آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۵

چکیده

این پژوهش با هدف ارزیابی رویکرد مدیران دانشگاهی به تغییر برنامه های درسی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی با استفاده از روش پژوهش کیفی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه مدیران دانشگاهی، متخصصان برنامه ریزی درسی و سیاست گذاران در سطح کلان آموزش عالی بود که بر مبنای نمونه گیری نظری با ۱۷ نفر از آنها مصاحبه شد. به منظور تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از روش کیفی گرانهیم و لوندمن استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد چهار رویکرد کلی در مدیران دانشگاهی نسبت به تغییر برنامه های درسی در دانشگاه ها وجود دارد. در رویکرد اول (حمایتی)، مدیران دانشگاهی به تغییر برنامه های درسی باور داشته و علاوه بر تأمین منابع و امکانات خود نیز در این فرایند مشارکت دارند. در رویکرد دوم (غیرحمایتی)، مدیران دانشگاهی نه تنها به تغییر برنامه های درسی اعتقادی ندراند بلکه در عمل نیز هیچ گونه مشارکتی در زمینه تغییر برنامه های درسی ندارند. در رویکرد سوم (خنثی)، مدیران دانشگاهی نسبت به تغییر برنامه های درسی در دانشگاه ها بی تفاوت بوده و تمایلی به مشارکت در فرایند تغییر برنامه های درسی از خود نشان نمی دهند. در رویکرد چهارم (اقتضایی)، مدیران دانشگاهی نسبت به تغییرات برنامه های درسی باور عمیق دارند. این گروه از مدیران دانشگاهی علاوه بر تأمین منابع و امکانات برای تغییر برنامه های درسی، خود نیز در این فرایند مشارکت فعال دارند.

Investigating the Approach of University Administrators towards the Change of Curriculum in University and Institutes of Higher Education

Present paper reports the findings of a qualitative study which aims to examine the approach of university administrators towards the change of curriculum in higher education institutes. Data were elicited from interviews with 17 participants who are involved as the policy makers, university administrators and curriculum developers in Iranian higher education. The qualitative approach of Graneheim & Lundman was used for the analysis of the interviews. The results showed four holistic approaches towards the change of curriculum among university administrators. Based on the first approach (supportive), the managers believe in these changes and use any resources at their disposal to apply these changes. In the second approach (non-supportive), however, managers are not in favor of these changes and they are not inclined to implement them. In the third approach (neutral), managers are not either for or against the changes and they are not willing to cooperate in their implementation. Finally in contingent approach, managers deeply believe in the changes and welcome them and consequently they try their best to implement these changes and put them into practice. 

تبلیغات