محمود فتوحی رودمعجنی

محمود فتوحی رودمعجنی

مدرک تحصیلی: استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۲ مورد.
۱.

تحول سبک صائب تبریزی براساس اشعار دو دستنویس 1059ق و 1083ق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Saeb Tabrizi Stylistics Indian style Indo-Persian poetry صائب تبریزی سبک شناسی طرز تازه طرز نازک خیال سبک هندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۱۷
این پژوهش با استناد به اشعار دو دستنویس 1059 ق و 1083 ق دیوان صائب تبریزی، بیان می دارد که سبک شعری صائب پس از بازگشت از هند، تحولاتی را از سر گذرانده است، به گونه ای که دو طرز متفاوت در اشعار او قابل شناسایی است. این پژوهش با سبک شناسی بلاغی اشعار دو دستنویس، سیر تحول سبک صائب را ترسیم می کند و نشان می دهد که شاخصه های بلاغی شعر صائب در این دو طرز، تغییر یافته و از بیان استعاری به سوی نازک خیالی و بیان تمثیلی گراییده است. سپس به شاخصه هایی می پردازد که فردیت سبک صائب را نمایان می کند و درنهایت، عوامل مؤثر در تغییر طرز شعر صائب را بررسی می کند و بر این نکته تأکید دارد که تحول سبکی شعر صائب همسو با تغییر نگرش هستی شناختی او پدید آمده است.
۲.

سه دهه خرده پژوهی ادبی در غیاب ادبیات شناسیِ کلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Micro literary studies Macro literary studies Great narrative dominant theory کلان روایت ادبیات شناسی خرد ادبیات شناسی کلان نظریه مرجع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۷۲
از آغاز دهه هفتاد تا کنون که در آستانه قرن پانزدهم شمسی هستیم  ادبیات شناسی فارسی در دانشگاههای ایران در قیاس با نیم قرن پیش از آن، فراز و نشیبهای زیادی را از سرگذرانده است. دیدگاهها و نگرشها به مسائل گوناگون ادبیات، به تنوع و تعدد شاخه های مطالعات ادبی انجامیده است و از سویی پژوهش ادبی با دیگر رشته های علوم انسانی پیوندهایی ولو سست و ناپایدار پیدا کرده است. دستاوردهای ادبیات شناسی در سه دهه اخیر بر خلاف آنچه منتقدان و آسیب شناسان طرح می کنند چندان نومیدکننده نیست. در این سالها پژوهش های زیادی در قالب رساله های دکتری، مقالات پژوهشی و دانشنامه ای، تک نگاریهای دقیق درباره آثار و مؤلفان منتشر شده است. یافته های پژوهشی اخیر، پاره ای از  روایتهای مشهور ادبیات شناسان پیشین را که حکمِ نظریه مرجع در ادبیات شناسی و مطالعات ادبیات فارسی پیدا کرده بود مشکوک ساخته یا از اعتبار انداخته است.  
۳.

فَصاحت و عمود الشعر: نظریه هایی در برابر دگرگونی زبان و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ادبی معیارهای نظریه نظریه مرجع بلاغت عمود الشعر فصاحت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۶۸
این مقاله مفهوم عمودُ الشعر را به مثابه نظریه ای در نقد ادبی و بلاغت عربی به مطالعه می گیرد. این نام گذاری استعاری، شعر را چونان ستون برای ادب و فرهنگ می شمارد. بسیاری از محققان ادبیات عرب، عمود الشعر و فصاحت را نظریه ادبی می دانند. مقاله به این پرسش پاسخ می دهد که آیا عمود الشعر اوصاف و کارکردهای یک نظریه ادبی را دارد؟ خاستگاه فکری و فرهنگی آن چه بود؟ و چه تأثیری در تاریخ زبان و ادبیات عرب بر جای گذاشت؟ و چه نسبتی با فصاحت دارد؟ مقاله برای سنجش مسئله عمود الشعر، شش معیار ارزیابی یک نظریه را به کار بسته و با استناد به شواهد تاریخی میزان اعتبار و توفیق آن را بررسی می کند. به باور نگارنده، نظریه فصاحت در زبان فارسی همتای نظریه عمود الشعر است و این دو بر آمده از دل یکدیگرند؛ چراکه هر دو موضوع و رویکرد و نقش مشابهی در زبان عربی و فارسی داشته اند.
۴.

خویشاوندی شعر و فلسفه در قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه شعر معرفت حقیقت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۲۳۹
فلسفه و شعر اگرچه همواره از قلمروهای پرطرفدار معرفت بشری بوده اند، اما میان آن دو ستیز و ناسازگاری دیرینه ای در جریان بوده است. این جستار در پی آن است تا نشان دهد که نسبت فلسفه و شعر از قرن بیستم به این سو از دشمنی به جانب خویشاوندی گراییده است؛ هر چه به روزگار کنونی نزدیک تر می شویم فیلسوفان به ویژه در فلسفه قاره ای از نگاه ستیزه جویانه افلاطون گرا به شعر فاصله می گیرند و به خویشاوندی شعر و فلسفه بیشتر توجه دارند. بر پایه این خویشاوندی، مقاله چهار شباهت میان دو قلمرو شعر و فلسفه را مطرح می کند و نشان می دهد که دگرگونی نگاه به منسابات شعر و فلسفه، نتیجه تغییر نگرش معرفت شناختی به شعر بوده است.
۵.

پنج تفسیر منظوم صوفیانه نویافته(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۴۴
یکی از جریان های ادبی رایج در ادوار تاریخی صفویه و قاجاریه، تفسیرنویسی منظوم قرآن به زبان فارسی است. ساختار فکری و زبانی این جریان ادبی در واقع ادامه تفاسیری همچون کشف الاسرار (تألیف 520 ق) به ویژه نوبت ثالثه، و مواهب علیه (تفسیر حسینی) (تألیف 899- 897 ق) است؛ سنّتی که از نثر گذار کرده و برای تثبیت و گسترش خود به نظم روی آورده است. هدف پژوهش حاضر معرفی پنج اثر تفسیری کمترشناخته شده در ساحت نظم فارسی است. این پژوهش با مراجعه به منابع کتابخانه ای و دسترسی به نسخه های اصیل به روش توصیفی انجام شده است و نتایج آن برای انجام مطالعات بنیادی در زمینه ادبیات تصوف و علوم قرآنی حائز اهمیت است. تفاسیر نویافته عبارت اند از: 1. تحفهالمؤمنین (تألیف 1068ق) اثر مولوی کریم بخش صاحب متخلص به بدر 2. تفسیر رشیدی (؟)؛ ابوالفیاض قمرالحق 3. تفسیر نجم اصفهانی (تألیف 1336- 1335ق) اثر نجم الحکماء محمد موسوی واعظ ملقب به نجم اصفهانی 4. تفسیر اسماءالحسنی اثر گدا (؟) 5. تفسیر منظوم؛ نذر حسن بن محمد علی زیدی (1366-1247ق).
۶.

تفسیر منظوم صوفیانه: ادعای تداوم وحی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۶
قرن دهم هجری قمری آغاز شکل گیری جریان ادبی تفسیرنویسی قرآن به نظم فارسی است. این جریان تا کنون ادامه یافته و در عصر قاجار رواج بیشتری داشته است. برخی از این آثار به صورت مستقیم و برخی غیرمستقیم چونان قرآن مدعی اعجازند. محمل این ادعا نظم عروضی فارسی است؛ نظمی که تابع قرآن و در تفاهم با آن شکل گرفته است. پژوهش پیش رو مدعای مزبور را با مطالعه تفاسیر برجسته منظوم به ویژه تفسیر صفی (1308ق) که همه قرآن را در بر گرفته؛ مورد بررسی قرار داده و در پی پاسخ به این سؤالات است: ادعای اعجاز نظم در ساحت تفسیر با چه انگیزه ای صورت پذیرفته یا چه عواملی بستر چنین مدعایی را فراهم آورده است؟ آیا این رویه به گسترش سنت تفسیری صوفیانه انجامیده یا صرفاً در حد یک مدعاست؟ دریافت وحی یا الهام در ضمن عمل تفسیر چگونه ممکن است؟ از آنجا که اصل کنش تفسیر در چارچوب یک متن مقدس است آن متن چگونه می تواند محمل تجربه دینی و زمینه دریافت الهامات وحیانی برای عارف شود؟
۷.

مواضعِ رتوریکی در تاریخ نگاریِ عصرِ صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ نگاری صفویه نقد رتوریکی نقد نو - ارسطویی مواضع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۲۸
در میان همه ی رویکردهایی که در نقد ادبی دست مایه ی پژوهش گران بوده است، سهم نقدِ رتوریکی بسیار ناچیز است. نقدِ رتوریکی که از آن با عنوان نقدِ نو- ارسطویی هم یاد می شود در سال 1925 توسط هربرت ویچلز با ارائه ی مقاله ایی با عنوان «نقدِ ادبیِ سخنوری » بنیاد نهاده شد. او در این مقاله به چارچوب های اصلی این نقد پرداخت و تفاوت های آن را با نقدِ ادبی نشان داد. پس از وی نقدِ رتوریکی با به کارگیری آموزه های آموزگاران خطابه، مانند ارسطو، کیکرو، کوئینتیلیان و ... قصد دارد تا راهبردهای اقناعی متن را کشف و آنان را بررسی کند. این نقد عواملی مانند، سخنور، مخاطب، شیوه های کشف استدلال، اعتبارِ شخصی (اتوس)، شورمندی (پاتوس) و لوگوس و هم چنین دیگر ابزارهای رتوریکی را برای تحلیل متن به کار می بندد. باتوجه به این توضیحات یکی از روش های نقد رتوریکی نقدِ نو-ارسطویی است. در این شیوه منتقد با به کارگیری ارکان خطابه در پی دستیابی به شیوه هایی است که سخنور قصد در اقناع مخاطب داشته است. ادر این مقاله تنها یکی از بخش های نقدِ رتوریکی یعنی سخن یابی (ابداع) را به کار بسته ایم. رکنِ سخن یابی به آن بخش از خطابه نظر دارد که خطیب می بایست روشی را برای ارائه ی سخنِ خود بیابد. هدف این مقاله این است که تاریخ نگاران دوره ی صفوی برای این که روایت شان را باورپذیرتر کنند، از چه مواضعی برای شروعِ موضوعِ سخنِ خود بهره می گرفتند. به عبارت دیگر پشت هر موضعی استدلالی نهفته است که تاریخ نگار می خواهد آن را برای مخاطب عرضه کند تا از آن طریق مخاطب را اقناع کند.
۸.

در باب معاصرستیزی و معاصرگرایی (جدال گذشته و اکنون ادبی در تذکره الشعراء و مجالس النفایس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ ادبیات تذکره معاصرگرایی معاصرستیزی تذکره الشعرا مجالس النفایس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۸۷
تذکره ها محملی برای بازتاب تفکرات و عقاید ادبی بوده اند. تذکره نویسان از رهگذر این آثار نظرات خویش را مطرح می کرده اند و گاه نسبت به عقاید مخالفشان واکنش نشان می داده اند. پس انتظار می رود که دو تذکره نویس هم روزگار هم در باره ادبیات عصر خویش نظرات متفاوت و بعضا متضاد داشته باشند. برخی از ایشان گاه مدافع ادبیات روزگار خود بوده و در تأیید و تثبیت جریان های ادبی عصرشان قلم زده اند و گاه بعضی آن را مورد انتقاد قرار داده و به سختی بر آن تاخته اند. اواخر قرن نهم هجری –مصادف با آخرین سال های حکومت تیموریان- بزنگاهی تاریخی برای جدال میان طرفداری از گذشته و اکنون ادبی بوده است. تذکرهالشعرا و مجالس النفایس دو اثر ادبی هستند که با وجود نگاشته شدن در یک محدوده زمانی و مکانی، دو نگرش متفاوت و متضاد نسبت به ادبیات معاصرشان بر آن ها حاکم است. یکی در دفاع از جریان ها و تفکر ادبی روزگارش نوشته شده و دیگری برابر ادبیات عصرش ایستاده و در مقابل آن گذشته و عظمت آن را برجسته کرده است. در مقاله حاظر نشان داده ایم دو تذکره مزبور، در پاسخ به سؤالِ «اوضاع ادبی روزگار خویش را چگونه می بینید؟» نوشته شده اند و نسبت به یکدیگر بدان پاسخ هایی متفاوت داده اند.
۹.

بررسی فرایند نسب سازی شیخ صفی الدین اردبیلی از نسخه ابن بزاز تا دست کاری های طریقتی و سلطنتی و بازتاب آن در منابع صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیخ صفی الدین اردبیلی سیادت نسخه های صفوهالصفا دست کاری های طریقتی و سلطنتی بازتاب در منابع صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۵ تعداد دانلود : ۲۵۸
مسئله سیادت شیخ صفی الدین اردبیلی، جدّ صفویان، از مسائل پرمجادله در تاریخ صفویان است. مهم ترین سند برای شناخت نسب نامه صفویان کتاب صفو ه الصفا است که ابن بزاز اردبیلی (تألیف 759 ق.) در ترجمه احوال، سخنان و کرامات شیخ صفی الدین نوشته و از همان آغاز دستخوش دخل و تصرفات بسیاری شده است؛ ازاین رو نگارندگان برای حل مناقشات درباره سیادت شیخ صفی الدین تصمیم دارند با بررسی نسخه های صفو ه الصفا و تبارشناسی آنها، وضعیت سیادت شیخ و خاندان صفوی را روشن کنند و بازتاب این تغییرات را در منابع صفوی نشان دهند. بررسی های نسخه شناختی بیانگر ردپای سیادت شیخ صفی الدین در نسخه نزدیک به نسخه مؤلف و تلاش های تدریجی و گام به گام رهبران طریقت صفوی برای تشدید سیادت اوست؛ همچنین در نسخه های پیشاصفوی کوشش شده است سیادت او به سیادت حسینی تبدیل شود؛ در این امر می توان به تلاش های آگاهانه و یکباره میرابوالفتح برای تکمیل سیادت شیخ صفی الدین اشاره کرد. او این کار را با انتساب اجداد و فرزندان شیخ صفی الدین به سیادت حسینی و با انتساب خرقه شیخ زاهد گیلانی، استاد و پدرخانم، به خاندان سیادت در نسخه های صفوی به انجام رسانده است؛ ازاین رو هدف رهبران طریقت صفوی اثبات سیادت حسینیِ شیخ صفی الدین و برتردانی او و طریقت صفوی بر دیگر مشایخ و طریقت های عرفانی ازطریق سیادت حسینی بوده است؛ هدف میرابوالفتح اثبات سیادت حسینی شیخ صفی الدین، انتساب حاکمان صفوی به شیخ صفی الدین حسینی نسب و معرفی آنان در مقام دنبال کنندگان طریقت معصومین در عصر غیبت برای حکومت بر ایران و کسب مشروعیت سیاسی بوده است؛ البته در منابع تاریخی، رفتارهای متفاوت و متناقض مورخان درباره سیادت شیخ صفی الدین بازتاب یافته است و منابع تاریخی به سه دسته منابعِ خاموش، مردد و مؤید تقسیم می شود.
۱۰.

کثرت اندیشی، فساد عقیده یا کمال اخلاقی (بررسی دو رویکرد متقابل در تذکره های ادبی ایران و هند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کثرت گرایی وسعت مشرب آزاداندیشی شادخواری اباحی گری باطنی گرایی تشیع صفوی تیموریان هند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۶ تعداد دانلود : ۲۱۵
ادبیات فارسی، در طول قرن ها، بستر آرامی برای شکل گیری و بیان اندیشه ایرانی فراهم کرده است. یکی از این اندیشه ها که در قرون دهم تا دوازدهم هجری، هم زمان با حکومت صفویان در ایران و تیموریان گورکانی در هند، اوج گرفته و باورهایی همچون آزاداندیشی، شادخواری و باطنی گرایی را گسترش داده، اندیشه کثرت گرایی یا وسعت مشرب است. این تفکر با جریان مهاجرت فرهیختگان به هند در دو شاخه ایران و هند رشد کرد و در معانی مختلف و گاه متضاد، از طاغی گری و بدمذهبی تا غایت کمالات معنوی و پاک دینی، کاربرد یافت. این جستار از خلال تبیین این دیدگاه در تذکره های شعری به تفاوت و تمایز آن در این دو جغرافیای سیاسی می پردازد و نشان می دهد که معانی وسعت مشرب در تذکره های شعری در ایران و هند چگونه از فضای سیاسی و فرهنگی این دو اقلیم متأثر است.
۱۱.

تحلیل محتوای قصص عصر صفوی با رویکرد اهداف سیاسی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصه منثور مکتوب عصر صفوی اهداف سیاسی - اجتماعی قصه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۵۶۰
تفریح و سرگرمی یکی از شناخته شده ترین اهداف قصه است. در این مقاله، نشان داده خواهد شد که قصه علاوه بر سرگرمی، نقش مهمی در اهداف و وضعیت سیاسی و اجتماعی در عصر صفوی داشته است. بدین منظور، قصه های منثور عصر صفوی بر اساس رویکرد اغراض و اهداف تحلیل شده است. اولین هدف مهم در قصص این دوره، «تبلیغ مبانی مذهبی» است. نقالان در این دوره، با تبلیغ مذهب رسمی کشور، سعی در ترویج، تحکیم و تثبیت مبانی مذهبی در میان عامه داشته اند. مقصود دیگر قصص این دوره، مباحث «سیاسی و اجتماعی» در دو حوزه «نقال، در نقش تثبیت کننده/ شکل دهنده به هویت ایرانی» و «نقال، در نقش موعظه گر سیاسی اجتماعی» بررسی خواهد شد. غرض دیگر قصص این دوره، مباحث «روان درمانی» است. متونی سرشار از خیال پردازی که از طریق هم ذات پنداری یا فراموشی حاصل از غرقه گی، سبب سلامت افراد را فراهم می آورده است. هدف دیگر قصص منثور عصر صفوی، «تفریحی و سرگرم کنندگی» است. بر اساس آمار مستخرج از قصه ها، نشان داده خواهد شد که کدام یک از اهداف قصه در این دوره، نسبت به اهداف دیگر دارای اهمیت بیشتری بوده است و چرا.
۱۲.

جوشش جوهر هستی در سبک هندی (خوانش صدرایی شعر صائب تبریزی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک هندی صائب تبریزی حکمت متعالیه ملاصدرا حرکت جوهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۳ تعداد دانلود : ۴۱۲
تخیل شاعران فارسیگوی قرن یازده و دوازده، به جانب نازک اندیشی در طبیعت و ذره نگری در پدیده ها گراییده است. این گرایش همزمان است با تحولاتی که در فلسفه ایرانی در اصفهان قرن یازدهم روی داد. محتمل است که این همزمانی حاصل تأثر ادبیات و حکمت از یکدیگر باشد. در این مقاله مسأله «حرکت در جوهر طبیعت» به عنوان موضوع مشترک در شعر نازک خیال صائب و حکمت متعالیه ملاصدرا بررسی شده است. این جستار می کوشد تا شباهت دو گفتمان فلسفی و ادبی را در نگرش به یک موضوع (حرکت در جوهر) نشان دهد. برای این منظور تخیلات شعری را - که پویایی و حرکت درونی هستی را بازنمایی نمایی می کند- در شعر نماینده برجسته نازک خیالان یعنی صائب تبریزی (1006- 1087 ق) بررسی کرده و شباهت نگرش صائب را با اندیشه حرکت جوهری ملاصدرا نشان داده است. آنچه صدرای فیلسوف با برهان و استدلال درباره حرکت جوهری و انقلاب مستمر وجود بیان کرده شاعر نازک خیال با قوه مخیله در صورت های محاکاتی بازنموده است.
۱۳.

سبک شناسی شناختی و امتناعِ کشف فردیت هنری: پسانوگرایان هم با استعاره های قراردادی شعر می سرایند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک شناسی شناختی استعاره مفهومی استعاره فرهنگی فردیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۳۹۴
اهداف اصلی در سبک شناسی، کشف وجوه فردیت، شباهت ها و تمایز های سبکی در آثار مختلف است؛ اما آیا با سبک شناسی شناختی هم می توان به این اهداف دست یافت؟ پژوهش حاضر به دو شیوه استدلال منطقی و بررسی شواهد شعری نشان می دهد که سبک شناسی شناختی به کار کشف وجوه ممیزه و سبک ساز ادبی نمی آید. در قلمروی سبک شناسی این رویکرد را می توان برای کشف سبک عمومی، سبک دوره یا گفتمانی رایج به کار گرفت. بدین منظور، نخست با ارائه تعاریفی، نشان داده شده است که مبنای مطالعات سبکی، کشف فردیت و تمایز های سبکی است. سپس به تعریف سبک شناسی شناختی، به عنوان شاخه ای از سبک شناسی پرداخته شده است. در بخش بعدی مقاله، به مدد استدلال مشخص شد که آثار ادبی زمانی به طور عمومی پذیرفته می شوند که در دایره فرهنگ عمومی، محل پیدایش استعاره های تکرار شونده فرهنگی، جای بگیرند. پس از آن برای اثبات عملی مدعای پژوهش، آثاری از شاعران سردمدار جریان های مختلف شعر پسا نیمایی و شعر کلاسیک فارسی بررسی شد. نتایج نشان دادند که نظام شناختی نمود یافته در آثار این شاعران از جهات عدیده مشابه یکدیگر است. در نهایت چنین نتیجه گرفته شد که سبک شناسی شناختی، نمی تواند حوزه پژوهشی قابل اتکا برای کشف فردیت شناختی قلمداد شود.
۱۴.

نمود تکوین ایران به مثابه واقعیتی جغرافیایی در قصه ی حسین کرد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۱۳۶
در این نوشتار، نشان داده می شود که چرا و چگونه شرایط اجتماعی داخلی و موقعیت سیاسی خارجی، شاه عباس را ملزم به تلفیق دو هویت ملی و مذهبی و ایجاد هویت واحد (ملی مذهبی) کرد. در همین راستا، قصه ی حسین کرد شبستری که گویاترین قصه در باب مسائل سیاسی و اجتماعی عصر صفوی است، به منزله نمونه ی موردی انتخاب شده و در این قصه، شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی عصر صفوی مطالعه شده است؛ هم چنین به نقش این قصه در دو سوی مهم تشکیل دهنده ی هویت ایرانی در این عصر، یعنی ملیت و مذهب پرداخته شد. برای تحقق اهداف مذکور، قصه ی حسین کرد، در چهار ساحت ساخت مفهوم میهن، تمرکز بر نام ایران در قالب محدوده ی مشخص جغرافیایی، مرز مذهبی و قهرمانان محلی، با روش تحلیل محتوا، بررسی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که ایران، در عهد شاه عباس از یک مفهوم، به واقعیتی جغرافیایی با مرزهای داخلی و خارجی مشخص تبدیل شده که دستاورد آن، شکل گیری یک هویت ملی مذهبی بوده است.
۱۶.

مجالس النفایس نقطه عطفی در معاصرنویسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ ادبیات تذکره تذکره پژوهی معاصرنویسی تذکره عصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۳۳۴
مورخان و خوانندگان تاریخ ادبیات همیشه در تاریخ به دنبال مطالبی دست اول و اصیل بوده اند. از این روی آثار تذکره نویسانی که درباره هم عصران خویش نگاشته اند همواره دارای اهمیت و اعتبار بیشتری بوده است. با توجه به اعتبار معاصرنگاری در تاریخ ادبیات این جستار بر آن است تا روش معاصرنویسی در تذکره مجالس النفایس را به مثابه نخستین تذکره عصری در قلمرو ایران فرهنگی مورد بررسی قرار دهد. به همین منظور شرح حال شاعران معاصر علی شیر نوایی را در تذکره مجالس النفایس با کمک مؤلفه هایی تحلیل می کنیم که بضعاً از روش «تراجم نگاری» اخذ کرده ایم. بررسی ها نشان می دهد مؤلفه ای که به این تذکره اعتبار و اهمیت می بخشد عنصر «مؤلف» است. اهمیت این عنصرتا اندازه ای است که اگر آن را از مجالس النفایس جدا کنیم کل ساختار و معاییر تذکره به هم می خورد. نتیجه حاصل از این بررسی این است که معاصرنویسی امیرعلی شیر نوایی نگارشی «مؤلف محور» است. نوایی از نوشتن تذکره ای عصری علاوه بر ثبت نام شاعران معاصر خویش، انگیزه های دیگری همچون تثبیت خویش به مثابه شخصیت اول فرهنگی هرات، تثبیت جریان های فرهنگی-ادبی آن روزگار و مانند آن داشته است.
۱۷.

امر معاصر: از سَیّالیّت تا تَصَلّب در گذر زمان (فرایند بالندگی و تثبیت محتشم کاشانی در تاریخ ادبیات)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محتشم کاشانی تذکره معاصرت تاریخ ادبیات تذکره نویسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۳۵۸
گزارش هایی که همعصران محتشم کاشانی از وی ثبت کرده اند بیشتر از این که یکدست باشند، سیال اند و محل تنش و تعارض. برعکس، تذکره نویسان ادوار بعد به سمت گزینش روایتی واحد رفته اند. این تعارضات مورخ ادبی را با نگرانی درباره وثاقت گزارش ها مواجه خواهد کرد. این مقاله ابتدا چندگانگی گزارش های همعصران محتشم را بررسی می کند و سپس حرکت آن ها را به سمت قطعیت نشان خواهد داد. تناقض موجود در گزارش های نخست برخاسته و متأثر از متغیرهایی چون زمان، مواضع گفتمانی و مناسبات میان دو سویه معاصرت است. هرچه از روزگار محتشم فاصله می گیریم، تذکره نویسان با ثبت روایتی واحد از زندگی وی، شاخصه شهرت او را به مرثیه سرایی صرف تقلیل داده اند. این امر در آثار تاریخ ادبی امروز نیز مشهود است. این تحقیقات فرایند تطور گزارش های مربوط به محتشم را به پرسش نگرفته اند. محتشم شاعری چندوجهی است درواقع و فروکاسته در تاریخ ادبیات. بنابراین اعتبار و جهان شمولی نظرات پس از گذر زمان، در مورد وی محل تردید است. زیرا تقلیل گرایی موجود در تاریخ ادبیات منجر شده شهرت شاخص وی مرثیه سرایی باشد و فردیت خلاقش پوشیده ماند. شاعرانی چون محتشم را باید در گذر زمان بررسی کرد تا بالندگی و مانایی ایشان به عنوان رویدادهای ادبی روشن گردد.
۱۸.

جمال شناسی اغراق در سبک هندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرانمایی اغراق غلو سبک هندی نازک خیالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۴۸۶
مسأله این مقاله فرانمایی (صنعتِ اغراق) به عنوان یکی از ارکان اصلی شعر سبک هندی است. مقاله شیوه های فرانمایی و نقش هنری اغراق در شعر فارسی قرن یازدهم از خلال موضوعات اغراق، شگردهای فرانمایی و کارکرد هنری این اسلوب را بررسی می کند. و به همسویی اسلوب اغراق شاعران پارسی زبان با زیبایی شناسی اغراق در بلاغت هندی اشاره می کند. گرچه اغراق نقطه پیوند جمال شناسی شعر فارسی با ذوق و بلاغت هندی بود اما در ایران نقطه کانونی مخالفت با سبک هندی شد؛ ادیبان ایرانی اغراقها و ابیاتِ مستحیل شاعران خیال بند را عامل اصلی انحطاط شعر فارسی در قرن یازدهم و دوازهم دانسته اند. مقاله ضمن اشاره مبانی نظری اغراق ستیزی تأکید دارد که اسلوبِ اغراق با نگرش زیباشناختی و سیاقِ باریک اندیشی مطابقت دارد و سبک هندی بدون عنصر اغراق از ماهیت خود ساقط می شود.
۱۹.

بررسی سپهر گفتمان در ترجمه بارکس از اشعار مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۴۴۶
ترجمه کلمن بارکس از آثار مولانا بیشترین سهم را در محبوبیت این آثار به ویژه در میان مخاطبان عام آمریکایی داشته است. از این رو، بررسی کیفیت بازنمایی آثار مولانا در زبان و فرهنگ مقصد از اهمیت بالایی برخوردار است. در این میان، رویکرد مترجم نسبت به سپهر گفتمان یک اثر ادبی در ارتباط با سپهر گفتمان مخاطب مقصد، نقش مهمی در چگونگی بازنمایی تصویر آن اثر و نیز رد یا پذیرش آن در جامعه مقصد دارد. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی این مسئله می پردازد که عناصر سپهر گفتمان اشعار مثنوی چگونه ترجمه شده اند و شیوه ترجمه این عناصر چه تأثیری بر عناصر بوطیقایی این اشعار داشته است. بررسی و تحلیل ترجمه بارکس از یک بخش از دفتر اول مثنوی نشان می دهد که بارکس بخش عمده ای از عناصر سپهر گفتمان اشعار را حذف کرده یا از بافت قرآنی، اسلامی و عرفانی آن خارج ساخته است و در برخی موارد با تلفیق مفاهیم تائوئیسم، سپهر گفتمان اشعار را به کلی تغییر داده است. همچنین، رویکرد بارکس نسبت به عناصر سپهر گفتمان موجب حذف برخی از عناصر بوطیقایی و تغییر محتوای برخی دیگر شده است. شیوه بارکس در ترجمه عناصر سپهر گفتمان را می توان در راستای تطبیق دادن این عناصر با تفکر عصر جدید و نیازهای معنوی طیف وسیعی از مخاطبان آمریکایی تفسیر نمود.
۲۰.

اقتراحیه مولوی در صورت بندی تمثیلی درد و رنج انسان (مناظره صوفی و قاضی )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درد و رنج مسئله شر مثنوی مولوی عرفان اسلامی تمثیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۲ تعداد دانلود : ۴۸۳
درد و رنج در جایگاه موضوعی فلسفی و دینی و روان شناختی، همزاد انسان است. این موضوع در مبحث خیر و شرّ به اسطوره ها و افسانه ها راه یافت و تاکنون نیز در مرکز توجه و چالش فلسفی و الهیاتی بوده است. در حوزه ادبیات و متون ادبی عرفانی نگاه به درد و رنج فراتر از استدلال صرف فلسفی و بیشتر شهودی است؛ به طوری که عارف در قالب تمثیل، مفاهیم معقول را محسوس جلوه می دهد؛ با این شیوه افزون بر نزدیک کردن آن مفاهیم به ذهن، می کوشد موجب اقناع عاطفی مخاطب شود. نگارندگان این مقاله با مبنا قراردادن یکی از حکایت های چالش برانگیز مثنوی (مناظره صوفی و قاضی) می کوشند رویکرد ادبی عرفانی مولوی به موضوع پیچیده درد و رنج را بررسی کنند. نگرش تمثیلی مولوی در صورت بندی مسئله درد و رنج نشان می دهد میان درد و رنج با لذت و پیروی از هوای نفس از یک سو و معرفت و کمال روح و عاقبت بینی ازسوی دیگر ارتباط وجود دارد. مولوی در ضمن حکایت ها به ماهیت پیچیده درد و رنج، خاستگاه و راه های رهایی از رنج نظر دارد و آن را با تمثیل های متناسبی باورپذیر کرده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان