آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

 روابط ایران با جمهوری خلق چین در دوران بعد از انقلاب اسلامی، یکی از پرنوسان ترین حوزه های روابط خارجی ایران بوده است. نیاز ایران به توسعه روابط نظامی و دفاعی با چین و همزمان نگاه چین به ایران به عنوان بازار کالاهای نظامی و کنش گری متنفذ در عرصه منطقه ای، باعث شده تا روابط دو کشور در این حوزه توسعه یابد. اما این گسترش روابط هیچ گاه روندی ثابت نداشته است. این مقاله با تاکید بر دوره زمانی بعد از انقلاب اسلامی تا سال 2013 و نقش عقلانیت استراتژیک چین در شکل گیری چنین رابطه ای، سعی در ارائه پاسخ به این پرسش دارد که عقلانیت استراتژیک چین چگونه روابط دفاعی – امنیتی این کشور با ایران را متاثر کرده است؟ یافته های این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تبیینی  نشان می دهند که وجود عقلانیت استراتژیک سه گانه مائوئیستی، جهان گرا و پراگماتیستی در سیاست دفاعی– امنیتی جمهوری خلق چین، باعث شده است تا روابط دو کشور در این حوزه با فراز و نشیب همراه شود. هر نوع از عقلانیت در دوره ای خاص بر سیاست گذاری چین حاکم شده و رفتار خاصی را بر آن تحمیل کرده است. اگر تفوق عقلانیت مائوئیستی در سپهر دفاعی چین منجر به همکاری های عمده این کشور با ایران شده، اما افزایش قدرت عقلانیت جهان گرا و پراگماتیستی در دو دهه اخیر باعث شده است تا رویکرد چین در قبال روابط دفاعی– امنیتی با ایران محتاطانه شده و بعضاً با نوسان همراه شود.

China's Strategic Rationality and Defense-Security Relations with Iran

Iran's relations with the People's Republic of China in the post-Islamic Revolution period have been one of the most vibrant areas of Iran's foreign relations. Iran's need to develop military and defense relations with China while China's view of Iran as an influential military commodity market in the regional arena has led to the development of relations between the two countries. But this expansion of relations has never been a consistent process. This article, focusing on the post-Islamic period until 2013 and the role of China's strategic rationality in shaping such a relationship, seeks to answer the question of how China's strategic rationality has affected its defense-security relations with Iran? The findings of this article show that the existence of Maoist, universalist and pragmatic triple strategic rationality in the defense-security policy of the People's Republic of China has led to ups and downs in this area. Every kind of rationality has at a particular time dominated and imposed certain behavior on Chinese policy. If the dominance of Maoist rationality in China's defense sphere has led to major cooperation with Iran, but the rise of globalist and pragmatic rationality over the past two decades has made China's approach to defense-security relations with Iran more cautious and sometimes fluctuating. Be.

تبلیغات