هدف از انجام این پژوهش شناسایی و دسته بندی ذهنیات خبرگان منابع انسانی درباره پیشران های توسعه التزام سرمایه انسانی می باشد. در این راستا برای رسیدن به شناسایی و دسته بندی ذهنیت خبرگان منابع انسانی در زمینه پیشران های توسعه التزام سرمایه انسانی از روش کیو استفاده شد که ابتدا ادبیات و پیشینه پژوهش مرور شد و سپس بر اساس اسناد و مدارک و مصاحبه و پرسش نامه از 12 خبره عبارت کیو(49 عبارت) شکل گرفت. سپس در مرحله بعد از خبرگان منابع انسانی و دانشگاهی خواسته شده است که عبارات کیو را بر محورهای تنظیم شده موافق و مخالف و ممتنع در قالب طیف شش گزینه ای 6+ تا 6- دسته بندی کنند. سپس بر اساس امار استباطی(تحلیل عاملی) بر اساس نرم افراز SPSS داده ها تجزیه و تحلیل شد و در قالب الگوهای مختلف ذهنی دسته بندی شده اند که در نهایت سه الگوی ذهنی شناسایی شده است. بر اساس اسناد و مدارک و اظهار نظر خبرگان میتوان این چنین اظهار کرد که عبارات کیو به دست امده از قابلیت و جامعیت برخوردار است. از این رو دارای روایی مورد قبول و مورد تایید است.
مدیریت ارزش کسب شده (EVM) به عنوان ابزاری کارآمد و شناخته شده برای مدیریت پروژه شناخته می شود. با بررسی منابع مختلف مشاهده شد که هرچند مدل تحلیلی EVM شاخص های خوبی برای اندازه گیری پیشرفت پروژه معرفی نموده، اما در تخمین هزینه نهایی پروژه ضعف داشته و روند تغییر هزینه و کارایی پروژه را پیش بینی نمی کند. از طرف دیگر، در زمینه بکارگیری پویایی سیستم در مدیریت ارزش کسب شده تاکنون کاری انجام نشده است. لذا با توجه به توانایی پویایی سیستم در مدل سازی سیستم های پیچیده و توانایی تنظیم پارامترها به صورت پویا بر اساس متغیرهای مدل، مسأله اصلی تحقیق مدل سازی مدل ارزش کسب شده با شبیه سازی پویایی سیستم است. فرضیه پویای تحقیق این است که بین شاخص های اصلی EVM، پویایی هایی وجود دارد. شناسایی این پویایی ها و چگونگی تأثیر آنها بر یکدیگر می تواند منجر به تخمین روند تغییر هزینه ها و کارایی تا پایان پروژه شود. با ارائه نمودارهای حلقه علی و انباشت جریان مدل پیشنهادی، متغیرها تعیین و پس از شبیه سازی، با انجام آزمون های مختلف مدل اعتبارسنجی شده، سپس سناریوهای مختلف سیاست گذاری ارائه گردیده است. با توجه به مقایسه نتایج مدل شبیه سازی تحقیق با نتایج مدل تحلیلی EVM، اختلاف نتایج با میزان کارایی به میزان کمتری است. نوآوری اصلی تحقیق، ایجاد یک مدل شبیه ساز مبتنی بر پویایی سیستم به عنوان هسته اصلی شبیه سازی جهت تخمین روند و میزان نهایی کارایی و هزینه پروژه که می تواند به عنوان جزئی از یک مدل جامع تر شبیه سازی، جهت تعیین تأثیر کارکردهای مختلف مدیریت پروژه بر ارتقای کارایی پروژه بکار برده شده که این پیشنهاد اصلی ادامه تحقیق است.
در محیط پیچیده امروز لازمه موفقیت سازمان ها کسب مزیت رقابتی است، مزایای مربوط به ویژگی های درون سازمانی به طور اثربخش موفقیت رقابتی یک سازمان را تعیین می کند. سازمان های دانش بنیان که در تولید ثروت و ارزش افزوده در یک جامعه نقش مهمی دارا می باشند، بایستی خود را با تغییر و تحولات نوظهور در محیط نوین سازمان همراه کنند و در این محیط رقابتی برای کسب مزیت رقابتی تلاش کنند. در پژوهش حاضر به تأثیر ویژگی های درون سازمانی بر مزیت رقابتی با نقش میانجی بازاریابی کارآفرینانه در سازمان های دانش بنیان فعال در پارک علم و فناوری لرستان پرداخته شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی پیمایشی و از نوع کاربردی است، جامعه پاسخگویان این پژوهش 120 نفراز کارشناسان سازمان های دانش بنیان فعال در پارک علم و فناوری استان لرستان بود که با استفاده از جدول مورگان 92 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه استاندارد استفاده گردید و پایایی به روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و روایی به روش همگرا سنجیده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار smart pls استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است، ویژگی های درون سازمان (صلاحیت همکاری، مکانیزم اداری، حمایت سازمانی، انعطاف پذیری برنامه ریزی، مدت برنامه ریزی) هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق بازاریابی کارآفرینی بر مزیت رقابتی اثرمی گذارند.
امروزه بهره وری نقش مهمی را در توسعه اقتصادی کشورها ایفا می کند و در شرایط کنونی، توجه به بهره وری از یک انتخاب فراتر رفته، به یک ضرورت تبدیل گردیده است. این پژوهش با هدف شناسایی پیشایندهای بهره وری سازمانی مبتنی بر تئوری نهادگرایی جدید انجام شده است. نوع پژوهش از نظر هدف توسعه ای است. بدین منظور پس از جستجو در پایگاه های اطلاعاتی، در فاصله زمانی 1998 تا 2022، تعداد 671 مقاله در حوزه بهره وری ارزیابی و در نهایت 65 مقاله به روش هدفمند انتخاب و وارد مرحله تحلیل شدند. بر اساس چارچوب نهایی پژوهش، پیشایندهای بهره وری سازمانی مبتنی بر تئوری نهادگرایی جدید در قالب دو مقوله اصلی و هشت مقوله فرعی دسته بندی گردیدند. مقوله های اصلی حاصل از نتایج پژوهش عبارتند از: پیشایندهای درون سازمانی و پیشایندهای نهادی، پیشایندهای درون سازمانی شامل پنج مقوله فرعی رهبری و مدیریت بهره وری، استراتژی و خط مشی سازمان در قبال بهره وری، کارکنان، منابع سازمانی و فرایندهای سازمانی می باشند و پیشایندهای نهادی شامل سه مقوله فرعی الزامات قانونی/ اجباری، الزامات هنجاری و الزامات تقلیدی/حرفه ای هستند. چارچوب به دست آمده را می توان به عنوان ابزاری برای برنامه ریزی راهبردی در حوزه بهره وری سازمانی مورد استفاده قرار داد.
هدف این پژوهش ارائه مدل قابلیت های رقابتی شرکت در حضور سرمایه اجتماعی و ریسک ارتباطات خریدار- تأمین کننده است. این پژوهش از لحاظ هدف توسعه ای- کاربردی، از منظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از منظر نحوه انجام آمیخته است. جامعه مورد مطالعه خبرگان دانشگاهی و صنعتی فعال در صنعت پله برقی و آسانسور بوده اند. از روش نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری برای نمونه گیری بهره گرفته شده است. در این پژوهش، محققان بعد از انجام 18 مصاحبه به نقطه اشباع رسیده اند. برای جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه های کیفی نیمه ساختاریافته و برای بخش کمی از پرسشنامه استفاده شده است. جهت تحلیل از دو روش تحلیل مضمون و معادلات ساختاری تفسیری بهره گرفته شده است. مدل نهایی این تحقیق نشانگر آن است متغیر سرمایه اجتماعی دارای سه مضمون فراگیر 15 مضمون سازمان دهنده و 49 مضمون پایه، ریسک ارتباط خریدار- تأمین کننده دارای 7 مضمون سازمان دهنده و 28 مضمون پایه و قابلیت های رقابتی دارای 9 مضمون سازمان دهنده و 32 مضمون پایه است. همچنین نتایج حاصل از روش معادلات ساختاری تفسیری بیانگر مدلی شش سطحی است.
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پارادایمی تدوین قراردادهای نامتعارف کاری در شرکت های بخش خصوصی ایران انجام شده است. روش تحقیق کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد است. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین استفاده شد. نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری و با بهره گیری از تکنیک های هدفمند – قضاوتی و گلوله برفی انجام شد. نتایج تحلیل مصاحبه های انجام شده با 19 نفر از استادان و خبرگان در شرکت های خصوصی طی فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی منجر به ارائة الگوی پارادایمی قراردادهای نامتعارف کاری با 6 مقوله و 27 مفهوم گردید. عوامل علی مؤثر بر قراردادهای نامتعارف کاری در شرکت های خصوصی «ساختارهای سلسله مراتبی»، «عدم انگیزش و مشارکت»، «سیستم حقوق و دستمزد»، «عدم انعطاف پذیری»، «رفتارها و سبک رهبری وظیفه گرایانه»، «محدودیت های شغلی»، «عدم رضایت کارکنان» و «عدم تمایل به تغییر»؛ شرایط زمینه ای از قبیل «فرهنگ شرکت»، «چارچوب های قانونی»، «چشم انداز استراتژیک شرکت» و «ساختار مالی شرکت»، شرایط مداخله گر «حمایت مدیران»، «قدرت مذاکره»، «ویژگی های شخصیتی مدیران»، «تبادلات رهبر-عضو»؛ راهبردهای «شایسته گماری»، «افزایش قدرت چانه زنی کارکنان»، «منعطف نمودن محیط کاری»، «فراهم کردن بسترهای نوین ICT»، «تحولات ساختاری» و «اصلاح نظام جبران خدمات»، «تمرکززدایی»، «توانمندسازی روان شناختی» و «ارتباطات همه جانبه» و پیامدهای حاصل از تدوین قراردادهای نامتعارف کاری شامل «پیامدهای فردی» و «پیامدهای سازمانی» هستند.
مطالعه حاضر با هدف ارائه مدل بهسازی منابع انسانی با رویکرد رهبری تحول گرا در سازمان آموزش وپرورش استان تهران انجام شد. روش مطالعه توصیفی بود. جامعه آماری این مطالعه مدیران و معاونان آموزش وپرورش استان تهران بودند. حجم نمونه آماری 320 نفر تعیین شده بود که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بهسازی منابع انسانی با رویکرد رهبری تحول گراست که طی یک مطالعه کیفی تهیه شد. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و مدل معادلات ساختاری انجام شد. یافته های این مطالعه نشان داد مدل ارائه شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است. درنتیجه می توان با تکیه بر مؤلفه های مدل، با ویژگی های رهبری تحول گرا زمینة مناسب برای بهسازی منابع انسانی را در سازمان ها فراهم کرد.
آموزش و پرورش در نهادینه کردن توسعه پایدار نقش اساسی ایفا می کند. این تحقیق که توصیفی – پیمایشی است به دنبال شناسایی عوامل موجود در تصمیم گیری توسعه پایدار و میزان انحراف و وضع مطلوب در سیاستگذاری آموزشی است. برای"سنجش روایی" پرسشنامه ای طراحی شده که در مرحله اول با بهره گیری از نظرات صاحب نظران ابهامات برطرف گردید و در مرحله دوم با بهره از SPSS و نتایج تحلیل عاملی تأییدی، سؤال هایی که مقدار بار عاملی آنها بر برازش مدل تأثیر داشته اند در مدل اندازه گیری باقی ماندند. همچنین در روایی همگرا با استفاده از SMART PLS معلوم شد مقدار عوامل از 0/4 بیشتر است که روایی قابل قبول را نشان می دهد. در "سنجش پایایی" هم از آلفای کرونباخ استفاده شده و هم از سنجش پایایی ترکیبی (CR) که در هر دو، مقدار از 0/7 بالاتر بوده و نشان از وجود پایایی دارد. تلفیقی از روش های نمونه گیری: در دسترس، هدفمند، گلوله برفی و نظری به کار گرفته شد. جامعه آماری را کلیه خبرگان و سیاستگذاران آموزشی تشکیل می دهند و حجم نمونه 70 نفر می باشند که 10 نفر به عنوان نمونه کیفی جهت مصاحبه عمیق و 60 نفر به عنوان نمونه کمی انتخاب شده اند. نهایتاً مطابق خروجی PLS به ترتیب رتبه بندی مسؤولیت پذیری، جهت گیری آتی، جهت گیری سیستمی، مهارت های عملی و مشارکت فردی به عنوان عوامل تصمیم گیری توسعه پایدار در سیاستگذاری آموزشی شناخته شده که مشخص گردید بین وضع موجود و مطلوب شکافی به میزان حدود یک واحد وجود دارد.
امروزه با تغییر فضای رقابت، کشورهایی موفق هستند که دانش بیشتری دارند و مدیریت دانش و فعالیت های منابع انسانی دانش محور در سازمان ها به ویژه در شرکت های دانش بنیان که خود پایگاه هم افزایی علم، فن و ثروت هستند، اهمیت ویژه ای یافته است. پژوهش کاربردی حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر فعالیت های مدیریت دانش و مدیریت منابع انسانی بر نوآوری با استفاده از روش تحقیق توصیفی پیمایشی به اجرا درآمده است. جامعه آماری، کارکنان شرکت های مستقر در مراکز رشد و فناوری بوده و با استفاده از فرمول کوکران 120 نفر از نمونه های آماری به پرسشنامه ها پاسخ دادند. پایایی پرسشنامه با پایایی ترکیبی بیش از 0/6 و ضریب آلفای کرونباخ برابر با 0/892 مورد تأیید قرار گرفت. روایی آن نیز با روایی محتوا و روایی همگرا با معیار میانگین واریانس مربوط به سازه ها که بیش از 0/4 بود، مورد تأیید قرار گرفت. درنهایت مدل مفهومی پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار PLS برازش شد و نتایج نشان داد عوامل متعدد در زیرمجموعه مدیریت دانش اعم از اقدامات سرپرستی، جبران خدمت دانش محور، مکانیسم یادگیری و اقدامات فناوری اطلاعات بر نوآوری تأثیر دارد. ضمن این که معنی دار بودن تأثیر عواملی از قبیل حفاظت دانش، مدیریت استراتژیک دانش و شایستگی، استخدام دانش محور، آموزش و توسعه دانش محور، ارزیابی عملکرد دانش محور و سازماندهی کار بر نوآوری مورد تأیید قرار نگرفت.
فرش دستبافت کشور یکی از توانمندترین صنایع داخلی به شمار می رود که علی رغم پتانسیل بالا نتوانسته است در سال های اخیر در عرصه جهانی موفقیت سال های گذشته را تکرار کند. یکی از عوامل بروز این مشکل، عدم توجه به بهره وری این صنعت و عوامل تأثیرگذار بر آن است. بنابراین در تحقیق حاضر، مدلی برای سنجش بازارگرایی بر بهره وری صنعت فرش کشور ارائه شد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل دو بخش خبرگان صنعت فرش (10 نفر) و کارشناسان و مدیران مرکز ملی فرش و بخش فرش سازمان صنعت، معدن و تجارت که به تعداد 425 نفر بودند با بهره گیری از فرمول حجم نمونه کوکران، 203 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در ابتدا با تکیه بر تئوری ها و چارچوب های حوزه بازارگرایی و بهره وری و بهره گیری از نظرات خبرگان صنعت فرش دستبافت، مدل اولیه تحقیق استخراج شد. در ادامه با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار لیزرل مدل مستخرج مورد آزمون قرار گرفت و درنهایت تأثیر بازارگرایی شامل سه بعد مشتری محوری، موقعیت در بازار و هماهنگی بین وظیفه ای بر بهره وری صنعت فرش شامل ابعاد اثربخشی بازار و شدت بازار تأیید شد. ضمن اینکه میزان تأثیر مشتری محوری بر بهره وری بیش از سایر متغیرها بود.