میثم صداقت زاده

میثم صداقت زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

ویژگی های مربی شایسته در اندیشه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مربی ویژگی های مربی تربیت شهید مطهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 482 تعداد دانلود : 835
هدف از انجام این پژوهش، استخراج ویژگی های مربی شایسته در اندیشه شهید مطهری بوده است. بدین منظور از روش کیفی تحلیلی استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع و مراجع موجود و مرتبط با آراء و اندیشه های فلسفی -تربیتی شهید مطهری است. از آ ن جا که در این تحقیق کلیه آثار مورد تحلیل قرار گرفته، نمونه گیری انجام نشده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که به طور کلی دو دسته ویژگی حرفه ای و شخصیتی در اندیشه شهید مطهری برای مربیان قابل استنباط است. از جمله ویژگی های حرفه ای می توان به تربیت یافتگی، دغدغه و انگیزه، شناخت نظام تربیتی، بصیرت و انتخاب، و مهارت و توان اشاره کرد. در کنار ویژگی های حرفه ای مربی که در تعامل با متربی معنا می یابد، اکتساب ویژگی های شخصیتی نه تنها در فرایند تربیت موثر است که بدون در نظر گرفتن عمل تربیت نیز کمال محسوب شده و موجب رشد و تعالی مربی است. بندگی و عبودیت، خلوص و خیرخواهی، صداقت و تقوا، تواضع و خشوع برخی از ویژگی های شخصیتی مربی شایسته در اندیشه شهید مطهری هستند.
۲.

تبیین چرخه ظاهر و باطن در تربیت براساس اندیشه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ظاهر باطن تربیت شهید مطهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 27 تعداد دانلود : 277
فرایند تکامل انسان و سیر شکوفایی استعدادهای او، حرکتی است که از یک جهت روبه سوی باطن و حقیقت هستی دارد و از جهت دیگر حقایق کسب شده را در ظاهر عالم آشکار می سازد. این پژوهش با هدف تبیین چرخه ظاهر و باطن در تربیت براساس اندیشه شهید مطهری صورت پذیرفته است. برای این منظور تمامی آثار مکتوب شهیدمطهری با روش تحلیلی توصیفی بدون نمونه گیری مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در اندیشه شهید مطهری نسبت های «باطن؛ حقیقت ظاهر»، «ظاهر؛ نماد باطن» و «ظاهر؛ وسیله باطن» میان ظاهر و باطن برقرار است. ایشان فرایند تربیت را به یک معنا چرخه ای میان ظهورات عملی متربی و باطن وی دانسته و از طرفی تربیت صحیح را حرکت به سمت باطن و از پوسته به مغر عنوان می کنند. لذا وظیفه مربیان در این نگاه، آشنایی کامل با این چرخه و تصمیم گیری برای اصلاح متربیان براساس آن است. چراکه برای رسیدن به باطن متربی راهی جز ظهورات باطن او در عمل وجود ندارد. همچنین مربی می تواند از این چرخه با تکرار عمل ظاهری صحیح و دریافت بازخورد آن، برای تثبیت و تقویت ملکات متربی استفاده کند.
۳.

واکاوی معنای تربیت بر اساس خوانش شهید مطهری از نظریه فطرت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فطرت تربیت رشد تکامل شکوفایی شهید مطهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 112 تعداد دانلود : 472
مفهوم فطرت عنصر محوری اندیشه انسان شناسانه بسیاری از اندیشمندان علوم اسلامی است. معانی اتخاذ شده از این مفهوم اما بر خلاف لفظ آن، متعدد بوده و موجب اختلافاتی در تبیین و نتایج حاصل از آن در سایر حوزه های علوم انسانی شده است. در میان اندیشمندان، شهید مطهری فطرت را «امّ المعارف» قرآن و اندیشه اسلامی دانسته و آن را محور اندیشه خود قرار داده است. لذا پرداختن به تربیت در اندیشه شهید مطهری، متوقف بر پرداختن به نظریه فطرت در دیدگاه ایشان است. این پژوهش با هدف تحلیل معنای تربیت بر اساس خوانش شهید مطهری از نظریه فطرت انجام شده است. برای این منظور از روش تحلیل محتوی استفاده شده و تمامی آثار مکتوب در دسترس ایشان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که دو معنا از فطرت در اندیشه ایشان قابل استنباط است، یکی فطرت به مثابه نحوه خلقت انسان و دیگری به مثابه بعد انسانی انسان. هر یک از این تعابیر فطرت، دلالت های تربیتی گوناگونی را موجب می شود. در نتیجه، معنای تربیت در اندیشه ایشان را می توان در تبیین مضامینی چون اصلاح، شکوفایی، هدایت، تکامل و رشد پی جویی کرد.
۴.

تحلیل شخصیت های حاصل از عدم شکل گیری صحیح چرخه ظاهر و باطن در تربیت دینی بر اساس اندیشه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت تربیت دینی ظاهر و باطن شهید مطهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 878 تعداد دانلود : 963
هر چه در هستی مشاهده می کنیم، آن را دارای «ملک و ملکوت»، «غیب و شهود»، «حقیقه و رقیقه»، «بود و نمود»، «علوی و سفلی»، «ذات و تجلی»، «قالب و معنا»، «روح و کالبد» و «ظاهر و باطن» می یابیم. فرایند تربیت را می توان به چرخه ای تشبیه کرد که آنچه در باطن انسان است خود را در ظواهرِ وجود او نشان می دهد؛ و خود این نمود ظاهری، باطن وی را می سازد. بنا به دلایلی ممکن است این ارتباط ظاهر و باطن در این چرخه به خوبی شکل نگیرد که موجب آسیب به شخصیت فرد متربی می شود. این پژوهش با هدف شناسایی انواع شخصیت هایی که به دلیل نقص در این چرخه رخ داده، انجام شده است. برای این منظور، تمامی آثار شهید مطهری با روش تحلیلی کیفی مورد بررسی قرار گرفته و نتایج به دست آمده با روش تحلیل مضمون طبقه بندی و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عدم شکل گیری مناسب این چرخه می تواند از توجه افراطی به باطن یا ظاهر باشد. نوع دیگر شخصیت دچار آسیب، به هر دو بخش توجه دارد؛ اما هماهنگی میان ظاهر و باطن وجود ندارد. در نتیجه می توان به طورکلی این شخصیت ها را به سه گروه باطن گرا، ظاهرگرا و دوگانه تقسیم بندی کرد.
۵.

بازسازی مفهوم فرهنگ بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: حکمت متعالیه فرهنگ انسان جامعه تمدن اتحاد عالم و معلوم بیلدونگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 135 تعداد دانلود : 917
چنان که برخی گفته اند، مفهوم «فرهنگ»، یکی از دشوارترین و در عین حال مهم ترین مفاهیم علوم انسانی است. این مفهوم، در غرب مسیری پرفراز و نشیب را پیموده و همچنان با ابهاماتی روبه روست، و مبتنی بر مبانی و زمینه های تاریخی گوناگون، برداشت های متعددی از آن صورت می گیرد. با توجه به اهمیت این مفهوم در ادبیات دینی جمهوری اسلامی، تأمل و تدقیق در آن ضروری به نظر می رسد. از این رو، در این مقاله پس از تبیین شکل گیری مفهوم فرهنگ در فرانسه، آلمان، بریتانیا و روسیه، با روشی تاریخی، به بازسازی آن در فضای حکمت متعالیه که به اعتباری مبنای نظری انقلاب اسلامی و رهبران آن است؛ پرداخته ایم. این کار از طریق برهان منطقی صورت پذیرفته است. از این نگاه، انسان ها از طریق اتحاد با مراتب مجرد هستی، به صورت جمعی؛ و تجلی دادن آن معانی در رفتار و آداب خود، فرهنگ را شکل می دهند که همان صورت تنزل یافته معنا به عرصة فهم عمومی و رفتارهای مشترک و کنش های اجتماعی است.
۶.

نسبت مفهومی فرهنگ و دین بر مبنای حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : 266 تعداد دانلود : 750
در ادبیات علمی گاهی دین را یکی از ارکان هر فرهنگ می شمرند؛ و بعضی مواقع فرهنگ را یکی از بخش های دین معرفی می کنند. نسبت میان این دو مفهوم، مسئله ای است که این پژوهش در مقام پاسخگویی به آن است. برای این کار از روش تحلیل منطقی مفاهیم و قیاس برهانی فلسفی استفاده و تلاش شده است، مبتنی بر حکمت متعالیه، گامی برای پاسخگویی به این پرسش برداشته شود. از منظر حکمت متعالیه، فرهنگ همان معانی عقلانی و یا خیالی است که به وسیله اتحاد انسان ها با آنان، از مسیر اراده انسانی، در جامعه بشری، ظرفیت بروز و ظهور پیدا کرده است و در قالب الگوهای رفتاری، نمادها، ارزش ها و... خودنمایی می کند. دین نیز عبارت است از مسیری که هر انسان در طول حیات خود، با کسب علم و عمل طی می کند که از طریق متحد شدن با ایمان حاصل می شود. همان طور که باورها، ارزش ها و هنجارهای فرهنگی ممکن است موصوف به حق یا باطل باشد، ایمان ها، اخلاقیات و احکام دینی نیز می توانند حق یا باطل باشند. در این میان دین حق، همان صراط مستقیمی است که حقیقتِ آن، مسیر زندگی انسان کامل است و باطن آن به صورت پلی بر فراز جهنم، در قیامت متمثل می شود؛ اما فرهنگ، همان حقایق ایمانی است که توسط اراده انسان، در محیط جامعه بروز و ظهور یافته است. درمجموع می توان گفت دین، همان فرهنگِ لابشرطِ از وجود اجتماعی و فرهنگ همان دین به شرط حضور در جامعه است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان