignizing strategies. In conclusion, it seems perplexing to apply such strategies to the texts translated from non-hegemonic languages such as Persian into hegemonic languages such as English.
۱۱۲.

Translational Narratology: An Eclectic Conceptual Model for Studying Translated Narrative Texts(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۱۸
This paper introduces ‘translational narratology’ (TN) as an eclectic conceptual model for studying translated narrative texts. As a source-based theory, TN investigates the status of three planes of the original narratology in translation: ‘story’, ‘text’, and ‘narration’. In fact, as an eclectic model, TN aims to set a theoretical foundation for both the original narrative texts and their corresponding texts in translation. However, the process for the original writer and the translator is a little bit different: the writer usually begins with the elements of the ‘story’ plane, and then comes to the elements of ‘narration’ and ‘text’ planes, simultaneously; the translator, as a reader, begins with the ‘text/narration’, and then comes to the ‘story’ plane. The former is bottom-up; the latter is top-down. The translator may have nothing to do with the ‘story’ plane; however, he/she may deal with this plane in the process of reading, understanding, and, preferably, translating. Some theorists postulate that the original narrative models have made no room for the presence of the translator as the main agent of the translated narrative fiction. This paper sets the theoretical scene for the translator’s discursive presence in the translated narrative texts.
۱۱۳.

هنر قصه گویی ایزاک دینسن در مقام شهرزاد دانمارکی در پرتو آراء والتر بنیامین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۵
این مقاله نشان می دهد چگونه ایزاک دینسن در مقام شهرزاد دانمارکی هنر قصه گویی را از پیوند زدن تجربیات زیسته زندگی واقعی خود با دو سنت قصه گویی اروپایی و آفریقایی حاصل کرده، و چگونه در سه دوره مختلف زندگی خود، چونان شهرزاد قصه گو عمل کرده است. در شهرزاد کودک، به قصه های پدربزرگ گوش سپرده؛ در شهرزاد آفریقایی، دینسن به آفریقا سفر کرده؛ و در شهرزاد دانمارکی، دینسن، حاصل تجربیات خود را برای شکل دادن به هویت هنری و خلق قصه های جهانی به هم آمیخته است. این مقاله می کوشد از ارتباط میان دوره های سه گانه زندگی دینسن با آثار وی سخن بگوید. برای تبیین مباحث نظری قصه گویی، به مقاله کلاسیک والتر بنیامین اشاره، و بحث می شود قصه گویی دینسن چه ویژگی هایی دارد. برای تبیین این ویژگی ها، داستان کوتاه «لوح سفید»، نیز بررسی می شود. از جمله یافته این است که دینس از سنت قصه گویی اروپایی و آفریقایی به مثابه کاتالیزور کمک گرفته است. کوتاه اینکه، اگر شهرزاد هزار و یک شب را قصه گوی در حضر می دانند، دینسن را قصه گوی در سفر می شناسند.
۱۱۴.

ارزیابی کیفیت ترجمه فارسی و محتوای کتاب اسطوره های کهن: فولکلور در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اساطیرالاولین عبارات کلیشه ای قصص قرآنی ارزیابی کیفیت ترجمه مضمون شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۰۸
این مقاله، برگردان فارسی کتاب اسطوره های کهن را بر اساس الگوی «ارزیابی کیفیت ترجمه» و محتوا و اندبشه آن را ارزیابی می کند. مؤلف نشان می دهد داستان های قرآن قرآن در سایر کتب دینی ریشه دارد و می توان آن را از منظر نظریه های ادبیات شفاهی بررسی کرد. اما به چند دلیل، دوندس در بررسی قرآن به مثابه فولکلور موفق نیست. این مقاله، می کوشد از یک سو، آراء و دیدگاه های دوندس را درباره قرآن از حیث مولفه های محتوایی و به ویژه روش تحقیق دوندس، در پرتو آرای صاحبنظران و پژوهشگران قرآنی بررسی کند و از سوی دیگر، برگردان فارسی این کتاب را بر اساس الگوی «کیفیت ارزیابی ترجمه» در سطوح واژگانی، نحوی، و معنایی بررسی کند. در مجموع، به نظر می رسد تحلیل و تبیین دوندس از کیفیت آموزه های قرآنی و به ویژه قصه های قرآنی، سطحی و کم مایه است و به ویژگی های منحصر بفرد این قصه ها در بطن سوره ها، و اینکه این قصه ها صرفاً بستری و محملی برای تبیین آموزه های دین شناختی قرآن است، وقعی ننهاده است. با این حال، مترجم نیز هرچه به انتهای کتاب می رسد، تسلط نسبی خود را در فرایند برگردان متن اصلی نشان می دهد، درکل، ترجمه همچنان نیاز به ویراستاری ادبی دارد.
۱۱۵.

برآمدن سنّت ادبی پیشا-مشروطه از رهگذر نظامگان ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظریه نظامگان نظام ادبی نظام ترجمه ژانرهای ادبی عصر پیشا مشروطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۳۲
بحث اصلی این است که چگونه نظام ترجمه در برآمدن و تکوّن نظامگان ادبی پیشا مشروطه نقش ایفا می کند. ترجمه به مثابه ابزاری برای ایجاد تغییر و تحوّل نه فقط در ارکان سیاسی و اجتماعی جامعه، بلکه در تکوین و تکوّن نظامگان فرهنگی ادبی جامعه از رهگذر نظام مطبوعات و به ویژه، کمک به ایجاد ژانرهای ادبی تازه تولّد یافته عمل می کند. در عصر پیشا مشروطه، رواج ترجمه در قالب یک نظام با خود الگوهای نو و تازه به همراه می آورد که پیش تر در جامعه سابقه نداشته اند. به نظر می رسد می توان از منظر نظریّه نظامگان پیشنهادی اون زهر که درباره جایگاه اَقماری و هسته ای ادبیّات ترجمه شده بحث می کند، از جایگاه نظام ترجمه در عصر پیشا مشروطه، چشم اندازی روشن تر در تصوّر آورد. درمجموع، ترجمه کمک می کند سبک نوشتاری منثور جای سبک منظوم را بگیرد و نظام ترجمه در کنار سایر نظام ها، بر سبک و سیاق گونه های تازه تولّد یافته در نظامگان ادبی پیشا مشروطه تأثیرگذار است.
۱۱۶.

برهم کنشی مطالعات میان رشتگی و فرهنگی در ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: میان رشتگی مطالعات فرهنگی ادبیات تطبیقی نخبگی عامه پسندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
این مقاله، بر نقش مطالعات میان رشتگی و فرهنگی در تبیین ادبیات تطبیقی تأکید می کند. در این جا، پای چند مسأله به میان می آید. اول، ادبیات فقط محدود به متون مکتوب نمی شود و همه نوع متون نوشتاری و غیرنوشتاری را در برمی گیرد. دوم، تعریف دقیقی از ادبیات تطبیقی به مثابه «رشته» یعنی نظام مطالعاتی در دست نداریم. سوم، علاوه بر مطالعات رشته ای، بحث مطالعات میان رشته ای، چندرشته ای، بینا رشته ای، پسارشته ای و فرارشته ای نیز به میان می آید. همه بحث این است که ادبیات تطبیقی چه موقع و چگونه ممکن است به مطالعه فرهنگی بدل شود؟ این مقاله، می کوشد به برخی مسائل مرتبط با پیوند مطالعات فرهنگی، میان رشتگی، و ادبیات تطبیقی اشاره و روابط میان آنها را به اختصار تبیین کند. از این رو، ابتدا به پیشینه مطالعاتی اشاره، و سپس، مبانی نظری بحث تبیین می شود. به تعاریف مختلف فرهنگ نیز اشاره، و مباحث میان رشتگی در ارتباط با مطالعات فرهنگی و ادبیات تطبیقی مرور می شوند. آن گاه تلاش می شود، مسائل میان رشتگی ادبیات تطبیقی به مثابه رشته، مرور شود. این مقاله، درآمدی بر بحث ارتباط ادبیات تطبیقی با سایر هنرها محسوب می شود.
۱۱۷.

A Study of Saleh Hosseni’s Style in Three English Novels Translated into Persian through Universals of Translation

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Explicitation Normalization Shift Translator’s style Universals of Translation

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۱۵
This paper aimsto reveal how the universals of translation (henceforth, UsT) can beregarded as a manner to examine the translator'sstyle in the TL. In doing so, this paper examines how Saleh Hosseini, as an Iranian literary translator,  made his style through the changes he completed at each micro-and macro-levels shift to result in his discursive presence and/or style in the novels he has translated into Persian. After having reviewed the main theories on shifts  including Nida, Catford, Leuven-Zwart, and Baker, this paper takes Baker’s definition of style as the translator’s ‘thumbprint’ as a way to approach the UsT in Hosseini’s Persian translations. Having occurred with the translated texts than with the original, the UsT are: ‘explicitation’, ‘normalization’, ‘levelling out’, and ‘simplification’ (Baker, 1996). Having selected 44 sentences from the three translated novels into Persian by Hosseini as a corpus, this paper indicates that the ratio of ‘normalization’ is much higher than the other three universals, meaning that Hosseini, through adhering to the norms of the Persian language, came to this universal as one of the signposts of his discursive presence, voice, and style in his translations.
۱۱۸.

واژگان و گونه های معرف طنز و طعن در گفتمان قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قرآن طنز ژانر نغزگویی لطیفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۲۰۴
این مقاله، واژگان و گونه های معرف طنز و طعن در قرآن را تحلیل می کند. طنز در قرآن موقعیت های کمیک مشابه زندگی دنیوی بشر نیست، بلکه سخنان نغز و هشدارها یا نوش و نیش ها، از جلوه های بیانی عمدتاً غیرمستقیم قرآنی است که گونه های استعاری، تشبیهی و تمثیلی بسیاری را شامل می شوند. این گونه ها حاوی نکته ای نغز هستند که گاه باعث انبساط خاطر، و گاه مایه شگفتی ذهن شنونده می شوند. پرسش های اصلی عبارت اند از: این گونه ها چه نوع سنخ شناسی دارند؟ طرز عمل آنها به چه ترتیب است؟ و کارکردهای دین شناختی و زیبایی شناسانه آنها کدام است؟ این مقاله ابتدا به پیشینه بحث و سپس، به واژگان معرف طنز و گونه ها و الگوهای طنزپردازی اشاره، و آنها را سنخ شناسی، و طرز عمل هر ژانر را با ذکر نمونه آیات قرآنی تحلیل می کند. این گونه ها، از نغزگویی تا حکایات کوتاه تمثیلی، و طنز پرخاشگر مانند طعنه، کنایه طنزآمیز، هجو و ریشخند و کاریکاتورسازی، طیف بندی می شوند. قرآن به کمک این ژانرها، نوعی موقعیت ایجاد می کند که گاه، لطیف و طنزآمیز، گاه، هجو کج اندیشان و کاریکاتورسازی چهره منافقان، و گاه، تمثیلی و به ویژه طعنه و کنایه طنزآمیز است. البته این گونه ها به طرزی کارآمد بر هم نقش شده اند که تمییز آنها گاه، سخت ممکن است. 
۱۱۹.

سعدی واقعی و سعدی مستتر در دیباچه گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مؤلف واقعی مؤلف مستتر جهان داستان برساخته گلستان روایت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۳۸
در روایتپژوهی، بحث مؤلفههای ششگانه الگوی ارتباط روایی همیشه مسأله برانگیز بوده است. این مؤلفهها به صدای روایت مربوط میشوند که یا بیرونی است یا درونی. سعدی در بیرونیترین جایگاه است که بوستان و گلستان را نگاشته است. اما شیخ شیراز مؤلف مستتر هم هست که واسطِ سعدی واقعی و سعدی روایت گر است و تصویر برساخته در ذهنیت خواننده از شیخ شیرازی واقعی است. حال، صدای سعدی روایت گر، گلستان و به طریق اولی، دیباچه را به خواننده/روایتگیر انتقال میدهد. وانگهی، صدای سعدی شیرازی میتواند حاکی از ایدئولوژی وی در مقام مؤلف واقعی هم باشد. اما، بوستان و گلستان بلندگوی اعلان مواضع سعدی واقعی نیست، بلکه سعدی واقعی این نظرگاه را از رهگذر ابزارهای متنی تبیین میکند. دقیقتر، از طریق سعدی نویسنده یا مستتر بهتر میتوان درباره ایدئولوژی سعدی شیرازی واقعی سخن گفت. این مقاله، جایگاه سعدی واقعی و مستتر/نویسنده را در دیباچه گلستان بررسی میکند. توسل به سعدی نویسنده ممکن است راه حلی برای بحث درباره تضادها و تناقض ها و گفته های منسوب به سعدی واقعی محسوب شود، چه از این نظر، گلستان و بوستان دیگر آثار از آن سعدی نویسنده محور است تا سعدی واقعی که در تذکره ها ذکر شده است.
۱۲۰.

بررسی هم پیوندی ادبیات ملی با مفهوم «ادبیات جهان»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات جهان ادبیات ملی ترجمه ادبیات فارسی ادبیات جهان میهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۸۷
این مقاله، هم پیوندی ادبیات (بوم) ملی را با مفهوم ادبیات جهان بررسی می کند. از دید گوته، ادبیات ملی در مقابل و متضاد ادبیاتی است که وی آن را «ادبیات جهان» می نامد. اما آیا براستی ادبیات ملی به طور عام و سایر ادبیات ها«در برابر»، «مقابل»، یا «متضاد» نگره «ادبیات جهان» هستند یا «در کنار»، «متمم» یا «مکمل» ادبیات جهان؟ پیداست ادبیات جهان حیات و نضج و توسعه خود را مدیون ادبیات ملی است، چه اگر اثری ابتدا به جرگه ادبیات ملی یک کشور درنیاید، کمتر احتمال می رود که بتواند به جرگه آثار ادبی جهانی بدل شود. البته، هیچ ارتباط مستقیمی میان ادبیات ملی و ادبیات جهان برقرار نیست، یعنی الزامی ندارد که اثر برای آنکه به چرخه ادبیات جهان درآید، حتماً ملی باشد. لیکن، ملی بودن یعنی احراز شاخص ها و کیفیت های لازم در سطح ملی، ممکن است زمینه را برای ورود اثر ملی به سطح تراملی و بین المللی فراهم کند. در واقع، غنای ادبیات جهان ممکن است به غنای ادبیات ملی وابسته باشد و برعکس. با این حال، اگر پای ادبیات ملی در میان نباشد، از ادبیات جهان نیز کمتر خبری در میان خواهد بود. این مقاله می کوشد نسبت میان ادبیات ملی و جهان را از منظری نظری بررسی کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان