برخی به جهانی شدن به عنوان فرایندی سودمند، اجتنابناپذیر و غیرقابل تغییر نگاه میکنند و برخی به آن با ترس و خصومت مینگرند و معتقدند این جریان، فقر و نابرابری بین انسانها را افزایش میدهد. برخی معتقدند "جهانی شدن" فرصتهای زیادی را برای توسعه عادلانه و واقعی جهان ارائه میکند، به شرطی که راه پیشرفت آن هموار شود. آنها بر این باورند که یکپارچگی اقتصاد جهانی منجر به رشد سریعتر و کاهش میزان فقر خواهد شد. اینکه چگونه میتوان به کشورهای در حال توسعه، به ویژه کشورهای بسیار فقیر برای بهرهبرداری از این فرصتها کمک کرد؟ آیا جهانی شدن نابرابری اجتماعی را افزایش میدهد و یا میتواند به کاهش فقر کمک کند؟ و آیا کشورهایی که با اقتصاد جهانی ادغام میشوند، به نحو اجتنابناپذیری در برابر بیثباتیها آسیبپذیر میشوند؟ برخی از سؤالاتی هستند که در این مقاله مورد توجه و بررسی قرار گرفتهاند.