آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۱

چکیده

پس از فراگیرشدن دین مبین اسلام و تأثیر آن بر فرهنگ و تمدن ساکنان شهرها، سکونتگاه ها و محیط های ساخته شده ای در سرتاسر سرزمین های اسلامی به منصه ظهور رسید که امروزه از آن ها با عنوان «شهر و شهرسازی اسلامی» یاد می شود. شهر اسلامی دارای صفات و ویژگی های مختلفی در ابعاد کالبدی، اجتماعی، مدیریتی، سیاسی و فرهنگی است که در مطالعات و بررسی های گوناگون به آن ها اشاره شده است. با ظهور مدرنیسم و فراگیرشدن آن در سراسر جهان و به ویژه کشورهای اسلامی در حال توسعه، تقلید و توسعه برون زا در این شهرها باعث ایجاد ناپایداری در محیط های شهری این سرزمین ها شده است. با مطرح شدن نظریه توسعه پایدار در اواخر قرن بیستم و درپی آن شهرهای پایدار، جنبه های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و کالبدی منتج از آن ها، به طور جدی در معماری و شهرسازی معاصر مورد توجه قرار گرفته است. سؤال اصلی تحقیق این است که مبانی توسعه پایدار شهری، به ویژه در ابعاد اجتماعی و کالبدی، از چه پارادایم فکری نشئت می گیرد و تا چه حد با اصول شهرسازی اسلامی انطباق دارد؟ و آیا این ادعا که توسعه پایدار شهری همان شهرسازی اسلامی است صحت دارد یا خیر. تحقیق حاضر از نوع تحقیق های بنیادین است و با روش توصیفی تحلیلی و مقایسه تطبیقی صورت گرفته است که در آن ضمن تشریح اصول مطرح در شهر اسلامی و نیز ماهیت توسعه پایدار و بعد اجتماعی و کالبدی آن، به تحلیل و مقایسه آن ها پرداخته شده است و با درنظر گرفتن نقاط قوت هرکدام در ساخت شهرها، به تبیین اصول و راهکارهایی جهت تحقق شهر های اسلامی پایدار مبتنی بر مبانی و ارزش های اسلامی در دنیای معاصر می پردازد. در نهایت، با توجه به این اصول و معیارهای مطرح شده، راهکار هایی کالبدی و اجتماعی جهت دستیابی به شهر اسلامی پایدار پیشنهاد می شود.

تبلیغات