مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
شهر اسلامی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
496 - 514
حوزههای تخصصی:
موضوع درون گرایی به عنوان یکی از شاخص ترین ویژگی های مطرح شده در شهرسازی منتسب به اسلام می باشد. اگر بخواهیم یک ویژگی مشترک بین تمام رویکردهایی که در مطالعات معماری اسلامی وجود دارد ذکر کنیم درونگرایی مسلما از اولین گزینه هاست. در معماری اسلامی محرمیت و نداشتن دید روی بنای مجاور به عنوان یکی از معیارهای طراحی در ساخت شهرهای اسلامی نام برده می شود و اهمیت حریم خصوصی و استحقاق برخورداری از آن و احترام به آن مورد توجه قرار گرفته استدر شهرهای امروزی ما و الگوهای موجود مسکن حتی در شهرهای جدید، اغلب این اصول رخت بربسته و این اصل را تنها با عناوینی همچون سلسله مراتب دسترسی در طرح ها و نقشه های پیشنهادی می توان مشاهده کرد که آن هم چندان راه به جایی نبرده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر روشی توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد. هدف از این مقاله بررسی پیرامون درونگرایی و دو اصل آن، محرمیت و سلسله مراتب شهری با استفاده از متون اسلامی، قرآن مجید و پژوهش های صورت گرفته می باشد و همچنین بکارگیری راهکارها و اصولی درجهت احیای هویت شهر اسلامی در شهرهای معاصر و رعایت اصل محرمیت و درونگرایی در شهرسازی شهرهای امروزی می باشد. در نهایت اصولی متناظر برای استفاده در طراحی معماری مسکن برای آن ارائه گردیده است. این راهکارها جهت احیای مفهوم الگوی سلسله مراتب فضایی و محرمیت و درونگرایی در مجتمع های مسکونی پاسخگو می باشد.
بازشناسی الگوها و رویه های معماری زمینه گرا در اندیشه و شهرهای اسلامی در عصر جهانی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری ایرانی در دوران اسلامی، تجلی وحدت در کثرت و تلاش برای رسیدن به یک وحدت در عالم کثرت با متحد کردن اجزا بر اساس نظم است؛ این نوع معماری، به عنوان بخشی از «هویت معماری» در ایران اسلامی شناخته می شود. در فرهنگ ایرانی- اسلامی، هنرمند، نه برحسب مکنت و مهارت و توانمندی که به میزان شفافیت و قابلیت و نیازمندی، می تواند با توجه به زمینه های کالبدی، تاریخی، اقلیمی- جغرافیایی و اجتماعی- فرهنگی زمینه معماری و درک محیط پیرامون و دریافت پیامِ بستر طرح، ذره ای از بی نهایت حقیقت را دریابد و در اثر خود متجلی کند. بر همین مبنا توجه به «هویت» در زمینه است که «کثرت» را به «تنوع» نزدیک می کند و تنوع است که زندگی را جذاب و زیبا می سازد. اما در عصر حاضر، دین و آموزه های دینی در کالبد شهر معاصر ایرانی کاملاً به حاشیه رانده شده است که نتیجه ، کالبدی است که کاملاً متأثر از الگوهای مدرنیته(به ویژه تمدن معاصر غرب) یا جهانی سازی، شکل گرفته است. ازاین رو و با مطالعات پیشین در حوزه زمینه گرایی، نیاز به پژوهش در این حوزه از دیدگاه اسلامی و متفکران مسلمان احساس شد. این پژوهش، در قالب دو بخش به این موضوع می پردازد؛ در «بخش اول» با استفاده از روش «فراتحلیل» به ادبیات موضوعی تحقیق در حوزه «شهر اسلامی» و زیرمجموعه های آن پرداخته می شود و «زمینه گرایی» در اندیشه اسلامی و ادبیات متفکران شرق موردبحث و بررسی قرار می گیرد؛ در «بخش دوم» مؤلفه ها بر اساس انواع «زمینه گرایی» در معماری معاصر مورد تحلیل قرارمی گیرند و سپس «مدل نگاه اسلامی به زمینه» در قالب یک دیاگرام ارائه می شود.
تحلیلی بر کلیت نظام کالبدی شهر و شاخصه های عددیِ آن مطابق با سبک زندگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
171 - 198
حوزههای تخصصی:
شاخص های عددی شهر نظیر جمعیت، اندازه و تراکم و غیره از جمله عوامل مؤثر بر تحقق سبک زندگی اسلامی است، چرا که می تواند تسهیل گر یا تضعیف گر ایفای وظایف دینی باشد و بی توجهی به آنها، خلأی است که در کلانشهر های معاصر مانع تحقق سبک زندگی اسلامی، عدالت و امنیت شده است. در این پژوهش با استناد به منابع دینی، با رویکردی نو و با استفاده از روش استدلالی به این سؤال اصلی پرداخته شده است که آیا در راستای تحقق سبک زندگی اسلامی می توان از متون دینی برای شاخص های عددی شهر، ارقام مشخصی استنباط نمود؟ اغلب پژوهش های پیشین مربوط به شهر اسلامی یا به شاخصه های عددی شهر ورود نکرده اند و یا اگر وارد شده اند، مبتنی بر منابع دینی نبوده است. براساس یافته های این پژوهش، حداکثر مساحت و جمعیتِ تقریبیِ شهر، مطابق با سبک زندگی اسلامی، 38000 هکتار و یک میلیون و هفتصد هزار نفر است که غفلت از این ارقام و فرارفتن شهر از شاخص های عددیِ مذکور می تواند تأثیر نامطلوبی بر تحقق سبک زندگی اسلامی داشته باشد.
بازنمایی جنسیت و فضا در متون تاریخی دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دوره ایلخانی متون بسیاری در زمینه های مختلف به دست آمده است که با بررسی آنها می توان درکی روشن از اوضاع اجتماعی و سیاسی این دوره به دست آورد. در این گفتار، با استناد به برخی از مهم ترین متون تاریخی برجای مانده از این دوره، سعی بر درک نسبت میان حضور زنان و مردان در فضاهایی شده که شرح آن در متون این دوره آمده است. برای این کار، ابتدا فضاهای گوناگونی را که در متون تاریخی به آنها پرداخته شده، طبقه بندی نموده و در نهایت، روایت های مربوط به مناسبات میان زنان و مردان در هر فضا بررسی شده است. از جمله فضاهایی که در این متون بازنمایی شده اند ، می توان به فضای اردو، کاخ، ابواب البر، بازار و ... اشاره کرد. بر مبنای این نوشتار، می توان فضاها را به صورت کلی به دو دسته تقسیم نمود: فضاهایی که خاص مغولان بوده و فضاهایی که مربوط به شهر دوران اسلامی است. آن طور که از متون بر می آید، نسبت حضور زنان در کنار مردان و در عرصه های بازنمایی شده مربوط به مغولان، بیش از حضور آنان در فضاهای شهری اسلامی است و تفکیک پذیری های جنسیتی فضایی هم چون حرم سرا، خرابات خانه و ایلچی خانه، عموماً در فضاهای شهری روایت شده اند تا فضای اردو.
شیوه های گسترش اسلام در مغرب اسلامی در دو قرن نخست هجری، اسلام خوارج، اسلام اموی، اسلام شیعی فاطمیا و ادریسیان
به مجموعه فتوحاتی که در حد فاصل بین سال های 27 تا 50ه جهت فتح افریقیّه صورت گرفت «فتوح افریقیّه» می گویند; که دروازه ورود به مغرب بود و تا دو دهه بعد به تدریج فتح مغرب کامل شد. این فتح کلیدی در مصادر نخستین با تدوین اثر مستقل منعکس شده است زیرا در حقیقت سقوط افریقیه و مغرب در قرون وسطی فروپاشی خاکریز غرب در برابر شرق بود و پیروزی مسلمانان در غرب اسلامی، باعث نهایی شدن تجزیه امپراتوری روم و جدایی ارزشمندترین متصرفات آفریقایی از پیکره آن گردید. فضای جغرافیایی جدیدی، جهت گسترش اسلام و زبان عربی ایجاد شد. پیروزی مسلمانان در غرب اسلامی، باعث شکل گیری مغرب بزرگ عربی - اسلامی شد; این منطقه، بین اروپا و شرقِ جهان اسلام قرار گرفت و جهان مسیحیت به اروپا محدود شد. با فتح مغرب، مسلمانان بر مدیترانه غربی مسلط شدند. فتح مغرب که استمرار فتوحات اسلامی از عصر پیامبر است بوسیله امویان منحرف شد و امویان نظامیان سرسپرده که در نابودی اهل بیتِ پیامبر در خدمت آن ها بودند را به صورت دانه های تسبیح در فتوحاتِ مصر، افریقیّه و مغرب به کار گرفتند و معاویه بن حدیج، سازمان مخفی امویان در مصر را شکل داد و در پوشش فتوحات، مخالفان امویان را حذف می کرد و امر فتوحات که توجیه روانی سیاست های داخلی امویان، بود را بدست گرفت. آن ها با فتوحات مشروعیت حقوقی و فقهی کسب می کردند و عوام و خواص را با پرچم داری فتوحات و معرفی خود به عنوان چهره مجاهدِ فی سبیل الله فریب می دادند; غنایم فتوحات مغرب به شکل ناعادلانه ای به «حزب اموی» تعلق گرفت. .چهره فتوحاتِ دوره اموی، با فاجعه قتل امام حسین( ع )ننگین شد، و اموی سازی فتوحات که از عهد خلیفه سوم اغاز شده بود شدت گرفت و توسعه فتوحات به وسیله حزب اموی علی رغم مخالفت و حوادث خونین در مرکز خلافت، وسیله ای جهت کسب مشروعیت و تحصیل قدرت سیاسی امویان بود. فتوحات بوسیله امویان مورد سواستفاده قرار گرفت با وجود آن که گروهی از صحابه و تابعین مخالف امویان بودند و با اخلاص به قصد جهاد می جنگیدند و نقشی اساسی در گسترش اسلام در بین مردم سرزمین های فتح شده ایفا می کردند. مقاله حاضر که تحریر بخشی از کتاب تاریخ تحلیلی مغرب و کتاب المعجب فی تلخیص اخبار المغرب است نشان می دهد مفهوم کلیدی گسترش اسلام و روش های آن از ارکان کتاب در بخش فتوحات و والیان است و در از این کتاب استخراج و با چند ارجاع ناقص و تغییرات ظاهری در مصادر و منابع بر اثر ناآکاهی و یا غرض استاد راهنما که هیچ سابقه تحقیق در مغرب و اندلس ندارد و کتاب به رساله دکتری و مقاله تبدیل شده است. مواد پژوهش تاریخ زندگی و سیره جهادی برخی سرداران فتح مغرب است که معتقد به قران و اسلام و جهاد و شهادت بودند و به عنون نمونه انسان مورد توجه قرار گرفته اند. سوال تحقیق این است که ایا واقعا فتح مغرب، اسلامی بود، و فرضیه تحقیق این که حزب اموی فتوحات را از روح اسلامی آن اهل بیت جدا کرد و بنیان ظلم و بی عدالتی در تاریخ اسلام را بنا کرد. تحقیقاتی با عناوین فتح اسلامی مغرب و چگونه اسلام به مغرب رسید انجام شده است اما این تحقیقات یک جانبه و بدون در نظرگرفتن تغییرات اسلامی در روند فتوحات است و مطالب یکسانی را به صورت سال شمار فتوحات در مغرب را از بیان ابن عبد الحکم، بلاذری، واقدی تکرار کرده اند که با فتح برقه مرز مصر و مغرب شروع شد و با تاسیس قیروان مرحله نخست آن کامل شد. رویکردی که مطالعه فتوحات و شیوه های ان را از سایر تحقیقا ت متمایز می نماید و اصالت آن را تایید می کند این است که فتح مغرب به شیوه سلسله عملیات نظامی در چند مرحله صورت گرفت و در واقع فتح اسلامی در مغرب از فتح اسلامی به فتح اموی تغییر جهت داد. این کار فتح مجدد یک منطقه قبلا بوسیله دولت حضرت علی (ع ) و سپس امویان در مصر رخ داد و حزب اموی با حذف چناح علوی جریان فتوحات را به نفع خود مصادره کرد. تحقیقات فتوحات در سایه نفوذ شخصیت انسانی و اسلامی و اخلاقی برخی سرداران فتح است. در این دو قرن سی و شش والی اموی و عباسی ، 134 سال حکومت کردند و شیوه های گسترش اسلام در جهارجوب جنگ و فرهنگ غارت عربی و با نفوذ آن رقم خورد. بنابر فرضیه مطرح در کتاب تاریخ تحلیلی مغرب تسامح و شعار آزادیخواهی و مساوات و مبارزه با ظلم بویژه از سوی خوارج و ادریسیان و فاطمیان باعث جذب بربر و طمع اقتصادی و غنیمت سران اموی فتح و نظامی گری امویان و تبلیغ واقعی اسلام و قران بوسیله سردارانی چون موسی بن نصیر و برخی صحابه و تابعین، و شیوه محبت اهل بیت ادارسه و مهدویت فاطمیان در کنار شهرسازی و استقرار جعیت اسلامی با تاسیس شهرهای اسلامی از جمله شیوه هایی است که در قالب آن ها فتح وگسترش اسلام در مغرب اسلامی در دو قرن نخست هجری هموار شد. این فرضیه از کتاب تاریخ تحلیلی مغرب (1389)انتحال شده است و عنوان رساله دکتری قرار گرفته است. پژوهش میان رشته ای جامعه شناسی سیاسی تغییرات سیاسی مذهبی مغرب در دویست سال با تحلیل انتقادی گزاره های تاریخی است.
تبیین مفهوم درون گرایی در شهر اسلامی از طریق تحلیل آیات قرآن کریم و نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
نگاه مفهومی به موضوع درون گرایی به عنوان یکی از شاخص ترین ویژگی های مطرح شده در معماری های منتسب به اسلام، مسئله اصلی این پژوهش است که پس از ارائه تحلیل های موجود از موضوع درون گرایی و نقد مختصر آنها، با تمرکز بر توپولوژی رابطه شهر و فضای معماری، به تبیین این مفهوم پرداخته می شود. در این راستا، ابتدا مدلی از انسان شناسی اسلام ترسیم و سپس با تکیه بر این مدل، عناصر محیطی انسان ساخت که در منابع اصلی اسلامی (آیات قرآن و روایات) مورد اشاره است، شناسایی و معرفی می گردد. آنگاه موضوع اصلی تحقیق «مفهوم درون و بیرون» مطرح می شود به این ترتیب که: پنج موضوع مؤثر در ایجاد معنای درون از یک فضا شامل محصوریت، ضوابط دخول، حوزه خلوت، دوام حضور در قلمرو و تفکیک جنسیتی، در چهار عنصر کالبدی مورد تأکید در منابع اسلامی (بیت، مسجد، سوق و سبیل) بررسی می گردد و این بررسی ها به صورت تطبیقی با ادبیات معناشناسی روابط انسان- محیط، پی گرفته و در پایان، ضمن تعریف دوباره درون گرایی، مدلی از این فضاها و شهر اسلامی ارائه می شود.
تطبیق شاخص های شهرسازی اسلامی در فضای شهری (نمونه موردی: راسته بازار مظفریه شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
یکی از فضاهای جغرافیایی که از دیرباز، انعکاس دهنده ی ایدئولوژی نظام های حاکم بوده، پدیده ی شهر است. بر این اساس، شهر اسلامی بازتابی از اندیشه های متعالی دین مبین اسلام در تمامی جوانب است. اسلام به عنوان یک فضای فرهنگی و یک فضای ارتباطی ممتاز، بر مناظر شهری، سیمای ظاهری شهرها، ساختارهای و نحوه ی کار آن ها، ارتباط آن ها با یکدیگر و با محیط اطرافشان تأثیر گذاشت. هدف از این تحقیق بررسی موضوعی که یک شهر اسلامی چیست و دارای چه ویژگی ها و مؤلفه هایی است و در ادامه به بررسی شاخص های شکل گیری شهرسازی اسلامی و تطبیق این شاخص ها با فضای شهری امروز و استخراج معیارهای مشترک پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. با استفاده از استخراج معیارها و نیز مصاحبه؛ ماتریس دودویی تنظیم و سپس نتایج آن در مورد منطقه موردمطالعه راسته بازار مظفریه شهر همدان بیان شده است که در این پژوهش 7 معیار شامل مقیاس انسانی، زیبایی بصری و معنایی، هویت و حس تعلق به فضا، مشارکت و تعاملات اجتماعی، ایمنی و امنیت (آسایش و آرامش)، عدالت (تعادل) و خوانایی به عنوان معیارهای مشترک انتخاب و موردبررسی قرار گرفت و درنهایت پیشنهاد هایی جهت ارتقاء و بهبود موارد فوق ارائه شده است.
سنجش ارزشهای ایرانی اسلامی و انسانی در ادوار دگردیسی شهر از بافت سنتی به مدرن و شیوه حفظ آن در شهرهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
111 - 128
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: شهرها در حال تحول هستند. تغییرات در شهرها متناسب زمان و تکنولوژی می تواند نقش ارزش های انسانی را در آن تقویت یا تضعیف نمایند، لذا شناختن دگردیسی و ارزش های اسلامی و انسانی در آن، اهمیت می یابد. تا کنون تلاش هایی برای گونه شناسی سیر تحولات انجام شده که در این مطالعات توجهی به سنجش هویت اسلامی و ارزش های انسانی در این ادوار نشده است. هدف: پژوهش پیش رو میزان تحقق ارزش های انسانی و اصول شهر اسلامی را در سیر دگردیسی شهرها از بافت سنتی به مدرن را بررسی می کند. هدف این است تا سیر نامبرده شده را در ایران و غرب مقایسه نماید و با بررسی اصول و شاخص های شهر اسلامی و ارزش های انسانی نهفته در آن، اهمیت هریک از شاخص ها را در این سیر دنبال نماید. در نهایت نیز برای حفظ آن در شهرهای آینده، راهکارهای کلی ذکر نماید. روش:ضمن استفاده از روش استدلالی، پس از بررسی ویژگی ادوار دگردیسی شهرها و شاخص های ارزش انسانی در تعاریف شهری، با استفاده از روش دلفی در دو راند، نظر صاحب نظران (10 نفر متخصص (با توجه به نظریه هوگراث، کلایتون و بسیاری از دیگر نظریه پردازان که به تعداد 5 تا 12 متخصص اشاره می کنند)) در ارتباط با میزان تحقق هر یک از اصول ارزش های انسانی و شهر اسلامی در ادوار دگردیسی، مورد سنجش قرار گرفته است. یافته ها و نتیجه : یافته ها و تحلیل موارد مستخرج از تکنیک دلفی نشان می دهد که مفاهیمی نظیر طبیعت محوری، خدا محوری، جامعه محوری (اجتماع پذیری) و همچنین اقتصاد، در سیر دگردیسی بیان شده حبیبی و در شهرهای متاخر فراموش شده و تنها برخی مفاهیم مانند جامعه محوری (ارتباطات جهانی) پررنگ تر شده است. لذا در بخش انتهایی مقاله با توجه به فرصت ها و تهدیدها در سیر دگردیسی، به ارائه راهکارهایی کلی جهت ارتقا ارزش های انسانی و حفظ هویت ایرانی اسلامی، در شهرهای آتی پرداخته شده است.
مرور نقادانه و آسیب شناسی نظرورزی ها درباب هنر، شهر و معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
سخن از نسبت معماری و دین، سابقه ای آشنا در ایران معاصر، خصوصاً در نظرورزی های حوزه ی هنر، شهر و معماری اسلامی دارد. تبار این ادبیات، پشتگرم به میراثی انباشته در طول سالیان، به پژوهش هایی با رویکرد تاریخنگارانه می رسد. این تبار در سیر تاریخی شکل گیری خود، درگذرگاه هایی نقّادانه، متحول شده است. این گذرگاه ها را در چهار دسته نقد اصلاح گر، نقد تحول خواه، نقد روش شناسانه و نهایتاً نقد در موضع انکار و مخالفت، می توان قرارداد. با مرور بر مبانی و معیارهای این نگرش ها، می توان به استقراء، زمینه های بروز چالش و آسیب در نظرورزی های حوزه ی هنر و شهر و معماری اسلامی را شناخت؛ از آن جمله می توان به ابهام مفهومی، گوناگونی تلقی ها، پیش فرض و پیش داوری ، تعمیم های ناروا و... اشاره کرد. این مرور نقادانه و آسیب شناسانه -هرچند پسینی و گذشته نگر است- گامی برای مواجهه سامان مند با گستردگی و گوناگونی دیدگاه ها در ادبیات موضوع است. علاوه بر آن، شایسته است از منظری پیشینی نیز به مبادی و مبانی روش شناسی این حوزه از نظرورزی، توجهی دوباره کرد. به نظر می رسد روش پژوهش در نسبت هنر، شهر، معماری و دین (به فراخور سخن از «نسبت» و برپایه ماهیت چند رشته ای طرفین نسبت)، ناگزیر از رویکرد بینارشته ای است؛ چیزی که می تواند معیاری برای ارزیابی پژهش های گذشته و چراغ راهی برای پژوهش های آینده باشد.
بازخوانی مؤلفه های سازنده سازمان فضایی شهر ایرانی پس از اسلام در سفرنامه های قرن نهم تا چهاردهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
20 - 29
حوزههای تخصصی:
سازمان فضایی مفهومی برآمده از نگاه سیستمی به شهر و اجزای سازنده آن محسوب می شود که شهر را حاوی معنایی فراتر از جمع جبری اجزای کالبدی آن دانسته و معنایی برآمده از نظم، نسبت و ارتباط میان اجزاء برای شهر قائل است. این مفهوم ناشی از توافق جمعی ساکنان در نحوه شکل گیری شهر است؛ در این دیدگاه اجزای سازنده شهر در هر تمدن، مطابق نظم و سازمانی خاص شکل می گیرد که برآمده از چارچوب فرهنگی مشابه آنهاست. از این رو مفهوم سازمان فضایی را می توان وجه ممیزه فرهنگی و نشان هویتی دانست. سفرنامه های مستشرقان قرن نهم تا سیزدهم هجری قمری از منابع مهمی هستند که گرچه با نظامی روشن و سیستمی به شهر نپرداخته اند، اما با ذکر رویدادهای زندگی اجتماعی و توصیف فضاها و عناصر مهم شهر، تصویری مختلط از سازمان فضایی شهر به دست می دهند. تحلیل و مقایسه یافته های توصیفی و تخصصی در راستای تبیین مفهوم سازمان فضایی شهر، تفسیر جدیدی از چیستی و چگونگی شهر ایرانی-اسلامی فراهم می کند. هدف از نوشتار حاضر پرداختن به نحوه شکل گیری سازمان فضایی خاص شهر ایرانی به لحاظ عملکردی و معنایی است. در این راستا مؤلفه های سازمان فضایی از جهت نقش در ساخت «کلیت» شهر و «روابط» متقابل مورد بررسی قرار می گیرند. روش تحقیق در این پژوهش از نوع تاریخی بوده و جمع آوری اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای از سفرنامه ها و منابع تخصصی صورت گرفته است. ارتباط میان توصیف سیاحان و نظرات متخصصان از شهرهای ایرانی با سازمان فضایی آن، از طریق استنباط عقلی و تجزیه و تحلیل یافته ها صورت پذیرفته است. سازمان فضایی شهر محصول نگرش به شهر به عنوان یک کلیت مستقل است. شرط لازم برای معنایافتن شهر به عنوان یک «کل»، هدفمندبودن اجزا و نظم میان آنهاست که امکان شکل گیری، توسعه و تکامل شهر را در قالب ارگانیسمی پویا محقق می سازد. در شهرهای ایرانی دوره اسلامی چهار جزء قلمرو، مرکز، ساختار و کل های کوچک، الگو و روابط خاص سازمان فضایی شهر را شکل می دهند. در یک طبقه بندی کلی می توان از میان چهار مؤلفه اساسی سازمان فضایی شهر ایرانی، مرکز را به اعتبار مقام هستی بخش آن شرط لازم، و سه مؤلفه دیگر را همراه با مرکز به اعتبار نقش خدماتی، شروط کافی و مکمل تحقق کلیت سازمان فضایی شهر دانست.
مقایسه تطبیقی مبانی و اصول توسعه پایدار شهری با اصول شهرسازی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
پس از فراگیرشدن دین مبین اسلام و تأثیر آن بر فرهنگ و تمدن ساکنان شهرها، سکونتگاه ها و محیط های ساخته شده ای در سرتاسر سرزمین های اسلامی به منصه ظهور رسید که امروزه از آن ها با عنوان «شهر و شهرسازی اسلامی» یاد می شود. شهر اسلامی دارای صفات و ویژگی های مختلفی در ابعاد کالبدی، اجتماعی، مدیریتی، سیاسی و فرهنگی است که در مطالعات و بررسی های گوناگون به آن ها اشاره شده است. با ظهور مدرنیسم و فراگیرشدن آن در سراسر جهان و به ویژه کشورهای اسلامی در حال توسعه، تقلید و توسعه برون زا در این شهرها باعث ایجاد ناپایداری در محیط های شهری این سرزمین ها شده است. با مطرح شدن نظریه توسعه پایدار در اواخر قرن بیستم و درپی آن شهرهای پایدار، جنبه های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و کالبدی منتج از آن ها، به طور جدی در معماری و شهرسازی معاصر مورد توجه قرار گرفته است. سؤال اصلی تحقیق این است که مبانی توسعه پایدار شهری، به ویژه در ابعاد اجتماعی و کالبدی، از چه پارادایم فکری نشئت می گیرد و تا چه حد با اصول شهرسازی اسلامی انطباق دارد؟ و آیا این ادعا که توسعه پایدار شهری همان شهرسازی اسلامی است صحت دارد یا خیر. تحقیق حاضر از نوع تحقیق های بنیادین است و با روش توصیفی تحلیلی و مقایسه تطبیقی صورت گرفته است که در آن ضمن تشریح اصول مطرح در شهر اسلامی و نیز ماهیت توسعه پایدار و بعد اجتماعی و کالبدی آن، به تحلیل و مقایسه آن ها پرداخته شده است و با درنظر گرفتن نقاط قوت هرکدام در ساخت شهرها، به تبیین اصول و راهکارهایی جهت تحقق شهر های اسلامی پایدار مبتنی بر مبانی و ارزش های اسلامی در دنیای معاصر می پردازد. در نهایت، با توجه به این اصول و معیارهای مطرح شده، راهکار هایی کالبدی و اجتماعی جهت دستیابی به شهر اسلامی پایدار پیشنهاد می شود.
رشد و افول شهر سیرجان در سده های میانی اسلامی برپایه شواهد تاریخی و باستان شناسی؛ نقش حکومت ها، اقتصاد و محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیرجان یکی از ولایات بزرگ کرمان بود و از سده ی 6ق در قلعه سنگ گسترش یافت. اما در سده ی 9ق به تدریج متروک شد. پرسش این است که چه متغیرهایی بر رشد و افول سیرجان در سده های میانی اسلامی اثر گذاشته اند؟ داده های این تحقیق حاصل بررسی منابع تاریخی و کاوش باستان شناختی در قلعه سنگ است و پژوهش به شیوه ی تحلیلی صورت گرفته است. بر پایه ی نتایج، احتمالاً ترک شهر اولیه ی سیرجان پیامد هجوم غُزها بود و اقدامات ملوک شبانکاره در اواخر سده ی 6ق باعث انتقال آن به قلعه سنگ شد. موقعیت سیرجان در شاهراه های جنوبی به عنوان یک «شهر میانی»، مواد معدنی و منابع زیستی مناسب سبب توسعه ی آن به ویژه در سایه ی حکومت های مقتدر قراختائیان و آل مظفر شد. همچنین، شاخصه های «مکان، امنیت و راهبرد حاکمان»، سیرجان را به یک مرکز اقتصادی تبدیل کرد. اما اختلافاتِ به وجود آمده در اواخر دوره ی آل مظفر، حمله ی تیمور و سلطان حسین بایقرا افول و ترک آن را در پی داشت.
شاخص های شهر اسلامی از منظر آرمان های نظام جمهوری اسلامی ایران براساس مبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع شهر اسلامی و نظریات پیرامون آن همواره در حوزه های گوناگون و از چارچوب های نگرشی مختلف مطالعه شده است. اما توجه به آرمان های موجود در هر بستر جغرافیایی حلقه مفقوده این پژوهش ها و مطالعات است. ازاین روی در پژوهش حاضر، با هدف استنتاج شاخص های شهر اسلامی از منظر آرمان های نظام جمهوری اسلامی ایران، در راستای اتصال مفاهیم این حوزه گام برداشته شده است. با توجه به مطالعات صورت گرفته آرمان های نظام جمهوری اسلامی در سه محور نمود پیدا می کند: منابع دینی و اعتقادی، اسناد فرادست و شخصیت های مهم و کلیدی. در این راستا آرمان های نمود یافته در سه حوزه از منظر ارتباط با شهر اسلامی مطالعه و بررسی شد. ازنظر هدف، پژوهش از نوع مطالعات کاربردی-توسعه ای و کیفی است. روش پژوهش، تحلیل محتوا و توصیفی-تحلیلی و رویکرد استدلال منطقی، با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است و در تبیین پایایی پژوهش از روش پایایی باز آزمون استفاده شد. شاخص های شهر اسلامی در قالب سه بُعد تحت عنوان: اهداف کلان و عملیاتی، اصول شهر اسلامی و رهنمودهای اخلاقی و سبک زندگی تبیین می شوند و در ادامه، با توجه به ابعاد گفته شده بیست (20) شاخص شهر اسلامی شناسایی شد. توجه به آرمان های نمود یافته در شاخص های شهر اسلامی می تواند نگرشی نو در میان نظریه پردازان، مدیران، برنامه ریزان شهری و نظریه پردازان این حوزه فراهم کند تا با توجه عمیق بر بستر و تأثیرات آرمان ها بر شهر، به مداخله در شهر و ارائه تصمیمات صحیح و قابل اجرا بپردازند.
بررسی شاخصه های علمی فرهنگی هویتی موثر در برنامه ریزی و شکل گیری شهر اسلامی نمونه موردی: تهران دوران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق سعی بر آن شده است که احکام مرتبط با شکل گیری شهرها بصورت موردی و از نگاه سنت ، سیره و جریانات فرهنگی و اجتماعی در شهر تهران بررسی گردد، از این رو برای رسیدن به این هدف دو پرسش مطرح می گردد: 1 – چهارچوب های نظری فرآیند برنامه ریزی شهر اسلامی در تهران معاصر شامل چه شاخصه های علمی فرهنگی و هویتی می باشد ؟ 2 –کدامیک از شاخصه های برنامه ریزی شهر اسلامی در تهران معاصر نقش موثر تری را ایفا می کند ؟روش تحقیق در پژوهش حاضر عمدتا از نوع توصیفی – تحلیلی است ، در گام دوم مطالعات عمدتا بصورت میدانی می باشد، در این بخش جهت بررسی روایی و پایایی شاخصه های استخرجی اولیه پرسشنامه هایی که از مطالعات مبانی نظری و ادبیات موضوع تدوین شده از طریق کارشناسان و متخصص مرتبط با این حوزه مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر بیانگر آن است که شاخصه هایی چون خوانایی و پویایی، وحدت و یکپارچگی، توجه به عناصر آب و گیاهان، درونگرایی و محرمیت، توجه به مصالح بوم آورد و بهره گیری از فرهنگ دینی آیینی و فرهنگ بومی همواره نقش موثری در شکل گیری و برنامه ریزی شهر اسلامی ایفا نموده است. همچنین شاخصه پویایی و خوانایی حائز نقش موثرتری در برنامه ریزی شهر اسلامی نسبت به سایر شاخصه ها در تهران معاصر بوده است. کلمات کلیدی: برنامه ریزی، شهر اسلامی، شاخصه های علمی فرهنگی و هویتی، پویایی و خوانایی، وحدت
برنامه ریزی و طراحی الگوی قرآنی «شهر طیب» منطبق با گام دوم انقلاب، در تحقق کالبدی تمدن سازی نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال اول تابستان ۱۴۰۰شماره ۴
120 - 148
حوزههای تخصصی:
در مجموع از آنچه رفت می توان گفت شهر خاستگاه تمدن و ظرف زندگی شهروندی است در حالی که شهروندان پدیدآورندگان و به مثابه روح و روان جاری در کالبد این شهر هستند و این دو با یکدیگر در ارتباط و اثر پذیری متقابل می باشند و لذا در تمام مکاتب و نظامهای فکری و حکومتی چه در گذشته و چه در عصر حاضر همواره در کانون توجه بوده اند، در این بین جهانبینی جهان شمول اسلامی که هیچ زاویه ای از عرصه ی زندگی انسان را فراموش نکرده است، تبلور تأمین نیاز های واقعی انسان در تمام ابعاد مادی و معنوی بر اساس اصول توحیدی، تعریف امت واحده و تقوا محوری در تعیین ارزش و جایگاه انسانها را در شهر دیده است و لذا جا دارد با مرور و اکتشاف اصول حاکم بر مفاخر معماری و شهرسازی گذشته ی خود و استخراج مبانی دینی موثر در ساخت شهر، متناسب با پیشرفت علم و تکنولوژی نسبت به ترجمان تبلور جهان بینی اسلامی و آینده نگاری مطلوب تحقق اهداف شهر اسلامی و در مفهومی جامع نظیر مدل «شهر طیب»، همگام با گام دوم انقلاب و منویات مقام معظم رهبر(مد) وآرمان بزرگ انقلاب اسلامی که همان آمادگی برای ظهور و تمدن سازی نوین اسلامی است همت گمارد. در این پژوش تلاش شده است به ارائه مدل مفهومی و اجرایی شهر اسلامی تحت قالب «شهر طیب» و با ارائه شاخص های کلان پیاده سازی آن و با ذکر اولویت اجرایی به روشی جامع و علمی اقدام گردد.
شهر پیامبر، تأملی بر ساختار شهر در نخستین سال های پس از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
319 - 334
حوزههای تخصصی:
ساختار شهرها از زمان پیدایش اولین شهرها تحت تأثیر عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوده است. با گذشت زمان این عوامل دستخوش تحول و دگرگونی هایی شده اند. تلاش در راستای رسیدن به الگوی مناسبی از شهر اسلامی که بتواند پاسخگوی نیازهای جامعه ی امروز باشد، به عنوان یکی از دغدغه های پژوهشگران حوزه ی شهرسازی و اسلام شناسی در دهه های اخیر مطرح شده است. شناسایی ویژگی های شهر اسلامی در زمان پیامبر(ص) به عنوان بنیانگذار دین اسلام، می تواند به شناسایی این الگو کمک شایانی کند. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است و روش تطبیقی- تاریخی و به بررسی نمونه هایی از شهرهای اولیه تاریخ اسلام همچون مکه و مدینه پرداخته شده است. مطالعات پیشین نشان می دهد، شهر در زمان پیامبر بیشتر از آنکه با اجزای کالبدی شناخته شود، با عملکرد اجزای خود خصوصاً مسجد شناخته می شد. استفاده از شیوه تخطیط به منظور تقسیم زمین، روشی است که منجر به شکل گیری اصل سلسله مراتب فضایی و قلمرو در این شهرها شده است. مسجد نیز به لحاظ عملکردی، با تبعیت از شیوه تخطیط، به صورت سلسله مراتبی و با الگوی فضای باز برای اتفاقات و رویدادهای شهری شکل می گیرد و در این دوران به عنوان مهم ترین فضای شهری عمل می کند و البته در دوره های بعدی پس از پیامبر اکرم(ص) -شاهد فروکاست اهمیت مسجد به جنبه کالبدی آن هستیم. اهداف پژوهش: 1.شناسایی ویژگی های شهرهای اسلامی در دوران اولیه اسلام به ویژه در زمان پیامبر(ص). 2.بازشناسی عوامل مؤثر در تکوین حیات شهری در قرن اول هجری. سوالات پژوهش: 1.مصادیق شهرسازی در شهرهای اولیه اسلام در زمان پیامبر(ص) چه بوده اند؟ 2.دین اسلام چگونه بر ساختار شهر در دوره پیامبر(ص) تأثیرگذار بوده است؟
طراحی فضایی محلات شهری با تأکید بر اصول دین اسلام در شهر ایرانی-اسلامی (مطالعه موردی : محله شهدای شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۲
41 - 52
حوزههای تخصصی:
شهر اسلامی مفهومی است که پژوهشگران متعدد، تحقیقات مختلفی برای رسیدن به آن انجام داده اند. حال آنکه ارائه الگو در سطح محله از دغدغه های موجود در این زمینه می باشد.از این رو الگوی ایرانی-اسلامی محله، درواقع اطلاق نقشه های کلی فضاهای از پیش تعیین شده در سطح محله با توجه به وضعیت موجود کالبدی است. هدف این پژوهش شناسایی ویژگی های کالبدی شهرهای ایرانی-اسلامی و ارائه یک الگوی فضایی از محله و ساختار آن بر اساس اصول دین اسلام، در شهرهای ایران می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده که در آن از روش تحلیل متن و محتوا در جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. از نتایج به دست آمده این پژوهش می توان به امتزاج داده های موجود در مکتب اصفهان و تحقیقات انجام شده و مطابقت آنها با اصول مبین اسلام اشاره داشت که می تواند در طراحی محلات شهری مورد استفاده قرار گیرد.
تجلی عدالت اجتماعی در ساختار شهر اسلامی (محله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
13 - 20
حوزههای تخصصی:
آرمان شهر اسلامی در پیروی از کلام پروردگار، سنت پیامبر و روایات معصومین به برقراری عینی عدالت و نیز قرار دادن مناسب هر چیز درجای خود و خلق فضاها با اندازه های مناسب اقدام می نماید. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی در پی دستیابی به هدف اصلی خود، یعنی تجلی عدالت اجتماعی در ساختار شهر اسلامی به ویژه محله می باشد. نتایج تحقیق پس از مطالعه منابع مختلف نشان می دهد که برای تجلی عدالت اجتماعی در ساختار شهری، توجه توأم به سه وجه شهروندان، کالبد شهر و مدیریت شهری ضروری است. محله به عنوان ساختار اصلی شهر اسلامی، می تواند با رعایت عدالت فردی و اجتماعی بین ساکنان محله و رعایت مفاهیم تعادل، هماهنگی و توازن در اجزاء و فضاهای محله و نیز رعایت حقوق قانونی افراد محله از خدمات و تسهیلات عمومی محلی توسط نظام مدیریت محله، زمینه های تحقق عدالت اجتماعی را در خود مهیا سازد.
امکان سنجی کاربست رویکرد CPTED در شهرهای اسلامی (نمونه مورد مطالعه: مناطق ده گانه شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای امروز با تمام امکانات جدید، همانند گذشته قادر به تأمین آرامش و امنیت شهروندان نیستند؛ از این رو توجه به مفهوم امنیت شهروندان و روش های ارتقاء آن، به عنوان یکی از اولویت های مهم و اساسی حرفه مندان و تئوری پردازان شهری تبدیل شده است. رویکردهای جدید طراحی محیطی بر این نکته تأکید دارند که با توجه به ساختار کالبدی فضاهای شهری و تدوین و اعمال ضوابط ویژه در آن ها، می توان به میزان گسترده ای از ارتکاب جرائم شهری جلوگیری نمود. رویکرد CPTED (پیشگیری از جرایم با استفاده از طراحی محیطی) را می توان نوعی رویکرد هدفمند در جهت طراحی کارآمد و هوشمندانه مؤلفه های محیطی در کاهش جرائم دانست؛ که بطور مؤثری در افزایش سرمایه اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی، افزایش میزان رضایت مندی شهروندی و در نتیجه بهبود رفاه اجتماعی جامعه تأثیر بسزایی دارد. این پژوهش در پی آن است تا امکان اجرا نمودن رویکرد CPTED را در شهرهای اسلامی بسنجد. از این رو شاخص های شهر اسلامی و رویکرد CPTED با استفاده از آزمون های پیرسون و رگرسیون در مناطق شهرداری تبریز مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که نظارت و مراقبت از فضاهای جمعی، حمایت و بسترسازی جهت بروز فعالیت های اجتماعی، کنترل دسترسی بصری و فیزیکی به فضاهای شهری، توجه به سلسله مراتب و قلمرو فضاهای شهری، استفاده از روش های منسجم جهت حفظ و نگهداری فضاهای یاد شده به ترتیب بیشترین اهمیت را در کاربست رویکرد CPTED در مناطق ده گانه شهرداری تبریز به خود اختصاص داده اند.
خوانش ادراکی شهروندان منطقه 20 شهر تهران از ویژگی های شهر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هفدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۲
138 - 156
حوزههای تخصصی:
از ابتدای شکل گیری حکومت اسلامی، این مکتب دینی همواره در کتب مقدس و روایات بزرگان آن بر احترام بر اجتماعات مسلمانان و لزوم ارتباطات میان آنها تاکیده کرده است. تجلیگاه برجسته این مفاهیم در شهرهای قرون اولیه اسلام به ظهور رسیده است. این امر سبب شد که شهر اسلامی به عنوان فضایی برای رشد و نمو دیگر مفاهیم و اصول پایهای اسلامی گردد. با این وجود با پدید آمدن تفکر مدرن و ظهور جنبشهای متعدد، شاهد آن هستیم که بسیاری از این مفاهیم با آسیبهای قابلتوجهی روبرو شدهاند. این امر در محلاتی که پیشینه تاریخی، مذهبی و مدنی غنی تری دارند به طور قابل توجهی چشم گیرتر است و ساکنان آن را میتواند با چالشهای هویتی روبرو کند. منطقه 20 شهر تهران نیز از جمله این محدوده های ارزشمند است که این پژوهش با هدف سنجش خوانش ساکنان آن از منظر شهر اسلامی شکل گرفت. در ادامه پس از استخراج شاخص ها و زیرشاخصهای مرتبط با شهر اسلامی از آراء و اندیشه صاحبنظران و شکلگیری مدل مفهومی پژوهش، با استفاده از طراحی و توزیع پرسشنامه ای 50 سوالی در طیف مقیاس 5 گزینهای لیکرت، ویژگیهای شهر اسلامی از منظر ادراکات ساکنان منطقه 20 با استفاده از تحلیلهای آمار استنباطی به دست آمد. نتایج ناشی از یافته ها بیانگر این حقیقت هستند که از نگاه شهروندان آسیبپذیرترین عوامل که منجر به افول کیفیت منطقه 20 شهر تهران از دیدگاه اسلامی شده است، عوامل کالبدی و محیطی بوده است و عوامل اجتماعی و ارزشی در درجات بعدی قرار دارند.