مطالعات روانشناسی صنعتی و سازمانی
مطالعات روانشناسی صنعتی و سازمانی سال 11 بهار و تابستان 1403 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اجتماعات یادگیری حرفه ای، چهارچوب و فرایندی را برای یادگیری مداوم و رشد حرفه ای معلمان فراهم می آورد. بنابراین، این پژوهش با هدف طراحی الگوی مفهومی اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان دوره دوم متوسطه استان خوزستان انجام گرفت. پژوهش از نوع تحقیقات توسعه ای-کاربردی و به روش کیفی بود. در این پژوهش رویکرد بخش کیفی پژوهش، مبتنی بر نظریه داده بنیاد و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته با 18 نفر از اساتید و خبرگان دانشگاهی و فعالین در مدارس متوسطه بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل گراند تئوری، تجزیه و تحلیل شدند. در ادامه دادهای حاصل در طی ۳ گام کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد پردازش قرار گرفت. برای تحلیل و تفسیر داده ها، از نرم افزار Atlasti استفاده شد. در نهایت 18 مصاحبه تحلیل شد که تعداد 169 کدباز، و با الگوی پارادایمی استراوس و کوربین، 17 کد محوری (شرایط علی شامل 4 کد محوری و 9 مقوله؛ شرایط زمینه ای شامل 3 کد محوری و 7 مقوله؛ شرایط مداخله گر شامل 2 کدمحوری و 4 مقوله؛ راهبردها شامل 4 کد محوری و 11 مقوله؛ و پیامدها شامل 4 کد محوری و 11 مقوله) استخراج گردید. بنابراین، برای موفقیت یک نظام آموزشی و پرورش توانمند لازم است که حتماً در نظام های آموزشی اجتماعات یادگیری حرفه ای ایجاد و توجه ویژه ای به آن ها شود و هرچه در یک نظام آموزشی اجتماعات یادگیری حرفه ای فعال تری وجود داشته باشد آن نظام موفق تر عمل می کند و دانش آموزان موفق تری را به جامعه تحویل می دهد.
نقش تعدیل گر آموزش طرحواره ای و رفتاری در رابطه بین نتایج کانون ارزیابی با ارزیابی عملکرد خود، همکاران و سرپرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش ارزیابان و آموزش آن ها به منظور افزایش دقت و کاهش خطا در نتایج کانون ارزیابی انکارناپذیر است. از این رو هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش تعدیلی دو نوع آموزش چهارچوب مرجع (FOR) طرحواره ای و رفتاری ارزیابان در رابطه بین نتایج کانون ارزیابی با ارزیابی عملکرد خود، همکاران و سرپرستان بوده است. بدین منظور در مرحله نخست پژوهش مهارت ارزیابی به دو گروه از دانشجویان دکتری و ارشد رشته های روان شناسی با گرایش های مختلف به شیوه چهارچوب مرجعِ طرحواره ای و رفتاری آموزش داده شد و به گروه سوم به عنوان گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد و از آن ها خواسته شد در کانون ارزیابی شایستگی های دو گروه 28 نفری از مدیران مجموعه صنایع واقع در شهر اصفهان را رتبه دهند. لازم به توضیح است شایستگی های مورد ارزیابی شامل قضاوت، رهبری، برنامه ریزی، روابط بین فردی و پردازش اطلاعات بوده است. این شایستگی ها در تمرین های شبیه سازی جستجوی حقیقت، بحث گروهی، ایفای نقش و ارائه شفاهی بود. سپس بعد از گذشت 6 ماه در فاز دوم پژوهش از خود مدیران، همکاران و نیز سرپرستان مدیران خواسته شد تا فرم ارزیابی عملکرد (Nouri et al., 2007) را تکمیل کنند که در تحلیل ها به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شود. با استفاده از ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و تبدیل z فیشر به رابطه میان نتایج کانون ارزیابی و ارزیابی عملکرد (خود، همکاران و سرپرستان) و نیز تفاوت همبستگی پرداخته شد. از مهم ترین نتایج می توان به تأثیر معنی دار آموزش ارزیابان به دو شیوه چهارچوب مرجعِ طرحواره ای و رفتاری اشاره کرد. اگرچه مقادیر همبستگی بین ارزیابی عملکرد و نتایج کانون با ارزیابانی که آموزش طرحواره ای دیده اند کمی بیشتر از ارزیابانی بود که آموزش رفتاری داشته اند، لیکن این تفاوت معنی دار گزارش نشد. علاوه بر این، راجع به شیوه های آموزش ارزیاب و نیز جهت گیری پژوهش های آتی و همچنین پیشنهادهای کاربردی و پژوهشی بحث شده است.
اثر سرمایه روان شناختی بر اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی: نقش میانجی عواطف شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی عواطف شغلی در رابطه بین سرمایه روان شناختی با اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی بود. طرح پژوهش همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری است که یک روش همبستگی چند متغیری می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه فرهنگیان استان خوزستان می باشند که از بین آن ها تعداد 150 از طریق روش نمونه گیری چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه سرمایه روان شناختی (Luthans et al., 2007)، مقیاس بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل (Van Katwyk et al., 2000)، پرسش نامه اشتیاق شغلی (Schaufeli et al., 2002)، پرسش نامه خشنودی شغلی (Judge & Bono, 2000) و پرسش نامه تعهد شغلی (Blau & Boal, 1989) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS ویراست 23 انجام گرفت. نتایج حاکی از اثر مستقیم سرمایه روان شناختی بر عواطف مثبت، عواطف منفی، اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی، اثر مستقیم عواطف مثبت و عواطف منفی بر اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی و اثر غیرمستقیم سرمایه روان شناختی بر اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی از طریق عواطف مثبت و عواطف منفی بود. بنابراین می توان با آموزش سرمایه روان شناختی به کارکنان، علاوه بر کاهش عواطف منفی و بهبود عواطف مثبت آنان، باعث افزایش اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی کارکنان شد.
اثربخشی آموزش بازی های مدیریتی بر انگیزه شغلی و رفتار نوآورانه مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگیزه کاری و رفتار نوآورانه نقش حیاتی در توسعه سازمان ها ایفاء می کند، چراکه بهره وری و اثربخشی کارکنان را افزایش می دهد. همچنین به معنای امکان توسعه کارآفرینی، آماده سازی کارکنان برای فعال بودن برای تغییرات احتمالی، مشارکت آنان در فرآیند تصمیم گیری و اقدام است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش بازی های مدیریتی بر انگیزش شغلی و رفتارهای نوآورانه مدیران بود که پس از آشنایی با این تکنیک و مواجهه با موقعیت ها و استفاده از آن در تصمیم گیری، رابطه آن را با انگیزش شغلی و رفتارهای نوآورانه بررسی شد. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی بود که در آن از دو گروه پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. در واقع آموزش بازی های مدیریتی به عنوان یک متغیر مستقل برای تعیین تأثیر آن بر انگیزه شغلی و رفتارهای نوآورانه مدیران به عنوان متغیرهای وابسته به کار گرفته شد. حجم نمونه شامل 30 نفر از مدیران شرکت نرم افزاری داتین است که به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره انتخاب شدند و معیار ورود آن ها داشتن سابقه کار و حضور بیش از 2 سال در تیم بود. ابزار تحقیق شامل دو پرسش نامه خودگزارشی انگیزش شغلی هاکمن و اولدهام (1976) و رفتار نوآورانه کارکنان جانسن (2000) بود که قبل و بعد از مداخله مورد نظر (آموزش بازی های مدیرتی) برای گروه آزمایش اجرا شد. همچنین داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از تأثیر آموزش بازی های مدیریتی بر انگیزه شغلی و رفتارهای نوآورانه مدیران بود (05/0>P). اثربخشی آموزش مدیریت بازی بر انگیزش شغلی و رفتار نوآورانه نشان می دهد که مدیران با اتخاذ چنین رویکردی در سازمان می توانند انگیزه شغلی و رفتار نوآورانه را در کارکنان افزایش دهند.
رابطه علّی حمایت سازمانی و اجتماعی ادراک شده با شادکامی سازمانی: نقش میانجی کیفیت زندگی کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین میزان برازش مدل مفهومی شادکامی سازمانی بر اساس حمایت سازمانی و اجتماعی ادراک شده با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری معلمان بود. روش طرح پژوهشی حاضر، از نوع همبستگی و جز پژوهش های کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل معلمان ابتدایی شهرستان دهلران به تعداد 640 نفر بود که بر اساس جدول مورگان 240 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسش نامه های شادکامی سازمانی (1985) Watson et al. ، حمایت سازمانی ادراک شده (1986) Eisenberger et al.، حمایت اجتماعی ادراک شده (1988) et al. Zimet و کیفیت زندگی کاری (1973) Walton بود. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری، شاخص های برازش مدل مورد مطالعه تأیید شد و نتایج نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده بر شادکامی سازمانی اثر مثبت و معنی داری دارد. اثر حمایت سازمانی بر کیفیت زندگی کاری معنی دار بود. همچنین اثر کیفیت زندگی کاری بر شادکامی سازمانی مثبت و معنی دار بود. اثرات غیرمستقیم حمایت سازمانی و اجتماعی ادراک شده بر شادکامی سازمانی با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری مثبت و معنی دار شد. در این پژوهش اثر حمایت سازمانی ادراک شده بر شادکامی سازمانی و اثر حمایت اجتماعی ادراک شده بر کیفیت زندگی کاری معنی دار نبود. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود مسئولان آموزش و پرورش، با افزایش حمایت سازمانی و اجتماعی و بالا بردن سطح رفاه و کیفیت زندگی کاری معلمان در جهت شادکامی سازمانی آنان بکوشند تا معلمان نیز بتوانند، سازمان را در کسب نتایج بهتر یاری نمایند.
نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین سرمایه های اجتماعی و تعارض کار-خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعارض کار-خانواده موضوعی اساسی می باشد که کارکنان را تحت تأثیر قرار می دهد و از شایع ترین شکایات هر سازمانی می باشد. از جمله عواملی که با تعارض کار-خانواده ارتباط دارند می توان به سرمایه اجتماعی و تعهد سازمانی اشاره کرد. بدین ترتیب این پژوهش به دنبال بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و تعارض کار-خانواده با نقش میانجی تعهد سازمانی می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد شاغل بازار کار شهر تهران می باشد. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. ابزار این پژوهش شامل پرسش نامه تعارض کار-خانواده Netmier et al. (1996)، پرسش نامه سرمایه اجتماعی انجمن سرمایه اجتماعی آمریکا و پرسش نامه تعهد سازمانی (1996) Balfour & Wechsler می باشد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و smartPLS استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه سرمایه اجتماعی با تعهد سازمانی و تعهد سازمانی با تعارض کار و خانواده معنی دار است. علاوه بر این، تحقیق نقش واسطه ای تعهد سازمانی را در رابطه بین سرمایه اجتماعی با تعارض کار- خانواده تأیید کرد. نتیجه حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که تعهد سازمانی می تواند میانجی گر رابطه بین تعارض کار-خانواده و سرمایه اجتماعی باشد؛ بنابراین می بایست به موضوع تعهد سازمانی توجه ویژه ای شود.
اثر رهبری خدمتگزار بر رفتارهای کاری نوآورانه با توجه به نقش میانجی معناداری کار در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش معنا داری کار به عنوان میانجی در رابطه بین رهبری خدمتگزار و رفتارهای کاری نوآورانه می باشد. در این پژوهش از روش توصیفی پیمایشی با نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای جمع آوری داده ها از نمونه 277 نفری از کارکنان شرکت های دانش بنیان شهر تهران استفاده شده است. پرسش نامه های مورد استفاده در این تحقیق، پرسش نامه رهبری خدمتگزار (Patterson, 2003)، پرسش نامه معنا دار بودن کار (Arnoux-nicolas et al., 2017) و پرسش نامه رفتارهای کاری نوآورانه (De jong & de Hartog, 2010) می باشند. داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS و Amos-24.0 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد رهبری خدمتگزار بر رفتارهای کاری نوآورانه اثر مستقیم مثبت و معنی دار دارد. همچنین رهبری خدمتگزار بر معنا داری کار اثر مستقیم مثبت و معنی دار دارد. نتایج بوت استراپ نشان داد اثر غیرمستقیم رهبری خدمتگزار به واسطه معنا داری کار بر رفتارهای کاری نوآورانه مثبت و معنی دار می باشد، در نتیجه شرکت های دانش بنیان می توانند رهبری خدمتگزار را به عنوان یک روش متحول کننده برای باز کردن پتانسیل نوآوری کارکنان با القای حس هدفمندی در کارشان بپذیرند.
ارائه مدل مدیریت هوشمند استعداد در سازمان های دولتی با بهره گیری از روش تحلیل مضمون (تم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت هوشمند استعداد، به معنای مدیریت اثرگذار یا هوشمندانه منابع انسانی است که دربرگیرنده سرمایه دانشی یک سازمان و قابلیت در تولید، حفظ و نگهداری، ذخیره، انتقال و به کارگیری دانش در حمایت از سازمان برای تحقق اهداف و مقاصدش می باشد. مسئله تحقیق حاضر این است که ابعاد و جوانب مختلف مدیریت هوشمند استعداد چه مواردی هستند و چگونه می توان نسبت به ادغام موفق مدیریت استعداد و مدیریت دانش اقدام نمود. از این رو هدف تحقیق شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدیریت هوشمند استعداد در سازمان های دولتی است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی محسوب می شود. در مرحله کیفی این تحقیق، از تکنیک تحلیل تم و در مرحله کمی از روش تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. در مرحله کیفی به منظور طراحی الگوی تحقیق، با 31 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. در مرحله کمی به منظور تأیید اعتبار مدل از 85 نفر از مدیران منابع انسانی در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نظرخواهی شد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده و ابزار گردآوری داده پرسش نامه بود. براساس یافته ها، سه دسته متغیر شامل هدایتگرها، بسترها و اقدامات مدیریت هوشمند شناسایی شدند. همچنین برای متغیر اقدامات مدیریت هوشمند استعداد هفت بعد تأمین استعدادهای دانشی، توسعه استعدادهای دانشی، به کارگیری استعدادهای دانشی، ارزشیابی استعدادهای دانشی، نگهداری استعدادهای دانشی، ارزش آفرینی از استعدادهای دانشی و بسترسازی فعالیت استعدادهای دانشی تعیین گردید. یافته های بخش کمی نشان داد که متغیرهای تحقیق قابل قبول است. نتایج تحقیق نشان داد که مدیریت هوشمند استعداد پدیده ای پیچیده و چندبعدی است و از نظر ماهیت با مدیریت استعداد تفاوت هایی دارد. مهم ترین تفاوت در زمینه پویا بودن مدیریت هوشمند استعداد (با توجه به ماهیت نسبتاً ایستای مدیریت استعداد) است که این ویژگی به دلیل ادغام با مدیریت دانش و بهره گیری از ظرفیت های آن ایجاد شده است. همچنین بهره گیری از رویکرد مدیریت هوشمند استعداد در سازمان های دولتی، می تواند آثار و پیامدهای کوتاه مدت و بلندمدت متعددی به همراه داشته باشد و سطح کیفی سرمایه های انسانی را ارتقاء دهد.
رابطه خودشیفتگی و خودتنظیمی هیجانی با بهزیستی شغلی و اعتیاد به کار با توجه به نقش میانجی سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائلی که هر سازمان می بایست توجه ویژه ای به آن نماید، شناخت مسائل روانی و شغلی کارکنان است. لذا امروزه توجه به سازه بهزیستی شغلی در میان کارکنان رو به افزایش است. همچنین با توجه به شرایط کاری کارکنان در سازمان ها و تمایل افراد به کار در ساعت های طولانی، می توان شاهد بروز عواقب ناشی از آن همچون اعتیاد به کار بود. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه خودشیفتگی و خودتنظیمی هیجانی با بهزیستی شغلی و اعتیاد به کار با توجه به نقش میانجی سلامت روان انجام گردید. این پژوهش از نظر نوع، توصیفی و از نظر روش یک پژوهش همبستگی است و جامعه آماری آن را کلیه کارکنان یک سازمان در شهر اصفهان به تعداد دو هزار نفر تشکیل داده اند که از میان آنان، تعداد 310 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های اعتیاد به کار، بهزیستی شغلی، خودتنظیمی هیجانی، رگه تاریک شخصیت خودشیفته و سلامت روان بود. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که رابطه خودتنظیمی هیجانی با سلامت روان، سلامت روان با بهزیستی شغلی و خودشیفتگی با اعتیاد به کار، مثبت معنی دار است و رابطه خودشیفتگی با سلامت روان و رابطه سلامت روان با اعتیاد به کار منفی و معنی دار است (05/0>p). همچنین مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است و سلامت روان، میانجی رابطه خودشیفتگی و خودتنظیمی هیجانی با بهزیستی شغلی و اعتیاد به کار است (05/0>p)؛ بنابراین به دلیل نقش و اهمیت پدیده هایی همچون بهزیستی شغلی و اعتیاد به کار در سازمان ها، توجه به این یافته های مهم باید مدنظر مدیران و سیاست گذاران سازمان ها قرار بگیرد.
عوامل مرتبط با عدالت سازمانی: یک مطالعه فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل یافته های به دست آمده از پژوهش های پیرامون همبسته های عدالت سازمانی در شبکه بانکی کشور انجام شده است. مطالعه حاضر پژوهشی کاربردی و کمی است. جامعه آماری پژوهش را تمام پژوهش های انجام شده تا پایان بهار 1402 در زمینه موضوع مورد مطالعه تشکیل دادند که از طریق نمونه گیری هدفمند 37 پژوهش مرتبط با عدالت سازمانی که در قالب پایان نامه نمایه شده در سایت ایرانداک و مقالات منتشر شده در نشریات علمی-پژوهشی در بازه زمانی 1389 تا 1401 شناسایی و استخراج شدند. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر فراتحلیل می باشد و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، از ویرایش دوم نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA) استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد در شبکه بانکی کشور، ارتباط عوامل در سه سطح «فردی، اجتماعی و سازمانی» با عدالت سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اندازه اثر حاصل، نتایج نشان داد که عوامل سازمانی قوی ترین همبسته عدالت سازمانی می باشند و بعد از آن به ترتیب عوامل فردی و اجتماعی قرار می گیرند. در بین عوامل سازمانی، «بهروزی سازمانی» در بین عوامل فردی، «بهره وری کارکنان» و در بین عوامل اجتماعی «سرمایه اجتماعی» قوی ترین ارتباط را با عدالت سازمانی داشتند. پژوهش های گوناگون نشانگر آن است که تقویت ادراک کارکنان از عدالت سازمانی بر جنبه های متفاوت رفتار سازمانی مرتبط و اثرگذار است و تلاش برای توسعه عدالت سازمانی به صورت توأمان از یک سو به تقویت و افزایش بهره وری سازمانی به صورت مستمر و از سوی دیگر رشد شاخص های توسعه منابع انسانی سازمان ها کمک می کند.
شناسایی عوامل کاهنده استرس به منظور ارتقای بهره وری تولید در پتروشیمی بندر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استرس شغلی شرایطی است که باعث فشار و خستگی جسمی و روانی و در مجموع ناراحتی انسان در حین کار می شود. افسردگی، اضطراب و استرس از جمله عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی و بسیاری از مشکلات اجتماعی و عملکردی کارکنان است. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل کاهنده استرس صنعت پتروشیمی بندر ماهشهر و سپس ارزیابی و تعیین اولویت آن هاست. پژوهش حاضر براساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت روش، توصیفی تحلیلی و از نظر شیوه گردآوری داده ها پیمایشی (میدانی) است. جامعه آماری شامل صاحب نظران و خبرگان حوزه منابع انسانی شرکت بود. برای تعیین 21 نفر از خبرگان از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد . برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ماتریسی دو بعدی به کار گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک تاپسیس استفاده شد. با توجه به مطالعه و تحلیل داده های به دست آمده در این پژوهش، اعتماد به نفس (29%=Wj) و نگرش سازمانی مطلوب (26%=Wj) بیشترین اهمیت را در بین شاخص های مطرح در ارزیابی عوامل کاهنده استرس به خود اختصاص دادند. همچنین آموزش و توانمندسازی (CI=0.679) و اشتراک اطلاعات کارکنان (CI=0.631) در اولویت اول و دوم عوامل کاهنده استرس و بهبود بهره وری تولید در صنعت پتروشیمی بندر ماهشهر شناسایی شد. بر اساس یافته های پژوهش، آموزش و توانمندسازی و اشتراک اطلاعات کارکنان به عنوان مناسب ترین عوامل کاهنده استرس در پتروشیمی بندر ماهشهر معرفی شد. بنابراین به مدیران پیشنهاد می شود به منظور کاهش استرس و به تبع آن بهبود بهره وری در صنعت پتروشیمی بندر ماهشهر، آموزش و توانمندسازی و اشتراک اطلاعات را در مجموعه برنامه های شرکت به طور فزاینده ای مورد توجه قرار دهد .
اثر حمایت ادراک شده از بهداشت روانی و تعهد عاطفی بر قصد ترک شغل: نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز، ترک خدمت کارکنان یکی از مشکلات عمده سازمان هاست که در نتیجه بسیاری از سرمایه گذاری ها به راحتی از دست می رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر حمایت سازمانی ادراک شده از سلامت روان و تعهد عاطفی بر تمایل به ترک خدمت با نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان شرکت خالص سازان روی تشکیل داده اند. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد حجم نمونه آماری برابر با 73 نفر به دست آمد. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Smartpls استفاده شد. یافته ها نشان داد که تعهد عاطفی بر کاهش تمایل به ترک خدمت کارکنان اثر مثبت دارد. حمایت سازمانی ادراک شده از بهداشت روانی نیز بر تعهد عاطفی کارکنان اثر مثبت دارد. همچنین نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی در رابطه بین تعهد عاطفی با تمایل به ترک خدمت کارکنان تأیید گردید.