مطالعات روانشناسی صنعتی و سازمانی
مطالعات روانشناسی صنعتی و سازمانی سال 9 بهار و تابستان 1401 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نوجوانی یکی از مهمترین مراحل زندگی بشر است. در این مرحله فرد باید انتخاب های مختلفی انجام دهد از جمله انتخاب رشته تحصیلی و شغلی که یکی از مهمترین تصمیمات فرد است. برای انتخاب رشته تحصیلی و شغلی مناسب برای هر فرد موارد زیادی باید در نظر گرفته شود، هویت شغلی، آرزوهای تحصیلی، شغلی و نگرش مثبت درباره تحصیلات و شغل آینده از جمله این موارد است. پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه آرزوهای تحصیلی، آرزوهای شغلی با هویت شغلی نوجوانان به همراه بررسی نقش واسطه ای نگرش به آینده تحصیلی و شغلی انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع تحلیل مسیربود. جامعه آماری، متشکل از کلیه دانش آموزان پسر و دختر دوره دوم متوسطه منطقه دو استان تهران به تعداد 1355 بود. نمونه آماری براساس جدول مورگان 299 نفر درنظر گرفته شد که با روش نمونه گیری jwhntd چندمرحله ایی انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس هویت شغلی دیلاس و جرنگین، آرزوهای تحصیلی دیپرو، آرزوهای شغلی ابرئن و نگرش به آینده تحصیلی و شغلی جمالی و قلعه نویی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازتحلیل مسیرواز طریق SPSS-23 و AMOS-23انجام شد. یافته ها نشان داد که آرزوهای شغلی بر نگرش به آینده تحصیلی و شغلی، بر هویت شغلی در حالت مستقیم و به صورت کل اثر مثبت دارد. آرزوهای تحصیلی نیز در حالت مستقیم بر نگرش به آینده تحصیلی و شغلی اثر مثبت دارد اما بر هویت شغلی اثر مستقیم و کل ندارد. در مورد روابط غیرمستقیم نیز نتایج نشان داد هر دو متغیر پیش بین از طریق نگرش به آینده تاثیر مثبت و معنی داری بر هویت شغلی دارند. بنابراین، معلمان، مشاوران و متخصصان در دوره نوجوانی می توانند با پرداختن به آرزوها برای تحصیل و شغل، به رشد هویت حرفه ای دانش آموزان کمک کنند.
شناسایی و تبیین ابعاد شایستگی های شغلی کارکنان حراست دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین ابعاد شایستگی های شغلی کارکنان حراست دانشگاه اصفهان به منظور ارائه یک مدل مفهومی انجام گرفت. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات توصیفی- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان، کارکنان و مدیران حراست دانشگاه اصفهان بود. برای نیل به هدف پژوهش، ابزار گرد آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته با دانشجویان، کارکنان و مدیران حراست دانشگاه اصفهان بود و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها برای شناسایی ابعاد شاخص های شایستگی از متن مصاحبه ها از تحلیل مضمون یا تحلیل تم با استفاده از نرم افزار کامپیوتری NVivo 8 استفاده شد. بر اساس یافته های به دست آمده، مدل نهایی شایستگی در سه بعد دانش و مهارت فردی، دانش و مهارت تخصصی و دانش و مهارت عمومی طراحی شد و شاخص های هر بعد از مصاحبه انجام شده احصاء گردید. با توجه به اهمیت سازمان های آموزشی و همچنین اهمیت شناسایی شایستگی های کارکنان، مدل مذکور برای ارتقاء و بهبود عملکرد کارکنان در حوزه حراست کاربرد داشته و تأثیرگذار خواهد بود.
پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان طی دوران کووید 19 بر اساس نقش تاب آوری و بهزیستی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسودگی شغلی در معلمان یک پدیده روان شناختی مزمن خستگی و بی علاقگی است که دوران همه گیری کرونا از نظر فشردگی برنامه های آموزشی ممکن است در این زمینه تأثیرگذار باشد. از جمله عواملی که باعث سازگاری موثر با عوامل خطر می شود و می تواند نقش موثری در کاهش فرسودگی شغلی داشته باشد، تاب آوری و بهزیستی روانشناختی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان در طی کووید 19 بر اساس نقش تاب آوری و بهزیستی روانشناختی صورت گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه دوم شاغل در آموزش و پرورش ناحیه یک بندرعباس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس جدول مورگان تعداد 357 نفر از معلمان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به دلیل تعطیلی مدارس پرسش نامه ها از طریق شبکه های مجازی با توزیع لینک آنلاین در اختیار نمونه آماری قرار داده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه فرسودگی شغلی، مقیاس تاب آوری و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی استفاده شد. از تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که هر دو متغیر پیش بین، یعنی تاب آوری و بهزیستی روانشناختی با متغیر ملاک (فرسودگی شغلی معلمان) رابطه منفی و معنی داری دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که هر چه میزان تاب آوری و بهزیستی روانشناختی بالاتر باشد، میزان فرسودگی شغلی معلمان در طی کووید 19 پایین تر خواهد بود.
نقش صفات پنج گانه تاریک شخصیت در پیش بینی رفتارهای شغلی مخرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در زمینه تفاوت کارکنان از نظر گرایش به رفتارهای شغلی مخرب، بحث صفات شخصیتی است. عملکرد فردی و سازمانی با رفتارها و ویژگی های شخصیتی کارکنان رابطه مستقیم دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش صفات پنج گانه تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، خودشیفتگی، دیگرآزاری و کینه توزی) در پیش بینی رفتارهای شغلی مخرب (سوءاستفاده، اخلال در تولید، خرابکاری، سرقت، ترک شغل) بود. برای این منظور تعداد 200 نفر از کارکنان ادارات و سازمان های دولتی و غیردولتی شهر خوی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های صفات پنج گانه تاریک شخصیت و فهرست رفتارهای شغلی مخرب مورد آزمون قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون گام به گام و به وسیله نرم افزار SPSS-22 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که صفات تاریک شخصیت که شامل ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، خودشیفتگی، دیگرآزاری و کینه توزی بود با رفتارهای شغلی مخرب یعنی، سوءاستفاده، اخلال در تولید، خرابکاری، سرقت، ترک شغل رابطه معنی دار دارند و در این میان جامعه ستیزی با همه رفتارهای شغلی مخرب مرتبط بود. تحلیل رگرسیون نشان داد که سوءاستفاده (0/22=R2) به وسیله ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و خودشیفتگی؛ اخلال در تولید (24/0=R2) به وسیله جامعه ستیزی، دیگرآزاری و کینه توزی؛ خرابکاری (0/12=R2) از طریق جامعه ستیزی و دیگرآزاری؛ سرقت (0/80=R2) از طریق جامعه ستیزی؛ و درنهایت ترک شغل (0/13=R2) به وسیله جامعه ستیزی و خودشیفتگی پیش ینی شد. ویژگی های شخصیتی و به ویژه ویژگی های شخصیتی نابهنجار، در ردیف اول عوامل تأثیرگذار در رفتارهای شغلی مخرب قرار دارند. به این ترتیب می توان آن ها را پیش بینی کننده قوی برای انواع مختلف رفتار مخرب در محیط کار در نظر گرفت. می توان نتیجه گرفت که صفات شخصیتی یکی از مهم ترین پیش بینی کننده های رفتارهای شغلی مخرب هستند. یکی از کاربردهای مهم یافته ها این است که از طریق این تحلیل های شخصیتی، می توان الگوهای شخصیتی مؤثر در رفتارهای شغلی مخرب را که هزینه های مادی و اجتماعی برای سازمان ها و صنایع به همراه دارد، شناسایی کرد.
اثر حمایت سازمانی ادراک شده بر اشتیاق شغلی و رفتار مدنی سازمانی با میانجی گری سرمایه های روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر حمایت سازمانی ادراک شده بر اشتیاق شغلی و رفتار مدنی سازمانی با میانجی گری سرمایه های روا ن شناختی بود. جامعه پژوهش کارکنان شرکت فولاد اکسین در اهواز در سال 1395 را در بر می گیرد که از این میان تعداد 300 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسش نامه های حمایت سازمانی ادراک شده ایزنبرگر و همکاران (1997)، سرمایه های روا ن شناختی لوتانز و همکاران (2007)، اشتیاق شغلی شافلی و همکاران (2002) و رفتار مدنی سازمانی پودساکف و همکاران (1990) استفاده شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS ویراست 22 انجام گرفت. جهت تعیین معنی داری اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ در برنامه ی ماکرو پریچر و هایز (2008) استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. یافته های پژوهش حاکی از تأیید اثرهای مستقیم حمایت سازمانی ادراک شده و سرمایه های روا ن شناختی بر اشتیاق شغلی و رفتار مدنی سازمانی بود هم چنین اثر مستقیم حمایت سازمانی ادراک شده به سرمایه های روا ن شناختی ( متغیر میانجی گر) مورد تأیید قرار گرفت. یافته های مربوط به فرضیه های غیرمستقیم نشان دهنده تأیید نقش میانجی گر متغیر سرمایه های روا ن شناختی در رابطه ی بین حمایت سازمانی ادراک شده با اشتیاق شغلی و رفتار مدنی سازمانی بود. ادراک حمایت سازمانی توسط کارکنان موجب افزایش سرمایه های روا ن شناختی و در نتیجه اشتیاق بیشتر کارکنان نسبت به شغل هم چنین بروز رفتار های مدنی سازمانی می گردد. با توجه به نتایج این تحقیق، برای ارتقاء حمایت سازمانی ادراک شده به سازمان توصیه می شود مکرر به کارکنان اعلام کند فعالیت ها و اقدامات مطلوبی که سازمان برای کارکنان فراهم می آورد مانند فرصت های آموزش، ترفیع و پاداش، امنیت شغلی، دادن استقلال و خودمختاری به کارکنان و کاهش عوامل استرس زای شغلی و سازمانی، ناشی از خواست و صلاحدید سازمان به منظور رفاه بیشتر کارکنان در محیط کار است. عملی ساختن این رویکرد از طریق مدیران ارشد سازمان که به میزان زیادی مترادف با سازمان پنداشته می شوند صورت می گیرد. مدیران ارشد می بایست ارزشمندی بالای کارکنان و خوش بینی نسبت به آنان را نشان دهند و توجه خود را نسبت به رفاه و آسایش کارکنان در شرایط مختلف معطوف سازند. هم چنین می بایست فرهنگی در سازمان پرورش داده شود که در آن حمایت سرپرست از زیردست مورد پاداش و توجه قرار گیرد و بخشی از ارزیابی عملکرد سرپرستان به کیفیت رابطه آنان با زیردستان اختصاص داده شود.
نقش واسطه ای اخلاق حرفه ای در رابطه بین فضیلت سازمانی و بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که سازمان ها برای پویایی و بقای خود نیازمند تدوین و به کار گیری استانداردهای اخلاق حرفه ای هستند و فضیلت سازمانی یکی از پیامدهای اخلاق حرفه ای در سازمان و از سازه های اثرگذار بر بهزیستی روان شناختی کارکنان می باشد، بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اخلاق حرفه ای در رابطه بین فضیلت سازمانی و بهزیستی روان شناختی کارکنان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری و جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران، به تعداد 420 نفر بود. حجم نمونه با اساس جدول کرجسی و مورگان به تعداد 201 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه فضیلت سازمانی کامرون و همکاران، بهزیستی روان شناختی ریف و سینگر و اخلاق حرفه ای کادوزیر استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین فضیلت سازمانی با اخلاق حرفه ای و بهزیستی روان شناختی و بین اخلاق حرفه ای و بهزیستی روان شناختی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و فضیلت سازمانی اثر مستقیم و معنی داری بر اخلاق حرفه ای و بهزیستی روان شناختی کارکنان دارد (01/0< P). هم چنین اثر غیرمستقیم فضیلت سازمانی بر بهزیستی روان شناختی با واسطه گری اخلاق حرفه ای با آزمون سوبل در سطح اطمینان 95/0 نیز تأئید شد. بنابراین می توان گفت که فضیلت سازمانی مبتنی بر اخلاق حرفه ای می تواند در بهزیستی روان شناختی کارکنان مؤثر باشد. به عبارت دیگر می توان گفت، فضیلت سازمانی با برانگیختن عواطف مثبت در کارکنان و رفتارهای اخلاقی و سودمند، تصاویر مثبتی از سازمان را در ذهن آفراد به وجود آورده و اعتماد و احساس وفاداری را در آن ها تقویت نموده و کارکنان را برای انجام بهتر وظایف و به نفع کل سازمان آماده می کند.
تدوین الگوی مناسب برای تکریم ارباب رجوع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف اصلی هر سازمان ،جلب رضایت مشتریان و ارباب رجوع از طریق ارائه خدمات با کیفیت مطلوب است. هدف تحقیق حاضر، ارائه الگوی تکریم ارباب رجوع در دادگستری اصفهان بود، که از روش تحقیق آمیخته ( کیفی و کمی) استفاده شده است .روش کیفی شامل گراندد تئوری (داده بنیاد) و روش کمی شامل روش پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق را خبرگان آگاه در حوزه جرم و جرائم دادگستری، قضات، وکلا و کارکنان تشکیل می دهند. در این پژوهش 33 مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته انجام شد که با این تعداد مصاحبه، پژوهش به اشباع اطلاعاتی رسید، و هم چنین از نمونه گیری نظری و در ادامه روش گلوله برفی بهره گرفته شد. به منظور ارزیابی پایایی، مصاحبه های انجام شده، برای آنها بازگردانده شد و مورد تأیید قرار گرفت. مصاحبه ها طی هماهنگی قبلی با افراد منتخب، در محیطی آرام و امن به مدت 60 الی 120 دقیقه به طور کامل ضبط شد. هم چنین به منظور بررسی روایی سازه، از تحلیل عامل تأییدی به کمک نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان می دهد، که بارهای عاملی به دست آمده همگی از 6/0 بالاتر است،که این مطلب نشان دهنده روایی سازه پرسش نامه مذکور است. شرایط علی شامل حسن برخورد، ساختار سازمانی و ویژگی های کارکنان، شرایط زمینه ای شامل عوامل محیطی و فرهنگی، شرایط مداخله گر شامل سرعت در روند و تکریم کارکنان، راهبرد ها شامل تقویت زیرساخت های تسهیلی، سیستم ارزیابی کارکنان، توانمندسازی، اِعمال صحیح قانون، مدیریت بهینه مراجعات، آموزش و فرهنگ سازی و پیامد های حاصل شامل آرامش اجتماعی، اعتماد اجتماعی، پیشبرد امور به دست آمد. با توجه به پژوهش حاضر می توان چنین اعلام داشت که توجه به تمامی عوامل مؤثر بر تکریم ارباب رجوع شامل زیرساخت های فنی، ویژگی های کارکنان و مدیران، قوانین و مقررات محیطی، فرهنگ سازی، انگیزش، توانمندسازی و اعتماد اجتماعی مسیر را جهت توسعه تکریم ارباب رجوع در دادگستری هموار نماید.
اثربخشی آموزش مهارت های روانی-اجتماعی بر بخشایش گری بین فردی و اضطراب اجتماعی رانندگان اتوبوس شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یافته های اولیه مبنی بر این که رانندگان اتوبوس شهری در نتیجه سطوح بالای استرس شغلی ممکن است در حوزه سلامت روان مشکل داشته باشند، امروزه نیز صادق است. پژوهش ها نیاز به تمرکز بر مداخلات عملی دارند که به طور نظام دار برای بهبود سلامت روان رانندگان اتوبوس اجرا و ارزشیابی شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی اجرای دوره آموزشی مهارت های روانی- اجتماعی بر بخشایش بین فردی و اضطراب اجتماعی رانندگان اتوبوس شهر تهران انجام شده است. پروژه آموزش رانندگان شرکت واحد اتوبوس رانی شهر تهران از سال 1390 آغاز شده و در فازهای مختلف بر روی رانندگانی که متقاضی استخدام در شرکت واحد هستند اجرا گردید. روش این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. 49 راننده اتوبوس شهری با میانگین سنی 43/95 (انحراف معیار = 9.87) در زمینه های مدیریت خشم، رانندگی انتقام جویانه، ارتباط موثر و مدیریت استرس طی نه جلسه 80 دقیقه ای آموزش دیدند. برای ارزیابی اثربخشی برنامه آموزشی از مقیاس سنجش بخشایش بین فردی و مقیاس اضطراب در تعاملات اجتماعی استفاده شد. تحلیل آماری نشان داد که برنامه آموزشی بر سطوح ارتباط مجدد و کنترل انتقام، کنترل رنجش، درک و فهم واقع بینانه و هم چنین بر نمره کلی بخشایش تأثیر مثبت داشته و باعث تاثیر معنی دار در افزایش توانایی رانندگان در کنترل رنجش آنان شده است. هم چنین نتایج نشان داد که مداخله تأثیر معنی دار بر کاهش اضطراب در تعاملات اجتماعی در رانندگان اتوبوس داشته است. آموزش مهارت های روانی- اجتماعی می تواند به عنوان بخشی از برنامه بهزیستی برای بهبود سلامت روان رانندگان اتوبوس شهری مورد استفاده قرار گیرد. هم چنین انتظار می رود که این آموزش ها با تمرکز بر مؤلفه های شناختی و رفتاری بر بهبود عملکرد رانندگان اتوبوس و بر کارایی سیستم حمل و نقل تاثیر مثبت داشته باشد.
رابطه بین ابعاد جو کاری مشارکتی با تعهد سازمانی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر یکی از مهم ترین چالش های اساسی مدیران منابع انسانی حفظ کارکنان توانمند به منظور ایجاد موفقیت سازمان و استفاده بهینه از آن هاست؛ این پژوهش با هدف، بررسی رابطه بین جو مشارکتی با تعهد سازمانی کارکنان در یک واحد نظامی انجام شده است. جامعه آماری، کارکنان حوزه ستادی یک واحد نظامی بود که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده، 184 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه جو مشارکتی و پرسش نامه تعهد سازمانی استفاده شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS صورت گرفت. یافته ها نشان داد که جو مشارکتی و ابعاد آن (فرهنگ مشارکت در سازمان، حمایت گروه های کاری، نگرش کارکنان و نظارت مداوم) بر تعهد سازمانی یک واحد نظامی تأثیر مثبت و معنی داری می گذارد. مطابق با یافته های پژوهش حاضر، مادام که در یک واحد نظامی فرهنگ مشارکت و کمک و همکاری حاکم باشد می توان انتظار داشت که تعهد سازمانی کارکنان افزایش یابد. هر چقدر تیم سازی و حمایت از گروه های کاری در این واحد نظامی به خوبی صورت گیرد، این فضای همکاری گروه های کاری باعث اثربخشی تعهد سازمانی در این سازمان می شود.
رابطه رهبری تحولی با بهزیستی شغلی، موفقیت شغلی ادراک شده و عملکرد انطباقی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه رهبری تحولی با بهزیستی شغلی، موفقیت شغلی ادراک شده و عملکرد انطباقی در کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری انجام شد. نمونه پژوهش حاضر 174 نفر (124 نفر مرد، 50 نفر زن) از کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه های رهبری تحولی کلی، بهزیستی شغلی، موفقیت شغلی ادراک شده و عملکرد انطباقی می باشند. به منظور ارزیابی الگوی پیشنهادی از روش الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS ویراست 21 استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی نهایی از برازش قابل قبولی با داده ها برخوردار است. هم چنین، نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم رهبری تحولی به بهزیستی شغلی (0/21=p< 0/001 ،β)، رهبری تحولی به موفقیت شغلی ادراک شده (0/67=p< 0/001 ،β)،و رهبری تحولی به عملکرد انطباقی (0/55=p< 0/001 ،β)،معنی دار می باشند. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که آموزش سبک رهبری تحولی به مدیران در برنامه های آموزشی سازمان ها مورد توجه قرار بگیرد.
سنجش ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر و اثر آن بر بهزیستی روان شناختی: نقش میانجی استحکام ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معلمان نقش مهمی در تربیت سرمایه های انسانی هر جامعه ای دارند و تربیت سرمایه انسانی از مهم ترین وظایف آن هاست، لذا پرداختن به موضوع بهزیستی روان شناختی آنان و ارتقای آن، از مسائل ضروری به حساب می آید. بنابراین، انتظار می رود که سبک رهبری مدیران در سازمان ها و مؤلفه های مربوط به آن در ارتباطات، روحیه، انگیزش، رضایت و بهزیستی روان شناختی معلمان اثرگذار باشد. لذا هدف پژوهش حاضر، سنجش ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر و تأثیر آن بر بهزیستی روان شناختی آنان با نقش میانجی استحکام ذهنی بود. پژوهش حاضر، توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری شامل معلمان شهر کاشان در سال تحصیلی 1401-1402 به تعداد 3252 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 344 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از سه پرسش نامه استاندارد سبک رهبری بصیر، بهزیستی روان شناختی و استحکام ذهنی استفاده شد. پایایی پرسش نامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای رهبری بصیر 0/99، بهزیستی روانشناختی 0/82 و استحکام ذهنی 0/94 به دست آمد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و ایموس در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. نتایج نشان داد میانگین ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر (3/56) بالاتر از حد متوسط (3)، میانگین بهزیستی روان شناختی (82/65) بالاتر از حد متوسط (63) و میانگین استحکام ذهنی (45/93) بالاتر از حد متوسط (42) است. ضرایب تحلیل مسیر متغیرها نشان داد اثرات کل رهبری بصیر روی بهزیستی روانشناختی 0/96، رهبری بصیر روی استحکام ذهنی 0/50 و استحکام ذهنی روی بهزیستی روان شناختی 0/95 بود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، سازمان های آموزشی می توانند با توسعه سبک های رهبری و اتخاذ سبک های رهبری مناسب، مانند سبک رهبری بصیر که برای اهداف مراکز آموزشی مناسب تر است، بهزیستی روان شناختی کارکنان را بهبود بخشند.
ارائه مدل تحول فرهنگ سازمانی تعالی محور در صنعت فولاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر و تحول، از ویژگی های مهم سازمان های کارا و اثربخش است. فرهنگ سازمانی نقش اساسی در این تحول دارد. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل تحول فرهنگ سازمانی تعالی محور در صنعت فولاد بود. به منظور دستیابی به این هدف، از روش شناسی کیفی مبتنی بر روش نظریه برخاسته از داده ها شامل سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی و با بهره گیری از رویکرد سیستماتیک استراوس و کوربین استفاده شد. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه های ساختارنایافته و برای رسیدن به مشارکت کنندگان از نمونه گیری هدفمند بهره برده شد و البته در خلال جمع آوری داده، جهت تکمیل نظریه از نمونه گیری نظری استفاده گردید، یعنی از افراد به فراخور ابهامات و خلأهای نظری بهره برده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران خبره در حوزه تعالی و کارشناسان ویژه صنعت فولاد اصفهان بود که با تعداد 17 نفر به اشباع نظری رسید. برای رسیدن به مفاهیم، مقوله ها و طبقات، داده های حاصل از مصاحبه ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی مطابق شیوه پارادایمی اشتروس و کوربین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با کمک نرم افزار MAXqda 18 سازماندهی گردید. شرایط علی شامل عوامل فناورانه ، عوامل فردی و عوامل سازمانی، شرایط زمینه ای شامل فرهنگ و محیط، ساختار و فرایند و بلوغ سازمانی، شرایط مداخله گر شامل عوامل مرتبط با جامعه، عدالت سازمانی و پایش و ارزیابی ، راهبرد ها شامل مدیریت مشارکتی، مدیریت انگیزش ، توسعه زیرساخت ها و توانمندسازی و پیامد های حاصل شامل رشد فردی، توسعه سازمانی و توسعه اجتماعی به دست آمد. جهت اعتبارسنجی مدل به دست آمده با کمک خبرگان و به روش دلفی ضریب کندال محاسبه گردید. با توجه به یافته های مطالعه حاضر، پیشنهاد می شود نقش مؤثر فرهنگ سازمانی از سوی مدیریت سازمان ها موردبازنگری جدی و عمیق قرار گیرد؛ چراکه سازمان ها با درک اهمیت دانش در پی راه های خلق آن هستند.